فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبلیغات شهری به عنوان یکی از ابزارهای مهم در مدیریت و توسعه شهرها، تأثیرات قابل توجهی بر تغییرات اجتماعی و فرهنگی شهروندان دارد. به طورخاص، این پژوهش به دنبال شناسایی نقش تبلیغات در ارتقای فرهنگ شهروندی، افزایش مشارکت اجتماعی و بهبود رفتار شهروندان شهر اصفهان می باشد. همچنین هدف آن ارائه راهکارهایی برای استفاده مؤثرتر از تبلیغات شهری جهت تقویت هنجارهای اجتماعی است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی-تحلیلی است و داده ها ازطریق مشاهده و واکاوی مستندات گردآوری شده و بااستفاده از روش های تحلیلی روابط میان متغیرها موردتبیین قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که تبلیغات شهری به ویژه تبلیغات محیطی، نقش به سزایی در ارتقاء فرهنگ شهروندی، افزایش مشارکت اجتماعی، تقویت هنجارهای مدنی و بهبود رفتارهای اجتماعی دارد. همچنین، تأثیر تبلیغات بر مؤلفه هایی به مثابه مسئولیت پذیری اجتماعی، اعتماد بین فردی، گرایش به رعایت قانون و نوع دوستی موردتأیید قرار گرفته است. این نتایج بیانگر آن است که تبلیغات شهری می تواند ابزاری مؤثر برای نهادینه سازی رفتارهای مطلوب اجتماعی و فرهنگی در جوامع شهری باشد. بااین حال، عدم استفاده صحیح و هدف مند از تبلیغات می تواند پیامدهای منفی به مانند کاهش حس مشارکت اجتماعی و کم توجهی به فرهنگ عمومی را درپی داشته باشد. این تفحص به ویژه به سان برنامه ریزان و مدیران شهری توصیه می کند تا بااستفاده از تبلیغات هدف مند و برنامه ریزی شده، گام های مؤثری درجهت ارتقای رفتارهای اجتماعی و فرهنگی شهروندان بردارند و کیفیت زندگی شهری را بهبود بخشند.
الگوی سیاستی معیار در برقرای عدالت جنسیتی مبتنی بر منظومه فکری آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 126
حوزههای تخصصی:
عدالت جنسیتی ازمنظر نگرش اسلامی، در سالیان متمادی مورد بررسی بوده اما هم چنان نقاط نامشخص زیادی از نظرتا عمل در آن وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر بر آن شده تا با روش اجتهادی و به کمک تکنیک کدگذاری، این موضوع را در منظومه فکری آیت الله خامنه ای از ابتدای رهبری تا سال 1403 مورد بررسی قرار دهد. در این روش، کدِ پایه بر اساس بررسی انواع دلالت کلامیِ بیانات استخراج شده و سپس در مرحله مقوله بندی نسبت میان کدها (مطلق و مقید، عام و خاص و غیره)، سیاق و مخاطب کلام، مورد بررسی قرار گرفته است. در منظومه فکری رهبر انقلاب، عدالت به معنای ترکیبیِ برابری حقوق زن و مرد مبتنی بر اشتراکات انسانی، و نابرابری مبتنی بر افتراقات جنسیتی بیان می شود؛ دراین نگرش، برخی از مصادیق حقوقِ برابر و متفاوت زنان با مردان و مصادیق ظلم به زن و بازتعریف برخی از مصادیق حقوق و جزئیاتش و نیز بررسی نسبت میان حقوق مختلف بانوان مشاهده می شود. در این میان، حق کرامت، که خود شامل حقوقی چون زیست عفیفانه و زیست آرمانی است و در دو قسم خانوادگی و اجتماعی است، در رأس حقوق بانوان است. پژوهش حاضر، الگوی سیاستی مستخرج از منظومه فکری رهبری مبتنی بر مبانی نظری را در چند بُعد ویژگی ها (شامل الگوی مبتنی بر اهداف اسلامی و عقلانیت، مستمر، عمیق و به دور از شتاب زدگی و مبتنی بر نگرش تهاجمی به غرب و نگرش سیستمی)، بازیگران اصلی تحقق سیاست عدالت جنسیتی (بانوان بازیگر محوری)، اولویت های حقوقی زنان و راهبردها (شامل فرهنگ سازی، اصلاح و تدوین قوانین حمایتی و سخت و شکل گیری نهضت دفاع از بانوان با رکنیت عفاف و شعارسازی صحیح) تبیین نموده که با نظر به این الگو می توان سیاست گذاری های مرتبط با بحث عدالت جنسیتی را بازخوانی، اصلاح و تدوین کرد.
بررسی جامعه شناختی اعتماد عمومی به علم و فناوری: مورد مطالعه شهروندان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
205 - 236
حوزههای تخصصی:
اهداف: وجود رابطیه مبتنی بر اعتماد بین عموم مردم و علم، مهم ترین رکن توسعیه علم و فناوری است. با همیه اهمیت علم و موفقیت های آن، پیامدهای ناشی از رشد روزافزون آن، نگرانی ها و تردیدهایی را برای جوامع به ارمغان آورده و سبب شده مردم در اعتماد خود به علم، تجدید نظر کنند. برای همین هدف این مقاله این است که چه عواملی بر اعتماد عمومی مردم به علم و فناوری تأثیرگذار است؟ روش مطالعه: روش تحقیق این مطالعه پیمایشی بوده و داده ها با ابزار پرسش نامه با حجم نمونه 410 نفر در بین شهروندان مناطق 22 گانیه شهر تهران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گردآوری شده است. اعتبار صوری پرسش نامه با استفاده از رأی داوران و اساتید و اعتبار سازه ای با تکنیک تحلیل عاملی سنجیده شد. سنجش پایایی مقیاس ها با محاسبیه انسجام درونی و مقدار آلفای کرونباخ انجام شد و نشان داد که سنجه ها از ضریب پایایی قابل قبول (بیش از ۷/۰) برخوردار بودند. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد که متغیر"شهروندی علمی" با ضریب تأثیر 55/0، متغیر"میزان استفاده از رسانه برای کسب اطلاعات علمی" با ضریب تأثیر 50/0 و متغیر"درک عمومی از علم و فناوری" با ضریب تأثیر 48/0 به ترتیب تأثیر معنی داری بر اعتماد عمومی به علم و فناوری داشته است. نتیجه گیری: در قالب شهروندی علمی، ارتباط وثیقی بین درک عمومی از علم و مشارکت در علم و فناوری وجود دارد، بنابراین عنصر آگاهی که نقش مهم و اساسی در تحقق شهروندی علمی ایفا می نماید در شکل گیری اعتماد عمومی به علم و فناوری تأثیر بسزایی دارد. این نوع اعتماد مبتنی بر آگاهی از ماهیت مخاطره آمیز بودن علم و توام با تفکر انتقادی بوده و شهروند علمی را از این منظر از شهروند عادی متمایز می سازد. در نتیجه، اگر شهروندی علمی بر اساس دو مؤلفیه «عضویت» و «مشارکت» در فعالیت ها، مراکز و انجمن های علمی تحقق یابد در اعتماد شهروندان به علم و فناوری تأثیر مثبت و افزایشی خواهد داشت. در این میان، رسانه ها می توانند با ارائه و انتشار مسؤولانه و بی طرفانه اطلاعات و رویدادهای علمی از یک سو، و ارتباط مؤثر و مستمر با کنشگران و بازیگران اصلی حوزیه علم و فناوری از سوی دیگر در تقویت اعتماد به علم و فناوری تأثیرگذار باشند. هرچه درک مردم از حوزیه علم و فناوری بیشتر بوده و تلقی آن ها از علم و فناوری و تأثیر آن بر کیفیت زندگی روزمره مثبت باشد، اعتمادشان نیز بیشتر خواهد بود. رسانه ها می توانند با ارائه و انتشار مسؤولانه و بی طرفانیه اطلاعات و رویدادهای علمی از یک سو و ارتباط مؤثر و مستمر با کنشگران و بازیگران اصلی حوزیه علم و فناوری از سوی دیگر در تقویت اعتماد به علم و فناوری تأثیرگذار باشند.
تصویر رویدادهای جهانی در مطبوعات ایران (تحلیلِ ساختار و محتوای اخار خارجی در روزنامه های ایران، جام جم، شرق و همشهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
65 - 86
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نحوه پوشش رویدادهای بین المللی در روزنامه های سراسری ایران از رهگذرِ تحلیلِ ساختار و محتوای مطالب خارجی ایران، جام جم، شرق و همشهری مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است و مطالب خارجی روزنامه ها در یک هفته آماری در چهار ماه نخست سال 1399 تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار اصلی مطالب خارجی در روزنامه های ایران بر روی موضوعات "علم و فناوری و بهداشت و درمان" تمرکز دارد و بیشتر مطالب دارای ارزش خبری "تضاد و برخورد" است. شکل ارائه مطالب خارجی بیشتر به صورت "خبر" است؛ هر چند که همشهری و ایران در انتشار مطالب خارجی به قالب های "گزارش، تحلیل و تفسیر" نیز توجه بیشتری نشان داده اند. نتایج تحلیل های آماری در مجموع نشاندهنده توجه کم روزنامه ها به "نگارش منبع اخبار" به عنوان یک اصل حرفه ای و اخلاقی است. با این حال، روزنامه ایران بیشتر از روزنامه های دیگر به ذکر منبع در نگارش اخبار خارجی توجه نشان داده است. همچنین روزنامه های مورد مطالعه از منظر تهیه و انتشار اخبار خارجی وابستگی بسیار زیادی به رسانه های بین المللی دارند و سهم خبرگزاری های داخلی در این خصوص بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. از نظر تمرکز بر پوشش اخبار مناطق مختلف جهان، بیشتر تاکید روزنامه ها بر "اروپا و آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا)" است.
زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
بررسی فرایندهای واجی در گویش کردی فیلی (ایلامی) در قالب نظریه مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظرییه مورایی یکی از نظریه های مطرح در واج شناسی جزء مستقل است که در آن، میزان کشش واحدهای واجی و وزن هجا مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعیه حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است که در چارچوب نظرییه مورایی به بررسی و توصیف فرایندهای واجی در گویش فیلی پرداخته است. داده های پژوهش به روش میدانی و از طریق گفت وگو و مصاحبیه مستقیم با 60 نفر از گویشوران کرد، که اغلب مرد بودند، گردآوری و ثبت و ضبط گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی ها نشان داد که به طور کلی، فرایندهای واجی موجود گویش ایلامی، عبارتند از: همگونی، قلب واجی، تضعیف (حذف، نرم شدگی، مرکزی شدگی و تشدیدزدایی)، تقویت (از قبیل درج همخوان و واکه که موجب افزایش تعداد موراها و تعداد هجاهای بعضی کلمات می شود) و کشش جبرانی. در تعدادی از واژه ها نیز چند فرایند واجی به صورت همزمان رخ می دهد که به آن فرایند چندگانه می گویند؛ به طور کلی، نتیجه این فرایندها حذف وزن هجا نیست؛ بلکه حفظ وزن واژه است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
376 - 388
حوزههای تخصصی:
هدف: هویت در دانش آموزان مقطع ابتدایی یکی از متغیرهای قابل بررسی با توجه به رویکرد ایرانی- اسلامی در کشور ایران است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی بر اساس ویکور فازی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه این پژوهش خبرگان حوزه تعلیم وتربیت و مدیران و معلمان مقطع ابتدایی بودند که طبق اصل اشباع نظری 10 نفر از آنان پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مصاحبه ها بود که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 85/0 به دست آمد و افزون بر آن، روایی پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 93/0 به دست آمد. داده های پژوهش حاضر با روش های تحلیل مضمون و رتبه بندی بر اساس ویکور فازی تحلیل شدند.
یافته ها: در این پژوهش یافته ها حاکی از آن بود که عوامل موثر بر توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی شامل ده مضمون اهداف و محتوای آموزشی، روش های یاددهی و یادگیری، مربیان و معلمان، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، رسانه ها، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی و کیفیت زندگی بودند. همچنین، عوامل مذکور بر اساس ویکور فازی به ترتیب شامل عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی بودند.
نتیجه گیری: طبق یافته های این مطالعه، برای توسعه هویت دانش آموزان مقطع ابتدایی با رویکرد ایرانی- اسلامی باید به ترتیب به دنبال بهبود و ارتقای عوامل فرهنگی، رسانه ها، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی، اهداف و محتوای آموزشی، مربیان و معلمان، عوامل تربیتی، عوامل خانوادگی، روش های یاددهی و یادگیری و کیفیت زندگی در دانش آموزان و خانواده، مدرسه و محیط آنان بود.
مدل نظری مشارکت مردم برای مقابله با آسیب های اجتماعی بر پایه مساجد و امام محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
71 - 105
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به تدوین مدل نظری مشارکت مردم برای مقابله با آسیب های اجتماعی براساس مداخلات اجتماع محور بر پایه مساجد می پردازد. روش پژوهش کیفی است و از روش تحلیلی نظریه پردازی داده بنیاد برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. پرسش اصلی آن است که چه مدل نظری مشارکت مردم برای مقابله با آسیب های اجتماعی براساس مداخلات اجتماع محور بر پایه مساجد را تبیین می کند. یافته ها نشان می دهد مدل پیشنهادی براساس مسجد شامل چندین مقوله عمده به این شرح است: متعین های ایمان و اعتماد به خدا،بی اعتنایی به بهره مندی های مادی و هدف قرار ندادن آن ها به عنوان بستر فرهنگی رجوع به مساجد برای کاهش آسیب های اجتماعی معرفی می شود. وجود مساجد با جمعیت 15هزار نفر اطراف مسجد به عنوان نهادسازی، اصلاح ساختار کنونی مساجد و آموزش امامان مساجد با رویکردهای مداخلات محله محور به عنوان ظرفیت سازی و مدیریت مساجد براساس مشارکت از پایین به بالا به عنوان بستر سازی معرفی خواهد شد. مشارکتِ حداکثری تمام کنشگران و ذی نفعان و تعامل آنان با امام محله و ارتقای سلامت و بهداشت جسمی و روانی در کنار تغییرات کالبدی و اعتمادسازی از طریق مشارکت مردم در مساجد با شناسایی خیران و بر مبنای منطق دینی صورت خواهد گرفت و در نهایت، با پایدارسازی برنامه ها براساس مشارکت مردم و اقدامات به صورت هم افزا و یکپارچه به پایان می رسد.
بررسی رابطه حمایت، دینداری و کنترل خانواده با آسیب های خانوادگی فضای مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳شماره ۶۸
207 - 233
حوزههای تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اصلی و مهم در جامعه است که با گسترش فضای مجازی درگیر تغییرات و آسیب های جدی شده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی آسیب های خانوادگی فضای مجازی در دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بوده است. برای بررسی موضوع از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اراک بودند که 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات در این بخش پرسشنامه بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که میانگین متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی در حد 29/2 از 5 می باشد که در حد متوسط قرار دارد. متغیر آسیب های فضای مجازی با متغیرهای دینداری، حمایت اجتماعی و کنترل خانواده رابطه منفی و معنادار دارد. قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر آسیب های خانوادگی فضای مجازی به ترتیب متغیرهای، دینداری (بتا=0.21-)، حمایت اجتماعی (بتا=0.20-) و کنترل خانواده (بتا=0.19-) می باشند.
مؤلفه های روایت خبری تأثیرگذار و چالش های آن در بخش های خبری تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
21 - 40
حوزههای تخصصی:
موضوع: استفاده از سبک روایت در خبر اهمیت زیادی دارد و رسانه اثرگذار باید توانایی غلبه روایی داشته باشد. رسانه ملی به خصوص تلویزیون به عنوان یک رسانه سنتی و مورد ارجاع مخاطبان باید اطلاعات و اخبار را به گونه ای روایت کند که روایت تلویزیون به عنوان روایت قانع کننده و تأثیرگذار پذیرفته شود. بر این اساس هدف این پژوهش، بررسی ابعاد و مؤلفه های روایت تأثیرگذار خبری و ارزیابی موانع و چالش ها برای تولید روایت خبری موثر پیش روی تولیدکنندگان است.روش: استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه استاندارد که داده ها از دوازده نفراز استادان ارتباطات و رسانه، جامعه شناسی، خبرنگاران تلویزیونی و دبیران و سردبیران بر جمع آوری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی دسته بندی شدند.یافته ها: طبق کدگذاری ها از یافته های پژوهش ده مضمون فراگیر و هجده مضمون سازمان دهنده به دست آمد که با رسم شبکه مضامین مشخص شده است. مضامین فراگیر با مضمون هایی چون: رعایت «پیش نیازهای رسانه ای تولید روایت خبری»،استفاده از«شاخص های روایت تأثیرگذار و غالب»درتولید روایت و «مخاطب شناسی» و «شناخت هنجارهای رسانه ای تولید روایت» و مواردی مانند «اعتمادزایی رسانه ای»، و «ویژگی های خبرنگاران» به دسته بندی نهایی رسیدوهم چنین موانع وچالشهای پیش روی تولیدکنندگان روایت شناسایی شد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، تولیدکنندگان روایت برای تاثیرگذاری موثرتر بر مخاطبین با استفاده از مولفه های روایت مطلوب که در این پژوهش به آن دست پیداکرده ایم، می توانند، روایت حرفه ای ومطلوب تولیدکنند. از مهمترین مولفه ها، میتوان به داشتن نگاه حرفه ایی، توجه به فرم و محتوا و جذابیت های بصری، بهره مندی از تکنولوژی های جدید، دسترسی به آرشیو و استفاده از ژانر روزنامه نگاری تحقیقی اشاره کرد.
طراحی یک مدل پارادایمی از پدیده کودک همسری در شهر بندر عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده کودک همسری فارغ از جنسیت، عبارت است از ازدواج کودکانی که زیر 18 سال انجام شده باشد. این ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر واکاوی زمینه های کودک همسری است و میدان مطالعه در این پژوهش، دختران درگیر پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس اند. روش پژوهش حاضر، کیفی و راهبرد اجرای آن، نظریه زمینه ای بوده است. روش نمونه گیری به صورت ترکیبی از روش های هدفمند، نظری و گلوله برفی است و داده های میدانی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از دخترانی جمع آوری شده است که زیر 18 سال ازدواج کرده اند. فرایندهای تحلیل و داده کاوی نشان می دهد که پنج مقوله ساختارهای الزام آور در بستر سنت ازدواج، جبر معیشتی، نگاه فانتزی به ازدواج، ازدواج راهی به رهایی از محدودیت ها و مصائب خانه پدری، زمینه های شکل گیری این پدیده است. کودک همسران در مواجهه با موانع پیش رو در زندگی زناشویی، استراتژی های سازگاری، استراتژی های مبتنی بر مقاومت و استراتژی های مبتنی بر مدیریت چالش ها را به کار گرفته اند. همچنین داده ها نشان می دهد ازدواج زودهنگام، مانع رشد اجتماعی و نشاط کودکانه می شود، آسیب های متعددی را بر آنها تحمیل می کند و در نهایت به بازتولید موقعیت فرودست زنان منجر می شود. درنهایت نتایج نشان می دهد پدیده کودک همسری در شهر بندرعباس، بیش از آنکه متأثر از مصائب و چالش های اقتصادی و تنگناهای معیشتی باشد، برآمده از ساختارهای الزام آور فرهنگی، بنیادهای ارزشی و کلیشه های رایج درباره زنان و دختران است.
نفی به رسمیت شناسی دانش آموزان از سوی معلمان و اولیای مدرسه (مطالعه ای درخصوص دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
211 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در پی این است که به وضعیت و فعلیتِ سطوح به رسمیت شناسی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران از سوی معلمان و اولیای مدرسه، همراه با مفاهیم فرعی ملازم با آن، بپردازد. نظریه به رسمیت شناسی هونت چارچوبی را برای فهم تجربه زیسته دانش آموزان فراهم می کند که ناظر بر روابطشان با معلمان و اولیای مدرسه است. روش مطالعه: در این پژوهش پدیدارشناسی تفسیری بود و انتخاب مشارکت کنندگان (13 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با استراتژی حداکثر تغییرات و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته ها: سه مضمون اصلی برای بیان تجارب زیسته دانش آموزان از داده ها استخراج شده است: «نظام شخصیتی معلمان و اولیای مدرسه»، «تبعیض» و «ترویج ایدئولوژی رسمی مذهب بنیاد». تجارب منفیی صورت بندی شده ذیل مضمون «ترویج ایدئولوژی رسمی مذهب بنیادْ» بیشتر با سطوح دوم و به خصوص سوم بی احترامی نزد هونت در تناظرند و مجموعه تجارب منفی ای که با مضامینِ «نظام شخصیتی اولیای مدرسه» و «تبعیض» از آن ها یاد کردیم شامل هر سه سطح بی احترامی در نظریه وی هستند. محبت نکردن به دانش آموزان و حمایت نکردن از آن ها، القای احساسات منفی به دانش آموزان و نداشتن همدلی با آن ها همگی احساساتی هستند که به سطح نخست بی احترامی اشاره دارند و زمانی که با مجبورکردن دانش آموزان به تبعیت از ایدئولوژی خاصی روبه رو هستیم، نفی هرگونه کثرت در میان است که همه مصداق بی احترامی در سطح دوم اند؛ و درنهایت ایدئولوژی مرکزگرایی و همچنین تجویز نحوه مشخصی از زیست/ بودنْ بی احترامی در سطح سوم است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر این است که فرآیند به رسمیت شناسی دانش آموزان در مدرسه مخدوش است و این می تواند باعث شود آ ن ها برای شناخت امر جمعی، به وجه عام، با مشکل مواجه شوند. درواقع می توان مدرسه را اجتماعی در نظر گرفت که مطالبه به رسمیت شناسی در آن با اخلال مواجه است.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه همسر از دریچه تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری عمومی جرم (قلمروهای زندگی) اگنیو است. روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و مفروضه های تئوری عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس های مورد استفاده در پژوهش شامل خشونت علیه همسر، محدودیت در برابر جرم، انگیزه برای جرم، قلمرو مشکل آفرین فردی، خانوادگی، همالان و شغلی بود. خلاصه ضرایب غیرمستقیم مدل نشان می دهد که قلمرو همالان مشکل آفرین (ضریب بتا: 073/0)، قلمرو فردی مشکل آفرین (ضریب بتا: 085/0)، قلمرو خانوادگی مشکل آفرین (ضریب بتا: 101/0) و قلمرو شغلی مشکل آفرین (ضریب بتا: 083/0) با تأثیرگذاری بر محدودیت در برابر جرم و انگیزه برای جرم (به صورت غیرمستقیم بر خشونت علیه همسر تأثیر دارند. چهار قلمرو مشکل آفرین زندگی، انگیزه برای جرم و محدودیت در برابر جرم و همچنین متغیرهای دموگرافیک قادرند 58 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را تبیین نمایند. همچنین قلمروهای مشکل آفرین زندگی یعنی قلمروهای خانواد، فردی، همالان و شغلی قادرند 21 درصد از واریانس محدودیت در برابر جرم و 25 درصد از واریانس انگیزه برای جرم را تبیین نمایند.
تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
81 - 92
حوزههای تخصصی:
قدرت فرهنگی دراصطلاح ترکیبی از قدرت به مثابه امری فراگفتمانی و مولد و فرهنگ به منزله امری گفتمانی و پویا می باشد. شبکه اجتماعی اینستاگرام به دلیل جذابیت های دیداری شنیداری، فرهنگ تصویری قدرتمندی را پدید آورده که بستر شکل گیری گفتمان های جدید گردیده است. در این پژوهش مؤلفه های تنوع، وسعت اشتراک و وضوح اولویت ها جهت تحلیل جایگاه قدرت فرهنگی در اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفته است. این تحقیق با اتکا بر روش شناسی کیفی و با استفاده از روش تحلیل متن انجام گرفته است و داده ها از جنس داده های تصویری و متنی هستند. میدان مطالعه صفحات کاربران با ده رتبه برتر در اینستاگرام (از نظر تعداد دنبال کننده)که محتوا، پست ها،کپشن ها، کامنتهای دنبال کنندگان آنان تحلیل شده است. پرسش اصلی در این تحقیق آن است که قدرت فرهنگی در اینستاگرام چه جایگاهی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که اینستاگرام به جهت کم هزینه بودن، قابلیت پخش تصاویر، در دسترس بودن، انعطاف پذیری در برابر افراد با روحیات مختلف (درونگرا و برونگرا)، تعاملی و چندمنظوره بودن، قابلیت اشتراک گذاری محتوا، ارتباط چندنفره بصورت پخش زنده، برخورداری از هوش مصنوعی و نهایتاً عملکردی مطابق با علایق کاربران و به روز بودن، با برطرف کردن نیازهای انسانی باعث حضور بازیگران متفاوتی در عرصه قدرت فرهنگی گردیده است و لذا نوع متفاوتی از قدرت فرهنگی را نیز آفریده است.
تبیین اجتماعی، ساختاری و فردی اشتغال پذیری زنان در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال پذیری دانش آموختگان بالاخص در رشته های علوم انسانی، یکی از مسائل مهم حوزه آموزش است و با توجه به حجم بالای پذیرش در دانشگاه ها بررسی این مسئله اهمیت بسزایی دارد؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ادامه تحصیل و اشتغال پذیری دانش آموختگان زن رشته علوم سیاسی است. روش پژوهش به دو صورت تحلیل ثانویه اطلاعات موجود و پیمایش تلفنی بوده است. اهداف پژوهش براساس اطلاعات موجود در سامانه آموزشی و مصاحبه تلفنی با دانشجویان است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته است که شاخص های مختلف اشتغال پذیری را پوشش می دهد و پس از اعتباریابی اجرا شده است. یافته ها در سامانه اطلاعات فارغ التحصیلان نشان می دهد 53 درصد فارغ التحصیلان این رشته در مقطع کارشناسی هستند که 53 درصد آن ها را زنان تشکیل می دهند. 51 درصد سه نفر برتر در ورودی های این رشته زنان بوده اند. میزان فارغ التحصیلی در این رشته در بین تمام دانشجویان، 80 درصد در هر ورودی و بیشترین ترک تحصیل در سال 1388 با 36 درصد بوده است. یافته های مصاحبه های تلفنی نیز نشان می دهد 51 درصد افراد مورد مطالعه در حال حاضر شاغل هستند. آن ها بیشتر در بخش دولتی، به صورت قراردادی و تمام وقت مشغول به کارند. مهم ترین انگیزه برای اشتغال برخورداری از استقلال مالی، دلیل عدم اشتغال کمبود فرصت های شغلی، دلیل ادامه تحصیل علاقه به رشته و دلیل عدم ادامه تحصیل کم تأثیربودن رشته عنوان شده است. این پژوهش نشان می دهد مهم ترین عوامل مؤثر در اشتغال دانش آموختگان، گرایش به زندگی در شهر مشهد و عضویت در تشکل های دانشجویی و تشکل های خارج دانشگاه است که زمینه مناسبی برای کسب مهارت دانشجویان ایجاد کرده است؛ بنابراین توسعه مهارت های شغلی در دانشگاه ها، برقرار ارتباط دانشگاه با جامعه و همچنین پیگیری وضعیت شغلی پس از دانش آموختگی می تواند زمینه اشتغال دانشجویان را افزایش دهد.
ارائه مدل مناسب مدیریت دانش مدیران مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
295 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت دانش نقش مهمی در بهبود کیفیت سازمان های مختلف به ویژه سازمان های آموزشی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارائه مدل مناسب مدیریت دانش مدیران مقطع متوسطه شهر تهران بود.
روش: روش پژوهش حاضر کمی و این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش مدیران مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 2843 نفر بودند و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 341 نفر تعیین که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش مدیران مقطع متوسطه (100 گویه ای) بودند. داده ها با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-27 و Smart PLS-3 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 4 گویه به دلیل بار عاملی کمتر از 40/0 حذف و 96 گویه در 16 بعد مدیریت منابع انسانی، فرآیندهای مدیریت دانش، یادگیری و نوآوری، توانمندی های فناورانه، استراتژی و هدف، الگوپذیری، بهره وری و کارآیی، حمایت مدیران ارشد، زیرساخت های فناورانه، زیرساخت های سازمانی، فرهنگ سازمانی، محرک های انگیزاننده دانشی، دانش محوری، توانمندسازی، کار تیمی و معماری دانش قرار گرفتند. همچنین، ابعاد دارای بار عاملی و میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 50/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی بالاتر از 80/0 بودند. افزون بر آن، مدل مناسب مدیریت دانش مدیران مقطع متوسطه شهر تهران دارای برازش مناسبی بود و مدل مذکور بر هر 16 بعد اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه و از آنجایی که مدیریت دانش نقش مهمی در بهبود وضعیت های سازمان های مختلف از جمله سازمان های آموزشی دارد، مسئولان و برنامه ریزان نظام آموزشی با توجه به آنها می توانند گام موثری در جهت بهبود مدیریت دانش بردارند.
تبیین انزوای اجتماعی نابینایان در پرتو متغیرهای اجتماعی (میدان مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی به معنای زندگی بدون همراه، نبود دیگران مهم و ارتباطات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه است و می تواند تأثیر منفی بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه داشته باشد.هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین عوامل جامعه شناختی و انزوای اجتماعی نابینایان شهر شیراز است و در آن از نظریه آنومی مرتون به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری شامل نابینایان که شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند که بر اساس فرمول کوکران کل نمونه 362 نفر محاسبه شده است. نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده اند و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. طبق نتایج بدست آمده، 66 درصد از افراد نمونه مورد مطالعه از انزوای اجتماعی متوسط، 7/20 درصد از انزوای اجتماعی زیاد و تنها 3/13 درصد از انزوای اجتماعی کم برخوردارند. در سطح روابط دو متغیره، یافته ها نشان می دهند بین عوامل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت اجتماعی و بین عوامل زمینه ای درآمد، تحصیلات و وضعیت اشتغال با انزوای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد متغیرهای مستقل 51 درصد از تغییرات انزوای اجتماعی افراد نابینا را تبیین می کنند. معلولین و افراد نابینا برای اینکه در روابط خود و در مواجهه با مشکلات، دچار انزوا و افسردگی نشوند نیاز به آگاهی و دانش در برقراری ارتباط با یکدیگر دارند. بنابراین نیاز است که دولت به عنوان مهمترین نهاد صاحب قدرت و ثروت توجه مضاعفی به نیازهای این افراد داشته باشد. با برگزاری کارگاه های مهارت افزایی، حمایت های مالی، دادن امتیازهای خاص برای کسب شغل و حتی فراهم آوردن شبکه های اجتماعی خاص برای نابینایان مانع افزایش انزوای اجتماعی این قشر از جامعه شوند.
از اخلاق اجتماعی عرفی تا اخلاق اجتماعی الهی مقایسه نظریه اخلاقی دورکیم با نظام اخلاقی در سوره نساء(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
127 - 149
حوزههای تخصصی:
نظم در جامعه، منوط به وجود قواعد و هنجارها، و تربیت افراد برای پایبندی به آن قواعد است. در اسلام، چنین قواعد و تربیتی، ازسوی دین تدوین و به جامعه بشری ارائه شده است. با توجه به نیاز جامعه به انسان اخلاقی، در نبود روایت واحد و منسجمی از دین در جامعه مدرن، متفکرانی نظیر دورکیم تلاش کرده اند تا چارچوبی برای ساختن اخلاقی و اجتماعی کردن افراد منهای دین ارائه کنند. با توجه به نوعی این همانی جامعه و خدا در نگاه دورکیم، جامعه ازسویی دارای قدرت و اعتبار تشریع قواعد و هنجارهاست و ازسویی تأکید بر قداست آن پشتوانه تربیت اخلاقی افراد است. در مقابل و مبتنی بر قرآن کریم، انسان نمی تواند بدون قانون الهی و بدون رسولی که تبیین قانون و عدالت به او وابسته است، جامعه ای اخلاقی بسازد. دراین مقاله با استفاده از روش اسنادی و رویکرد تدبر سوره ای، گزیده ای از ساختار معنایی و ارتباطی سوره نساء، دیدگاه قرآن درباره نحوه پیاده سازی قانون در جامعه ایمانی و التزام انسان به حقوق اجتماعی بررسی و به مقایسه با رویکرد تربیتی دورکیم پرداخته شده است. در دیدگاه دورکیم جامعه به جای خدا، اصناف شغلی به جای رسول خدا و نظم حقوق عرفی و مدنی جای نظام الهی را می گیرد.
تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با رویکرد پایداری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
131-148
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با رویکرد پایداری اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نظام حاکمیتی شرکتی درایران موضوع نسبتاً جدیدی میباشد که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و اقداماتی در جهت اجرایی کردن ابعاد مختلف آن به صورت غیرمنسجم در بازار پول و سرمایه کشور صورت گرفته است. نقش پایداری اجتماعی در شرکتهای سهامی و غیر سهامی با توجه به وضعیت اقتصادی در دهه های اخیر نمایان شده است. با حرکت به سمت خصوصی سازی، تغییرات در الگوهای رقابت، تولید، ساختار شرکتها، توسعه فناوری و نیز مطرح شدن تجارت جهانی، اهمیت پایداری اجتماعی و توسعه پایداری در بنگاههای اقتصادی بیشتر نمود پیدا کرده است در راستای مباحث فوق و نقش اساسی مدیران اجرایی و هیئت مدیره در موفقیت شرکتها پژوهش فوق با هدف تبیین مکانیزم های حاکمیت شرکتی با پایداری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر روی 110 شرکت طی دوره 1395 الی 1401 صورت گرفته است وتجزیه و تحلیل نهایی با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و به کمک نرم افزار اقتصاد سنجی Eviews انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از رد فرضیه ها و عدم وجود رابطه معنی دار بین پایداری اجتماعی، با مکانیزم های حاکمیت شرکتیِ مورد بررسی می باشد.