مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مناطق شهری و روستایی
حوزههای تخصصی:
تعیین درجه توسعه یافتگی مناطق مختلف که بتواند چارچوب موثری برای توزیع متعادل جمعیت، فعالیت ها و کارکردها در سطوح مختلف باشد، در برنامه ریزی ضروری است. این مقاله به بررسی و تجزیه و تحلیل درجه بندی توسعه یافتگی استان های ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی در یک دوره زمانی ده ساله 1385-1375 و با به کارگیری مدل تحلیل عاملی می پردازد. با رفع همخطی بین شاخص ها، شاخص های اولیه به تعدادی عامل خلاصه می شود. جمع نمرات عاملی می تواند نمایان گر سطح توسعه یافتگی استان های کشور تلقی گردد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های توسعه در اکثر مناطق شهری و روستایی افزایش یافته اند، ضمن اینکه نابرابری بین استان های توسعه یافته تر و کمتر توسعه یافته نیز افزایش داشته است. فاصله سطح توسعه یافتگی بین استان تهران (توسعه یافته ترین) و استان سیستان و بلوچستان (کم توسعه یافته ترین) در مناطق شهری %157.37 و در مناطق روستایی %100.88 بیشتر شده، در نتیجه لزوم بازنگری در نظام برنامه ریزی کشور و جهت گیری به سمت برنامه ریزی منطقه ای با توجه به شرایط و ساختار فعالیتی و فضایی هر منطقه ضروری است
بررسی وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان فارس با دارا بودن حدود 6.5 درصد از کل جمعیت کشور و وسعت جغرافیایی قابل توجه و امکانات و قابلیتهای مناسب اقتصادی- اجتماعی همواره با کاستیها و محرومیتهایی روبرو بوده است. بنابراین آگاهی از وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان می تواند زمینه ساز مناسبی به منظور سیاستگذاریهای کوتاه مدت و بلند مدت در امر توسعه استان باشد. با در نظر گرفتند این موضوع در مطالعه حاضر، وضعیت فقر در مناطق شهری و روستایی استان فارس طی سالهای 1374-86 بررسی شده است. بدین منظور پس از ارایه تعاریف فقر و انواع آن و مروری بر مطالعات صورت گرفته، خط فقر مطلق بر مبنای 50 درصد میانه مخارج خانوارها تعیین شده و سپس شاخصهای فقر مانند نسبت سرشمار، نسبت شکاف درآمدی، شدت فقر، شاخص سن و کاکوانی معرفی و برای مناطق شهری و روستایی استان محاسبه شده است. نتایج محاسبه این شاخصها نشان می دهد که میزان خط فقر مطلق سالانه خانوارها در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی بوده و روند شاخصهای فقر در مناطق شهری و روستایی نشان دهنده روند نزولی فقر در این مناطق طی دوره مورد بررسی است.
بررسی تغییرات خط ساحلی تراز آب دریاچه ارومیه و تاثیر آن بر مناطق شهری و روستایی اطراف دریاچه
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف و همچنین تعیین عوامل اصلی کاهش آب این دریاچه با استفاده از روش آماری چند متغیره تحلیل مولفه های اصلی در بین عوامل مورد مطالعه می باشد. برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست و همچنین داده های 29 متغیر شامل میانگین بارش، دما، تبخیر و تعرق پتانسیل فصلی، میانگین باد، رطوبت نسبی، ابرناکی (0-2)، (6-3)، (8-7) اکتا سالانه و دبی ماهانه کل حوضه در دوره آماری 1970-2005 استفاده شده است. از روی تصاویر می توان تشخیص داد که در طی 35 سال گذشته (1975-2009) خطوط ساحلی در شرق و بویژه جنوب شرق (مصب رودخانه دائمی و پر آب زرینه رود) پسروی بسیار مشخصی داشته است و تراز آب ماکزیمم و مینیمم آن حدود 2258 کیلومتر مربع کاهش داشته است. با استفاده از تحلیل مولفه های اصلی 6 عامل اصلی به عنوان مولفه های اصلی کاهش آب دریاچه ارومیه در بین عوامل مورد مطالعه مشخص شد که 8/78 درصد از واریانس کل را به خود اختصاص دادند. دبی های ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر و دسامبر به عنوان مولفه اول تعیین شد که 8/38 درصد از واریانس کل را شامل می شود. پایین آمدن تراز آب دریاچه ارومیه مشکلات عدیده ای را از لحاظ تغییرات اقلیمی، گردشگری، اقتصادی، زیست محیطی، کشاورزی برای سکونتگاه ها و مناطق شهری-روستایی اطراف دریاچه به بار خواهد آورد.
دامنه عبور نرخ تعرفه واردات به قیمت محصولات کشاورزی در مناطق شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت اثر سیاست آزادسازی تجاری در بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه به دلیل وابستگی حیاتی خانوارها به کشاورزی از نظر درآمد و مصرف ضروری است. اثر سیاست آزادسازی تجاری با توجه به مجموعه عوامل اثرگذار بر انتقال قیمت از بازارهای جهانی به بازار داخلی و دستمزدها متفاوت بوده و یک سیاست تجاری مشابه به احتمال زیاد دارای نتایج متفاوت در کشورهای مختلف خواهد بود. هدف از این مطالعه بررسی دامنه عبور نرخ تعرفه های تجاری به قیمت گروه های عمده محصولات کشاورزی در بخش شهری و روستایی کشور طی دوره زمانی ۹۳-۱۳۸۴ می باشد. برای این منظور با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران و سالنامه آماری گمرک جمهوری اسلامی ایران، دامنه عبور تغییرات نرخ تعرفه به قیمت های داخلی محصولات کشاورزی با استفاده از مدل عبور نرخ تعرفه نیکیتا و داده های شبه پانل برآورد گردید. نتایج نشان دهنده عبور ناقص و پایین نرخ تعرفه به قیمت گروه کالاهای محصولات کشاورزی در ایران می باشد؛ به طوریکه در مناطق شهری عبور نرخ تعرفه به قیمت های محصولات کشاورزی در دامنه صفر و ۱۷ درصد و در بخش روستایی در دامنه صفر و ۲۶ درصد قرار دارد. عبور پایین نرخ تعرفه به قیمت های داخلی در ایران به دلیل زیرساخت های محدودتر و بازارهای ناقص دور از انتظار نیست. توصیه می گردد سیاست گذاران در اتخاذ سیاست های تجاری عواملی همچون مکانیزم انتقال قیمت در بازار، وضعیت زیرساخت ها و اثرات منطقه ای عبور نرخ تعرفه به قیمت ها را مد نظر قرار دهند.
اثر خصوصیات خانوار بر تقاضای مواد غذایی خانوارهای شهری و روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر خصوصیات خانوار بر تقاضای مواد غذایی خانوارهای شهری و روستایی ایران می باشد. گروه های عمده مواد غذایی در شش گروه غلات، گوشت، لبنیات، روغن و چربی، میوه، سبزی و حبوبات و قند و شکر جمع سازی شد، سپس داده های شبه پانل با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوارها و تشکیل کوهرت و طی دوره زمانی 93- 1384 ایجاد گردید. در نهایت تقاضای خانوار با استفاده از مدل QUAIDS و متغیرهای خصوصیات خانوار و منطقه محل سکونت برای مناطق شهری و روستایی ایران به طور جداگانه برآورد گردید. نتایج مطالعه بیانگر تفاوت الگوی تقاضای مواد غذایی در مناطق شهری و روستایی می باشد. بررسی اثر متغیرهای خصوصیات خانوار و منطقه محل سکونت بر تقاضای گروه های مواد غذایی در مناطق شهری و روستایی نشان می دهد میزان تحصیلات سرپرست خانوار، اندازه خانوار، سن، جنسیت و منطقه محل سکونت دارای اثر معنی دار بر تقاضای گروه های منتخب مواد غذایی هستند. بنابراین در اجرای هرگونه سیاست که هدف بهبود امنیت غذایی خانوار باشد بایستی به صورت منطقه ای و براساس میزان دسترسی به مواد غذایی مختلف و خصوصیات خانوار باشد.
تحلیل اثر تأمین مالی خرد بر فقر خانوارهای شهری و روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات و سیاست های اقتصادی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
199 - 218
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی خرد تلاشی برای تخفیف فقر و بهبود وضعیت معیشتی اقشار کم درآمد از طریق ارائه خدمات مالی خرد است؛ ازاین رو پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر تأمین مالی خرد بر احتمال خروج از فقر خانوارهای شهری و روستایی در ایران می پردازد. بدین منظور نخست با بهره گیری از ریزداده های طرح هزینه و درآمد خانوارها در سال ۱۳۹۸ و بر پایه روش ۶۶ درصد میانگین سرانه مخارج خانوار، خط فقر به صورت کلی و استانی محاسبه شد. پردازش اولیه نشان داد میزان خانوارهای فقیر در میان خانوارهای برخوردار از تسهیلات مالی به مراتب کمتر از این میزان در خانوارهای محروم از این تسهیلات است. در پایان، برآورد الگوی پژوهش بر مبنای داده های شبه تابلویی و به روش اثرات تصادفی در رگرسیون لجستیک در قالبی جداگانه در کل کشور، مناطق شهری و روستایی انجام شد. نتایج حاکی از تأثیر معکوس تسهیلات مالی بر احتمال فقر خانوارها است؛ به نحوی که اندازه اثرِ مطلوب تأمین مالی در مناطق شهری بیش از مناطق روستایی است. همچنین مردبودن، سن و سطح تحصیلات سرپرست خانوار اثر معکوس و مجذور سن سرپرست و بُعد خانوار، اثر مستقیم بر احتمال فقر خانوارها دارد؛ بدین نحو که اثرگذاری مطلوب تحصیلات، سن و تأثیر نامطلوب بُعد خانوار بر احتمال فقر خانوارها در مناطق شهری بیش از مناطق روستایی است.