مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
وزن هجا
حوزه های تخصصی:
این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی می کند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی / Ö /،/ h /،/ ð / و/ x / تشخیص داده شده است. این مقاله نشان می دهد که نتیجه این فرایند، به خلاف آنچه که هیز (1989) ادعا کرده است، حفظ وزن هجا نیست بلکه، حفظ وزن کلمه است.
بررسی آکوستیکی وزن هجا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله وزن هجا ( syllable weight ) در زبان فارسی را از لحاظ آکوستیکی مورد بررسی قرار میدهیم. پژوهش به صورت آزمایشگاهی و در محیط نرم افزار پرات ( Praat ) صورت گرفته است. در نهایت عنصر آکوستیکی کشش به عنوان مشخصه آکوستیکی وزن هجا در فارسی بررسی شده و پیوستار وزن هجا به صورت cvcc> cvc> cv مشخص میشود.
کشش همخوان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، در چارچوب واج شناسی مورایی، به توصیف رابطه میان دو ویژگیِ نواییِ کششِ واحدهای زبانی و وزن هجا در زبان فارسی پرداخته است. برای این منظور، فرایند کششِ جبرانیِ همخوان پس از کوتاه شدن درزمانی واکه مدنظر قرار گرفته است. داده های مورد بررسی، صورت هایی را شامل شده اند که در آنها، بنا به نظر صادقی (۱۳۹۲)، همخوان آغازین ستاک های فعلی پس از پیشوندهای امریِ مختوم به واکه کوتاه، امکان مشدد شدن داشته اند. نتیجه تحلیل داده ها در نظریه مورایی، شاهد دیگری در تأیید این نکته است که در زبان فارسیِ امروز، کشش واکه ها و همخوان ها ارزش واجی ندارد و تمایز معنایی به وجود نمی آورد، اما ارزش کمّی دارد و تمایز وزنی ایجاد می کند. در نظریه مورایی، تمایز وزنی میان هجاهای سبک، سنگین و فوقِ سنگین، بر اساس تعداد موراهای اختصاص یافته به واحدهای زنجیری بازنمایی می شود و فرایندهای واجی حساس به وزن هجا، مانند کشش جبرانیِ واکه ها و همخوان ها، با هدف حفظ تعداد موراها و ثبات وزنی هجا، به وقوع می پیوندند.
تحلیل مورایی کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی می پردازد. براساس نظریه مورایی، اگر واحدی در لایه مبنا یا زمان مند، مورا داشته باشد و آن واحد در لایه واجی حذف شود، مورای آن همچنان در لایه مورایی یا زمان مند آزادانه باقی می ماند و درنتیجه برای حفظ وزن هجا یا واژه، کشش جبرانی رخ می دهد. در این گویش دو نوع کشش جبرانی تشخیص داده شده است. نخست کشش جبرانی که براساس حذف همخوان مورایی اتّفاق افتاده و دیگری کشش همخوانی که براساس حذف یکی از واکه های موجود در هجا رخ داده است. کشش جبرانی ناشی از مورد دوّم باعث تشدید می شود؛ همچنین، کشش جبرانی تنها در مورد واکه رخ نمی دهد، بلکه با حذف واکه هم همخوان مجاور دچار کشش جبرانی می شود.
کوتاه شدگی واکه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ی حاضر به بررسی فرایند کوتاه شدگی واکه ای در زبان فارسی پرداخته ایم. در مراحل پژوهش، نخست با بررسی کامل فرهنگ یک جلدی معین و بیش از یک صد هزار بیت شعر از دیوان شاعران بزرگ پارسی سرا، واژه هایی را که دست خوش فرایند کوتاه شدگی واکه ای قرار گرفته بودند، به عنوان داده های تحقیق، گردآوری نمودیم. سپس، با تحلیل داده ها، قواعد واجی ناظر بر کوتاه شدن هر یک از سه واکه ی کشیده ی \A, i, u\ به واکه های کوتاه متناظر آن ها؛ یعنی [a, e, o] در ساختمان واژه های زبان فارسی را ارائه و حوزه ی عملکرد و بسامد رخداد هریک را مشخص کردیم. در ادامه، ضمن شناسایی همخوان هایی که بافت آوایی لازم برای کوتاه شدن هریک از واکه های کشیده را فراهم می نمودند، دریافتیم که کوتاه شدن واکه به نوع همخوان پس از واکه بستگی ندارد، بلکه آنچه بیش از هر چیز تعیین کننده است، وزن هجا و تعداد موراهای موجود در میانه ی آن است. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که در زبان فارسی هجای متوسط دو مورایی هجای بهینه است و این زبان تمایل دارد که با به کارگیری انواع فرایندهای آوایی که یکی از مهم ترین آن ها کوتاه شدگی واکه ای است به ساخت هجای متوسط دو مورایی در هر هجا نزدیک شود.
رابطه ساخت هجایی پسوند و وزن مورایی ستاک پایه در واژه های سه هجایی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ساخت هجایی پسوندهای اشتقاقی و وزن ستاک پایه در واژه های سه هجایی مشتق فارسی در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارت است از وزن هجاهای موجود در آن واژه که بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است. در نظریه مورایی، مورا (µ) مفهومی اساسی ا ست و به تمایز بین هجای سنگین و سبک می انجامد؛ هجاهای سنگین تر دارای مورای بیش تری نسبت به هجاهای سبک تر هستند . برای مطالعه و مقایسه الگوی وزنی پسوندهای اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 6665 واژه مشتق شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و بر اساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، صورت واجی و آوایی، ساخت هجایی، وزن هجایی پسوند و پایه ای که پسوند بدان متصل می شود، دسته بندی شدند. بررسی داده ها نشان می دهد به لحاظ حضور آغازه، دو نوع پسوند اشتقاقی در واژه های مشتق سه هجایی دیده می شود: پسوندهایی که دارای آغازه همخوانی هستند و پسوندهایی که با واکه شروع می شوند. پسوندهایی که با واکه شروع می شوند، حدود 77 درصد کل داده ها را تشکیل می دهند. در این میان، پسوند «-ی» /i-/ با ساخت هجایی واکه کشیده -V̅، بسیار زایا است و به همه پایه های یک تا چهار مورایی متصل می شود. نگاهی به الگوی وزنی این پسوندها نشان می دهد اکثر این پسوندها تمایل به اتصال به پایه های سه مورایی دارند. از طرفی، وندهای دارای آغازه همخوانی نسبت به وندهایی که با واکه آغاز می شوند، بسامد کم تر و تمایل بیش تری برای الحاق به پایه های دو مورایی دارند.
توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی: نظریۀ مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.