فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
229 - 211
حوزههای تخصصی:
قواعد حل تعارض کشورهای اسلامی، دعوای مربوط به دسته احوال شخصیه را که یک عنصر بیگانه در آن حضور دارد، به دولت متبوع طرف مربوط دانسته و طبق آن ها، اتباع خارجه مقیم در خاک هرکدام از کشورهای اسلامی از حیث مسائل مربوطه به احوال شخصیه و اهلیت خود، مطیع قوانین دولت متبوع خود خواهند بود. دراین مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به سنجش اعتبار قواعد حل تعارض کشورهای اسلامی در احوال شخصیه از منظر فقه مذاهب پرداخته ایم. نتیجه تحقیق آن است که از منظر فقه اسلامی و مستند به اتفاق آرای فقهای مذاهب با استناد با آیات متعددی از قرآن مبنی بر لزوم قضاوت مطابق ما انزل الله، تنها منبع معتبر برای قضاوت و حل نزاع بین دعاوی، احکام عادلانه و حق محور شریعت اسلام است. پس ارجاع نزاع افراد مسلمان که تابع کشور غیر اسلامی اند، به دادگاه غیر اسلامی، جایز نیست و ترافع مسلمین باید طبق احکام اسلامی حل و فصل شود؛ زیرا ارجاع به حکم غیر اسلامی، ارجاع به طاغوت است. ازاین رو، معنایی ندارد ترافع یک مسلمان به دادگاه اسلامی به قاضی غیر مسلمان و به تبع آن، به احکام غیر اسلامی ارجاع داده شود. این نقیصه، ایرادی بزرگ در قانون مدنی کشورهای اسلامی است. از نظر اسلام، مرز حقیقی برای حاکمیت قوانین، مرزهای اعتقادی برخاسته از قوانین آسمانی است. ازاین رو، باید دین افراد در تعیین دادگاه صالح، مدنظر قرار بگیرد؛ چراکه فراتر و پیشتر از مفاهیمی چون تابعیت و اقامت، اعتقاد دینی افراد، قانون حاکم بر روابط آن ها را مشخص می کند.
تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمانی از جهت فعال بودن یا غیرفعال بودن عواطف دینی بر اساس روش ویلیام رومی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب هدیه های آسمانی دوره ابتدایی از نظر میزان درگیری فعال فراگیران با محتوای ناظر به عواطف دینی انجام شد. جامعه آماری، پنج جلد کتاب هدیه های آسمانی دوره ابتدای سال تحصیلی 1402 1403 بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از روش تحلیل محتوا تکنیک ویلیام رومی استفاده شد. ابتدا محتوای ناظر به عواطف دینی با استفاده از سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته مشخص شد. برای برآورد روایی ابزار گردآوری داده ها، از نظر چهار نفر از متخصصان علوم تربیتی استفاده شد. برای بررسی اعتبار ابزار نیز ضریب هولستی به کار گرفته شد و عدد 83/0 که نشان از اعتبار ابزار دارد، به دست آمد. پس از آن، عواطف دینی به عنوان واحد مطالعه در نظر گرفته شد. متن، تصاویر و پرسش ها نیز به عنوان واحد تحلیل تعیین و بر اساس مقوله های فعال و غیرفعال با فرمول ویلیام رومی تحلیل و ضریب درگیری آنها مشخص گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ضریب درگیری متن کتاب 1/0 می باشد که حاکی از غیرفعال بودن آن است. همچنین پرسش های کتاب با ضریب درگیری 93/0 به صورت فعال طراحی شده است. بررسی تصاویر کتاب نیز ضریب درگیری 6/0 را نتیجه داد که بر فعال بودن آن دلالت دارد.
واکاوی مزایای استراتژیک روابط با جمهوری قبرس برای رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبرس به واسطه جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک اش در منطقه مدیترانه شرقی و مجاورت جغرافیایی با سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا همواره مورد توجه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. رژیم صهیونیستی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و سعی دارد قدرت خود را با برقراری روابط راهبردی با جمهوری قبرس بیشینه سازی کند. بر همین اساس، مقاله حاضر با به کارگیری چهارچوب نظری رئالیسم تهاجمی و با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که جمهوری قبرس چه مزیت های راهبردی می تواند برای رژیم صهیونیستی داشته باشد؟ یافته های پژوهش با بررسی ابعاد سه گانه همکاری های امنیتی- اطلاعاتی، نظامی و انرژی بین رژیم صهیونیستی و جمهوری قبرس نشان می دهد که این رژیم در چهارچوب مشارکت استراتژیک با قبرس، درصدد افزایش عمق استراتژیک اش برای ارتقای میزان تاب آوری، انعطاف پذیری و قدرت نظامی اش است. رژیم صهیونیستی از بدو اشغال فلسطین تاکنون، به قبرس به عنوان راه تنفسی غیراسلامی و غیرعربی نگریسته که تحت سلطه قدرت های جهانی مانند آمریکا و انگلیس است و از این جزیره برای فرار از انزوای منطقه ای، افزایش قدرت و نفوذ سیاسی، امنیتی، نظامی و اقتصادی بهره برده است.
سیر تحول رابطه جرم و مجازات؛ مطالعه تطبیقی اسلام سیاسی و فقاهتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 114
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، تحلیل تعدادی از نظرات و تفاسیر ارائه شده در مورد جرم و مجازات در جوامع اسلامی پیشامدرن در گستره ی جغرافیایی منطقه ی نیل در آفریقا تا آمودریا در آسیای مرکزی و نحوه ی تعامل متقابل فقها و خلفا در این باره است. طلوع اسلام در شبه جزیره ی عربستان و شکل گیری حکومت های اسلامی، تدوین احکام ناظر به جرم و مجازات مجرمان و اجرای آن را منطبق با قرآن و روایات ضروری ساخت. حاکمان و سیاستمداران مسلمان تلاش کردند تا با پایبندی ظاهری به احکام فقهی کیفری مستنبط بر سلطنت خود مشروعیت ببخشند؛ اما اقتضائات سیّال حوزه ی سیاست در کنار ماهیت ثابت فقاهت باعث شد که خلفا با ایجاد شبکه های گسترده ی قضایی و اجرایی فاقد سابقه ی فقهی نظیر دیوان مظالم، پلیس شهری و محتسب عملاً از فتاوای فقهی کیفری تا اندازه ای عبور کنند. گرچه این وضعیت باب طبع فقهای اهل سنت نبود؛ اما گروهی از ایشان در اثر پذیرش واقعیت های سیاسی موجود و این تصور که وجود حاکم ستمکار و در عین حال شریعتمدار، بهتر از نبودن یک حاکم است، در صدد برآمدند تا نقص سیاست را به سوزن مصلحت رفو کنند، توجیهات فقهی برای اقدامات کیفری حاکمان بیابند. از این طریق، پیوندی میان فقاهت و سیاست برقرار شد. با این حال، به دلیل سنی مذهب بودن خلفا، فقهای امامیه نقشی در بازی سیاست نداشتند. پژوهش حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی به دنبال ارائه ی رویکردهای زمینه ای و فرارشته ای به حقوق کیفری اسلامی دوره ی پیشامدرن است.
دراسة إدراكیة أسلوبیة للاستعارات السیاسیة في «النظرات» للمنفلوطي علی ضوء نظریة لایكوف(قصتي الحریة وأین الفضیلة أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه المعرفیه هی منهج جدید فی مجال الدراسات الأسلوبیه وقد شکلت الاستعاره الإدراکیه إحدی مجالاتها الهامّه. هناک مجموعه من التطابقات المنهجیه بین المصدر والهدف فی الاستعارات المفاهیمیه، تطبّق العناصر المفاهیمیه للمجال المصدر علی عناصر المجال الهدف. طرح المنفلوطی الموضوعات السیاسیه فی قصتیه الحریه وأین الفضیله من خلال استعارات مفاهیمیه. إذ قامت أسس هذه التصورات الاستعاریه على تجربه المؤلف الشخصیه والتاریخیه والثقافیه، وعلاقتها السببیه ووجود أوجه التشابه والتطابقات والقواسم المشترکه بین المفهومین وأفعال المجالین ووظائفهما. یهدف هذا البحث إلی دراسه الخصائص الأسلوبیه للاستعارات المفاهیمیه والمضامین المستخدمه فی مجال المصدر بغیه تجسید المجال الهدف فی قصتی المنفلوطی المشار إلیهما وتحدید أسلوب المنفلوطی من خلال العلاقات القائمه بین الحقل المصدر والحقل الهدف بالاعتماد علی المنهج الوصفی - التحلیلی بالإضافه إلی المنهج المعرفی. أفضت نتائج البحث إلی أنّ المنفلوطی، قد اتجه إلى مجالات معینه من المصدر والهدف فی تصوراته الاستعاریه، واستخدم فی تجسید کل مفهوم من المفاهیم السیاسیه للمجال الهدف مثل السیاسه، والقانون، والاستبداد، والحریه وغیرها بمجالات عده للمصدر. یتمیز أسلوبه بالقدره على تجسید الأفکار المجرده وتحویلها إلى صور ملموسه، ممّا یسهل على القارئ فهم المعانی العمیقه الّتی یحملها النص؛ إذ استخدم من المجال المصدر «الظاهره الکاذبه وغیرالحقیقیه» لتصور «الأدوات القانونیه السیاسیه» و المجال المصدر «السلعه المفقوده» لتصور «الفضیله فی مجالس السیاسه» والمجالات المفاهیمیه «الحیاه» و«الأشعه» و«المیدان الوسیع» و«النسمه» و«ظهور شیء ذی قیمه» للمجال الهدف «شیء ذی قیمه» لتصور مجال هدف «عدم الحریه» وامثال ذلک. کما یتمیز اسلوبه أیضاً باستخدام الاستعارات المکرره و المتوازیه لمفهمه المفاهیم النقدیه والسیاسیه. اختیار نوع المصادر فی الاستعارات تدلّ علی غضب الشاعر عن الاوضاع السیاسیه فی مصر کما یستفید من التصورات اکثر نفوراً واشمئزازاً دلاله علی غضبه واستیائه عن الظروف السیاسیه فی المجتمع و یعتمد أساس تصورات المنفلوطی الاستعاریه علی تجربته البیولوجیه والتاریخیه والثقافیه، وعلاقه السبب والنتیجه، والتشابهات الحسیه أو المجرده الموجوده مسبقاً ووجود التطابقات والقواسم المشترکه بین المفهومین وأفعال المجالین ووظائفهما.
وجدان اخلاقی کودکان، حقیقتی با سازه ذاتی یا اکتسابی (مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
وجدان اخلاقی، حقیقتی عینی در درون انسان ها و مشتمل بر ظرفیت های شناختی و عاطفی است. این ظرفیت ها می توانند عامل التزام به هنجارهای اخلاقی و رفتار بر اساس آنها باشند. چنین سامانه ای - با قابلیت های مذکور - افزون بر آنکه مورد گواه شهودهای درونی و مشاهدات بیرونی است با گزاره های وحیانی نیز قابل اثبات است. وجدان اخلاقی، در ابعاد شناختی، مشتمل بر آگاهی و ضرورت التزام به حُسن و قُبح برخی فضایل و ترک رذائل در خصائل و رفتارهای انسانی است و در ابعاد احساسی و عاطفی نیز ابتدا انسان را نسبت به امور مذکور تحریض می دهد و در صورت خطا با حسِ پشیمانی، زمینه جبران و عدم تکرار را در آینده فراهم می آورد. اینکه آیا چنین پدیده ای در انسان خصلت ذاتی دارد یا امری اکتسابی است، می تواند تأثیرات مهمی در شناخت و ابعاد اخلاقی انسان داشته باشد. با بررسی دوره کودکی که هنوز عوامل محیطی بر آدمی تأثیر نگذاشته، می توان به ذاتی بودن این امر پی برد. با بررسی کتابخانه ای و تحلیلی این موضوع در متون دینی و یافته های آزمایشگاهی در حوزه روان شناسی اخلاق می توان این امر را ثابت کرد که بخش های مهمی از «وجدان اخلاقی» ذاتی است.
نقش سلامت معنوی و سبک های مقابله ای در پیش بینی کیفیت زندگی پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
84-95
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ویژگی های عاطفی، شناختی و رفتاری نقش اساسی در کیفیت زندگی پرستاران دارد؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سلامت معنوی و سبک های مقابله ای در پیش بینی کیفیت زندگی پرستاران انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی است. جامعه پژوهش تمامی پرستاران زن متأهل شاغل در مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1401 بودند که 409 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی وارد مطالعه شدند. ابراز گردآوری اطلاعات پرسش نامه های سلامت معنوی پالوتزین و الیسون، سبک های مقابله کالزبیک و همکاران و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان و با نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین سلامت معنوی و راهبرد مسئله مدار با کیفیت زندگی پرستاران مثبت؛ اما همبستگی بین راهبرد اجتنابی و راهبرد هیجان مدار با کیفیت زندگی پرستاران منفی بود (۰۱/0>P). همچنین مؤلفه های سلامت معنوی ۹/۱۳% و سبک های مقابله ای 1/25% از واریانس کیفیت زندگی را تبیین کردند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت سبک های مقابله ای را که یکی از سازه های مهم فردی است و سلامت معنوی که یکی از سازه های مهم معنوی در بهبود کیفیت زندگی پرستاران است، نشان می دهد.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
91 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی صورت گرفته است. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی خوانداری دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1402−1403 از پایه اول تا ششم بوده که تمامی حجم جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، سیاهه تحلیل محتوای مؤلفه های هویت ملی و دینی است که پیش ازاین پژوهش توسط صانعی مهر و رزم آزما تنظیم شده است و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 30/81 درصد مجدد محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده با آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد، مؤلفه های هویت ملی بیشتر از هویت دینی دیده شده اند؛ از میان مؤلفه های فرعی هویت ملی، هویت اجتماعی و هویت فرهنگی بیشترین میزان توجه و هویت سیاسی کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده اند. از میان مؤلفه های فرعی هویت دینی نیز بیشترین میزان توجه به ارزش ها و هنجارهای مذهبی و کمترین میزان توجه به سیره زندگی مبتنی بر دین است. همچنین بیشترین کاربرد مؤلفه هویت ملی، در متن کتاب های فارسی و کمترین میزان استفاده در پرسش ها؛ و بیشترین کاربرد مؤلفه هویت دینی در متن و کمترین میزان استفاده در تصاویر بوده است. هویت دینی بنا بر دلایلی متعدد تاریخی و عناصری مانند مذهب، تدین، معنویت جز پایدار هویت ایرانیان محسوب می شود و نباید پرورش هویت ملی و دینی در دانش آموزان از یکدیگر جدا باشد. نتایج نشان می دهد هویت ملی بیشتر مورد توجه بوده است و در کتاب های درسی از پرداختن به هویت دینی دانش آموزان غفلت شده است.
واکاوی مولفه های مناظره حقیقت محور با مخالفان از دیدگاه امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناظره به عنوان یکی از شیوه های مرسوم و کارآمد در مواجهه با مخالفان محسوب شده که با اهداف متفاوتی همچون پیروزی بر رقیب و برتری جویی یا تبیین حقیقت صورت می گیرد و در فرهنگ اسلامی نیز دارای پیشینه کهن و درخشانی است. در این میان امام رضا% مناظرات فراوانی با پیروان ادیان و مذاهب به هدف تبیین حقیقت داشته اند. از نظر ایشان، مناظره به هدف حقیقت طلبی دارای مولفه های ویژه و برجسته ای است. بر این اساس پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مناظرات امام رضا% با مخالفان خود پرداخته است و می کوشد به تبیین مهم ترین مولفه های مناظره حقیقت محور، از دیدگاه امام رضا% بپردازد. یافته های پژوه ش نش ان می دهد، این نوع مناظره از دیدگاه امام رضا% دارای چندین مؤلفه مهم از قبیل: «تسلط به مفاهیم و مبانی مخالفان»، «استفاده از عقل به عنوان فصل مشترک»، «رعایت اصول و ارزشهای اخلاقی»، «مستندگویی و ارجاع به منابع مورد قبول»، «توجه به اصول مسلّم و مشترک»، «فرصت اظهارنظر به رقیب» و «منع از تکفیر مخالف» می باشد. بدیهی است توجه به این مولفه ها در مناظره، می تواند الگوی مطلوب و اسلامی را از مناظره دینی برای هر عصری ترسیم نموده که ترویج این الگو نقش موثری در دفاع از معارف اهل بیت% و شبهه زدایی از آنها خواهد داشت.
نقد اندیشه اعتدال در امر انفاق با تکیه بر آیات قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
41 - 62
حوزههای تخصصی:
هر واژه قرآنی معنا و کارکردی خاص دارد و کاربرد هر واژه، با دقت تمام صورت گرفته است. ازاین رو ممکن است یک واژه به دلیل تعدد کاربرد و نزدیکی معنای لغوی و اصطلاحی، ما را در تبیین و تفسیر کلام وحی دچار خطا نماید. واژه «ینفقون» یکی از این واژگان است که برخی مفسران، بنا بر استناد به آیه 67 سوره فرقان و مضمون آیه 29 سوره اسراء، قائل به اندیشه «رعایت اعتدال در انفاق» شده و مرز هزینه کردن در راه خدا را محدود تبیین کردند؛ درحالی که آیات فراونی در تضاد، تقابل و نقد این اندیشه وجود دارد. برای اینکه تفاوت های معنایی کشف شود، لغت نامه ها مرجع مناسبی بودند. سپس بررسی منظر مفسران در آیات دیگر که در مقابل اندیشه اعتدال قرار دارند. آن گاه معنای هر واژه در هر آیه، آن گونه که هست، به دست آمد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، «اندیشه اعتدال» با بررسی واژه «نفق» و آیاتی که «عدم اعتدال در انفاق» را تأیید می کنند، مورد نقد قرار گرفت. با توجّه به این نقد، آن آیاتی که به معنای «اعتدال در انفاق» تفسیر شده اند، در واقع به معنای اعتدال در «هزینه کرد» و «خرج کرد» زندگی هستند، نه به معنای انفاق در راه خدا؛ زیرا مفهوم واژه اعتدال در انفاق در راه خدا، مانند اعتدال در اطاعت از رسول خدا (ص)، ناصحیح و ناکافی است.
قراءة عرفانية لقصة النبي إبراةيم (ع) في ديوان ابن الفارض ومثنوي مولوي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
النبی إبراهیم (ع) بالإضافه إلى مقام النبوه، یظهر كسالك عارف یجتاز مراحل السلوك ومجاهده النفس التی تتجلى بأشكال مختلفه مثل "نفی آزر، تضحیه الابن، نار نمرود الروح" بنجاح، ویصل من مرحله الفناء فی الله إلى مقام البقاء بالله وخلیل الله. تتناول هذه المقاله بمنهج وصفی-تحلیلی مع التركیز على المدرسه الأمریكیه للأدب المقارن، من خلال التأمل فی أشعار ابن الفارض المصری ومولانا جلال الدین محمد البلخی، اللذین یبلغان قمه العرفان النظری والعملی، القراءه العرفانیه لقصه النبی إبراهیم (ع). فی هذا البحث، تم أولاً تحلیل أوجه التشابه فی أشعار هذین العارفین البارزین فی ثلاثه أقسام: "إبراهیم (ع) والطیور"، "إبراهیم (ع) ونار نمرود"، و"إبراهیم (ع) والنجوم"، ثم تم توضیح أوجه الاختلاف لكل منهما فی مراحل مقام النبی إبراهیم (ع)، إبراهیم (ع) وآزر وتضحیه الابن. تشیر النتائج إلى أن ابن الفارض، على عكس مولوی، لا ینظر إلى الطیور بتأویل. فی نقاش نار نمرود، یعتبر سبب إطفاء النار وتحولها إلى بستان هو وصول النبی إبراهیم (ع) إلى مقام الجمع والبقاء بعد الفناء. لكن مولوی یعتبر نار نمرود نار النفس التی تتحول إلى زهور وریحان بعد اجتیازها. ابن الفارض یعتبر الاهتمام بالنجوم ظهور الحق، لكن یرى مولوی بأنّه لم یبلغ الأنبیاء إلى مرحله التوحید منذ البدایه ویعتبرون للمخلوقات وجوداً مستقلاً. ابن الفارض یتناول الأسرار الباطنیه وتأویل أعمال الحج ویعتبر مقام إبراهیم ولایه خاصه، ومكه حضره إلهیه، والزائر ظهور حضره غیبیه فی الأركان الأربعه. ومولوی یعتبر آزر وتضحیه الابن تحرراً من تعلق النفس والطبیعه.
بررسی و نقد روش های اثبات عقاید مبتنی بر عقل در دیدگاه ابن تیمیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
34 - 60
حوزههای تخصصی:
ابن تیمیه شخصیتی شناخته شده در تاریخ عقاید است و تأثیرگذاری او بر برخی گروه های تکفیری، امری پوشیده نیست. موضوع این پژوهش نیز بررسی و نقد نگاه وی به اثبات عقاید مبتنی بر عقل است. این امر با شناسایی نگاه وی به روش های عقلی، در میان آثار مکتوبش صورت گرفته است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که نگاه ابن تیمیه به روش های اثبات عقلی عقاید چگونه بوده و چه نقدهایی بر آن وارد است؟ وی با حصر استدلال عقلی در قیاس و تمثیل و استقرا مخالف است و بیش از تعریفی مختصر به روش استقرا نپرداخته است؛ اما به روش قیاس و تمثیل به طور مفصل پرداخته است. او کارکرد قیاس منطقی یا قیاس شمولی به تعبیر خودش را انکار می کند و به عکس قائل به حجیت تمثیل و قیاس الغائب علی الشاهد است و تلاش می کند عموم صاحب نظران را در قبول حجیت تمثیل با خود همراه کند. درمقام نقد نیز آنچه وی به مثابه روش استدلال عقلی غیر از قیاس و تمثیل و استقرا مطرح می کند، درواقع به یکی از این سه روش بازمی گردد. همچنین انکار کارکرد قیاس از سوی وی صحیح نیست. تمثیل هم هرچند از روش های اثبات عقلی است؛ ولی یقین آور نیست و برخلاف ادعای ابن تیمیه، یقین ناآوری آن از نگاه بسیاری از عالمان دور نمانده است.
بررسی مبانی خوانش متن از منظر هرمنوتیک شلایرماخر و تحلیل آن بر اساس مبانی نظری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
191 - 221
حوزههای تخصصی:
«هرمنوتیک کلاسیک» تلاشی برای دستیابی به چگونگی خوانش متن با ارائه اصول و مبانی روشمند است. «شلایرماخر» از هرمنوتیست های برجسته کلاسیک به شمار می رود. نمایان ترین نقش شلایرماخر در تحول هرمنوتیک، گذار از هرمنوتیک های تخصصی و ابداع اصول و ضوابط عام تفسیری است که غالباً نشأت گرفته از گفتمان های ادبی-عصری اوست و نکات ارزنده ای را فراروی مفسران اسلامی می گذارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با مطالعه نظریات هرمنوتیکی شلایرماخر به روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین مبانی شلایرماخر در تحلیل و خوانش متن چیست؟ و با نظر به آموزه های کلاسیسیسم و رمانتیسیسم چگونه تحلیل می شود؟ حاصل آنکه، اثرپذیری شلایرماخر از مکاتب ادبی-عصریِ خویش سبب شده است تا از القای نگرشی تک بُعدی به مقوله فهم متن پرهیز کرد و از گفتمان های مختلف ادبی، نظیر گفتمان های کلاسیستی و رمانتیستی بهره جُست. ازجمله اصول مبتنی بر تفکر کلاسیستی شلایرماخر عبارت است از: محوریت مؤلف، غایت مندی معنا، عینیت معنا، فراعصری بودن فهم، روش گرایی فهم و اهمیت قواعد زبان شناختی. اصول مبتنی بر تفکر رمانتیستی وی نیز عبارت اند از: اصالت فردیت مؤلف، اصالت سوء فهم، عدم کفایت قواعد زبان شناختی، عدم امکان پرهیز کامل از تأثیر پیش فرض ها، امکان تحقق فهم برتر از مؤلف و بشری بودن گزاره های کتاب مقدس.
انقراض کیسانیه و گرایش به امامیه؛ نقدی بر دیدگاه های وداد القاضی درباره تعاملات امامیه و کیسانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه های قرن دوم در صحنه فعالیت های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام آرام از صحنه روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک اندک به سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش های مربوط به تغییر مذهب چهره های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساخته امامیه برای تأیید مذهب خود می داند، درحالی که براساس یافته های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی درباره تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی که این شواهد درباره تغییر مذهب کُثیرعِزَه به اندازه کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
اصل «رجعیت در طلاق» از نظرگاه فقه امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طلاق، مهم ترین عامل انحلال نکاح دائم در فقه است که با توجه به جواز رجوع و عدم آن، به رجعی و بائن تقسیم می شود. در برخی مصادیق طلاق، به نوع آن تصریح شده است، اما برخی دیگر همچون طلاق اجباری و یا طلاق حاکم، مبهم و یا مورد اختلاف است. قاعده «اصل رجعیت در طلاق» می تواند راهگشای تعیین نوع طلاق در این موارد باشد و متفرع بر تشخیص آن، جریان احکام مرتبط با نوع طلاق روشن شود. اندیشمندانی چون شیخ طوسی و طبرسی از متقدمان و صاحبان حدائق و جواهر از متأخران به اصل مذکور اشاره کرده اند. آیاتی از قرآن به عنوان دلیل لفظی، و استصحاب بقای زوجیت، و اصل عدم تحقق مراتب زوال زوجیت، به عنوان اصلی عملی در اثبات قاعده مذکور بیان شده است. طبق برخی مبانی، استدلال به آیه 228 سوره بقره و نیز استصحاب بقای زوجیت، پذیرفته شده ولی دیگر ادله مورد مناقشه قرار گرفته است.
فراتحلیل مقالات دو فصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم (دوره 5 الی 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به مثابه یک متن می تواند از طریق دانش های زبانی مورد مطالعه قرار گیرد. سبک شناسی از زیر شاخه های دانش زبان شناسی است که به عنوان ابزاری برای فهم ساختار و سبک قرآن به شمار می رود. دوفصلنامه علمی مطالعات سبک شناختی قرآن کریم متعلق به دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم با محوریت حوزه سبک شناسی متون قرآنی و تفسیری از زیرمجموعه علوم انسانی است که از زمستان 1399 موفق به اخذ مجوز علمی- پژوهشی شده و در سال 1402 مجوز نمایه درISC پایگاه استنادی علوم جهان اسلام را دریافت کرده است. یکی از راههای شناخت نشریه های علمی_پژوهشی تحلیل محتوا و دسته بندی موضوعی مقالات و شناخت نوع مطالب منتشر شده ی آنهاست. هدف از تحقیق حاضر، فراتحلیل کیفی مقالات موجود در این دو فصلنامه از دوره پنجم تا هفتم است. بر اساس یافته های این پژوهش دو فصلنامه مطالعات سبک شناختی قرآن کریم در پای بندی و اجرای ضوابط نشریات علمی بطور مطلوب عمل کرده است؛ از نظر میانگین زمانی پردازش مقالات، پراکندگی جغرافیایی نویسندگان، مرتبط بودن با عنوان دوفصلنامه، تنوع مقالات منتشر شده، عملکرد آن شایسته تقدیر است می تواند الگوی مناسبی برای سایر مجلات به شمار رود.
کلام شاهانه/ ملوک الکلام، کتابی چنددانشی از عصر میانی قاجار به ضمیمه بیست وسه مورد خاطره و حکایت از سیف الدوله سلطان محمد قاجار
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
561 - 610
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار افزون بر اشاره ای به زندگی سیف الدوله سلطان محمد قاجار، اشاره ای اجمالی به مجموعه رسائل وی به نام «ملوک الکلام» شده است و در نهایت 23 خاطره و حکایت از رساله پیش گفته آورده شده است.
بستر نوافلاطونی فلسفۀ اشراقی سهروردی: فلسفه به مثابۀ تصوف
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
147 - 172
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تحلیل مضامین نور و عشق در آثار سهروردی نشان داده شده است که عشق در سه ساختار: عشق و نور، عشق و اشراق، و عشق (مهر) و قهر زیرساخت اصلی کتاب حکمه الاشراق را تشکیل می دهد. همچنین در فلسفه سهروردی نظریه «فیض» (صدور) نوافلاطونیان تحت عنوان نظریه «اشراق» به مجرایی از نور برای جریان یافتن عشق الهی تبدیل شده است. بدین ترتیب در نظام حکمت اشراق اصطلاح فیض در فلسفه با اصطلاح عشق (محبت) در تصوف (عرفان) پیوند یافته است و اصطلاحات فلسفی سهروردی محملی برای بیان نظریات عرفانی وی به شمار می آیند. بر این اساس می توان ارتباط میان عوالم سافل و عالی در نظام سهروردی را تحت عنوان الگوی «نردبان شوق» ترسیم نمود که بازتابی از یک الگوی کهن تر فلوطینی است. در این الگو همه چیز بر اساس فرایند صدور (اشراق) از خداوند پدید می آید و بر مبنای فرایند عشق، آرزومند رجعت به سوی او است. همچنین از طریق این اسطوره، خدا و انسان و نور وظلمت با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. چنانکه این اسطوره فلسفی، با اسطوره بی اعتنایی تقریباً حلاج گونه سهروردی به زندگی نیز مطابقت دارد.
معناسازی مدیران مدرسه در مسیر پیاده سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
51 - 78
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یکی از موضوعات برجسته نظام تعلیم و تربیت کشور در دهه اخیر بوده است. تحقق اهداف این سند همانند تمام سیاست ها و اصلاحات آموزشی تحت تأثیر تعبیر و فرایندهای تعدیل و سازگاری مجریان آن قرار گرفته و لزوماً منطبق با مقصود آنان اجرا نمی شود. هدف این مطالعه، شناخت و تبیین معنای ساخته شده و تعابیر مدیران مدارس از نقش خود در طول پیاده سازی و اجرای سند تحول بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی و برمبنای چارچوب شناختی معناسازی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق با 8 مدیر دبیرستان دولتی دوره دوم در چهار منطقه 3، 6، 7 و 13 شهر تهران که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، گردآوری شد. تحلیل اطلاعات بر مبنای روش تحلیل داده های کیفی مایلز و هوبرمن به شکل گیری سه دسته مضمون اصلی «ابهام»، «مستندساز» و «عوامل فردی و موقعیتی» منجر شد. یافته های پژوهش نشان دهنده ابهام مدیران مدارس در زمینه ادراک متن سند و چگونگی اجرای آن در مدارس بود. الزام به اقدام در چنین شرایطی، مدیران مدرسه را به سمت ساخت معنای دیگری از نقش خود سوق داده است؛ آن ها نقش خود را به عنوان «مستندسازان» اجرای سند تحول تعبیر می کنند. ساخت این معنا تحت تأثیر عوامل فردی شامل تصور تکرار مکررات و سعی بی فایده و همچنین عوامل موقعیتی شامل قابلیت اجرا، قوانین و مقررات و جایگاه ارزشی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود تلاش های انجام شده در راستای اجرای سند تحول در مدارس، از منظر مدیران مدرسه مقصود اصلی از اجرای سند چندان حاصل نشده است. توجه سیاستگذاران به عوامل شکل دهنده معناسازی می تواند در طراحی سیاست های آموزشی و اجرای مؤثرتر آن ها کمک کننده باشد.
مواجهۀ رمزگرایانۀ شیخ اشراق با سنت افلاطونی در تلقی وی از خرد جاویدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
133-166
حوزههای تخصصی:
رمزگرایی از دیرباز در دین، عرفان و فلسفه به کار بسته شده است. شیخ اشراق با زبان رمزآگین، درون مایه های متعالیِ ناگشوده به زبان متعارف و عقل استدلال گر را به تصویر می کشد. او سنت پیشاارسطویی، به خصوص افلاطون را نماینده غربی خمیره ازلی حکمت می شمارد. مسئله بنیادی مقاله، واکاوی نقش نگاه رمزاندیشانه سهروردی در تعبیر حکمت افلاطونی از قِبَل خمیره ازلی است. با رویکردی توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و ضمن ارجاع به آثار دو حکیم، خصوصیات زبان رمزی و پیوندش با حقایق متعالی، خمیره ازلی و آموزه هایی نظیر تزکیه نفس، القای الهی، کشف و شهود بررسی می شود. نتایج نشان می دهد: نخست، رمز با حقایق متعالی پیوند دارد. دوم، خمیره ازلی حکمت دو وجه جهان شمول (تاریخی) و الهی (فراتاریخی) دارد. سوم، فهم حقایق و بنیاد مشترک الهی، با تجرید نفس و بصیرت امکان پذیر است. چهارم، زبان رمزی پای در وادی ذوق و شهود می نهد. پنجم، افلاطون، به مثابه حکیمی الهی، اهل ذوق، شهود و تجرید است و حکمتش سرشار از حقایق متعالی. ششم، بیان رمزی، شیوه افلاطون- و دیگر حکما- است. بدین سان، سهروردی با افلاطون مواجهه ای رمزگرایانه از قِبَل خمیره ازلی به کار می بندد. او با این مواجهه، به انتقال معانی اشراقی می پردازد و در خوانش خود، حکمت را نه در بطن تاریخ، که در فراسوی تاریخ می جوید.