مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تفسیر عصری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
نیاز به تفسیر ، ذاتی یا عرضی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیچ کتابی به اندازه کتب مقدس و آسمانی مورد شرح و تفسیر واقع نشده است در این میان قران کریم دارای جایگاهی بی بدلیل است اطلاعات کتاب شناسی نگارش بیش از سه هزار تفسیر را در طول تاریخ اسلام گزارش می کند تنوع واختلاف تفاسیر به خصوص در دورهه ای مختلف زمانی حکایت ازنیاز مستمر به تفسیر این کتبا اسمانی دارد با توجه به آن که قران کریم خود را مبین و بیان معرفی کرده است این پرسش مطرح میشود که با این وصف چه چیزهایی نیاز به تفسیر قرانی کریم را دامن می زند برخلاف برخی از اندیشمندان که نیاز به تفسیر قران را صرفا نیازی عرضی خوانده اند قران هم از نظر ذاتی و هم از نظر عرضی نیازمند تفسیر است نیاز ذاتی به تفسیر برخاسته از ویژگی های خود قران از حیث عدم تفصیل و تبیین جزئیات احکام وجود آیات مشابه دو وجوه بودن برخی از الفاظ ازنظرم عنا و ذوبطون بودن آیات است بیان بودن قران با هیچ یک از ویژگیهای قران که نیاز به تفسیر را دامن می زند منافاتی ندارد
«بررسی تحلیلی روایات تفسیر عصری اهل بیت ع»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر عصری یکی از مسائل بحث برانگیز در علوم قرآنی است که مخصوصا در قرون اخیر، معرکه آراء مختلف از طرف مسلمانان و مستشرقین شده است و نظریات مختلف و متضاد نیز در این مورد بیان شده و برخی نیز تا مرز انکار آن پیشرفته اند. این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوا و بررسی و پژوهش متن محور در روایات تفسیری اهل بیت ع، اثبات می کند که تاثیر علوم و شبهات و گروه ها و عقائد و مسائل رایج عصر یک مفسر، بر تفسیر قرآن ، امری ثابت و رائج و اصیل بوده است، و اگر چه عده ای به دلیل افراط در این نوع تفسیر، در دهه های اخیر آن را انکار کرده اند، ولی روایات متعدد از اهل بیت علیم السلام در منابع تفسیری و روایی نشان می دهد که ایشان در موضوعات مختلف فقهی، اعتقادی، تفسیری قرآنی، اخلاقی، سیاسی، و حتی ادبی به نوعی تفسیر عصری انجام داده اند، از رهگذر تحلیل این روایات، و اثبات عصری بودن شان، اصالت این نوع تفسیر روشن شد.
تحلیل عوامل شکوفایی تفسیر وجودی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار تفسیری بی شمار در موضوعات وجودگرایانه ازجمله انسان در متن زندگی، آزادی، انتخاب، تفرد، مسئولیت، اضطراب، معنای زندگی و... در دوره معاصر، نشان از تحول اساسی ایجاد شده در سبک تفسیرنویسی و شکل گیری گفتمان وجودگرایی در تفسیر و شرح متون دینی دارد. از طرف دیگر هر نظام و سیستم تفسیری از اجزای مختلفی تشکیل شده که بر یکدیگر تأثیرگذار و از هم تأثیرپذیرند. برای حصول شناخت کافی در حوزه روش ها و گرایش های تفسیرنویسی و تفسیرگویی، لازم است به نقش بخش ها و یا عوامل و جریانات مختلف توجه کرد. این امر به گونه ای است که تفسیرگویی را تابعی از تحولات علمی، فرهنگی، اجتماعی هر عصر در تمام عرصه ها قرار می-دهد. از این رو، این مقاله برآن است پس از معرفی مختصر چیستی جریان تفسیر وجودگرا، عوامل مؤثر را در به متن فراخوانده شدن رویکرد تفسیری وجودگرایی در شرح متون دینی، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. تحولات فکری- اجتماعی مختلفی در جهان اسلام و غرب مانند جریان مارکسیستی-سوسیالیستی، لیبرالیسم، پراگماتیسم، فردگرایی، اومانیسم و تحولات دانش های علوم انسانی چون ساختارگرایی، روانشناسی و عوامل فرهنگی و گسترش عرفان و جریان روشن فکری در ایران از جمله عوامل مؤثر در پیدایش و رونق این رویکرد تفسیری به شمار می روند. هر یک از این عوامل و جریانات در شکوفایی گرایش وجودگرایی در تفسیر متون دینی به میزان قابل توجهی اثرگذار بوده اند به گونه ای که برخی از آن ها به جهت هم راستایی و شباهت های خود با رویکرد وجودگرایی و برخی دیگر به جهت تقابل با آن به رونق این رویکرد تفسیری یاری رسانده اند.
تجلی قرآن در مبسوط استاد جعفری لنگرودی
منبع:
دانشنامه های حقوقی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
۲۰۲-۲۲۷
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل نحوه استناد و ارجاع استاد جعفری لنگرودی به آیات قرآن کریم در مجموعه پنج جلدی مبسوط در ترمینولوژی حقوق است. استاد جعفری لنگرودی در این مجموعه، تعداد ۱۵۱۶۵ مدخل را ذکر و تعریف کرده است. از این تعداد، در ۴۴۱ مدخل به آیه یا آیات مشخصی از سوره های قرآن کریم استناد کرده است. در مقاله حاضر، هر یک از مدخلهایی که استاد در تعریف و توضیح آنها به آیه یا آیاتی از قران کریم استناد کرده است، از چهار منظر مورد بررسی قرار می گیرند: ۱- وجه خلاقانه و نوآوری ایشان در تبیین و برداشت از مفاهیم قرآنی ۲- زمینه سازی پژوهشی و ایجاد پرسش برای پژوهش های بعدی ۳- توسعه علمی ۴- فراهم سازی زمینه اصلاح قوانین. اشارات ایشان به آیات قرآن در ذیل اصطلاحات مختلف به معنای قطع و جزم و یقین ایشان به قابل استناد بودن آیه در برداشت های حقوقی نیست. اما حداقل نشان از جرقه های ذهنی و ابتکار و خلاقیت و نوآوری هایی است که در ایجاد ربط معنایی میان اصطلاح قرآنی یا آیه قرآنی با مفاهیم حقوقی جدید است و می تواند زمینه پژوهش و تحلیل و مطالعه را فراهم کند و پرسش های فراوانی برای عرصه های پژوهشی ایجاد کند.
مختصات تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
283 - 308
حوزه های تخصصی:
تفسیر عصری از مهم ترین رویکردهای تفسیری است که خاستگاه آن، ارائه پیام های قرآن متناسب با مقتضیات زمان و نیازهای روز است. یکی از مسائلی که پرداختن به آن لازم و ضروری به نظر می رسد، بررسی مختصات آن در قالب های مختلف تفسیری است. بررسی مختصات تفسیر عصری در یک قالب خاص یا تفاسیر یک دوره زمانی مشخص، همچنان که می تواند در زمینه شناخت ماهیت این رویکرد مفید واقع شود، برای آگاهی از جایگاه، نقش و تأثیرگذاری این رویکرد در آن قالب تفسیری نیز مؤثر می باشد. علی رغم اهمیت پرداختن به این مسئله و جایگاه مهم این رویکرد در عرصه تفسیر به ویژه تفسیر معاصر، این مسئله تا کنون مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.از این منظر، در این پژوهش تلاش شده است با کنکاش در تفاسیر ترتیبی معاصر، این پرسش مورد بررسی قرار گیرد که: تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی معاصر از چه مختصاتی برخوردار است؟ بر اساس یافته های پژوهش که با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه منابع تفسیری معاصر انجام گرفته است، تفسیر عصری رویکردی است که در آن، مفسر می کوشد متناسب با نیازها، شرایط و مقتضیات زمانی عصر خود به تفسیر قرآن بپردازد، از این رو در دوره معاصر، انگیزه ها، دانش ها و تخصص مفسران، مقتضیات و نیازهای زمانی، تحولات و دگرگونی های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مسائل و جدال های فکری این دوره، سبب ظهور صبغه ای خاص از تفسیر عصری در تفاسیر ترتیبی شده است که از ویژگی ها و مختصاتی همچون: تأکید بر وحدت موضوعی آیات هر سوره، منظومه سازی آیات، توسعه مصداقی آیات، پاسخ گویی به مسائل و شبهات نوپدید و توجه به اقناع مخاطب برخوردار است.
گفتمان وجودگرایی در تفسیر قرآن و شرح روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث تفسیرشناسی در روزگار کنونی، شناخت ویژگی تفاسیر در اعصار مختلف است که با عناوینی همچون سبک، گرایش، مکتب و یا جریان تفسیری شناخته می شود. تفسیرپژوهان کنونی اذعان به تحول اساسی ایجادشده در سبک تفسیر نویسی قرآن و شرح روایات در قرن اخیر دارند و از آن با عنوان کلی «تفسیر عصری» سخن می گویند؛ اما در توصیف این عنوان به کلیاتی بسنده نموده اند. پژوهش حاضر به ارائه گفتمان وجودگرایی به عنوان یکی از جریانات قدرتمند تفسیر متون دینی در عصر کنونی می پردازد. ازاین رو، پس از تعریف گفتمان و فلسفه وجودگرایی به شناخت و تحلیل گفتمان حاکم بر تفاسیر قرآن و شروح احادیث در عصر کنونی اشاره شده است و می توان زایش و بالندگی سبک یا گرایش وجودگرایی را در شرح متون اسلامی مشاهده نمود، شواهد این امر عبارت اند از: تحولات فهم آیات و روایات در عصر کنونی نسبت به گذشته، تحلیل موضوعات تفاسیر موضوعی نگاشته شده در عصر حاضر، گرایش به سمت تدبرگرایی در فهم متون دینی، تحول در روش های تبلیغ و ترویج آموزه های قرآن و حدیث و درنهایت تحول در موضوعات پرسش و پاسخ های دینی.
تاثیر مبانی تفسیری سید قطب بر رویکرد تفسیر عصری وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر ، تفسیر قران تحولات عمیقی را در پی داشته است که از نتایج بارز آن ، باز اندیشی ونواندیشی در فرایند تفسیر قرآن است . وجود چنین انگاره ای بین مفسران در یک صد ساله اخیر وکاربست آن در حوزه مطالعات تفسیری ، جریان تفسیر اجتماعی قرآن را رقم زده است .سید قطب از مفسرانی است که در روزگار خویش با نگارش تفسیر فی ظلال القران از سنت تفسیری گذشته فاصله گرفت وبا شعار بازگشت به قرآن - البته با خوانش خاص خود این مفسر- ، ظرفیت اجتماعی تفسیر را جان تازه ای بخشید. او بر این باور است با تبیین روز آمد آموزه های قرآنی وعصری نگری که محصول تحولات اجتماعی فرهنگی است ، می توان به نیازهای فردی اجتماعی جامعه اسلامی را پاسخ داد .این جستار به روش توصیفی وتحلیلی وبا مرور وتعمق بر آثار تفسیری و قرآنی سید قطب ، ضمن بررسی شاخصه های تفسیر عصری این مفسر به این نتیجه رسیده که رهیافت وی در پرتو مبانی ویژه تفسیری اش ، قابل ردیابی است .مقاله پیش زو با ذکر نمونه های تفسیری این شاخصه ها را مورد بررسی وتحلیل قرار داده است .
شخصیت شناسی سلبریتی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
120 - 155
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه سلبریتی، مفهوم و مسأله ای نوپدید در جامعه به شمار می آید شاید برخی گمان کنند که در قرآن نمی توان سخنی درباره سلبریتی ها و آسیب های اجتماعی آن ها پیدا کرد. این در حالی است که قرآن کریم، حقیقتی جاوید و همیشه تازه دارد با حفظ قواعد و ضوابط تفسیری، می توان راهنمایی ها و هدایت های لازم در هر دوره و زمانه ای را متناسب با همان دوره و زمانه از آن جویا شد. پژوهش پیش رو برای این منظور، به روش تحلیل محتوای داده بنیاد و در چارچوب تفسیر عصری، به قرآن مراجعه داشته تا شخصیت شناسی سلبریتی ها را در آیات قرآن کریم موردبررسی قرار دهد. در این مطالعه، مشخص شد که مهم ترین مؤلفه های تشکیل دهنده شخصیت سلبریتی از نگاه قرآن عبارت است از: «جلوداری و راهبری جامعه در نادرستی ها»، «مهتری بر جامعه»، «برتری جویی بر دیگران»، «شیطنت و دشمنی با دین»، «اِتراف»، «اسراف»، «نداشتن علم و سواد کافی» و «گمراهی». مطالعات امروزینِ جامعه شناسی نیز به گونه ای، به همه این مؤلفه ها توجه و اشاره داشته است. انباشت این مؤلفه ها در شخصیت سلبریتی از او یک خطر بالقوّه برای جامعه می سازد که آسیب های اجتماعیِ جبران ناپذیری را می تواند به دنبال داشته باشد و به همین دلیل خداوند در قرآن کریم هشدارهای لازم را نسبت به این جماعت داده است.
آسیب شناسی فرهنگ سلبریتی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
93 - 122
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، حقیقتی جاوید و همیشه تازه دارد و با حفظ قواعد و ضوابط تفسیری، می توان راهنمایی ها و هدایت های لازم در هر دوره و زمانه ای را متناسب با همان دوره و زمانه از آن جویا شد. پژوهش پیشرو بدین منظور، به روش تحلیل محتوای داده بنیاد و در چارچوب تفسیر عصری، به قرآن مراجعه داشته تا به آسیب شناسی فرهنگ سلبریتی، بر پایه آیات قرآن کریم بپردازد. نتیجه این مطالعه حاکی از آن است که پنج آسیب جدی از ناحیه سلبریتی ها جامعه را تهدید می کند: برخی از سلبریتی ها در ایجاد و گسترش انواع فسادهای مادی و معنوی بر روی زمین، ایفای نقش می کنند. ازسوی دیگر، برخی از آن ها همان گونه که خود، گمراه و فریفته اند، به دنبال گمراه کردن و فریفتن دیگران نیز هستند. همچنین آن ها خالق پرده های تأسف بار و گوناگونی از «اشاعه فحشا» در عالم به شمار می آیند. آسیب تجمل گرایی و اشرافی گری نیز از دیگر تهدیدهایی است که برخی سلبریتی ها برای جامعه به بار آورده اند و بالأخره تهافت و دوگانگی فرهنگ سلبریتی با فرهنگ هدایت الهی، کار را به آنجا کشانده که برخی سلبریتی ها مبانی دینی و اعتقادات الهی جامعه را به ریشخند می گیرند. به این نکته نیز باید توجه داشت که مطالعات امروزین جامعه شناسی نیز به گونه ای، به همه این آسیب ها توجه و اشاره داشته است.
نقد عقیده اخباریان با قواعد برآمده از روایات تفسیر عصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
88 - 113
حوزه های تخصصی:
برخی عالمان شیعی - که به اخباریان معروف اند - عقاید مختلفی درباره آیات و روایات دارند. یکی از باورهای شان این است که منکر حجیت همه آیات اند و استدلال به قرآن را مشروط به در دست داشتن تأییدی از سوی اهل بیت: می دانند و تفسیر قرآن را مخصوص اهل بیت: می دانند. در رد باور آن ها، استدلال ها و کتب زیادی نوشته شده است، اما برآیند این مقاله، یکی از بهترین نقدهای این عقیده اخباریان محسوب می شود.در این مقاله با تکیه بر روایات تفسیر عصری و اثبات عصری بودن آن ها، به استخراج قواعد برآمده از آن ها پرداخته شده است. این قواعد عبارت اند از: لزوم پیوند تفسیر با قواعد زبان شناختی عربی، لزوم پیوند تفسیر با دیگر آیات قرآن، لزوم اعمال قواعد علوم قرآنی در تفسیر - که ارجاع متشابهات به محکمات، و لزوم توجه به زمان نزول آیات از جمله مکی و مدنی بودن آن ها از مصادیق این قاعده است -، لزوم استفاده از قرینه روایات اهل بیت:، عدم جواز تأویل به مصداق یا ذکر بطون برای آیات و لزوم استفاده از عقل و قوانین عقلی در تفسیر.از رهگذر این قواعد نتیجه می گیریم که اهل بیت: به وسیله اشاره به این قواعد تفسیری، راه را برای تفسیر قاعده مند دیگران نیز بازکرده اند.