فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
اشعار تازه یاب از شاعران دوره قاجار با استناد به نشریات آن عصر (2): از محمدعلی فروغی سیاستمدار تا محمدعلی فروغی شاعر
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۲۰۹)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
محمدعلی فروغی (۱۲۵۶ش ۱۳۲۱ش) که عموماً با وجهه سیاسی اش شناخته می شود، در حوزه فلسفه، تاریخ و ادبیات نیز فعالیت داشت و از او آثاری در این زمینه ها به جا مانده است؛ با این حال، کمتر کسی است که فروغی را به عنوان شاعر نیز بشناسد. با بررسی نشریه تربیت که پدر محمدعلی، یعنی محمدحسین فروغی منتشر می کرد، سه شعر از محمدعلی فروغی درج شده است که این مقاله، متن کامل آن اشعار را در بر می گیرد. وزن و قافیه صحیح این اشعار نشان از آن دارد که او کاملاً با شیوه شاعری آشنا بوده است، اما اینکه چرا وی به شاعری ادامه نداده است، مجالی دیگر می طلبد.
اصطلاح ابداع در نگاه مقایسه ای فخر رازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابداع به عنوان یکی از صفات خداوند مورد توجه گروهی از فلاسفه، متکلمان و مفسران قرآن و بی مهری شماری دیگر قرار گرفته است و در میان مفسران قرآن، فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاحِ ابداع توجه ویژه داشتند، ابداع را از صفات فعلیه باری تعالی و اطلاق ناپذیر بر ممکن الوجود می دانستند و ایجاد، نبود نمونه، زمان، مکان و دفعیت را از مؤلفه های ابداع می خواندند و لفظیت ابداع را به هیچ روی برنمی تابیدند و دلایل عقلی و نقلی برای اثبات مدعای خویش ارائه می کردند. درباره تفاوت ابداع و خلق، ابداع و فطر و ابداع و اختراع وحدت ندارند و برخی نظریات فخر رازی در این مورد ناسازگار است؛ هرچند درخور توجیه و تأویل است. بر این اساس، مسئله این پژوهش، کشف نگاه فخر رازی و علامه به اصطلاح ابداع و تفاوت ها و همانندی های نگاه ایشان است. هدف این نوشتار، مقایسه نگاه فخر رازی و علامه طباطبایی به اصطلاح ابداع و زمینه سازی برای نظم بخشی اصطلاح شناسی امامیه و اشاعره بر مبنای روابط مفاهیم، تسهیل انتقال و آموزش، آسان سازی ترجمه و نمایه سازی و رده بندی صفات خداوند است و رویکرد این پژوهش، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیلی توصیفی است. در این روش، اصطلاح ابداع توضیح داده می شود و همانندی ها و تفاوت های آن با دیگر اصطلاحات، بررسی و مؤلفه های آن بیان می شوند.
معادل گزینی مقوله های فرهنگی بر پایه رویکرد نیومارک (مورد پژوهش: ترجمه عربی رمان «سفر» دولت آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان فرآیند انتقال داده های زبانی در بسیاری از متون ادبی به ویژه آثار داستانی به عنوان پل تعاملات فرهنگی عمل می کند. از این رو، تسلط مترجم بر عناصر فرهنگی موجود در متن مبدأ و توانمندی وی در گزینش معادل صحیح یا صحیح تر در متن مقصد می تواند به عنوان مقوله ای در سنجش توفیق یا عدم توفیق مترجم محسوب شود. پیتر نیومارک بیش و پیش از دیگر نظریه پردازان متوجه اهمیت این مقوله بود و علاوه بر دسته بندی مقولات به ارائه راهکارهایی در معادل گزینی عناصر فرهنگی پرداخت. رمان «سفر» اثر محمود دولت آبادی با توجه به درون مایه آن و حرکت داستانی آن در بستر فرهنگ سنتی ایران، برخوردار از کلیه عناصر فرهنگی مدنظر نیومارک است و مترجم این اثر به زبان عربی با چالش های متعددی در این امر مواجه شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با اتکا به نظریه نیومارک، تمام عناصر فرهنگی موجود در رمان را با استقراء تام، استخراج و ضمن واکاوی راهکارهای مترجم در مواجهه با این عناصر فرهنگی به تحلیل و نقد چگونگی گزینش های مترجم بپردازد و از این رهگذر به ارزیابی و حتی سبک شناسی عملکرد مترجم در بهره گیری از راهکارهای نیومارک بپردازد. نتایج حاصل نشان می دهد که پربسامدترین عناصر فرهنگی، مربوط به فرهنگ مادی و ضرب المثل ها بوده است و نیز مترجم در ترجمه عناصر فرهنگی از راهکار تلفیقی بیشتر از سایر روش ها بهره برده است و می توان گفت علت استفاده زیاد مترجم از این روش، تعداد زیاد برخی مقولات فرهنگی از جمله فرهنگ مادی و ضرب المثل ها و نیز جهت رفع ابهام و توضیح در پاورقی برای آشنایی بیشتر مخاطبان عرب زبان بوده است.
مؤلفه های واقع گرایی سیاسی در آثار کلاسیک ایرانی (مطالعه موردی تحلیل مضمون کیفی منشأت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
۱۳۲-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
سیاست ورزی الزاماتی دارد. تجربه تاریخی، شرایط زمان و مکان، اوضاع داخلی و بین المللی، ویژگی های شخصیت حاکم و نوع ساختار نظام سیاسی از وجوه تأثیرگذار بر نوع حکمرانی است. توجه به الزامات قدرت و سیاست ورزی خردگرایانه و در عین حال اخلاق مدار از دل مشغولی های عمده سیاست گزاران ایرانی در سیاست ورزی دیندارانه بوده است. این مقاله با هدف استخراج مؤلفه های واقع گرایی سیاسی از کتاب منشآت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، به تحلیل محتوای این اثر کلاسیک فارسی با رویکرد تحلیل مضمون کیفی می پردازد. منشآت، مجموعه ای از نامه ها، قطعات ادبی و مقدمه هایی است که نگرش واقع گرایانه نویسنده به سیاست، جنگ، حکمرانی و اداره کشور را بازتاب می دهد. این کتاب در بحبوحه جنگ های دوگانه ایران و روس ارائه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قائم مقام فراهانی با تأکید بر تقویت قدرت نظامی، حفظ تمامیت ارضی، عدالت ورزی، و انسجام دینی، الگویی بومی از واقع گرایی سیاسی ارائه می کند که با مؤلفه های رئالیسم غربی مشابهت ها و تفاوت هایی دارد. مقاله ضمن مرور پیشینه پژوهش، خلأ مطالعاتی در بررسی اندیشه های سیاسی قائم مقام را برجسته ساخته و با استفاده از روش تحلیل مضمون، هشت مضمون کلیدی واقع گرایی سیاسی در منشآت را شناسایی و تحلیل می کند. نتایج نشان می دهد که اندیشه های قائم مقام، علاوه بر تأثیرگذاری بر ادبیات فارسی، نقش مهمی در تکوین و بومی سازی دانش سیاست ورزی در ایران داشته و می تواند به عنوان الگویی برای مطالعات تطبیقی اندیشه سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.
The Model of Moral Virtues of Imam Hussein Manifested in His Speeches on the Day of ‘Āshūrā(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۱۱, Issue ۴۰, Autumn ۲۰۲۴
39 - 56
حوزههای تخصصی:
SUBJECT & OBJECTIVES: Possessing a collection of ethical qualities sets apart a virtuous human being from the rest and steers them toward everlasting bliss. It is a widely recognized fact that God's messengers and spiritual leaders exemplified these qualities, even in the most arduous and bleakest circumstances. This was particularly evident on the day of ‘Āshūrā, when Imam Hussein fearlessly showcased these qualities in Karbala, addressing His formidable adversaries and encouraging them to opt for the righteous path. It is not surprising that Imam Hussein demonstrated such nobility amidst the turmoil of warfare, as his father Ali once asserted that through a change of circumstances, the mettle of men is known. On the 10th of Moharram, we must fully immerse ourselves in Imam Hussein's enlightening utterances, striving to grasp his profound truth.METHOD & FINDING: Through this examination, we intend to delve into the moral high ground that Imam Hussein adopted on this momentous day, employing a descriptive-analytical methodology. Through undertaking this investigation, we have managed to uncover several priceless facets of Imam Hussein's character, which became evident on a day unparalleled in human history. In his speeches, Imam Hussein emphasized the importance of virtues such as gentle articulation, alignment with a divine, prophetic, and Quranic approach, unwavering resolve and refusal to yield to the adversary, as well as humbleness and rejection of conceit before the Almighty, among various others.CONCLUSION: These facets demonstrate the authentic model of moral virtues embodied by Imam Hussein, which are proven in times of difficulty and crisis. His steadfastness in these principles reflects the mark of a truly perfect man.
منیف پاشا و رساله ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منیف پاشا از اندیشه گران مهم نیمه دوم سده نوزدهم بود که در عرصه فکری و سیاسی نقش مؤثری داشت. شخصیت وی با تحصیلات رسمی و سنتی متداول در عثمانی شکل گرفت و با ادامه تحصیل در آلمان، افق هایی جدیدی در عرصه علمی و آموزشی به روی او باز شد. وی طی اقامت در اروپا، با تمدن غرب و اندیشه های متفکران عصر روشنگری آشنا شد و با مقایسه وضعیت عثمانی و اروپا به تأمل پرداخت. منیف پاشا بعد از بازگشت از اروپا، مسئولیت ها و مأموریت های مختلفی به عهده گرفت و با محیط های فکری، فرهنگی و ادبی مختلف آشنا شد و به سبب وجهه روشنفکری در عرصه اجتماعی، موقعیت برجسته ای کسب کرد. اندیشه گران ایران با او مراوده و گفت وگو داشتند. او به سبب آشنایی با ایران و زبان فارسی، دوبار در مقام سفیر عثمانی راهی تهران شد. او در تهران در کنار فعالیت سیاسی، لوایحی در اصلاح وضع عثمانی نگاشت. همچنین، اثری کوتاه باعنوان رساله ایران به رشته تحریر درآورد که ترجمه آن در ادامه پژوهش آمده است. در این پژوهش، با طرح پرسش هایی درباره شکل گیری شخصیت و اندیشه های منیف پاشا و رابطه او با اندیشه گران ایرانی و دوران سفارتش در تهران، زندگی سیاسی و فکری او بررسی شده است. پژوهش حاضر کوشید با گزارشی توصیفی به موضوع بپردازد. یافته های پژوهش نشان داد که سفرای اعزامی به ایران ازسوی دولت عثمانی، از میان شایستگان علمی، ادبی و سیاسی انتخاب می شدند. شخصیت و عملکرد منیف پاشا در زندگی سیاسی و دوران سفارت در تهران از شایستگی او حکایت داشت.
ظاهر التهجين في رواية (سيدات القمر) للروائيّة العُمانية جوخة الحارثي(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
132 - 169
حوزههای تخصصی:
یسعى علم الاجتماع اللغوی، من خلال دراسه التأثیر المتبادل بین اللغه والمجتمع، إلى تحلیل دور اللغه فی التفاعلات الإنسانیه. وتُعدّ الروایه، بوصفها خطاباً لغویاً یتضمن طیفاً واسعاً من الأسالیب الأدبیه، نافذهً تُطلِع القارئ على الوقائع الاجتماعیّه من منظور لغوی. ویُعرَف التهجین بأنه المزج بین اللغه وأسالیب أدبیه متنوعه ضمن عمل أدبی واحد، لیُتیح تحلیل الروایه من منظور یجمع بین تنوع الأصوات والرؤى، کما یُوفّر إمکانیه دراسه طیف واسع من الأصوات الفردیه والاجتماعیّه. وتُجسّد روایه "سیدات القمر" لجوخه الحارثی حضوراً جلیاً لأشکال التهجین. وتسعى هذه الدراسه إلى استعراض وتحلیل تجلیات التهجین فی هذه الروایه باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی. وقد أظهرت النتائج أنّ التهجین یتجلی فی هذه الروایه فی بُعدین رئیسن: بُعد غیر قصدی وبُعد قصدی. فی البُعد غیر القصدی، استخدمت الکاتبه، بصوره غیر واعیه، مفردات مُستعاره من اللغه العربیّه الفصحى. أما فی التهجین القصدی، فقد ارتقَت الحارثی بمستوى دمج لغتها الروائیه مع أنماط أدبیه متعدده من خلال استخدام عناصر التناص مع القرآن الکریم والحدیث النبوی الشریف، واستخدام الأمثال الشعبیه واللهجه العامیه العمانیه، إضافهً إلى التهجین بالتنضید. الکاتبه وظّفت عناصر التهجین لعکس التباینات الطبقیه فی المجتمع، ولتعزیز التوجیهات الدینیه وتقدیم العِبر الأخلاقیه، ولتأکید المرتکزات الثقافیه لمجتمعها، ما أسهم فی جذب القارئ وإثراء الروایه، وکان له أثرٌ بالغ فی عرض أصوات الشرائح المختلفه فی المجتمع وتمکین القارئ من إدراک التناقضات الکامنه فی نسیجه.
بررسی سبک موسیقایی سوره تکویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اسلوب زبانی از عبارت ها و کلماتی تشکیل شده است که آن زبان را دارای روح و معنا می کند. زبان نقش اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارد، حال اگر در کنار این کلمات به موسیقی هم توجّه شود، نتیجه بهتری حاصل می گردد و معنای مورد نظر با دقّت و به خوبی منتقل می شود. پس موسیقی در زبان بسیار اهمیت دارد و شاعران و نویسندگان می توانند با استفاده از آن ارزش ادبی کلام خود را بالا ببرند. قرآن کریم والاترین متن است که در آن الفاظ به بهترین شکل معانی مورد نظر را منتقل کرده اند. در قرآن کریم موسیقی الفاظ و عبارات به بهترین شکل ممکن انتخاب شده است و بررسی سوره های مختلف به خوبی نشان می دهد که چگونه موسیقی الفاظ و عبارات در آیه ها به انتقال معنا و مفهوم آن ها کمک کرده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است تا سوره ی مبارکه ی تکویر را از نظر لایه ی موسیقایی آن مورد بررسی قرار دهد و نقش عناصر موسیقایی را در بیان معانی این سوره به خوبی آشکار سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که موسیقی حاکم بر بخش های مختلف این سوره به خوبی با معانی و مفاهیم قصد شده، تناسب دارد؛ خواه موسیقی برگرفته از تکرار حروف و واژگان و خواه موسیقی درونی و نیز آهنگ موجود در حروف روی که از هجاهای کوتاه به سمت هجاهای بلند در نوسان بود و در مقوله هایی مانند بیان بعد از ابهام، هشدار و آگاهی دادن و سایر مفاهیم به خوبی خود را نشان داد.
بررسی دیدگاه آلیستر مک گراث در باب الهیات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الهیات طبیعی در برابر الهیات وحیانی به معنای تأمل عقلانی در وجود و ماهیت خداوند است که از دیرباز با براهین اثبات وجود خدا گره خورده است. آلیستر مک گراث، الهی دان مسیحی، الهیات طبیعی را مورد نقد قرار داده و با ارائه خوانشی جدید آن را در رابطه تعاملی علم و الهیات به کار می گیرد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که الهیات طبیعی مورد نظر مک گراث چه ویژگی هایی دارد و چه نقدهایی بر آن وارد است؟ مک گراث الهیات طبیعی را معلول عواملِ غیرمسیحی چون نقد کتاب مقدس، ظهور جهان بینی مکانیستی و غیره می داند که کتاب مقدس نیز آن را تأیید نکرده و استفاده از آن باعث تخریب وحی و دیگر باورهای مسیحی می شود. وی سپس الهیات طبیعی را در چارچوب باورهای مسیحی به ویژه «نظریه خلقت» بازسازی می کند و چون این الهیات پیش فرض های دینی را با خود دارد، اثبات وجود خدا با آن دوری بوده و صرفاً می تواند به پرسش های مرزی علم پاسخ دهد. مک گراث در نقد الهیات طبیعیِ روشنگری آن را با خداباوری طبیعی خلط کرده است و گاه به اشتباه بسیاری چالش هایی را که در دوره روشنگری برای الهیات به وجود آمده ناشی از به کارگیری الهیات طبیعی می داند. او به سبب برداشت نادقیق، وجود هر گونه سابقه به کارگیری الهیات طبیعی را در تاریخ مسیحیت انکار می کند. به علاوه، مسیری که او در تعریف طبیعت پیش گرفته سر از نسبیت گرایی درمی آورد. و از سوی دیگر، تلاش او برای بازسازی الهیات طبیعی بی فایده به نظر می رسد، زیرا تمام کارکردهایی که او از این الهیات انتظار دارد در تعریفی که او از طبیعت ارائه داده وجود دارد.
ایراد اتهام به افراد؛ علل و پیامدها از منظر مبانی قرآنی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
75 - 92
حوزههای تخصصی:
ایراد اتهام به افراد یکی از مواردی است که در مبانی قرآنی و روایی دین مبین اسلام به شدت نکوهیده شده است. این پژوهش که به روش توصیفی_تحلیلی انجام شده نشان می دهد عللی چون: کینه توزی حسد؛ترس؛ فرار از مجازات؛حرص؛کبر و خود بزرگ بینی منجبر به این رذیله اخلاقی می گردد و تبعاتی همچون: سلب امنیت روانی؛اشاعه فحشا؛احساس بی اعتمادی ؛جنگ و خونریزی؛بی آبرو کردن مؤمن؛ لعن و نفرین الهی؛بی ایمانی و انتقام الهی را در پی دارد. در انتهای بحث نتیجه گیری می شود: عدم توجه به آموزه های قرآنی و روایی در خصوص ایراد اتهام به افراد می تواند منشاء بسیاری از آثار منفی اجتماعی و فردی باشد و گسترش این رذیله اخلاقی در سطح جامعه اسلامی می تواند امنیت جامعه را از بین برده و مانع رشد و تعالی مسلمانان گردد و در نهایت زندگی در چنین جامعه ای که افراد آن، دیگران را به راحتی مورد اتهام قرار می دهند، می تواند منجر به پیدایش بسیاری از بیماری های روحی و روانی چون افسردگی اضطراب و استرس در بین مردم گردد .
فرصت از دست رفته در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ ضمیمه شماره ۵
295 - 308
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این نوشتار با هدف بررسی امکان طرح دعوای از دست رفتن فرصت در نظام حقوقی ایران و رویه قضایی با مرور حقوق آمریکا تدوین شده است. در این مقاله، مفهوم حقوقی از دست رفتن فرصت و ارتباط آن با مفاهیم مشابه هم چون فوت منفعت و عدم النفع مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف ما در این تحقیق، بررسی مقایسه ای بین نظام حقوقی ایران و امریکا در خصوص فرصت از دست رفته می باشد.
مواد و روش ها: روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی تحلیلی و به روش کتاب خانه ای می باشد.
ملاحظات اخلاقی: از آغاز تا پایان مقاله اصل صداقت، و امانت داری رعایت گردیده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که وجود اختلاف نظر میان فقها و حقوق دانان از یک سو و بحث پیرامون قوانین پیشین و کنونی با تطبیق با قانون آمریکا از سوی دیگر، مشکلاتی جدی در این زمینه ایجاد می نماید. چراکه نظام حقوقی برآمده از فقه در ایران که در فرآیند قانون گذاری نیز آثار و نشانه های آن مشهود است، از یک طرف معتقد به جبران خسارت ناشی از دست رفتن فرصت هستند و از طرف دیگر، عده ای دیگر این خسارات را قابل جبران نمی دانند.
نتیجه: سرانجام، تفسیر قوانین مدنی، آرای حقوق دانان و رویه قضایی ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که خسارات ناشی از دست رفتن فرصت درصورتی که محقق و قطعی باشند، بی تردید قابل جبران است.
مختصات معنایی نظام فیض از دیدگاه فلوطین و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه فیض» از ابداعات فلوطین و پاسخی بر مسأله ی صدور کثرات از واحد بود. از دیرباز تاکنون تبیین های متعددی از فیض، توسط حکما صورت پذیرفته است، اما تفسیر ابن عربی بسیار متفاوت است. پژوهشِ حاضر می کوشد مسأله ی: مختصات معناییِ نظام فیض را با موازنه ی آرای افلوطین و ابن عربی و با بهره گیری از روشِ: توصیف و تحلیلِ ارسطویی بررسی کرده و آن را در دو سطحِ مؤلفه ها و مبانی، تطبیق و ارزیابی کند. هدف از انجام این پژوهش: کشف و استنباط مؤلفه های نظام فیض در دو دستگاه معرفتیِ فلوطین و ابن عربی است، به-طوری که ارتباط مبانی و آرای این دو نشان داده شود. یافته های تحقیق: حاکی از آن است که نظام فیضِ فلوطین و ابن عربی از نظر مبنا و بِنا تفاوت های بنیادین و ساختاریِ عمیقی دارند، به این صورت که ابن عربی توانسته است با طرح نظریه ی فیض در بستر وحدتِ شخصیِ وجود، تحلیل دقیق تر و جامع تری از آن ارائه دهد. مهم ترین دستاورد و شاخصه ی فیضِ ابن عربی را می توان در گذرِ او از کثرات هستی و تبیین عمیق از ربط حق با خلق، و میزانِ حضور و فاعلیتِ حق دانست.
تحلیلی از معرفت بخشی تجربه محض و باورهای پیشین در آن از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک نوع روش ماهیت شناسی در حوزه سبک زندگی، معرفت بخشی اسلامی و باورهای سنتی اسلامی و عرصه های مشابه را تبیین می کند. شناخت و تبیین مفاهیم ترکیبی همچون سبک زندگی اسلامی، کاری است پیچیده که در عهده شرح اللفظ نیست و در این راستا دین مبین اسلام در تمامی حوزه ها چارچوب هایی را در جنبه های مختلف ارائه نموده که بر این اساس نظریه-های متفاوتی نیز ارائه شده است. در برخورد با تجربه دینی دو دیدگاه وجود دارد. یکی ساخت گرایی که تجربه را مجموعه ساختار ذهنی فرد تجربه گر می داند و دیگری ذات گرایی که تجربه های گوناگون را دارای هسته ای با اوصاف مشترک می داند. معرفت شناسان جدید، تجربه محض و بدون تغییر را قبول نداشته و باورهای پیشین را مسبوق به تجربه آورده و تأثیر زمان و مکان و فرهنگ تجربه را سبب تفسیر آلود شدن آن می دانند. اما صاحب این قلم با بدعت خواندن مکاشفات برخی از عرفا توسط هم عصران آن ها و تعارض داشتن مکاشفات لیدی جولیان با تعالیم کلیسای دوران خودش، نقش زمان و مکان را در تجربه محض نپذیرفته و برای اثبات آن به شش دلیل از ابن عربی بدین قرار توسل جسته اند و آنگاه با این استدلال ها مکاشفه عارف را زمانی معرفت زا و قابل اعتماد می داند که خالص بوده و دارای این شرایط باشد تا از این طریق تجربه محض را اثبات نماید.
بررسی پدیدارشناسانه رویکرد امام علی(ع) در مواجهه با قبیله گرایی؛ با تأکید بر بحران ارتداد در دوره خلیفه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تمرکز بر این پرسش اصلی که رویکرد امام علی7 در مواجهه با پدیده قبیله گرایی با محوریت بحران بادیه نشینان در دوره خلیفه اول چگونه بود؟ به بررسی تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی پس از رحلت حضرت محمد6 می پردازد. در این دوره، بحران ارتداد قبایل بادیه نشین و امتناع آنان از پرداخت زکات، ساختار قدرت و مفهوم خلافت را با چالش های جدی مواجه ساخت و بازتولید سنت های قبیلگی در رفتار کنشگران سیاسی را آشکار کرد. این پژوهش با بهره گیری از رهیافت پدیدارشناسی تاریخی و تحلیل گفتمان نشان می دهد که امام علی(ع) با تأکید بر گفتمان دینی و عناصر عدالت، تقوا و وحدت اسلامی تلاش کرد تا هویت دینی را بر هویت قبیلگی غالب سازد و بدیل های معنوی و اخلاقی را جایگزین مؤلفه های قبیلگی کند. در مقابل، نهاد خلافت با تلفیق عناصر قبیلگی و دینی به بازتولید ساختارهای قبیلگی و امتیازدهی به سران قبایل پرداخت. نتایج کلی پژوهش بیانگر آن است که بحران ارتداد، نقطه عطفی در تعارض گفتمان دینی و قبیلگی بود و واکنش امام علی7 الگویی برای گذار از ساختار سنتی قبیلگی به سوی شکل گیری هویت و ساختار قدرت دینی در جامعه اسلامی اولیه فراهم ساخت. این پژوهش نشان می دهد که تعارض میان گفتمان دینی و قبیلگی نقش مهمی در روند تحولات سیاسی و اجتماعی صدر اسلام ایفا کرد و اتخاذ رویکرد عدالت محور و وحدت گرای امام علی7، زمینه ساز تحول در ساختار قدرت و هویت اجتماعی مسلمانان شد.
ارزیابی دلایل مفسران فریقین در خصوص جوارحی یا جوانحی بودن واژه «یحبون» در آیه ۱۹ سوره نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه ۱۹ سوره نور که به آیه اشاعه فحشا معروف است، از چندین منظر دارای اهمیت می باشد. از طرفی از شمار آیات الاحکام به حساب آمده و از طرف دیگر به واسطه پرداختن به یکی از رذائل اخلاقی یعنی اشاعه فحشا، جزء مباحث علم اخلاق است. یکی از چالشهای مهم در این آیه، وعده عذاب در دنیا و آخرت برای کسانی است که اشاعه فحشا را دوست دارند. از طرفی تعلق عذاب به یک عمل جوانحی مثل دوست داشتن، به صورت اجماعی، مورد قبول فقها نمی باشد. در حالی که از ظاهر آیه، دلالت تعلق عذاب بر اعمال جوانحی ممکن است. سه دیدگاه کلی در میان مفسران قابل استخراج است. گروهی قائل به ناظر بودن «یحبون» به عملی جوارحی اند و گروهی آن را ناظر به عملی جوانحی می دانند و گروه سوم آن را ناظر به هر دو می دانند. هر کدام برای اثبات سخن خویش دلائلی آورده اند. هدف این پژوهش، بررسی و نقد این دلائل و مشخص کردن نظر مختار در این خصوص می باشد. از نظر نگارندگان، توجه به سیاق آیات در حل این مشکل بسیار سودمند است. نگارندگان معتقدند که بحث مربوط به قذف و داستان افک بر اساس سیاق به پایان رسیده است. آیه مورد بحث و دو آیه پس از آن درصدد بیان یک قاعده کلی هستند. این قاعده کلی این است که پیروی قدم به قدم از شیطان گناه است. از نظر ایشان، برای الهام یا علاقه لحظه ای و غیراختیاری، نمی توان گناهی متصور بود. لکن اگر این علاقه پیگیری شده و مرتبا به آن رجوع شود، پیروی خطوات شیطان صورت پذیرفته و از نظر خداوند، این امر گناه می باشد، اما بواسطه رأفت و مهربانی خداوند، بر این گناهان جوانحی، عذابی مترتب نشده است، با این وجود، اگر پیروی قدم به قدم از شیطان ادامه پیدا کند و نهایتا به اقدام، منتج شود، عذاب دردناک حتمی خواهد بود.
تحلیل دینی فلسفی «نفخ روح» در انسان از دیدگاه استاد جوادی آملی و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
47 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که شناخت آن در حوزه انسان شناسی و معاد تأثیر اساسی دارد، نفس (روح) می باشد که با تعابیر گوناگون، در چند آیه از قرآن کریم، بیان شده است. یکی از این تعابیر، در آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آمده است. درباره مفاد و نکات عمیق فلسفی دینی مندرج در این آیه شریفه، اندیشمندان مسلمان تاکنون تحلیل ها و تفسیرهای متعددی ارائه کرده اند. مقاله حاضر در صدد بررسی دیدگاه علامه جوادی آملی و علامه جعفری پیرامون آیه شریفه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» می باشد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی، به تحلیل ماهیت نفخ روح، مرجع ضمیر «فیه»، چرایی اضافه روح به خداوند در عبارت «روحی» و نسبت میان حیات با روح قرآنی پرداخته و دیدگاه دو اندیشمند مورد نظر در این موارد بررسی و مقایسه شده است. تحقیق پیش رو، در نهایت نشان می دهد این دو دیدگاه به لحاظ محتوایی، درباره مرجع ضمیر «فیه» و حقیقت نفخ و حیات قرابت داشته اما در خصوص مبدأ خلقت (نظریه تکامل) و چرایی تحلیل اضافه روح به خداوند (روحی) متفاوت هستند.
آسیب شناسی ساختاری علم جدید با رویکرد علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸
133 - 172
حوزههای تخصصی:
توسعه و پیشرفت روزافزون علم در جهان هستی منجر به فراهم آمدن زمینه، جهت مواجه انسان باآینده نامعلوم و پرفرازونشیب و از سویی فاصله گرفتن از امور پیشینی همچون اعتقادات و مسائل دینی شده است. هدف پژوهش بررسی مهم ترین ویژگی ها و پیامدهای علم جدید و بیان چالش ها و فرصت های موجود با نگاه دینی است. لذا مسئله ی پژوهش ماهیت علم جدید با رویکرد آسیب شناسانه و رهکردگروانه با رویکرد دینی و با روش توصیفی تحلیلی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که با توجه به آنکه علم جدید عمدتاً برمبانی تجربه گرایانه که نگاهی تک بعدی و غیرکامل و بدون در نظر گرفتن همه جوانب به مسائل هستی داشته، بنا نهاده شده و نهادهای علمی آموزشی اغلب کشورهای جهان، بر اساس این نوع پارادایم و الگو طراحی و هدف گذاری شده اند؛ پذیرش این الگو توسط هر جامعه ، مستلزم پذیرش آسیب هایی اجتناب ناپذیر و بحران هایی چون؛ ماهیت مادی علم جدید، نگاه تک بعدی به قوانین عالم، سیطره انسان بر طبیعت، جدایی از آموزه های وحیانی، انکار دین با داعیه اصالت علم و عقل، نفی متافیزیک، ظهور بحران های اخلاقی و معنوی و تکیه بر روش تجربی صرف است که علم جدید هم اکنون با آن مواجه است. لذا ضروری است تا با ایجاد راهکارهایی چون؛ نفی دیدگاه تک ساحتی، تبیین دو ساحتی از وجود انسان، تعدیل سلطه انسان ، تبیین تأثیر متقابل علم و دین، ایجاد پیوند میان دانش و ارزش، اثبات انگاره های متافیزیکی و آراستن علم با فضیلت اخلاقی، به تصحیح مبنای معرفتی پرداخته شود، به صورتی که متناسب و سازگار با مبانی فکری، فرهنگی و آموزه های دینی و معنوی باشد.
خَبط کاتبان ناشی، در خَلط متون و حواشی: نگاهی به گُواهی فخر رازی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
535 - 542
حوزههای تخصصی:
الحاق حواشی به متن، یکی از انواع تصحیفاتی است که گاه در فرایند رونویسی آثار کهن، در دست نوشت های آنها اتّفاق افتاده است و موجب غامض و نامفهوم شدن، یا ناراست و ناسازوار گشتن برخی از عبارات آن آثار شده است. فخر رازی (د: 606 ه .ق.)، عالم نامبردار اشعری، در شرحی که بر کتاب معروف ابن سینا (د: 428 ه .ق.) به نام عیون الحکمه نوشته است، در دو موضع، درباره تصحیفِ خطاساز و ابهام آفرینِ الحاقِ حواشی به متن در نسخ خطّی سخن گفته است و از وقوع چنین تصحیفاتی در مصنّفات خود خبر داده. گواهی او در این خصوص از جهاتی چند درخور اعتناست، به ویژه از این جهت که نمودار حدوث زودهنگام اینگونه تصحیفات و تحریفات در نسخ خطّی است و اینکه رخ دادن این سنخ تصحیفاتِ مشکل ساز در آنها، نه فقط در طول چند قرن بلکه تنها در طی چند دهه و حتّی چند سال نیز امکان پذیر و گاه مُحَقَّق بوده است.
ویژگی های رتوریکی در استدلال های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رتوریک، خطابه اثرگذار و اقناعی است که گرچه پیدایش آن به یونان باستان برمی گردد، در حیات عرب جاهلی - به ویژه در امور صلح آمیز - ردپای آن، فراوان دیده می شود. از آنجا که قرآن در چنین فرهنگی ظهور کرده و از ساختار خطابه ای برخوردار است، بررسی میزان بهره برداری قرآن از بیان رتوریکی ضرورت دارد. در این تحقیق با بررسی آیات قرآن کریم در حوزه های مشتمل بر استدلال و احصا و دسته بندی آنها به شیوه استقرایی، مشخص می شود استدلال های قرآن، فراتر از شیوه های مرسوم به ویژه در فلسفه، مبتنی بر ویژگی هایی است که می تواند علاوه بر جنبه عقلانی، ابعاد دیگری از ادراکات انسانی مانند تأمل در مشاهدات روزمره، احساسات، درک وجدانی و تصویرسازی ذهنی را نیز درگیر سازد و از رهگذر آن، تأثیر همه جانبه و عمیق تری بر مخاطب خود بر جای گذارد. این خصوصیات ویژگی های رتوریکی در شیوه استدلال قرآن کریم است.