مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ریچارد داوکینز
حوزه های تخصصی:
نظریة خداناباورانة ریچارد داوکینز، زیست شناسِ انگلیسی، بر دو استدلال «سادگی» و «فرایند انباشتی» مبتنی است؛ بر اساس استدلال سادگی قوانین بنیادین فیزیک ساده اند و از این رو، پیدایش تصادفی و بی دلیل قوانین بنیادین تبیینی ساده است، ولی فرض وجود خالقی که طراح جهانی با چنین پیچیدگی های بسیار گسترده باشد، نظریه ای بسیار پیچیده است. بر اساس استدلال فرایند انباشتی، داوکینز بر این باور است که جهان مادی در روند شکل گیری طبیعت و پیدایش موجودات زنده «خود تبیین گر» بوده است و انتخاب طبیعی، که فرایندی انباشتی است، به تنهایی می تواند فرایند تکامل را تبیین کند. بر اساس دیدگاه های فیلسوفان خداباور، وجود خداوند فرایند تکامل و قوانین بنیادین طبیعت را در یک نظام جامع و جهان شمول وحدت و انسجام می بخشد و از این رو، از کفایت تبیینی برخوردار است، در حالی که دیدگاه تصادف گرایانة داوکینز فاقد کفایت تبیینی است. استدلال سادگی، درواقع «مغالطة سادگی» است. بنابراین اولاً، نگرش ماتریالیستی داوکینز در استدلال فرایند انباشتی بر مجموعه ای از خطاهای فلسفی مبتنی است؛ ثانیاً، تبیین دقیق نظریة تکامل نشان می دهد که جامع ترین و ساده ترین تبیین مبتنی بر وجود خداوند به عنوان طراح و جهت دهندة فرایند تکامل است.
توهم خدا یا توهم داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، شرح تقابل اندیشه دو شخصیت معروف در دو حوزه الهیات و الحاد است. یکى از این دو، ریچارد داوکینز، مى کوشد در کتاب «پندار خدا» از همه تخصص خود در حوزه زیست شناسى فرگشتى یارى بجوید و به بى خدایى و الحاد برسد و در نقطه مقابل، آلیستر مک گراث، با تصنیف کتاب «پندار داوکینز» تلاش دارد به نقدى منصفانه از این کتاب بپردازد و به مخاطبان نشان دهد که علوم تجربى و به طور خاص، نظریه فرگشت با خداباورى در تنافى نیستند. نکته درخور توجه اینکه هر دو نفر در فضاى دانشگاه آکسفورد تنفس کرده و هر دو تجربه الحاد را از سر گذرانده اند؛ با این تفاوت که اولى هنوز با پافشارى بر الحاد خود، مشهورترین و پرارجاع ترین ملحد جهان شده، ولى دومى با وجود تخصص در علوم تجربى، از الحاد دست شسته و به مدافعى سرسخت براى خداباورى بدل گشته است.
ارزیابی دیدگاههای الحادی داوکینز در کتاب «پندار خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریچارد داوکینز در پندار خدا، به تفصیل، به نفی خدایی که ناظم منظومه های طبیعی است پرداخته است. البته او در این کتاب، به اجمال، به نفی خدایی که اجابت کنندهٔ دعا، معجزه گر و همه توان در عینِ همه دانی نیز پرداخته است. بحث داوکینز در نفی خدای ناظم دارای سه مفهوم اصلی است: انتخاب طبیعی، پیچیدگی و احتمالِ ناچیز. او به هنگام قرار دادنِ «انتخاب طبیعی» به جای خدای ناظم، به جای نقد علمی این نظریهٔ پرطرفدار که از انتخاب طبیعی به عنوانِ طریقِ الهیِ خلقت یاد می کند، صرفاً با تمسخر از کنار این نظریه می گذرد. و در بحث از «پیچیدگیِ» خدای ناظم، دچار مغالطهٔ اشتراک لفظی می شود. همچنین او در بحث از پذیرفتنی یا قابل انکار دانستنِ آنچه واقعیتِ آن «احتمال ناچیزی» دارد نیز در کتاب خود به تناقض گویی می افتد. در این مقاله علاوه بر مطالب فوق، نشان داده خواهد شد که مهم ترین استدلال های داوکینز از مدت ها قبل از طرح آنها توسط او، در کتب اهل کلام، پاسخ های درخور تأملی یافته اند. اما داوکینز بدون انتقاد از آن پاسخ ها، در حقیقت بدون این که خود متوجه باشد، بحث خود در وجود خدا را ناتمام رها کرده است. در ضمن در مقاله حاضر قرائنی حاکی از جانبدارانه بودن پژوهش داوکینز در پندار خدا ارائه خواهد شد.
کاستی های مبادی تصوری استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز در حوزه ی الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز از دانشمندان خداناباور معاصر هستند که با مشی تجربی یکی در حیطه فیزیک، و دیگری در حیطه زیست شناسی به مباحث الاهیات ورود نموده اند که این ورود به الحاد و خداناباوری ختم شده است. مهمترین عاملی که موجب چنین نتیجه ای در مشی علمی این دو شخصیت شده تصورات نادرست از موضوع و مفاهیم فلسفی است. تحقیق پیش رو با استخراج این مبانی به روش کتابخانه ای از لابلای آثار این دو شخصیت، آنها را به بوته نقد گذاشته است. تصور نادرست از فلسفه و قلمرو آن، و نیز درک نادرست از مفاهیم فلسفی چون درک نادرست از مجردات، تصور غلط از واجب الوجود و اوصاف آن، تشخیص نادرست نسبت به ملاک نیازمندی به واجب، و همچنین درک نادرست از مفاهیم «علیّت»، «زمان»، و «عدم»را می توان به عنوان مصادیقی از این فهم نادرست برشمرد.
بررسی تبیین تکاملی الحاد مدرن از دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه تکامل از زمان طرح آن توسط چارلز رابرت داروین زمینه مساعدی را برای اندیشه های الحادی فراهم کرده و بسیاری از ملحدان، از آن برای دفاع از الحاد با پشتوانه علمی بهره جسته اند. ازجمله استفاده های ضِددینی از این نظریه، نفی انسان شناسی دینی با توسل به تبیین های تکاملی انسان و ویژگی های او بوده است. یکی از ویژگی های انسان که برای آن تبیین تکاملی و الحادی ارائه شده، دین داری است. ما در این مقاله، از باب نمونه، به بررسی یکی از جدیدترین و قوی ترین تبیین های تکاملی و الحادی از دین که به برجسته ترین چهره الحاد مدرن، ریچارد کلینتون داوکینز تعلق دارد خواهیم پرداخت و روشن خواهیم کرد که این تبیین از قوت کافی و شأن علمی برخوردار نیست و نمی تواند نگاه دینی به مقوله دین را به چالش بکشد. این داوری، اگر درباره جدیدترین و قوی ترین این تبیین ها صادق باشد، در مورد تبیین های دیگر نیز صادق است.
ارزیابی نقدهای کتاب «پندار خدا» نوشته ریچارد داوکینر، بر برهان وجودی آنسلم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الحاد طبیعی بر دو مسئله «مفهوم خدا» و «حوزه تبیینی علم و دین» بنا شده است؛ مفهومِ خداوند در لسان الحاد جدید غیر از مفهومِ مطرح شده در ادیان ابراهیمی بالاخص اسلام میباشد. و نیز حوزه تبیینی علم و دین دو حوزه متفاوت از هم بوده و از این جهت باهم تفاوت ماهوی دارند. ریچارد داوکینز معتقد است که برهان وجودی جز بازی با کلمات چیزی نبوده و نیز توسط کانت مردود شده است. این نوشتار درصدد توضیح و نقد عبارت داوکینز در کتاب پندار خدا بوده و میکوشد سه موضوع، نقدی که داوکینز به برهان هستی شناختی آنسلم وارد میسازد به هیچ عنوان صادق نبوده و در عین حال نگرشیست سطحی مآبانه که در این نوشتار موجز به نقد آن پرداخت شده است.
منشأ خداباوری انسان از منظر آیت الله مصباح یزدی و ریچارد داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۳۱۰
9 - 19
حوزه های تخصصی:
منشأ خداباوری در انسان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان ادیان الهی، علوم تجربی و فلسفی بوده است؛ از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی و عمده اندیشمندان مسلمان، خداباوری در انسان، امری فطری است که منشأ آن نحوه آفرینش انسان است. به باور داوکینز پیدایش انسان در زمین، بی نیاز از خدای آفریننده است؛ وی اعتقاد به خدای آفریننده را توهمی ویروس گونه می داند که در اذهان بشری در واحدی به نام مم جایگزین نظریات علمی شده و به مرور زمان توسعه یافته است؛ مستند اصلی وی در این دیدگاه، نظریه تکامل است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به مقایسه و ارزیابی دیدگاه های آیت الله مصباح یزدی و ریچارد داوکینز درباره منشأ خداباوری در انسان می پردازد. طبق این پژوهش نظریه داوکینز به خلاف دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در زمینه منشأ خداباوری در انسان در مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی دچار خلل های جدی است.
بررسی کارکرد اخلاقی دین با تکیه بر دیدگاه ریچارد داوکینز و آلیستر مک گراث(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
73 - 94
حوزه های تخصصی:
ریچارد داوکینز- زیست شناس تکاملی - به عنوان بزرگ ترین مبلّغِ الحاد جدید با بنا نهادن اخلاق بر بنیانی تکاملی و طرح انگاره «زایتگایست اخلاقی» در صدد برآمده تا کارکردهای اخلاقی دین را نفی و انکار کند. در سوی مقابل، آلیستر مک گراث - زیست شناس و الهیدان معاصر مسیحی و یکی از منتقدین جدیِ الحاد جدید - ضمن دفاع از کارکردهای اخلاقی دین، رویکرد و مواضع خداناباورانه داوکینز را مورد نقد قرار داده و از کارکردهای اخلاقی دین دفاع کرده است. مک گراث، رویکرد داوکینز در زمینه تکامل فرهنگی و اخلاقی را دنباله و ادامه، طرح و ادعای ادوارد ویلسون - زیست جامعه شناس هارواردی - دانسته و ضمن نقد و ناموجه دانستن ادله او، تقلیل گرایی، عدم توجه به عنصر قصد مندی انسان و همچنین عدم ارائه دلیل متقن و علمی را از مهمترین اشکالات نظریه و رویکرد داوکینز دانسته است. در این پژوهش، با هدف تبیین و ترسیم تمایز و تقابل دیدگاه ها و مبانی این دو اندیشمند معاصر، پس از اشاره به منشا و مبانی نظریه داوکینز و طرح نقدهای مک گراث بر انگاره های داوکینز، به بررسی و نقد رویکرد و نوع مواجهه این دو فیلسوف - به روش فلسفی و تحلیلی - پرداخته شده است. شایان توجه است که اشکالات مک گراث، در مجموع، مفید و اثر بخش اند، اما در برخی موارد، تبیین کافی و جامعی از سوی او صورت نپذیرفته است.