فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۰۱ تا ۳٬۷۲۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۱
57 - 73
حوزههای تخصصی:
قدمت طنز در غرب، به آغاز فعالیت های نمایشی یونان باستان و سپس روم باستان باز می گردد و در شرق، در نزد شاعران بزرگی همچون رودکی، سنایی، انوری، سعدی، حافظ، مولوی و دیگر شاعران به فراوانی قابل مشاهده است. نکته مهم در این متون، پذیرش آنها به عنوان نوعی بیان ادبی، به قصد اصلاح امور است و صرفاً تفنن و تسلط بر ادبیات، مورد نظر نیست. پیشرفت ادبیات، مدیون توجه به متن جامعه است. سیر و روند نظریه های ادبی نیز نشان می دهد، طنز زبان «کردار و کنش» است. این نوع نگاه به طنز، مخاطب و جامعه را آماده کنش و تغییر رفتار می کند و طنز را کنشی دیالکتیک وار در متن جامعه می داند، که بر رفتار مخاطب تأثیر می گذارد و او را آماده پذیرش تغییر می کند. براساس این معیار، بسیاری از مطالب خنده دار طنز نیستند؛ چرا که ما را به کنش و تغییر وانمی دارند و هیچ گونه وضعیت دراماتیک و سویه اجتماعی در آن ها مشاهده نمی شود.در این مقاله تلاش شده است، سویه های اجتماعی طنز دراماتیک، به روش اسنادی بررسی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد، امروزه ترکیب طنز با تراژدی، با حوصله بشر سازگارتر است و انسان ها با آن بیشتر به تغییر و تفکر و آرامش می رسند. با این ملاحظات، طنزِ کسی قوی تر است که تراژدی را خوب می فهمد و کسی طنز را خوب می فهمد که تا مرز تراژدی رفته و برگشته است.
الگوی امنیّت اجتماعی در شهرهای قومیتی (مطالعه موردی: شهر رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
31 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : شهرهای قومیتی با چالش هایی همچون تسلط فرهنگ قوم گرایی و طایفه گرایی، اتکا بر عرف و سنن قومیتی به جای قانون گرایی مواجه هستند. هدف این پژوهش، شناخت و بررسی و ارائه الگوی امنیّت اجتماعی در شهر رامهرمز است. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش در سه سطح «1- شهروندان با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان، 324 نفر برای حجم نمونه به روش تصادفی - طبقه ای، 2- زندانیان، 50 نفر از زندانیان اهل شهر رامهرمز (همه زندانیان بدون درنظرگرفتن نوع جرم) و 3- مدیران و مسئولان شهری شهر رامهرمز، به تعداد 40 نفر (همه مدیران و مسئولان) به روش تصادفی ساده» انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (88/.) ارزیابی و تأیید شد؛ گردآوری گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار spss26 از تحلیل عاملیِ اکتشافی و رگرسیون (برای جامعه آماری شهروندان)، آزمون تی تک متغیره، تحلیل واریانس برای جامعه آماری زندانیان و مدیران و مسئولان شهری استفاده شد. یافته ها : مهم ترین عوامل تأثیرگذار شناسایی شده در کاهش امنیّت اجتماعی شهر رامهرمز عبارت اند از: فرهنگ قومیت گرایی (%24)، سرمایه های اجتماعی (4/7)، امنیّت حقوقی و حقوق شهروندی (4/9)، خدمات و امنیّت عمومی (3/5)، نزاع قومیتی (3/4)، اقتصاد و اشتغال (4/5). نتیجه گیری: بهره گیری از ظرفیت های موجود و کاهش موانع در زمینه های اجتماعی خصوصاً تقویت سرمایه اجتماعی، تخصص گرایی و کاهش نفوذ و اثرگذاری اقوام خاص، مشارکت اجتماعی، توسعه و گسترش ارزش ها و هنجارها به جای عرف، توسعه عدالت اجتماعی درجهت مقابله با به حاشیه رفتن برخی اقوام، می تواند موجب ارتقای امنیّت اجتماعی در شهر رامهرمز شود. الگوی ارائه شده در این بررسی با تأکید بر دیدگاه ساخت گرایی، پذیرش قومیت گرایی فرهنگی و بسیج قومی را به جای ذوب کردن اقوام، اجتناب از تقسیم کار فرهنگی و تقویت سرمایه های اجتماعی را به عنوان مهم ترین عوامل در افزایش امنیّت اجتماعی شهر مطرح کرده است.
بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: معاونت و همکاری در قتل، یکی از دلایل اصلی وقوع این جنایت در جامعه است که منجر به افزایش بی نظمی و نا امنی می گردد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر معاونت زنان در قتل عمد است. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی؛ ازحیث ماهیت توصیفی-تحلیلی و از نظر روش، کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، 8 نفر از زنانی هستند که به جرم معاونت در قتل عمد در سال 1397 در ندامتگاه شهر ری بوده اند. ابزار گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و جهت دستیابی به مشخصات فردی زندانیان از پرونده شخصیت آنان استفاده گردیده است. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با بهره گیری از روش کدگذاری استراوس و کوربین و بر اساس رویکرد نظریه مبنایی تحلیل گردیده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر این است که سه دسته از عوامل علی، زمینه ای و مداخله گر در معاونت زنان در قتل عمد تأثیر داشته اند که عوامل علی عبارتند از: شرایط نامساعد اقتصادی، وضعیت نابسامان زندگی خانوادگی. شرایط زمینه ای عبارتند از: مهاجرت و حاشیه نشینی، معاشرت و رفت و آمد با دوستان خلافکار و شرایط مداخله گر عبارتند از: استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلی، رابطه نامشروع و فساد اخلاقی. استراتژی های کنش(راهبرد) عبارتند از: رفتارهای خشونت آمیز نسبت به دیگران و نایده گرفتن حقوق دیگران که پیامدهایی مانند پشیمانی، بروز مشکلات روحی و حبس های طولانی مدت برای زنان به همراه داشته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق بیانگر این است که مجموعه عواملی منجر به معاونت زنان در قتل عمد گردیده که مهمترین آن، نیازهای اقتصادی بوده است. بر این اساس، جهت توانمند سازی زنان و رفع مشکلات مالی آن ها، ایجاد واحدهای اشتغال زایی در حومه شهر تهران می باید اقدام گردد.
بازتعریف دین در زندگی روزمره ی زنان دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
119 - 143
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تغییرات اساسی در زندگی روزمره و دینداری زنان دانشجو هستیم، که از جمله مصادیق بارز آن عدم تمایل بخشی از زنان جامعه به داشتن حجاب در اماکن عمومی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی بازتعریف دین در تجربه ی زندگی روزمره ی زنان شهر تهران انجام شد. به این منظور از رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند و از بین دانشجویان متولد دهه های ۵۰ و ۶۰ دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران انجام گرفت. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مدل پارادایمی حاصل از مقوله های محوری هم نشان داد که شرایط علی برای پدیده ی بازتعریف دین نقش رسانه ها در تقابل با دین، تجربه های شخصی پرسش برانگیز از دین و نقش آموزش در ایجاد نگرش نوین به دین بود. نتایج به دست آمده تأیید می کند که دین داری در زنان و دختران دستخوش تغییرات زیادی شده که توجه به آن در سیاست گذاری ها ضروری است.
گونه شناسی مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
39 - 74
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن/ سازی به پدیده ای بدل شده است که همچنان بر بسیاری از قلمرو های کنش کنونی بشر سایه انداخته است. از این رو، ژر ف کاوی درباره رهاورد های خوانش های گوناگون از این پدیده که به گفتمان ها و کنش های ناسازواری انجامیده است گریزناپذیر به نظر می رسد. هدف این مقاله، دریافت سوگیری مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی است. نخست با بازنگری ادبیات نظری، چارچوبی برای گونه شناسی فراهم شد. در گام دوم، پس از غربال روشمند از میان 70 مقاله، 29 مقاله برای بازکاوی، برگزیده شد. یافته ها برپایه بازکاوی محتوایی به گونه شناسی سه گانه ای از این مطالعات انجامید: مطالعات همسو با رویکرد نولیبرال (55 درصد)، مطالعات بازمانده از بازشناسی دو رویکرد یا آشفته (38 درصد) مطالعات نقادانه/ دگراندیشانه (7 درصد). بر پایه الگو های گونه شناسی دانشگاهی، مطالعات بازکاوی شده، در دوگونه دانشگاه پژوهشی/ پایدار و نهاد های آموزش عالی صنفی/ شرکتی/ بنگاهی جای گرفتند. رهیافت های چنین داده هایی کم و بیش، می تواند روشنگر برخی از کاستی ها و دشواری های آموزش عالی ایران در رویارویی با پدیده جهانی شدن/ سازی انگاشته شود که در چارچوب دو پرسش پژوهشی، پایان بخش این مقاله است.
تحلیل گفتمان انتقادی مناظره اقتصادی دو نامزد سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری (رئیسی و همتی )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
69 - 102
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از مهم ترین کارزار های انتخاباتی در ایران- مناظره های ریاست جمهوری که یکی از پربیننده ترین برنامه های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در رسانه ملی است- از منظر تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده است. ازاین رو، نمایندگان دو گفتمان غالب در مناظره های سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای بررسی انتخاب شدند؛ آقایان رئیسی به عنوان گفتمان نزدیک به گفتمان انقلابی یا همان اصول گرایی و همتی به عنوان گفتمان نزدیک به گفتمان اصلاح طلبی و سازندگی. برای بررسی این گفتمان، از روش تحلیل گفتمان انتقادی "ون دایک" استفاده شده و جامعه مورد مطالعه نیز مناظره اول تلویزیونی با موضوع اقتصادی بوده است. از بین سه مناظره، مناظره اول به دلیل اهمیت شرایط اقتصادی در کشور انتخاب شد. این مناظره در سه سطح سَبک، معنا و استدلال بررسی و در نهایت گزاره اساسی متن مناظره استخراج شد. تحلیل داده ها نشان می دهد اصلی ترین گزاره های رئیسی در مناظره اقتصادی شامل «حمایت از تولید ملی»، «مبارزه با فساد»، «دولت عملگرا برای احیای شرایط اقتصادی» و «انتقاد به عملکرد دولت حسن روحانی» و اصلی ترین گزاره های همتی شامل «مهندسی انتخابات»، «پوششی بودن سایر کاندیداها» و «تأثیرات تحریم ها و عدم عضویت در کنوانسیون « FATF بر اقتصاد» بوده است.
اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی تلفیق آموزش خودتعیین گری و هنر بر کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 دانش آموز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (Schaufeli, Martinez, Pinto, Salanova & Bakker, 2002) بود و داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در SPSS-19 نرم افزار تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه روش مداخله یعنی آموزش خودتعیین گری، آموزش هنر و آموزش تلفیق خودتعیین گری و هنر باعث کاهش معنادار فرسودگی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شدند و نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین سه روش مداخله در کاهش فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر برای متخصصان، برنامه ریزان درسی و معلمان تلویحات کاربردی دارد. آنان با آموزش روش های مذکور و یا بهره گیری از آنها می توانند گام موثری در جهت کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان بردارند.
بررسی وضعیت رفاه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی استان های کشور در برنامه ششم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
191 - 207
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که با توجه به متفاوت بودن تولید ناخالص داخلی، سطح جمعیت، بهره مندی از زیرساخت های رشد و سایر عوامل تاثیرگذار بر عدم تعادل های منطقه ای و جغرافیایی، کدامیک از استان های کشور دارای درجه رفاهی بالاتری می باشند و کدامیک سطح رفاهی کمتری دارند؟ پاسخ به این سوال می تواند از نظر علمی الگوی سیاستگذاری مناسبی در زمینه تخصیص و توزیع منابع، امکانات و فرصت ها در اختیار سیاستگذاران بخش عمومی کشور برای رفع عدم تعادل های ایجاد شده قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های درآمد- هزینه خانوار مرکز آمار طی سال های برنامه ششم توسعه (از سال 1396 تا 1400) روند تغییرات شاخص های متوسط هزینه واقعی، ضریب جینی و نهایتاً رفاه اجتماعی خانوارهای شهری و روستایی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. بر اساس نتایج، هزینه واقعی خانوار شهری و روستایی کشور طی دوره مورد بررسی کاهش یافته است. همچنین در همین دوره، ضریب جینی خانوار شهری و روستایی نیز افزایش پیدا کرده که حکایت از بدتر شدن وضعیت توزیع درآمد دارد. در ادامه رفاه اجتماعی بر اساس شاخص سن برای مناطق شهری و روستایی کشور و استان ها محاسبه گردید. بر این اساس شاخص رفاه اجتماعی سن نیز طی این مدت کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. بر این اساس تأکید بر تدوین برنامه جامع کاهش فقر به جای برنامه های جزیره ای با اولویت مناطق مرزی، تمرکز بر سیاست های کلان رشدگرا در کنار توانمندسازی، کنترل تورم، ایجاد اشتغال مولد، بهبود فضای کسب و کار و مهارت آموزی از جمله راهکارهای پیشنهادی است که به منظور کاهش نابرابری و ارتقای رفاه می بایست در دستور کار سیاست گذاران و مدیران قرار گیرد.
تغییرات ارزشی و نگرشی در نهاد خانواده ایرانی بر اساس پیمایش جهانی 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ پاییز و زسمتان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
317 - 348
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک تحلیل ثانویه بر اساس داده های پیمایش جهانی ارزش ها (2020) است که به بررسی عوامل مؤثر بر تمایزات ارزشی و نگرشی در نهاد خانواده ایرانی می پردازد. هدف از این پژوهش، شناسایی و تحلیل الگوهای تغییر در نگرش ها و باورهای مرتبط با خانواده، روابط جنسی، خشونت خانگی، نقش های جنسیتی و مسئولیت های اجتماعی در جامعه ایران است. نتایج نشان می دهد که نگرش های اجتماعی در ایران تحت تأثیر عواملی نظیر سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و تحولات فرهنگی در حال تغییر است. اکثر پاسخ دهندگان (71.9 درصد) با روابط جنسی قبل از ازدواج مخالف هستند، اما نسبت به سقط جنین و طلاق شکاف نسلی و تغییرات مثبتی مشاهده می شود. همچنین، جامعه به طور فزاینده ای با خشونت علیه زنان و کودکان مخالف است. تحلیل داده ها نشان می دهد که افراد با تحصیلات دانشگاهی و ساکنان شهر، نگرش های مدرن تری نسبت به مسائل اجتماعی دارند. علاوه بر این، وضعیت اقتصادی بر نگرش ها تأثیرگذار است؛ به طوری که با افزایش درآمد، پذیرش سقط جنین و طلاق افزایش می یابد. این تغییرات به ویژه در نسل های جوان تر و در میان افراد با وضعیت اقتصادی بهتر مشهود است. این یافته ها بر ضرورت توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان اجتماعی به این تغییرات و اتخاذ رویکردهای متناسب با تحولات جامعه تأکید می کند.
چشم انداز هویت اجتماعی زنان بر اساس استفاده از اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه چشم انداز هویت اجتماعی زنان شهر تهران بر اساس استفاده از اینستاگرام و با میانجی گری متغیرهای جمعیت شناختی، طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف؛ کاربردی و به لحاظ ماهیت موضوع روش علّی و تکنیک آن پیمایش است که با ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399 بوده و نمونه آماری بر اساس جدول نمونه مورگان 303 نفر را در برگرفته است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است؛ پرسشنامه محقق ساخته مربوط به میزان و نوع استفاده از اینستاگرام و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن. نتایج به دست آمده از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که تعداد دفعات چک کردن اینستاگرام در طول هفته و سابقه حضور در اینستاگرام، بر هویت اجتماعی زنان شهر تهران، اثر پیش بینی کننده داشته است. در گام اول 9/1 درصد از هویت اجتماعی زنان با تعداد چک کردن اینستاگرام در طول هفته، تبیین شده و در گام دوم با وجود سابقه حضور، به 1/4 درصد است، به این معنی که تکرار استفاده از اینستاگرام (تعداد دفعات چک کردن در طول هفته) اثر مثبت و طول مدت عضویت در اینستاگرام ، اثر منفی بر هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه داشته است. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز میزان تحصیلات، دارای نقش مثبتی در پیش بینی هویت اجتماعی زنان شهر تهران بوده است. در گام بعدی رگرسیون؛ متغیرهای رشته علوم انسانی، متأهل بودن، خانه دار بودن و سن زنان، معنا دار نبوده و نقشی در پیش بینی هویت اجتماعی آنان نداشته است.
پیامدهای طولانی شدن ساعات کاری پدر بر تغییر کیفیت روابط بین نسلی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از دیرباز الگوی مرد-نان آور حاکم بر خانواده ایرانی بوده است. تغییر سبک زندگی و شرایط اقتصادی، موجب افزایش ساعات کاری مردان گردیده تا درآمد مناسبی را برای گذران امور زندگی کسب نمایند. فشارهای شغلی و خستگی ناشی از ساعت کاری طولانی مردان، خانواده و به ویژه شرایط زندگی زنان خانه دار و فرزندان را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف تحقیق حاضر، واکاوی چالش های ناشی از ساعات طولانی کار مردان و پیامدهای ناشی از زمان کوتاه حضور پدر در کنار خانواده بر کیفیت روابط بین نسلی خانواده بود. روش و داده ها: تحقیق با رویکرد کیفی و استفاده از تحلیل تماتیک انجام شد. مشارکت کنندگان، 15 نفر از زنانی بودند که دارای فرزند بوده و همسران شان دارای ساعت کاری طولانی مدّت بوده اند. مشارکت کنندگان، به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها: داده ها با استفاده از کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله های این پژوهش، شامل جبران غیبت پدرانه، مشارکت محدود پدر در فرزندپروری، رسیدگی مادر به امور فرزندان و انحصار نقش مادری بوده است. بحث و نتیجه گیری: مهم ترین پیامد حاصل از پژوهش، حضور انفرادی مادران در زندگی و تربیت فرزندان است. به واسطه حضور کمرنگ و کاهش مشارکت پدر در خانواده، نه تنها مادران خانه دار با فشار مضاعفی برای تربیت نسل، فرزندپروری و رسیدگی به امور فرزندان مواجه اند، بلکه الگوهای روابط نسلی خانواده نیز تحت الشعاع قرار گرفته و نقش پدر در تربیت نسل به حاشیه می رود. تعارض نقش های پدری-شغلی مردان از یک سو بازتاب تداوم الگوی مرد-نان آور خانواده ایرانی و از سوی دیگر، پیامد شرایط و فشارهای اقتصادی روزافزون بر وضعیت رفاهی خانواده است. پیام اصلی: طرّاحی سیاست های حمایت از خانواده در جهت بهبود شرایط و وضعیت رفاهی خانواده، می تواند فشار ساعات کار طولانی مدت مردان را برای تأمین مخارج خانواده بکاهد و کیفیت روابط بین نسلی خانواده را قوام بخشد. از دیگر سو، مشارکت زنان در تأمین بخشی از درآمدهای خانواده، احتمالاً با بازتعریف نقش های سنّتی والدین در خانواده، الگوی روابط بین نسلی خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد.
مطالعه عوامل ایجادکننده قصد استفاده از خدمات تجارت اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۸)
185 - 207
حوزههای تخصصی:
پژوهش های انجام شده درباره تجارت اجتماعی، نشان دهنده رشد سریع آن در دهه گذشته و ادامه این روند در آینده، همچنین بیانگر تأثیر این نوع تجارت، بر راهبردهای شرکت ها است. ویژگی اصلی این نوع تجارت، تعامل های کاربران، محتوای تولیدشده توسط کاربران، رویکرد مشتری محور آن و عنصر اصلی آن مشتریان است. لذا در این پژوهش سعی شده، تا عوامل ایجاد کننده قصد استفاده مشتریان از خدمات تجارت اجتماعی اینستاگرام، جست وجو شود. پژوهش حاضر از نظر هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از حیث ماهیت یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است که در آن، از روش های کتابخانه ای و میدانی برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری، شامل کلیه هموطنانی است که در بهار1400 از محیط های تجارت اجتماعی، به طور خاص شبکه اجتماعی اینستاگرام، اقدام به خرید محصول یا خدمتی کرده اند. نمونه آماری، شامل 200 نفر از افرادی است که به روش در دسترس انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه را، استادان متخصص در این زمینه تأیید کرده اند و پایایی پرسشنامه نیز، با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها، حاکی از آن است که عوامل ایجادکننده قصد استفاده مشتریان از خدمات تجارت اجتماعی اینستاگرام، شامل متغیر های فرصت جست وجو، امکان بررسی، ارزش آفرینی، انعطاف پذیری، قابلیت استفاده، قابلیت دسترسی، کیفیت خدمات، جذابیت و نوآوری هستند.
مدل سازی ساختاری زنجیره ارزش تولیدات رسانه ای در دیپلماسی رسانه ای ایران در قبال دنیای عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی ساختاری زنجیره ارزش تولیدات رسانه ای در دیپلماسی رسانه ای ایران در قبال دنیای عرب می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است و از لحاظ طرح تحقیق به صورت پژوهش کمی و از نظر جمع آوری اطلاعات به ویژه توصیف ویژگی های جامعه مورد مطالعه از نوع توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر تمام کارشناسان حوزه رسانه در تهران و نیز شامل نخبگان، اساتید دانشگاه در رشته های ارتباطات و رسانه، مسئولین سیاست خارجی کشور، مسئولین سازمان های رسانه ای کشور و در صورت امکان دانشجویان عرب اهل رسانه دانشگاه بغداد و بیروت بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 385 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه 41 سوالی می باشد. روایی آن به شیوه صوری و محتوایی تایید شده و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ به میزان 84/0 اثبات شده است. داده های گردآوری شده بر اساس تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که شاخص های (نوآوری، مشتری مداری، اعتبار برند، زیرساخت های فناوری، مدیریت، محتوا، پشتیبانی، مزیت رقابتی ، کیفیت خدمات، ارزش آفرینی ، بازاریابی، منابع انسانی و ارتباطات سازمانی) بر دیپلماسی رسانه ای با ضریب تاثیر متناسب، اثرگذار بوده اند.
بررسی اتأثیر سیاست گذاری و مصرف رسانه ای بر سرمایه فرهنگی و سبک زندگی: نقش تعدیل گر سواد رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه می توان کنترل و هدایت افکار عمومی را یکی از مأموریت های اصلی رسانه ها دانست. در این پژوهش الگویی از استفاده صاحبان قدرت از رسانه ها با هدف تأثیرگذاری بر سرمایه فرهنگی و سبک زندگی افراد جامعه ارائه و آزمون شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاه های دولتی کشور بودند که 280 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار توصیفی، برای تحلیل اطلاعات جمعیت شناختی از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SMART PLS نسخه 3 بهره گرفته شد. طبق نتایج پژوهش، بین سیاست گذاران و رسانه، رسانه و سرمایه فرهنگی و سرمایه فرهنگی با سبک زندگی جامعه رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد؛ اما سواد رسانه ای، تأثیر رسانه ها بر سرمایه فرهنگی را تعدیل نمی کند. نتایج این پژوهش کاربردهایی برای اصحاب رسانه و سیاستگذاران این حوزه دارد که در بخش پایانی پژوهش به اهم آن ها اشاره شده است.
تنقیح قوانین رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ابزار انتقال پیام جمعی است و این رسانایی، رکن رکین جامعه مردم سالار است. در چنین جامعه ای مردم از طریق رسانه از حقوق و تکالیف خود مطلع می شوند و به ایفای نقش های کلیدی در تصمیم سازی، مشارکت در حکمرانی و دعوت به خیر وفق اصول سوم و هشتم قانون اساسی می پردازند. این مشارکت ها و بهره مندی ها مردم و از سوی دیگر، کنشگری رسانه ها و کارگزاران آنها، تابع الزاماتی قانونی است که باید مطابق ماهیت صریح و شفاف قانون، از هرگونه پرده پوشی مصون و به نحوی کامل در اختیار مردم باشد؛ بنابراین، تدوین و تنقیح قوانین رسانه ای مشتمل بر گردآوری، طبقه بندی و تمییز قوانین مجری و معتبر از غیر، امری ضروری است که به دلیل پیچیدگی های رسانه به ویژه تحولات فناورانه و همچنین قانونگذاری اشتراکی مجلس شورای اسلامی با سایر نهادهای واضع قاعده، ساده نیست. پرسش اصلی در این مقاله، ناظر به چیستی و چگونگی تنقیح قوانین راجع به رسانه است که با روشی اسنادی و رویکرد توصیفی تحلیلی به آن پرداخته خواهد شد. یافته های پژوهش نیز از چالش های مفهومی و نهادی تنقیح، لزوم تنقیح بر محور تفسیر غایت مدار و صیانت از اصل حاکمیت قانون، شفافیت و انسجام قانون، برابری و امنیت حقوقی قضایی حکایت دارند.
Love Literacy: A Media Literacy Approach
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۶, Issue ۱, January ۲۰۲۲
75 - 77
حوزههای تخصصی:
Synopsis Although research has shown that nowadays we are less likely to have a lifelong love partner, the media industry has increasingly incorporated 'love' as a guarantor of success for media products of all kinds. My argument is that, in order to sell more, the media industry has constructed a false notion of love. Worse than that, we the audiences have adopted this notion; since this is a false construct, many people have come up with unrealistic expectations of their love life. The results can be seen in the ever-increasing rate of divorce. I argue that we need something that I would call "love literacy" to appropriately respond to one evolutionary intention that exists in all of us.
نقدی بر گزارش جمعیتی «ایران 2040 دانشگاه استنفورد: پویایی جمعیت ایران و فرصت پنجره جمعیتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
349 - 370
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، نتیجه و خروجیِ تحلیل ها و سلسله بررسی هایی است که به منظور نقد و بررسی بخش جمعیت «پروژه ایران 2040 دانشگاه استنفورد» انجام شده است. پروژه استنفورد که به دلیل آینده نگر بودن، ایران 2040 نامیده شده است، یک ابتکار دانشگاهی است که به عنوان مرکز یا قطبی برای محققان در سرتاسر جهان، به ویژه محققان ایرانی خارج از کشور، برای انجام تحقیقات در زمینه مسائل اقتصادی و فنی مرتبط با توسعه بلندمدت ایران و ارزیابی پیامدهای احتمالی آنها در زمینه جهانی عمل می کند و ادعا دارد تنها هدف آن ارتقای همکاری های علمی در زمینه های اقتصادی و فنی مرتبط با پایداری توسعه بلندمدت ایران از طریق استفاده از ظرفیت های علمی پژوهشگران برجسته ایرانی خارج از کشور است. گزارش پویایی جمعیت ایران و فرصت پنجره جمعیتی در ارتباط با «ایران 2040 دانشگاه استنفورد» به لحاظ اینکه درک صحیح از پویایی جمعیت ایران برای درک پتانسیل توسعه بلندمدت ایران از اهمیت بالایی برخوردار است، به بررسی و ارزیابی روندهای گذشته و پیش بینی های آینده پویایی جمعیت ایران به همراه سهم عوامل اصلی تعیین کننده آن (باروری، مرگ ومیر و مهاجرت) بر مبنای سرشماری سال 1395 می پردازد. یکی از نقدهای اصلی به گزارش این است که مبنای تمام تجزیه و تحلیل ها و آینده نگری های انجام شده در ارتباط با روندهای گذشته و پیش بینی های آینده پویایی جمعیت ایران، به همراه سهم عوامل اصلی تعیین کننده آن (باروری، مرگ ومیر و مهاجرت) سرشماری سال 1395 و به ویژه پذیرش تثبیت باروری در سطح جایگزینی 2.1 فرزند برای هر زن است. گزارش به نوعی این گونه القا می کند که ما باید به فرصت پنجره جمعیتی و ایجاد اشتغال بپردازیم و کاری به نرخ باروری نداشته باشیم و تصمیم برای اجرای یک سیاست پروناتالیستی (سیاست های افزایش جمعیت) را زودرس اعلام می کند.
واکاوی ابعاد اجتماعی بحران کووید-19: مرور نظام مند مقاله های علمی - پژوهشی (1401- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید-19، کیفیت زندگی افراد و همچنین عملکرد نهادهای جامعه را برای مدت طولانی با مسائل فراوانی مواجه ساخت. پژوهشگران ایرانی درباره آثار و پیامدهای مختلف این رخداد به کاوش پرداخته و بخشی از دستاوردهای خود را در مجلات علمی بازتاب داده اند. آگاهی از دستاوردهای مساعی انجام شده، ازنظر علمی و کاربردی روشنگر خواهد بود. در این راستا می توان دو هدف را متصور شد؛ هدف نخست، شناسایی ویژگی های مقالات موجود از حیث مختصات نظری، روش شناختی و محتوایی و هدف دوم، شناسایی تأثیرات بحران کرونا بر جامعه ایران است. در تحلیل اطلاعات برگرفته از مقالات منتخب، از مفهوم بحران سیلویا والبی به عنوان یک ابزار فکر بهره گرفته شده است. با اتکا به روش مرور نظام مند تحقیقات پیشین، 93 مقاله مرتبط با این موضوع که در مجلات علوم اجتماعی و جامعه شناسی کشور در بازه سال های 1399 تا 1401 منتشر شده بود، گزینش و بررسی شد. نتیجه تحلیل ها حاکی از آن است که بیشتر پژوهش ها در سطح خرد و با رویکردی توصیفی (8/39 درصد) و تبیینی-پیامدی (9/ 35 درصد) به مطالعه کووید 19 پرداخته اند. روان شناسی اجتماعی (2/19 درصد) و جامعه شناسی دین (1/14 درصد) بیش از حوزه های دیگر در مرکز توجه پژوهشگران بوده است. همچنین بیشتر پژوهش ها (5/41 درصد) کووید-19 را بحرانی تلقی کرده اند که شکل و صورت بندی اجتماعی را در برخی حوزه ها مانند دین داری، سبک های زندگی، الگوهای فراغت، مراسم سوگواری و روش های آموزش، تغییر داده است. در پایان، پاره ای خلأهای پژوهشی مربوط به مطالعه ابعاد اجتماعی کووید-19 مطرح شده است.
جهانی سازی قرآن بنیان؛ چشم اندازی مطلوب در مقایسه با جهانی سازی غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جهانی سازی قرآنی به معنای گسترش مفاهیم، معارف و احکام عام و جاودانه ای است که به عنوان سلسله ای از برنامه ها و قوانین دقیقِ منطبق با فطرت، هدایت کلی بشریت با محوریت توحید را با نگاه جامع به همه جنبه های انسان و هستی مدنظر دارد. باورمندی به حقیقت غایی دین و دلالت های منطقی معنویت گرایی و خردورزی وحیانی در روابط اجتماعی از پایه های اساسی این جهانی سازی است. آموزه های قرآنی به خاطر ارجاع به کلیتی منسجم و اصلی واحد که نگرش توحیدی و یکپارچه به جهان هستی دارد، قابلیت زیادی را برای این روند ایجاد کرده است. سازوکارهایی که قرآن برای شمولیت ارزش های الهی و انسانی خود ارائه داده، با توجه به مبانی و اصولی بنیادین، با آنچه در جهانی شدن در ادبیات امروزی مدنظر می باشد از زاویه جهان بینی، انطباق با فطرت، توجه به ابعاد فردی و اجتماعی و ... دارای تفاوتی عمیق است. این نوشتار در تلاش است با اتکا به روش توصیفی تحلیلی، ضمن توجه و استفاده از آیات و تفاسیر به تبیین نگاه فراگیر قرآنی در مقایسه با مفاهیم معادل امروزی آن بپردازد.
تحلیل نگرش های فرهنگی خانواده در حوزه ی آموزش کودکان کار و خیابان
حوزههای تخصصی:
چکیده : رفتار و نگرش خانواده ها بر جنبه های مختلف زندگی کودکان از جمله حوزه آموزش آنان اثرگذار است ،بسیاری از مشکلات تحصیلی کودکان کار و خیابان هم با رفتارها و باورهای خانواده هایشان گره خورده و از آن متاثر شده است.از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه مطلعین کلیدی در مورد رفتار و نگرش خانواده های کودکان کار نسبت به آموزش آنها در شهر گرگان و با روش کیفی انجام گرفت. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری هدفمند از میان مطلعین کلیدی ، اساتید دانشگاهی ، متخصصین دولتی و غیر دولتی انتخاب شدند. داده ها از طریق 2 مصاحبه گروهی و14 مصاحبه عمیق با این افراد گردآوری و با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شدند.از یافته های پژوهش 5 مضمون اصلی: عدم اعتقاد به تحصیل ، تفکر سنتی به تحصیل ، نا امیدی به کارایی و اثر بخشی تحصیل ،تاثیر پذیری و تقلید از اطرافیان و فقر فرهنگی از نظر مطلعین به عنوان رفتارها و نگرش های اصلی خانواده ها نسبت به آموزش کودکان کار استخراج شدند.این نگرش ها در یک رابطه تاثیر و تاثری منجر به اتخاذ راهبردهای متفاوتی شده و پیامدهای مختلفی را برای تحصیل کودکان کار و خیابان در پی دارند.در نتیجه از نظر مطلعین مداخله مبتنی بر نگرش های فرهنگی برای حل چالش های این حوزه ضروری می باشد.تا زمانی که نگرش خانواده ها به مساله آموزش و تحصیل از طریق برنامه های آموزشی متناسب که برگرفته از رویکرد ها و روش های مطالعاتی مناسب است تغییر نکند ، مشکلات آموزشی این کودکان ادامه خواهد داشت و همچنان شاهد تحصیل بی کیفیت و ترک تحصیل های فراوان بخصوص از مقطع ابتدائی به بعد خواهیم بود و به تبع آن افزایش مسائل و آسیب های اجتماعی در این گروه اجتناب ناپذیر خواهد شد.