راهبرد فرهنگ

راهبرد فرهنگ

راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان 1401 شماره 60 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

الگوی سیاستی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر تجربه نگاری نمونه های منتخب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی سیاستی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی ارتباطات فرهنگی بین المللی تجربه نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
با عنایت به بیانات امامان انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، باید گفت همان گونه که مردم در عرصه های گوناگون این انقلاب نقش محوری داشته اند، در عرصه بین المللی نیز می توانند و باید نقش کلیدی و مؤثری ایفا کنند و به تعبیر این پژوهش لازم است «مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی» صورت گیرد. اگرچه مشاهده وضع موجود نشان می دهد این امر مهم با اینکه با ورود به گام دوم انقلاب اسلامی اهمیت مضاعفی نیز یافته ولی آن چنان که باید و شاید، تحقق نیافته است. این پژوهش با روش تجربه نگاری برخی نمونه های منتخب ایرانی، به دنبال تدوین الگوی سیاستی دیپلماسی فرهنگی مردمی است و تلاش دارد ابعاد و مؤلفه های چنین الگویی را شناسایی و میان شان پیوند برقرار کند. بدین منظور برای گردآوری داده ها، روش اسنادی، مشاهده (مشارکتی و غیرمشارکتی) و مصاحبه نیمه ساخت یافته به کار گرفته شده و از روش تحلیل مضمون نیز برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد به طور کلّی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران محقق نشده است. همچنین در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، الگوی سیاستی ویژه ای برای مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران به دست آمد که هفت بُعد را در بر می گیرد: بازیگران مردمی، مزیت ها، عرصه های محیطی، ابعاد، ساختار اجرایی، ساختار سیاست گذاری و راهکارها. 
۲.

گونه شناسی مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن جهانی سازی آموزش عالی دانشگاه گونه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
جهانی شدن/ سازی به پدیده ای بدل شده است که همچنان بر بسیاری از قلمرو های کنش کنونی بشر سایه انداخته است. از این رو، ژر ف کاوی درباره رهاورد های خوانش های گوناگون از این پدیده که به گفتمان ها و کنش های ناسازواری انجامیده است گریزناپذیر به نظر می رسد. هدف این مقاله، دریافت سوگیری مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی است. نخست با بازنگری ادبیات نظری، چارچوبی برای گونه شناسی فراهم شد. در گام دوم، پس از غربال روشمند از میان 70 مقاله، 29 مقاله برای بازکاوی، برگزیده شد. یافته ها برپایه بازکاوی محتوایی به گونه شناسی سه گانه ای از این مطالعات انجامید: مطالعات همسو با رویکرد نولیبرال (55 درصد)، مطالعات بازمانده از بازشناسی دو رویکرد یا آشفته (38 درصد) مطالعات نقادانه/ دگراندیشانه (7 درصد). بر پایه الگو های گونه شناسی دانشگاهی، مطالعات بازکاوی شده، در دوگونه دانشگاه پژوهشی/ پایدار و نهاد های آموزش عالی صنفی/ شرکتی/ بنگاهی جای گرفتند. رهیافت های چنین داده هایی کم و بیش، می تواند روشنگر برخی از کاستی ها و دشواری های آموزش عالی ایران در رویارویی با پدیده جهانی شدن/ سازی انگاشته شود که در چارچوب دو پرسش پژوهشی، پایان بخش این مقاله است. 
۳.

تبیین و تحلیل شکاف میان پژوهش دانشگاهی و کنش سیاست گذاری؛ مطالعه موردی مقالات حوزه سیاست گذاری: مطالعه موردی مقالات حوزه سیاست گذاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش سیاست گذاری رویکرد توصیفی تبیینی رویکرد تجویزی روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۵
راهکار های متعددی برای پر کردن شکاف پژوهش های دانشگاهی و کنش های سیاست گذاری و در نتیجه بالا بردن نقش پژوهش های دانشگاهی در فرایند سیاستگذاری ارائه شده است. یکی از این راهکار ها تغییر رویکرد محصولات پژوهشی از تولید دانش توصیفی تبیینی به دانش تجویزی است. تغییر رویکرد از توصیفی تبیینی به تجویزی و توجه به سرشت تجویز و روش های اعتباربخشی آن می تواند حلقه اتصالی میان پژوهش های سیاست گذاری و کنش سیاست گذاری را ایجاد کند. ما در این مقاله در گام نخست اهمیت این راهکار را در کنار دیگر راهکار ها تبیین خواهیم کرد و با تفکیک پژوهش تجویزی از پژوهش حاوی تجویز، تحلیل دقیق تری از مفهوم تجویز ارائه خواهیم کرد. در گام دوم، در چهارچوب یک مطالعه موردی و از طریق روش تحلیل مضمون، به بررسی 100 مقاله انتشاریافته در سه مجله اختصاصی سیاست گذاری در ایران خواهیم پرداخت و رویکرد ها و اهداف پژوهشی آنها را با توجه به دغدغه اصلی این پژوهش بررسی خواهیم کرد. طبق یافته های این مطالعه، اکثر مقالات بررسی شده رویکردی توصیفی تبیینی داشته اند و بیشتر مقالاتی نیز که حاوی گزاره های تجویزی بوده اند معیار های لازم یک پژوهش تجویزی را نداشته اند. 
۴.

شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید علم آسیب های علم بازدارندگی آسیب ها دانشگاه آزاد اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۸۱
شناخت آسیب ها و چالش های تولید علم یکی از مهم ترین ابزار ها در تدوین استراژی ها و سیاست گذرای علم و فنّاوری کشور است. توجه به این موضوع در دانشگاه ها به دلیل نقشی که در پاسخ به تغییرات و نیاز های جامعه، بهبود کیفیت آموزش، ارتقاء جایگاه دانشگاه، افزایش درآمد و توسعه ارتباطات علمی دارند، اهمیت بالایی دارد. بررسی پیشینه آسیب های تولید علم در دانشگاه های کشور بیانگر آن است که تاکنون مطالعات زیادی در این عرصه انجام گرفته لیکن در ارتباط با عوامل بازدارنده آسیب ها، مطالعه مستقلی صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی با روش آمیخته «کمی و کیفی» انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. در بخش کمی تحقیق نیز داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) تحلیل گردیده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مؤلفه های آمایش علم و فنّاوری، توانمندسازی پژوهشگران، حاکمیت تفکر سیستمی، ارتقاء فرهنگ تولید علم و نظارت و ارزیابی نظام مند از ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی می باشند. 
۵.

فهم دیدگاه دختران پیرامون مفهوم شرم: یک پژوهش کیفی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شرم هویت روش پدیدارشناسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
شرم یکی از انواع احساسات اجتماعی است که تعاریف مختلفی از آن شده اما تعریف روشنی از آن در بررسی های جامعه شناختی ارائه نشده است. هدف مقاله حاضر تبیین تئوریک نظرات دختران دانشجو از مفهوم شرم می باشد. این مطالعه با روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. به این منظور مصاحبه های بدون ساختار با 13 دختر دانشجو در دامنه سنی 20 تا 26 سال از خانواده های طبقه متوسط شهر تهران صورت گرفته که طی آن پاسخگویان تجربیات خود را از این حس در زندگی خود بیان کرده اند. داده های به دست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدار شناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه چهار مضمون از یافته ها استخراج شد که می توانند تجربیات دختران دانشجو را از پدیده شرم به تصویر کشند. این مضامین عبارت اند از: «شرم از دست رفتن آبرو»، «شرم از شکست در دستیابی به ایده آل»، «شرم از خود» و «شرم اجتماعی». ویژگی های مشترک در انواع شرم، خودارزیابی منفی و ارتباط انواع شرم با هویت فردی و جمعی است. همچنین انواع احساس شرم استخراج شده، نسبت به نوع انحراف و خطا و نیز کارکردشان متفاوت بودند. شدت و ضعف تجربه انواع شرم نیز در موقعیت های مربوط به هرکدام از آنها متفاوت بوده است.
۶.

گفتمان خاموش مدیریت بدن زنان؛ مورد مطالعه: زنان 17 تا 50 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت افراطی بدن خشونت علیه زنان گفتمان جنسیت محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۶
گرایش زنان به مدیریت افراطی بدن موضوع این مطالعه است. برای دستیابی به درکی عمیق و تفهم معنای ذهنی زنانی که اقدام به مدیریت افراطی بدن می نمایند رویکرد کیفی، پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای انتخاب شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از زنان 17 تا 50 سال کرمان است که با نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با مصاحبه عمیق جمع آوری و با نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و تحلیل شدند. مقوله مرکزی عبارت است از «مدیریتِ بدنِ زنان به مثابه خشونتی خاموش در کنترل مردان». به عبارت دیگر ابعاد گوناگونِ مدیریت بدن زنان، حاصل انتظارات و تلاش های مردان است که تحت تأثیر ساختار ظاهرگرایانه و جنسیت محورِ جامعه؛ زنان را وادار می کنند به شکل افراطی به بدن خود توجه کنند تا رضایت مردان جلب شود. بدین ترتیب زنان در محیط های خشن رقابتی، با الهام گیری از الگوهای زیبایی و متنوع و متغیر کردن معیار های زیبایی و... دچار بحران اضطراب، اعتمادبه نفس و منزلت اجتماعی می شوند. 
۷.

مطالعه جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک؛ مورد مطالعه: ساکنان 15-55 ساله شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف نمایشی پوشاک همنوایی تمایزطلبی جلوه گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۷
امروزه مصرف پوشاک، دچار تغییرات وسیعی شده و در ورای تأمین نیاز های ضروری، به عرصه ای برای بازتعریف هویت افراد، بدل شده است ؛ این پژوهش، به دنبال  بررسی این نکته است که افراد مورد مطالعه در شهر بیرجند، چه دلایلی را درباره مصرف نمایشی پوشاک، ابراز کرده و این پدیده از سوی آنان، چگونه درک و تفسیر می شود. این تحقیق، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. بنابراین با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، درمجموع با 31 نفر از ساکنان این شهر که در گروه سنی 15-55سال قرار داشته اند و ضمن داشتن تجربه مصرف نمایشی پوشاک، از توانایی لازم برای بیان تجارب فردی برخوردار بوده اند، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. بر اساس یافته ها، همنوایی، تمایزطلبی و جلوه گری، «شرایط علّیِ» مصرف نمایشی بوده است. همچنین دسترسی به منابع و عادات مصرفی از شرایط زمینه ایِ این نوع مصرف بوده و افراد برای تصمیم گیری در مصارف نمایشی از راهبردهای رقابت، مبادله و مدیریت احساسات استفاده کرده اند. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴