مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آموزش های سازمانی
حوزههای تخصصی:
برخورداری از کارکنان شایسته مزیت رقابتی مورد توجه بسیاری از سازمان های موفق دنیا است و در این زمینه سازمان ها هزینه های بسیار زیادی را برای جذب، نگه داشت و ارتقای چنین کارکنانی صرف می کنند. یکی از مهم ترین روش های تحقق این هدف، آموزش افراد به طور مداوم است به طوری که با شیوه های جدید کار آشنا شوند و خود نیز به ایجاد نوآوری در روش های انجام دادن کار بپردازند. هدف مقالة حاضر شناسایی ادراک و ذهنیت های کارکنان سازمان های دولتی دربارة دوره های آموزشی است و بدین منظور پژوهش حاضر با به کارگیری روش کیو انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی در مطالعة سازمان توسعة برق ایران وجود سه نوع ذهنیت علاقه مند، منفعت طلب، و منتقد به آموزش های سازمانی را در میان کارکنان تأیید کرد. کلیدواژگان
چگونگی نقش آموزش های ضمن خدمت برتوسعه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی معلمان
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر واژه سرمایه اجتماعی میان نظریه پردازان به طور مداوم مورداستفاده قرارگرفته است. سرمایه اجتماعی؛ اهمیت اساسی شبکه های قوی، روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری را در اجتماعات آشکار می سازد. این سرمایه ها با آموزش توسعه پیداکرده و منجر به بهبود وضعیت سازمان خواهد شد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش آموزش های سازمانی ضمن خدمت بر توسعه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی معلمان دوره متوسطه و فنی و حرفه ای شهر اصفهان، هست؛ که تعداد آن ها 4553 نفر است؛ و 351 نفر به عنوان نمونه، با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده، پرسشنامه محقق ساخته ای است که با توجه به ابعاد آموزش های بدو خدمت و ضمن خدمت و شاخص های موجود در سرمایه فکری و سرمایه اجتماعی، ساخته شده است. پایایی این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ برابر93/0 هست و روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید مربوطه مورد تأیید قرارگرفته است. همچنین در تجزیه وتحلیل آماری برای بررسی تفاوت میانگین ها از آزمون t تک نمونه ای و جهت تحلیل واریانس از آزمون ANOVA و آزمون تعقیبی توکل استفاده شده است. نتایج نشان داد که آموزش های سازمانی ضمن خدمت نقش بیشتر از حد متوسط، مثبت و سازنده ای در توسعه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی معلمان داشته است.
بررسی سطوح برون سپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برون سپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی می باشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و کل جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی این پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی با اندکی تغییرات مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برون سپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حیطه، محتوا، مدت و فرایند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برون سپاری آموزش های سازمانی (سطوح هدف، حیطه، محتوا، مدت و فرایند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
آسیب شناسی آموزش های سازمانی در یکی از مراکز نظامی نیروهای مسلح با استفاده از الگوی «FPSS»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
411 - 438
حوزههای تخصصی:
امروزه، آموزش سازمانی به یکی از مهم ترین ضروریات سازمان های نوین برای بقا در شرایط متغیر کنونی درآمده است. پویایی سازمانی، انعطاف پذیری ساختاری، افزایش بهره وری، و اثربخشی همگی در گرو داشتنِ نظام آموزش سازمانی کارآمد و مؤثر است. از طریق آسیب شناسی آموزشی است که می توان نقاط ضعف و معایب دوره های آموزشی را شناسایی کرد. در تحقیق حاضر به ارزش یابی دوره های آموزشی در یکی از مراکز نظامی نیروهای مسلح با استفاده از الگوی FPSS پرداخته شده است. این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری آن کلیه مدیران و کارشناسان سازمان مورد مطالعه است و با استفاده از جدول مورگان تعداد آنان 120 نفر برآورد شد. برای جمع آوری اطلاعات، از یک پرسش نامه محقق ساخته، متشکل از 32 سؤال، استفاده و پایایی آن 964/0 محاسبه شد. از آنجا که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آن ها از آزمون تحلیلی عاملی تأییدی و تیِ تک نمونه ای بهره جویی شد. بر اساس نتایج این تحقیق، سازمان مورد مطالعه در دو بُعد کارکردی و فرایندی الگوی FPSS وضعیت نسبتاً خوبی دارد؛ ولی در دو بُعد سیستمی و ساختاری الگوی FPSS وضعیت مناسبی ندارد.
طراحی الگوی جامع برنامه درسی مبتنی بر نظریه یادگیری مغزمحوردر آموزشهای سازمانی (آندروگوژی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از دهه1990 مطالعات مرتبط با طراحی برنامه درسی براساس توانمندیهای مغزآغازشد. توسعه مطالعات صورت گرفته در سالهای اخیر نشان از اثربخشی طراحی برنامه درسی مبتنی برنظریه های یادگیری مغز محور در آموزش ها به ویژه سازمانی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بهبود فرآیندهای آموزش سازمانی با طرا حی الگوی جامع برنامه درسی مبتنی بر نظریه یادگیری مغز محور تدوین شده است. روش ها: روش پژوهش در این تحقیق، توسعه ای مبتنی بر روش نظریه ای(مولفه ها و ساختار) است که یکی ازروش های 17 گانه پژوهش در حوزه برنامه درسی می باشد، نوع پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری و تحلیل اطلاعات ترکیبی(کیفی و کمی) است. جامعه تحقیق، کلیه کارشناسان موضوعی- تخصصی(برنامه ریزان درسی) و مربیان، اساتید دانشگاه امام حسین(ع)، دانشکده های وابسته و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد سمنان(دانشکده علوم انسانی)می باشند. در بخش کیفی از نظرات 50 نفر از صاحبنظران و کارشناسان برنامه درسی و روان شناسان آشنا به نظریه های یادگیری مغز محور(تااشباع کامل) براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در بخش کمی، جهت ساخت و تدوین عناصر برنامه درسی پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 96/0طراحی و در نمونه 120 نفری از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری روان شناسی با گرایش ها ی تربیتی، عمومی و بالینی(60نفر) ومدیریت با گرایش های برنامه ریزی درسی، بازرگانی وکسب و کار(60نفر)با روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. تحقیق در در نیسمال دوم تحصیلی 97-96 انجام شده است. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی(مدل یابی معادلات ساختاری) نشان داده است که الگوی جامع برنامه درسی مغز محور در آموزش های سازمانی دارای 5پایه(ارکان اعم از مبانی، نظریه ها، رویکردها، فرادیدگاهها، الگوی سازنده گرایی) ، ده عنصراساسی(تعیین ویژگی های فراگیران،محتوی، فعالیت های یادگیری ،اهداف آموزشی، راهبردهای تدریس،منابع و ابزار یادگیری، فضا و مکان، گروه بندی،زمان و روش های ارزشیابی آموزشی) و 88 ویژگی است. ویژگی های الگوی برنامه درسی با عناصر مرتبط ؛ تدوین، پیاده سازی و استقرار آن را در نظام آموزش سازمانی امکان پذیر نموده است. همچنین، یافته ها نشان می دهد که همه ضرایب مدل با سطح اطمینان بیش از 99 درصد به معناداری آماری رسیده اند. راهبردهای تدریس با ضریب مسیر0.85بیشترین تبیین را نسبت به برنامه درسی دارد. نتیجه گیری : براساس یافته های حاصل از تحلیل کیفی و کمی ، برنامه درسی مبتنی برنظریه یادگیری مغز محوردرآموزش های سازمانی با ده عنصر قابل طراحی و تدوین است که جهت اثربخش نمودن آن در آموزش های سازمانی لحاظ نمودن 88 ویژگی در طراحی، تولید، اجرا وارزشیابی از ضرورت های اساسی است.
شناسایی عناصر مطلوب آموزش های سازمانی مهندسان صنعت آب و برق برمبنای رویکرد حرفه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
25 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی الگوی مطلوب آموزش های سازمانی مهندسین صنعت آب و برق، بر مبنای آموزه های رویکرد حرفه گرایی پرداخته است. هدف پژوهش، شناسایی عناصر مطلوب آموزش های سازمانی مهندسین، از منظر برنامه ریزی درسی و بیان ویژگی های عناصر مذکور است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و با روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. داده های تحقیق با رعایت اصل اشباع نظری، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 20 مدرس و کارفرمای صنعت، به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری هفت مرحله ای کلایزی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است، الگوی مطلوب آموزش های مهندسان در چهارعنصر اساسی تعیین هدف (واضح و مبتنی بر ابعاد شایستگی؛ قابل دستیابی؛ مبتنی بر علاقه و نیاز شغلی و مدیریتی و نگاه آینده نگرانه به تکنولوژی های روز)، طراحی و تدوین محتوا (جامعیت محتوا؛ مبتنی بر نیاز و مهارت های شغلی؛ جذابیت و سازمان دهی مناسب و مبتنی بر اصل سودمندی)، راهبردهای تدریس و یادگیری (روش تدریس فعال؛ استفاده از بسترهای فناورانه؛ مشارکت در یادگیری و تناسب با شرایط یادگیرندگان) و ارزشیابی و بازنگری برنامه (استاندارد بودن ابزار ارزشیابی، تأکید بر انواع هدف و تنوع ارزیابان و بازخورد اصلاحی و طراحی برنامه ترمیمی) قابل انتزاع است؛ به طورکلی عناصر الگوی آموزش های سازمانی، به ترتیب اهمیت، شامل تعیین هدف، ارزشیابی و بازنگری برنامه، طراحی و تدوین محتوا و راهبردهای تدریس و یادگیری است و توجه به ویژگی های عناصر مذکور می تواند در طراحی و تدوین برنامه های آموزش سازمانی حرفه گرایانه مهندسان مورداستفاده قرار گیرد.
آسیب شناسی و ارزیابی عوامل موثر بر اثربخشی آموزش های سازمانی مهارت نرم در صنعت بر اساس مدل هالتون (مطالعه موردی شرکت پتروشیمی جم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
28 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی و ارزیابی عوامل موثر بر اثربخشی آموزش های سازمانی مهارت نرم در صنعت بر اساس مدل هالتون می باشد. این پژوهش کمی از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- پیماشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان آموزش دیده هستند که از این تعداد 232 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری دردسترس، افراد شرکت کننده در امور مختلف شرکت پتروشیمی جم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی انتقال یادگیری (والر، 2012) بود که پس از تایید روایی و پایایی آن با استفاده از روش های تحلیل گویه و آلفای کرونباخ در بین افراد نمونه توزیع و داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و با استفاده از نرم افزار 21SPSS تحلیل شدند. نتایج مطالعه نشان داد که: 1- در مقایسه ی میانگین اهمیت عوامل فردی موثر بر عدم انتقال آموخته ها با میانگین معیار، کارکنان پتروشیمی جم، به ترتیب، اهمیت عدم وجود نتایج فردی مثبت انتقال آموخته ها به محیط کار و عدم تحقق انتظاراتشان از پیامدهای عملکرد را به عنوان عوامل موثر در عدم تمایلشان به انتقال آموخته ها به محیط واقعی کار تلقی می کنند؛ اما سایر عوامل اثر معنی داری را بر عدم تمایل آنان نداشته اند. 2- در مقایسه ی میانگین اهمیت عوامل آموزشی موثر بر عدم انتقال آموخته ها با میانگین معیار، کارکنان شرکت پتروشمی جم، اعتبار محتوا و طرح انتقال را عوامل مهمی در عدم انتقال آموخته هایشان از دوره های آموزشی مهارت های نرم به محیط کار ارزیابی ننموده اند. 3- در مقایسه ی میانگین اهمیت عوامل سازمانی موثر بر عدم انتقال آموخته ها با میانگین معیار، کارکنان شرکت پتروشمی جم، اهمیت عدم حمایت همکار ، عدم حمایت سرپرست و فرصت کاربرد آموخته هایشان در محیط واقعی را به عنوان عوامل موثر در عدم تمایلشان به انتقال آموخته هایشان به محیط واقعی کار تلقی می کنند؛ اما سایر عوامل اثر معنی داری را بر عدم تمایل آنان نداشته اند. 4- بین اهمیت عوامل سه گانه ی فردی، آموزشی و سازمانی در عدم انتقال آموخته های دوره های آموزشی مهارت های نرم به محیط کار تفاوت معنی داری وجود ندارد.