مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قرب
حوزه های تخصصی:
احوال عرفانی یکی از مباحث مهم و مشروح عرفان و تصوّف اسلامی، به شمار می آید. سالک در مسیر سلوک خود برای وصول به کمال، باید نفس را از هواهای نفسانی پاک کند، بدین منظور کسب مقامات عرفانی باعث صاف شدن اندرون سالک می گردد و در نتیجه او آمادگی و شایستگی کامل پیدا می کند تا احوال عرفانی بر او وارد شود. «قرب» یکی از مهم ترین احوال عرفانی است که علاوه بر جایگاه والای آن در قرآن کریم، از اهمیت و ارزش بسیاری در آثار عرفا برخوردار است، تا جایی که بیشتر عرفا در آثار خود از احوال عرفانی و بویژه حال قرب استفاده کرده اند. اگرچه ممکن است، بعضی به صورت صریح به این موضوع نپرداخته باشند؛ ولی در اکثر متونی که تا پایان قرن ششم هجری تألیف شده، به محورهای اساسی آن که عبارت است از: «قرب پیش از فنا» و «قرب پس از فنا» اشاره شده است. در این مقاله با مطالعه کتب عرفانی فارسی و عربی موجود تا پایان قرن ششم هجری، تعاریف و ابعاد مختلف قرب بررسی و تحلیل جامعی از سیر عرفانی قرب ارائه شده است که بدین طریق در تبیین و تجزیه متون ادب عرفانی سهم بسزایی دارد.
بررسی تطبیقی مفهوم مکان نزد ارسطو، دکارت و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهومی که امروزه از مکان شیوع عام دارد بر اساس تلّقی متعارف از وجود حاصل شده است. امروزه ما مکان را فضایی صرفاً ریاضی و قابل اندازه گیری که حاوی اشیاء است می دانیم و این معنا را مسلّم و بدیهی می انگاریم. در حالی که اگر نیک بنگریم چنین مفهومی از مکان، محصول تلقی دوره جدید از هستی است. از آنجا که در دوره جدید، وجود امر عینی (ابژکتیو) تلقی می گردد مکان چیزی جز فضای ممتد قابل اندازه گیری نیست که در تحلیل نهایی نیز از خود اشیاء مجزا و مستقل نخواهد بود. اما در تفکر سنتی پیش ازمدرن فی المثل در نظر ارسطو از آنجا که وجود به معنای فعلیت و کمال اول (یا جوهر) است مکان نیز متناسب با همین مفهوم، عبارت است از آخرین سطح حاوی ارسطو مکان را امری طبیعی می داند که حاوی اشیاء طبیعی است اما آن را امری صرفاً کمی (همانند دکارت) به حساب نمی آورد. ارسطو برای هر شیئ به حسب طبیعت خاص آن به مکانی طبیعی قائل است. خاک و آب و هوا و آتش هر یک مکان خاص خویش را داراست، هیدگر که تفکر متافیزیکی قدیم و جدید را مبتنی بر غفلت از حقیقت وجود می داند، تلقی از مکان در این سنت را نیز نمی پذیرد و تلاش می کند درباره آن برحسب حقیقت وجود به مثابه نامستوری تأمل نماید. به همین جهت مکان را بر حسب قرب و بعد آدمی به وجود و موجودات توضیح می دهد.
تحلیل معناشناختی «قرب الیالله» درقرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معناشناسی (Semantics) بخشی از دانش زبانشناسی یا شاخه ای مستقل از آن است که از رهگذر آن میتوان به تحلیل معنای واژه ها و جمله های یک متن پرداخت و جایگاه دقیق کلمه ها و ترکیب های آن را با توجه به نظام معنایی که در آن قرار دارد، به دست آورد. این نوشتار به تحلیل معناشناختی «قرب الیالله» در قرآن میپردازد. برای این منظور به واژه هایی که در حوزة معناییِ (Semantic fields) بندگی خدا با واژة کانونی «قرب» ارتباط معنایی دارند، توجه شده است. تحلیل معناشناختی قرب در قرآن نشان میدهد که این واژه با اضافه به واژة «الله»، از معنایی تازه از مفهوم قرب حکایت دارد که با متفاهم آن در عصر نزول متفاوت است. این مفهوم در قرآن مانند ایمان ذومراتب است. مؤمنان، متقین و ابرار هریک به مراتبی از قرب نائل آمده اند. انسان در سیر الیالله با پذیرش اسلام به قلمرو قرب الهی وارد میشود و با ایمان، عمل صالح، تقوی و بِرّ به هستة مرکزی آن نزدیکتر میگردد.
در جست و جوی قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤمنان همواره در جست وجوی معارف بلند و برخورداری از نعمت های دنیوی و اخروی هستند و در مناجات با خدای خویش، در پی وصول به قرب الهی هستند. از این رو، به خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام توسل میجویند. مؤمنانی که به مراتب عالی معرفت خدا دست یافته اند، قرب خدا را مطلوب ذاتی خویش میدانند. این مقصد از طریق سیر اختیار و از شیوه ها و راه های ممکن خاصی امکان حصول دارد. شیوه های ذوقی و سلیقه ای راه به جایی نمی برد.
پیشگامان مسیر قرب الهی (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرحی است بر «مناجات المریدین» امام سجاد علیه السلام. ادعیه مأثور از حضرات معصومان علیهم السلام و نیز بیانات قرآنی، برای رعایت افق فهم مردم، از تمثیل، استعارات و زبان مردم بهره برده اند تا نعمت های دنیوی و اخروی را برای آنان ملموس و عینی جلوه نمایند. هرچند ما اطلاعی از ادعیه حضرات معصومان علیهم السلام در خلوت با خدای خود نداریم، اما ادعیه ای که از آنان نقل شده و جنبه تعلیمی برای ما دارند، رعایت افق فهم مردم به خوبی در آنها رعایت شده است. از این رو، نعمت های بهشتی به زبان عامیانه مردم به زیبایی هرچه تمام تر معرفی شده اند.
بازشناسی مفهوم قرب در آثار عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم و مشروح تصوف، مقامات و احوال است که صوفی و عارف در طریق وصول به حق و کمال حقیقی باید مقامات را طی کند و حالات را که در درون او وارد میشود، دریابد. یکی از مهم ترین احوال عرفانی، قرب است. قرب، استغراق وجود سالک و نزدیکی او به خداوند و جمع خود با غیبت از صفات خود و تقرب الی الله است تا جایی که از خود غایب باشد و به فنا برسد، حتی تقرب خود را نیز نبیند. تمام تعاریف قرب بر دو محور اساسی متمرکز است که از آن به «قرب با وجود» و «قرب لا وجود» تعبیر میشود. برخی از شاعران شعر را در خدمت عرفان اسلامی قرار داده و به طرح مباحث و مبانی عرفان و تصوف پرداخته اند. عطار از جمله شاعرانی ست که آثار مختلف خود را با زبانی شیرین و روان و متاثر از مباحث عرفانی سروده است. مقامات و احوال عرفانی و به ویژه قرب الهی در آثار منظوم عطار بازتاب گسترده ای پیدا کرده است.
در این مقاله ضمن تعریف مختصر قرب از دیدگاه عرفا، بازتاب این حال عرفانی در آثار منظوم عطار که بخش عمده ی تالیفات وی را در برمی گیرد، بررسی می شود.
مقرّبان الهی و جایگاه آنان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از موضوعات مطرح در انسان شناسی، سعادت انسان است. سعادت در اسلام، قرب به خداوند است. نزدیک شدن به خداوند در اسلام، موضوعی محوری است. این نزدیک شدن را می توان از ابعاد گوناگون، همچون حقیقت قرب به خدا، اسباب نیل به قرب، تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، و ویژگی های مقرَّب بررسی کرد. یکی از پرسش های مطرح دربارة این موضوع، جایگاه مقرّبان در دین است؛ اینکه در اسلام، مقرّبان خداوند به چه جایگاه، مقام یا مقاماتی دست می یابند. قرآن کریم و احادیث معصومان(ع) به جایگاه سالکان مقرّب اشاره کرده اند که شاکلة این نوشتار همین موضوع است.
ولایت درعرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اندیشهٴ ولایت در عرفان اسلامی، ساحتی الهی و حقانی از نظام عالم را به تصویر می کشد که در ورای همه مشبک های رنگارنگ، حقیقتی بی رنگ را که منشأ پیوند انسان های کامل به حقیقت عالم است، به نمایش درمی آورد. جست وجو در منابع دینی و متون عرفانی و ارائه تصویر روشن از آن، و در عین حال بررسی اقسام و ابعاد ولایت، لوازم و مختصات آن در عرفان اسلامی، اهداف مقالهٴ حاضر می باشد.
نگاهی دوباره به قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحی است بر کلام سیدالساجدین در مناجات... . این بحث بازتفسیری بر مفهوم قرب الهی است. قرب گاهی بر مصادیق جسمانی و گاهی بر ادراکات غیرطبیعی و مجرد حمل می شود. این مفهوم از شایع ترین اصطلاحات در معارف اسلامی و ادیان توحیدی است. در یک برداشت، قرب به قرب خداوند، قرب جسمانی و مکانی و یا زمانی نیست، بلکه مراد قرب و نزدیکی معنوی به خداست. در برداشت دوم، قرب الهی امری معنوی، واقعی، به معنای در نزد خدا بودن است؛ نه به معنای اعتباری. در برداشت سوم، قرب، به معنای تکوینی است که هم بندگان خدا از آن برخوردارند. اینکه خداوند لحظه به لحظه افاضه وجود می کند به متوقف بر قرب الهی است.
مراد از تقرب به خدا در پرتو عبارات دینی است که انسان به مرتبه ای می رسد که خداوند را بهتر شهود و درک می کند. هرچند مشاهده خداوند با چشم دل، دارای مراتبی است.
بررسی و تحلیل دیدگاه های مفسران درباره آیه «اَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 24 انفال مشهور به «آیه حیلوله» یکی از بلیغ ترین و جامع ترین آیات متشابه قرآن است که مشتمل بر معارف عقلی، اعتقادی، اخلاقی و تربیتی و محل معرکه آراء مفسران و اندیشوران قرآنی است. این آیه از سه بخش تشکیل شده که بخش میانی آن؛ یعنی «أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْب ِهِ»، مشتمل بر ابهام هایی است که مورد توجه مفسران فریقین قرار گرفته و باعث اختلاف های شدید میان آنان شده است. در این مقاله، دو دیدگاه کلی: برداشت جبرگرایانه و غیر جبرگرایانه گزارش شده و با نقد و رد دیدگاه جبرگرایانه به تقویت دیدگاه دیگر پرداخته شده است؛ آنگاه دیدگاه های غیر جبرگرایانه مانند «حیلوله قهر»، «حیلوله مهر»، «حیلوله به معنای سلطه و حاکمیت و قدرت الهی»، «حیلوله به معنای نهایت قرب الهی به انسان» تبیین و نقد شده است. نگارندگان با بررسی مفهوم واژه «حول» از نگاه اهل لغت و ادب بر حسب تطور تاریخی، مبنای روشنی را اتخاذ نموده و با ضمیمه کردن دلایل، قرائن و شواهد، دیدگاه مختار خود را تحت عنوان «حیلوله مهر و قهر» ارائه کرده اند.
تحلیل عرفانی از تفکیک آثار فرض و نفل در قرب الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۷)
159 - 176
حوزه های تخصصی:
سالکین اهل معرفت، بر حسب تفکیک میان قرب فرایض و نوافل، یا اهل سلوک نفلی هستند، و یا فرایضی اند و یا جامع هر دو قرب، و یا واجد مقام تمحض و تشکیک هستند. در تفاوت میان قرب فرضی و نفلی، همین بس که در قرب نفلی، خداوند تنزل وصفی نموده و سمع و بصر عبد می شود؛ ولی در قرب فرضی، عبد نعت حق متعال می شود و عبد، سمع و بصر و ید حق تعالی می گردد؛ و همین وساطت برخاسته از قرب فرض ولی الله، سر قرار و عدم هلاکت عالم امکان است. تفکیک فرض و نفل در کلام عرفای مسلمان، تا بدانجا پیش رفته که اتیان فرایض، مظهر عبودیت، و اتیان نوافل، مظهر اجارت عبد تلقی شده است. برخی از عرفا در منشأیابی برای برتری قرب فرض از قرب نفل، به واژه کلیدی و تعیین کننده اختیار و اضطرار اشاره نموده اند؛ عبد در نافله اختیار عبودیت الهی به جای عبودیت امیال خویش نموده است؛ لیکن در فریضه، عبد حق انتخاب ندارد و مضطر و ناچار از عمل به فریضه است. در این نوشتار، به روش تحلیلی-پژوهشی، و به تفصیل به آراء عرفای اسلامی در باب تفکیک این دو نحوه تقرب و آثار آنها پرداخته ایم.
تقدم یا تأخر وظیفه گرایی «راس» بر نتیجه گرایی «میل» در تزاحم اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۱
107-122
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله، بررسی و تحلیل کارآمدی یا عدم کارآمدی و ترجیح نظریه های وظیفه گروانه، با تأکید بر دیدگاه راس یا غایت گرا ی انه، با تأکید بر دیدگاه میل در مواقع مواجهه با تزاحم های اخلاقی است و بیان این مطلب که کدام یک متضمن ملاک و معیار خوبی یا بدی، درستی یا نادرستی اعمال و رفتارهای آدمی است. پرسش اصلی مقاله که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته این است که در مواجهه با تزاحم اخلاقی، توجه به تکلیف مهم تر است یا نتیجه عمل؟ دست یابی به معیاری ثابت و قطعی که بتواند بهترین نتیجه را در انجام افعال اخلاقی عائد فاعل کند، ضرورت انجام تحقیق را بیان می کند. یکی از اهداف مهم نوشتار حاضر بیان ناکارآمدی دو دیدگاه وظیفه گرایی و نتیجه گرایی در ارائه معی ار ارزشمندی افعال اخلاقی است. از داده های قابل توجه این مقاله، این است که همراهی نیت تقرب و کسب رضایت الهی در افعال انسان، هردو دیدگاه وظیفه گروانه و نتیجه گروانه را تعدیل و موجه می کند به گونه ای که برای رفع تزاحم و سنجش درستی و نادرستی اعمال، شایسته ترین و قاطع ترین معیار غیرقابل تزاحم به شمار می آید.
رابطه معرفت و عبادت از دیدگاه ملاصدرا
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
57 - 75
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا با قائل شدن به دو قوه عقل نظری و عقل عملی برای نفس، سعادت حقیقی انسان را در گرو کمال آن دو قوه معرفی می کند. ایشان با محور قرار دادن اصل وجود می خواهد ارتباط انسان را با خویشتن، جهان و خدا، به گونه ای تبیین نماید تا سعادت او و کمالش تأمین شود. از نظر ایشان، نفس معرفت یافته وقتی به ذات حقیقی خود برمی گردد، به بهجت و سروری وصف ناپذیر می رسد که عبادت برای او صدور فعل آزادی و حریت از مُشتهیات و تمنیات بدن بوده و این همان سعه وجودی در حکمت متعالیه است. نگاه ظاهرگرایانه به مفهوم عبادت و دور شدن از وجه تربیتی و انسان سازی دین یعنی عقلانیت و معرفت، می تواند ریشه بحران انسانیت و سقوط آن به مرتبه حیوانیت باشد. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای بوده، رابطه بین معرفت و عبادت از نظر ملاصدرا بررسی و تحلیل شده و میزان هماهنگی دیدگاه ایشان با آیات قرآنی ارزیابی گردیده است. با تبیین این رابطه عامل پیونددهنده عقل و دین یعنی مسئله سعادت و شناسایی عوامل مؤثر در تکامل نفس روشن می شود. با بررسی انجام شده در این پژوهش، این نتایج حاصل شد که معرفت و حکمت راه یابی به ملکوت و عالم حقایق موجودات و حیات حقیقی انسان یعنی حیات معقول است. مسیر نفس به این حیات، کسب فضیلت عدالت، از طریق اعتدال در قوای بدنی و حسی است که این جز با بندگی و عبادت میسر نیست؛ یعنی تزکیه بستر تفکر بوده و عبادت بهترین ابزار برای تزکیه است. بر این مبنا، انسانِ عالِمْ و عابد به سعادت حقیقی نائل می گردد.
تبیین «قرابت» به مثابه «اعتبارِ محوری» در مدیریت اسلامی
مسئله پژوهش حاضر از تدقیق در اثرات فروکاهش مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی در تئوری سازمان و مدیریت غربی نشئت می گیرد. بر این اساس، با رهگیری این فروکاهش در مبانی، نشان داده می شود که «رقابت» به عنوان داعیِ اصلی و اعتبارِ محوری در دیدگاه های سه گانه مدرن، نمادین تفسیری و پست مدرن مطرح است. در ادامه با رویکرد موضوع شناسیِ فلسفی، و با استفاده از روش های متناسب با ساحاتِ گوناگون تحقیق در حوزه اعتباریات و شیوه تحلیل مضمون، به شناسایی و معرفی قرابت به مثابه اعتبار محوری در مدیریت اسلامی پرداخته می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در اندیشه اسلامی، کمال حقیقی، قرب به خدای متعال است که از مسیر ولایت پذیری انسان کامل محقق می شود و در ظاهرِ این قرب، هسته اصلیِ تعاملاتِ اجتماعی بر محور قرابت خانوادگی است. با کشف اعتبار «قرابت» به عنوان اعتبارِ محوری، در ساحت ساخت یکی از نمونه های منتج از محوریت قرابت تفریع خواهد شد و در ساحت تغییر به تبیین اثرات آن در طرح سازمان و با سه مؤلفه پیچیدگی، رسمیت و تمرکز پرداخته خواهد شد.
قرب الاسناد در نگارش های امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
155-186
حوزه های تخصصی:
در فهرست مکتوبات امامیه، گونه ای از نگارش های روایی به چشم می خورد که اساس کار مؤلف در آن ها، سامان بخشی و تبویب موضوعی روایات نیست بلکه کوشش مؤلف، تنظیم اثر روایی با محوریت اسناد است. معیار مؤلفان این آثار، ارائه روایاتی با کوتاه ترین طریق به مصدر روایت است. از این گونه نگارش که «قرب الاسناد» نام گرفته، در شمار آثار برخی محدثان نام آشنا یاد شده است. مؤلف قرب الاسناد می کوشد با کاستن از واسطه های خود تا معصومR، از راهیابی خطاهای انسانی در نقل روایت بکاهد و از این طریق بر اعتبار اندوخته های خود بیفزاید. در نوشتار حاضر، تلاش محدثان امامی در نگارش قرب الاسناد، با تکیه بر تنها کتاب بازمانده از این سبک، بررسی شده است.
تحلیل مفهومی «قرب» حقیقی و مجازی در قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقرب انسان به پروردگار، به عنوان قرار نهایی و نقطه کمالی او محسوب گشته و دغدغه بندگان باورمند بودهاست. اگر چه به تصریح قرآن، برخی در انتخاب اله و شیوه تقرب به او دچار خطا گشتهاند، اما اصالت مسئله قرب، همواره برقرار است.آنچه مدنظر پژوهش حاضر می باشد،بررسی حقیقت یا مجاز بودن قرب، در آرای مفسران قرآنی و به روش توصیفی- تحلیلی است. قرب با معانی مادی و اعتباری در قرآن کاربرد یافته است.در حالی که دسته قلیل دوم، با نگاه حقیقت انگارانه، مساله قرب را تبیین نموده اند. از مبانی حقیقت انگاران در اثبات دیدگاه خود، ماوراءالطبیعه سازی مفاهیم با کاربردهای مادی در قرآن است که در مورد قرب نیز به وقوع پیوسته است.آنان معتقدند در تفصیل فاصله بین دو پدیده که یک طرف یا دو طرف آن زمان مند و مکان مند نباشد، کاربرد معنای مادی و فیزیکی قرب به عنوان پوسته مفهوم و اصل رابطه همبستگی میان انسان و خداوند، به عنوان هسته آن می باشد. هرگاه در قرآن، معنای موسعی از استعاره یا مجاز درنظر گرفته شود که در مقابلِ حقیقت گویی باشد، می توان گفت که قرآن مفهوم سازی تازه ای از این واژگان ارائه داده است. بنابراین، حقیقت انگاری مفهوم قرب، هیچ تقابلی با اصل تنزیه خداوند نداشته و می توان برای آن وجودی مستقل قائل گردید
دردمندی عارفانه در نگرش فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
223 - 248
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم عارفانه درد در دیوان اشعار فخرالدین عراقی می پردازد. این درد که همان درد دورافتادگی از خداوند است، جان بنده را از خواب غفلت بیدار و دلش را به دیدار دلدار مشتاق می کند و به جست وجو و طلب کوی یار می کشاند. گفتنی است دردمندی عارفانه در اشعار عراقی، به دو گونه متفاوت مطرح است: نخست به شکل دردی ناخوشایند و سهمناک که ذاتاً مطلوب طبع محب نیست و تحمّل این درد برای او بسیار دشوار و گاه ناممکن است، اما محب برای تکامل روحی و تعالی معنوی ناچار است نسبت به درد صبور و شکیبا باشد، تا روزی که به مقام وصال نائل و دردش درمان شود.دردِ دوم به شکلی لذّت بخش و شیرین نمود یافته است، به گونه ای که عاشق بدان تمایل دارد و آن را درمان تلقّی می کند. بنیان این پژوهش بر اساس بررسی مفهوم درد، در دو نگرش معرفتی است: نخست نگرش بُعد و دوری، دوم نگرش قُرب. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی هندسه فکری عراقی را در باره معرفت درد قابل تفسیر می کند و تناقض موجود در شناخت درد در دیوان او را با تکیه بر نگرش های یادشده تا حدودی مرتفع می سازد.
معیار ارزش اخلاقی در نگرش صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
159 - 190
حوزه های تخصصی:
تأمل در مبانی فکری ملاصدرا و کاوش در آثار متعدد وی، با توجه به نظریه پردازی های بکری که در این زمینه دارد، افقی نو برابر چشم ها می گشاید؛ به طوری که می توان اندیشه وی را با نگاه تازه ای بازخوانی و ظرفیت فوق العاده آن را در حوزه فلسفه اخلاق مشاهده کرد. از مهم ترین مباحث این حوزه، نظریه ارزش اخلاق و محوری ترین بحث این ساحت، معیار ارزش اخلاق است. خردورزی و حکمت با تهذیب نفس و اخلاق الهی، در نوشته های صدرایی چنان درهم تنیده است که می توان به جرئت این دو را رکن رکین مبانی تفکر وی قلمداد نمود. این نوشتار بر آن است معیار ارزش اخلاق صدرایی را بر همین اساس استنباط نماید. بر خلاف آنچه امروز در خصوص معیار ارزش اخلاق وی مطرح است و از آن به اخلاق فضیلت یاد می شود، نویسنده ضمن تقسیم اخلاق فضیلت، به دو بخش فضیلت محوری و فضیلت گرایی معتقد است سخن حق و صواب در نظریه ارزش اخلاق ملاصدرا آن است که گفته شود ملاصدرا در نگاه عالی و نهایی یک غایت گرای قرب گراست . روی دیگر این حقیقت، غایت گرای فضیلت گراست. اینها دو روی یک سکه اند که اولین آنها در ساحت بلند عرفان و دومی در ساحت حکمت مطرح است و فرقی با هم ندارند
احوال قلبی در تفسیر عرفانی امام خمینی
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶
80 - 57
حوزه های تخصصی:
ازآنجا که غالبا زاویه دید امام خمینی در تفسیرآیات قرآن ، مبتنی بر این ساختار عرفانی است که کل تعینات خلقت بنابر استعداد وجودی ،آینه اسماء وصفات ربانی بوده و از حیات و شعور عالم غیب فیض می برند؛ می توانیم با توجه به جایگاه محوری قلب، نزد عرفا که به عنوان لطیفه ای روحانی ، دائما محل نزول و ادراک تجلیات شئون الهی بوده است، به اثبات شهود احوال باطنی آن در مراتبی همچون قرب ،ذکر وعبادت بپردازیم.چنین روشی بر خلاف ظاهر گرایی عقلی در الفاظ بر تداعی معانی، تاویل تمثیلی ، ذو وجوهی و جنبه استشهادی آیات متمرکز می شود تا بنا به نظر امام، هر سالک الی الله با ترقی از ایمان برهانی به قلبی بتواند احوال نظری و عملی طریقت خود را با حقیقت وحدت بخش قرآن تطبیق نماید. در این راستا، از سوی دیگر، نحوه ارتباط ذکر حق بر صفات قلب و تزکیه و تهذیب نفس از شرک خفی و رذایل اخلاقی و نیز تاثیر حضور قلب بر میزان خشوع وقرب در عبادت وتوافق نیت، قول و عمل در ایمان به توحید است که این امکان را فراهم می سازد به ارزیابی نقش و ارزش زیر ساختی قلب سلیم در هدایت و تعادل کلیه قوای ظا هری و باطنی انسان به منظور سیر و سلوک از خود شناسی انفسی به خدا شناسی آفاقی بپردازیم.
بررسی تأویلات مفسران در تبیین آیه 52 سوره مریم(س)
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
110 - 134
حوزه های تخصصی:
داستان حضرت موسی(ع) از جمله موضوعات مورد توجه قرآن بوده که در سوره های مختلفی به فراخور بحث، به زوایایی از آن اشاره شده است. در آیه 52 سوره مریم(س) در کنار سایر آیاتی که به صفات ویژه هر یک از انبیای الهی اشاره می گردد، به ورود حضرت موسی(ع) به کوه طور و نجوای با پروردگار و منزلتی اشاره داشته و کلیم اللهی حضرت موسی(ع) به عنوان صفت برجسته آن حضرت مطرح می گردد که در نگاه مفسران تاویلات ویژه ای داشته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به تاویلات این آیه پرداخته و میزان نقش ساختار آیه را در تاویلات ارائه شده مورد سنجش قرار می دهد. در پایان این نتیجه حاصل شده است که در پایان این نتیجه حاصل شده است که مفسران تاویل منزلت یابی به مقام رسالت و نیز گفتگو و مناجات پروردگار را دستیابی به علم و آگاهی ایشان از مفاهیم لوح محفوظ دانسته اند.