فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی روابط همزمان سبک های مختلف رهبری، آمادگی برای تغییر و سلامت سازمانی: مطالعه موردی دانشگاه شیراز می باشد. در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری کلیه کارمندان رسمی دانشگاه شیراز (شامل 600 نفر) بود که با استفاده از جدول مورگان 234 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های رهبری (ترک زاده و جعفری، 1392)، آمادگی برای تغییر (ترک زاده و عبدشریفی، 1394) و سلامت سازمانی (برگرفته از پرسشنامه سلامت سازمانی ترک زاده و بصیری، 1394) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و گردآوری شد. داده های پژوهش با استفاده از روش آماری ضریب رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سبک های رهبری و آمادگی برای تغییر به طور همزمان سلامت سازمانی را پیش بینی می کنند. پیشنهاد می گردد سبک های مختلف رهبری و آمادگی برای تغییر در راستای تأمین و تعیین سلامت سازمانی در دانشگاه متناسب با شرایط و مقتضیات متغیر محیطی آن، مد نظر مدیران دانشگاه قرار گیرد.
مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
39 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه سیاست های جذب، تأمین و تربیت معلم از نگاه مدیران مدارس، براساس عملکرد دانش آموختگان دوره های کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با دانش آموختگان سایر دانشگاه ها، موسوم به مهارت آموزان ماده 28 است. رویکرد پژوهش، ترکیبی با راهبرد طرح تبیینی هم زمان بود که در بخش کمّی، از راهبرد پیمایش و در بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل مدیران مدارس بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای،320 مدیرمدرسه از مقاطع مختلف انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته 24 سؤالی اقتباس شده از راهنمای ارزیابی عملکرد معلمان مدارس دولتی چسترفیلد ویرجینیا (2015) بود. داده های بخش کمّی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی t در گروه های مستقل و تحلیل واریانس F تحلیل شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 32 نفر از مدیران مدارس بودند. برای تحلیل داده های بخش کیفی، از تحلیل مضمون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد میزان رضایت مدیران از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مؤلفه های «دانش و مهارت»، «رفتار وکردار» و «آداب و اخلاق» معلمی در سطح «کاملاً رضایت بخش» و از دانش آموختگان ماده 28 در سطح «رضایت بخش» قراردارد. تفاوت مشاهده شده بین رضایت از عملکرد این دو گروه از معلمان، از نظر آماری، معنا دار بود و از عملکرد دانش آموختگان کارشناسی پیوسته در مقایسه با مهارت آموزان ماده 28 رضایت بیشتری وجود داشت. بعلاوه، مدیران زن در مقایسه با مدیران مرد، رضایت بیشتری از عملکرد هردوگروه از معلمان داشتند و تفاوت مشاهده شده در دو مؤلفه «دانش و مهارت» و «رضایت کلی» از نطر آماری، معنادار بود؛ امّا این تفاوت، برحسب سن و سابقه مدیران، معنا دار نبود. سرانجام، یافته های کیفی نه تنها نتایج کمّی را تأیید کرد، بلکه بینش هایی لازم درباره دلایل ترجیحات و انتقادات به هریک از سیاست های پذیرش معلم، ارائه کرد. براساس یافته های تحقیق، پیشنهادهایی به سیاست گذاران و تصمیم گیران حوزه تربیت معلم، به منظور ارتقای شیوه های جذب و تربیت معلم ارائه شد.
تحلیل ابعاد علاقه افزایی به درس کار و فناوری از منظر دانش آموزان و دبیران: مطالعه ای به روش نظریه ی برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
45 - 7
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی دانش آموزان به یادگیری مهم ترین عامل توسعه تحصیلی است که ارتقای آن از دیرباز دغدغه اصلی متخصصان تربیتی بوده است. برخی از مطالعات و شواهد میدانی از کاهش علاقه مندی دانش آموزان به تحصیل و کسب مهارت های شغلی حکایت می کند. در همین راستا، برنامه درسِ کار و فنّاوری، با هدف ارتقای مهارت آموزی و هدایت شغلی دانش آموزان تدوین شده است. در این پژوهش، تلاش شده تا با معناکاوی در ادراک دانش آموزان و دبیران کار و فنّاوری و مبتنی بر روش نظریه برخاسته از داده ها و طرح تحلیل ابعاد شاتزمن، به اکتشاف و تحلیل ابعاد علاقه افزایی به درسِ کار و فنّاوری متوسطه اول، پرداخته شود. بدین منظور، با استفاده از نمونه گیری ملاکی، سهمیه ای و در دسترس و انجام مصاحبه های رایا نامه ای و مکتوب، داده ها گردآوری شد. تحلیل داده ها مبتنی بر روش سه مرحله ای شاتزمن و ابزار ماتریس توضیحی انجام شد. یافته ها نشان داد درسِ کار و فنّاوری با وجود چالش هایی که در زمینه کمبود امکانات اجرایی در مدارس روبه روست، به عنوان درسی محبوب و کارآمد در بین دانش آموزان مطرح است. همچنین دلایل علاقه افزایی به درسِ کار و فنّاوری، در بین دانش آموزان در هفده بُعد و از منظر دبیران کار و فنّاوری در قالب بیست بُعد، شناسایی و طبقه بندی گردید. نتایج با ترسیم ماتریس توضیحی و بیان نظریه، به صورت گزاره ها و ترسیم شکل، گزارش شد. نتایج نشان داد که از بین عوامل شناسایی شده، لذّت معلمی و احساس زندگی، مهم ترین عامل در علاقه افزایی دانش آموزان به درسِ کار و فنّاوری بوده است.
شناسایی عوامل مدرسه ای مؤثر بر تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان: مطالعه کیفی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در عصرحاضر از مهمترین اهداف نظام تعلیم و تربیت است. دراین راستا هدف این پژوهش بررسی عوامل مدرسه ای موثر ازدیدگاه معلمان دوره ابتدایی بر تربیت اخلاقی بود. پژوهش با رویکرد کیفی از طریق تحلیل محتوا به شیوه تحلیل شبکه مضامین (اتراید استرلینگ، 2002) انجام گرفت و عوامل مدرسه ای موثر بر تربیت اخلاقی استخراج گردید. شرکت کنندگان پژوهش به صورت نمونه گیری بارز با اصل حداکثر تنوع انتخاب شدند(17 معلم مقطع ابتدایی). برای گردآوری داده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید وجهت اعتبار داده ها از روش بازبینی محقق انجام گرفت. پس از تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها 82 مضمون پایه (شکیبایی و تاب آوری معلم، تسلط معلم نسبت به محتوا، بحث های اخلاقی، تقلید از همسالان، وضع مقررات اخلاقی و...)؛ 11مضمون سازمان دهنده(ویژگی شناختی معلم ، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی معلم، نحوه ی تعامل با دانش اموزان، ارزشمندی محتوا و... )؛ 5 مضمون فراگیر (معلم، محتوا، فضای مدرسه و چینش کلاس، گروه همسالان و مقررات مدرسه) استخراج گردید .
رابطه بین یادگیری سازمانی با خلاقیت دبیران دبیرستانهای شهرستان فراشبند
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف :هدف این پژوهش تبیین رابطه بین یادگیری سازمانی با خلاقیت دبیران دبیرستانهای شهرستان فراشبند بود. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دبیران دبیرستانهای شهرستان فراشبندبه تعداد 170 نفر در سال 1402 است که به صورت تمام شماری در تحقیق مشارکت داشتد. که در نهایت 168 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل جمه آوری و تحلیل شد.ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد سنگه (1992) و پرسشنامه استاندارد تورنس (1980) می باشد بود که توسط تحقیقات قبل روایی و پایایی آنها مورد تائید قرار گرفته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین یادگیری سازمانی با خلاقیت دبیران رابطه مثبت و معناداری وجود داردهمچنین بر اساس نتایج رگرسیون، مهارتهای فردی،یادگیری تیمی و چشم انداز مشترک، خلاقیت دبیران را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس مهارتهای فردی،یادگیری تیمی و چشم انداز مشترک، خلاقیت دبیران قابل پیش بینی می باشد .مدیران با تسهیلات لازم برای یادگیری سازمانی می توانند خلاقیت دبیران را بهینه سازی نمایند.
رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با سازمان یادگیرنده در مدارس شهرستان فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف این پژوهش رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند بود. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و ابزار پژژوهش پرسشنامه یادگیری سازمانی،رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی بود که روایی و پایایی آنها توسط محققان پیشین مورد بررسی و تائید قرار گرفته است. جامعه تحقیق تمام معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه اول و دوم در شهرستان فراشبند بود که به صورت تصادفی طبقه ای از هر مقطع تعداد مناسب انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد بین رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند رابطه معنی دار وجود دارد. رهبری تحول آفرین با یادگیری سازمانی با مقدار0/873 و مقدار ضریب تعیین 0/672 با فاصله اطمینان 99 صدم و در سطح 0/01 >P دارای همبستگی می باشد. همچنین بین مدیریت مشارکتی و یادگیری سازمانی با مقدار 0/763 و ضریب تعیین 0/582 با فاصله اطمینان 99 صدم دارای همبستگی می باشد. رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی پیش بینی کننده معنی داری برای یادگیری سازمانی هستند و در این میان رهبری تحول آفرین با بتای 0/656 تاثیر بیشتری بر یادگیری سازمانی معلمان دارد. بحث و نتیجه گیری: : به طور خلاصه، شواهد نشان می دهد که رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی به طور مثبت با یادگیری سازمانی مرتبط هستند. با ترکیب این دو سبک رهبری، رهبران می توانند محیطی ایجاد کنند که یادگیری، نوآوری و همکاری را تقویت می کند و به کارکنان کمک می کند تا مهارت ها و دانش خود را توسعه دهند.
اثربخشی آموزش راهبردهای نقشه برداری از داستان و درک مطلب بر بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
173 - 207
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای نقشه برداری از داستان و درک مطلب بر بهبود مهارت های خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات تجربی تک موردی با خط پایه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دارای مشکلات خواندن پایه سوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل داد. بنا به محدودیت های متعدد شرایط پاندمی کرونا از روش نمونه گیری در دسترس 4دانش آموز پسر انتخاب شدند که درنهایت 3مشارکت کننده در 12جلسه حضور پیدا کردند. از ابزارهای آزمون هوش وکسلر کودکان و آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (1384)، برای غربالگری و تعیین خط پایه استفاده گردید و در جلسه آخر پژوهش، از مشارکت کننده ها به کمک ابزار نما پس آزمون به عمل آمد. داده ها با محاسبه درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تحلیل شد. مطابق یافته های پژوهش در هر مشارکت کننده از ده مهارت خواندن که به وسیله آزمون نما سنجیده شد، در مشارکت کننده اول و سوم شش مهارت و در مشارکت کننده دوم هشت مهارت بهبودیافته است. هر سه مشارکت کننده در خرده آزمون های قافیه، درک کلمات، حذف آواها، نشانه های حرف و نشانه های مقوله به صورت مشترک رشد و تغییر معناداری در این مهارت ها به دست آوردند. در دو مشارکت کننده اول و دوم خواندن ناکلمات معنادار شد و در دو مشارکت کننده دوم و سوم درک متن معنادار گردید. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که آموزش راهبردهای نقشه برداری از داستان و درک مطلب سبب بهبود اکثر مهارت های خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شده است.
مقایسه TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و ارتباط آن با اضطراب فناورانه دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در جهت مطالعه وضعیت دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس هوشمند و عادی و به طبع آن تبیین تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان مدارس متوسطه دوره اول شهر اردبیل اجرا شده است. پژوهش حاضر در صدد بررسی و بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوره اول شهر اردبیل در سالتحصیلی 99-1398بود. ابزار پژوهش بدین ترتیب بود که برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه که یکی برگرفته از پرسشنامه TPACK و دیگری برگرفته از پرسشنامه اضطراب فناورانه استفاده شد. در رابطه با فرضیه بیان تفاوت میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان با توجه به نوع مدرسه و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان، با اینکه تعامل بین مدرسه و دانش تربیتی، مدرسه و دانش محتوایی با اضطراب فناورانه دانش آموزان رابطه معنی داری دارد اما چون در سایر مولفه ها رابطه معنی دار آماری مشاهده نگردید. به همین دلیل میانگین نمره اضطراب فناورانه دانش آموزان در مدارس هوشمند و عادی و سطح دانش و مهارت TPACK معلمان یکسان و برابر است و این فرضیه تأیید نشد. دانستن عوامل اضطراب فناورانه می تواند به معلمان در اصلاح برنامه درسی و اثربخشی شیوه های تدریس کمک کند تا دانش آموزان در یادگیری خود موفق باشند.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامۀ درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دورۀ دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
597 - 555
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر هنر پست مدرن با تأکید بر هنر مفهومی در دوره دوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش کیفی با روش سنتز پژوهی بود. جامعه آماری کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه های هنر پست مدرن و آموزش مبتنی بر هنر است. یافته های پژوهش، حاصل تحلیل 4 هنر مطرح در هنر پست مدرن و 15 نوع هنر مفهومی بوده است؛ از این بررسی ها 242 ویژگی به دست آمد که با روش سنتز پژوهی 39 مقوله اولیه و 36 مقوله ثانویه استخراج شد و در نهایت، 9 مقوله اصلی به دست آمد. مقوله ها شامل: استفاده از هنر در بستر اجتماعی، سیاسی وفرهنگی/ رویکرد انتقادی و توجه به نقد به منظور تغییر ادراک/ داشتن رویکرد زیبایی شناسی فرهنگی و فرا فرهنگی/ توجه به هنر به عنوان بستر ظهور خلاقیت در مسیر توسعه پایدار/ تعامل با مخاطب در تولید، معنابخشی، نقد و تغییر اثر هنری/ رویکرد پایداری زیستی در بعد جهانی و منطقه ای/ امکان تنوع در ماده، تکنیک و رسانه در رساندن پیام/ امکان تلفیق هنرها ورسانه ها/ استفاده از تکنولوژی های روز است. به منظور اعتباریابی نظری از روش کیفی گروه کانونی با حضور متخصصان: برنامه درسی، هنر و معلمان دوره دوم ابتدایی استفاده شد. از تلفیق ویژگی های هنر مفهومی با الگوی برنامه درسی اکر می توان در بخش هدف، به ایجاد فضای بروز و ظهور خلاقیت، توجه به مسائل زیست محیطی، استفاده معیارها و شیوه های زیبایی شناسی و قدرت تخیل و تجسم در طراحی فعالیت ها، در بخش محتوا، تلفیق محتوا با عناصر زندگی روزمره، استفاده از موقعیت های بومی، داشتن رویکرد تعاملی، در بخش ارزشیابی، داشتن نگاه نقادانه در موقعیت های یادگیری، ارزشیابی فرایندهای یادگیری، امکان انتخاب و مشارکت دانش آموزان در شیوه های ارزشیابی اشاره کرد.
بررسی رضایت معلمان و دانش آموزان پایۀ ششم دورۀ ابتدایی از شبکۀ اجتماعی دانش آموزی (شاد) در دوران شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
666 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت معلمان و دانش آموزان از هر یک از مؤلفه های کلاس مجازی است. این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان و معلمان پایه ششم شهر بیرجند در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آن ها 53 معلم و 130 دانش آموز ب ه ش یوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته رضایت از کلاس مجازی که دارای 10 مؤلفه است، بین آزمودنی ها توزیع شد. روایی محتوایی پرسشنامه به تأیید متخصصان و اساتید رسید و پایایی پرسشنامه با اس تفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 74 / 0 به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی تک نمونه ای آزمون شدند. نتایج آزمون های آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها ی رضایت از کلاس مجازی در مقایسه با میانگین نظری در سطح کمتر از 01 / 0 معنا دار و پایین تر از حد متوسط قرار دارند. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت انتقال از سیستم سنتی به آنلاین آموزش در مدرسه چندان رضایت بخش نبوده است و معلمان و دانش آموزان از کلاس مجازی به شیوه کنونی رضایت ندارند و در صورت تداوم وضعیت فعلی باید درباره کارآمدبودن این سیستم تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
طراحی الگوی مدیریت آموزش و یادگیری توانمندساز کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مدیریت آموزش و یادگیری کارکنان بود. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی استفاده شد. لذا اسناد و منابع مکتوب در بازه زمانی 2012 تا 2021 به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند که از این بین درنهایت، تعداد 39 مقاله (شامل 24 مقاله پژوهشی و 15 مقاله مروری) که به شیوه هدفمند انتخاب شده و بر مبنای مدل توانمندسازی اسپریتز (1995) مورد تحلیل محتوای قیاسی قرار گرفتند و راهبردهای آموزشی مؤثر برای برآورده سازی انواع توانمندسازی استخراج و درنهایت الگوی مدیریت آموزش و یادگیری کارکنان تدوین گردید. روش کار به این صورت بود که بر اساس ارتباط بیشتر مقالات با موضوع پژوهش به صورت هدفمند؛ ابتدا مقاله ای انتخاب می شد، تحلیل محتوا می گردید و سپس مقاله ای دیگر انتخاب و مورد تحلیل قرار می گرفت. تا رسیدن به اشباع نظری (مقاله شماره 39)، انتخاب نمونه ها ادامه یافت. بمنظور بررسی اعتبار درونی الگوی روندی و تجویزی تدوین شده، در رابطه با ابعاد مختلف الگوپرسشنامه ای در مقیاس لیکرت طراحی گردید و به همراه تصاویر و توضیحات مربوط به الگوها برای 15 نفر از متخصصان حوزه آموزش و منابع انسانی ارسال شد برای اینکه مشخص شود به لحاظ آماری میانگین به دست آمده معنادار است از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. که نتایج نشان داد میانگین محاسبه شده به طوری معناداری از میانگین (عدد 3) بالاتر است. (T=7.33, P<0.001)) اساس یافته های بدست آمده،الگوی مدیریت آموزش و یادگیری توانمندساز کارکنان از دید متخصصان به عنوان الگوی خاص می تواند برای توانمندسازی کارکنان مورد استفاده مدیران منابع انسانی سازمان ها قرار گیرد.
نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری: یک مطالعه فرا ترکیب
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که استفاده از زیباشناسی در تدریس و یادگیری می تواند بهبود فرایند آموزش و یادگیری دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.در این مطالعه، نقش زیباشناسی در تدریس و یادگیری بررسی شده است و تلاش شده است تا نحوه استفاده از زیباشناسی در کلاس درس برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گیرد.مطالعه حاضر از لحاط هدف کاربردی و از پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.در نمونه گیری نیز با توجه به هدف و سوال پژوهش از مقالات پایگاه های داده ای معتبر استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مسئله و تاثیر عوامل مختلف بر زیباشناسی در تدریس و یادگیری، از روش فرا ترکیب با یک سوال پژوهشی استفاده شده است. این روش، امکان بررسی اثرات متقابل عوامل مختلف را فراهم می کند و نتایج به دست آمده از این روش، دارای قابلیت تعمیم بالا و قابل اطمینانی هستند.نتایج نشان می دهد استفاده از مبانی زیبایی شناختی در تدریس می تواند اثرات مثبت شناختی بر فراگیر گذاشته و استفاده از هر نوع ابزار و روشی که بتواند به بهبود زیبایی و جذابیت محتوای درسی و محیط آموزشی کمک کند، راهکاری مناسب برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس است.برای استفاده از زیبایی شناسی در تدریس، باید به سطح فراگیر توجه داشته باشیم و از روش هایی استفاده کنیم که برای آنها جذاب و مناسب باشد. همچنین، باید به محتوای درس و هدف آموزشی توجه کنیم و از روش هایی استفاده کنیم که با محتوای درس هماهنگ باشد. .
بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان (مورد مطالعه: معلمان شهر گله دار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای کسب موفقیت در هر سازمانی توجه به عملکرد شغلی امری بدیهی است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی معلمان موثر است که این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی در رابطه با مدیریت دانش، کار تیمی و عملکرد شغلی در معلمان شهر گله دار انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهر گله دار به تعداد 560 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 234 نفر از آنان با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردیده است. ابزار سنجش پژوهش حاضر چهار پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش شرون لاوسون (2003)، کار تیمی لنچیونی (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (2008) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بوده که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 94/0، 82/0، 80/0 و 92/0 به دست آمد و روایی محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی (مدل معادلات ساختاری) انجام گرفت که از طریق نرم افزارهایSPSS 24 و Lisrel 8.8 اجرا شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای مدیریت دانش و عملکرد شغلی (46/0=β)، کار تیمی و عملکرد شغلی (91/0=β)، مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی (41/0=β)، کار تیمی و سرمایه اجتماعی (36/0=β)، عملکرد شغلی و سرمایه اجتماعی (71/0=β) رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. سرمایه اجتماعی اثر غیر مستقیم بر رابطه مدیریت دانش با عملکرد شغلی (33/0=β) و کار تیمی با عملکرد شغلی (25/0=β) دارد. بنابراین اثر میانجی سرمایه اجتماعی در این پژوهش مورد تایید قرار می گیرد.نتیجه گیری: طبق یافته ها، سرمایه اجتماعی با مدیریت دانش و کار تیمی بر عملکرد شغلی معلمان رابطه مثبت داشتند؛ بنابراین از طریق توجه به سرمایه اجتماعی، مدیریت دانش و کار تیمی می توان زمینه های بهبود در عملکرد شغلی معلمان را فراهم آورد.
Enhancing Human Capital Through Social Capital: The Mediating Role of Knowledge Management(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۳
152 - 173
حوزههای تخصصی:
This study delved into the dynamics between social capital and human capital and their influence on the knowledge management practices of teachers in Tehran, Iran. The researchers adopted a random sampling method, selecting 214 participants, and administered three standardized questionnaires to collect data. Data analysis was conducted using the Structural Equation Modeling approach. The findings of the study revealed that social capital did not have a significant impact on knowledge management. The researchers attributed this to the presence of a weak culture of teamwork among Iranians, a subject they elaborated on extensively in their article. However, the second hypothesis indicated that social capital significantly influenced human capital, while the third hypothesis demonstrated that human capital had a substantial effect on knowledge management. The fourth hypothesis proposed that social capital influenced knowledge management through the mediating role of human capital, and this effect was found to be significant. These research findings highlight the distinct roles played by social and human capital in knowledge management, with human capital emerging as the more influential factor. Moreover, the study not only explored the direct relationship between social capital and human capital but also emphasized the mediating function of knowledge management within these associations. This novel perspective can enhance our comprehension of methods to enhance human capital within organizations by harnessing the potential of social capital and effective knowledge management
Examining Intercultural Interactions from the Primary School Students & Teachers’ Perspective of Ardakan City: A Comparative Analysis at the Spatial Level of Class and Individual(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
132 - 155
حوزههای تخصصی:
Migration has become an international challenge that has affected all social institutions, especially the educational system, in terms of changing the composition of the cultural context of students. Therefore, intercultural communication is the key to creating social harmony. The aim of research was to analyze intercultural interactions from the perspective of primary school students and their teachers in Ardakan City, using grounded theory method. The research field includes teachers and pupils of different ethnic groups in Ardakan City, and purposeful sampling methods (semi-structured interview & free group interview) for data collection and open, central, and selective coding methods for data analysis were used, respectively. The findings of the research point to three similarities between the views of teachers and students and two basic differences: Effectiveness of intercultural interactions makes students more prepared to accept and choose a transformational strategy and live in a multicultural society under the influence of age characteristics. In contrast, teachers' efforts to ignore and downplay cultural differences are based on emphasizing the national and systemic curriculum and devoting more time. The results of the research indicate that intercultural interactions in immigrant-accepting areas should be considered by policymakers and educational planners in order to reduce tensions and lead to intercultural synergy
طراحی و اعتبارسنجی الگوی کارآمد و سازگار حفظ و ارتقای بهره وری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی کارآمد و سازگار حفظ و ارتقای بهره وری دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در وضعیت کرونایی انجام شده است.روش شناسی: روش پژوهش آمیخته (کیفی- کمی) بوده است. بخش کیفی از نوع پدیدارشناسی و بخش کمی آن توصیفی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. محیط پژوهش، شامل اساتید، مدیران گروه و معاونان آموزشی، فرهنگی و پژوهشی و همچنین دانشجو معلمان مستعد دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 401-1400 بوده است. افراد نمونه به صورت هدفمند تا کفایت نمونه نظری به تعداد 27 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد که روایی و اطمینان پذیری آن مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی پژوهش نیز جامعه آماری پژوهش، دانشجومعلمان سراسر کشور به تعداد 94726 دانشجومعلم بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای طبقه ای چندمرحله ای تعداد 400 دانشجومعلم از پنج منطقه تقسیمات کشوری (هر منطقه دو استان) انتخاب و به پرسش نامه پاسخ داده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهایSPSS26 و PLS3 استفاده شد.یافته ها: در مرحله کیفی پژوهش 201 کد اولیه (مفاهیم پایه)، 17 مضمون سازمان دهنده و 6 مضمون فراگیر تحت الزامات فلسفی بهره وری، الزامات آموزش تلفیقی، الزامات بستر فناوری، بهره وری دانشجومعلم خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر اساس کدها به دست آمد. یافته ها نشان داد: الزامات فلسفی، الزامات بستر فناوری، خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت به جز الزامات آموزش ترکیبی، بر بهره وری دانشجومعلمان اثر مستقیم داشته است. همچنین، الزامات حفظ و ارتقای بهره وری (فلسفی- آموزش تلفیقی-بستر فناوری) در دانشگاه از طریق خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت بر بهره وری دانشجومعلمان (آموزشی، تربیتی و پژوهشی) اثر غیرمستقیم دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی دانشگاه با فراهم ساختن الزامات فلسفی، آموزش تلفیقی و بستر فناورانه با درک عمیق از عوامل اثرگذار بر بهره وری دانشجومعلم می توانند به بهره وری فراگیر در دانشگاه فائق آیند.نوآوری و اصالت: طراحی الگویی کارآمد بهره وری دانشجومعلمان در وضعیت کرونایی یک نوآوری در دانشگاه محسوب می گردد.
ارزیابی دیدگاه والدین برای واکسینه کردن کودکان استثنایی در برابر ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به احساس نیاز به مهار و مدیریت چالش بزرگ همه گیری کووید- 19 در بهداشت عمومی اغلب کشورها و اثرات روان شناختی نامطلوب شیوع این بیماری در کودکان با نیازهای ویژه و مراقبان آنها، توجه بیشتر صاحب نظران برای وا کسیناسیون این کودکان ضرورت پیدا می کند؛ اما چون وا کسینه شدن کودکان، مشروط به رضایت والدین است، بدین ترتیب برنامه ریزی برای آماده سازی اذهان مراقبان، کمک زیادی به رفع این چالش می کند. هدف مطالعه بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و نگرش والدین به وا کسینه شدن در برابر کووید- 19 بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 187 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه زیر 12 سال، به صورت آنلاین یک نظرسنجی مقطعی را در بازه زمانی سه ماهه تکمیل کردند و درنهایت ارزیابی جمعیت شناختی و ارتباط آن با دیدگاه والدین کودکان با نیازهای ویژه در مورد تزریق وا کسن با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل های توصیفی و مدل تحلیل واریانس و آزمون خی دو صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد تقریباً 67 درصد از والدین قصد داشتند کودک خود را در برابر کووید- 19 وا کسینه کنند. در این مدل تحلیلی، اعتقاد مثبت به وا کسن، عدم اعتقاد به آسیب وا کسن، اعتماد به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی و وضعیت وا کسیناسیون والدین با قصد وا کسیناسیون ارتباط عکس داشت. نتیجه گیری: علیرغم اعتماد والدین به توصیه های ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کودکان، یافته ها نشان داد که تکیه بر روابط قابل اعتماد به تنهایی ممکن است کافی نبوده و به آموزش اضافی برای تقویت اعتماد به وا کسن نیاز باشد.
طراحی و اعتباریابی ابزار ارزیابی نظام آموزش پایه از منظر زیرساخت های آموزش کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
57 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طراحی و اعتباریابی ابزار ارزیابی نظام آموزش پایه از منظر زیرساخت های آموزش کارآفرینی با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. در بخش کیفی، به روش نمونه گیری هدفمند، با 12 نفر از خبرگان از طریق مصاحبه نیمه سازمان یافته با معیار اشباع نظری، و در بخش کمی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با 385 نفر از مدیران، معلمان، دبیران و مشاوران در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه انجام شد. نتایج حاصل از مصاحبه ها، از طریق کد گذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 2020 تحلیل شد. پس از آنکه، تمام مقوله های تشکیل دهنده ی ارزیابی نظام آموزشی پایه از منظر زیرساخت های آموزش کارآفرینی مشخص شد. پرسشنامه ای با 36 سؤال در سه بعد (بنیادی، ساختاری، فرایندی) طراحی شد. ابتدا روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بررسی، و 3 سؤال حذف شد سپس روایی سازه ای مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که بار عاملی تمامی سؤالات بالای 7/0 و میانگین واریانس استخراج شده بالای 5/0 و نیز پایایی هر دو ملاک (آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی) تمام ابعاد بالای 9/0 بوده است. در نتیجه، ابزار طراحی شده اعتبار و پایایی خوبی دارد و می توان از آن به عنوان ابزاری مناسب جهت ارزیابی نظام آموزش پایه از منظر زیرساخت های آموزش کارآفرینی استفاده نمود.
شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجو معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجومعلمان انجام شد. روش تحقیق پیش رو ترکیبی (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) است. در بخش کیفی، محقق با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی (بررسی تحقیقات مرتبط در بازه زمانی 15 سال اخیر)، مولفه های موثر را شناسایی و سپس در بخش کمی آن ها را مورد اعتبار بخشی قرار داد. حوزه پژوهش بخش کیفی مشتمل بر کلیه مقالات مندرج در پایگاه های علمی معتبر چون امرالد اینسایت، ساینس دایرکت ،انتشارات آنلاین وایلی و...) که از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دانشجویان (دانشجومعلم) دانشگاه فرهنگیان شیراز بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، عبارت بود از فیش برداری از مقالات معتبر مرتبط و در بخش کمّی استفاده از ابزار پرسشنامه. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل سیستماتیک محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SMART PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد 33 مولفه موثرند که این مولفه ها در 8 بعد طبقه بندی شد. این ابعاد شامل استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی، روش های ارزشیابی، سیاست کلان، محتوای برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرآیندهای یاددهی یادگیری، مبانی روان شناختی، ویژگی پذیرندگان بودند.
فرایند انتخاب ورود به دانشگاه فرهنگیان: زیست نگاری تجارب یک دانشجو معلم
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
80 - 53
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی فرایند انتخاب و روندهای مضامین و مقوله های مرتبط با ورود یک دانشجو معلم به دانشگاه فرهنگیان با نگاهی بر انگیزه های او نگاشته شد. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع زیست نگاری (روایت پژوهی) بود. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع هدفمند بود که در آن با استفاده از مصاحبه های روایی و مصاحبه بدون ساختار، روایت های راوی جمع آوری شده و با استفاده از کدگذاری روایت ها 9 مضمون و 18 مقوله به دست آمد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت گرفت. به منظور افزایش روایی و اعتبار از روش های بررسی و بازبینی مجدد روایت ها، کمک از اساتید دانشگاهی، تحلیل موارد متناقض و چندسوسازی داده ها استفاده شد. 9 مضمون شامل: 1-ویژگی های شخصیتی 2-شرایط خانوادگی و تحصیلی سوژه 3-مسئله آزمون سراسری و پشت کنکور ماندن 4-تحقیق کردن درباره دانشگاه فرهنگیان 5-گرایش به سمت دانشگاه فرهنگیان 6-انتخاب هدف و تلاش بی وقفه 7-شرکت در آزمون سراسری 8-دعوت به مصاحبه دانشگاه فرهنگیان 9-موفقیت و دستیابی به هدف، بودند که از مقولات محوری مستخرج از کدهای باز به دست آمدند. یافته ها نشان می دهد هر 9 مضمون و 18 مقوله در روند انتخاب ورود سوژه به دانشگاه فرهنگیان و حرفه معلمی موثر بوده و با انگیزه های او مرتبط اند. در انتها نتایج بیانگر این است که انگیزه های درونی و بیرونی سوژه در تعامل باهم او را به سمت دانشگاه فرهنگیان و حرفه معلمی کشانده اند و هیچ یک از انگیزه ها به تنهایی نمی توانستند چنین انتخابی را در سوژه رغم بزنند. به نظر دانشگاه فرهنگیان در جذب دانشجومعلمان باید تعامل میان انگیزه هارا در نظر داشته و آن را در امور مختلف مورد ملاحظه قرار دهد.