مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
صفات الهی
حوزه های تخصصی:
سلفیه در شناخت اسما و صفات الهی، روش عقلی را بی اعتبار می داند و فقط روش نقلی را مبنای معرفت خویش قرار داده است. در روش نقلی نیز به ظاهر گرایی در قرآن و سنت روی آورده است (بنگرید به: اله بداشتی، 1386: 71-41) از این رو در معناشناسی صفات الهی نتوانسته تصویر روشنی از صفات الهی به ویژه در صفات خبری مانند استوای خدا بر عرش، وجه داشتن، دست داشتن و ... ارایه نماید. در نتیجه، صفاتی زاید بر ذات را برای خدا اثبات کرده است، که این امر با توحید صفاتی و به تبع آن با توحید ذاتی به معنای بساطت ذات از هرگونه ترکیب، تعارض دارد. در این مختصر، ابتدا مساله معنا شناسی و سپس از این زاویه، مبانی و اصول سلفیه در صفات بررسی و نقد می شود
جایگاه انسان در هستی از نگاه آقانجفی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آقانجفی از جمله صاحب نظرانی است که در مورد یکی از مهم ترین مسائل فلسفی و عرفانی یعنی مساله جایگاه انسان در هستی و ارتباط او با خدا سخن گفته است و از آنجا که به پیروی از افلاطون و ملاصدرا، معتقد به اصالت وحدت و تشکیک وجود است، انسان را موصوف به صفات الهی می شناسد (الا در مورد صفات عزت و تکبر که خاص خداوند است) و وصول حق را کمال مطلوب انسان و سعادت و کمال را غیرقابل انفکاک می داند.
انسان در نزد او برتر از همه موجودات و ملائکه، (حتی در عبادت) و خلیفه و جانشین خدا در زمین است. از نظر آقانجفی دل شکسته مومنان جایگاه خداوند است.
آقانجفی در حقیقت خداوند را از آن جهت که جامع کمال صفات انسانی است انسان کامل دانسته و با وجود اینکه تاثیر محیط و وارثت را نادیده نگرفته است، نقش اساسی را به فطرت و اختیار می دهد و اراده انسان را در راستای اراده الهی می داند. از نظر او علم الهاماتی غیبی و فیوضاتی باطنی است که از مقام شامخ عقل فعال بر قلوب معموره ریزش کرده و انسان توانایی آن را دارد که از طریق کشف و مشاهده باطنی اندیشه اش را ارتقا بخشد.
او به عنوان یک فیلسوف مصلح، در صحنه های اجتماعی،عقاید مذهبی را برای حل و فصل مسائل اجتماعی در یک حوزه فعال فرهنگی به کار بسته و حسن استفاده را می کند.
رخشایی معرفت الهی در هستی نبی اکرم|
حوزه های تخصصی:
معرفت الهی در هستی نبی اکرم| را میتوان در آئینه آیات قرآن، روایات معصومین^ و سخن اهل معرفت از جمله شاعران اهل معنا یافت؛ این معرفت در قالب بیان اوصاف نبی اکرم| متجلی و بازگو شده است.
صحابه رسول خدا| مثل ابن عباس و بخصوص امیرمؤمنان علی× جلوه ای از سیمای پرفروغ نبی اکرم| را در کلمات و جملات خود منعکس کرده اند، سیمایی که در آن لحظه های پربار عبادت و عرفان و بندگی و نور و تابندگی و همراهی و هم نوایی با فرشتگان الهی در آن منعکس شده است.
مولوی، سعدی، خاقانی، نظامی و سنایی از جمله شاعرانیاند که شرح این عاشقی و مشتاقی و دلدادگی را در اشعار خود بیان کرده اند.
نسیم رحمت الهی (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدای سرمدی، فیاض مطلق و دارای رحمت بیکران است. همه موجودات هستی به فراخور ظرفیت خود، از این رحمت بهره مندند. خداوند متعال بدون درخواست بندگان، از فضل و کرم خویش بر بندگان خویش بیمنت میبخشد. با وجود این، انسان ها نعمت های الهی را کفران میکنند و راه عصیان پیش میگیرند. در مقابل، حلم الهی بر عیوب ما پرده افکنده، مانع از رسوا شدن ما میشود. از این رو، در آموزه های دینی سفارش مؤکد بر استغفار به درگاه الهی شده است.
هرکس به حسب معرفت و مرتبه کمال خویش حتی حضرات معصومان علیهم السلام در پیشگاه الهی قصور و تقصیر دارند و استغفار میکنند: بندگان عادی از ارتکاب عصیان و گناه و حضرات معصومان علیهم السلام هرچند هرگز مرتکب گناه صغیره و یا کبیره و حتی ترک اولی نمیشوند، اما استغفار آنان به دلیل اشتغالات به امور دنیوی و لوازم آن و توجه به غیرخداست که گریزی هم از این گونه امور نیست.
این نوشتار به تفصیل در باب توبه و شفاعت مطالب نغزی را مطرح کرده است.
اصالت وجود و تعارض زدایی دیدگاه های فلاسفه و متکلمان مسلمان در تبیین معناشناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دورنمای کلی این مقاله جستجو از ثمرات نظریه اصالت وجود است؛ اما در عمل با تبین نقش این نظریه در حل یکی از مسائل بنیادین کلام اسلامی تلویحاً نظریه لفظی بودن نزاع اصالت وجود و اصالت ماهیت را نیز رد میکند. این مقاله تأثیر نظریه اصالت ماهیت را بر پیدایش نظریات متناقض در قلمرو تبیین معناشناسی صفات الهی و نقش نظریه اصالت وجود را در تعارض زدایی از آنها مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور پس از تعیین محل نزاع، خاستگاه نظریه اصالت وجود و مبانی آن در تاریخ اندیشه اسلامی مورد بررسی و پژوهش واقع شده است و به این نتیجه رسیده است که بن بستهای برخاسته از اصالت ماهیتی اندیشیدن، در مسائل فلسفی و کلامی، ملاصدرا را به تأمل و کنکاش برای کشف یک راه حل واداشت و سرانجام او را به نظریه اصالت وجود بعنوان پایه یک نظام فلسفی رسانید. سپس معناشناسی صفات الهی با توجه به دو نظریه اصالت وجود و اصالت ماهیت مورد تحلیل واقع شده، نحوه تعارض زدایی از دیدگاهها بوسیله اصالت وجود تبیین شده است.
صفت قیومیت خدا و نتایج آن در آینه حکمت متعالیه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفات و اسماء الهی بخش مهمی از مسائل خداشناسی را تشکیل می دهد. صدرالمتألهین نیز براساس مبانی هستی شناختی ومعرفت شناختی خویش در حکمت متعالیه به این مباحث اهمیت می دهد.او در آثار خویش برای اسم قیوم جایگاه ویژه ای در نظر گرفته و ضمن بحث از معنا و نوع این اسم، به نحوه ارتباط آن با ذات خداوند و دیگر اسم های الهی پرداخته است. قیومیت به عنوان مبدأ صفات اضافی معرفی می شود و به همراه حیات ، تفصیل اسم اعظم الهی است. ملاصدرا با غور در این اسم الهی بر اساس اصول حکمت خویش به أخذ نتایج بزرگی از آن نائل می گردد. تبیین نسبت موجودات با خدا در پرتو اضافه قیومیه، معیت قیومیه حق با اشیاء، احاطه قیومیه خداوند بر همه موجودات، توحید افعالی، تدبیر قیومی و بسیاری از معارف ربوبی از نتایج صفت قیومیت است که ملاصدرا در تنظیم اجزاء نظام حکمت ویژه خویش از آن ها بهره ها می برد.
بررسی آرای ریچارد مارتین دربارة تجسیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت دقیق آرای خاورشناسان دربارة معارف اسلامی و نقد علمی دیدگاه های آنان برای ما مسلمانان ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور راقمان این سطور در مقالة حاضر تلاش کرده اند تا به بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم بپردازند. روش تحقیق در این پژوهش مطالعة کتابخانه ای و رویکرد آن تحلیلی- انتقادی است. این بدان معنا نیست که از روش های توصیفی استفاده نشده است. اگرچه بررسی دیدگاه های مارتین در خصوص تجسیم مرکز توجه و تحلیل بوده، جهت تکمیل این تحقیق، در مواقع مورد نیاز از نظرهای عالمان مسلمان استفاده شده است. به نظر مارتین اعتقاد به جسمانیت خدا در بعضی فرقه های اسلامی، از برداشت های ظاهری از توصیف های قرآنی مبنی بر جسم داشتن خداوند ناشی شده است. وی سابقة طرح بحث در مورد صفات الهی را در خلال ربع دوم قرن دوم هجری می داند. بررسی آرای مارتین دربارة تجسیم، گویای تتبع بسیار وی در منابع اسلامی است، اما اشتباه های غیرقابل اغماضی که از او سرزده نشان می دهد که وی به همة منابع معتبر اسلامی مربوط به تجسیم به ویژه منابع شیعی دسترسی یا اشراف نداشته است. مارتین به دلیل مراجعة یک سویه به منابع اهل سنت از پرداختن به نظرات مکتب اهل بیت در خصوص تجسیم غافل شده است.
صفات فعل خداوند از دیدگاه علامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آثار علامة طباطبایی، دست کم سه دیدگاه متفاوت دربارة نحوة اتّصاف ذات الهی به صفات فعل مشاهده می شود: عینیّت صفات فعل با ذات؛ زیادت صفات فعل بر ذات؛ و عدم اتّصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زیادت و چه به نحو عینیّت. حال پرسش این است که آیا او به سه دیدگاه متعارض در این باره باور داشته؛ یا این دیدگاه های سه گانه، متعارض نیستند و با یکدیگر جمع می شوند؟ به نظر می رسد این سه دیدگاه، بر مبنای اعتبارات متفاوت شکل گرفته اند و در طول یکدیگر قرار دارند. بنابراین با تفکیک اعتبارات می توان این سه دیدگاه را سازگار دانست: یعنی دیدگاه عینیّت بر پایة اعتبار حقیقة صفات فعل شکل می گیرد؛ دیدگاه زیادت بر اعتبار رقیقة صفات فعل و نگاه وحدت انگار به آن ها استوار است؛ و دیدگاه عدم اتّصاف نیز از نگاه کثرت انگار به فعل سرچشمه می گیرد.
معناشناسی اوصاف الهی از نگاه ابن سینا در پاسخ به مسأله زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های دیرین در علم کلام و فلسفه ، چگونگی فهم و تحلیل معانی اوصافی است که بین خدا و انسان مشترک است؛ آیا این اوصاف با معانی انسانی و متعارف به خداوند حمل می شوند یا این که واجد معنای دیگری هستند؟ این پرسش که ابتدا ناظر به اوصاف الهی بود. بعدها گسترش یافت و همه ی گزاره های دین را در برگرفت و به این ترتیب نظرات مختلفی در مورد زبان دین پدید آمد. این نظرات تحت دو دیدگاه کلی تقسیم می شوند: 1- دیدگاه معناداری زبان دین؛ 2- دیدگاه بی معنا بودن زبان دین. در مقابلِ کسانی که برای گزاره های دینی معنای حقیقی قائل هستند، عدَه ای زبان دین را نمادین و سمبلیک می دانند و عده ای نیز معنای کارکردی برای آن در نظر می گیرند، و عده ای نیز به کلی گزاره های دینی را فاقد هرگونه معنایی می دانند .
در این مقاله دیدگاه های مختلف فیلسوفان دین غربی مورد ارزیابی وتحلیل قرار می گیرد و در پایان نگرش ابن سینا در این موضوع ارائه می گردد . البته در فلسفه اسلامی این مسأله تحت عنوان «شناخت صفات خدا» مطرح می شود. و در این ارتباط سه نظریه: 1- تعطیل، 2- تشبیه، 3- تشبیه در عین تنزیه، معرفی می گردد که به نظر می رسد نظریه سوم مورد تأیید فیلسوفان اسلامی به خصوص ابن سینا است
نقد و بررسی نظریه ی اتحاد مفهومی ومصداقی ذات و صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی ذات و صفات الهی از اساسی ترین و اولین مباحث کلامی در دنیای اسلام است، که معرکه ی آراء میان اندیشمندان مسلمان قرارگرفته است. گروهی جانب افراط را پیش گرفته و معتقد به صفات انسان گونه برای واجب تعالی شده اند، که به جسم انگاری خداوند بازگشت نموده است، از سوی دیگر برخی به تفریط گرایش پیدا کرده و هر گونه صفت ثبوتی و وجودی را از حق تعالی نفی نموده اند، نظریه ی متعادل و مستدل در میان فلاسفه و متکلمان امامیه، اتحاد مصداقی و تغایر مفهومی صفات می باشد. اما برخی از عبارات ابن سینا ظهور در اتحاد مفهومی و مصداقی دارد. نوشتار حاضر تلاشی است جهت نقد و بررسی دیدگاه اتحاد مفهومی و مصداقی صفات واجب تعالی، بدین معنا که صفات حق تعالی علاوه بر اینکه از نظر مصداق و واقعیت خارجی عین ذات او هستند. از نظر مفاهیم نیز درمورد خدای سبحان به یک معنا می باشد. ولی با توجه به عدم ارائه استدلال قابل قبول، و مبهم بودن کلمات و لوازم نادرستی که بدنبال دارد، درستی آن دشوار می نماید. از این رو سعی شده است این دیدگاه مورد بازنگری مجدد قرار گیرد. و دلائل عدم پذیرش آن از سوی حکمای مسلمان تبیین گردد.
صفات جلال و جمال از دید کلامی و عرفانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
بحث در حوزه صفات الهی، آثار و لوازم آن به ویژه در بعد خداشناسی، از مباحث محوری و مهم در حوزه الهیات است. صفات جلال و جمال الهی از همان آغاز نضج و تولد علوم اسلامی از مباحث بحث انگیز میان اکابر صوفیه، مفسران و دانشمندان علم کلام بوده است. این مقاله بر آن است ابتدا به ریشه یابی جلال و جمال، معانی لغوی و اصطلاحی آن ها و آنگاه نظرات مشایخ صوفیه درباره این دو واژه بپردازد و نیز جمال و جلال را در تفاسیر مهم، احادیث و روایت، جست و جو و از منظر فرق کلامی و عرفانی بررسی کند.
در این مقاله نتیجه می گیریم که در میان عرفا و صوفیان درباره جلال و جمال دو تلقی وجود داشته است. در اغلب موارد، به ویژه نزد متقدمان، جلال و جمال از حیث تأثیرات سلوکیشان بر احوال و حیات معنوی سالک مورد توجه بوده و در تلقی دیگری (بیشتر نزد متأخران و در مکتب ابن عربی)، جلال و جمال از وجوه نظری مابعدالطبیعی مورد تأمل قرار گرفته است.
بر اساس آنچه منقول است برخی از متقدمان، همچون سَری سَقطی، به استقلال به تعریف جلال و جمال نپرداخته اند، اما در بیان اصطلاحاتی همچون حیا و انس به لوازم جلال و جمال الهی توجه کرده اند. به گفته سری سقطی، حیا، لب فروبستن از سَرِ اجلال برای تعظیم جلال حق است و انس، التذاذ روح به کمال جمال است، همچنین بنا به گزارش قُشَی خرّاز فنای هویت و بقای باللّه را اثر مشاهده جلال ربوبی می داند.
تحلیل وحیانی شرور با تکیه بر کرانه مندی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازموضوعات کلامی مسئله شرور است. این پرسش که با وجود علم وقدرت ورحمت گسترده الهی چرا در عالم شرور راه یافته است پرسش این است که قرآن کریم چگونه مسئله شرور را تبیین کرده است ؟ این بحث مبتنی بر فرض وجودی بودن برخی شرورمانند درد وبیماری وفقرو وجودی بودن مبادی شرور مانند شیطان است که چگونه از خداوند متعال که خیر محض است، صادر شده است؟ حکما ومتکلمان در طول تاریخ در صدد پاسخ به آن برآمدند ولی آنچه در این پژوهش خواهد آمد تبیین محتوا ومصداقی شر از منظر لغت شناسان وتطبیق آن برقرآن ,گستره شرور ومبانی آن دروحی الهی ,پاسخ به شبهه شر بر اساس تفکیک بین صفات ذات وصفات فعل وکرانه مندی صفات الهی در قرآن با محوریت مشهور مفسران و دانشمندان مورد تحلیل وبررسی قرارمی گیرد.
مبانی اشراقی ابن ابی جمهور احسائی در تحلیل صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمت اشراقی سهروردی، با توجه به قرابت اندیشة شیعی و اشراقی، همراه با شکوفایی اندیشة شیعی در تفکر علمای امامیه بسط و تداوم یافت. ابن ابی جمهور احسایی حکیم و متکلم برجسته شیعی قرن نهم هجری (متوفای ابتدای قرن دهم) و از نوادر علم کلام شیعی، در زمره این علماست. وی در اثر ارزنده المجلیتلفیقی بی نظیر بین آرای کلامی و فلسفی ارائه می دهد. او در بسیاری از موارد آراء و مبانی اشراقی را برای توضیح و تبیین و یا تثبیت آراء و دیدگاه های کلامی و یا توسعه و تأسیس آراء و مبانی جامع و جدید کلامی خود به کار می گیرد. در بررسی مباحث توحیدی اثر ارزنده المجلی،می توان مبانی اشراقی وی را در تحلیل صفات الهی در ذیل چهار نظریه اشراقی ارائه کرد: 1. نظریه علم اشراقی را ابتدا به نحو «وجودی» و به طریقه «اشراق حضوری» و «احاطة تسلطیه» و درنهایت به نحو «اشراقی نوری» تحلیل و تأویل می کند. 2. صفت بصیر را براساس نظریه رؤیت (ابصار) اشراقی به ادراک شهودی و علم کشفی تأویل می کند. 3. «اراده» واجب تعالی را نیز بر مبنای علم کشفی اشراقی تحلیل می کند. 4. درنهایت نظریه رب النوع های اشراقی را در تدبیر انواع موجودات طبیعی، جانشین نظریه شوق و عشق مشائی می کند.
رهیافت سلبی صفات خدا از دیدگاه ابن سینا و توماس آکویینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
رهیافت سلبی برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلب و سکوت و طریق سلبی ایجابی تقسیم میشود. طریق سلبی ایجابی، تفاسیر و معانی مختلفی دارد. برخی از این معانی با بیانناپذیری خداوند تضاد دارد و برخی تضاد ندارد. برخی دیگر با سکوت موافق و همراه نیست و رویکرد ایجابی درباره خدا دارد. طریق سلبی ایجابی نزد ابن سینا چه معنایی دارد؟ رابطه این طریق نزد ابن سینا با بیانناپذیری خداوند چیست؟ هدف او از به کار بردن این طریق در بیان صفات الهی چه بوده است؟ در این نوشتار، ضمن بررسی معانی مختلف طریق سلبی ایجابی نزد ابن سینا و توماس آکویینی، درباره موضع کلی ابن سینا (بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه) هنگام تحلیل و ارزیابی تطبیقی اندیشه توماس صحبت می کنیم.
تحلیل مفهومی «ثبوت بالعرض» و «ثبوت بالتبع» در حیطه صفات الهی، از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حکمت متعالیه، ثبوت صفات الهی برای باری تعالی به مثابه ثبوت وجود برای ماهیت انگاشته می شود. این ثبوت، گاه متصف به «ثبوت بالعرض» و گاه نیز متصف به «ثبوت بالتبع» می گردد. «ثبوت بالعرض» در نگاه منطق دانان و به اذعان صدرالمتألهین، ثبوتی غیرحقیقی و مجازی است؛ درحالی که در «ثبوت بالتبع»، محمول برای موضوع به نحو اجمالی ثابت می گردد. اعتقاد به این دو نوع متفاوت از ثبوت برای صفات الهی و ماهیات، در بدو امر ناممکن و متناقض نماست. مسیله پژوهش جاری، تحلیل معناشناختی «ثبوت بالتبع» و «ثبوت بالعرض» از منظر صدرالمتألهین و مقایسه آن دو با یکدیگر برای اثبات یا رفع متناقض نمای مذکور است. رهیافت به دست آمده که با روش تحلیلی منطقی عبارات صدرالمتألهین حاصل گشته است، بیان دو احتمال در معنای «ثبوت بالتبع»، با لحاظ دو نگاه متفاوت نسبت به ماهیات و صفات الهی است که هیچ یک با «ثبوت بالعرض» ناسازگار نخواهند بود.
معناشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر آثار علامه طباطبایی، نظریه معناشناختی غالب همان «دیدگاه اثبات بلاتشبیه» است. اما چنین به نظر می رسد که در این آثار، یک مدل واحد از دیدگاه اثبات بلاتشبیه ارائه نمی گردد، بلکه دست کم سه مدل متفاوت را می توان تمییز داد: (الف) مدل طولی بودن اصل معنا با قطع نظر از خصوصیات مصادیق، (ب) مدل طولی بودن اصل معنا از حیث بیان مصادیق، (ج) مدل متواطی اصل معنا از حیث غرض و کارکرد مشترک. در این مقاله سعی می شود به تبیین و تحلیل هر مدل، بر اساس نظرات خاص علامه طباطبایی بپردازیم، و برای هر مدل مصادیقی را از آثار ایشان استخراج و تحلیل کنیم. گرچه دیدگاه اثبات بلاتشبیه مزایایی دارد و زبان طبیعی و مفاهیم حاکی از این زبان را، که ناظر به قلمروی متناهی است، تعالی می بخشد و درباره خداوند به کار می گیرد، در عین حال انتقاداتی بر این دیدگاه وارد است که باید به آنها توجه کرد.
بررسی تطبیقی صفات الهی از منظر توماس آکویناس و خواجه نصیر الدین طوسی (مقایسه نظریه آنالوژی و اشتراک معنوی تشکیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
77 - 100
حوزه های تخصصی:
هم متکلمان مسلمان و هم متکلمان مسیحی و فلاسفه منسوب به هر دو دین برای حل مشکله ی سخن گفتن در باره ی خدا نظریاتی را مطرح کرده اند؛ از قول به لزوم سکوت در مورد معانی صفات الهی تا راه سلبی و از قول به اشتراک لفظی تا اشتراک معنوی و نیز راه صفات علی اقسام آن در این زمینه مطرح شده است.در این مقال ، نظریه ی دو فیلسوف و متکلم هم زمان یعنی خواجه نصیر الدین طوسی فیلسوف و متکلم مسلمان و توماس آکویناس فیلسوف و متکلم مسیحی بررسی و مقایسه می شود. ابتدا سخن از توماس آکویناس و قول خاص و ابداعی او در این زمینه یعنی انالوژی و مبانی کلامی آن خواهیم گفت آنگاه مرام خواجه طوسی در قول به اشتراک معنوی تشکیکی و مبانی و مدلولات آن تشریح خواهد شد و در انتها به مقایسه و بررسی تطبیقی آن دو نظریه پرداخته خواهد شد که همین مقایسه و داوری نهایی بین دو فیلسوف جنبه نوآورانه این مقال را تشکیل می دهد.
نسبت صفات سلبی خداوند با بیان پذیری او در اندیشه ابن سینا و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز طریقه هایی مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلبی و ایجابی تقسیم می شود که این دو خود دارای زیرمجموعه ها و تقسیمات فرعی اند ؛ ازجمله تقسیم سلبی به طریقه سلب و سکوت ، طریقه سلبی تفضیلی و طریقه سلبی- ایجابی است. آن چه در این نوشتار مدنظر ماست بررسی درباره طریقه سلبی- ایجابی و نسبت آن با بیان پذیری خداوند است ؛ زیرا این طریقه دارای تفاسیر و معانی مختلف نزد اندیشمندان است و برخی از این معانی با بیان ناپذیری خداوند تضاد دارد. حال معنای طریقه سلبی- ایجابی نزد ابن سینا و علامه حلی چگونه است؟ رابطه طریقه سلبی-ایجابی با بیان ناپذیری خداوند نزد این دو اندیشمند چگونه است؟ ابن سینا در باب ذات و صفات الهی صفات واجب تعالی را به سلب ها و اضافه بازمی گرداند و با بیان ناپذیری صفات و ذات الهی موافق نیست. علامه حلی به نوعی بازگشت از ایجابی به سلبی قائل و صفات ایجابی را از راه سلب اضداد آن ها می شناسد و بیان پذیری در صفات را نیز به توقیفیّت صفات محدود می کند. در این نوشتار ضمن بررسی معانی مختلف طریقه سلبی- ایجابی نزد اندیشمندانی چون ابن سینا و علامه حلّی ، موضع کلی ابن سینا را که بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه است، بیان می داریم.
بررسی و نقد رویکرد تشبیهی ابن تیمیه در تفسیر صفات خداوند در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۸
109 - 132
حوزه های تخصصی:
موضوع شناخت خداوند و صفات او در قرآن ، صورت های متعددی از تشبیه و تنزیه را بر مسلمین آشکار می کرد که فهم و توضیح آن، نگرش های کلامی تشبیهی و تنزیهی متقدم را پدید آورد. در این میان، رویکرد تشبیهی و موسوم به اهل تشبیه از سده اول اسلامی با تحولات متعددی همراه شد و پس از مقاتل بن سلیمان و محمدبن کرّام به ابن تیمیه رسید که نماینده حنابله در روزگار خود بود. ابن تیمیه در تفسیر همانند اهل حدیث متقدم، صورت آیات را مبنا قرار می دهد و این باور را با نوعی تعطیل عقلی همراه می سازد. استنادهای حدیثی ابن تیمیه نیز مبتنی بر احادیثی است که تنها از سوی اهل حدیث رواج یافته است. بر این اساس، تنها زمانی می توان به اندیشه وی روی آورد که اولاً مانند او قائل به تعطیلی تعقّل در باب جمع جسمانیت خدا با اوصاف تنزیهی او در قرآن باشیم. ثانیاً با رویکرد حدیثی وی به سراغ احادیث برویم و از آنان تأیید بگیریم. در غیر این صورت، با فرض اینکه فردی از اهل سنت باشد، اما به مبانی ابن تیمیه قائل نباشد، نخواهد توانست مانند او فکر کند و به آنچه او مدعی است، ایمان آورد.
تلقی ابن سینا از معنای سلبی صفات واجب تعالی در مقایسه با اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر آریوگنا اسناد صفات به خداوند به معنایی که برای مخلوقات به کار می رود نادرست است، اما اسناد آنها به خداوند به معنایی فراتر از آنچه برای مخلوقات به کار می رود بدون اشکال است، زیرا خداوند از سویی علت مخلوقات است و صفات مخلوقات در نهایت از سوی خداوند است، و از سوی دیگر نسبت به آنها تعالی دارد. از آنجا که آریوگنا صفات را توأمان از خداوند سلب و اثبات می کند می توان نظریه او را نظریه سلبی ایجابی دانست که سلب صفات در آن به دلیل برتری خداوند نسبت به مخلوقات است. نظریه ابن سینا نیز درباره صفات خداوند نظریه سلبی ایجابی است. البته نگاه ابن سینا به سلب و ایجاب صفات متفاوت است. او معتقد است که خداوند واجد صفت وجود وجوب است و بقیه صفات خداوند به سلب یا اضافه باز می گردد. از نظر ابن سینا سلبی یا ایجابی بودن ظاهری صفات مهم نیست و تحلیل نشان می دهد که یک صفت سلبی ظاهری می تواند در واقع ایجابی باشد یا بالعکس. این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه آریوگنا تعارضی با بیان ناپذیری خداوند ندارد، اما دیدگاه ابن سینا در تعارض با این مسئله است.