فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۹۳)
273 - 287
حوزههای تخصصی:
مستندسازی آموزش سنتی در حرفه زیلوبافی (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
73 - 93
حوزههای تخصصی:
زیلوبافی از جمله هنرهای قدیمی و ریشه دار در استان یزد و شهرستان میبد است. مسأله این پژوهش بررسی آموزش و به عبارت دیگر چگونگی ارتباط بین استاد و شاگرد در این حرفه است. پرسش بنیادین این مقاله چگونگی روابط بین استاد و شاگرد و توصیف شکل گیری این رابطه از زوایای مختلف و پاسخ به سؤالات فرعی تر همچون سن و جنسیت شاگردان، نوع رابطه بین استاد و شاگرد، دستمزد اساتید، مراحل و دوره های یادگیری، شیوه های یادگیری و یاددهی، چگونگی انتخاب استاد و معیارهای آن و ... است. روش تحقیق در این پژوهش، میدانی و مصاحبه ای است. بدین منظور با بیش از ده نفر از افراد شاخص این حوزه، با میانگین سنی بین پنجاه تا هفتاد سال مصاحبه شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آموزش در این حرفه به شکل کاملاً شفاهی و به شیوه استاد - شاگردی و سن شروع آموزش در کودکان به طور متوسط بین شش تا هفت سال بود. در این شیوه، یادگیری دارای مقاطع و مراحلی بود و این مقاطع بسته به هوش، ذکاوت و پشتکار و علاقه شاگرد متفاوت بود و تغییر می کرد. زنان در بافت زیلو نقش کم رنگ تری داشتند و بیشتر، مقدمات بافت زیلو را فراهم می کردند.
آرای اندیشه گران مسلمان معاصر هندوستان درباره انحطاط تمدن اسلامی (نمونه پژوهی محمد اقبال و ابوالحسن ندوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
10 - 34
حوزههای تخصصی:
برآمدن و بالیدن تمدن و فرهنگ اسلامی از شگفتی هایی است که توجه بسیاری از اندیشه گران حوزه دین، تاریخ، تمدن، جامعه شناسی و علوم سیاسی را به خود جلب کرده است. ضعف و زوال آن نیز این اندیشه گران را به تفکر واداشته که راز این عقب گرد و انحطاط را دریابند. از این رو، هرکدام با اصلی و فرعی کردن عواملی، تلاش کرده اند که ایستایی تمدن اسلامی را تبیین کنند. اندیشه گران جهان اسلام، ایرانی، عرب، ترک، هند، پاکستانی و...، با هدف احیا، اصلاح و پیشرفت دوباره تمدنی، این مقوله را در حوزه اندیشه خود قرار داده اند. در این مقاله هدف، بررسی آرای محمد اقبال و ابوالحسن ندوی دو تن از اندیشه گران مسلمان شبه قاره هند، درباره انحطاط تمدن اسلامی، به شیوه توصیفی-تحلیلی است، با طرح این پرسش که؛ این اندیشه گران در تبیین موضوع به چه عواملی توجه داشته اند؟ یافته های پژوهش نشان داده است که ایشان عوامل درون ساختاری تمدن اسلامی از جمله انحطاط اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، علمی و اخلاقی را در فرآیند نابودی فرهنگ و تمدن اسلامی مؤثر دانست ه اند.
تبیین مؤلفه های سبک زندگی علوی و کاربردهای تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
197 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های سبک زندگی بر اساس آموزه های تربیتی امام علی(ع) و کاربرد آن در تربیت بود. این پژوهش، کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد و از روش کدگذاری استقرایی داده ها انجام گرفت. نمونه مورد تحلیل، کل متن نامه ها، خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه با ترجمه محمد دشتی و روایات و ادعیه رسیده از حضرت علی (ع) بود که داده ها به شیوه ی هدفمند و با رعایت قاعده ی اشباع نظری گرد آوری شد. در این پژوهش شش قلمرو تربیتی از آموزه های امام علی (ع) استخراج و مؤلفه های مربوط به هر قلمرو تبیین گردید. کاربرد های تربیتی نیز در تعیین اهداف، روش های یاددهی _ یادگیری، محتوای آموزشی و ارزشیابی مورد بررسی قرار گرفت. اهداف به دو دسته ی غایی (اطاعت و عبودیت حق تعالی) و واسطه ای (مؤلفه های بدست آمده در کد گذاری باز) تقسیم شده اند. روش های یاددهی _ یادگیری چون الگویابی، محبت، تمرین، تکرار و عادت دادن عملی، موعظه و نصیحیت، تشویق و تنبیه را یراساس مؤلفه های مستخرج از سبک زندگی امام علی (ع) می توان مطرح نمود. در ارزشیابی بر اصل توجه به تفاوت های فردی تأکید شده است. محتوای آموزشی را نیز می توان براساس مؤلفه های اصلی سبک زندگی علوی و با نگاهی جامع و چند ساحتی به انسان، تدوین و ارائه نمود.
وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این مقاله بررسی وظیفه مندی و نقشهای آموزش و پرورش در ترویج دوستی و برادری میان مذاهب اسلامی و استخراج مبانی آنها از منابع اسلامی است . روش : روش مورد استفاده برای دست یابی به هدف فوق روش اجتهادی - استنباطی است. برای دستیابی به این هدف، نخست قرآن و سیره و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) و فقه و کلام اسلامی مطالعه و مبانی وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در این زمینه استخراج و همراه با مستندات آنها تبیین و تشریح شد. سپس با روش استنباطی، لزوم نقش آفرینی و وظیفه مندی آموزش و پرورش اثبات و در پایان نقشهایی که باید در این زمینه ایفا کند، مشخص شد. یافته ها: در این تحقیق سه مبنا برای وظیفه مندی و نقش آفرینی آموزش و پرورش در ترویج برادری میان مذاهب اسلامی به دست آمد: 1) مسلمان بودن پیروان همه مذاهب اسلامی، 2) اهل نجات بودن اکثر آنها و 3) برادری همه مذاهب اسلامی. بر اساس این مبانی وظیفه مندی و لزوم نقش آفرینی آموزش و پرورش رسمی اثبات شد. همچنین مشخص شد مهمترین اقداماتی که آموزش و پرورش کشورهای اسلامی در این زمینه باید انجام دهند عبارتند از: آشنا کردن متربیان با آموزه برادری اسلامی، برطرف کردن شبهات، پرورش روحیه احترام به عقاید دیگران، احساس مسنولیت نسبت به سرنوشت مسلمانان، پرورش قدرت تفکر، حقجویی و پرهیز از تعصبهای نابجا، پرورش مهارتهای گفتگوی منطقی، آگاهی بخشی نسبت به پیامدهای تفرقه و اختلاف. نتیجه گیری: ساحت تربیت اجتماعی – سیاسی سند تحول بنیادین زمینه مناسبی برای عملیاتی نمودن اهداف فوق الذکر است
رویکرد دانشیان مکتب حدیثی ری به جریان مفضل بن عمر جعفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
181 - 206
حوزههای تخصصی:
مفضل بن عمر یکی از اصحاب برجسته ائمهb است. وی از شخصیت های تأثیرگذار در جریان های درون مذهبی سده های نخستین بود. با مهاجرت برخی از محدثان از عراق به ایران، اندیشه های حدیثی طیف مفضل بن عمر نیز به مکاتب حدیثی ایران منتقل شد. دانشیان ری که گروهی از محدثان و اصحاب ائمهb ساکن ری یا محدثان مهاجر از دیگر شهرها بودند با جریان مفضل بن عمر ارتباط برقرار کردند که تأثیر این ارتباط در نشر و ضبط تراث حدیثی امامیه از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر این اساس، پژوهش حاضر به رویکرد دانشیان مکتب حدیثی ری در تعامل و ارتباط با جریان مفضل بن عمر جعفی و آثار ایشان می پردازد. روش پژوهش با توجه به شناخت تاریخ اندیشه و تحلیل رویکرد دانشیان مکتب ری در تحلیل رجالی، مؤلفه ای و جریانی است. بر اساس تحقیقات انجام شده، برخورد دانشیان مکاتب حدیثی قم و بغداد با جریان مفضل بن عمر به شیوه طرد، اتهام به غلو و تفویض بوده، اما دانشیان مکتب حدیثی ری برخلاف دیگر مکاتب، با اندیشه اعتدالی، نه تنها وابستگان به جریان مفضل بن عمر را در ری پذیرفتند، بلکه به نشر روایات بسیاری از این طیف پرداختند و این ارتباط تا آنجا پیش رفت که بزرگان و ثقات ری، روایات زیادی از ایشان در تألیفات خویش گنجاندند و همین امر باعث جرح برخی از دانشیان ری توسط رجالیان مکاتب دیگر شد.
تحلیلی بر رویکرد فلسفی در نقد کلاسیک عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی عرب تا قبل از رنسانس عربی را نقد کلاسیک می نامیم چون هنوز در فضای مبانی سنتی نقد از جمله نقد ذوقی، نقد لغوی، نقد اخلاقی ، نقد روان شناختی نفس می کشد.نقد از عصر جاهلی تا پایان قرن سوم در چنین فضایی سر می کرد . اما در قرن چهارم با ورود فلسفه یونان صبغه فلسفی می گیرد. مشارکت فرقه های اسلامی در حوزه های ادبی و نقدی و تأثیر جریان های کلامی در تحوّل مسایل فکری و دینی ، همگی در رشد و بالندگی ادبیّات به ویژه نقد تأثیرگذار بوده اند. از این دوره است که اندیشه های فلسفی یونانی به ویژه دو کتاب «الخطابه» و «الشعر» ارسطو بیش ترین تأثیر را در شکل گیری رویکرد فلسفی در نقد ادبی، می گذارند.و نقد در این دوره تحت تاثیر دو اثر، فلسفی می شود.پس از این مرحله است که جهان عرب با دو بوطیقا مواجه می شود . بوطیقای ارسطویی و بوطیقای عربی . نقد ادبی با توجه به این دو گونه بوطیقایی متاثر از فلسفه ارسطویی فلسفی می شود ولی همچنان در مبانی نقد سنتی است. این مقاله با این فرضیه که نقد عربی از بوطیقای ارسطویی متاثر است این پرسش را مطرح می کند که آیا این تاثیر در مبانی نقد ناقدان تاثیر گذار بوده است یا موجب و موجد رویکرد ثابت شده است؟ نتیجه این بررسی آن است که تا قرنها این تاثیر موجب شکل گیری رویکرد عموم ناقدان عرب تا ظهور رنسانس عربی
بررسی انتساب کتاب کفایه الاثر به علیّ بن محمّد خزّاز قمی رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برای اثبات صحت انتساب کتاب کفایه الأثر به خزاز قمی است که برای این هدف مراحلی را پیموده است. اول اینکه آیا در کتاب های تراجم که تقریباً هم دوره با مؤلّف بوده نامی از او برده شده است یا نه؟ دوم اینکه تراجم نویسان نام این کتاب را برای او ذکر کرده اند یا نه؟ و سوم آنکه کتابی که امروز در دست ماست آیا همان کتابی است که در قرون اولیه بوده است یا نه؟ در مورد نکته سوم لازم است روایات کتاب موجود را با روایات کتب ماقبل مطابقت شود تا به نوعی از «این همانی» در نقل روایات دست یافت، بدین معنی که نقل روایات در طول قرون دستخوش تغییر و تبدیل نشده باشد. چنانچه احادیث این کتب در حدّ معناداری مطابقت داشته و انتساب کتاب به مؤلّفش نیز توسط مؤلّفان بعدی تأیید و تکرار شده باشد، می توان انتساب کتاب مورد نظر را به مؤلّفش صحیح دانست. بر اساس یافته های این مقاله؛ اولاً صاحبان تراجم از مؤلف کتاب یعنی علی بن محمد بن علی خزاز قمی نام برده اند. ثانیاً با اینکه از کتاب او تا قرن ششم نامی نبرده اند، اما قرائنی بر این مطلب شهادت می دهد. ثالثاً پس از بررسی روایات کتاب با نقل های آن در کتب بعدی معلوم شد که «این همانی» در مورد روایات آن با درصد بالایی محقق شده است. در نتیجه می توان چنین بیان نمود که انتساب کتاب کفایه الاثر به علی بن محمد بن علی خزّاز قمی رازی، عالم حدیثی قرن چهارم با درصد بسیار بالایی صحیح می باشد.
عربی قرآنی، از خاستگاه های حجازی تا سنت های کلاسیک قرائت آن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
81 - 100
حوزههای تخصصی:
این مقاله ترجمه ای است از فصل اول کتاب عربی قرآنی، اثر مارین فان پوتن که به تازگی منتشر شده است. این اثر دوره جدیدی را در مطالعات تاریخی زبان عربی آغاز می کند. نادرستی بسیاری از پیش فرضها در این کتاب نشان داده شده و نقص های بسیاری در آراء محققان عربی دان پیشین اصلاح شده است.
چاپ نوشت (۵): قرآن های کم ورق خطی و چاپی در عصر قاجار و قرآن سی ورقی میرزا زین العابدین شیرازی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۸)
49 - 85
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مؤلف ضمن ارائه مقدمه ای مختصر به معرفی نسخه های خطی قرآن هایی کامل و کم ورق که در کتابخانه های ایران موجود است می پردازد و ضمن ارائه دسته بندی از این نوع قرآن ها به معرفی یکی از متداول ترین انواع آن، یعنی قرآن های سی ورقی پرداخته و ضمن معرفی اولین چاپ های این نوع از قرآن ها یکی از شاخص ترین آنها که به قلم میرزا زین العابدین شیرازی در ایران کتابت و در استانبول به چاپ رسیده را به تفصیل معرفی می نماید.
تاریخ گذاری روایات آغاز نزول وحی بر پیامبر اسلام (ص) در جوامع روایی اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت، روایاتی درباره چگونگی آغاز نزول وحی با طرق متعدد و متون مختلف آمده است. در این پژوهش با استفاده از شیوه های مختلف تاریخ گذاری احادیث (یافتن در کهن ترین منبع، تحلیل سندی، تحلیل سندی-متنی)، خاستگاه تاریخی و جغرافیایی و سیر تطور تدریجی این روایات تبیین می شود.علاوه براین، یافته های پژوهش حاکی از این است که برخی از تحریرهای این روایات که به دلایل مختلف جعلی تلقی می شوند، در ابتدا توسط عایشه یا عبیدبن عمیر و ابومیسره همدانی، در دو تحریر بسیار متفاوت قبل از سال های 58، 63 و 68 هجری، در راستای سیاست های زبیریان و بنی امیه جعل و در مدینه، کوفه و مکه نشر یافته است. تحریر ابومیسره به دلیل عدم شهرت وی، ارسال روایت وی و کم اهمیت بودن کارکرد آن رواج چندانی نیافت. اما تحریرهای عایشه و عبید که منشأ واحدی دارند، توسط زهری به صورت گسترده در شام، بصره و مدینه نشر یافت. با توجه به نسبت عایشه و عبید با آل زبیر و زهری با امویان می توان گفت مهم ترین هدف این روایات به هنگام پیدایی فضیلت تراشی برای زبیریان، و در مرحله نشر توسط زهری با ایجاد تغییراتی در متن، کاستن از شأن و عظمت پیامبر بوده است.
ارزیابی دیدگاه منتقدان حضور طلاب در عرصه های نوین فرهنگی تبلیغی با رویکرد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فعالیت بعضی از طلاب در عرصه های نوین فرهنگی و اجتماعی (مانند فضای مجازی،) میدان های ورزشی (چون داوری مسابقات ورزشی یا لیدری ورزشی) و فضاهای هنری (مثل بازیگری سینما) که با هدف و انگیزه تبلیغ انجام می گردد، موافقان و منتقدانی دارد. استدلال های اخلاقی و اجتماعی که حول محور تنافی ورود به عرصه های جدید تبلیغی با شأن طلبگی می گردد، مهم ترین دلیل منتقدان است. در مقاله حاضر، این استدلال ها با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس معیارهای اخلاق اسلامی مبتنی بر استدلال های عقلانی و آموزه های متخذ از منابع اسلامی بررسی می شود. نتیجه آنکه چون دیدگاه منتقدان در برخی از مصادیق با روح آموزه های دینی و غایت و هدف تبلیغ دین سازگاری ندارد، می توان ضمن پایبندی به ارزش های اسلامی و رعایت شئون روحانیت به چنین عرصه هاییوارد شد. البته در برخی موارد اگر ورود به این عرصه ها به شهرت و نقضشرع مقدس منجر شود، مجاز نیست و با مسائلی همراه است که حکم اخلاقی متفاوتی را می طلبد.
مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
377 - 396
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد. پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید.
وظایف زنان در خانواده در عصر غیبت
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
63 - 72
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت موضوع آماده سازی زمینه های ظهور بنابر دلائل متعدد عقلی و نقلی مؤکد، یکی از پرسش های بنیادین این است که هر قشر و طیف خاص جامعه اسلامی دراین باره چه وظیفه یا رسالتی بر عهده دارد؟ پژوهش حاضر ابتدا قشر بانوان مسلمان را به عنوان جامعه هدف برگزید و سپس به بررسی وظایف این جمعیت اثرگذار و مربی در شاکله نظام خانواده پرداخته است. سؤال اصلی این پژوهش این است که وظائف زنان در عصر غیبت در خانواده چیست؟ برای تحقق ظهور منجی جهان و تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، بانوان و مادران چه نقشی ایفا می کنند؟ از بین مسئولیت های مختلف می توان به نمونه هایی مثل ایجاد نظم، استقرار روحیه مدارا و آرامش گری، تعامل مبتنی بر حسن خلق و احترام متقابل، فرمانبرداری همراه با صبر و استقامت اشاره کرد. اگر این ویژگی های بنیادین رفتاری از ابتدا در آحاد جامعه و در محیط خانواده نهادینه شود، وضعیت اجتماعی بهتری در امّت اسلام رقم خواهد خورد که خود، زمینه منجی طلبی و اصلاح گری خواهد شد.
گونه شناسی آرای مفسران در خوانش عبارت «کُن فَیَکون»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ تفسیر، عبارت «کُن فَیَکون» مورد عنایت مفسران و اندیشمندان مسلمان بوده و بررسی تطور آرای آنان، حاکی از تلاش مستمرشان برای ارائه تفسیری مطابق با ظاهر آیه و روایات می باشد. آرای متنوع مفسران، «کُن فَیَکون» را بر سبیل مجاز و حقیقی تفسیر کرده اند. خوانش مفسران در این دو گونه نیز یکسان نیست. در گونه مجازی، از کلماتی که بر غیرحقیقی و نمادین بودن «کُن فَیَکون» دلالت دارد، مثل تمثیل، کنایه، تعبیر و تشبیه استفاده کرده اند، و در گونه حقیقی نیز عده ای آن را به مثابه کلام خدا و برخی به مثابه فعل خدا دانسته اند. بعضی از مفسران در گونه اخیر، نوعی معرفت و اختیار در تکوین برای انسان تفسیر کرده اند. نوآوری این جستار، تطور آرای مفسران و شناخت گونه های تفسیری عبارت «کُن فَیَکون»، و برجسته کردن آرای مفسران در مورد اختیار و قابلیت در تکوین برای مخلوقات است. پیامد این فرضیه می تواند پاسخگوی پرسش های بشر درباره شقاوت و سعادت و طینت انسان باشد که ره آورد آن، رشد ایمان و تفکرات انسان، میل و رغبت او در قبول اوامر و نواهی حق تعالی، مسؤولیت پذیری او در عرصه عمل، فعل و اطاعت مشتاقانه اش از پروردگار در انجام تکالیف و اجتناب از معاصی است. روش تحقیق، کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است.
بررسی انتقادی دیدگاه استفان هاوکینگ درباره ملازمه میان «بی آغازی زمانی کیهان» و «خداناباوری» بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
219 - 242
حوزههای تخصصی:
مسئله آغاز زمانی کیهان، یکی از مسائل چالش برانگیزی است که افزون بر فلسفه و الهیات، مورد توجه فیزیک دانان معاصر قرار گرفته است؛ به گونه ای که برخی از آنان، واکنش های متافیزیکی الهیاتی و حتی سوگیری های الحادی را نیز در انتخاب دیدگاه های خود ابراز داشته اند. بررسی آثار استفان هاوکینگ نشان می دهد که او بدون بهره گیری از روش متافیزیکی و فلسفی، تنها با مبنا قرار دادن قواعد فیزیکی که بر روش حس و تجربه استوار است، برخی نتایج متافیزیکی مانند بی آغازی زمانی آفرینش کیهان را نتیجه گرفته و از این رهگذر، وجود خدا را انکار نموده است. در جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد فلسفی نگاشته شده است، یافته های تحقیق حاکی از آن است که دیدگاه بی آغازی زمانی کیهان در نظر هاوکینگ با دیدگاه برخی از فلاسفه مانند ملاصدرا هماهنگ است؛ ولی ملاصدرا بر خلاف هاوکینگ، از بی آغازی زمانی کیهان، خداناباوری و قرائت آتئیستی را نتیجه نمی گیرد. برخی برداشت های هستی شناختیِ هاوکینگ، سبب مغالطه در استنتاج و منجر به تناقضات درونی در مباحث فلسفی شده است که در این جستار، با اصول و مبانی حکمت متعالیه مورد بررسی قرار گرفته و ارزیابی شده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که ملاصدرا در حکمت متعالیه، ملاک نیازمندی کیهان به علت را «امکان» دانسته و میان «بی آغازی زمانی کیهان» و «وجود خدا» جمع نموده است.
The Nature of Religious Language from Rumi’s Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۹, Issue ۳۰, Spring ۲۰۲۲
51 - 89
حوزههای تخصصی:
SUBJECT AND OBJECTIVES: Mystical literature has provided an extensive area in which the nature of religious language, as a common topic of philosophy and religion, can be considered from a mystical point of view as well. In the meantime, the large collection of “Masnavi-ye Ma'navi” is a paradigm example of mystical texts that helps investigate the views of its creator, Jalalu-’d-din Mohammad Rumi on the nature of religious language. Rumi (Mawlawi, Mawlana) is one of the greatest Iranian poets and probably one of the most renewed poets in world literature. METHOD AND FINDING: This paper, which was conducted with the method of qualitative research and documentary review of Rumi poems, is organized as follows: First, the seven main theories about the nature of religious language will be explained briefly. Then, some paradigm examples of “Masnavi” in which Rumi has expressed his views about religious language will be interpreted. Finally, it will be shown that, according to Rumi, religious language is mainly symbolic, then analogous, followed by univocal, and lastly equivocal. CONCLUSION: In the conclusion of the research, there will be a brief explanation of the reason behind the aforementioned order, which shows why Muslim mystics, as one of the main four groups of Muslim scholars, have chosen such a view about religious language.
گونه شناسی گفتمان های عاشورا و سیر تحول آن ها بر پایه منابع حدیثی- تاریخی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت عاشورا یکی از حوادث سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام است که گفتمان کاوی متون مربوط به آن، می تواند مفاهیم کلیدی و محوری مکتب امامت را به جامعه بنمایاند. در این پژوهش تلاش شده به بررسی تاریخی گفتمان های باز تولیدشده از حادثه عاشورا در ده قرن نخست هجری پرداخته شود و بررسی گردد که مؤلفان کتاب های تاریخی و حدیثی پسین، عامدانه یا ناخودآگاه، کدام نقل را برگزیده و در آثار خود منعکس کرده اند؟ ضرورت این پژوهش بدین خاطر است که مخاطب را با فضای فکری حاکم بر جامعه آن روز و نیازها تا حدودی آشنا می کند. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد پنج گفتمان عمده، در شمار گفتمان های تولید شده در جریان نهضت عاشورا هستند که مؤلفان کتب تاریخی هر یک به فراخور شرایط، به بازتولید آن اقدام نموده اند. بیشترین گفتمانی که در ده قرن نخست مورد توجه بوده، گفتمان «دفاع از شخصیت حسین(ع) و قداست حرکت او» است. این گفتمان در وهله نخست با بیان حسب و نسب امام و ظهور عبارت «ابن بنت النبی»، در مرتبه بعد با بیان انگیزه ایشان که تنها یاری دین خدا و پیامبر(ص) بوده و در مرتبه آخر با بیان فضائل، سعی دارد حقانیت امام را اثبات نموده و قداست این حرکت را تبیین نماید. از دیگر گفتمان های مهم این دوره می توان به گفتمان «تشخیص مسیر با محوریت انگاره دنیا» و گفتمان «آزادگی و عزت خواهی» اشاره کرد که به طور مستمر و با استناد به نقل های مشهور در این دوره بازتاب قابل توجهی داشته اند.
سلوک اخلاقی بازتابیده در روایات جابر جعفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
67 - 105
حوزههای تخصصی:
یک راه برای آگاهی از مکاتب اخلاقی رایج در دوران حیات اهل بیت (ع) شناخت اندیشه های شاگردان ایشان است. به نظر می رسد شاگردان اهل بیت (ع) نقش مهمی در شکل گیری و تحول اندیشه های اخلاقی عصر خود داشته اند. از شخصیت های مهم و اثرگذار شیعی در این دوران جابر بن یزید جُعفی است. وی در میان شاگردان امام باقر (ع) از شاگردان خاص آن امام، و از نگاه عالمان عامه مسلمانان هم از تابعین به شمار می رود. براین پایه، شناخت اندیشه اخلاقی او باید مهم تلقی شود. مطالعاتی که تا کنون درباره روایات اخلاقی جابر صورت گرفته اند مبانی هستی شناسانه و انسان شناسانه تفکر اخلاقی او را بازمی نمایند؛ آن سان که می توان برپایه آن ها دریافت خیر اعلایی که از نگاه جابر باید با سلوک اخلاقی حاصل کرد کدام است. بااین حال، در آن ها این معنا تبیین نشده است که شیوه سلوک بهینه اخلاقی برای دست یابی به آن خیر اعلا چیست. در این مطالعه بنا ست با تحلیل روایات رسیده از جابر جعفی شیوه سلوک اخلاقی بهینه از نگاه وی را بازشناسیم.
قاعده یقین و جایگاه آن در استنباط احکام فقهی
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی اعتبار قاعده یقین (= شک ساری) و تأثیر پذیرش حجیت این قاعده در استنباط احکام فقهی می پردازد. بی تردید پذیرش این قاعده وابسته به پذیرش دلالت روایات ذکرشده در باب حجیت استصحاب است و گرچه مشهور اصولیون متأخر قائل اند روایات استصحاب، صلاحیت شمول برای هر دو قاعده استصحاب و یقین را ندارد و لذا نهاد شک ساری را از صحن ادله استصحاب خارج کرده اند، اما به نظر می رسد از بین روایات استصحاب، روایت منقول از جناب صدوق (رحمت الله) در صورت پذیرش سند و دلالت بتواند حجیت این قاعده را در تفسیر حداقلی آن یعنی امضای آثار مترتب بر یقین سابق و حکم به صحت اعمال گذشته متفرع بر آن یقین اثبات کند. همچنین، در ضمن اسناد پشتیبان قاعده فراغ و تجاوز، تعابیری وجود دارد که می تواند مثبت قاعده یقین در تفسیر حداقلی آن باشد.