مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
قانون الهی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر جایگاه انبیای الهی در افکار فیچینو (1433- 1499 م) و تأثیر ابن سینا بر اندیشه وی را بررسی می کند. ضرورت وجود نبی در جامعه و همچنین قانون الهی، عقول و معجزه، از موضوعات دیگری است که در مقاله حاضر مدنظر قرار خواهد گرفت. مارسیلیو فیچینو در دیدگاه خود درباره انبیاء الهی و ابزار صدق دعوی نبوت- معجزه- و قانون الهی، به دو بخش الهیات و نفس کتاب شفای ابن سینا نظر دارد. در این مقاله در پی آن هستیم که پس از بیان عقاید فیچینو در این امر، استناد و ارجاع وی به آرای ابن سینا را مبرهن نماییم. تأثیر پذیری فیچینو از ابن سینا به موارد فوق خلاصه نمی شود. این فیلسوف افلاطونی اهل فلورانس همچنین در موارد دیگری از قبیل فرایند ارسال قوانین الهی به نبی، ضرورت وجود انبیاء و محتوای قوانین انبیاء، وامدار ابن سینا است.
منافع اخلاقی اطاعت و عواقب سرپیچی از قانون الهی تحریم ربا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
223-248
حوزههای تخصصی:
ترویج ارزشهای اخلاقی و تزکیه نفوس هدف از بعثت رسول اکرم(ص) است. برای حرکت در این مسیر نورانی احتیاج به کسب معرفت نسبت به فضایل و مکارم همچنین رذایل اخلاقی و سپس درونی سازی در جهت عمل به آنها است. ویژگی منحصر به فردی که اسلام دارد، عدم ابطال پذیری قواعدی همچون قانون الهی تحریم رباست. لذا هدف از این مقاله تلاشی در حد توانایی جهت شناخت منافع اخلاقی منتج از اطاعت و عواقب ناشی از سرپیچی از این قانون الهی است. چنین تلاشی نیازمند جمع آوری اطلاعات از منابع موثق بود. که از روش کیفی و راهبرد گراندد تئوری و با استفاده از نرم افزار مکس کیو دا نسخه 2018 انجام و تا مرحله اشباع پاسخها ادامه یافت. از این فرآیند تعداد 184 کد باز استخراج و در 20 مقوله دسته بندی شد. و در نهایت 8 کد دوگانه کلیدی بشرح؛ عدالت در مقابل ظلم، رباخواری در مقابل قرض الحسنه، ایمان در مقابل کفر، ارباء صدقات در مقابل امحاق ربا، کسب مال حلال در مقابل اکل مال به باطل، ثبات و تعادل در مقابل بی ثباتی و عدم تعادل، خدامحوری در مقابل سودمحوری و تباهی جامعه ربوی در مقابل احیاء جامعه غیر ربوی، استخراج و مدل مفهومی آن ارائه شد.
خوانش هگل از تراژدی «آنتیگونه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
35 - 64
حوزههای تخصصی:
تراژدی آنتیگونه در نظر هگل نه تنها آشکار کننده روح قومی یونان، بلکه برترین اثر هنری تمامی ادوار بود. نقش حیاتی که هگل برای این اثر ادبی در پدیدارشناسی روح قائل بود آشکار کردن «منطق تاریخ» بود. مقاله پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که هگل چه خوانشی از تراژدی آنتیگونه ارائه می دهد و چگونه «منطق تاریخ» را در این اثر درمی یابد؟ هگل جامعه یونان باستان را الگوی «وحدت زندگانی» می دانست با وجوداین معتقد بود در مقطعی از تاریخ این وحدت و وضعیت شادمانه حیات اخلاقیاتی (Sittlichkeit) یونان از هم می پاشد. از آنجا که او آثار ادبی و در کل هنر را دارای دلالت فرهنگی تاریخی و نخستین واسطه ای می داند که روح در ظرف آن به خودآگاهی می رسد، در بخش «روح حقیقی، حیات اخلاقیاتی» از کتاب پدیدارشناسی روح فرو پاشی وضعیت شادمانه حیات اخلاقیاتی یونان را با خوانش «تراژدی آنتیگونه» توضیح می دهد. آنچه هگل در تراژدی آنتیگونه دریافت، سلسله ای از تعارضات دردناک بود که حاصل تقابل قوای اخلاقیاتی جامعه بود؛ قوایی که پیش از این در وحدتی نیندیشیده بودند اما اکنون که تقابل آنها آشکار شده، حیات اخلاقیاتی جامعه فرو می پاشد و روح به مرحله ای عقلانی تر و آزادتر گذار می کند؛ این مراحل همانا منطق جریان غایت مند تاریخ به سوی تحقق آزادی است.
العقل معیار لِصحه القوانین: دراسه مقارنه بین آراء "توماس الأکوینی" و"نصیرالدین الطوسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
للعقل البشری مکانه معیاریه فی القوانین الثلاثه الرئیسه فی العالم. ویعنی ذلک بأنّ العقل البشری یستحق أن یمتلک المعرفه المطلوبه لِقوانین الاله، وأن یقوم بِکشف قانون الطبیعه ویؤسسویسنّ القانون البشری. تتحرک المجتمعات الدینیه وِفقاً للقانون الإلهی وتعمل المجتمعات العلمانیه وغیر المتدینهوفقاًللمتطلبات والمصالح البشریه.تتمثل إشکالیه البحث الراهن فی معرفه ما إذا کان من الممکن أن یتوصل الجمیع إلی أرضیه مشترکه للتشریع ووضع القوانین بین الطوائف والقومیات الدینیه واللادینیه؟ یحاول هذا المقال و بطریقه وصفیه تحلیلیه، تقدیم حلول فیما یتعلق بعلاقه العقل والقانون بعد دراسه لنظریات نصیر الدین الطوسی وتوماس الأکوینی ومبادئهمووِفقاً لهذا البحث فإنّ رأی ووجهه نظر کل من "نصیرالدین" و"توماس الأکوینی" هی أنّ القانون یتبع ویخدم العقل، والعقل عضو یتواجد عِند کل إنسان ؛ لِذا فإنه من الممکن أن یصبح العقل أساساً مقبولاً ومشترکاً من أجل أن یقوم بِوضع وسنّ القوانین لکل من المتدینین وغیر المتدینین. علی الرغم من آراء بعض علماء النصاری والمسلمین الذین لا یعتبرون العقل البشری مستحقا بالتشریع،فإنّ توماس یعتقد بأنّ قانون الطبیعه هو الرابطالرئیسللمخلوقات ذات العقول فی القانون الأساسی والدائم،و بِذلک الکلام کان یُشیرالی (العنایه الإلهیه) الواضحه والظاهره للعقل،وأکّد نصیرالدین علی أنه حتی القوانین الإلهیه یمکن أن تکون مقبوله وصحیحه إذا لم تتعارض وتختلف مع العقل. وأضاف لأقواله السابقه بأنّ القانون البشری یصبح واجب التطبیق فقط إذا لم یکُن متعارضاً مع قانون الطبیعه والعدل العالمی. ویذکر"توماس"،بأنّ القانون لن یکون عادلاً إن لم یکُن تابعاً ومؤیداً لقانون الطبیعه. لذا من الآن فصاعداً یحق للأشخاص_من دون إستثناء_أن یعارضوا قوانین الحکام غیر العادله وأن یتجاهلونها أیضاً. وفی هذا الشأن فقد تَمَت الإشاره إلی نظریه "العقد الإجتماعی" والمعارضین والمؤیدین لهذه النظریه مثل، کروسیوس و روسو و هابز و فولر و فنیس وغیرهم.
تبیین نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی از نظرگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت فردی و اجتماعی بشر به حوزه تمدنی بستگی دارد که به آن تعلّق دارد، هر مقدار این حوزه تمدنی قوی تر و بالنده تر باشد، افراد و جوامع متعلّق به آن تمدن، احساس ارزشمندی بیشتری می کنند، ازاین رو جهت ارزشمندسازی هویت فردی و اجتماعی جامعه ی اسلامی، باید به دنبال تمدن سازی بر اساس قانون الهی بود. ازجمله اهداف علمی انتخاب این موضوع، «نشان دادن نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی» هست. عوامل متعددی در پایایی تمدن اسلامی دخالت دارند، ازجمله وجود قانون فاخر هست که می تواند نقش مهمی در پایایی هر تمدنی داشته باشد، اساساً وجود تمدن و ثبات تمدنی در پرتو قوانین خوب و متقن، امری لازم جهت پرورش رفتارهای تمدنی و سپس پایایی تمدنی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پیِ پاسخ به این سؤال است که نقش قانون الهی در پایایی تمدن اسلامی از نظرگاه آیت الله جوادی آملی چیست؟ قانون الهی از طریق وحی در قالبِ نبوت به بشر عرضه شده است و نمود عینیِ نهایی آن در قرآن کریم و مدینه النبی متجلی شده است. قانون و مجری قانون باید با اخلاق همراه باشد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.
میزان شناخت از ربا و چارچوب نظری دو نظام بانکی اسلامی و غیر اسلامی (بررسی موردی: یک بانک خصوصی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۶
75 - 96
حوزههای تخصصی:
ویژگی منحصربه فردی که اسلام دارد، عدم ابطال پذیری قواعدی همچون قانون الهی تحریم رباست. در پژوهش حاضر به سنجش میزان شناخت نسبت به تعریف و مفهوم ربا، و آشنایی با چارچوب نظری دو نوع بانکداری اسلامی و غیر اسلامی پرداخته شد. روش پژوهش میدانی و جامعه آماری شامل 9708 نفر از کارکنان یک بانک خصوصی در سال 1399 سراسر کشور بود؛ که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری خو شه ای تعداد 369 نفر به عنوان نمونه انتخاب و اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه جمعآوری شد. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss نشان داد که در زمینه آشنایی با تعریف و مفهوم ربا 6/33 درصد از کارکنان و درزمینه آشنایی با چارچوب نظری دو نظام بانکداری ربوی و غیر-ربوی تنها 9/11 درصد از کارکنان حدنصاب لازم ( نمره پانزده از بیست ) که توسط متخصصین تعیین شده بود را کسب نموده اند؛ باید توجه داشت که یک قانون خوب هم می تواند توسط مجریان ناآگاه ابطال شود. بنابراین آموزش جهت آگاهی آفرینی مجریان، امری اجتناب ناپذیراست.
بررسی رابطه گوهر و صدف دین از دیدگاه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث از رابطه گوهر و صدف دین از موضوعات چالشی در این دوران و پرثمر است. نفی رابطه این دو، ضرورت عمل به شریعت را منتفی می سازد و به اباحه گری می انجامد. باروخ اسپینوزا که از بنیان گذاران عصر روشنگری به شمار می رود، با تکیه بر تحلیل خود، درباره بالاترین خیر و سعادت که آن را معرفت و محبت الهی می داند، شریعت را نفی می کند و تنها منبع برای قواعد رسیدن به این غایت را رجوع به علم اخلاق می داند. وی با تقسیم قانون به «الهی» و «انسانی» (یا تشریعی)، غرض قانون الهی را کسب بالاترین خیر ذکر می کند. او با ذکر ویژگی هایی که برای قانون الهی برمی شمارد، قوانین تشریعی را از آن خارج می سازد. این قوانین شامل احکام موجود در دین تاریخی و قوانینی است که اغراضی مانند امنیت و آسایش انسان و نظم جامعه را دنبال می کنند. این نوشتار که با روش «تحلیلی انتقادی» رابطه گوهر و صدف را در اندیشه اسپینوزا بررسی کرده، به کاستی های این دیدگاه نیز اشاره کرده است. اندیشه گوهرشناسی اسپینوزا بر مبانی دین شناختی عصر روشنگری مبتنی است و این مبانی محل تأمل است. او اراده تکوینی و تشریعی خداوند را خلط کرده و ویژگی های غیرقابل قبولی را برای قانون الهی برشمرده است. برخلاف دیدگاه وی، قوانین اجتماعی بسترساز خیر برتر هستند و دین تاریخی می تواند ما را در این مسیر یاری کند و دانش اخلاق به تنهایی توان رساندن انسان به این خیر را ندارد.