فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۷۹٬۹۹۱ مورد.
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
399 - 417
حوزههای تخصصی:
نام محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی در برخی از روایت های آثار صدوق وجود دارد. منابع روایی و رجالی متقدم امامیه داده های کمتری از این محدث ارائه کردند. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی فرد یاد شده و نیز تبیین چرایی مراجعه صدوق به این فرد در شهر ری برای نقل روایت شکل گرفت. یافته ها نشان دهنده امامی بودن این محدث است که گزارش های صدوق از وی در موارد زیادی با روایت های منابع دیگر همخوان است. روایاتی مرتبط با کلام، اخلاق، فضائل برخی ماه ها، اخبار تاریخی درباره معصومان به ویژه حضرت حجت(ع)، برخی نصوص ائمه نظیر حدیث لوح و از همه مهم تر نص امام حسن عسکری(ع) بر فرزندش، دیدار با حسین بن روح نوبختی، بخشی از اخبار وی است. حجم بالای روایات و وجود اساتیدی مانند محمد بن همام عالم نامی امامیه، احمد ابن عقده و عبدالعزیز بن یحیی مورخ شیعه اهمیت دو چندانی به محمد بن ابراهیم طالقانی می بخشد.
سبک بیانی تصریف در قرآن و کاربست آن در سبک تربیتی با تاکید بر روش تغییر مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
55 - 78
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون یکی از مهم ترین مسائل در خانواده و جامعه، مسئله تربیت است؛ در همه ادوار اندیشمندان حوزه های مختلف به دنبال ارائه راهکار مطلوب تربیتی بوده اند. با توجه به اینکه قرآن کریم به عنوان آخرین و اصیل ترین کتاب آسمانی به شمار می رود و نص آن بدون هیچ تغییری همان نص نزول یافته از سوی خداوند متعال است، توجه به روش تربیتی خداوند در قرآن کریم از اهمیت والایی برخوردار است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به دنبال استخراج الگوی تربیتی خداوند در قرآن کریم است. پس از مطالعه قرآن می توان دریافت که در قرآن برای القای مفاهیم از الگویی ویژه به نام «تصریف» استفاده شده است؛ تصریف به معنای «ارائه مفهوم واحد با روش های گوناگون» است. این سبک تربیتی، نوعی تربیت لایه ای به شمار می رود که در مواقع مختلف بنابر شرایط مخاطب از گونه ای خاص استفاده می شود. در بسیاری از آیات، خدای متعال مفاهیم قرآن را بر مبنای مخاطبان ایراد می نماید؛ گاهی مخاطب شخص پیامبر $ است که از روشی مؤدبانه استفاده نموده، گاهی مخاطب مؤمنین هستند با تشویق آن ها می پردازد، گاهی منافقین و یهود مخاطب می شوند که از روش های تمثیل و انذار استفاده شده است و امثال اینها. نتیجه آنکه تربیت با سبک تصریف (بر مبنای تغییر مخاطب) الگوی ویژه برای القای مفهوم است که می تواند مورد استفاده همگان قرار گیرد، این سبک در فهم بهتر معنا نزد مخاطبان تأثیر شایانی دارد. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به بسترسازی جهت طراحی یک روش تربیتی اشاره نمود که به مطالعه این سبک در قرآن کریم می پردازد.
مقایسه انتقادی نقش احساس در قضاوت های اخلاقی بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی و پنج نظریه مرتبط در باب روانشناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
برای حدود 2000 سال فضای غالب در گفتمان اخلاق، فضای حاکمیت عقل و عقلانیت بوده است و تاثیر پذیرفتن از احساس در اخلاق، نوعی ضعف به حساب می آمده است. از سال 2000 میلادی به بعد با پیشرفت علم عصب شناسی و ورود آن به حیطه بررسی قضاوت های اخلاقی، مجال جدیدی پیش روی محققین اخلاق گشوده شد و به آنها اجازه داد تا علاوه بر بحث های فلسفی، بحث های تجربی را نیز در نظریه پردازی درباره نقش احساسات در اخلاق مطرح نمایند. این پژوهش با روش توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش می کند تا پنج نظریه اصلی در ارتباط با نقش احساسات در اخلاق، یعنی عقل گرایی، مدل پردازش دوگانه، مدل شهود گرایانه اجتماعی، احساسات گرایی نوین و مدل ترکیبی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه دیدگاه علامه طباطبائی به عنوان فیلسوفی که برای اول بار در فضای اسلامی از نقش احساسات در اخلاق سخن گفته، به صورت تطبیقی با دیدگاه های موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود.
بازخوانی تفسیر آیات 32 و33 احزاب با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
133 - 156
حوزههای تخصصی:
گاه شهرت تفسیری مانع بازخوانی آیات است. آیات 32و 33 احزاب همواره مورد اتفاق تفسیری بوده و آن را در خطاب به امهات المؤمنین و توصیه به حجاب، عفاف و حبس آنان در منزل تفسیر نموده اند. به نظر می رسد این تفسیر در وجوهی، باشأن رسالتی پیامبر، شواهد تاریخی، سیاق و فضای سیاسی سوره در تعارض است. برون رفت واکاوی نقادانه این آیات با بررسی واژگان کلیدی آن، نشان داد که می توان در تفسیر آیات، احتمال داد که این آیات از محتوائی سیاسی برخوردار هستند و نمی توان آن را صرفاً در حد توصیه ایی به حیا و عفت ورزی امهات المؤمنین تقلیل داد. بر اساس این احتمال و درنگ، فراز «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» درمعنای خوارننمودن، اطاعت نکردن و تأثیر نپذیرفتن از منافقان بوده و مراد از «قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ» نیز آرامش برقرار کردن و خاموش نمودن آتش فتنه در خانه است. شواهد تاریخی حکایت از ورود این تفسیر به منابع تفسیری از قرون اولیه باهدف مستور ماندن نفوذ جریان نفاق در خانه های زنان پیامبر، و کم رنگ نمودن خطاهای امهات المؤمنین و در پی آن سرزنش های متعدد قرآن دارد.
دراسه الكرامه الإنسانيه كحق أساسي من حقوق الإنسان، في الحكومه العلويه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه السادس ربیع و صیف ۱۴۰۲ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۲)
89 - 97
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در تعلیم و تربیت از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد توجه به مساله تربیت معنوی و توجه به مولفه های تاثیرگذار بر آن می باشد. واقعیت آن است که در سال های اخیر به سبب عدم توجه به این مولفه ها که یکی از مهمترین آنها حق به کرامت انسانی می باشد آسیب های زیادی به سلامت روحی جامعه و افراد وارد شده است لذا در ترویج و صیانت از سلامت معنوی انسان، توجه به کرامت انسانی جایگاه ویژه ای دارد. پرسشی که در این مقاله مطرح می گردد این است حق کرامت انسانی به عنوان یکی از مولفه های سلامت معنوی درحکومت علوی (ع) از چه جایگاهی برخوردار بوده است در پاسخ به این پرسش، نوشتار حاضر که با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و منابع اسلامی نگارش یافته است، بر این فرض استوار است که ، حق کرامت انسانی سالها و حتی قرن ها پیش از مصطلح شدن آن در عرصه بین المللی، در حکومت علوی برسمیت شناخته شده است و آن حضرت در حکومت نه چندان طولانی خود همواره بر حفظ این حق اهتمام داشتند.
تحلیل ادبی- تاریخی قرآن بودن جمله «الشَّیخُ وَالشَّیخَهُ إِذَا زَنَیا فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّهً»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۹)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
به باور مسلمانان، میان قرآن نازل شده و قرآن کنونی رابطه تساوی وجود دارد و هرآنچه که به عنوان قرآن نازل شده، در قرآن کنونی است، اما مطابق برخی از روایات، تعداد انگشت شماری از صحابه مدعی شده اند عبارت هایی را به عنوان قرآن به خاطر دارند که در مصحف وجود ندارد! مشهورترین این عبارت ها، آیه ادعایی رجم (الشَّیخُ وَالشَّیخَهُ إِذَا زَنَیا فَارْجُمُوهُمَا أَلْبَتَّهً) می باشد. چنین ادعایی به هفت نفر از صحابه، به ویژه عمربن خطاب نسبت داده شده است. در این مقاله با ابزار کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی انتقادی، امکان قرآن بودن این عبارت از روزنه ادبی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه حاصل آنکه: 1- این ادعا توسط بیش از یک نفر از صحابه نمی تواند مطرح شده باشد. 2- عبارت رجم به جهت مشکلات مختلفی از جمله کثرت تکامد، فصیح نبودن، متأخر بودن و تعارض با سایر آیات نمی تواند قرآن باشد و احتمالاً اقتباسی از آیه 38 سوره مائده است. 3- اشتباه گرفتن این عبارت با آیه منافاتی با اعجاز و همانندناپذیری قرآن ندارد.
بررسی و نقد نظریه تجدد امثال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
273 - 292
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحول در میان موجودات امری آشکار است که هر کسی با مشاهده جهان پیرامون خویش به عیان درمی یابد و ازآ نجاکه این تحولات، حکمی از احکام مرتبه ای از موجودات است، تفسیر آن به عهده علوم کلی نظیر فلسفه و عرفان است. اگرچه اصل مطلب یعنی تغییر موجودات روشن است، اما در تبیین نحوه این تغییرات نظریات متفاوتی ارائه شده است. نظریه تجدد امثال به معنای اعدام و ایجاد آن به آنِ ماسوی اللّه، یکی از این نظریات است که عرفا مطرح کرده اند. قائلین به این نظریه، علاوه بر ادعای شهود این امر، با استناد به برخی آیات قرآن نظیر «کلّ یوم هو فی شأن»، «بل هم فی لبس من خلق جدید» و یا با استناد به برخی قواعد عرفانی نظیر «عدم تکرار تجلیات الهی» درصدد اثبات این نظریه اند. ازآنجاکه تمام عالم از نظر عرفا تجلیات و تعینات حقیقت واحد وجود است، این تجلی در هر آن معدوم شده و در آنِ بعد با تجلی دیگری ظاهر می گردد. در این پژوهش که با روش انتقادی تحلیلی انجام گردیده، نشان داده شده است که این نظریه با اشکالات جدی نظیر از بین رفتن وحدت شخصی متجدد، عدم تمایز میان موجود مجرد و مادی و زوال وحدت فردی در معاد روبه روست.
بررسی و نقد برابرنهادهای تکامد "عبقری" در ترجمه های فارسی و تفسیرهای قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکامدها، واژه هایی هستند که تنها یک بار در قرآن کریم به کار رفته اند و به دلیل تک کاربرد بودن و کم بودن قرینه های فهم آن در متن، کار ترجمه را سخت و دشوار می کنند. واژه «عبقری» تکامدی است که به دلیل فاصله تاریخی و متروک شدن ریشه اصلی واژه، برابرنهادهای مختلفی برای آن در ترجمه ها و تفسیرهای قرآن کریم بیان شده است. محققان برای این واژه در حدود 25 معنا با نقش هایی متفاوت در جمله قائل شده اند. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته؛ داده های ترجمه ای و تفسیری این واژه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این برابرنهادها در سه گروه اسمی، وصفی و اسمی – وصفی دسته بندی می شوند که هر یک معنایی را بازتاب می دهند. ایراد اساسی این ترجمه ها، توجه صرف به مصادیق و در نظر نگرفتن معنای اصیل "عبقری" که به معنای «شگرف و بی نظیر بودن» است، خلط معانی به کار رفته در ترجمه "عبقری" با "رفرف" و در نظر نگرفتن مقام آیه که در مقام بیان و معرفی نعمت های بی نظیر و شگفت انگیز بهشتی است، می باشد. از این لحاظ، صفت بودن «عبقری» محتمل است و می توان «عبقری» را صفتی به معنای «شگرف و بی نظیر» دانست.
هم سنجی مفهوم حدیثی «ازدیاد ایمان» و نظریه «رشد ایمان» جیمز فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
روایات اهلبیت(ع)، تعبیر «ازدیاد ایمان» را درباره ی تحولاتی در انسان مطرح می کند که علاوه بر بُعد اعتقادی و عبادی، ابعاد دیگر روانی و رفتاری وی را نیز در بر می گیرند. از دیگرسو؛ نظریه ی روان شناختی «مراحل رشد ایمانِ» جیمز فاولر، چیستیِ«رشد ایمان» را در قالب «افزایش و بهبود مجموعه ای از توانایی های شناختی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی در طول عمر» به تصویر می کشد. پژوهش حاضر درپی آن است تا با جمع آوری و بررسی مفهومیِ مهم ترین روایاتِ دالّ بر تعریف«ازدیاد ایمان»، این مفهوم حدیثی را با «مفهوم رشد ایمان» در نظریه ی فاولر مقایسه کند. از بررسی روایات چنین نتیجه می شود که «ازدیاد ایمان؛ تحقق، تثبیت و تعالی اجزاء و شاخص های شناختی، عاطفی،انگیزشی، اخلاقی و اجتماعیِ ایمان در ساحت های؛ روان، رفتار و گفتار انسان است». فاولر نیز با وجود عدم التزام به متعلَّقات الهی و وحیانی ایمان و فقدان سرمشق انسانی مطلق و کامل، معتقد بود که؛ «جهت گیری رشد ایمان به سمت سطوح پیشرفته تری از ادراک، یکپارچگی، ساختنِ معنا و روابط میان فردی است».
اعتبارسنجی انتساب روایت «حد مفتری» به علی بن ابی طالب (ع): جریان شناسی، بوم شناسی، تاریخ گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
130 - 159
حوزههای تخصصی:
روایتی منسوب به امام علی بن ابی طالب (ع) حکایت از آن دارد که ایشان در دوران حکومتشان فرموده اند: «لَا یُفَضِّلُنِی أَحَدٌ عَلَى أَبِی-بَکْرٍ و عُمَرَ إِلَّا جَلَدْتُهُ حَدَّ الْمُفْتَرِی». با این حال روایات دیگری از ایشان در تعارض با این موضع قرار دارد. نظر به این اختلاف، مسئله پژوهش حاضر اعتبارسنجی انتساب روایت حد مفتری به علی (ع) است. بدین منظور سعی شده با استفاده از قرائن مختلف سندی و تاریخی، این روایت خارج از چارچوب کلامی، با رویکردی تاریخی مورد اعتبارسنجی قرار گرفته و ظرف زمانی و مکانی پیدایش و خاستگاه گفتمانی و جریانی آن تبیین گردد. این پژوهش از جمله نشان می دهد که به احتمال بسیار، تحریر ناظر به تفضیل این روایت در دهه 90 قرن نخست هجری در بوم کوفه تکوین یافته و سپس تحریری دیگر از آن حداکثر در طی نیمه نخست قرن دوم تطور یافته است. علاوه بر این، به لحاظ گفتمانی بستر اولیه پیدایش این خبر مسئله «رتبه بندی خلفا» بوده است.
The Speech Act Force in the First Encounter Between Satan and Humans in the Qur'an: A Cognitive Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Based on the cognitive perspective of Johnson (1987) regarding Searle's speech act theory, each utterance carries different types of metaphorical forces. These forces are reflected in the container of the utterance, its impact on the listener, the intensity level, and the speech's external effects. Using this cognitive viewpoint to explain Searle's theory, the present study analyzes the report of the Holy Qur'an about the conversation between God and Satan and between Adam and Satan in the first encounter between Satan and Adam. Examining the corpus of 60 verses showed that three schemata of compulsion, removal of restraint, and blockage can be seen in the mentioned speech acts. God blocks Satan's compulsion force in arguing for his superiority over humans and his reasoning is refuted. God's declarative force, which is a compulsion force schema, can be observed in expelling Satan from the place of angels. On the other hand, Satan's speech acts are representative/assertive and commissive, without any real effect. The strong commissive force of Satan to mislead most humans is nullified for the audience of the Qur'an with God's force of removal of restraint. At the end of the battle and on the Day of Resurrection, contrary to all previous cases, Satan's words with humans lack force, which shows that he is in an inferior position.
The Study of Conceptual Blending in the Embodiment Metaphors in Al-Hashr Surah: A Cognitive-Analytic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The concept of conceptual blending builds upon Fauconnier's theory of "mental spaces", which suggests that understanding meaning is not simply derived from comprehending words and sentences alone but involves constructing meaning, referred to as conceptualization. Although Fauconnier presented his theory, Turner linked meaning-making to conceptual metaphors. Ultimately, their collaboration revealed that certain semantic issues align with neither perspective. As a result, they developed the theory of conceptual blending, which facilitates the creation of new meanings, provides global insight, and enables conceptual compression for memory retention and manipulation of scattered domains of meaning. Conceptual blending is a mental operation that leads to the creation of new meanings, global insights, and conceptual compression for memory and manipulation of dispersed domains of meaning. The nature of the operation involves creating a partial match between two input mental spaces to selectively explore a new "blended" mental space and dynamically develop the emergent structure. Mental spaces are small conceptual packets constructed during thinking and speaking to enable understanding and practical action. They are highly detailed sets containing elements structured by cognitive frameworks and models. The purpose of this descriptive-analytical research was to answer the following question: How has conceptual blending been employed in studying embodied metaphors in Surah Al-Hashr? To this end, the article attempts to evaluate the effectiveness of conceptual blending theory in the embodied metaphors of Surah Al-Hashr. These metaphors, derived from human bodily experiences, expand into non-physical, abstract, and intangible spaces, emphasizing the importance of emerging concepts in understanding and interpreting God's intended meaning. The study's findings indicate how the expansion of concepts and linguistic thought in Surah Al-Hashr's seven verses (2, 9, 10, 13, 14, 18, and 19) begins with bodily experiences and progresses through blended spaces. This ultimately challenges and analyzes cognitive processes, thus influencing the worldview of the audience.
جریان شناسی عرفانی تفاسیر واعظانه با رویکرد تطبیقی در تفاسیر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
99 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های تفسیری کهن و درخور تحقیق، گونه ای است که در دو دهه اخیر میان تفسیرپژوهان، با عنوان «تفسیر واعظانه» نامبردار شده و البته، همچنان ناشناخته مانده است. از آنجا که مخاطب تفسیر واعظانه، نه تنها نخبگان، بلکه توده مردم هستند، مطالعه پیرامون ابعاد این گونه تفسیری در بازیابی رونق پیشین آن در سده های میانی و کاهش فاصله جوامع اسلامی با تفسیر قرآن، مؤثر است. در تفسیر واعظانه، سه جریان عمده عرفانی (تصوف)، ادبی و روایی تأثیرگذارند که سهم جریان عرفانی بیش از دودیگر به نظر می رسد، اما تاکنون جریان شناسی عرفانی تفاسیر واعظانه در فریقین واکاوی نشده است. ازاین رو پژوهش پیش رو ضمن بررسی سیر تطور تاریخی جریان عرفانی، تأثیر آن بر تفاسیر واعظانه فریقین را تحلیل کرده و به تطبیق نتایج میان دو مکتب عامه و خاصه پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تفاسیر واعظانه با تحولات جریان عرفانی رابطه ای مستقیم داشته و از تطورات آن جریان متأثر شده است. همچنین افول جریان تصوف فریقین در سده های متأخر، تفاسیر واعظانه شیعی را بیش از نمونه های مشابه در تسنن، دست خوش اضمحلال کرده و همین امر باعث شده تا نسخه های ترمیم یافته تفسیر واعظانه شیعی در دوران معاصر -که با عناوینی همچون تفسیر تربیتی و هدایتی شناخته می شوند- نسبت به نمونه های مشابه در عامه، قوی تر باشند.
واکاوی نقش مجله الأزهر در تبیین هویت گفتمان تقریب مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
165 - 181
حوزههای تخصصی:
در میانه های قرن بیستم میلادی، «مجله الأزهر» نقش مؤثری بر تبیین هویت گفتمان تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مجله از سوی دانشگاه الأزهر مصر منتشر می شد که در آن زمان از آزادی عمل در سیاست گذاری آموزشی برخوردار بود و این آزادی عمل در مجله الأزهر هم متبلور گشت. پرسش اصلی این پژوهش این است که مجله الأزهر چگونه از سازوکارهای گفتمانی همچون «غیریت سازی»، «برجسته سازی»، «حاشیه رانی» و به تبع آن «مفصل بندی» فعالیتها و افکار کنشگران این گفتمان، در تبیین جایگاه هویت گفتمان تقریب و نهادهای برآمده از آن مانند دارالتقریب، استفاده کرده است؟ پژوهش پیش رو تلاش نموده است براساس داده های جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و بررسی شمارگانی از مجله الأزهر که بین سالیان 1937 تا 1960م منتشر گردیده و نیز رصد فعالیت کنشگران فعال در این گفتمان، چگونگی کاربست سازوکارهای گفتمانی را در مفصل بندی هویت گفتمان تقریبی واکاوی نماید. در پایان به این نتیجه رسیده است که رویکرد «فلسفی» و «اخلاقی» علت اصلی انتشار اندیشه تقریب در مجله الأزهر بوده است. به این ترتیب، ظرفیت ایجاد گفتمان تقریبی با رنگ و بوی فلسفی و اخلاقی بر مبنای تشابهات میان مذهبی و تسامح نسبت به تفاوتهای ظاهری، مهم ترین دستاورد این کار پژوهشی به شمار می آید.
اثبات افضلیت پیامبر اکرم (ص) نسبت به سایر انبیاء با استفاده از دعاهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
60 - 78
حوزههای تخصصی:
بر اساس تعالیم اسلامی، پیامبران الهی از آن جهت که در بالاترین مراتب کمال انسانی قرار دارند از خدای متعال جز خیر و خوبی مسئلت ندارند، هم چنین از آنجا که آن بزرگواران معصوم هستند، نه گناه و معصیت را تصور می کنند و نه در عمل کاری بر خلاف دستور و اذن باری تعالی انجام می دهند. از طرف دیگر با توجه به عنایت و توجه خاص خداوند رحیم نسبت به آن ها، اکثر دعاها و درخواست هایشان جز در موارد اندکی که مصلحت نبوده است، محقق شده اند. هم چنین از آنجا که مراتب فضیلت و کمال آن ها یکسان نیست و برخی از آن ها بر برخی دیگر برتری دارند، میزان خیرهای محقق شده در خصوص آن ها متفاوت است. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی و با بررسی آیات مربوط به دعاها و درخواست های انبیاء و اولیاء الهی، سعی شده است که میزان تحقق این دعاها در خصوص پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت پاک او که در بالاترین مراتب کمال قرار دارند، بررسی گردد. نتیجه به دست آمده از این بررسی ها این است که این دعاها در خصوص پیامبر اکرم (ص) به نحو اکمل و اتمّ اجابت شده اند و این بیانگر افضلیت آن حضرت نسبت به سایر پیامبران است.
بحرالحقیقه و هفت بحر سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
241 - 268
حوزههای تخصصی:
بحرالحقیقه به عنوان یکی از آثار گرانسنگ اهل تصوّف به شیخ احمد غزّالی نسبت داده شده است؛ امّا تأمل در فرم و محتوای این اثر آشکار می کند که رساله مذکور متعلّق به غزّالی نیست و مؤلف کتاب بیشتر به عرفان زاهدانه تمایل دارد؛ در حالی که احمد غزّالی از نظریه پردازان موهبت عشق و اصول جهان نگری او با این اندیشه سازگار است.بحرالحقیقه کتابی است که مراحل سیر و سلوک عرفانی را شرح و تفسیر می کند. نویسنده پس از بیان مقدمه ای مفصل در خصوص عهد الست و ضرورت سلوک و بازگشت به عالم برین، مفاهیم، تعابیر و تفاسیر بدیعی از دقایق عرفانی و حقایق روحانی بیان می کند و مشاهدات و مکاشفات درونی خود را تا حدّ ممکن به زبان می آورد.این جستار با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل مضامین سلوک عرفانی و مراحل سیر الهی در مجموعه بحرالحقیقه می پردازد. غور در این مجموعه آشکار می کند که نویسنده دارای ایدئولوژی مستقل در عرصه سلوک است و گفتار او با دیگر کتب عرفانی تفاوت زیادی دارد. مؤلف کتاب سفر اهل تصوّف را به چهار بخش تقسیم می کند که دو بخش از آن اکتسابی و دو بخش عطیتی است. وی همچنین سفر خشکی را با سفر دریا متفاوت دانسته و مراحل سلوک را به هفت بحر تقسیم کرده است: 1- بحر اول معرفت است و گوهر آن یقین؛ 2- بحر دوم جلال است و گوهر آن حسرت؛ 3- بحر سوم وحدانیت است و گوهر آن حیات؛ 4- بحر چهارم ربوبیت است و گوهر آن بقا؛ 5- بحر پنجم الوهیت است و گوهر آن وصال؛ 6- بحر ششم جمال است و گوهر آن رعایت؛7- بحر هفتم مشاهده است و گوهر آن فقر.
تبیین مبانی فقهی تربیت دینی نوجوانان بر اساس قرآن و روایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی مهم ترین بُعد ساحت تربیت دینی است که زیربنای سایر ابعاد تربیتی انسان است. نوجوانی نیز پرچالش ترین و مهم ترین مرحله تربیت اعتقادی انسان است چراکه در این مرحله است که انسان به مرحله ای از بلوغ عقلی می رسد که آگاهانه و مستقل، عقاید خویش را انتخاب می کند. ازاین رو باید مبانی و اصول خاص تربیت اعتقادی نوجوان را در نظر گرفت تا بتوان الگوی مناسب تربیت اعتقادی نوجوان را استنتاج کرد. این پژوهش درصدد تبیین مبانی و اصول خاص تربیت اعتقادی نوجوان از منظر اسلام است. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. براساس پژوهش انجام شده، قدرت تعقل و اندیشه نوجوان، تفاوت ها و تغییرات فکری نوجوان، فطری بودن خداشناسی نوجوان، اختیار نوجوان در انتخاب عقیده و تأثیر شرایط بر نوجوان، مهم ترین مبانی خاص تربیت اعتقادی نوجوان هستند. براساس این مبانی، اصل به کارگیری قوه تعقل نوجوان، رعایت تفاوت های نوجوانان و تفاوت درجات ایمان آنها، اصل تذکر به جای اثبات، اصل پرهیز از تحمیل عقاید و اصل مدیریت شرایط، مهم ترین اصول خاص تربیت اعتقادی نوجوان هستند.
مرکز نور و نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد / گزارشی از حضور مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی در بیست وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد / گفت وگو با غلامرضا رحمانی، مدیرکلّ حراست مرکز نور
حوزههای تخصصی:
بیست وچهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد، از 26 شهریور سال جاری لغایت 5 مهرماه، در محلّ نمایشگاه های دائمی بغداد برگزار شد. در این نمایشگاه، ناشرانی از کشور عراق و کشورهای عربی، مانند: مصر، لبنان و اردن شرکت کردند. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) نیز با همکاری و میزبانی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، در این نمایشگاه حضوری فعّال داشت. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، در این نمایشگاه محصولات علمی و پژوهشی دیجیتالی خویش، اعمّ از نرم افزارهای رومیزی، پایگاه های اینترنتی و برنامه های موبایلی را عرضه نمود که با استقبال خوب قشرهای مختلف مردم عراق، به ویژه دانشگاهیان و حوزویان روبه رو شد. گفتنی است، این دومین حضور متوالی مرکز نور در نمایشگاه بین المللی کتاب بغداد به شمار می رود.فصلنامه ره آورد نور، در این راستا با آقای غلامرضا رحمانی، مدیر کلّ حراست مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که در این نمایشگاه حضور داشته، گفت وگویی انجام داده است تا خوانندگان محترم از کیفیت برگزاری این نمایشگاه و استقبال مردم از محصولات تولیدی نور آگاه شوند.
امکان سنجی اعمال قاعده منع مجازات مضاعف در مجازات های شرعی
حوزههای تخصصی:
قاعده منع مجازات مضاعف پس از سال ها تبادل نظر، سرانجام در قانون مجازات اسلامی سال 1392 به قوانین کیفری ایران بازگشت. برخلاف قانون مجازات عمومی مصوب 1352، قاعده مزبور در قانون مجازات اسلامی، تنها در مجازات تعزیری غیرمنصوص شرعی پذیرفته شده است. محدود کردن حوزه اعمال این قاعده در قانون مزبور، از دیدگاه برخی فقها نشئت گرفته است، اما به نظر می رسد با استناد به بعضی استدلال ها بتوان قاعده منع مجازات مضاعف را در خصوص مجازات شرعی نیز اعمال کرد. به کارگیری قواعد فقهی لاضرر و نفی حرج، مداقه در ملاک برخی احکام اولیه، توجه به ویژگی خاص برخی مجازات ها مانند تراضی در قصاص و مبالغ موجود در میزان دیه و خسارات فاقد دیه مشخص (ارش) و نیز تزاحم مصالح در حدود، ازجمله استدلال های مورد اشاره است. در این نوشتار سعی شده است تا با روش توصیفی-تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای، شرایط اعمال قاعده منع مجازات مضاعف در مجازات شرعی بررسی شود.
دلایل فقهی تعارض اصل و ظاهر در عرصه اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 88
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارض اصل و ظاهر در فقه اسلامی بر حوزه های قضاوت، حقوق، اقتصاد، سیاست اثرگذار است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر، بررسی دلایل فقهی تعارض اصل و ظاهر در عرصه اقتصاد است.مواد و روش ها: روش تحلیل مقاله حاضر تحلیلی و توصیفی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، اصل ارجاع دهی دقیق و مستند مورد توجه بوده است.یافته ها: تقدم ظاهر بر اصل در قواعد: حلیت، اشتغال، اباحه و صحت نمود یافته که نشانگر توجه به زندگی اقتصادی و تکیه بر شهادت، اخبار و عدم بطلان ظاهر است. اما تقدم اصل بر ظاهر، به معنای آن است که در فقه اسلامی، حرمت ربا، نفی ضرر و ضرار و مشروع نبودن روزی حرام پذیرفته شده و آن هم به معنای جلوگیری از ترویج شیوه های ناسالم اقتصادی است.نتیجه: مقدم بودن اصل بر ظاهر در قواعد حرمت ربا و لاضرر به دلیل اثبات آثار منفی آنان در زندگی فردی و اجتماعی هستند. اما مقدم بودن ظاهر بر اصل، با ابتناء بر ادله شرعی و عقلی، به دلیل رعایت مصالح جامعه، کنار گذاشتن اصل بی اعتمادی (اصل صحت) و ترویج حسن نیت برای تعامل اقتصادی میان افراد است.