فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
36 - 52
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رویکردهای یادگیری شناختی، ازجمله یادگیری اجتماعی ویگوتسکی به مهارت های تفکر انتقادی توجه دارد، کاربست مبانی روشمند این رویکردها برای نهادینه سازی این مهارت ها که از ضروریات زندگی انسان معاصر به شمار می آید، اثربخشی بسیار زیادی خواهد داشت. پژوهش پیش رو به بررسی داستان های کودکانه «تغرید النجار»، – نویسنده معاصر اردنی- می پردازد. این مطالعه با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مدل شش گانه مهارت های انتقادی «فاسیونه» انجام می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل کنش ها، عملکرد و گفتگوهای شخصیت ها در این گونه ادبی است و همچنین بررسی نحوه آموزش این مهارت ها با تأکید بر اصل سکوسازی و نقش تسهیل گری بزرگ ترها و همسالان ماهرتر در منطقه تقریبی رشد کودک می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر این مهم است که «تغرید النجار» با کاربست بیان کودکانه در قالب داستان، آن را بسان ابزار میانجی برای رشد تفکر و خصوصاً تقویت تفکر انتقادی برگزیده است که در نهایت منجر به کمک در رشد شناختی و اجتماعی مخاطبش می گردد؛ با توجه به رده سنی مخاطب، آموزش مهارت خودتنظیمی و تفسیر در رده اول و دوم قرار دارد، که در راستای تقویت شناخت، هویت بخشی، شکل گیری شخصیت، آگاهی بخشی، تولید دانش برای کودک بکار گرفته شده اند؛ همچنین مهارت استنباط، تحلیل، ارزش گذاری و توضیح به ترتیب با تکیه بر دو راهبردِ آموزشیِ عاطفی و شناختی مورد توجه نویسنده بوده اند که منجر به ارائه ساحتی تازه از قابلیت های متون داستانی گردیده است و بیانگر آن است که از نگاه «تغرید النجار» زبان و فرهنگ، ابزارهایی برای افزایش رشد ساختارهای ذهنی کودک هستند.
بررسی تطبیقی همبستگی دیدگاه های معرفت شناختی و نفس شناختی در دو مکتب مشایی و نو صدرایی (مطالعه موردی آرای ابن سینا و آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
52 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های همه نظام های فلسفی، هماهنگی اجزا و خرده نظام های ذیل آنها مانند معرفت شناسی، هستی شناسی، نفس شناسی و ... است. توجه به چنین امری می تواند کمک شایانی در فهم نظریه های به ظاهر متشتّت و متفرق آنها کند. در همین راستا تحقیق حاضر در صدد بررسی نظریه های معرفت شناختی و نفس شناختی و نشان دادن همبستگی آنها در دو مکتب مشایی و نوصدرایی از طریق مطالعه آرای ابن سینا و علامه جوادی آملی است. نتایج تحقیق نشان می دهد دو مکتب مشایی و نوصدرایی علی رغم تفاوت های بنیادین در نظریه های معرفت شناختی مانند تجرد یا عدم تجرد ادراک، چگونگی حدوث و بقای ادراکات، تبیین مراتب ادراک، جوهر یا عرض بودن علم، نسبت ادراکات با نفس و نحوه اتحاد نفس با صور ادراکی، مواضع معرفت شناختی آنها با نظریه های نفس شناسی مانند تجرد نفس، حدوث نفس، مراتب نفس در عوالم هستی، انفعال یا خالقیت نفس نسبت به صور ادراکی و پذیرش تحولات جوهری یا عرضی نفس، ارتباط وثیق دارد. پژوهش حاضر از طریق منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است
هوش مصنوعی و کنترل معنادار بشری: سازوکارهای واکنش پذیر به دلایلِ نسبت-به-عامل-خنثی و امکانِ ردگیری عامل(های) مسئول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مسائل اخلاقی مرتبط با هوش مصنوعی به خصلت خودگردانی و مسئله شکاف مسئولیت مرتبط است. سیستم های خودگردانِ مجهز به هوش مصنوعی قادر به ایجاد رویدادهایی هستند که اگر انسان آنها را ایجاد کرده بود به آنها «تصمیم» گفته می شد؛ و اگر این «تصمیم ها» خسارتی به بار می آورد، انسانی مسئول آن می شد. اما وقتی تغییرات را ابزارهای تکنولوژیک خودگردان ایجاد می کنند، هرچند همچنان نیاز به پذیرشِ مسئولیت وجود دارد، اما ممکن است چیزی مسئول آن قلمداد نشود. لذا پیشنهاد شده که تکنولوژی های خودگردان در صورتی تحتِ مسئولیت انسان باقی بمانند که دو الزام را برآورده کنند: (1) این قابلیت که دلایل انسانی را «ردیابی» کنند؛ و (2) با دنبال کردن زنجیره دلایل انسانی یک عاملِ انسانی «ردگیری» شود. این شروط برای مصنوعات تکنولوژیک و هوش مصنوعی خودگردان ابهامات متعددی را ایجاد خواهد کرد. از آن جمله این است که دلایلِ اخلاقی ای که باید ردیابی شوند غالباً نسبت به عامل(ها) خنثی هستند، اما ردگیری یک عاملِ انسانی تنها از طریق دلایل وابسته-به-عامل امکان پذیر است. در این مقاله با تحلیل تعبیرهایی که از دو شرط مطرح شده ارائه می شود از یک تعبیر که پیش از این پیشنهاد نشده به عنوان کم مسئله ترین تعبیر از جهت حل مسئله ذکرشده دفاع خواهد شد. برای این کار استدلال می شود که شکاف مسئولیت زمانی پر می شود که تاریخچه رویدادهایی که توسط سامانه های خودگردان ایجاد می شود شامل فرایندی باشد که طی آن عامل مجموعه ای از دلایل هنجاری را به عنوان دلایل قابل قبول خود بپذیرید. اگر دلایلی که مطابق آنها سیستم به صورت خودگردان رفتار می کند متعلق به یک عامل بشری باشد، آنگاه مسئولیت رویدادهایی که ایجاد می شود نیز متعلق به آن عامل خواهد بود.
خاستگاه تأویلی مقام اهل بیت(ع)و محبین ایشان در بازشناسی و ساختارشناسی سوره انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
141 - 161
حوزههای تخصصی:
ساختارشناسی سوره های قرآن کریم، بحث مهمی است که می تواند زوایایی جدید، فراروی مفسران و قرآن پژوهان در تفسیر قرآن بازنماید. این مسئله در یک دهه اخیر با رویکردهای مختلفی مورد بررسی قرارگرفته است. یکی از این رویکردها در مباحث ساختارشناسی قرآن، ساختاربندی سوره بر مبنای رکوعات است. بر اساس این الگو، سوره انسان دارای دو رکوع کلی می باشد. محدوده ابتدایی و انتهایی این رکوعات عبارتند از: آیات 1 22 و آیات 23 31. در زیر مجموعه این تقسیم کلی، با درنظرگرفتن مفاد هر رکوع، متن سوره قابل تقسیم بندی به تقسیمات جزئی تری نیز می باشد که در این پژوهش توصیفی بدان پرداخته خواهدشد. پژوهش حاضر در دو بخش تنظیم و تدوین شده است. بخش اول با به کارگیری الگوی تقسیمات رکوعی، به ساختارشناسی سوره مبارکه انسان پرداخته و سپس در بخش دوم، آیات طبق ساختار بیان شده مورد واکاوی و شرح قرارگرفته اند. در این پژوهش، رویکرد تأویلی به آیات مدّنظر قرارگرفته است و چنین نتیجه می گیرد که محور اصلی موضوعی سوره، تبیین مقام اهل بیت مطهر (ع) و مقربان ذاتی و محبین ایشان و همچنین ارائه طریق و ایجاد انگیزش و حبّ و شوق برای رسیدن به مقام قرب اکتسابی است.
تحلیل انتقادی حجیت مذاق شریعت در استنباط احکام شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
39 - 60
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به هدف نقد حجیت مذاق شریعت در استنباط حکم شرعی، به روش توصیفی تحلیلی و رویکردی انتقادی و گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای نگاشته شده است.مذاق شریعت واسطه میان ادله اجتهادی و فقاهتی است. بدین معنا که هرگاه دست فقیه از دلیل عام یا خاص در فرع فقهی تهی گشت قبل از مراجعه به ادله فقاهتی با استکشاف مذاق شریعت از ادله مختلف، در فروعات مختلف و استناد به آن به عنوان یک اماره ظنی، حکم فرع مزبور را کشف می کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برای اثبات حجیت مذاق شریعت به عنوان منبع استنباط حکم، دلائلی ازجمله «سیره عقلا»، «اطمینان»، «حق الطاعه»، «ملاک حجیت خبر واحد»، «استشمام از روایات» و «استناد به استقرا» ذکر شده است. بررسی ها نشان می دهد تمامی دلایل مذکور قابل نقد و ردّند و حجیت مذاق شریعت به عنوان منبع و مصدر استباط حکم شرعی مناقشه پذیر است و درنتیجه حکم به عدم حجیت آن داده می شود.
تطبیق مؤلفه های تربیت دینی حاکم بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی تربیت دینی از منظر ابن سینا و سندتحول بنیادین بوده است و برای دست یابی به این هدف، از روش تحقیق تطبیقی بردی به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش، سند تحول( 1390)و آثارابن سینا بوده است.نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده که یافته های حاصل از تحقیق را به صورت کیفی مورد تحلیل قرارداده است.نتایج پژوهش نشان داد که تربیت دینی در سندتحول در معنای عام( نه در معنای خاص) موردتوجه قرارگرفته است.نتایج دیگر پژوهش نشان داد که تربیت دینی درمنظومه فکری ابن سینا به معنای فراگیری قرآن و معارف دینی و عمل به فرمان الهی به منظور شناخت خود، خدا، خالق و خلق جهت سعادت دنیوی و اخروی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سندتحول در بخش هایی با دیدگاه ابن سینا همخوانی دارد از اشتراکات آن ها می توان به مؤلفه هایی نظیر؛ منبع تعیین ارزش ها( آیات قرآنی و متون دینی)، هدف تربیت( رسیدن به حیات طیبه و سعادت)، اصول تربیت( توجه به تفاوت های فردی، شناخت استعدادها و علائق متربیان)، مراحل تربیت( با توجه به نظام معیاراسلامی و بر اساس مراحل رشدشناختی متربیان) و ابعادتربیت(بعد فردی و اجتماعی) اشاره کرد. اما با وجود چنین اشتراکاتی، تفاوت هایی نیز وجود دارد. در سندتحول روش آموزش دین متکی بر روش های گوناگون عقلی، نقلی و شهودی ولی، در نگاه سینوی روش آموزش دین بیشتر مبتنی بر عقل است. ابن سینا بیشترین وظیفه تربیت دینی فرد را متوجه خانواده می داند. این در حالی است که سند نقش دولت را در تربیت دینی پر رنگ نشان داده است. نتیجه کلی حاکی است با توجه به نقاط اشتراک و افتراق، به نظر می رسد که نظام آموزشی باید شرایطی فراهم نماید تا فردی که تحت تعلیم وتربیت قرار می گیرد بتواند استعدادهای بالقوه خود را شکوفا ساخته و با دارا بودن آزادی واختیار منطقی، فردی متدین، مؤمن، اندیشه ورز تربیت شود.
بررسی مدیریت چالش های اخلاقی در طراحی بازی های رایانه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
53 - 75
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل و بررسی دو رویکرد اصلی در طراحی بازی های رایانه ای با هدف ارتقای ارزش های دینی و اخلاقی می پردازد. رویکرد نخست، طراحی بازی ها با استفاده از شخصیت های دینی و تاریخی است که به کاربر این امکان را می دهد تا با انتخاب های اخلاقی از پیش تعیین شده تعامل کند. این رویکرد بر انتقال مستقیم مفاهیم اخلاقی تمرکز دارد، اما شاید به محدودیت هایی از جمله کاهش آزادی انتخاب و کاستن از عمق تجربه کاربر بیانجامد. در مقابل، رویکرد دوم به طراحی بازی هایی می پردازد که به کاربران آزادی انتخاب میان گزینه های اخلاقی و غیراخلاقی را می دهند و بدین ترتیب، امکان تجربه ای معنادار و چالش برانگیز را فراهم می آورند. اتخاذ این رویکرد، به شکل مؤثرتری می تواند موجب تغییرات مثبت در رفتار و نگرش کاربران شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که طراحان بازی های رایانه ای، برای نیل به اهداف فرهنگی و آموزشی، باید تعادلی میان جذابیت بازی و تأثیرگذاری فرهنگی برقرار کنند. این مقاله ضمن تأکید بر اهمیت استفاده از رویکرد دوم، توجه به آزادی انتخاب کاربران و ارائهٔ پیام های اخلاقی به طور غیرمستقیم را ضروری می انگارد
بررسی هستی شناختی ارزش اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی و جان دیویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطهٔ علّی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشهٔ این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی(مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
نقد نظریه اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشه الهی دانان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
إعادة تفسير التيارات العلمية في اتخاذ القرارات الإسلامية، مراجعة منهجية
منبع:
الحوکمه فی القران والسنه المجلد ۲ صیف ۲۰۲۴ العدد ۲
167 - 215
حوزههای تخصصی:
اتخاذ القرار هوجوهر الإداره وعامل نجاح الفرد والمؤسسه والمجتمع. بالإضافه إلى ذلک، على عکس الکثیر من المواضیع الإداریه والحکومیه التی تُعنى بالتدابیر فقط، فإن اتخاذ القرار یتأثر بشکل مباشر بالتعالیم المدرسیه والقیمیه. على الرغم من وجود العدید من الدراسات ضمن تیارات الإداره والحکم الإسلامی التی تناولت هذا المجال، إلّا أنَّ غیاب النظره الشامله والمنهجیه أدى إلى تشتت هذه الدراسات وافتقارها إلى التکامل. بناءً على ذلک، یهدف هذا البحث بشکل أساسی إلى إعاده دراسه الأبحاث السابقه بهدف تقدیم صوره شامله ومتکامله لأبعاد اتخاذ القرار الإسلامی، بحیث یمکن تحدید التیارات الرئیسیه فی هذا المجال المعرفی. بناءً على الهدف المذکور سابقًا، السؤال الرئیسی لهذه الدراسه هو: کیف یمکن تصنیف أبعاد اتخاذ القرار الإسلامی ومضامینه بطریقه منهجیه بحیث تتضح نقاط القوه والضعف والفرص والتهدیدات لهذه الدراسات، ویُکشف عن الفجوات الموجوده فی هذا المجال البحثی؟ لقد اعتمدت منهجیه هذه الدراسه على المراجعه المنهجیه. وعلیه، قام الباحث بدایهً بالتعاون مع مجموعه من الخبراء بإعداد دلیل للمراجعه المنهجیه. ولتحقیق ذلک، اختیرت المقالات العلمیه ذات سیاسیه التحکیم المجهول فی ثلاث لغات: الفارسیه والإنجلیزیه والعربیه ضمن نطاق المراجعه المنهجیه. بعد ذلک، اعتُمدت استراتیجیتین للبحث عن المصادر: استراتیجیه البحث باستخدام الکلمات المفتاحیه واستراتیجیه البحث المعتمده على المصادر. بالنسبه لاستراتیجیه البحث بالکلمات المفتاحیه، اختیرت مجموعه من الکلمات المفتاحیه ذات الصله باتخاذ القرار الإسلامی، مثل "اتخاذ القرار الدینی". بُحثت هذه الکلمات فی اللغات الثلاث المختاره فی ثمانیه قواعد بیانات علمیه متخصصه. بالإضافه إلى ذلک، وفقًا للاستراتیجیه الثانیه، أی الاستراتیجیه المعتمده على المصادر، تم فحص سبع مجلات متخصصه فی اتخاذ القرار الإسلامی بشکل کامل. ونتیجه لهاتین الاستراتیجیتین، تم فحص 11,159 عنوانًا علمیًا دون إزاله المکرر منها، وبعد عملیه الفرز التدریجی لاستبعاد العناوین المکرره أوغیر الموثوقه أوغیر ذات الصله، بقیت 395 دراسه علمیه ضمن إطار البحث. تشیر نتائج هذه الدراسه إلى أنَّ هیکل المعرفه المتعلقه باتخاذ القرار الإسلامی یتألف من عشره مضامین رئیسیه. تشمل هذه المضامین: التأسیسیه النقدیه العابره للنموذج الفکری، صیاغه النظریات الإیجابیه، تحسین النظریات داخل النمط الفکری، تحدید النظریات التطبیقیه، تغطیه النظریات تجاریًا، أسلوبیه اتخاذ القرار الإسلامی، دراسه التراجم بشکل عملی، توثیق تجارب الأمه - الدوله، والدمج بین هذه المحاور. تُظهر النتائج الرئیسیه أن لکل مضمون دورًا خاصًا فی تفسیر النمط الفکری فی اتخاذ القرار الإسلامی وتطویره. من بین نقاط القوه فی هذه الدراسات یمکن الإشاره إلى: إیجاد صله بین النظریات الإسلامیه والنظریات العلمیه المعاصره، تهیئه بیئه للأبحاث التطبیقیه، وتطویر المعرفه الإسلامیه لاتخاذ القرار فی المحافل الدولی. فی المقابل، لوحظت بعض النواقص، مثل: غیاب الاستناد الکافی على محوریه النظریات، تکرار المواضیع، ونقص فی المنهجیات القویه فی الدراسات التطبیقیه. فی النهایه، لقد طرح هذا البحث نموذجًا مفاهیمیًا للتکامل (التضافر بالإضافه إلى التکامل) لهذه الدراسات، وتم بناءً على النمذجه الهیکلیه التفسیریه توضیح نوع العلاقه ودور کل من هذه التیارات فی منظومه المعرفه المتعلقه باتخاذ القرار الإسلامی. یشدد هذا النموذج على دور البنى التحتیه للأصولیه النقدیه العابره للنموذج الفکری وصیاغه النظریات الإیجابیه، ویوضح أن تکرار هذه الدراسات یکون أکثر من أی مجموعه أخرى عندما یکون هیکل المعرفه الإسلامیه الإداریه فی المرحله ما قبل العلمیه. کما تم تحدید دور المحاور العملیه الأربعه: تغطیه النظریات تجاریًا، الأسلوبیه، دراسه التراجم بشکل عملی، وتوثیق التجربه للأمه - الدوله، باعتبارها تیارات یمکن لکل منها أن تدفع المعرفه الإسلامیه لاتخاذ القرار نحو التطبیق العملی. وأخیرًا، وفقًا لمعاییر الدراسات المنهجیه، طُرحت مقترحات نظریه وعملیه ملائمه.
رویکرد اخلاقی موعظه حسنه در تبلیغ بر اساس آیه 125 سوره مبارکه نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
303 - 319
حوزههای تخصصی:
خداوند در آیه 125 سوره مبارکه نحل، به پیامبر (ص) دستور داده تا مردم را به سه طریق به سوی پروردگار دعوت نماید: حکمت، موعظه حسنه و مجادله به بهترین طریق ممکن. در این میان روش موعظه با واژه حسنه آمده و مفهوم آن این است که خیلی از مواعظ حسنه نبوده و در امر تبلیغ مفید و موثر نیستند. یکی از مهمترین ابعاد موعظه حسنه، بُعد اخلاقی آن است که رعایت نکات اخلاقی در اثر بخشی آن بسیار مؤثر است. این پژوهش سعی دارد ابتدا معیارهای اخلاقی سخن و موعظه را از منظر قرآن، به روش کتابخانه ای استنباط و تبیین نماید سپس با ساختاری توصیفی - تحلیلی ، ضمن بررسی آیات مربوط به موعظه و تبلیغ به بُعد اخلاقی موعظه حسنه بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زمانی پایبندی و اجرای این اصول اخلاقی به بالاترین سطح تأثیر خود در موعظه حسنه می رسد که: به مقدسات دیگران توهین نکنیم، در تبلیغ نسبت به مخاطبان خود همانند برادر دلسوز باشیم و اجر و مزدی برای موعظه خود نخواسته باشیم. همچنین به گفتار خود پایبند باشیم، انواع سخن و گفتار های نیکو و باید ها و نبایدهای اخلاقی را به خوبی فراگرفته و به کار بندیم. در این صورت موعظه حسنه و تبلیغ به بهترین شکل ممکن، محقق خواهد شد.
طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی با استراتژی ثبات قدم در رویکرد اسلامی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی فرایند تصمیم گیری مدیران آموزشی مبتنی بر راهبرد ثبات قدم است. روش: در بخش اول، به روش تحلیل مضمون مفهوم ثبات قدم مبتنی بر آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش 389 آیه قرآن کریم با واژگان مرتبط با ثبات قدم بود. با روش نمونه گیری هدف مند، 34 آیه نمونه پژوهش را تشکیل دادند. روش تحلیلی استفاده شده در این بخش، تحلیل شبکه مضامین بود. در بخش دوم، برای احصای دلالت های مضامین ثبات قدم برای فرایندهای تصمیم گیری مدیران آموزشی از روش دلالت پژوهی نظام مند استفاده شد. جامعه پژوهش متخصصین در حیطه تصمیم گیری و بودند که به کمک روش نمونه گیری نظری، در دسترس و گوله برفی با 13 نفر مصاحبه شد. اعتبارسنجی یافته ها از بررسی نظرات خبرگان به دست آمد. یافته ها: در این پژوهش، در گام نخست، شش مضمون برای ثبات قدم شامل ایمان و امید به عوامل غیبی، شجاعت و خطرپذیری، تمرکز برداشته ها، قوت اراده، بزرگی و اهمیت هدف، فضای انگیزشی و وحدت بخش به دست آمد. براساس هر کدام از مضامین برای فرایند تصمیم گیری دلالت هایی به دست آمد از جمله شناخت ظرفیت ها در کنار خلاءها، توجه به متقاعدسازی به جهت همراهی منابع انسانی، توجه به جانشین پروری و توانمندسازی منابع انسانی، قدرشناسی و حفظ امید، ایجاد فضای گفت وگو، هم افزایی صبرمحور و محبت محور. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش، توجه به مضامین ثبات قدم کمک می کند مدیران آموزشی در فرایند تصمیم گیری، از اتخاذ تصمیم تا اجرای تصمیم، عملکرد بهتری داشته باشند.
تامین امنیت معاملات در سند تحول قضائی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش تجارت و معاملات میان افراد و روش های انعقاد قرارداد در جوامع امروزی باعث شده است تا موضوع امنیت و جلوگیری از اختلاف در معاملات بیش از پیش اهمیت یابد. تسری دادن قواعد حقوقی در اعمال حقوقی و معاملات می تواند منجر به امنیت و جلوگیری از تنش ها و اختلافات در جامعه شود. همچنین تحقق سلامت اجتماعی در حوزه معاملاتی زمانی به وجود می آید که معاملات در بستری سالم و اطمینان بخش انعقاد یابند.
مواد و روش ها: روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله اصالت متون، صداقتداری و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: سند تحول قضایی سازوکار پیشگیری از بروز اختلاف در معامله را در پرتو هوشمندسازی، ایجاد تقارن اطلاعاتی برای طرفین معامله و ثبت اسناد رسمی در نظر گرفته است.
نتیجه: عمدتاً تنظیم روابط حقوقی و مالی مردم تأثیر بسزایی در تضمین امنیت اشخاص و جامعه دارد. اجرای امنیت در معاملات با توجه به سند تحول قضایی نیازمند همکاری مردم و نظارت دستگاههای اجرایی با هدف دستیابی به عدالت و رضایتمندی مردم می باشد.
رعایت غبطه صغیر در روابط مالی ناشی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختیار پدر و جد پدری در نکاح دختر و پسراز احکام مسلم فقهی است. رعایت مصلحت صغیر با نظرات فقهی همراستا می باشد. فقها معتقدند که در تزویج ولایی صغیر، عدم مفسدت کفایت می کند. هدف از پژوهش، تحلیل رعایت صغیر در خصوص روابط مالی ناشی از نکاح است.
مواد و روش ها: روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش اصالت متون، امانتداری و صداقت رعایت شده است.
یافته ها: ولی نباید صغیره را به کمتر از مهرالمثل و یا صغیر را به بیشتر از آن، تزویج نماید، و اگر چنین کند، پس اگر مصلحتی باشد که چنین تزویجی را اقتضا کند، عقد و مهر هر دو صحیح است؛ ولی اگر مصلحت در خود تزویج باشد، نه در مهر، بنابر اقوى عقد صحیح و لازم است؛ به این معنی که مهر نافذ نیست و بعد از بلوغ، متوقف بر اجازه است.
نتیجه: اقدام ولی نسبت به نکاح صغار باید در جهت غبطه و رعایت صلاح و سود آنان باشد، یا اینکه مستلزم مفسده و ضرر بر آنان نباشد، یعنی اگر ازدواج به مصلحت صغیر نباشد یا مضر به حال او باشد، این ازدواج نافذ نیست.
تأثیر مجادلات نظامی بر پیدایش تشابه در تشکیلات نظامی عثمانی و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
۶۲-۳۹
حوزههای تخصصی:
در ساختار نظامی عثمانی و صفوی تشابهات بسیاری وجود داشته که گرته برداری و اقتباس، در کنار عوامل مختلف، جایگاه ویژه ای در پیدایی این مشابهت ها داشته است. اقتباس از طریق داده هایی که به اَشکال مختلف به سرزمین های مجاور منتقل می شد، انجام می گرفت. هر یک از این اَشکال اقتباس و انتقال اطلاعات، سهمی در ایجاد همسانی ها داشته اند که در این میان، گمانه بهره گیری از نتایج مجادلات نظامی در پیدایی تشابه در تشکیلات نظامی، جایگاه مهمی می تواند داشته باشد. در این پژوهش تلاش شده است تا چگونگی تأثیرگذاری نتایج و برآیندهای مجادلات نظامی در پیدایش تشابه در ساختار نظامی عثمانی و صفوی به عنوان مسئله تحقیق مورد بررسی قرار گیرد. دستاورد پژوهش نشان می دهد که اسارت فرماندهان و متخصصان نظامی عثمانی و نیز غنیمت گیری ادوات آتشین عثمانی، سبب ورود داده ها و ایجاد تشابه در ساختار نظامی صفوی شده و این گمانه را تقویت کرده است که نتایج مجادلات نظامی از عوامل تأثیرگذار بر پیدایش این تشابه بوده است.
تکثرگرایی منطقی: اختلاف نظر حقیقتا بر سر چیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
273 - 288
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر توجه خاصی به مساله تکثرگرایی منطقی شده است؛ عمده این مباحث در عکسل العمل به نظریه بیل و رستال درباره چگونگی تحقق بیش از یک منطق بوده است. نظریه ایشان این است که عدم تعین معنای اعتبار منطقی فراتر از تمایز میان اعتبار استنتاجی و اعتبار استقرایی است. مفهوم اعتبار استنتاجی نیر نامتعین است. این عدم تعین ریشه در عدم تعین امر بنیادین دیگری است: عدم تعین حالت. حالتها همان صادق کننده مقدمات و نتیجه یک استدلال هستند. مثال روشن برای حالت، همان مدلهای تارسکی برای منطق کلاسیک است. ارتباط میان اعتبار استنتاجی و حالت چنین است: استدلالی معتبر است که در همه حالتها صدق-نگهدار باشد. حال، چون حالت امری نامتعین است، اعتبار منطقی نیز امری نامعین خواهد بود. در این مقاله استدلال خواهیم کرد که اگر نظریه بیل و رستال با تببینی درباره چگونگی جواز وقوع حالتهای هم-تراز تکمیل نگردد، چیزی بیش از توضیحی متعارف درباره چگونگی ساختن منطقهای مختلف نیست.
بازتاب آرای عرفانی ابن برّجان در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
249 - 268
حوزههای تخصصی:
آرای عرفانی ابن برّجان، ملقّب به غزّالی اندلس، در ره گیری خاستگاه و تکوین جهان بینی عرفانی ابن عربی، نقش محوری دارد که این تأثیر موجب بسط و تعمیق اندیشه های عرفانی وی شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال واکاوی اندیشه های ابن برّجان در منظومه فکری ابن عربی است. در این راستا، پیوندهای ژرف میان مفاهیم کلیدی و اصطلاحات بنیادین مورد استفاده توسط این دو متفکر برجسته، آشکار گردیده است. از میان یافته های این پژوهش، می توان به بازتاب عمیق مفهوم «الحق المخلوق به» ابن برّجان در آرای ابن عربی، از طریق اصطلاحات رمزگونه ای همچون «العماء»، «النّفس الرّحمانی» و «الحقیقه المحمدیّه» اشاره نمود که بر تجلّی و ظهور خداوند در هستی تأکید دارد. همچنین، نفوذ اندیشه ابن برّجان بر درک ابن عربی از «الانسان الکامل»، از طریق اصطلاح «العبد الکلّی»، به روشنی قابل مشاهده است. این امر نشان از تأثیر عمیق ابن برّجان بر ابن عربی در فهم هستی شناختی انسان دارد. افزون بر این، میزان بهره گیری ابن عربی از اصطلاحات مرتبط با اسماء و صفات الهی، همچون «التخلق بأسماء الله»، گواه بر وامداری فکری وی به پیشگام عرفان اندلسی است. همچنین جهان بینی عرفانی و فلسفی ابن برّجان، درباره ماهیت قرآن، هستی و انسان، به شکل شگرفی در آثار ابن عربی بازتاب یافته است. بدین ترتیب، این پژوهش ژرفا و گستره تأثیر اندیشه ابن برّجان بر عرفان ابن عربی را نمایان می سازد و ماهیت پویای میراث معنوی و فکری عرفان اندلس رامی نماید.
ظرفیت های اندیشه مهدویت در ایجاد کارآمدی، اقتدار و ثبات تمدنی با تکیه بر انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
95 - 114
حوزههای تخصصی:
موقف تاریخی انقلاب اسلامی جهت زمینه سازی ظهور آخرین حجت الهی در آستانه یک خیز تمدنی قرار گرفته و داعیه تمدن سازی دارد. از همین رو، جهت نیل به تمدن نوین اسلامی لازم است سرمایه های اصلی خود را در مصاف با رقیبان به میدان بیاورد و ظرفیت های آنها را مورد کنکاش و مداقه قرار دهد. دکترین مهدویت به عنوان یکی از اندیشه های پشتیبان انقلاب اسلامی با مؤلفه ها و شاخصه هایی که شیعه بدان معتقد است، از مهم ترین سرمایه های نرم و ایدئولوژیک محسوب می شود که باید برای ساخت تمدن نوین اسلامی ظرفیت سنجی و قابلیت های آن برای کارآمدی، اقتدار و ثبات که در شمار کارکردهای مهم تمدنی هستند معلوم گردد. پژوهش حاضر به هدف تولید ادبیات نظری و بازتاب میزان کارآمدی اندیشه مهدویت در امتداد اجتماعی، به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی به این مهم پرداخته و روشن ساخته است؛ مهدی باوری، تحرک بخش، تعهدآفرین، مسئولیت آور و در نوع نگرش افراد جامعه به یکدیگر و ایفای وظایف اجتماعی تأثیری مثبت دارد. در این نگرش، عزت و اقتدار معمولی با وجه نرم و معنوی تلفیق گشته، اقتدار جامعی به نمایش گذاشته می شود. اعتقاد به وجود امام عصر؟عج؟ مایه قوت قلب و امید پیروان جهت حرکت های بزرگ اجتماعی بوده و احساس پشتیبان داشتن به انسان حس قدرت و اقتدار می دهد. مقوله انتظار باعث امید و آرزو و موجب شوق یاری و همراهی منتظران گشته آنها را از پوچی و بی هدفی نجات و به ثبات و پایداری می رساند.
نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی مبتنی بر تیپ شناسی جوان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
7 - 27
حوزههای تخصصی:
انقلاب به معنای تحوّل اساسی و بنیادین است، انقلاب یعنی یک تحول و یک دگرگونی عمیق بنیادی از ریشه در یک اجتماع. پژوهش حاضر نقش جوانان در تحقق انقلاب اسلامی را براساس تیپ شناسی جوان در قرآن تبیین می نماید. در این تحقیق تیپ های شخصیتی سه گانه جوان در قرآن و مصادیق مختلف آن، با روش توصیفی _ تحلیلی تبیین می شود و نقش هر تیپ شخصیتی در تحقق انقلاب اسلامی بیان می گردد. با بررسی آیات قرآن با محوریت جوان، سه نوع تیپ شخصیتی جوان از منظر قرآن کریم استنباط گردید؛ جوان جوگیر و احساساتی، جوان خودنگهدار و پارسا، جوان تحوّل آفرین و تمدن ساز. مهم ترین شاخصه های جوان نقش آفرین در تحقق انقلاب اسلامی عبارتند از: جوانی که جوگیر و احساساتی نشود و از احساسات توأم با عقل بهره گیری نماید؛ جوانی که با اهل باطل همنشینی نکند و در مسیر جوآفرینی دشمنان قرار نگیرد، جوانی که تحت تأثیر احساسات جوانی به خودنمایی و تجمل پرستی نپردازد، جوانی که نماز را ضایع نکند و از شهوات پیروی ننماید، جوانی که با بصیرت، تدبیر و عقلانیت عمل نماید، جوان پارسا و خودنگهدار؛ مؤمن، پاکدامن، دارای روح توحیدی، صبر و ایثار، عفو و گذشت، جوان تحول آفرین و تمدن ساز؛ جوانی که مانند ابراهیم؟ع؟ بت شکن و فسادستیز است، جوانی که چون موسی؟ع؟ عدالت طلب و حامی مظلومان است، جوانی که دارای اقدام جهادی و خالصانه است، جوانی که از دانش لازم و توانایی جسمی برخوردار است، جوان مؤمن انقلابی.
جامعه پذیری مهدوی جوانان در عصر انفجار اطلاعات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
45 - 62
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری مهدوی جوانان، رمز ماندگاری، و پویایی نظام مقدس اسلامی است. در جمهوری اسلامی ایران باگذشت چهار دهه از انقلاب، مسئله جوانان و چگونگی هویت یابی آنان تبدیل به یک موضوع اساسی شده است. یکی از مسائل اساسی جامعه اسلامی ایران، حفظ و اشاعه ارزش های مبتنی بر آموزه های مهدوی، نهادینه ساختن آنها و جاری ساختن آن در جریان رشد جوانان است. این پژوهش تلاش دارد عوامل موثر بر جامعه پذیری مهدوی جوانان را در شرایط کنونی جامعه ایران معرفی نماید. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به شرایط ایران به ویژه توسعه شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، عوامل مهم جامعه پذیری مهدوی و شکل گیری شخصیت مهدوی، خانواده، گروه همسالان، نهادهای مذهبی و رسانه ها هستند و چنانچه این کارگزاران در راستای آموزش و درونی کردن هنجارهای اجتماعی و فرهنگ مهدوی عملکرد مناسبی نداشته باشند، جامعه پذیری مهدوی دچار اختلال می شود. فرهنگ مهدوی، در سطوح نظام سیاسی، فرآیند و سیاست گذاری، در تعامل با یکدیگر شکل می گیرد. دو بعد مهم فرهنگ مهدویت بعد اعتقادی و بعد زمینه سازی است که باید تلاش شود در جامعه پذیری مهدوی جوانان به هر دو بعد اهمیت داده شود.