فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهدافبرخلاف پیش بینی های خوشبینانه پس از جنگ سرد مبنی بر ترویج و تثبیت دموکراسی لیبرال در سطح جهانی، امروز شاهد گسترش و تحکیم اشکال مختلف حکمرانی اقتدارگرا هستیم؛ به گونه ای که در حال حاضر، اقتدارگرایی الگوی اصلی حکومت در سطح جهان است. این واقعیت، نشان دهنده تغییرات عمیق در ساختارهای سیاسی و اجتماعی جوامع است و ضرورت توجه و پژوهش بیشتر برای درک ابعاد و پیامدهای آن را ایجاب می کند. بدین منظور، این پژوهش به دنبال پاسخ به سؤالات زیر است: اقتدارگرایی قرن 21 چه ویژگی ها و اشکال متمایزی دارد؟ از چه سازوکارهایی برای رسیدن به قدرت و تداوم آن استفاده می کند؟ چه تفاوت هایی بین اقتدارگرایی در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته وجود دارد؟روش تحقیقاین پژوهش با روش تحقیق ترکیبی (کمی- کیفی) و با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی ابعاد و ویژگی های گسترش اقتدارگریی در حکمرانی پرداخته است. در بخش کمی، از آمار و داده های سازمان های بین المللی نظیر خانه آزادی، و موسسه وی- دم استفاده شده است. در بخش کیفی، ضمن بررسی و تحلیل یافته های محققان برجسته در حوزه ی دموکراسی و اقتدارگرایی، ابتدا به مقایسه ی اقتدارگرایی قدیم و جدید پرداخته شده و سپس، شیوه های بروز و ظهور اقتدارگرایی جدید در کشورهای در حال توسعه و پیشرفته با یکدیگر مقایسه شده اند. داده های مورد نیاز از طریق منابع اسنادی-کتابخانه ای و همچنین پایگاه های داده آماری سازمان های بین المللی جمع آوری شده اند.یافته هااقتدارگرایی در قرن 21، واجد ویژگی هایی متفاوت از اشکال تاریخی خود است. این نوع اقتدارگرایی عموماً متکی به انتخابات بوده، کثرت گرایی محدودی را به نمایش می گذارد، از خشونت کمتری بهره می برد و به گونه ای ظریف تر در قالب دموکراسی به پیش می رود. به بیان دیگر، رژیم های اقتدارگرای نوین، اگرچه ظاهری کاملاً استبدادی ندارند، اما در مسیر دموکراتیک شدن نیز گام برنمی دارند، در حالی که نسبت به گذشته از مقاومت و پایداری بیشتری برخوردارند. این رژیم ها، از انجام اقداماتی که منجر به محکومیت های داخلی و بین المللی می شود، اجتناب می کنند. سرکوب، بازداشت های جمعی و اعدام به ندرت به کار گرفته می شوند و عمده شهروندان، خشونت مستقیم دولتی را تجربه نمی کنند. با این وجود، ماهیت اقتدارگرایی همچنان بر تمرکز قدرت و کنترل شدید بر جامعه استوار است که از طریق ابزارهایی نظیر سرکوب مخالفان سیاسی، سانسور رسانه ها، محدودیت آزادی های مدنی و فقدان پاسخگویی و شفافیت در نهادهای دولتی اعمال می گردد. گسترش اقتدارگرایی در سطح جهانی، اعم از کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه، به شیوه های مختلفی ظاهر شده است: انتخاب شخصیت های پوپولیست و مخالف رویه های قانونی، مانند دونالد ترامپ در ایالات متحده، قدرت یابی راست گرایان افراطی، مانند جورجیا ملونی در ایتالیا، تداوم قدرت اقتدارگرایانی چون رجب طیب اردوغان در ترکیه، و تعمیق اقتدارگرایی در کشورهایی نظیر چین تحت رهبری شی جین پینگ.نتیجه گیریبراساس نتایج تحقیق باید گفت که تسلط پارادایم دموکراتیک در قالب موج سوم دموکراسی پس از جنگ سرد، پدیده ای غیرمعمول و گذرا بوده است. این امر به دلیل توقف پیشرفت دموکراسی و گسترش مدل های اقتدارگرایانه حکمرانی است که در طول تاریخ نیز شکل غالب اداره جوامع بوده اند. اقتدارگرایی جدید با ویژگی های خاص خود به طور فزاینده ای قوی تر و رایج تر می شود؛ به ویژه جوانان، به نوعی آن را می پذیرند و حتی ممکن است خواستار آن باشند. اگرچه احتمال تحولات داخلی و کاهش زمینه های اقتدارگرایی در برخی کشورها وجود دارد، اما شواهد نشان می دهد که رژیم های اقتدارگرای کنونی در آینده نزدیک به آسانی از بین نخواهند رفت.
دوگانگی راهبردی اتحادیه اروپا نسبت به حضور چین در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
211 - 236
حوزههای تخصصی:
با توجه به تعمیق حضور چین در آفریقا و اینکه آفریقا میراث استعماری اروپا در گذشته محسوب می شود، ذکر این سؤال برای جمهوری اسلامی ایران به مثابه کشوری که هم چین و هم کشورهای حوزه آفریقایی در سیاست خارجی آن نقش مهمی دارند موضوعیت می یابد که اتحادیه اروپا چه سیاستی نسبت به نفوذ چین در آفریقا اتخاذ کرده است؟ فرضیه پژوهش بیان می دارد که با توجه به اهمیت آفریقا در راهبرد منافع امنیتی اتحادیه اروپا، این اتحادیه حضور چین را به عنوان یک قدرت بزرگ رقیب، چالش برانگیز می داند و تلاش می کند به موازنه در برابر نفوذ چین اقدام نماید. سیاستی که در قالب موازنه تهدید بررسی می شود. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه «موازنه تهدید» به تحلیل موضوع پرداخته است. طبق یافته های پژوهش، راهبرد آفریقایی اتحادیه اروپا با حضور چین، تحت تأثیر ناتو و آمریکا، این اتحادیه را به اتخاذ دوگانگی راهبردی سوق داده است.
مؤلفه های هویت دینی و مذهبی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
کتاب های درسی مهم ترین ابزار آموزش وپرورش برای تقویت و تبیین هویت ملی به ویژه بعد دینی آن در وجود دانش آموزان محسوب می شوند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های هویت اسلامی و مذهبی (شیعه) است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مؤلفه های هویت اسلامی و مذهبی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی چه جایگاهی دارند؟ روش پژوهش در این تحقیق توصیفی تحلیلی در قالب تحلیل محتوا است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش شمارش فراوانی و درصد فراوانی استفاده شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج مؤلفه ی تاریخ اسلام و شیعه، اماکن و مکان های دینی و مذهبی، شخصیت ها و بزرگان دینی و مذهبی، نمادها و ارزش های دینی و مذهبی و همچنین، آداب، احکام و آیین های دینی و مذهبی مهم ترین مؤلفه های هویت اسلامی و شیعی بوده اند که در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بازنمایی شده اند. ارزیابی و تحلیل این مؤلفه ها نشان می دهد هویت اسلامی و شیعی سهم بسیار بالایی را در محتوای این کتاب ها که همان متن، تمرین و تصویر است به خود اختصاص داده اند. همچنین، این بررسی نشان داد که در بین کتاب های مطالعات دوره ابتدایی، کتاب پنجم دربرگیرنده بیشترین فراوانی مربوط به هویت اسلامی و شیعی بوده و کتاب مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی کمترین محتوا را دارد. از میان مؤلفه ها و شاخص های موردبررسی در این پژوهش، نمادها و ارزش های اسلامی با 135 بار و شخصیت ها و بزرگان شیعه با 116 بار در هر چهار کتاب مطالعات اجتماعی به ترتیب بیشترین بازنمایی را داشته اند.
بررسی نسبت فضای مجازی و حکمرانی خوب در عرصه سیاست جهانی: مورد مطالعه ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل تأثیر بهره گیری از فضای مجازی در تحقق حکمرانی مطلوب انجام شده است و در صدد پردازش به چگونگی تأثیر فضای مجازی بر حکمرانی خوب است. با افزایش ضریب نفوذ شبکه های اجتماعی مجازی در بین افراد جامعه و تأثیرات آن در همه ابعاد زندگی بشر، هیچ حوزه ای بدون بهره برداری از پتانسیل فضای مجازی و همسوشدن با تحولات آن نمیتواند راه پویایی و توسعه را در عرصه پر رقابت جهانی و حتی محلی بپیماید. یکی از عرصه های مهم متأثر از فضای مجازی عرصه حکمرانی است. یافته های پژوهش بیانگر این مطلب است که دولتها برای اجرای مطلوب الگوی حکمرانی و تحقق آرمان های خود باید ماهیت این نوع جدید از حکمرانی را درک کرده و با بهره گیری از ظرفیتهای فضای مجازی در برقراری تعادل و ثبات بین بخش های مختلف جامعه تلاش نمایند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بازطراحی مناسبات حاکمیت و فضای مجازی می بایست باتوجه به شکل گیری جوامع شبکه ای و پویا شدن قدرت در شبکه، بر اساس شرایط و اقتضائات جامعه شبکه ای و شرایط ویژه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور صورت گیرد.
Americans, Death, Politics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the relationship between religious beliefs, particularly belief in life after death, and political inclinations among Americans. Utilizing data from the 2022 General Social Survey (GSS), we explored the sociopolitical impact of religiosity through statistical analyses, including Pearson’s chi-squared tests and independent samples t-tests. Findings indicate that religiosity significantly correlates with belief in life after death, with more religious individuals demonstrating a stronger inclination toward belief in an afterlife. Additionally, race and gender were found to be influential, as black Americans and American women were more likely to believe in life after death. However, socioeconomic factors such as income and education showed no significant association with afterlife beliefs. Contrary to expectations, age also lacked a meaningful relationship with belief in life after death. Lastly, we found that belief in the afterlife is significantly associated with one’s inclination towards republicans in the elections. These results emphasize the enduring influence of religious identity and spiritual beliefs on social and political attitudes.
Cognitive Characteristic and Crisis Behaviour: An Analysis of Donald Trump’s Leadership Style and Operational Code in the Time of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Crisis conditions create ambiguous situations where individuals rely more on their understanding and previous experiences. In the context of politics, depending on a leader’s characteristics, his perceptions may influence and override other agents in policy-making during the crisis time. Many studies claim that leaders’ perceptions may change as they confront crisis, as they learn from critical situations. Based on empirical data regarding President Donald Trump’s operational beliefs and leadership characteristics, this paper examines the theoretical basis for the ways in which core beliefs resist change and learning. To answer the main question, the operational code of President Trump had been analyzed in three separate phases: the immediate pre-presidential phase, his three years in office prior to COVID-19 breakout, his last nine months in office during the crises. The results of this research may address several questions regarding the Trump political leadership and belief system by focusing on changes in the cognitive construct of the president.
نقدپذیری در دولت های بعد از انقلاب اسلامی: رهیافتی به تربیت انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
35 - 56
حوزههای تخصصی:
سعه صدر و نقد پذیری از عناصر اصلی رشد و تعالی جامعه بوده و می تواند باعث اصلاح امر حکمرانی گردد. این مقاله با هدف نقدپذیری در دولت های بعد از انقلاب اسلامی (سال های ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۰) با رهیافتی به تربیت انتقادی انجام گرفت . این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش گردآوری داده های کتابخانه ای و تکنیک اسنادی و تحلیل مفهومی استفاده شد. یافته ها نشان داد عواملی که سبب عدم نقد پذیری می شود، از سویی، شکاف میان جامعه و مسئولین، خودمحوری، وجود خصلت هایی چون تکبر وخودبزرگ بینی، میل به اقتدار کاریزماتیک، فقدان اعتماد به نفس، مقصر دانستن دیگران به جای پذیرش نقاط ضعف خود، کوچک شمردن انتقاد، و از سوی دیگر، بازگو کردن معایب و نادیده گرفتن نقاط قوت، پرخاشگری و توهین به جای انتقاد سازنده، غرض ورزی و انتقام به جای انتقاد هستند. نتایج پژوهش بیانگر این است که فراهم بودن بستر انتقاد در جامعه باعث افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم، ایجاد وحدت میان مردم و مسئولان کشور، بالا رفتن فهم سیاسی- اجتماعی جامعه، جلوگیری از تشنجات سیاسی- اجتماعی، حفظ استقلال کشور، جلوگیری از رخنه دشمنان و تقویت پایه های نظام خواهد شد.
تکانه های دیجیتال، ترمیدور و زندگی روزمره در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
399 - 375
حوزههای تخصصی:
تحولات و تغییرات حاصل از امر دیجیتال در زندگی روزمره نسل نوظهور و ماهیت و منطق درونی گرایش به امر دیجیتال و نسبتِ آن با آینده حکومت داری در ایران چندان در دستور کار دانش پژوهان قرار نگرفته است. هدف پرتوافکنی بر مدالیتیِ کلیت زداییِ امر دیجیتال در دگرگون سازیِ «علایقِ آگاهی/ دانش ساز» در ماهیت زندگی روزمره نسل نو، و با روش کیفی توصیفی و مبتنی بر پدیدارشناسی هایدگر است. چارچوب تبیینی و نظریِ بحث بر گونه شناسیِ دیوید اپتر «نظام لیبرال -دنیوی، نظام جمعی – مقدس» و «جامعه منشوری» فرد ریگز قرار دارد. در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی در جریانِ «رقابتِ واقعیِ مغزها»، و «سوادِ دیجیتال» مرز دوگانه های خیر و شر، خطا و صواب، راستی و دروغ ... به کلیک دست و کلیک مغز بستگی یافته است. غول فرنکشتاین با ابزار میکروپروسسور جهانِ الکترونیک و خودِ جهان را زیرو رو کرده است. با قرار گرفتن فناوری در مرکز روح، آگاهی و عمل جهانی، و برخی خواست های ارضانشده و احتمال گسست در ساختارهای چهارگانه «انباشت، هژمونی، مشروعیت، هویتِ» پارادایم قدرتِ مستقر در جامعه، راه برای بروز تناقضات جدید هموار شده است. آیا به دنبال تغییرات جاری در اکنونیتِ فرهنگ، اقتصاد و اجتماع، آن تحول بنیادین که در تأملی تئوریک، تروتسکی و برینتون، ترمیدور توصیف می کردند در سیاست ایران روی خواهد داد؟
Imam Khomeini's Dynamic Interpretation of the Holy Quran and the Islamic Revolution of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Islam, with its focus on the sacred text and divine revelation of the Holy Quran, continues to expand as a leading school of thought in the world today. The source of the transformation in Quranic studies in the contemporary world was the Islamic Revolution in Iran, which was initiated by Imam Khomeini in the 1970s and drastically altered the course of Quranic studies worldwide in an unprecedented manner. The present study aims to answer the question of how the position of the Quran is analyzed within the Islamic Republic of Iran's system and what special services the Islamic Republic's institutions provide for the sanctity of the Holy Quran.Method: This was developed based on descriptive-analytical research methods and library documentation.Results: The Holy Quran serves as the foundation for the thoughts and perspectives of Imam Khomeini, and his dynamic interpretation and revolutionary view of the Holy Quran are clearly manifested in numerous levels and sectors of the structures of the Islamic Revolution system of Iran.Conclusions: A comparative look at Islamic republics around the world shows that the Islamic Republic of Iran, in formulating its constitution, made the most use of the Holy Quran and the narrations of the Ahl al-Bayt in various social, political, and familial aspects, establishing public, promotional, and specialized institutions at the highest levels of government to expound and implement Quranic teachings.
تحلیل روابط اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و ارمنستان بر اساس مدل سوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۹بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۳)
29 - 62
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور، قفقازجنوبی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران اهمیت زیادی داشته است. در میان جمهوری های استقلال یافته از شوروی، ایران با ارمنستان رابطه گسترده و بهتری نسبت به جمهوری های دیگر داشته است. دو کشور همسایه با برخورداری از پیوندهای تاریخی و فرهنگی دیرینه، دارای ظرفیت های بالقوه و پتانسیل های فراوانی برای توسعه همکاری های اقتصادی هستند. با وجود تأکیدات مکرر مقامات دو کشور بر گسترش این روابط، بهره برداری کامل از این ظرفیت ها همچنان با چالش هایی مواجه هستند. هدف از این نوشتار، بررسی تحلیل روابط اقتصادی ایران و ارمنستان براساس مدل SWOT می باشد. سوال این پژوهش به این صورت است که روابط اقتصادی ایران و ارمنستان براساس مدل SWOT چگونه تحلیل می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بهره گیری از مزایای جغرافیایی، تقویت زیرساخت ها، و همکاری در پروژه های انرژی و حمل ونقل می تواند به تقویت این روابط کمک کند. همچنین، مدیریت تهدیدات ژئوپلیتیکی و تحریم های بین المللی ایران استفاده از توافق نامه های تجاری نظیر همکاری با اتحادیه اوراسیا می تواند مسیر این همکاری ها را هموارتر کند. رویکرد پژوهش کیفی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی وکتابخانه ای و تحلیل داده ها با استفاده از مدل SWOT انجام شده است.
مفهوم سازی استعاری «شهادت» در گفتمان حضرت آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
25 - 42
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های شناختی حوزه «شهادت» در گفتمان رهبر انقلاب اسلامی اختصاص دارد. در این مطالعه زبان شناختی، بیانات آیت الله خامنه ای حول محور «شهادت»، از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایشان جمع آوری و دسته بندی شده است با این هدف که مشخص شود در گفتمان رهبر انقلاب، «شهادت» به عنوان یکی از مفاهیم مقدس، چگونه به صورت استعاری مفهوم سازی شده است؟ بررسی داده ها نشان داد که در گفتمان رهبر انقلاب «شهادت» با استعاره هایی چون عطر، نور، رنگ، شعله، مسیر، خانه، میدان، آشامیدنی، قله کوه، سنگر، درخت، ریشه درخت و شخص مفهوم سازی شده و عمدتاً در ارتباط بینامتنی با آیات قرآن کریم بوده است. از آنجا که استعاره در هر زبان و فرهنگی متفاوت است، می توان با بررسی استعاره های شناختی رهبر انقلاب و نگرش های غالب شکل گرفته در گفتمان فردی و اجتماعی ایشان و تحلیل این استعاره ها، هویت فرهنگی جامعه ایرانی را مشخص کرد و محتوای فکری و منظومه شناختی ایشان را در جامعه بسط داد.
مطالعه تطبیقی تأثیر فلسفه هایدگر بر فردید و هانری کربن و انعکاس آن در نقد مدرنیته، بومی گرایی و معنویت اسلامی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
430 - 401
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی اندیشه های فردید و کربن در تأثیرپذیری از فلسفه هایدگر پرداخته شده است. مسئله اصلی، واکاوی نحوه مواجهه این دو متفکر با مدرنیته و سنت های اسلامی-ایرانی بود. هدف پژوهش، تحلیل تطبیقی تأثیرپذیری آنها از هایدگر و بررسی تفاوت های بنیادین در نگرششان به مدرنیته، معنویت اسلامی و بومی گرایی را شامل می شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد تطبیقی-تحلیلی بود که از طریق مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی آثار این متفکران انجام شد. نتایج نشان داد برای فردید، که در ستیز با تجدد به گنون سنت گرا نزدیک تر بود، مدرنیته به مثابه وضعیتی تاریخی اهمیت محوری داشت و با تأثیرپذیری از هولدرلین و مانیفست شعر، به نقد رادیکال مدرنیته و غرب زدگی پرداخت. در مقابل، کربن با تمرکز بر معنویت و عرفان اسلامی، کمتر به مدرنیته به عنوان وضعیتی تاریخی پرداخت و بیشتر در پی بازتعریف سنت های ایرانی-شیعی در قالبی جهانی بود. کربن در هایدگر متقدم توقف کرد و ادامه مسیر را با چراغ تشیع پیمود. نتیجه گیری پژوهش آشکار ساخت که تفاوت های فردید و کربن در عمق اندیشه و خوانش فلسفی آنها ریشه داشت، اما میراث فکری هر دو به گونه ای متفاوت به ایدئولوژیک سازی انجامید: کربن با بازخوانی میراث فلسفی ایرانی، زمینه ساز برداشت های ایدئولوژیک از عرفان اسلامی شد، درحالی که میراث تراژیک فردید به ایدئولوژیک سازی سنت در معنای منفی و غرب ستیزی رادیکال منتهی شد.
عبور ترانزیتیی کشورهای محصور در خشکی از منظر حقوق بین الملل دریاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
325 - 340
حوزههای تخصصی:
کشورهای محصور درخشکی به این علت که هیچ ساحل دریایی ندارند باموانع مختلفی برای تجارت بین المللی خود از طریق دریا مواجه و برای انجام مبادلات تجاری خود وابسته به یک یا چند کشور ساحلی از طریق ترانزیت می باشند. این روش تجارت منتهی به افزایش هزینه های تجاری شده واین وضعیت زمانی بدتر می شود که یک کشور ترانزیتی بخواهد وفق ماده 125 کنوانسیون حقوق دریاها این دسترسی را ممنوع یا محدودکند. این مقاله باروش توصیفی تحلیلی به بررسی حقوق دریایی کشورها محصور درخشکی برای تجارت پرداخته و درصدد پاسخگویی به این سوال است که عبور ترانزیتی کشورهای محصور در خشکی برای تجارت از طریق دریا چگونه است؟ این مقاله با توجه به اسناد بین المللی چنین نتیجه گیری می کندکه حق دسترسی پیش بینی شده در اسناد بین المللی تحت عنوان عبور ترانزیتی در واقع یک حق دسترسی «ناقص» است و پیشنهاد می کند بر اساس اصل آمره پذیرفته شده تحت عنوان میراث مشترک بشریت باید حق دسترسی به دریا برای کشورهای محصور در خشکی به عنوان یک حق قانونی به رسمیت شناخته شود. چنین حقی نمی تواند رد یا محدود شود، مگر اینکه یک خطر امنیتی واقعی و قابل تأیید برای یک کشور ترانزیت ایجاد کند.
آینده نگری سیاست خارجی پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی بر اساس نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
157 - 182
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گسترش توان هسته ای ایران تهدیدی برای انحصار هسته ای رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا بوده، لذا این رژیم تاکنون از تمامی توان خود برای جلوگیری از فعالیت هسته ای ایران استفاده کرده است. ازاین رو آینده نگری فعالیت و پرونده هسته ای ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی نقش بسزایی در جلوگیری از اقدامات این رژیم علیه توان هسته ای ایران را دارد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف شناسایی نقاط قوت سیاست خارجی ایران برای آینده نگری در فعالیت هسته ای ایران تدوین شده است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی به صورت تحلیل مضمون با بهره گیری از نظریه بازی با حاصل جمع صفر، تعادل نش و نقطه زینی انجام گرفته است. در این مقاله از ابزار کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات در حوزه پژوهش استفاده گردیده است. در این تحقیق تعداد 4 عامل کلیدی و مؤثر در سیاست خارجی برای آینده نگری پرونده هسته ایران در تقابل با رژیم صهیونیستی شناسایی، سپس با تجزیه وتحلیل عوامل احصاء شده مشخص گردید که بازی ایران با رژیم صهیونیستی بازی با حاصل جمع صفر بوده و ایران پیروز این بازی است. یافته های این تحقیق نشان گر آن است که سیاست خارجی ایران در پرونده هسته ای، باوجود اقدامات تروریستی و خرابکارانه رژیم صهیونیستی موفق بوده و ایران توانسته است با مقاومت از حق مشروع هسته ای خود دفاع نماید؛ در نتیجه از نگاه آینده نگری ایران و رژیم صهیونیستی در موضوع هسته ای هرگز نمی توانند به توافق دست یابند.
بررسی نقش اخوان المسلمین در جنگ داخلی لیبی (پس از انقلاب ۲۰۱۱ تا 2024)
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
277 - 304
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی و اجتماعی و اعتراضات مردم در کشورهای شمال آفریقا که از تونس آغاز شد و بلافاصله به کشورهای همسایه سرایت نمود، در لیبی نیز موجد تحولات شتابان در حوزه سیاسی شد. این اعتراضات مدنی اگرچه منجر به سقوط حکومت معمر قذافی گردید اما به همان ختم نشد و پس از سقوط معمر قذافی در سال 2011 ، این کشور وارد دوره ای از آشوب سیاسی و درگیری های مسلحانه شد. در این میان، اخوان المسلمین به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در سیاست و جامعه لیبی ظاهر شد. در دوران پساقذافی، اخوان المسلمین از یکسو بخاطر فقدان قدرت ملی متمرکز و از سوی دیگر، کسب حمایت های خارجی، به خصوص دولت های قطر و ترکیه، بهره برداری کرد و نفوذ سیاسی خود را با تاسیس حزب عدالت و سازندگی گسترش داد. اخوان المسلمین با حمایت های نظامی ترکیه از این گروه در موج دوم درگیری هایی که در سال 2014 اتفاق افتاد به طور علنی از دولت وفاق ملی حمایت کرد . در مقابل، ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر، با پشتیبانی کشورهای مخالف اخوان مانند امارات، مصر و عربستان، این گروه را هدف حملات سیاسی و نظامی قرار داد. سوال اصلی پژوهش این است که آیا اخوان المسلمین در رسیدن به اهداف خود در دوره بحران پساقذافی لیبی چه عملکردی داشته است؟ برای پاسخ به این پرسش درصدد بررسی پیشینه اخوان المسلمین در لیبی و اقدامات آن در دوره های مختلف حکام لیبی برخواهیم آمد که باتوجه به اقدامات سیاسی و نظامی خود و با داشتن حمایت کشور ترکیه در سال های اخیر و به خصوص پس از توافق آتش بس 2020، نفوذ اخوان المسلمین در لیبی کاهش یافته است. کاهش حمایت های خارجی، تغییرات در محیط سیاسی لیبی، و انتقادات داخلی از رویکردهای ایدئولوژیک این گروه، باعث شده تا اخوان به عنوان یک نیروی تأثیرگذار اما محدود باقی بماند. در این پژوهش، روش گردآوری مطالب به صورت استفاده از منابع مکتوب اعم از کتب ، مقالات، اسناد و داده های اینترنتی است.
واکاوی پدیدارشناسانه ی تجارب دانشجویان علوم سیاسی از چالش های بنیادین در فرآیند یادگیری و آموزش دروس تخصصی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل پدیدارشناسانه ی تجارب زیسته ی دانشجویان علوم سیاسی از چالش های اساسی فرایند یادگیری و تدریس دروس تخصصی این رشته انجام شده است. این مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی و بهره گیری از راهبرد پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه پژوهش را دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی رشته علوم سیاسی در دانشگاه های ایران در سال ۱۴۰۳ تشکیل دادند. نمونه گیری به شیوه هدفمند و با رعایت معیار اشباع نظری صورت گرفت و طی آن با ۱۸ دانشجو مصاحبه نیمه ساختار یافته ی عمیق انجام شد. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه داده بنیاد و از طریق کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی) تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که چالش های تجربه شده توسط دانشجویان در قالب ۷ مقوله اصلی شامل: «ویژگی های فردی»، «برنامه درسی و ارزشیابی»، «اخلاق گرایی»، «دوره های آموزشی»، «منابع و امکانات»، «مسائل سازمانی» و «ارزیابی» دسته بندی شدند. این مقولات در سه حوزه ی کلی چالش های آموزشی، زیرساختی و فردی سازمان دهی شدند. نتایج نشان داد که تحقق فرایند یادگیری مؤثر مستلزم تدوین برنامه های ارتقای توانمندی آموزشی اساتید، بهبود زیرساخت های فیزیکی و تجهیزاتی و بازنگری در سرفصل های درسی به منظور تسهیل پیوند میان دانش نظری و مهارت عملی است. این پژوهش بر ضرورت تدوین یک برنامه راهبردی جامع جهت بهره گیری بهینه از ظرفیت های آموزشی، ارتقای فرایند یاددهی- یادگیری و کاهش تنگناهای ساختاری در آموزش دروس علوم سیاسی تأکید می ورزد.
تحول در نظم جهانی و استراتژی های قدرت های میانه: تأملی در سیاست خارجی نوین عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
614 - 581
حوزههای تخصصی:
پدیدار شدن نشانه های تحول در افق نظم جهانی، همزمان که عدم قطعیت ذاتی روابط بین الملل و نگرانی های حاصل از آن را تشدید می کند، برای تمامی دولت ها بویژه قدرت های میانه، نویدبخش فرصت های بیشماری نیز است. رهبران قدرت های میانه در دوران گذار نظام بین الملل، طیفی از انتخاب ها را پیش رو دارند. انتخاب هریک از استراتژی های موجود، بدان وابسته است که رهبران این دولت ها چه برداشتی از سرشت حقیقی تحولات جهانی دارند و اینکه چه منافعی را در اولویت قرار می دهند. با در نظر داشت پیامدهای سترگ انتخاب هر یک از این استراتژی ها برای منافع ملی و اثرگذاری انکارناپذیر آن ها بر تمامی شئون حیات سیاسی دولت ها، این مقاله بر آن است تا فهم این پرسش را بیدار کند که در هنگامه تحول در نظم جهانی، قدرت های میانه چه انتخاب هایی پیش رو دارند و در این بین به ترین استراتژی کدام است؟ با بررسی انواع استراتژی های موازنه قدرت، موازنه تهدید، موازنه نرم، احاله مسئولیت، دنباله روی و هجینگ استراتژی، نویسنده بر این باور است که برای رفع عدم قطعیت حاصل از تحول در نظم جهانی و همچنین افق زمانی رهبران قدرت های میانه برای بهره مندی از منافع حاصل از این تحول، به نظر می رسد هجینگ بتواند استراتژی مطلوبی برای این کشورها باشد. این مقاله سیاست خارجی نوین عربستان سعودی را در مقام شاهدی برای این استدلال مطالعه می کند.
چالش های امنیتی و برندسازی ملی در قطر: ظرفیت ها و سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت های جدی در حوزه قدرت سخت، توسعه قدرت نرم از جمله با برندسازی ملی به عنوان یکی از اولویت های کلیدی دولت های کوچکی مانند قطر محسوب می شود. پرسش این است که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست خارجی و امنیت ملی قطر دارد؟ در این راستا ضمن اشاره به محدودیت ها و چالش های قطر به لحاظ ظرفیت های قدرت و امنیت ملی و همچنین ظرفیت های آن، به رویکرد کلان و سیاست های این کشور در حوزه برندسازی ملی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد رهبران قطر با تمرکز بر شش حوزه اصلی توانسته اند در حوزه برندسازی ملی موفقیت ها و دستاوردهای قابل توجهی را کسب نموده و از این طریق به ارتقای ظرفیت های قدرت و امنیت ملی این کشور کمک کنند. این حوزه ها عبارتند از: شبکه سازی سیاسی و میانجیگری در بحران ها؛ برندسازی رسانه ای با محوریت الجزیره؛ ظرفیت ها و کمک های اقتصادی به مثابه پشتوانه برندسازی؛ ظرفیت سازی و دیپلماسی فرهنگی؛ توسعه ظرفیت ها و دیپلماسی ورزشی و تقویت و ارتقای حوزه گردشگری. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی از الگوی مفهومی شش وجهی آنهولت برای تبیین برندسازی ملی بهره برده است.
تحلیل ماهیت متحول دیپلماسی در پرتو گسترش متاورس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
299 - 323
حوزههای تخصصی:
انقلاب دیجیتال، تأثیر قابل توجهی بر سیاست جهانی ازجمله رویه مذاکرات بین المللی و دیپلماسی دارد که به عنوان حوزه های بسیار محافظه کارانه فعالیت های انسانی، باید با شرایط جدید واقعیت دیجیتال سازگار شوند. متاورس، چهارمین نسل وب است که در مراحل آغازین خود قرار دارد اما در حال تغییر ماهیت دیپلماسی و فرایندهای دیپلماتیک است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آینده دیپلماسی در فضای متاورس با چه تحولاتی روبرو می شود و متاورس چه فرصت ها و چالش هایی برای عرصه دیپلماسی به وجود می آورد. برای پاسخ به این سؤال از چارچوب ابزارگرایی فناوری و روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، گسترش متاورس در جهان، باعث کاهش هزینه های فعالیت های دیپلماتیک، رفع اختلافات درباره مکان مذاکره، تداوم روندهای دیپلماتیک در زمان بحران، کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش نقش بازیگران متعدد در فرایندهای دیپلماتیک، تقویت دیپلماسی فرهنگی و غلبه بر موانع زبانی می شود. متاورس درعین حال چالش هایی را به ویژه در حوزه امنیت، حریم خصوصی و گسترش اطلاعات نادرست متوجه دیپلماسی می کند.
مطالعه مقایسه ای رفتارهای امنیتی آلمان و فرانسه در پرتو فرهنگ استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۲ (پیاپی ۸۲)
275 - 314
حوزههای تخصصی:
پرسش پژوهش به دنبال دلیل تفاوت رفتارهای آلمان و فرانسه مقابل مسائل مشابه علی رغم اشتراکات بسیار است. برای رسیدن به پاسخ پرسش اصلی پژوهش، یک چارچوب تحلیلی «فرهنگ استراتژیک» با مجموعه متغیرهایی از سه سطح تحلیلی اصلی (داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای) طرح می شود. روش پژوهش، کیفی مبتنی بر مقایسه و داده های جمع آوری شده از اسناد بالادستی دفاعی و امنیتی، نظامی و تحلیل های تاریخی است. به عنوان نمونه، مقاله با تبیین دقیق ظرافت ها و تفاوت های رفتاری در رویکرد امنیتی دو کشور نشان می دهد چرا آلمان بر خلاف رویکرد سنتی غیرنظامی خود بر سر توقیف نفتکش استنا اپیمپرو انگلیس با ایران رفتاری متفاوت داشت؟ مقاله نشان می دهد در فرهنگ استراتژیک آلمان، پیگیری امنیتِ اروپا در پیوند با هویت اروپایی و فرهنگ استراتژیک فرانسه پیگیری امنیتِ اروپایی در پیوند با اندیشه گلیستی است. ادارک آلمانی ها از تهدیدات شبکه ای و فراگیر و اقدام نظامی را برای حفظ ثبات و نظم بین المللی به جا می دانند. در مقابل تصور نخبگان فرانسوی از جایگاه ژئوپولیتیکی کشور در مناطق دوردست و قاره آفریقا، اقدام نظامی ولو یک جانبه را در مجموعه اولویت های فرهنگ استراتژیک این کشور قرار می دهد. مقایسه فرهنگ های استراتژیک دو کشور نشان می دهد؛ علی رغم وجود تعهد بالا به نهاد فراملی اتحادیه اروپایی، در سطح فرامنطقه ای (نگرش به ناتو و تعریف حوزه های ژئوپولیتیکی) شکاف زیادی دارند.