
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله ضمن بررسی شاخص های عینی به دنبال درک رفتار سلبریتی ها در فضای مجازی است که چگونه بر مخاطبان و افکارعمومی تأثیر می گذارند. مطالعه پیشینه تحقیقات منجر به استخراج شاخص های دهگانه ای شد که سلبریتی ها برای ایفای نقش در شبکه اجتماعی و جذب طرفداران استفاده می کنند. فرض پژوهش این است که بین این الگوها و جذب افکار عمومی رابطه وجود دارد.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش کاربران ایرانی فعال در اینستاگرام و دنبال کننده 10 نفر از سلبریتی های فعال و شاخص می باشند. از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه جوامع نامعین استفاده شد. پژوهشگر پرسشنامه را برای 40 نفر از دنبال کننده های هر سلبریتی ارسال نمود که در مجموع 400 پرسشنامه تکمیل و دریافت شد که مشخص شد هر کاربر میانگین 9/5 سلبریتی را دنبال و 3/5 ساعت را در شبکه های اجتماعی می گذراند.یافته ها: براساس یافته ها بین الگوهای مورداستفاده سلبریتی ها و جذب افکارعمومی به میزان 0/759در مقیاس همبستگی پیرسون رابطه معنادار وجود دارد، که براساس جنسیت تفاوت معنادار نیست، اما براساس سطح تحصیلات تفاوت معنادار است و افراد با تحصیلات پایین تر بیشتر از افراد با تحصیلات بالاتر تحت تأثیر سلبریتی ها قرار می گیرند. از شاخص های دهگانه "تقلید و الگوبرداری" و "سبک زندگی" قوی ترین ارتباط و بیشترین تأثیر را بر افکارعمومی می گذارند.نتیجه گیری: یافته ها نظریات چارچوب نظری همچون جامعه نمایشی، مصرف فرهنگی و رابطه فرااجتماعی را تایید می کند و سلبریتی ها در بستر رسانه های اجتماعی جدید، نه تنها منشا سرگرمی هستند، بلکه با تأثیر زیاد بر نگرش و افکارکاربران، نقش قابل توجهی در جذب و شکل دهی افکارعمومی ایفا می کنند. موضوعاتی که سلبریتی ها مطرح می کنند ازنظر افکارعمومی بااهمیت است و میزان حضور در شبکه های اجتماعی و دنبال کردن صفحات سلبریتی ها می تواند برای کاربران الگوسازی کند و نه تنها در شکل دهی به جریان افکار عمومی موثر هستند، بلکه آن ها را تقویت یا تضعیف می کنند بنابراین لزوم توجه به این مسئله و پیامدهای آن برای سیاستگذاران و متخصصان رسانه را آشکارتر می سازد.
متاورس و چالش های حقوق بشری با تاکید بر اقدامات شورای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی موضوع متاورس و ارتباط آن با حق های مختلف بشری است . در ادامه این پژوهش سعی دارد جایگاه شورای اروپا را در زمینه مقررات گذاری در این عرصه بررسی کند. روش پژوهش: در این پژوهش، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین متاورس و ارتباط آن با حقوق بشری خواهیم پرداخت و با بررسی اسناد و گزارش های مختلف شورای اروپا ، نقش این نهاد در تنظیم مقررات در زمینه متاورس بررسی خواهد شد.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که با وجود چالش هایی که فناوری متاورس برای جنبه های گوناگون زندگی بشر می تواند داشته باشد، اما هنوز مقررات گذاری جامعی برای آن صورت نگرفته است. پژوهش هایی در زمینه متاورس و ابعاد مختلف آن تاکنون انجام شده است، اما بررسی اقدامات شورای اروپا به عنوان یکی از پیشروترین نهادهای فعال در زمینه متاورس و ارتباط آن با حق های بشری صورت نگرفته است. لذا این پژوهش از این منظر امری بدیع هست که با توجه به پیشرفت فناوری ضروری به نظر می رسد.نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که متاورس تا مقیاس گسترده ای قابلیت ایجاد چالش های حقوقی در ابعاد گوناگون زندگی افراد خواهد داشت. علی رغم تلاش های متعدد شورای اروپا، این نهاد هنوز قوانین جامعی در این زمینه تصویب نکرده است. انتظار می رود در آینده ای نه چندان دور شاهد آن باشیم که در ایجاد و تبیین یک نظم قانونی و حقوقی خاص برای این فناوری موفق عمل کنند.
رسانه های دیجیتالی و حقوق مالکیت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به دنبال بررسی تاثیرگذاری رسانه دیجیتالی بر حقوق مالکیت معنوی و امکان حمایت از این حقوق در فضای اینترنت است. این مقاله به دنبال پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که رسانه دیجیتالی چه تأثیرگذاری بر حقوق مرتبط با مالکیت معنوی دارد؟ هم چنین پرسش های دیگری نیز مطرح است این که آیا نظام سنتی حمایت از مالکیت معنوی قابل تسری به نقض این حقوق در اینترنت نیز می باشد؟ نظام حقوق ملی و بین الملل چه راهکارهایی برای حمایت از این حقوق ارائه می نمایند؟روش تحقیق: این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیل و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است.یافته های پژوهش: یافته های تحقیق بیانگر این است که موضوع نقض حقوق مالکیت معنوی در رسانه دیجیتالی به طور روزافزونی اهمیت یافته است، زیرا با ظهور رسانه دیجیتالی، انقلابی در زمینه انتشار اطلاعات ایجاد گردیده است. به دلیل جایگزینی آثار دیجیتالی با اشکال سنتی چاپ و نشر کتاب، امکان بازتولید، کپی برداری، اقتباس و انتشار اطلاعات به طور گسترده ای فراهم گردیده است. اینترنت باعث گردیده که کشف موارد نقض مالکیت معنوی بسیار دشوار باشد، زیرا در اغلب موارد، نقض این حقوق از سوی اشخاصی صورت می گیرد که نمی توان آن ها را شناسایی کرد. نتیجه گیری: حقوق مالکیت معنوی در معنای وسیع کلمه عبارت است از حقوق ناشی از آفرینش ها و خالقیت های فکری در زمینه های علمی، صنعتی، ادبی، و هنری. در تعریف حق معنوی گفته شده:«حق معنوی، حقی است غیر مادّی که قانونگذار به پدیدآورنده یک اثر فکری و هنری اعطا می نماید؛ حقی که از دوام و پیوستگی با شخصیت پدیدآورنده برخوردار است و برای او مزیّت هایی را به همراه می آورد. به طور خلاصه می توان گفت مالکیت معنوی حقی است که افراد نسبت به خلاقیت های ذهنی خود دارند. این حق انحصار استفاده از یک اثر را برای مدت معنی به پدیدآورنده آن اعطا می کند. در حال حاضر در قوانین کشورهای مختلف و معاهدات بین المللی وجود چنین حقی را به رسمیت شناخته شده و از آن حمایت می گردد. در حال حاضر اینترنت ابزاری است که از مرزهای ملی دولت ها فراتر رفته است که موجب بروز انقلاب در زمینه تولید و انتشار اطلاعات گردیده است. این وضعیت بحث هایی را در ارتباط با طرح دعاوی مربوط به نقض مالکیت معنوی از جمله بحث صلاحیت محلی محاکم ایجاد نموده است. ظهور رسانه های دیجیتالی نقض حقوق مالکیت معنوی را تسهیل و توسعه داده است. از اینرو ضرورت دارد که قوانین ملی و بین المللی مرتبط با حمایت از مالکیت معنوی مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد.
طراحی الگوی عوامل محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان وکادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری 11 نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل « اطلاع رسانی و آگاهی جمعی، نیاز به آموزش و الگوی یکپارچه مدون و بررسی دقیق محتوای تولید شده، نیاز سنجی مردم در زمان بحران» می باشد. عوامل زمینه ای شامل« عدم آگاهی از پاندمی، عدم زیر ساخت های کافی و مناسب، عدم حمایت مالی توسط دولت » می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل« سو استفاده شبکه های تجاری از عدم آگاهی مردم، عدم اطلاع کافی مردم، غافلگیری مردم در بحران » می باشد. عوامل راهبردی شامل «نیاز به آموزش عمومی در زمان بحران، مدیریت بحران، ایجاد پایگاه های اطلاع رسانی زیر نظر دولت و وزارت بهداشت» می باشد. پیامدها نیز شامل «آگاهی مردم از شرایط پاندمی از طریق شبکه های مجازی و تلفیق تجربه و آموزش و اطلاع رسانی به افراد در شرایط بحران» می باشد.
راهبردهای استفاده از اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی و موفقیت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:تحقیق حاضر با هدف تعیین راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی انجام شده است.روش پژوهش:پژوهش حاضر، با روش آمیخته انجام گردیده است. بخش کیفی مصاحبه عمیق با 17نفر از صاحب نظران حوزه برندسازی صورت گرفت. تحلیل داده ها با روش گراند تئوری انجام شده است،بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته ، 392 نفر از فعالان حوزه برندسازی شخصی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صورت در دسترس انتخاب ومورد نظرخواهی قرارگرفته اند.یافته ها:یافته های تحقیق دربخش کیفی با120 کد اولیه و 28 مقوله فرعی ارائه شده است، راهبردهای استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در 5 مقوله فرعی (توسعه برند، دستیابی به مخاطبان گسترده ، سهولت برقراری ارتباط وتعامل با مخاطبان ، عدم محدودیت مکانی وزمانی برای توسعه تجارب و کسب کار) تبیین گردید. شاخص های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (بازاریابی محتوایی، امکان اعتبارسنجی، استفاده از شخصیت ها، وامکان بازنشرمحتوا) شناسایی شد، بسترها و زیرساخت های استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 3 مقوله فرعی (لزوم فراهم کردن زیرساخت های قانونی، تجهیزات و امکانات سخت افزاری ونرم افزاری) دسته بندی گردید. موانع و عوامل مزاحم در استفاده از اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی نیز تحت 4 مقوله فرعی (مناسب نبودن زیرساخت ها، تهدیدات امنیتی، عدم وجود درگاه های پرداخت و فقدان حمایت های قانونی) ساماندهی شد. همچنین راهبردهای مناسب در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 6 مقوله فرعی (استفاده از ظرفیت های ارتباطی و اطلاع رسانی فضای مجازی، اعمال مدیریت برند، مخاطب محوری ، هویت سازی و خلاقیت) ارائه گردید و در پایان پیامد های حاصل از استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام در برندسازی شخصی وشغلی در قالب 4 مقوله فرعی (تثبیت ومعرفی برند ، توسعه کسب و کار، بهبود روابط با مشتریان) ارائه وتبیین شد. در بخش کمی نیز 392 نفر از فعالان وصاحبان حوزه برندسازی شخصی وشغلی در شبکه اجتماعی اینستاگرام با استفاده از پرسشنامه بسته مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نشان داد،بین متغیر شبکه های اجتماعی اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین شایستگی های فردی با ضریب مسیر 0/326 و 0/215 به ترتیب با متغیرهای برندسازی شخصی و موفقیت شغلی و برند سازی شخصی نیز با ضریب مسیر 0/525 با موفقیت شغلی تاثیر معناداری دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت. بین متغیر اینستاگرام با برندسازی شخصی و موفقیت شغلی به ترتیب با ضرایب مسیر 0/895، 0/647 و 0/250 رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نقش میانجی شایستگی های فردی و برندسازی شخصی و موفقیت شغلی در رابطه با اینستاگرام مورد تایید قرار گرفت.نتایج:نتایج حاصل از این پژوهش دردو بخش کیفی وکمی نشان داد، استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام با توجه به قابلیت ها وکارکردهای آن بویژه در حوزه کسب وکارهای اینترنتی نقش مهم وتاثیرگذاری برای توسعه برندسازی شخصی وموفقیت شغلی ایفا می کند.
تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش تحلیلی بر ساختار و محتوای صفحات گروه های پاپ کره ای(K-POP) در اینستاگرام است.روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در تحلیل محتوای کمی با استفاده از دستورالعمل کدگذاری به بررسی ساختار و محتوای پلتفرم اینستاگرام پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صفحات گروه های پاپ کره ای در پلتفرم اینستاگرام تشکیل می دهد که تعداد آنها بیش از 1000 صفحه فعال و غیر فعال می باشد. در این جامعه نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. بنابراین تعداد نمونه به دست آمده در این پژوهش 50 صفحه اینستاگرامی است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کدگذاری داده ها به منظور دستیابی به نتایج قابل تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. پس از بررسی های انجام شده، داده های به دست آمده در 120 کد و کدهای مذکور سرانجام در 6 مقوله و 31 زیرمقوله مرتبط با مقولات دسته بندی شدند.یافته ها: . نتیجه کدگذاری و تحلیل محتوای کمی مقوله محتوای صفحات اینستاگرامی نشان داد که 6درصد مقوله محتوای صفحات اینستاگرام را زیرمقوله همجنسگرایی، 10درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خشونت کلامی و رفتاری، 4 درصد را زیرمقوله شیطان پرستی، 30 درصد از مقوله محتوا را زیرمقوله خوش گذرانی و تجملات و در نهایت 50 درصد از مقوله محتوای صفحات را زیرمقوله توجه به مدگرایی، زیورآلات و پوشش تشکیل داده است.نتیجه: نتایج بررسی ها نشان داد که 35 درصد مقوله «اصول و قواعد مطرح شده در صفحات گروه کی پاپ» به زیرمقوله اغراق و بزرگ نمایی، 0/5 درصد به زیرمقوله سلامتی و زیبایی، 22 درصد به زیرمقوله احساسات و عواطف، 13 درصد به زیرمقوله سرایت روانی، 9 درصد به زیرمقوله ارزش های انسانی، 7 درصد به زیرمقوله ارائه دلایل منطقی و درنهایت 10 درصد به زیرمقوله سایر اصول تعلق داشت که بیشترین درصد متعلق به اغراق و بزرگ نمایی و کمترین درصد مربوط به سلامت و زیبایی بوده است. نتیجه اینکه حضور و دنبال کردن کاربران جوان از صفحات اینستاگرامی گروه های کی پاپ، بر اساس زمینه های روانی و اجتماعی مختلف و متفاوتی انجام می شود که باعث می شود انگیزه ها و اهداف متفاوتی را از دنبال کردن این صفحات جستجو کنند. آنها بر اساس انگیزه ها و منافع خود از این شبکه ها استفاده می کنند و فعال هستند و صفحات گروه های کی پاپ تاثیرات مخربی بر سبک زندگی آنها خواهد داشت.
فرصت ها و چالش های روزنامه نگاری تحقیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی این تحقیق فهم فرصت ها چالش های وزنامه نگاری تحقیقی در ساختار سیاسی، حقوقی و رسانه ای مختص به ایران است. در این مسیر به بررسی متغیرهای مهمی همچون ساختار سیاسی، دولت و نیروهای سیاسی، افکار عمومی، چارچوب های حقوقی و قانونی، نحوه و میزان دسترسی به اطلاعات، وضعیت آموزش و فرایندهای کسب تجربه خواهیم پرداخت. این پژوهش با هدف شناسایی چالش ها و تلاش برای رفع آن و تقویت و استفاده از فرصت ها و نتایج مثبت روزنامه نگاری تحقیقی برای دستیابی به نتایج آن مانند شفافیت و کاهش فساد در کشور است.روش: روش این تحقیق تحلیل محتوای کیفی است که داده های آن از طریق مصاحبه با خبرنگاران، سردبیران، مدیران رسانه ای، کارشناس حقوقی، کارشناسان رسانه و اساتید حوزه ارتباطات و خبر بدست آمده است. پایایی این تحقیق در دو مقوله اصلی یعنی چالش و فرصت به ترتیب 0/71و 0/80 بود.یافته ها: فرصت ها شامل ضریب نفوذ بالای صداوسیما، سامانه سوت زنی، فرهنگ امر به معروف، تکنولوژی های نوین، همراهی افکار عمومی در شبکه های اجتماعی و قرارداشتن ایران به عنوان کشوری در حال توسعه است. چالش ها نیز شامل، ضعف آموزش روزنامه نگاری، ضعف ساختار حزبی، ضعف عملکرد صداوسیما، فقدان ادبیات نظری اختصاصی، همکاری کند و ناقص سازمان ها در ارائه اطلاعات، جای خالی قوانین مختص خبرنگاران تحقیقی و حمایت از آنان، دایره جرائم گسترده تر در ایران، خطای تعریف روزنامه نگاری، فضای مجازی و دروغ پراکنی و عدم استفاده از تکنولوژی نوین است.نتیجه: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که چالش های پیش روی روزنامه نگاری تحقیقی در کشور بیش از فرصت هاست. اصلاح این رویه از تعریف واحد از سوت زنی و روزنامه نگاری تحقیقی آغاز شده و به اصلاح ساختار سیاسی و حقوقی و رواج سوت زنی در افکار عمومی ختم می شود. ایران مشابه کشورهای حوزه خاورمیانه ضعف جدی در ارائه اطلاعات داشته و ساختار سیاسی غلبه و تسلط بیشتری بر خبرنگاران دارد. روزنامه نگاری تحقیقی در ایران مانند عربستان هنوز به بلوغ نرسیده است. همچنین ساختار مالکیت رسانه ها در ایران مانند نیجریه، روزنامه نگاری تحقیقی را تضعیف می کند. همچنین رویکرد اختصاصی با استفاده از فناوری های مدرن نیاز اصلی برای ارائه چشم انداز بهتر در حوزه روزنامه نگاری تحقیقی برای کشور است. بازسازی آموزش روزنامه نگاری در ایران به مانند نیجریه با شرایط اقتصادی نامناسب کشور و فسادهای درون سیستم، عامل شکل دهی به افکار عمومی در آینده به عنوان نگهبان است.
راهبردهای فرهنگی موثر بر پوشش اخبار بحران مبتنی بر ارتباط در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی فرآیند ارتباطات شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در زمان بحران ها به منظور الگوسازی پوشش خبری بحران است. در دنیای امروز، شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابزار قوی برای اطلاع رسانی و مدیریت بحران ها شناخته می شوند. به همین منظور، این پژوهش به شناسایی الگوهای بین المللی موجود در زمینه مدیریت بحران پرداخته و سعی در ایجاد زمینه ای برای تدوین یک الگوی بومی برای بهبود راهکارهای اطلاع رسانی در شرایط بحران دارد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: "الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در عصر شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه چگونه است؟"روش پژوهش: این مطالعه به صورت کاربردی و تحلیلی انجام شده و جامعه آماری شامل روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و فعالان در حوزه شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه در استان اصفهان می باشد.بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی،تعداد 15 نفر به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. همچنین، برای برازش مدل پژوهشی و با توجه به الگوهای موجود در رسانه ها، 70 نفر از کارکنان صدا و سیما در رده های مدیریتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.داده ها ازطریق تکنیک دلفی و با نظرات حوزه صاحب نظران شبکه های اجتماعی و مدیریت بحران جمع آوری گردید.یافته ها: یافته های تحقیق نشان دهنده شناسایی آسیب های موجود در پوشش خبری بحران ها بود. در این راستا، 11 عامل مختلف شناسایی شد که هر یک می تواند به حاشیه رانده شدن و گسترش بحران های اجتماعی منجر شود. این عوامل به طور مستقیم بر فرآیند اطلاع رسانی و مدیریت بحران تأثیر می گذارند و دستگاه های مربوطه باید به بسترهای ارتباطی و مدیریت بحران در عصر اطلاعات توجه ویژه ای داشته باشند.نتیجه گیری: نتیجه گیری نهایی این تحقیق می تواند به شفاف سازی الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در دنیای شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه کمک کند. ارائه راهکارهای عملی و بومی برای بهبود فرآیند اطلاع رسانی در شرایط بحران می تواند به کاهش شایعات و احساس ناامنی عمومی منجر شود. این مدل به عنوان یک ابزار کاربردی می تواند در مدیریت بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به کار رود و از این طریق نقش مؤثری در ارتقاء سطح امنیت اجتماعی ایفا کند. این تحقیق می تواند مبنایی برای پژوهش های آینده در این زمینه قرار گیرد و به افزایش کارایی مدیریت بحران در عصر دیجیتال کمک نماید.
بازی خبری در مقابله با اخبار جعلی (مطالعه موردی: بازی «هارمونی اسکوئر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف ارائه راهکار برای مقابله با اطلاعات نادرست و اخبار جعلی در شبکه های اجتماعی، به بررسی یکی از بازی های خبری مطرح در این حوزه با نام بازی خبری بریکینگ هارمونی اسکوئر پرداخت. این بازی مبتنی بر این ایده است که می توان با قرار دادن بازیکنان در معرض «دوزهای کوچک» اطلاعات نادرست سیاسی، آنها را در برابر فانتزی های توطئه آمیز واکسینه کرد و در نتیجه به آنها کمک کرد تا «پادتن هایی» بسازند تا با «اخبار جعلی» دنیای واقعی مبارزه کنند.روش: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش مطالعه موردی است؛ بدین منظور از چهار مرحله این روش برای درک و فهم عمیق بازی خبری مورد بررسی بهره بردیم.یافته ها: پنج مفهوم ترول کردن، تقویت مصنوعی دسترسی، زبان عاطفی، تئوری توطئه و دو قطبی کردن مورد تمرکز توسعه دهندگان بوده اند. همچنین، افرادی که اسکوئر هارمونی را بازی می کردند پست های رسانه های اجتماعی دستکاری شده را که از تکنیک های بالا استفاده می کردند پس از بازی کمتر قابل اعتماد ارزیابی کردند، به توانایی خود در شناسایی چنین محتوایی اطمینان بیشتری حاصل کردند و تمایلی نداشتند که چنین محتواهایی را در شبکه های اجتماعی خود به اشتراک بگذارند.نتیجه گیری: این یافته ها به پتانسیل بازی های با تأثیر اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر برای مقابله با محتوای گمراه کننده، جعلی یا دستکاری کننده در فضای شبکه های اجتماعی تأکید می کند.
جایگاه ارتباطات توسعه در توسعه شهری (مورد مطالعه: توسعه در شهر عسلویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه شهری به عنوان یکی از جنبه های حیاتی پیشرفت جوامع، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله ارتباطات توسعه قرار دارد. این ارتباطات، که شامل تبادل اطلاعات و تجربیات بین شهروندان و مدیران است، نقش مهمی در هدایت و مدیریت تغییرات شهری ایفا می کند. شهر عسلویه با جایگاه استراتژیک خود در استان بوشهر، تحولات چشمگیری را در زمینه توسعه شهری تجربه کرده است. این شهر به عنوان قطب صنعتی و اقتصادی در حال ظهور شناخته می شود. اما نقش موثر و چشمگیر اقتصادی آن، باعث عدم رضایت شهروندان شده است. پژوهش حاضر به بررسی نقش ارتباطات توسعه در توسعه شهری بر اساس چهار بُعد اقتصادی، جمعیتی، زیست محیطی و کالبدی در این شهر می پردازد. هدف از این مطالعه، شناسایی وضعیت توسعه بر محوریت 4 گانه ی مذکور در راستای شناسایی جایگاه ارتباطات توسعه در توسعه ی شهر عسلویه می باشد.روش پژوهش: در روش پژوهش از هردو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده و 373 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران تهیه شده و توسط 343 شهروند و 30 کارشناس، استاد، مشاور و مسئول شهری تکمیل گردیده است. خروجی این پژوهش به صورت جدول و نمودار با استفاده از نرم افزار Excel و با مراجعه به اسناد فرادست و عکس های هوایی حاصل شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده بیانگر تاثیر مستقیم احداث و گسترش مجتمع گازی پارس جنوبی بر روند توسعه و گسترش شهر عسلویه در4 بُعد یاد شده و مبانی ارتباطات توسعه می باشد که این آثار صرفا مثبت نبوده و تاثیرات به مراتب بیشتری در جهت منفی داشته است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت توسعه شهر، مشخص است که نیاز به همکاری و افزایش ارتباط موثر بین مسئولین شهری و شهروندان در جهت حفظ توسعه به صورت پویا و مورد رضایت شهروندان در قالب ارتباطات توسعه وجود دارد.
تدوین سبک تحول مدیریت شبکه های استانی رسانه ملی (مورد مطالعه شبکه استانی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: متن مدیریت رسانه، فرآیند به کارگیری بهینه همه امکانات مادی، انسانی، فناورانه و غیره در جهت تولید، بازتولید و توزیع پیام های هدفمند، در چارچوب نظام ارزشی پذیرفته شده است که با هدف غایی اثرگذاری مطلوب بر مخاطبان صورت می گیرد. داشتن نظام رسانه ای قوی نیز در گرو نظام مدیریت سیاستگذاری و همچنین روش و الگوی سیاستگذاری صحیح در حوزه مدیریت است. لذا هدف اصلی پژوهش، بررسی وضع موجود مدیریت شبکه های استانی صدا و سیما و در نهایت تدوین الگوی تحولی مدیریت شبکه های استانی برای رسیدن به وضع مطلوب می باشد.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی با طرح اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل خبرگان مدیریت رسانه در استان مازندران و کشور با سن بیشتر از 40 سال، سابقه بیشتر از 20 سال و تحصیلات دکتری و کارشناسی ارشد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 16 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری باز و محوری انجام شد.یافته ها: الگوهای موجود مدیریت رسانه شبکه استانی مازندران شناسایی شد که شامل سبک مدیریت دستوری، آنومیک و سبک مدیریت ترکیبی (گاهی اقتضایی و گاهی مشارکتی) است. یافته ها همچنین نشان داد "نظام مدیریت گنبدی"، مطلوب ترین الگوی مدیریت رسانه شبکه استانی است.نتیجه گیری: الگوی مدیریت گنبدی که برپایه عنصر علم اعم از مادی و طبیعی و علوم معارف الهی و توحیدی است ابعادی چندگانه دارد و می تواند گرهگشای مدیریت شبکه استانی باشد. بهره گیری از این الگو یا مدل می تواند بهبود عملکرد (افزایش اثربخشی) از طریق توزیع انرژی یکسان و مداوم برای همه کارکنان توسط مدیر گنبدی را در پی داشته باشد.
تاثیر رسانه ها بر سبک زندگی اسلامی و رفتار خرید مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش :رسانه ها به عنوان یکی از روش های جذب مشتری مطرح است. مشتریان بر اساس نوع سبک زندگی اسلامی به طور فزاینده ای در ارتباط با رسانه ها هستند و با اشتراک تجربیات بر رفتار خرید تأثیرگذارند. نقش اهمیت رسانه ها و کارکرد بازاریابی در تحقیقات تأیید و تأثیر آن بر رفتار خرید تصدیق شده است.روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است؛ از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی همبستگی است و بصورت پیمایشی انجام شده است؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز از وضع موجود نمونه آماری با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق با توجه به موضوع و ماهیت تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری پژوهش تعداد 133 نفر از زنان خانه دار در 4 منطقه شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که در ابتدا مبتنی بر مرور ادبیات و جمع آوری اطلاعات مفید در زمینه روابط بین متغیرها آغاز می گردد و سپس به بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از داده های جمع آوری شده ازپرسشنامه جهت تکمیل فرآیند پرداخته خواهد شد. جهت تحلیل یافته ها از نرم افزار Smartpls, Spss استفاده شده است.یافته ها : تبیین چگونگی دو متغیر بر رفتار خرید مشتری و تأثیر بین آن هاست. درک صحیح و کمی این تأثیرات به زنان خانه دار کمک می کند تا مسیر بازاریابی و تأمین خواسته مشتری را با کمترین خطا بیابند. زیرا نقش سبک زندگی اسلامی بر رفتار خرید مشتری نیز شامل رضایت، وفاداری و اعتماد مشتری و تصمیم خرید استنتیجه گیری: نتایج نشان داد که رسانه ها بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.رسانه ها بر رفتار خرید مشتری تاثیر مثبت و معناداری دارند و رسانه ها از طریق رفتار خرید مشتری بر سبک زندگی اسلامی تاثیر مثبت و معناداری دارند.