فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
متین سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
29 - 57
حوزههای تخصصی:
به فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور، شاهد وقوع بحران های عدیده ای همچون ظهور ضدانقلاب و بحران گریز از مرکز در برخی مناطق، ازجمله، مناطق کردنشین بود که در کردستان، زمانی که رهبری این گرایش ها، به دست احزاب دموکرات و کومله افتاد، به سرعت رشد یافته و خود را به شکل خشونت باری، نشان دادند و در شرایط ناشی از مشکلات ابتدای انقلاب، در مدت کوتاهی بخش های قابل توجهی از مناطق کردنشین، به کنترل احزاب فوق درآمد. اعزام هیأت حسن نیت در فروردین 1358 نیز نتوانست مسئله را از طرق صلح آمیز حل کند؛ بنابراین اقدام نظامی نیز در دستور کار قرار گرفت. در بعد قضایی نیز شیخ صادق خلخالی در اواخر مرداد 1358 به عنوان حاکم شرع، به مناطق کردنشین اعزام شد تا در تقابل با ضدانقلاب و گریز از مرکز، نقش ایفا نماید. این که خلخالی چگونه در این تقابل مشارکت نمود و تا چه حد در جلوگیری از بحران گریز از مرکز در مناطق کردنشین نقش داشت، مسئله این پژوهش است که تلاش شده است به شیوه ای توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع مختلف، به آن پاسخ داده شود. یافته های پژوهش حاکی است، هرچند اقدامات خلخالی شکل واکنشی در مقابل اقدامات ضدانقلاب داشت، بااین حال تأثیر تعیین کننده ای در فروکش کردن بحران نداشت.
بررسی ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(ع) به امام حسن(ع) براساس دستور نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر فرانقش، یکی از شاخصه های دستور نظام مند هلیدی است. از میان سه فرانقش متنی و بینامتنی و اندیشگانی، فرانقش اندیشگانی یا تجربی بازتاباننده لایه معنایی متن است. لایه معنایی سبک نویسنده را در انتخاب فرایندها و مشارکان نشان می دهد و هم زمان با تغییر موضوع و هدف نویسنده، نوع و بسامد فرایندها نیز تغییر می کند. مقاله حاضر ساختار گذرایی وصیت نامه امام علی(علیه السلام)به امام حسن(علیه السلام) را مطالعه کرده و فرایندها و مشارکانی را بررسی می کند که بیشترین فراوانی را داشته و تعیین کننده سبک نویسنده اند. ازآن جاکه این نامه طولانی است و ساختار دو نیمه نامه در نگاه اول، متفاوت به نظر می رسد، روش هلیدی بر دو نیمه متن به صورت مجزا اجرا شد، که با رسم نمودارهای مقایسه ای، فرضیه تفاوت ساختاری نیمه نخست نامه با نیمه دوم آن اثبات می شود. در نیمه نخست، بیشترین فراوانی به فرایند مادی و مشارکان کنش گر و کنش پذیر اختصاص می یابد، اما در نیمه دوم، فرایند ربطی و در نتیجه مشارکان حامل و صفت، بیشترین بسامد را دارند.
آسیب شناخت روایات فرزند آوری و راه حل های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام در دنیای کنونی برابر جهان کفر قرار دارد و بسیاری از دشمنان اسلام از شوکت و عظمت اسلام و مسلمانان در هراس هستند. این دشمنان درصدد هستند که هر از گاهی از عظمت مسلمانان بکاهند و مهم ترین راهکار آن ها کاستن قدرت و تعداد نفوس مسلمانان است. به همین منظور، تلاش می کنند تا از تعداد مسلمانان بکاهند و آنان را در اقلیت قرار دهند. بنابراین، لازم است که مسلمانان با فرهنگ اصیل اسلامی نسبت به فرزندآوری آشنا شوند و همچنین ظاهر برخی از آیات و روایات که بر نکوهش از فرزندآوری دلالت دارند، مورد بررسی قرار گیرند و راهکارهای حل آن ها ارائه شود. در نوشتار حاضر با استفاده از شیوه تحلیلی انتقادی و با بهره گیری از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت^، به آسیب شناسی روایات فرزندآوری پرداخته ایم. به این نتیجه رسیده ایم که ظاهر برخی از روایات بیانگر وجود موانع و مشکلاتی برای فرزندآوری است. از جمله این موارد می توان به این اشاره کرد که مال و فرزند زیاد را تکاثر یا فتنه بیان کرده، خواستار افزایش فرزند برای دشمنان شده و یا کثرت عیال را مانع آسایش و راحتی دانسته اند. همچنین، برخی روایات بیانگر این است که در صورت کثرت اولاد، تربیت آنان سخت و دشوار است و نیازمند امکانات مادی و اقتصادی است که ممکن است فراهم نباشد. علاوه بر این، بیان کرده ایم که استنباط این موانع از روایات صحیح نیست و نتیجه نوعی نگرش سطحی به روایات است. تدبر در روایات نشان می دهد که این روایات دلالت بر موانع فرزندآوری ندارند.
تمظهرات الصراع الاجتماعي في رواية «أدركها النسیان» لسناء شعلان بناءً علی نظرية لويس كوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 37
حوزههای تخصصی:
قد حاول العدید من الباحثین وعلماء الاجتماع البحث عن الصراع الاجتماعی وظواهره ونتائجه فی المجتمع البشری. وکان أحد هؤلاء العلماء والباحثین هو لویس کوزر الذی قدم نظریه ممنهجه ومتقنه عن هذه الظاهره. لقد تأثر کوزر بالفکر المارکسی وأکد علی أنّ الصراع الاجتماعی ینشأ عندما تتصادم الأهداف غیر المتوافقه، سواء کانت ملموسه أو غیر ملموسه. وقد یکون هذا الصراع نتیجه التنافس على الموارد المحدوده أو السلطه أو الأعراف. وبما أن هناک علاقه متجذّره ومتماسکه بین الأدب والمجتمع فیتأثر بسیاقه المجتمعی، ویمکن القول بأن کل نص أدبی هو تجربه اجتماعیه، وأداه تقویمیه للمجتمع تأخذ علی عاتقها تبیین الصراعات الاجتماعیه والحدّ منها، کما أنه مرآه صادقه تکشف عن مساوئ المجتمع ومهاویه وترسم اتجاهات الأشخاص والمجموعات المختلفه. وبما أنّ روایه «أدرکها النّسیان» هی روایه الطبقه المحرومه المضطهده فتُصوّر صراعهم مع أصحاب السلطه، فیسعی الباحثان دراستها مستخدمَینِ المنهجَ الوصفی التحلیلی، معتمدینِ علی المحاور المقترحه فی نظریه کوزر، من أجل تحلیل ودراسه التمثلات الصراعیه ودورها فی تشکیل العلاقات الاجتماعیه والأیدیولوجیه والخطاب السائد فی الروایه. وأما الذی دفع الباحثین إلی اختیار هذا الموضوع، فهو أنّ دراسه الأدب لاسیما الروایه من منظور علم الاجتماع وتوظیف الآلیات السوسیولوجیه تقدم رؤیه جدیده ودقیقه فی التحلیل والتأسیس. ومن أهم النتائج التی توصل إلیها البحث هی أنّ جمیع أنواع الصراعات کانت حاضره فی النص وفق نظریه کوزر حیث لعبت السلطه دورًا حاسمًا فی الصراع الواقعی، وعندما أدرک بطلا الروایه أنهما بعیدانِ عن القرارات السیاسیه والمصیریه زادت المشاحنات والتوترات مع السلطه ووضعت الصراع غیر واقعیّ، وکانت الصراعات الخارجیه نتیجه للنظره الدونیه والمحتقره للآخر/المرأه، وأما الصراع الداخلی فیتمثَّل غالبًا فی الأهداف والمعتقدات المتضاربه داخل مجتمع الروایه حیث تری المصالح الشخصیه هی الهدف الأساس.
اسلوب معادله و تمثیل عرفانی در شعر سنایی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
143 - 160
حوزههای تخصصی:
استفاده از ابزارهای ادبی تنها در جهت تزیین یک اثر ماندارگار نمی باشد؛ بلکه شاعرانِ بزرگ گاهی برخی از آرایه های ادبی را برای تبیینِ بهتر آنچه که در ذهن خلاق خود می پرورند، به کار می گیرند. یکی از این ابزارها «اسلوب معادله» است. شاعر در به کاربردن این اسلوب، تبیین امری غیرمحسوس، پیچیده و تأمل برانگیز به کمک ایجاد تناسب با امری محسوس، ساده، همگانی و تجربه شده را به تصویرمی کشد. در پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام پذیرفته ابتدا به معرفی و مقایسه این صنعت ادبی با صنایع دیگر و بیان ویژگی های آن و سپس به مقایسه کاربرد اسلوب معادله در شعر سنایی و سعدی پرداخته ایم. سؤال اصلی تحقیق حاضر آن است که سعدی و سنایی در به کارگیری صنعت ادبی اسلوب معادله، چه ظرافت هایی را به کارمی بردند و چه مشابهت هایی در کاربرد این دو شاعر توانا در به کارگیری این صنعت ادبی وجوددارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که سنایی بیشتر در اشعاری که عارفانه می باشد از این صنعت ادبی استفاده نموده؛ اما سعدی به دلیل برخورداری از ذهن خلاق استدلال گرای خویش در موضوعات دیگری نیز از این هنر ادبی بهره برده است.
بررسی و واکاوی مبانی فلسفی مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی با تأکید بر نظرگاه پیتر برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با تأکید بر اندیشه پیتر برن، که یکی از مهم ترین چهره های شاخص فلسفه دین معاصر است، افزون بر تبیین دیدگاه او درباره رئالیسم و نارئالیسم و همچنین خداباوری، دین و الاهیات، به واکاوی و بررسی بنیان های فلسفی این مسئله پرداخته است. نظرگاه پیتر برن با این که یک رویکرد انتقادی به ابعاد مختلف نارئالیسم است، دربردارنده تمییزی اساسی میان خداباوری و الاهیات در اتخاذ نظرگاه رئالیستی و نارئالیستی درباره آن هاست. با توجه به تفکیک دو ساحت الاهیات و خداباوری، می توان چنین گفت که وی معتقد به نارئالیستی بودن الاهیات-لیبرال- به عنوان یک رشته علمی و آکادمیک و رئالیستی بودن دین، خدا و گفتمان خداباورانه است. در نظرگاه او، غایت گفتمان خداباورانه به موجودی فراذهنی، فرادنیایی و متعالی اشاره دارد. این نوشتار در نهایت به واکاوی و بررسی مبانی فلسفی این موضوع پرداخته و اشارت اجمالی پیتر برن در بررسی ریشه تمایز رئالیسم و نارئالیسم و همچنین تفسیر نارئالیستی مدرن از دین را مورد مداقه قرار داده و افزون بر واکاوی ریشه های مسئله رئالیسم و نارئالیسم دینی و با تأکید بر نسبت سوژه و ابژه - بالاخص در فلسفه کانت - به نقد و بررسی این بنیان فلسفی در نظرگاه پیتر برن پرداخته است.
بررسی نقش استعاره ها و اسطوره ها در شکل گیری مسائل و چالش های بینشیِ مبلغین دینی و راهبردهای مواجهه آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
106 - 141
حوزههای تخصصی:
استعاره ها و اسطوره ها همواره به عنوان مقولاتی مرتبط با دانش های ادبی، زبان شناسی یا نشانه شناسی مورد توجّه و کاوش قرار گرفته اند و کمتر به نقش های این مقولات در شکل گیری مسائل اجتماعی یا در تصویر راهبردهای عملیاتی حل مسئله توجه شده است. «مدل تحلیل لایه ای علت ها» (CLA) ازجمله روش هایی است که با تأکید بر نقش استعاره ها و اسطوره ها در شکل گیری پدیده ها و مسائل اجتماعی، آنها را به عنوان عمیق ترین لایه های علّت ها قلمداد کرده است که با لایه های بالاتر علّی (لیتانی، علل اجتماعی، علل گفتمانی) در تعامل هستند. پژوهش حاضر که بر مبنای تحلیل لایه ای علت ها انجام شده، درصدد است تا بر اساس آن، نقش استعاره و اسطوره های مؤثر در شکل گیری مسائل بینشی مبلغین دینی را تبیین کند. در این پژوهش، بر پایه مطالعه کتابخانه ای و با تکیه بر روش تحلیل مضمون بازتابی، از بیانات رهبر معظم انقلاب دو مسئله بینشی به عنوان مضمون اصلی استخراج شده و برپایه مصاحبه با فرهیختگان تبلیغی حوزه علمیه و یافته های شخصی نگارنده، لایه های علّی آن تحلیل شده است که در نتیجه آن 7 عامل استعاری و 5 عامل نمادین (اسطوره ای) در رابطه با مسائل بینشی مبلغان دینی، شناسایی گردید. در این پژوهش افزون بر تبیین موارد مزبور، به بیان راهبردهای متناسب با آنها نیز پرداخته شده است.
بررسی فقهی حقوقی تأثیر حقوق عمومی بر جرم انگاری با تأکید بر مصلحت و نظم عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 120
حوزههای تخصصی:
ارتباط حقوق عمومی با جرم انگاری از موضوعات مهمی است که چندان مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. مهم ترین مسأله در این خصوص، منافع و مصالح عمومی از یک سو و آزادی های فردی از سوی دیگر است که درنتیجه غلبه عنصر مصلحت و نظم عمومی ممکن است این آزادی ها محدود شود. همین امر بررسی تأثیر حقوق عمومی بر جرم انگاری با تأکید بر مصلحت و نظم عمومی را به ضرورت مبدل ساخته است. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج بر این امر دلالت دارد که از منظر فقهی، مؤلفه های حقوق عمومی مانند مصلحت و نظم عمومی، امنیت عمومی، کرامت انسانی و عدم زیان به جامعه از مبانی مهم جرم انگاری است. از دیدگاه حقوق موضوعه نیز عدم ضرررسانی و ضرورت و فایده اجتماعی در کنار نظم و امنیت عمومی از مهم ترین مبانی جرم انگاری است. آنچه اهمیت دارد، این است که باید نوعی تناسب میان حقوق عمومی و آزادی های فردی ایجاد شود و دایره نظم و مصلحت عمومی نباید آن قدر گسترده تعریف شود که حقوق و آزادی های فردی محدود و نادیده انگاشته شود. قانون گذار هرچند توان مقابله ب ا نهادهای تصمیم گیرنده درباره مصلحت را ندارد، اما صحیح آن است که در حوزه حقوق کیفری تا حد امکان از این نفوذ بکاهد و از جرم انگاری تنها در موارد تهدید حقوق فردی یا جامعه، استفاده کند. این امر نیز باید با قوانینی کاملاً روشن و صریح صورت گیرد.
واکاوی حمایت روحانیت مشهد از مرجعیت آیت الله خمینی (مطالعه موردی: آیت الله میلانی و مهاجرت به تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
113 - 141
حوزههای تخصصی:
حمایت از مرجعیت آیت الله خمینی یکی از موضوعات مطرح در تاریخ انقلاب اسلامی است. وفات آیت الله بروجردی، قیام پانزده خرداد 1342 و وفات آیت الله حکیم سه بازه زمانی بود که مسئله مرجعیت در ایران به یکی از موضوعات روز در عرصه های دینی و سیاسی تبدیل شد. سؤال اصلی پژوهش این است که روحانیون مشهد و به ویژه آیت الله میلانی در قبال مرجعیت آیت الله خمینی چه واکنشی نشان دادند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و با تکیه بر اسناد آرشیوی و خاطرات، به دنبال پاسخ به این سؤال است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در جریان مهاجرت علما به تهران که بعد از قیام پانزده خرداد و بازداشت امام خمینی اتفاق افتاد، از مهم ترین اقدامات علمای مهاجر و ازجمله آیت الله میلانی تأیید مرجعیت ایشان بود. تأیید مرجعیت با استناد به قانون اساسی مشروطه مبنی بر مصونیت قضایی مراجع، مانع سوءقصد به جان امام خمینی شد و به تدریج زمینه را برای آزادی ایشان فراهم ساخت.
امکان و معناداری ارتباط عاشقانه انسان با امر متعالی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
13 - 32
حوزههای تخصصی:
عشق الهی یکی از صورتهای مهم ارتباط انسان با خداست که با وجود کاربرد گسترده در سنتهای الهیاتی و عرفانی، تصور واحدی در مورد آن وجود ندارد. تبیین این ارتباط، در ساختار تصورات غیرانسانوار از خداوند، همچون واجب الوجود ابن سینا ابهام بیشتری می یابد. ابن سینا واجب الوجود را با مفاهیم و اوصافی کاملاً مابعدالطبیعی، معرفی می کند که متعالی محض و عاری از اوصاف احساسی و شخصیت انسانی است. از طرفی دیگر، اوج ارتباط انسان با خداوند را عشق به او می انگارد و واجب الوجود را عاشق و معشوق می نامد. مقاله حاضر به تبیین معناداری و تحقق پذیری این عشق می پردازد. بوعلی گرچه با ارائه تعریف عام عشق به «گرایش به خیر»، دایره معنایی وسیعی برای آن ایجاد کرده است؛ اما در نهایت عشق انسان به خیر مطلق، از مفهوم شخصی خارج می گردد و متأثر از انگاره «تشبّه» که ریشه در نظریات افلوطین دارد، صرفاً به نوعی «تحول باطنی» معنا می شود. این معنا دربرگیرنده کمال معرفتی و تعقل کلیات از یک سو و تعالیِ عملی و اخلاقی از سوی دیگر است. به نظر می رسد تحقق عشق متعالی، به معنای حقیقی و تحت اللفظی با واجب الوجود سینوی غیرممکن است، از این رو ابن سینا در کاربرد عشق نسبت به خداوند، با حذف ابعاد دیالکتیکیِ آن و وارد ساختن معانی دیگر، وارد «هست و نیستِ» استعاری می شود و این تعبیر را در معنایی مجازی استفاده می کند.
گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چهارچوب الگوی متعالی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
58 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تبیین گونه ها و شیوه های تحول سیاسی - اجتماعی مطلوب در چارچوب الگوی متعالی قرآن کریم است و در این راستا سعی نموده تا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی توأم با رویکرد تفسیر موضوعی، پس از بررسی آیات سیاسی اجتماعی قرآن کریم که مرتبط با موضوع تحول اجتماعی است، به ارائه الگویی مبتنی بر آموزه های قرآنی در این زمینه بپردازد. ازاین رو، تحقیق درصدد آن بوده که با تأثر از نظریه «ایده آلیسم معرفتی» بر تحلیل و استنباط آرمان های قرآنی (ایده آلیسم مبتنی بر قرآن کریم)، به استناد سیاق و مضمون تعدادی از آیات قرآن در زمینه تحول سیاسی اجتماعی بپردازد، لذا آنچه این مطالعه بدان دست یافته است، نشان می دهد که قرآن کریم برای ایجاد تحول در جامعه و در نهادهای سیاسی اجتماعی، بر موضوعاتی نظیر تحول باورها و اعتقادات انسان ها، گسترش توحید باوری در عرصه فکری و عملی، اقامه قسط و گسترش عدالت اجتماعی، اخوت و برادری دینی، مسئولیت فردی (تحول درونی)، و نهایتاً مسئولیت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی ایده تحول در جامعه ایمانی تأکید می ورزد.
منشور حقوق شهروندی ایران و عهدنامه مالک اشتر امیر مؤمنان؛ مقارنه و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
65 - 96
حوزههای تخصصی:
اخلاق شهروندی از جمله شاخه های اخلاق کاربردی است که در آن اموری همچون حقوق شهروندان، تبعیض مثبت و عصیان مدنی مطرح می شوند. لزوم توجه به بافت فرهنگی در مسائل اخلاق کاربردی، و نیز حضور نهاد دین در جامعه ایران معاصر، این ضرورت را ایجاد می کند که سازگاری اسناد مربوط به اخلاق شهروندی، با منابع دینی مورد مطالعه قرار گیرند. در این پژوهش «منشور حقوق شهروندی» که توسط دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران منتشر شده، با نامه 53 نهج البلاغه (مشهور به عهدنامه مالک اشتر) مقایسه شده است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از جمله نتایج حاصل این است که به لحاظ انتساب ساختاری، عهدنامه مالک اشتر مناسب تر از منشور حقوق شهروندی است. محتوای این دو سند از این جهات همسو هستند: بی طرفی دینی در حقوق شهروندان، توجه به حقوق سلبی و ایجابی، توجه به تبعیض مثبت، توجه به حق انتقاد از حاکمان و پاسخگویی آنها، اهتمام به جلب رضایت مردم. اما از جهاتی نیز ناهمسو هستند، از جمله در زمینه: اشتمال همزمان بر اخلاق عدالت و اخلاق احسان، حق دسترسی به حاکمان.
طراحی الگوی مشارکت مردمی در فرآیند خط مشی گذاری تعلیم و تربیت رسمی کشور مبتنی بر نظام معرفتی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: حوزه آموزش وپرورش یکی از گسترده ترین حوزه های مدیریت عمومی کشور است که در سالیان اخیر انتقادات متعددی در مورد عملکرد آن به ویژه در حوزه خط مشی گذاری مطرح شده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مشارکت مردمی در فرآیند خط مشی گذاری تعلیم و تربیت رسمی کشور مبتنی بر نظام معرفتی قرآن کریم است. روش: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی و در زمره پژوهش های آمیخته محسوب می شود. در گام کیفی، متون قرآن کریم و تفاسیر آن مورد بررسی قرار گرفت و داده ها با روش تحلیل تم (مضمون) تحلیل شدند. هم چنین، در مرحله کمّی به منظور اعتبارسنجی مدل از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. بدین منظور، از 115 نفر از مدیران و خبرگان در وزارت آموزش و پرورش با پرسش نامه پژوهش گرساخته نظرخواهی به عمل آمد. در این مرحله، روش محاسبه حجم نمونه فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. یافته ها: برای مدل پژوهش سه بُعد عوامل محوری، فرآیندی و زمینه ای و هم چنین 25 مؤلفه شناسایی شد. هم چنین، یافته های تحلیل عاملی نشان از تأیید ساختار مدل پژوهش دارد و ضریب تعیین محاسبه شده برای عوامل محوری، فرآیندی و زمینه ای به ترتیب مقادیر 679/0، 571/0 و 628/0 است که نشان می دهد مقادیری مناسب هستند. نتیجه گیری: نظام معرفتی قرآن کریم بر مشارکت مردمی در امور مختلف از جمله خط مشی گذاری تعلیم و تربیت رسمی تأکید دارد و استفاده از رهنمودهای آن در این زمینه می تواند راه گشا باشد.
شیوه اجرا: «ایفاء» در حقوق یا «تسلیم مال» در فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
197 - 226
حوزههای تخصصی:
در حقوق، مباحث تحصیل اموال ذیل شیوه «ایفاء» تعهد، و در فقه، مباحث تحصیل اموال ذیل شیوه «تسلیم مال» قرار می گیرند؛ طریقه های متفاوتی در تحصیل اموال که موجبات حقوقی برمی گزینند. حقوق بر مبنای «نظریه تعهد» و فقه بر مبنای «نظریه ملکیت» می خواهند به اموال دست پیدا کنند. بر پایه این نظریات، شیوه حاکم در اجرا در حقوق برای دستیابی به حق «ایفاء تعهد» و شیوه حاکم در اجرا در فقه برای دستیابی به ملک «تسلیم مال» است. طریقه های متفاوتی که نظر به تمایز مبنایی میان آن ها، شکل و فرم حل دیگر مسائل حقوقی نیز متفاوت خواهد بود؛ از جمله اینکه حقوق براساس «نقض تعهد» و «قائم مقامی در فوت»، و فقه براساس «نقض ملک» و «بقاء ذمه بعد از فوت» که هریک دارای آثار و احکام متفاوتی هستند، مسائل را حل خواهند نمود. بنابراین مراتب حقوق مدنی ایران که ملهم از دو منبع فقه و حقوق رومی است، همچون یک تن با دو شخصیتِ متفاوت است؛ زیرا در باب «عقود و تعهدات به طورکلی» از حقوق رومی اقتباس نموده است که مبنای تعهد است و در باب «عقود معین و ضمانات قهری» از فقه امامیه اقتباس نموده است که مبنای ملکیت است. ازاین رو، هرگونه تلاش برای جمع میان این دو به تعارضات مبنایی، شکل ها و فرم ها دامن می زند.
شرح و تصحیح کَلیله و دمنه در بوته نقد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
489 - 519
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و جذاب ترین متون نثر روایی متقدم کتاب کَلیله و دمنه ترجمه شده توسط نصرالله منشی است. این اثرکه از زبان حیوانات می باشد(فابل)، به دلیل سبک روایی و نثر فاخر و فنی آن، در میان متون نثر کهن،از جایگاه ویژه و قابل توجهی برخوردار است. از آنجا که کتاب کَلیله ودمنه، یکی از درس های ثابت دردوره ی کارشناسی رشته ی زبان و ادبیات فارسی است، به دلیل نثر فنی آن، لازم است که واژه به واژه و سطر به سطر آن شرح و معنا شود تا در ادامه شرحی پیراسته و منقح در اختیار دانشجویان و استادان رشته ی زبان و ادبیات فارسی قرار گیرد. از آنجا که شرح جامعی که در محافل ادبی و دانشگاهی بیشتر مورد پسند و پذیرش استادان و دانشجویان قرار گرفته است و تدریس می شود شرح استاد مجتبی مینوی طهرانی است، در این جستار کوشش شده است که برخی از کاستی های این شرح نشان داده شود وتلاش شده است که با تکیه بر متن کَلیله و دمنه و منابع مرتبط، معنای سازوارتری ارائه شود.
نکته هایی از معارف حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
133 - 134
حوزههای تخصصی:
تحليل الاستعارة الاتجاهية (فوق -تحت) في رواية فرانكشتاين في بغداد لأحمد السعداوي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
121 - 140
حوزههای تخصصی:
یعتبر علماء اللغه المعرفیون، مثل لایکوف وجونسون، الاستعاره لیس کحرفه أدبیه؛ ولکن کأداه مناسبه لکیفیه التفکیر والإشاره إلیها على أنها استعاره مفهومیه. من الأنواع المهمه من الاستعاره المفهومیه هی الاستعاره الاتجاهیه، ولها دور مهم فی نقل الدلالات الثقافیه والتعبیر عن موضوعات مجرده فی شکل أحاسیس وتجارب مادیه. یتناول هذا المقال الاستعاره الاتجاهیه (فوق تحت) فی روایه فرانکشتاین فی بغداد ، بطریقه وصفیه تحلیلیه. على الرغم من أن التخطیط (فوق تحت) فی الروایه، یستخدم فی الغالب للتعبیر عن الحالات الفیزیائیه الطبیعیه، إلا أن المؤلف فی بعض الحالات یشیر أیضا إلى نیته باستخدام التغریب والانزیاح واستخدام الاستعارات المضمونیه. فی هذه الروایه، یتم استخدام استعاره اتجاهیه (فوق) مع موضوع الهیمنه، والقوه، والصحه، والسعاده، والحیاه، والجبر، والوفره، والعقلانیه، والإیمان، والفهم، والفرج، والأمل، والمکانه الاجتماعیه الجیده، والمعرفه، والدفء، والفخر. ومن ناحیه أخرى، فقد ذکر المؤلف ضمن الاستعارات الاتجاهیه (تحت)، وهو ما یعنی السیطره، والضعف والعجز، والمرض، والحزن، وما إلى ذلک. وقد تصور المؤلف الحاله المادیه لهذه المواضیع، ولإدخالها فی ذهن المخاطب، استخدم کلمات، مثل "فوق"، و"علی"، و"تحت"، وأیضا الأفعال الماضیه والمضارعه. استخدم المؤلف المواقع الفیزیائیه والجسدیه للإنسان فی العالم والتجارب الموضوعیه له حتی یشیر إلی المیزات الثقافیه والفکریه ودلالاتها التی تحملها هذه الاستعارات. بعباره أخری، فهو باستخدامه لهذه الاستعارات، أعطی الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه تمیزه عن سائر الکلام.
استثناهای اصل عدم نقل در وضع لغات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
7 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های استنباط از ادله لفظی، احتمال تغییر معانی الفاظ در طول زمان است. در مقابل این احتمال به اصل عدم نقل استناد شده و لفظ آیات و روایات مطابق معنای متأخر آن ها تفسیر می شود. باوجود گستره استفاده از اصل عدم نقل، استثناهای این اصل کمتر مورد ارزیابی تفصیلی قرار گرفته است. هدف از این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی به رشته تحریر درآمده، بیان چیستی استثناهای اصل عدم نقل و بررسی صحت هر استثنا بر پایه مبانی مختلف در پذیرش این قاعده بوده است؛ چراکه در کتب اصولی استثناهای اصل عدم نقل به صورت پراکنده و با صرف نظر از تطبیق مبانی مختلف بیان شده اند. از سوی دیگر در معدود آثار پژوهشی پیرامون اصل عدم نقل فقط به اصل برخی از استثناها اشاره شده است. در موارد نادر موجود هم از صحت سنجی موارد استثنا بر اساس مبانی مختلف اصولی خودداری شده است. پس از بررسی ها روشن شد که مهم ترین استثناهای این اصل عبارتند از: الف) علم به اصل نقل و شک در زمان آن؛ ب) علم به زمان نقل و جهل به تاریخ استعمال؛ ج) وجود مقتضی خاص برای نقل؛ د) عدم فحص از معارض. مهم ترین مبانی اصولی در پذیرش قاعده عبارتند از استصحاب، سیره (عقلا و متشرعه) و غلبه استعمال؛ بر اساس هر مبنا، استثناهای موردپذیرش در اصل عدم نقل متفاوت خواهد بود.
تحلیل هستی شناسانه رفتار ملائکه، ابلیس و آدم (ع) در ماجرای هبوط بر اساس دوگانه عرفانی «جهت حقی» و «جهت خلقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیات قرآن و روایات در مورد نحوه عکس العمل ملائکه، ابلیس و آدم (ع) در ماجرای هبوط به ظرائف فراوانی اشاره شده است. با تکیه بر دوگانه « جهت حقی »و« جهت خلقی » در عرفان اسلامی می توان برخی از غوامض ماجرای هبوط را تشریح کرد. به این منظور با روش توصیفی تحلیلی در گام نخست به تشریح دوگانه جهت حقی و جهت خلقی پرداخته شده است. در عرفان اسلامی از حیثیت غیراستقلالی و وجه اللهی ظهورات حق تعالی تعبیر به «جهت حقی» شده است. در مقابل«جهت خلقی» ناظر به خودیابی وجودی موجودات عوالم نسبت به یکدیگر است. در گام دوم نشان داده شد که میزان غلبه جهت حقی و جهت خلقی منجر به تفاوت مواضع ملائکه، ابلیس و آدم در ماجرای هبوط گردیده است. ملائکه با انتساب تسبیح و تقدیس، خود را شایسته مقام خلیفهالهی دانستند؛ که این به خودیابی وجودی ملائکه (حیثیت خلقی) دلالت دارد. ابلیس در مقام مقایسه خود با آدم دچار غلبه جهت خلقی شد و با نادیده گرفتن جهت حقی آدم که ناظر به نفخ روح الهی و تعلیم اسماء بود؛ استکبار باطنی وجود او هویدا شد. همچنین تمنای کمالات اهل بیت (ع) توسط حضرت آدم (ع) (که طبق روایات، باطن شجره منهیه بود) نشان از غلبه جهت خلقی در وجود حضرت آدم بود.
نقد ادعای «ولید بن صالح باصمد» درباره تعارض روایات شیعی مربوط به «شیوه حکم حضرت مهدی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
29 - 56
حوزههای تخصصی:
در منابع حدیثی شیعه، روایاتی در مورد شیوه حکم کردن حضرت مهدی (عج) وجود دارد که با توجه به اختلاف ظاهری میان آن ها، برخی وهابیان از جمله میکه «ولید بن صالح باصمد» حکم به تعارض داده اند و بر مهدویت مورد نظر شیعه تاخته اند. پژوهش حاضر، با هدف پاسخ به ادعای تعارض مذکور و با استفاده از روش «توصیف و تحلیل»، ابتدا ادعای مطرح شده را ذیل دو بخش روایات دالّ بر حکم حضرت مهدی (عج) بر اساس بیّنه و روایات دالّ برحکم آن حضرت بدون بیّنه دسته بندی و گزارش نموده، سپس با بررسی سند و متن روایات، نتیجه می گیرد که هر دو دسته روایات از منظر رجالی معتبر هستند و از لحاظ دلالی نیز قابل جمع با یکدیگرند. توضیح آنکه حضرت مهدی (عج) از برگزیدگان خداوند و برخوردار از علم الهی بوده و علاوه بر حکم با بیّنه، امکان صدور حکم بدون بیّنه را نیز دارد.