مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
طراحی هوشمند
حوزه های تخصصی:
این مقاله نحوه تفکر در مسائل طراحی به روش فروکاست گرایی را بررسی می کند. همچنین به این سؤال که طراحی در حیطه فروکاست گرا قابل بحث است یا در تقابل با هولیسم (زیستارگرایی) که ایده ای جهانی در برابر فروکاست گرایی است، پاسخ می دهد. در ادامه مقاله به مطالعه رویکردهای مشابه در طراحی که با این تفکر منطبق است و به مقایسه دو تفکر مطرح شده می پردازیم. نتیجه این بررسی رسیدن به الگوی تفکر درباره مسائل طراحی است که در قالب راهکاری برای تسکین درد بیماران آستئوآرتریت زانو بررسی شده است.
طراحی هوشمند: طرح و بررسی دیدگاه الیوت سوبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی هوشمند به عنوان یک جنبش اجتماعی با انتقادهای فیلیپ جانسون به طبیعت گرایی و داروینیسم و همراهی او با افرادی همچون مایر، دمبسکی و بیهی و حمایت فیلسوفانی همچون پلنتینگا، مورلند و کریگ در دهه آخر قرن بیستم شکل گرفت. در نگاه آنان طراحی هوشمند یک برنامه پژوهش علمی با مشارکت دانشگاهیان است که نشان خواهد داد بر عالم یک طراحی هوشمند حاکم است. سوبر به عنوان یکی از منتقدان طراحی هوشمند معتقد است که طرفداران ایده طراحی هوشمند گرفتار تطبیق های ناقص در مورد پدیده ها هستند. از نظر او طراحی هوشمند شرط آزمون پذیری را ندارد و در نتیجه قابل ورود به عرصه علمی و تحقیقاتی نیست. در این مقاله نشان داده شده که اولاً تصویر او از آزمون پذیری کامل نیست. ثانیاً طراحی هوشمند، می تواند، با ملاحظاتی، همان معیار سوبر را نیز تأمین کند. اساس اِشکال او ناشی از تصور نادرستی است که از وجود یک طراح هوشمند فراطبیعی دارد. نقد نخست این مقاله را می توان، علاوه بر یک تقریر قیاسی معتبر از کبرای برهان نظم، انتقادی بر طبیعت گرایی روش شناختی نیز در نظر گرفت.
بررسی نظریه طراحی هوشمند و چالشهای آن با نظریه تکامل (آیا نظریه طراحی هوشمند یک نظریه صرفاً علمی است؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است استدلال حامیان طراحی هوشمند(ID) بر وجود یک عامل باشعور و هوشمند در خلقت عالم بررسی شود. اینان دانشمندان و فلاسفه ای هستند که اصرار دارند نظریه طراحی هوشمند، نظریه ای علمی است که می تواند بدیلی برای نظریه تکامل باشد، در حالی که طرفداران نظریه تکامل علمی بودن طراحی هوشمند را مورد تردید قرار می دهند. تکامل گرایان معتقدند طراحی هوشمند بر مبنای اعتقادات مذهبی شکل گرفته و شرایط یک نظریه علمی را ندارد. در این نوشتار به اصلی ترین چالشهای حامیان ID با تکامل گرایان اشاره شده است، بدین نحو که ابتدا کلیاتی در مورد برهان نظم که در واقع ریشه اصلی نظریه طراحی هوشمند به شمار می رود، بیان شده و خلاصه ای از ادعاهای تکامل گرایان و حامیان طراحی هوشمند در مورد نحوه پیدایش موجودات مورد مداقه قرار گرفته است. براهین علمی و تجربی هر دو گروه تکامل گرایان و حامیان طراحی هوشمند و همچنین مباحث مورد اختلاف طرفین مطرح گردیده و نهایتا علمی بودن صرف مباحث طرفداران ID مورد تردید واقع شده است.
استدلال پیچیدگی تقلیل ناپذیر: نقدی بر دیدگاه مایکل بیهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی پیچیدگی تقلیل ناپذیر حیات را مایکل بیهی برای نقد نظریه ی تکامل داروین با تکیه بر یافته های بیوشیمی بکار برده است. وی آن را سازگانِ یکپارچه ای تعریف می کند که اجزای آن لزوماً در عین متعامل و هدفمندبودن، کارکرد ویژه ای دارند. بیهی با تشریح دسته ای از واکنش های بیوشیمیایی که در طبیعت رخ می دهد، انتخاب طبیعی را نقض پذیر معرفی می کند. وی با استناد بر روش شناسی علمی و همچنین پیش فرض های موجود در فلسفه ی علم خود، استدلال پیچیدگی تقلیل ناپذیر حیات را معرفی کرده است و به پاسخگویی علمی به نقدهای تجربی و روش شناختی تکامل گرایان می پردازد. بیهی حیات را به دو بخش تقلیل پذیر و تقلیل ناپذیر تقسیم می کند. وی بنابر نظریه ی خود مبنی بر تقلیل ناپذیربودن حیات در سطح مولکولی و بنیادی، نظریه ی تکامل را که فرایند تدریجی دارد در بخش مولکولی حیات ابطال شده معرفی می کند. روی هم رفته، با توجه به گزارش ها و پژوهش های علمی گوناگون انجام گرفته توسط بیهی و پیروان نظریه ی وی، استدلال پیچیدگی تقلیل ناپذیر در حال حاضر مصداقِ استدلال از طریق بهترین تبیین است که می تواند راهکار علمی مناسبی برای تبیین منشأ حیات ارائه داده، و هدایت و طراحی شدگی آن را نشان دهد.
نظریه طراحی هوشمند در مواجهه با خداناباوری جدید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
61 - 78
حوزه های تخصصی:
جریان شناسی خداناباوری جدید و چالش هایی که پیش روی دین ورزان قرار داده است از جمله مسائل جدی می باشد که در این سال ها، الهی دان های مسیحی را به موضع گیری واداشته است. خداناباوری جدید، خوانشی جدید از الحاد است که هجمه ای خصمانه علیه هرگونه دین باوری، به ویژه دیانت مسیحی، را سرلوحه فعالیت های خود قرار داده است. در سال های منتهی به دهه اول قرن بیست و یکم، دفاعیه های متعهدان به دین در برابر این هجمه جدید افزایش یافته است که نظریه «طراحی هوشمند» یکی از دفاعیه های علمی در برابر این جریان محسوب می شود. این نوشتار به بررسی این دفاعیه در برابر خداناباوری جدید پرداخته و کارایی و توفیق آن را در رسیدن به اهداف خود بررسی می نماید. در نهایت این نتیجه به دست می آید که نظریه طراحی هوشمند در برابر چالش هایی که با آن مواجه است، مانند، اصل آنتروپیک، نظریه فرگشت، و برخی تبیین های الهیاتی درباره جهان، قادر به اثبات طراحی هوشمند برای جهان نیست. در نتیجه برای اثبات طراح هوشمند باید به دنبال دلایل فلسفی و الاهیاتی دیگری بود.
بررسی کارآمدی نظریه طراحی هوشمند در چالش علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
1 - 28
حوزه های تخصصی:
تعارض و نزاع میان علم و دین و بررسی آرا و دیدگاه های گوناگون این حوزه، چالش همیشگی فلسفه دین بوده است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، تعارض میان نظریه فرگشت و اعتقاد به آفرینش موجودات بر مبنای ظاهر کتاب مقدس است. این چالش نظریه های گوناگونی را از انکار تام فرگشت تا پذیرش کامل آن در نظام فکری دینی در بر داشته است. یکی از این نظریه ها، « طراحی هوشمند»است که بیان می کند نظام پیچیده خلقت، حاصل طراحی مدبرانه طرّاح خردمندی است که به قلم صنع خود، نظام آفرینش را بر این اساس بنانهاده است. این نظریه با تمسک به مقدمات علمی چون «پیچیدگی کاهش ناپذیر» و «پیچیدگی معین شده» بی هدف بودن فرایند خلقت و نیز تصادفی بودن روند آفرینش را زیر سؤال برده و سعی دارد روش شناسی علمی رایج را به چالش کشانده و فرگشت را نظریه ای ناتمام و جهت دار در رواج اندیشه مادی گرایی معرفی نماید. این پژوهش درصدد بررسی جایگاه نظریه طراحی هوشمند در چالش علم و دین است و در پایان این نتیجه حاصل می شود که خود این نظریه با چالش هایی روبرو است و نمی توان آن را پاسخی مناسب در رابطه علم و دین تلقی کرد.
تقریری نو از نظریه تکامل و سازگاری آن با طراحی هوشمند براساس دیدگاه پیتر ون اینواگن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
95-108
حوزه های تخصصی:
پیتر ون اینواگن، فیلسوف متأله تحلیلی، سازگارگرایی است که میان دترمینیسم با جهش های تصادفی و داروینیسم با خداباوری تعارضی قائل نیست. او با تبیینی متفاوت از ارکان نظریه تکامل، نظریه «داروینیسم ضعیف» را پایه گذاری و موضعی لاادری در برابر آلیسم اتخاذ می کند. در این نظریه، او با پذیرش مبانی اصلی تفکر داورینی، قائل است انتخاب طبیعی و جهش های تصادفی در زیست کره، در برخی حوزه های محدود، کارآیی ندارد. او معتقد است شاید برهان نظم با نظریه تکامل ابطال شود؛ اما این امر با اصل وجود طراحی هوشمند در جهان طبیعت منافاتی ندارد. یافته های پژوهش نشان می دهند ون اینواگن در ترجیح پذیرش داروینیسم ضعیف بر آلیسم، معیار درستی ندارد و تقریرش از ارکان نظریه تکامل کاستی هایی دارد و نیز مانند سایر فیلسوفان غربی به تمایز دقیق برهان نظم با برهان غایی توجه نکرده است. با چشم پوشی از تفکر فیزیکالیستی او و ضعف های دیدگاهش، در سازگاری اش میان نظریه تکامل و خداباوری، برحق است و دیدگاه او تا حدودی با آرای شهید مطهری در این باب مقایسه پذیر است.
نقد دوگانه انگاری خلقت و تکامل بر اساس قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۹۳-۲۱۲
حوزه های تخصصی:
در کلام جدید، «نظریه خلقت» با «نظریه تکامل» مقابل انگاشته می شود؛ زیرا در نظریه تکامل مراحل پیدایش حیات به صورت طبیعی تبیین می شود و خالق آگاه در آن نقشی ندارد؛ در مقابل خلقت گرایان به عاملیت و فاعلیت خالق آگاه اصرار دارند. در این میان برخی دانشمندان خداباور نظریه طراحی هوشمند را ارائه دادند تا در میان عوامل طبیعی جایی برای عوامل ماورائی بگشایند. اکنون مسئله این است که آیا قرآن نیز خلقت موجودات را معارض ایجاد طبیعی و تحولی آن ها می داند؟ این پژوهش بر اساس تحلیل درون بافتی واژه خلق روشن می سازد که خلقت قرآنی به پیدایش موجودات با سامان یافتن اجزاء یک ارگان به صورت زمان بر و مرحله مند و با دخالت عوامل طبیعی، اشاره دارد؛ یعنی تمام مراحل تکون ارگان متکی به امر و اراده خداوند است. در واقع منظر خلق در قرآن وصف پیدایش از نمای طبیعی و تکاملی است، اما منظر امر یا ملکوت به نمای باطنی پدیده ها و نقش خالق اختصاص دارد. این تبیین به نتیجه عدم دوگانگی خلقت و تکامل می رسد. البته قرآن نظریه طراحی هوشمند را رد می کند، زیرا اثر امر خداوند را در عرض سایر علت ها می داند.
طبیعت گرایی روش شناختی در علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبیعت گرایی روش شناختی یکی از پیش فرضهای محوری کنونی علوم تجربی است. نه تنها طبیعت باوران که بسیاری از خداباوران علم گرا نیز حامی طبیعت گرایی روش شناختی در علم و در رابطه با جهان طبیعی هستند. اما اگرچه در بدو امر دفاع از طبیعت گرایی روش شناختی در علم متین و موجه به نظر می رسد، اما خصوصا در مواردی که امکان ارائه ی تبیین های غیر طبیعت گرایانه متکی بر شواهد تجربی وجود دارد، اصرار بر طبیعت گرایی روش شناختی حالت ایدئولوژیک به خود می گیرد و اصولا نزاع بر سر طبیعت گرایی روش شناختی در این موارد است. در این مقاله پس از تبیین چیستی و اهمیت طبیعت گرایی روش شناختی، مسئله ی فراروی طبیعت گرایی روش شناختی و لزوم تعیین محدوده ی آن تبیین شده و در ادامه ارتباط آن با طبیعت گرایی هستی شناختی بیان می گردد. سپس طبیعت گرایی روش شناختی مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده می شود که طبیعت گرایی روش شناختی نه تنها از لحاظ الهیاتی در تعارض با امکان فاعلیت خداوند و علیت غیرمادی است که به لحاظ علمی و فلسفی هم محل سوال است و نباید آن را به صورت پیشینی پذیرفت. بر این اساس علم چنانچه به دنبال کشف حقیقت عالم است، نباید به طور پیشینی امکان بررسی نظریاتی را در مورد جهان سلب نماید که تنها متکی بر مکانیزم های مادی نیستند و در پیدایش و پیشرفت جهان از مفاهیم فرامادی سخن می گویند.
نئوداروینیسم؛ طبیعت گرایی در برابر شواهد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
271 - 301
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پس از تبیین محتوای نظریه تکامل از زمان داروین تا شکل گیری سنتز مدرن یا نئوداروینیسم به ابعاد و دلالت های فلسفی-الهیاتی آن پرداخته می شود. به طور ویژه خوانش نئوداروینیستی از تکامل برای بسیاری از نئوداروینیست ها بستری برای پیشبرد اید ه طبیعت گرایی است، اما نکته اساسی در دفاع نئوداروینیست ها از طبیعت گرایی، تاکید ایشان بر تبعیت از شواهد تجربی برای شکل دهی هستی شناسی و جهان بینی خویش است. در ادامه رویکرد دوم به تکامل، یعنی طراحی هوشمند تبیین می شود که اگرچه عموما ایشان را با ضدیت با تکامل به معنای نیای مشترک معرفی می کنند، اما ایده محوری این جریان اصل نیاز به طراحی در فرآیند تکامل است و ایشان لزوما پیدایش موجودات از نیای مشترک را منکر نیستند. اما جریان غالب نئوداروینیستی به دلیل آنکه معتقد است جریان طراحی هوشمند از روش علمی تخطی کرده و پای عوامل فراطبیعی مانند خداوند را در بستر علم طرح می کند آن را غیر علمی دانسته و معتقد به حذف آن از فضای علمی است. رویکرد مهم دیگر به تکامل، جریان سومی است که در ادامه مقاله تبیین می شود. این جریان مخالف طراحی هوشمند است اما بر اساس شواهد زیست شناختی جدید نقدهای مهمی بر خوانش نئوداروینیستی از تکامل دارد. با این حال به نظر می رسد، جریان نئوداروینیسم با وجود ابتناء کامل این جریان بر شواهد تجربی به دلیل تعهد پیشینی به طبیعت گرایی با آن مخالت می کند.
بررسی چالش های نظریه ی طراحی هوشمند با تأکید بر آراء ویلیام دمبسکی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰ ویژه فلسفه و کلام
161 - 180
حوزه های تخصصی:
نظریه طراحی هوشمند، نظریه ای علمی که در مقابل نظریه ی فرگشت قد علم کرده است. نظریه طراحی هوشمند با ساز و کارهای علمی در صدد است وجود و یا عدم عامل هوشمند را در فرایند علی موجودات زنده شناسائی کند. یکی از اصلی ترین نظریه پردازان این جریان، ویلیام دمبسکی می باشد. او با ارائه ی ملاک و معیاری به نام «پیچیدگی تشخص یافته» برای تشخیص نظم، به فهم همگانی و فطری از نظم، نسق بخشیده است. سپس با ارائه ی شواهدی از زیست شناسی دال بر پیچیدگی های تشخص یافته بهترین تبیین برای آنها را عامل هوشمند می داند. برخلاف تبیین فرگشت گرایان که همه چیز را برآمده از یک فرایند مادی و طبیعی غیرهوشمند می دانند. تبیینی که سال هاست آویزه دست ملحدین برای تئوریزه کردن الحادشان قرار گرفته است. از آن جا که نظریه طراحی هوشمند به عنوان رقیب نظریه فرگشت به حساب می آید، جای تعجب ندارد که از سوی فرگشت گرایان به موضوعی چالش برانگیز تبدیل شده باشد. این چالش به انحاء مختلف نظریه طراحی هوشمند را درگیر کرده است از جمله: اخراج دانشمندانی که به نحوی مرتبط با جریان طراحی هوشمند هستند، منع تدریس و بحث درباره این نظریه در مراکز علمی همچون مدرسه و دانشگاه و برچسب غیر علمی زدن به نظریه. در این نوشتار به بررسی تعدادی از مهم ترین چالش های منطقی که از سوی نقادان این نظریه مطرح گردیده است می پردازیم.
فرگشت و طراحی هوشمند؛ بررسی آراء ریچارد داوکینز و آنتونی فلو در برهان نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۹۶-۱۷۷
پیشرفت های علمی از طرفی چالش های جدید و انتقادهای فراوانی به برهان نظم وارد کرده است و از سوی دیگر به نقطه عطفی در ارائه خوانش های جدید و تقریرهای نوین برهان نظم تبدیل شده است. ریچارد داوکینز به این جزم رسید که یافته های علمی همواره راه را برای تبیین طبیعت گرایانه نظم گشوده است. از آن سو آنتونی فلو نیز به این باور رسید که پیشرفت های جدید علمی موجب تقویت نتیجه برهان نظم شده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اصل«طرحمندی طبیعت» استدلال فلو و داوکینز را با رویکرد کلامی مورد ارزیابی قرار داده است. مسأله اصلی پژوهش این است که بهترین تبیین، برای نظم وارگی هستی، «فرگشت» و «انتخاب طبیعی» است یا «طراح هوشمند»؟. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که تبیینِ منشاءِ نظم بر مدار فرگشت با چالش های علمی و الهیاتی فراوانی روبروست و استدلالِ تجمیعی فلو به یک استنتاج مبتنی بر احتمالات منجر خواهد شد به نحوی که عُقلایی و قابل اعتنا است، اگرچه یک برهان عقلی و قیاسی نیست. و نیز این پژوهش نشان می دهد می توان بدون استفاده از اصول و مفاهیم غامضِ فلسفی، از علوم تجربی، رهیافتی به الهیات داشت.
ارزیابی نظریه «تکامل» بر پایه دستاوردهای جدید تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
143 - 166
حوزه های تخصصی:
نظریه «تکامل» علاوه بر زیست شناسی در عرصه های گوناگونی چون جهان بینی و اخلاق انقلاب عظیمی را پدید آورد. داروین، به دنبال استنتاجات کلامی و فلسفی از تکامل نبود، اما دیدگاه وی پایه ای برای تفسیر الحادی از آفرینش واقع شد که بر شکل گیری تصادفی نظم عالم مبتنی بود. این در حالی است که متألهان و طرفداران نظریه «طراحی هوشمند» با مدل سازی های مختلف از ناچیزیِ خیره کننده احتمال تکامل تصادفی و حتی محال بودن آن خبر می دهند. مسئله محوری این نوشتار، بررسی امکان شکل گیری تصادفیِ اطلاعات در دی. ان. ای موجودات در سنتز تکاملی مدرن است. تحقیق حاضر با روش تحلیل سیستمی و توصیفی و با بیان تحلیلیِ مراحل تطور نظریه تکامل، بر اشکالات ایجاد تصادفی اطلاعات ژنتیکی متمرکز شده، و با بررسی نقادانه آخرین خوانش ها از تکامل در جهان غرب و ضمن بازخوانی یقین منطقی و روان شناختی، به ارائه تبیینی نوآورانه از «استدلال انباشتی» می پردازد که از رهگذر آن یقین منطقی بر وجود مبدأ متعال و طراحی هوشمند ورای نظم شگفت عالَم اثبات می شود. در واقع این جستار، لوازم کلامی و فلسفی تکامل را بررسی می کند.