فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۸۰٬۵۴۳ مورد.
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
185 - 217
حوزههای تخصصی:
کودکان و دانش آموزان هر جامعه ای، پایه و اساس آن جامعه بوده و به همین خاطر، تربیت این آینده سازان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از راه هایی که دشمنان برای تسلط برآحاد جامعه به ویژه دانش آموزان در پیش گرفته اند ایجاد جنگ های شناختی می باشد. آن ها سعی می کنند با به دست آوردن قلوب و اذهان آن ها، مانع تصمیم گیری های درست آن ها شوند. هدف از پژوهش حاضر، پیامدهای این مسئله و راهبردهای مقابله با آن می باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی بوده است. نحوه انجام پژوهش کیفی بوده و یافته های تحقیق حاکی از این است که جنگ شناختی با تغییر در نوع تفکر، هراس آفرینی و ایجاد یاس و ناامیدی در اذهان دانش آموزان باعث تغییر در هویت شدن آنان شده و با مشغول کردن در فضای مجازی، افت شدید تحصیلی را سبب می شوند. در این راستا، مقام معظم رهبری با تدوین بیانیه گام دوم انقلاب راهبردهایی را برای مقابله با پیامدهای جنگ شناختی بیان فرموده اند. افزایش بینش و بصیرت در دانش آموزان، تقویت سواد رسانه ای آنان، تعمیق معنویت و بارورسازی ایمان و نیز ترویج سبک زندگی اسلامی و اقناع سازی آن ها از مهم ترین راهکارهای اشاره شده در این بیانیه می باشد.
نوشتگان 12
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
311 - 318
حوزههای تخصصی:
در بخش نخست شماره 12 «نوشتگان»، لغت نادر «شاوشا» در یکی از فرهنگ های کهن عربی فارسی توضیح داده و توجیه شده است. سپس به نکته هایی در تکمیل بازمانده های ضمیر/ صفت اشاره im در ایرانی نو اشاره شده و نیز معنای لغت و بیتی فهلوی روشن شده است. بخش پایانی کوششی است برای یافتن شواهدی از فعل «پاختن» در متون قدیم.
تحلیل و مقایسه سبک نوشتاری اشعار حافظ شیرازی با آیات متشابه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ، تخلص بزرگ ترین شاعر زبان و ادبیات فارسی می باشد؛ چرا که میان اشعار او و قرآن کریم پیوند ژرف و ناگسستنی وجود دارد. او حافظ قرآن بوده و تأثیر قرآن کریم بر اشعار او از زوایای مختلفی قابل بررسی است. اشعار نغز و دلکش او بسیار پررنگ و پرمایه است. وی در سبک معنایی اشعارش از کلام الهی به صورت تأویل بردار، ایهام آور و ... بهره مند گردیده است. در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، تلاش بر این است تا سبک معنایی این شاعر با آیات متشابه قرآنی بررسی گردد.. هدف و مبنای کار در این پژوهش کشف و شناسایی تأثیرپذیری حافظ در نمونه ابیات ارائه شده از قرآن کریم می باشد. ماحصل این پژوهش آن شد که حافظ در شعر خود به طور گسترده و سرشاری از قرآن کریم بهره برده و در سبک معنایی او مضمون ابیات با آیات قرآنی مورد اشاره تناسب و همخوانی دارد.
معناشناسی حوزه معنایی واژه «حَرَفَ» در هندسه معرفتی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی از معانی واژه هاوجملات، درون نظام زبان بحث می کند و در کاربست قرآن، به واکاوی معنا در بافت مصحف شریف، می پردازد. از آن جهت که فهم دقیق واژگان با تفسیر و فهم متن ارتباطی تأثیرگذار دارد، مداقه در واژگان ضرورت می یابد. دراین مقاله باروش توصیفی_تحلیلی به معناشناسی واژه ی حرف در قرآن کریم پرداخته شده است. بدین صورت که با نظر به مسئله ی سیاقمندی آیات قرآن با یکدیگر، به تحلیل حوزه ی معنایی حرف و مفاهیم مرتبط با آن در آیات مختلف پرداخته ایم. که این کار با محوریت شش آیه ی حرف در قرآن و سیاق های متصل و منفصل این آیات، صورت پذیرفت. دستاورد تحقیق حاضر عبارتست از: واژه ی حرف در دستگاه قرآن، به معنای تغییر، تبدیل،تأویل، عدول، کناره گیری و نفاق می باشد؛ و با حفظ ارتباط با معنای لغوی خود، از معنای مثبت و مرتبط با مکان، به معنای منفی تغییر یافته است و به عنوان صفت و ویژگی برای انسان های کافر بکاربرده شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، حوزه های معنایی،
A New Perspective on the Meaning of the Phrase "Mā Taqaddama wa mā Taʼakhkhara" in the Second Verse of Surah al-Fatḥ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Translating the Quran is an extraordinarily sensitive and challenging task due to its miraculous eloquence, its position within religious texts, and its deep connection to the beliefs of Muslims. Furthermore, the complexity of certain verses and the inconsistency between their superficial translations and the definitive principles of Islam add further difficulty to this process. The second verse of Surah al-Fatḥ is one of these verses, which, due to its connection to the impeccability of the Prophet (PBUH) and the consensus of Muslims on this matter, requires greater attention and examination. The phrase "Mā Taqaddama wa mā Taʼakhkhara" in this verse has traditionally been translated by most Quran translators as referring to the past and the future, suggesting that Allah forgives the Prophet's past and future sins. While the forgiveness of past sins is understandable and reasonable, the forgiveness of future sins appears unacceptable. This study aims to resolve this issue by exploring an accurate and precise translation of this phrase through the theories of commentators and hadiths, employing a descriptive-analytical method.
تحلیل انتقادی شروط متنی احادیث صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صحیح بخاری، به عنوان، مهم ترین کتاب حدیثی نزد اهل سنت، بعد از قرآن کریم، بار ها از جوانب گوناگون مورد نقد و بررسی حدیث پژوهان فریقین قرار گرفته است. در این میان، محدثانی به شرح و توضیح احادیث کتاب پرداخته اند و برخی به نقد و تضعیف تعدادی از احادیث کتاب مبادرت نموده اند. گروه ناقد، غالبا نظر به شروط سندی بخاری داشته اند و به ندرت به شروط متنی بخاری پرداخته اند ولی هیچکدام بر اساس ملاک های مستنبط از قرائنی که خود بخاری در نقد متن احادیث در سایر آثارش، مطرح کرده به نقد متن احادیث بخاری نپرداخته اند. شروط متنی احادیث صحیح بخاری را با توجه به قرائن موجود در سایر آثار وی، می توان به دست آورد. مهمترین شروط بخاری با استفاده از التزامات او از اثناء سایر آثارش مانند التاریخ الکبیر، الضعفاءالصغیر و التاریخ الصغیر، عبارتند از: معارض نبودن حدیث با گزارش های مسلم تاریخی، مخالف نبودن با حس و تجربه، عدم تعارض با سنت قطعی پیامبر(صلی الله علیه و آله) یا احادیث مشهور، عدم مخالفت با آیات قرآن کریم و پرهیز از احادیث موضوع. وجود برخی روایات در صحیح بخاری، بر خلاف شروط مستنیط بخاری از سایر آثارش، دلیل موجه و قانع کننده ای بر رد آن روایات است. بنابر این، صحت متنی تعدادی از احادیث صحیح بخاری، در محدوده شروط قید شده، به دلیل عدم التزام وی به چنین ملاک هایی قابل نقد است.
بررسی مبانی فلسفی آموزه های تربیتی وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۷
213 - 239
حوزههای تخصصی:
وصیت نامه شهدا بدلیل معرفت باطنی آن ها مبتنی بر مبانی فلسفی عمیقی است. هدف این مقاله کشف مبانی فلسفی آموزه های تربیتی مندرج در وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی جهت ارائه راهکارهای تربیتی است. پژوهش حاضر بنیادی و روش مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. بیان مبانی فلسفی آموزه های تربیتی و سیره عملی شهید سلیمانی در کشف اصول تربیتی شاخص و مقابله با تغییرات فرهنگی و شناختی موجود در جامعه ضرورت دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد در وصیت نامه شهید سلیمانی به لحاظ هستی شناسی، خداوند مبدأ هستی، یگانه رب موجودات و صرفا وجود او مستقل است و انسان هم چون سایر موجودات، عین فقر و نیاز مطلق به خداوند است. انسان با توجه به فطرت خداجو و اراده خویش و با عنایت به نعمت های الهی، قادر به کسب کرامتی است که با آن می تواند مصداقی از اسوه های الهی در مسیر تعالی و رشد سایر انسان ها قرار گیرد. مسأله معرفت یقینی شهید، نقش امید، و عوامل معرفت بخشی چون گریه بر اهل بیت پیامبر(ص) از مهم ترین مبانی معرفت شناختی آموزه های تربیتی وصیت نامه اوست. توجه ایشان به مسأله حیات طیبه و ارزش های اخلاقی ازجمله مبانی ارزش شناختی تربیت در وصیت نامه ایشان است.
طراحی الگوی اخلاق حرفه ای حسابداری با تأکید بر اندیشه فیلسوفان منتخب مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای در حسابداری یکی از پایه های اصلی شفافیت مالی، اعتماد اجتماعی و پیشگیری از فساد به شمار می آید. با توجه به چالش هایی همچون تضاد منافع، تحریف اطلاعات، نیاز به الگویی جامع در این حوزه بیش از پیش احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی نوین از اخلاق حرفه ای در حسابداری، به بازخوانی دیدگاه های سه فیلسوف برجسته اسلامی (خواجه نصیرالدین طوسی، علامه طباطبایی و شهید مطهری) پرداخته است. با استفاده از روش تحلیل محتوا و پس از بررسی ۱,۴۱۳ مقاله در سه حوزه فلسفه و کلام، علوم تربیتی و اخلاق، در نهایت، ۵۶ مقاله مرتبط برای استخراج مبانی نظری انتخاب شد. یافته ها نشان می دهد الگوی پیشنهادی صرفاً به بعد فنی حسابداری محدود نبوده و بر اصولی چون صداقت، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری و امانت داری تأکید دارد. این الگو حسابداری را فراتر از یک فعالیت حرفه ای، به مثابه تعهدی انسانی، اجتماعی و اخلاقی معرفی می کند که می تواند با تقویت اعتماد عمومی، ارتقای شفافیت سازمانی و پیشگیری از فساد، بنیانی پایدار برای نظام های مالی سالم در جوامع فراهم آورد.
مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در قرآن و دلالت های تربیتی آن با تأکید بر سواد زیبایی شناختی دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
117 - 144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی زیبایی شناختی حیات طیبه در قرآن و استخراج دلالت های تربیتی آن (اهداف و اصول) با تأکید بر سوادِ زیبایی شناختیِ دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از منظر هدف، بنیادی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی - تحلیلی است و جامعه مورد مطالعه، شامل همه اسناد و منابع موجود و معتبر قرآنی، اسلامی، تربیتی، علمی و فلسفی و نمونه مورد مطالعه شامل آیات وابسته به زیبایی شناختی حیات طیبه و سواد زیبایی شناختی، کتب و مقالات مرتبط با موضوع پژوهش بود. از روش اسنادی و فیش برداری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، همچنین از شیوه های «تحلیل مفهومی» و «روش استنتاج پیش رونده» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که عمده ترین مبانی مستخرج از زیبایی شناسی حیات طیبه در قرآن عبارتند از: الله، منشأ زیبایی، انسان رونوشتی از زیبایی مطلق، گستردگی، جامعیت و تنوع زیبایی شناختی در قرآن، زیبایی دوستی امری فطری در انسان و بر اساس مبانی مذکور، هدف غایی، رسیدن به حیات طیّبه است و با توجه به نتایج پژوهش، مهم ترین اهداف واسطه ای برای یافتن حیات طیبه عبارتند از: تعمیق شناخت نسبت به زیبایی مطلق، پرورش درک زیبایی شناختی، آشنایی با تنوع مفهوم زیبایی، تربیت ذوق هنری متعالی و مهم ترین اصول تربیتی عبارتند از: تربیتِ حسّ زیبایی شناختی، تربیت براساس فطرت، اُنس با قرآن، ایجاد محیط آموزشی زیبا، تعادل، پرورش حس کنجکاوی و خلاقیت، توجه به زیبایی در طبیعت؛ فلذا با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که با مهیا کردن زمینه برای سوق دادن دانشجومعلمان جهت درک نقش اسماءالحسنی در زندگی و با کاربرد اهداف و اصول مستخرج از مبانی، می توان به تربیتی جامع و متعادل برای دانشجومعلمان و به تبع آن به پرورش و ارتقای بهتر سواد زیبایی شناختی جامعه به ویژه دانش آموزان دست یافت .
عرفان کاربردی به مثابه دانشی جدید در مجموعه عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
71 - 92
حوزههای تخصصی:
عرفان نظری و عملی از دانش های اسلامی هستند که در سپهر مطالعات دینی از جایگاه ویژه ای برخوردارند اما تاکنون آنچنان که باید، مورد توجه قاطبه اندیشمندان علوم انسانی در عرصه های مختلف زندگانی، قرارنگرفته اند. نتیجه این بی توجهی محرومیت انسان ها از ظرفیت های نگرشی، گرایشی و عملی عرفان اسلامی است. به همین جهت، در این پژوهش برای نخستین بار، ایده «عرفان کاربردی» به مثابه دانشی جدید، جهت بررسی آثار و پیوست های عرفان نظری و علم عرفان عملی در مسائل انسانی طرح، و با روشی تحلیلی پس از تبیین ضرورت، موضوع، غایت و روش آن، بدین صورت تعریف شده است: «تبیین مجموعه دانشی عرفان اسلامی (نظری و عملی) در ساحات گوناگون زندگی فردی و اجتماعی در دو سطح جوانحی و جوارحی با پردازش شرایط و اقتضایات محیط های گوناگون انسان معاصر و تمرکز بر بررسی موارد عینی و جزئی و ارائه اصول و قواعد خاص تر». سپس پیرامون جایگاه عرفان کاربردی و آثار و نتایج آن سخن رفته است. کلیدواژه ها: عرفان، عرفان نظری، عرفان عملی، علم، عرفان کاربردی.
تبیین تفاوت منزلت انسانی زن و جایگاه و حقوق اجتماعی وی در تفسیر عرفانی- فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
263 - 286
حوزههای تخصصی:
جنبش زنان در دوره معاصر از مرزهای غربی آن فراتر رفته و تمامی جوامع را تحت تأثیر قرارداده است. متفکران و اندیشمندان اسلامی مواجهه های متفاوت و گاهی متعارض در برابر آن داشته اند. برخی از نواندیشان با اصل قراردادن دستاوردهای فمینیسم، کوشیدند تا تفسیری تقلیل گرایانه از دین به دست داده و مطابق با دیدگاه های فمینیسم، فهمی از دین درباره زن به دست دهند. برخی دیگر با اصل قراردادن شریعت، به مخالفت با جریان جنبش زنان دست زده و بنیان های آن را در ناسازگاری با دین مورد فهم قراردادند. راه سومی در میان متفکرانی چون طباطبایی، مطهری و جوادی آملی با بهره بردن از میراث عرفان اسلامی ظهورکرد که در آن ضمن اعتنا به مقام و ارزش انسانی زن، تفسیری بدیع از تمایز ساحت انسانی و اجتماعی زن ارائه داده و کوشیدند تا معضل ناسازگاری دین و مسئله زن را پاسخ دهند. حسب آموزه های دینی، زن بر اساس رویکرد تفسیری طباطبایی از ارزش انسانی برابری با مرد برخوردار بوده و بلکه در منظری بنیادین که بازتابی از دستاوردهای تفسیر عرفانی است زن هم واجد حیث فاعلیتی است و هم دارای ساحت پذیرندگی است در حالی که مرد تنها وجه فاعلیت دارد. طباطبایی حیث انسانی را ذاتی و اصل قرارداده و وجه اجتماعی را امری ثانوی و بالعرض دانسته است. در این مقاله درصدد هستیم تا اولاً شالوده دیدگاه طباطبایی درباره زن را بازخوانی کرده، سپس تفسیر وی از منزلت انسانی زن بر مبنای بنیان های دینی- فلسفی را تبیین کرده و سرانجام دستاوردهای تمایز دو ساحت انسانی و اجتماعی زن برای پاسخ به ناسازگاری را مورد بررسی قراردهیم. کلیدواژه ها: زن، ارزش انسانی، حقوق اجتماعی، روش تفسیری، علامه طباطبایی
نقد و بررسی جایگاه اولیای الهی و انسان کامل در اندیشه ابن تیمیه با تاکید بر آراء قرآنی آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
78-100
حوزههای تخصصی:
با بررسی آثار ابن تیمیه که در جایگاه پدر فکری سلفیان قرار دارد در می یابیم که وی در معرفت شناسی ، ظاهر گرا و درهستی شناسی ، حس گرا بوده است. ایشان به منظور حفظ توحید عبادی، خلافت الهی انسان را نمی پذیرد و منظور از خلافت انسان که در قرآن به آن اشاره شده را خلافت حضرت آدم(ع) از دیگر انسان ها می داند اما از سوی دیگر با توجه به صراحت آیات قرآن مجبور به پذیرش وجود اولیای الهی است اما در این راستا تاکید می کند که بحث ولایت تنها در معنای دوستی قابل طرح بوده و ویژگی خاصی را برای ایشان نمی پذیرد و مساله ولایت به معنای سرپرستی را به عنوان مظاهر کفر و ارتداد معرفی می نماید، در مقابل آیت الله جوادی با استناد به قرآن ضمن پذیرش مساله خلافت الهی انسان با تاکید بر صفاتی چون ولایت تکوینی ، عصمت و علم برای امام، مساله ولایت در معنای سرپرستی را به عنوان حقیقتی در جهان هستی معرفی نموده اند.قابل ذکر است که این تحقیق با روش کتایخانه ای و رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است .
سیاست جنایی ایران و آمریکا در حمایت از آسیب معنوی بزه دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
225 - 236
حوزههای تخصصی:
آسیب معنوی، مجموعه صدماتی است که به روحیه شخص وارد می شود و سبب هتک حیثیت فردی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی بزه دیده می شود. از نظر مصداقی، آسیب معنوی در حقوق ایران متوجه حیثیت و شرافت شخص می گردد و بارزترین مصداق آن ماده 14 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 است و در حقوق آمریکا، آسیب معنوی باعث نقض حریم خصوصی شخص بزه دیده می شود. عدم تعریف دقیقی از آسیب معنوی سبب سردرگمی در جبران آسیب معنوی شده است. سیاست جنایی برای حمایت از آسیب معنوی باعث می شود که اعتماد به دستگاه قضایی افزایش یابد، زمینه بزهکاری ثانویه از بین می رود و گرایش به انتقام شخصی کاهش می یابد. هدف از این پژوهش مطالعه تطبیقی سیاست تقنینی حقوق ایران و آمریکا در حمایت از آسیب معنوی بزه دیده است. روش انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است که با نگاهی تطبیقی به موضع فقها، حقوق ایران و آمریکا می پردازد. یافته ها حاکی از این است که آسیب معنوی در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، آیین دادرسی کیفری مورد اهمیت قرار گرفته است. حمایت و جبران خسارت از آسیب معنوی برای بزه دیده شامل ضرر و زیان های مادی و معنوی ناشی از جرم است. در حقوق آمریکا برای حمایت از بزه دیده روش عذرخواهی و غرامت در نظر گرفته شده است که به معنای پذیرش مسؤولیت فرد مقصر می باشد، درنتیجه آسیب معنوی از نظر حقوق ایران و آمریکا پذیرش شده است و در حقوق این دو کشور جبران مالی و غیرمالی راهکار ترمیم آسیب معنوی است.
عرف حکمی و اثر آن در تحدید اراده با تأکید بر حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف ممکن است درکنار تببین و رفع ابهام از موضوعات، در ساحت حکمی، منشأ الزام و تعهد باشد. دایره تعهدات، درجه و شرایط الزام آوریِ عرف، و نسبت آن با معروف و متعارف و نیز موقعیت نهادیِ آن در فرض تعارض با مقررات، از پرسش های مهم در ساحت عرف حکمی (قاعده ساز) است. به رغم گستره چشمگیر کاربست عرف حکمی، به دلیل نبودِ منابع مطالعاتیِ کافی، ابهام های فراوانی پیشِ روی آن قرار دارد و درپرتو تحلیل محتوای مضامین عرف، تعیین مرزبندی بین اقسام عرف و توجه به سلسله مراتب قواعد (روش پردازش) معلوم می شود درکنار معیار شناخته بودن (رکن مادّی) و پویایی و انعطافی که دارد، در الزام های مربوط به رفتارها، بناها و دستورهای رایج و مرسوم، لازم است پسند عقلایی و عدم ردع و منع قانونی و شرعی در آن لحاظ شود؛ از این روی، مُفاد عرف حکمی، اگر ازنوع تخییری باشد، بر قوانین تکمیلی تقدم دارد و رتبه آن بعداز قواعد امری و قرارداد است. چنین عرفی اعراض پذیر و توافق برخلاف آن ممکن است و اگر عرف حکمیِ آمره باشد، بر قراردادها و اراده های اشخاص، مقدّم خواهد بود. این عرف، اعراض پذیر نیست و توافق برخلاف آن، غیرممکن است. درصورت تعارض عرف تخییری یا امری با قوانین امری و احکام شرعی، مورد از مصادیق عرف تخطئه شده و مردود به شمار می آید؛ البته عرف موضوعی هم اگر به موجب قانون در امور معیّن، حاکم قرارداد داده شود، رسیدگی به آن نیز مثل عرف حکمی در صلاحیت نظارتیِ دیوان عالی کشور خواهد بود.
انسان آرمانی در نگاه اندیشمندان چین باستان با تاکید بر واژه «جون زِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به مانند همه مکاتب فلسفی و البته ادیان، ویژگی های انسان آرمانی در دو مکتب بزرگ فلسفی چین یعنی "رو" و"دائوئیزم" به تفصیل بیان شده است. گرچه در آثار بزرگان مکاتب فکری چین – و نه نزد عوام - تقریبا هیچ گاه باور به وجود انسان کامل وجود نداشته، با این حال آموزه های زیادی برای خودسازی و تلاش برای رسیدن به جایگاه انسان آرمانی وجود داشته است. حکیم کنفسیوس با برشمردن ویژگی های "جون زِ" او را در قالب الگویی پیش روی جامعه نهاده و ویژگی های اخلاقی او را برشمرده و مخاطب را به سمت کسب فضایل اخلاقی سوق می دهد. گرچه این واژه پیش از این برای خطاب طبقه اشراف استفاده می شد، اما چنین می نماید که در پی تکرار پیاپی در سخنان کنفسیوس واژه جون زِ در قامت انسان آرمانی یا واژه ای برابر با انسان آرمانی ظاهر شد. پس از او و به پیروی از او به عنوان معلم اول در اندیشه چین قدیم، دیگر اندیشمندان چینی نیز به هنگام بازگویی نکات اخلاقی و ویژگی های انسان آرمانی، از همین واژه بهره جسته، آن را انسان آرمانی قرار داده و ویژگی های مورد نظر خود را بازشمردند. با این حال بوده اند اندیشمندانی که با به کارگیری واژگان، اسامی یا اصطلاحات دیگر، نمایی از شخصیت و ویژگی های انسان آرمانی یا کامل را بیان کرده و الگویی را به جامعه معرفی نموده اند که در این پژوهش به آنها نیز اشاره خواهیم کرد. نوشتار پیش روی تنها با بهره گیری از منابع چینی گردآمده و تلاش شده تا بی واسطه زبان های دیگر و منابع ترجمه شده، فهمی درست از نگاه اندیشمندان چین قبل از میلاد به انسان کامل یا انسان آرمانی به دست آید و با توجه به نگاه و جهانبینی ادیان شرقی به انسان، از میان سخنان این اندیشمندان، ویژگی های مهم و برجسته انسان آرمانی بازشمرده شود که البته از این منظر این پژوهش در نوع خود نخستین است.
واکاوی مبانی هستی شناختی حقوق زن در قرآن و روایات
حوزههای تخصصی:
فمینیسم که می توان آن را نه فقط یک جریان اجتماعی بلکه یک جریان فکری است که زمینه بروز پرسشهای زیادی درباره مسائل مربوط به زنان شده است. عدم توجه به مبانی فلسفی حقوق و تکالیف زن در اسلام؛ سبب همراهی با این جریان خواهد شد و در نتیجه پیام دین در این حوزه دچار تحریف خواهد گشت. باور به وجود خدا، نظام احسن، معاد، هدف از آفرینش انسان و... برخی از مبانی فلسفی هستی شناختی حقوق و تکالیف زن را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر بر آن است که این مبانی را برپایه عقل به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ در نظام هستی یک موجود به نام، خدا وجود دارد و سایر پدیده ها همگی از او نشأت گرفته اند. از آنجا که آفرینش جهان و انسان، هدفمند و بر مبنای حکمت الهی است، اقتضا می کندکه دستورات پروردگار بر اساس واقعیات جهان هستی و واقعیت انسان، و نیز مصالح و مفاسد نفس الامری در جهت رسیدن به کمال مطلوب او باشد. از سوی دیگر یکی از مؤلفه های توحید باوری، غایت اندیشی و فرجام باوری است، که این عقیده را تقویت می نماید که خلقت عالم و به تبع موجودات عالم به ویژه انسانها، منزلگاه مشخصی دارند که در رسیدن به سوی این غایت، نیازمند تشریع قوانین و ایجاد یک نظام حقوقی مطلوب می باشند تا سرانجام به سعادت حقیقی نائل آیند.
تبیین و ارزیابی مبنای کارن بائر در مورد «تأثیر بافت فکری و شرایط اجتماعی بر تفسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات «زن و جنسیت» در دهه های اخیر توجه پژوهشگران معاصر را به خود جلب کرده است. در این میان برخی از اندیشمندان حوزه مطالعات اسلامی میان مطالعات جنسیت و جایگاه زن در قرآن، پیوند ایجاد کرده و در تحلیل های خود به تفاسیر مفسران بر آیات مربوط به زنان رجوع کرده اند. کارن بائر در کتاب سلسله مراتب جنسیتی در قرآن: تفاسیر کهن، پاسخ های نو به بررسی آرای عالمان مسلمان بر تفسیر آیات ناظر به «سلسله مراتب جنسیتی» پرداخته است. از میان مبانی مختلفی که بائر در پژوهش خود اتخاذ کرده، «تأثیر بافت فکری و شرایط اجتماعی بر تفسیر» مهم ترین دیدگاه او محسوب می شود که مبنای نظری او را شکل داده است. بائر پرداختن به دغدغه های اجتماعی را در نتیجه تغییر بافت فکری عالمان مدرن و مبنای مشترک آنان می داند که به مرورزمان باعث تغییر روش نگارش تفاسیر شده است. از میان عالمان مدرن، محافظه کاران با پای بندی به تفاسیر پیشین، توجیهات علمی و عقلی را در دفاع از آن ها می آورند، در مقابل، تجدیدنظرطلبان در پی آن هستند که تفاسیری متناسب با نیازهای عصری ارائه دهند، از همین رو، ضمن دخالت دادن معرفت های پیشینی خود و به کارگیری «هرمنوتیک تفسیری»، به بازتفسیر آیات می پردازند. این در حالی است که باید به مجرای موجه و مجازِ پیش دانسته ها در تفسیر توجه داشت و از تحمیل پیش دانسته ها بر متن و تفسیر به رأی اجتناب کرد. علاوه براین، باید توجه داشت ارائه «تفسیر عصری» باید ضابطه مند و با هدف پاسخ به پرسش های عصر و زمانه باشد، در غیر این صورت به «عصری انگاری معرفت دینی» و «تکثرگرایی فهم ها» می انجامد که با هدف هدایتگری قرآن در تعارض است. در پژوهش حاضر، تأثیر بافت فکری و شرایط اجتماعی بر تفسیر در آیات ناظر به سلسله مراتب جنسیتی تبیین و نتایج مبتنی بر آن به روش توصیفی-تحلیلی ارزیابی می شود.
بررسی تجربه دینی و عرفانی از دیدگاه ابن عربی و مقایسه آن با وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
163 - 180
حوزههای تخصصی:
در طول حیات بشر از جوامع ابتدایی تاکنون ارتباط انسان ها با امور غیرمادّی به صورت های مختلف مطرح بوده است که به دلیل فطرت خداجویی بالذات انسان هاست و در دنیای معاصر با نام تجربه دینی و عرفانی از آن یادشده است. در تجربه عرفانی حواس بیرونی تجربه گر قطع می شود و به مشاهده وحدت آفرینی با طبیعت و عالم هستی که در بیرون نفس اوست دست می یابد و در تجربه دینی، موضوع تجربه خداوند و تجلیات اوست. این تجارب در طیف وسیعی تحت عنوان خواب، رویا، الهام، مکاشفات و ... و حتی وحی نامگذاری شده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی این تجارب در مقایسه با وحی «تجربه محض و خالص» می باشد. مُحی الدین ابن عربی، عارف مسلمان «قرن هفتم ه .ق» در آثارش خصوصاً فصوص الحکم که آن را از مُبشرات الهی«آگاهی بی واسطه از جانب حق» می داند، تجارب دینی و مقامات معنوی سالک را با اسامی مختلف و بسته به نحوه سلوک سالک معرفی می کند آنچنان که عارف مسلمان می تواند طبق آموزه های نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار (ملاک صحت تجارب) به دریافت های اصیل و بالاتر از عالم ماده (عالم خیال متصل «مقید» و منفصل«مطلق»، عالم ارواح، عالم اسماء و صفات) راه یابد. وی وحی «مختص انبیای الهی» را تجربه محض و بالاترین ارتباط معنوی می داند که در خیال منفصل و بعضاً در خیال متصل نبی رخ می دهد
تأثیر منشاء دین بر اسناد تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
113 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسناد تجاری وسیله پرداخت دین منشاء است که این دین خود ناشی از یک رابطه حقوقی پایه ایجاد شده است؛ البته صدور سند تجاری به معنی ایجاد دین جدید نمی باشد و از سوی دیگر صرف تسلیم سند تجاری به دارنده آن به معنی ایفاء دین منشا محسوب نمی گردد و قرارداد منشاء صدور سند تا زمان وصول وجه سند به اعتبار خود باقی می ماند. در نوشتار حاضر به بررسی رابطه دین منشاء با اسناد تجاری و اصول حاکم و استثنائات وارد بر آنها پرداخت شده و مباحث نظری و کاربردی در این حوزه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
مواد و روش ها : مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد پس از صدور و تسلیم سند تجاری قرارداد منشاء همچنان به اعتبار خود باقی است؛ لذا هنگام مراجعه دارنده سند تجاری به ید ماقبل خود، ایرادات معاملاتی مربوط به طرف مستقیم به طور متقابل، قابلیت استناد دارد اما نسبت به دارنده ثالث که دارای حسن نیت است، مسموع نمی باشد.
نتیجه: نتیجه اینکه در حقوق تجارت و رویه قضایی این موضوع مورد پذیرش قرار گرفته که در صورت گردش سند تجاری، تعهد ناشی از سند تجاری، از منشاء صدور دین آن جدا می گردد.
واکاوی هوش معنوی در داستان «خلیل کافر» جبران خلیل جبران بر پایه دیدگاه رابرت ایمونز
منبع:
نثرپژوهی عربی دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
34 - 47
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی به مهارت ها، توانایی ها و رفتارهای لازم برای توسعه و حفظ ارتباط با منشأ غایی همه موجودات، کامیابی در جستجوی اهداف زندگی و یافتن مسیر اخلاقی درست که به رستگاری ما در زندگی کمک می کنند، اشاره دارد. این هوش که مبتنی بر ارزش ها، باورها و عملکردهای انسان است، این توانمندی را به او می دهد که در شرایط گوناگون، رشد و تعالی را در واقعیت های زندگی جستجو کند. رابرت ایمونز (Emmons Robert) (زاده 1958) استاد دانشگاه کالیفرنیا و پژوهشگر روانشناسی شخصیت، روانشناسی عاطفه و روانشناسی دین در زمره نخستین کسانی قرار دارد که به کشف هوش معنوی دست یافته است. از آنجا که جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی (1883-1931) در برخی از آثار خود از آموزه های قرآن کریم و تصوف اسلامی بهره گرفته است، می توان منظومه فکری او را در آثارش مرتبط با هوش معنوی دانست. لذا کارکردها و مؤلفه های این هوش در داستان «خلیل کافر»، موضوع این پژوهشِ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که گرچه جبران خلیل جبران در داستان «خلیل کافر» مستقیماً به هوش معنوی اشاره نکرده است؛ اما از آنجا که رویکرد آثارش به ابعاد هوش معنوی اعم از بُعد عقیدتی و شناختی، بُعد احساسی و عاطفی و بُعد ارادی بسیار متمایل است؛ بنابراین، این فرضیه را که جبران به طور غیر ارادی در آثارش از تصاویر و مبانی این هوش بهره برده است، قوت می بخشد. با مطالعه داستان «خلیل کافر»، می توان دریافت که وی به طور ناخودآگاه از هوش معنوی در جهت رشد و تعالی انسان های فرودست جامعه و ارتباطشان با خداوند و دیگران بهره گرفته است.