سید نقی موسوی

سید نقی موسوی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

ایدئولوژیک بودن تربیت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت ایدئولوژیک برنامه درسی ایدئولوژیک ایدئولوژی زدایی تربیت اسلامی فلسفه تربیت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۴
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش، بررسی انتقادی مدعایِ «ایدئولوژیک بودن تربیت در جمهوری اسلامی ایران» است. ر روش ها : وش تحقیق، روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. یافته ها: در ابتدا مدعای مذکور توصیف و تحلیل شد. در ادامه ضمن شناسایی عدم تنقیح مفهومی «تربیت ایدئولوژیک» و اغتشاش مفهومی و تبعیض در کابرد این مفهوم پاسخهای زیر مطرح شد: 1. واژه ایدئولوژی دستکم دارای سه معنای مثبت، منفی و خنثی است و اشکال کنندگان معنای واحدی از «تربیت ایدئولوژیک» اراده نمی-کنند؛ 2. در ادبیات تخصصی فلسفه تربیت و فلسفه برنامه درسی، ایدئولوژی با نظام تربیت رسمی در ارتباط بوده و برنامه درسی ذاتی ایدئولوژیک دارد؛ 3. از باب پاسخ نقضی، باید دانست که «تربیت سکولار» و «تربیت لیبرال» تربیتی ایدئولوژیک است (هم به معنای منفی و هم به معنای مثبت)؛ 4و5و6. اگر اشکال به لحاظ کُبری به «اسلامی بودن» و یا حکومتی شدن و یا شبه تربیت شدنِ «تربیت در جمهوری اسلامی ایران» ناظر باشد، وارد نیست اما اگر منظری صُغروی به آسیب های روبناییِ «تربیت در جمهوری اسلامی ایران» متوجه باشد قابل پذیرش است؛ هرچند شبهه تلقین، وارد نیست. نتیجه گیری: نتیجه آنکه اشکال «ایدئولوژیک بودن تربیت در جمهوری اسلامی ایران» وارد نیست؛ اما این سخن به معنای مسدود شدن باب گفتگو، نقد، سنجش و اصلاح نیست.
۲.

تبیینی از شبکه حقوق و تکالیف تربیتی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: احکام تربیتی حکمرانی تربیتی سیاست گذاری تربیتی تربیت اسلامی فقه تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه و اهداف: مطالعات اسلامی در تربیت به دلیل اهمیت نگاه بومی و اسلامی لازم و ضروری است. فقه تربیتی هم جریان تازه ای در تربیت پژوهی اسلامی است و ضرورت دارد مطالعات نظام واره در آن برای استنباط سیستم تربیتی توسعه یابد و از رویکرد فقه فردی گذر نماید. به بیان دیگر از آنجا که تربیت، ذاتاً امری اجتماعی است و در عصر حاضر، عرضَاً امری سازمانی، فرهنگی و حتی حکومتی / حاکمیتی است، اقتضاء چنین نگاهی به تربیت در فقه تربیتی چیست؟ در اینباره نگاه نظام وار، کل نگر و جامع در تفقه تربیتی ضروری است. یکی از این مسائل بنیادین این است که آیا تربیت یک مکلف خاص دارد و یا اینکه گروه های مختلف به آن مکلف شده اند؟ آیا تربیت به مثابه یک تکلیف شرعی است که جایگاه بسیار مهمی در شریعت دارد و به مثابه «یکی از امور مهمه شریعت که لایرضی الشارع بترکه» می باشد؟ آیا با نگاه نظام وار و شبکه مند و با هدف استخراج الگویی از حکمرانی تربیتی، می توان احکام تربیتی را ناظر به مکلفان و عاملان تربیتی، صورت بندی کرد؟ بنابراین پرسش های نوشتار حاضر به قرار زیر است: 1. تربیت (به مثابه امری اجتماعی) از منظر فقه تربیتی در پهنه اجتماع، چه مکلفانی دارد؟ 2. تکالیف تربیتی برای هریک از عوامل / بازیگران / مکلفان در چه سطحی از الزام و رجحان است؟ 3. تکالیف تربیتی عوامل / بازیگران نسبت به همدیگر چیست؟ 4. و آیا می توان این تکالیف را به صورت شبکه ای از حقوق و تکالیف تنظیم کرد؟ در ادامه در بخش اول به سوال 1و2 و در بخش دوم به سوال 3و4 پاسخ داده می شود. روش: روش تحقیق در نوشتار حاضر، روش توصیفی استنباطی است و محقّق برای کشف حقوق و تکالیف و احکام تربیتی مکلفان به تربیت از روش اجتهادی و استنباطی و اصطلاحاً «تفقه تربیتی» بهره می جوید و برای کشف و صورت بندی تناسب احکام مستنبطه و ترسیم شبکه حقوق و تکالیف تریبتی از روش تحلیلی و استنتاجی بهره می برد. نتایج: طبق بررسی های تفصیلی هدایت و تربیت برعهده چند نهاد در اجتماع گذاشته شده است که عبارتند از: خانواده، نخبگان، عموم مکلفان و حاکمیت. بنابراین تربیت امری است که در میانه وظایف والِد، عالِم، حاکِم و مردم جای دارد. در این پژوهش تلاش شد به اجمال و اختصار، مهمترین ادله وظیفه مندی اصناف مذکور اشاره شود. این پژوهش نشان داد که تربیت در فقه تربیتی و شریعت اسلامی به میزانی مهم است که هیچ گاه بدون متولی نخواهد ماند. به صورت همزمان و درعرض یکدیگر، تربیت بر والد و حاکم واجب و بر عالِم و توده های مردم مستحب و در مواردی نیز واجب است. همچنین در کنار این مسئولیت / ولایت تربیتی در برخی موارد، ولایت طولی و ترتّبی با سازوکار ولایت، تسبیب، نیابت و وصایت نیز قابل تصویر است و درنهایت شبکه ای طولی و عرضی از احکام تربیتی و ناظر به خانواده، عالمان، حاکمان و عموم مکلفان ترسیم می شود که می تواند آغازی برای طراحی یک الگو از حکمرانی تربیتی برای تسهیم اقتدار تربیتی قرار گیرد. بحث و نتیجه گیری: مساله نوشتار حاضر عبارت است از تبیین شبکه حق و تکلیف تربیتی از منظر فقه تربیتی که به چهار پرسش باید پاسخ می داد. برای این منظور در بخش اول تلاش شد احکام تربیتی عموم مکلفان، عالمان، حاکمان و خانواده تعیین گردد و وجوب و استحباب تربیت برای آنان استنباط شد. در ادامه در بخش دوم برای پاسخ به سوال سوم و چهارم، تلاش شد نسبت ادله و اطلاقات تربیتی در مورد مکلفان چهارگانه فوق با یکدیگر تعیین شود و شبکه حق و تکلیف تربیتی که به صورت طولی و عرضی درهم تنیده است، ترسیم شود و این نتیجه حاصل شد که تربیت به مثابه امری مهم که «لایرضی الشارعُ بِترکه» می باشد و در سپهر جامعه در هر شرایطی، کسی به تربیت تکلیف شده است که تکلیف آن یا به صورت  ترتّبی و لولایی و یا به صورت عرضی، تنجّز می یابد. دلالت این نتیجه در شبکه طولی و عرضی حقوق و تکالیف تربیتی، تمهید شرایط برای نقش آفرینی اَصالی و بالعرضِ خانواده، نهادهای مردمی و نخبگان در تربیت (رسمی و غیررسمی) است که این مهم نیز، برعهده حاکمیت است. تجربه حکمرانی تربیتی در جمهوری اسلامی ایران با فراز و فرودهایی مواجه بوده و هست و تربیت در وجه رسمی و مدرسه ای آن مطابق دیدگاه فوق، به مشارکت خانواده ها، دیگر عوامل / ذی نفعان / بازیگران نیازمند است و الگوی مشارکت و تسهیم اقتدار / نفوذ در تربیت جای تاملات جداگانه ای دارد که در این مجال نمی گنجد. لزوم احیای ولایت های طولی و عرضی تربیتی مبتنی بر فقه اسلامی را با برخی تجارب در مسائل فتنه و اغتشاشات سال 1401 می توان تایید کرد. توضیح آنکه بنابر برخی گزارشات، میانگین سنی بسیاری از دستگیرشدگان، 15 سال بوده است. این وضعیت درحالی بوده که نقش های تربیتی و ولایت های طولی و عرضی تربیتی در خانه، محله و جامعه حذف شده و در پایان این فرایند، نوبت اقدام قضایی و پلیسی رسیده است. باید سهم ولایت های تربیتی و تعاضد تربیتی را افزایش داد و پیش و بیش از اقدام قضایی و امنیتی به احیای نقشهای تربیتی حذف شده (مانند نقش بزرگان فامیل و عشیره، نقش های محله محور مسجد و امام جماعت، نقش های اصلاحی معلمان و فرهنگیان و اساتید حوزه و دانشگاه) همت گماشت. اساساً در نظم اجتماعی مدرن و از منظر مکتب لیبرالیستی که با ابزار رسانه در جامعه ایرانی در حال نهادینه سازی است، چنین نقش هایی هیچ جایگاهی ندارند.
۳.

مفهوم کاوی و مرزشناسی «تربیت انقلابی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اسلامی تربیت مهدوی تربیت سیاسی تربیت جهادی تربیت بسیجی تربیت انقلابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۷۶
در میان جمعیت های وفادار به انقلاب اسلامی ایران سبک های تربیتی متعددی دیده می شود که وجه اشتراک آن ها در الگویی از تربیت مبتنی بر انقلاب اسلامی است که به «تربیت انقلابی» موسوم است. نوشتار حاضر درصدد است با روش تحلیل مفهومی به مفهوم شناسی و مرزشناسی این نوع تربیت بپردازد. برای این منظور ابتدا گونه ها و معانی تربیت انقلابی صورت بندی شد و درادامه باهدف ارائه تعریفی هنجاری از «تربیت انقلابی» و «انسان انقلابی»، عناصر معنایی «انقلابی گری» مورد تحلیل قرار گرفت. سپس مرز مفهومی تربیت انقلابی با مفاهیم مشابه در گفتمان خودی یعنی تربیت مهدوی، تربیت جهادی، تربیت بسیجی و نیز گفتمان های رقیب مرزشناسی شد. پس از بررسی ها و تحلیل معانی و اقسام تربیت انقلابی و نیز بررسی عناصر معنایی آن در گفتمان انقلاب اسلامی، در تعریف تربیت انقلابی، بر فرایند یاری رسانی به متربی برای مبارزه عدالت خواهانه و عقلانی با حاکمیت غیرالهی و پذیرش و التزام به ربوبیت تشریعی الهی همراه با تأیید، مشارکت، نظارت و انتقاد در حکومت اسلامی تأکید شد. همچنین مفهوم تربیت انقلابی در گفتمان های دیگر مانند پست مدرن، نومارکسیستی و رویکردهای انتقادی با این مفهوم در گفتمان انقلاب اسلامی، به لحاظ زیربنایی و روبنایی تمایز دارد.
۴.

برگزاری نماز جماعت در مدارس از منظر فقه تریبتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فقه مدرسه فقه معلمی تربیت اجباری تربیت عبادی تربیت دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۲۵
هدف: بررسی اجتهادی «برگزاری نماز جماعت در مدارس» و استنباط حکم آن و نیز احکام روشهای تربیتی در این زمینه و روشهای آسیب زا، هدف این پژوهش بود. روش: این پژوهش برای حل مساله خود از روش اجتهادی مبتنی بر روش شناسی دانش فقه (و فقه تربیتی) بهره گرفته و میزان مطلوبیت نماز جماعت و روشهای مفید و نامفید آنرا با مراجعه به قرآن و سنت و عقل و قواعد فقهی استنباط نموده است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که اقامه نماز جماعت، بر کارگزاران تربیتی مدرسه از باب وظایف عام هدایتی هر مسلمان، متسحب است و بعنوان کارگزار حکومت اسلامی و یا نائب/وکیل/اجر خانواده مسلمان واجب است. همچنین در جمهوری اسلامی ایران، تکلیفی قانونی است. روشهای برگزاری نماز خود، محکوم به احکام و ضوابطی هستند و از مهمترین ضوابط شرط احتمال تاثیر و حرمت إضرار و إضلال در انتخاب سبک ها و روشهای تربیتی است. همچنین بهره گیری از إجبار شدید (واداشتن متربی با سلب اختیار) و إکراه شدید (واداشتن متربی با تهدید جان و آبرو) و إکراه متوسط (واداشتن متربی با تهدید به سلب حقوق الزامی) در اقامه نماز جایز نیست. همچنین درصورتی که اقامه نماز جماعت موجب تنفر از نماز و یا تثبیت نفاق و دورویی (در بلندمدت) شود، حرام و واجب است کارگزاران مدرسه، روش های مفیدتر و مبتنی بر کارشناسی دقیق، را جایگزین نمایند. نتیجه گیری: این نوشتار نشان داد که فقه تربیتی ظرفیت خوبی برای استخراج تجویزات تربیتی اسلام در یک مساله (نماز جماعت و مسائل پیرامون آن) دارد و می تواند در کنار تحقیقات فلسفی، تاریخی، تطبیقی و تجربی در تربیت پژوهی به کار آید.
۵.

تبیینی از مردم محوری در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمرانی تربیتی سیاست گذاری تربیتی تربیت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۴۴
آموزش و پرورش و تربیت مدرسه ای از دیرباز تحت عاملیت و سیطره حکومت ها بوده و هست. رویکردهای مردم-پایه در دیدگاه های جدید و حکمرانی مشارکتی در آموزش بر تمرکززدایی و مشارکت مردم و تسهیم اقتدار تربیتی تاکید می نماید. نوشتار حاضر درصدد است چرایی و چگونگی مردم محوری در آموزش و پرورش را از منظر تربیت اسلامی با روش توصیفی و استنباطی تبیین نماید. این پژوهش براساس بررسی های مفصل اجتهادی به این نتیجه رسیده که مردم (یعنی خانواده ها، عالمان و توده ها) علاوه بر حکومت دارای حقوق و تکالیف تربیتی می باشند و عاملیت و محوریت مردم در آموزش و پرورش، عاملیتی ذاتی و اصیل است؛ نه عاملیتی ابزاری و تَبَعی و حقی طبیعی است و نه موضوعه. مردم محوری در آموزش و پرورش، به مثابه مشارکت است نه شراکت؛ چراکه شراکت حیثِ اقتصادی و بازاری دارد و «آموزش و پرورش تعاونی» یک «شرّ لازم و اضطراری» نیست؛ بلکه یک «خیر ذاتی و لازم» است. همچنین حکومت علاوه بر تکلیف به تربیت، مکلف به مشارکت جویی و مشارکت پذیری در آموزش و پرورش و تمهید آن برای مردم است. برپایه نظریه فقه تربیتی، الگوی حکمرانی تربیتی، مردم محور و مبتنی بر شبکه ولاء تربیتی به صورت طولی و عرضی دستکم بصورت واجب کفایی است.
۶.

دشمن شناسی در تربیت سیاسی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اسلامی جهاد نظریه مقاومت فقه تربیت سیاسی آموزش سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۹۴
در سپهر سیاست و در مطالعات سیاسی بحث از دشمن و دشمنی و نفی و اثبات آن مباحث دنباله داری را درپی دارد. در برخی دیدگاه ها از تطهیر دشمن و تئوریزه کردن تسلیم و نفی مقاومت در مقابل دشمن سخن گفته می شود و تلاش می شود برنامه درسی در تربیت سیاسی حاوی معرفی دشمن و دشمنی وی نباشد. نوشتار حاضر از افق فلسفه برنامه درسی و براساس روش تحقیق اجتهادی درصدد است به این سؤال پاسخ دهد که «حکم دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) و میزان مطلوبیت درج دشمن شناسی در برنامه درسی از منظر فقه تربیتی چیست؟» برای این منظور، هشت دلیل قرآنی و حدیثی اقامه شد و به صورت اجتهادی مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) از باب وقایه، امربه معروف، دعوت و نیز از باب وظایف حکومت اسلامی و نیز از باب إعداد قوا و آمادگی برای جهاد و دفاع و تحریض بر آن واجب است.
۷.

بررسی احادیث «سه هفت سال» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
در شماری از روایات اسلامی از سه دوره رشد و تربیت کودک و نوجوان سخن گفته شده است و حسب اطلاع، این احادیث به صورت مفصل و روشمند موردبررسی حدیثی و فقهی قرار نگرفته است. نوشتار حاضر درصدد است احادیث «سه هفت سال» را مبتنی بر روش شناسی اجتهادی و با رویکرد فقه تربیتی بررسی نماید. برای این منظور در ابتدا احادیث گردآوری و تک تک موردبررسی دقیق سندی و رجالی قرار گرفت و در ادامه مباحث دلالی در سه محور حکم (واجب و مستحب)، متعلق حکم (کودک و نوجوان) و موضوع حکم (تجویزات تربیتی) مطرح شد. در بحث حکم از مباحث بنیادینی چون مولوی یا إرشادی بودن این روایات و نیز إخباری یا إنشایی بودن آنان و نیز حکم مستَنبط آن بحث شد و این نتیجه حاصل شد که این روایات دارای مولویّت است و می تواند حاوی تجویز تربیتی شرعی باشد. در محور دوم معنای کودک در این روایات به مثابه متعلق حکم موردبررسی قرار گرفت. و در محور سوم موضوع حکم و تکالیف و تجویزات تربیتی مربوط به هر مرحله به تفصیل موردبررسی و نسبت سنجی قرار گرفت و براساس روایات فوق چنین نتیجه گیری شد: آزاد نهادن کودک و ایجاد شرایط بازی وی در هفت سال اول استحباب دارد؛ ملازمت و همراهی با کودک و آموزش قرآن در هفت سال دوم مستحب است؛ آموزش و پرورش ارزش های دینی و تاکید بر تربیت خانوادگی در هفت سال سوم، دارای استحباب است.
۸.

«آموزش درباره ادیان» به مثابه بدیلِ «آموزش دین» از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت دینی فقه تربیتی تربیت سکولار تربیت اسلامی قاعده إضلال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
نوشتار حاضر باتوجه به نفوذ و ترویج ایده های سکولاریستی در تربیت درصدد است ایده «آموزش درباره ادیان» را −که هدفش آموزش صلح، رواداری، احترام به دیگران و آموزش ادیان به مثابه مقولاتی تاریخی و فرهنگی است و شناخت و التزام و ایمان و اعتقاد به یک دین مدنظر نیست− را از منظر فقه تربیتی بررسی نماید و با پای بندی به روش شناسی «تفقه تربیتی» تلاش کرده است هفت استدلال بر ممنوعیت و حرمت ایده فوق اقامه نماید و ایده/تجویز «آموزش درباره ادیان» را از منظر عقلی بخاطر قُبح إغراء به جهل و إضلال و ظلم، تقبیح نماید و نیز آن را مصداقِ ترک واجب، إضلال، شبهه افکنی، سلطه کفار، تسنین سنن حرام و در نهایت مصداقِ علمِ غیرنافع و علم مأخوذ از غیر اهل بیت به شمار آورد.
۹.

فقه و اخلاق معلمی: هم نشینی یا جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
ادبیات اخلاق حرفه ای در حال رشد است و به مرزهای آموزش و تربیت رسیده و مقولاتی چون اخلاق حرفه ای معلم را به بار نشانده است که لازم است برای بومی سازی آن تلاش نمود. همچنین فقه تربیتی به عنوان عرصه ای جدید در تربیت−پژوهی در حال تکوین است و می توان از قلمروی بنام فقه معلمی سخن گفت. نسبت سنجی اخلاق معلمی و فقه معلمی در دو مقام پژوهش (تولید علم) و آموزش (برنامه آموزشی و درسی) ضرورت دارد و مسأله این مقاله است. نوشتار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی ضمن تبیین چیستی فقه معلمی و اخلاق معلمی آن دو را نسبت سنجی نموده و به این نتیجه رسیده که این دو حوزه مطالعاتی ضمن تمایز، ترابط زیادی با یکدیگر دارند و در مقام پژوهش، اخلاق معلمی (اسلامی) می تواند به فقه معلمی تکیه کند و تَن به روش شناسی اجتهادی وی دهد تا نظام جامعی از احکام، آداب و اخلاق معلمی به صورت روشمند استنباط شود. در پایان سرفصل درس اخلاق معلمی در برنامه درسی تربیت معلم، مورد ارزیابی قرار گرفته و پیشنهاداتی ارائه شده است.
۱۰.

بازخوانی قلمروی ولایت مادر در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۰
خانواده پژوهی در عصر حاضر در مواجهه تمدنی با تمدن سکولار ضرورت دوچندان دارد و صورت بندی نظریات حقوقی، فقهی و تربیتی در این زمینه و به خصوص درباب نقش و تکالیف مادر، با تکیه بر تراث اسلامی و فقهی به صورت روشمند مورد تأکید است. درباره مادر مباحث درازدامنی در فقه اسلامی وجود دارد و مسئله ولایت و دایره نفوذ و تسلط مادر در امور کودک یکی از مهم ترین آنهاست. در دیدگاه مشهور، ولایت مادر نسبت به فرزند محدود است. نوشتار حاضر درصدد است تا قلمروی ولایت مادر (استقلالی و غیراستقلالی) را در فقه اسلامی بازخوانی و براساس روش شناسی اجتهادی بررسی کند. پس از بررسی ها، این نتیجه حاصل شد که ولایت مستقل مادر، مدلول مطابقی ادله حضانت و نیز مدلول التزامی اطلاقات تربیتی است. همچنین مادر به عنوان یکی از عدول مؤمنین دارای ولایت مستقل و تنها از طریق وصایت و قیمومت می تواند ولایت غیراستقلالی (مأذون) داشته باشد. همچنین این نتیجه حاصل شد که قلمروی ولایت مادر تابعی است از دلیلی که آن را ثابت کرده و در فروض تزاحم با ولایت پدر تعیین کننده خواهد بود و فروض مختلف تزاحم ولایت مادر با ولایت پدر بررسی شد.
۱۱.

درآمدی بر فلسفه فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اسلامی فقه تربیتی فلسفه فقه تربیتی روش شناسی فقه تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۵۹۹
فقه تربیتی یکی از عرصه های جدید نوظهور در تربیت پژوهی است که دستورکار خود را به «تعیینِ باید ها و نبایدهایِ شرعیِ رفتارهای مربیان و متربیان و دیگر عوامل انسانی دخیل در عملِ تربیتی»، اختصاص داده است. این فکر، که به مرور بر آثار و ادبیاتِ آن افزوده می شود در هیبتِ دانش میان رشته ای خود را عرضه کرده و لازم است با نگاه درجه دو و از سنخ فلسفه مضاف، مورد واکاوی قرار گیرد. هدف این نوشتار طراحی «فلسفه علمِ فقه تربیتی» است. برای این منظور در ابتدا الگویی از مسائلِ «فلسفه علمِ فقه تریبتی» طراحی، و مطابقِ آن، مجموعه بررسیهایِ عقلی و فرازین در مورد این علم در سه محور دسته بندی شد: 1. مسائلِ هویت شناختیِ این علم 2. مسائلِ فرامسئله ای این علم 3. مسائلِ پیرامونی این علم. این نوشتار که خود را گامی اولیه در این مسیر تلقی می کند در روند پژوهش پیشنهادهایی از سنخِ تأسیسِ عرصه های مطالعاتی جدید نیز ارائه کرده است.
۱۲.

بررسی فقهی ممنوع بودن تلقین در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تربیت اعتقادی تلقین و تربیت دینی آموزش استدلالی فقه تربیتی فلاسفه تحلیلی تعلیم و تربیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات قواعد فقهیه
تعداد بازدید : ۱۲۸۴ تعداد دانلود : ۷۲۴
این پژوهش درصدد است ادعای ممنوع بودن تلقین را در تربیت دینی با روش دروندینی و استنباطی و فقهی بررسی، و روش تدریس تلقینی را به عنوان یکی از رفتارهای اختیاری مربیان به دانش فقه عرضه کند و به این پرسش پاسخ دهد که آیا کاربست روشهای تلقینی به شکل همگانی و همیشگی ممنوع است؛ اگر جواب منفی است در چه مواردی تلقین حرام است؟ منظور از تلقین در این پژوهش، «آموزش غیراستدلالی» است. نوشتار پیش رو، هفت دلیل برای دفاع از ممنوع بودن و حرمت کاربست تلقین در تربیت دینی مطرح کرده و در نهایت به این نتیجه دست یافته است که فرضیه «ممنوع بودن مطلق تلقین در تربیت دینی» قابل دفاع نیست.
۱۳.

تحلیل مفهوم تلقین در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تلقین تربیت دینی عناصر تلقین فلسفه تحلیلی تعلیم و تربیت آموزش استدلالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۵۴۸
رویکرد تحلیلی در فلسفه تعلیم و تربیت بر ضرورت بازشناسی و تحلیل مفاهیم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید دارد. تحلیل های برخاسته از مبانی و مبادی فلسفی و کلامی صاحب نظران این رویکرد در باب تعریف تربیت، تربیت دینی، تلقین و دیگر مفاهیم، منجر به انکار «تربیت دینی» از سوی برخی شده است. یکی از دستاویزهای منکران، به زعم آن ها، زشتی مطلق تلقین و تلقین آمیز بودن آموزه های دینی است که فرایند آموزش دین را به «شبه تربیت» و «ضدتربیت» بدل می کند. نوشتار حاضر درصدد است تا با گردآوری دیدگاه های مختلف در تعریف تلقین و بررسی آن ها، فرصتی برای بازاندیشی و تحلیل مفهوم تلقین فراهم آورد. به همین منظور پنج دیدگاه نقل و مورد بررسی واقع شد، سپس معانی لغوی و اصطلاحی تلقین نیز مطرح شد و به این نتیجه منجر گشت که معنای اصلی تلقین در فضای آموزش و پرورش عبارت است از «آموزش غیراستدلالی»؛ هرچند معیار نتیجه و محصول فرایند یاددهی نیز معنای دومی است برای تلقین. در ادامه مباحثی معرفت شناختی نیز در باب تلقین مطرح شده است.
۱۴.

نمازآموزی به فرزندان در فقه تربیتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرزندپروری و نمازآموزی تربیت عبادی فرزندان فقه تربیتی در اسلام وظایف تربیتی والدین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
تعداد بازدید : ۱۵۲۳ تعداد دانلود : ۹۲۳
این نوشتار درصدد است با روش استنادی و تحلیلی (با تأکید بر روش شناسی استنباطی و فقهی) میزان و نوع مسئولیت و وظیفه والدین در «نمازآموزی به فرزندان» را بررسی، و نوع وظیفه والدین از حیث وجوب و استحباب، زمان، زمینه ها و روشهای آموزش نماز را بر اساس دلائل شرعی تعیین کند. بر اساس بررسیها، تربیت عبادی فرزندان در عباداتِ واجب بر والدین واجب است و آموزش عبادات مستحب و تثبیت آنها در شخصیت فرزندان بر والدین مستحب است و مسئولیتِ نمازآموزی به فرزندان از دوران پیش از بلوغ فرزندان آغاز می شود. این وظیفه به نحوِ واجبِ توصلی و کفایی است.
۱۵.

تربیت اعتقادى فرزندان از منظر فقه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تربیت اعتقادى تربیت خانوادگى رساله الحقوق آیه وقایه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۹ تعداد دانلود : ۶۹۲
تربیت اعتقادى« به معناى آموزش اعتقادات و شکل دهى نظام باورهاى متربى و ایجاد بینش و گرایش و التزام در عرصه باورها در کنار عرصه »تربیت اخلاقى« و »تربیت عبادى«، از اهمیت زیادى برخوردار است. نقش خانواده و والدین، در همه ساحات و ابعاد تربیت و از جمله تربیت اعتقادى، مهم و بى بدیل است. نوشتار حاضر بر آن است که از منظر شرعى به بازخوانى وظایف والدین در قِبال تربیت اعتقادى فرزندان بپردازد و بر اساس روش شناسى فقهى، میزان و جزئیات وظیفه مندى آنان را روشن نماید. پژوهش حاضر با طرح شش دلیل، به آزمون فرضیه »وجوب تربیت اعتقادى فرزندان بر والدین« پرداخته است و پس از بررسى هاى مختلف توانسته وظیفه اى الزامى را در پاره اى از محتواهاى تربیت اعتقادى، اثبات کند و شرایط و مقتضاهاى انجام این تکلیف را تبیین نماید.
۱۷.

بررسی وجوب آموزش استدلالی در تربیت اعتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت اسلامی تربیت اعتقادی و دینی آموزش استدلالی و فقه تربیتی آموزش اصول عقاید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۷ تعداد دانلود : ۷۸۵
نوشتار پیش رو درصد است تا فرضیه «وجوب آموزش استدلالی در تربیت اعتقادی» را با روش استنادی و تحلیلی (با تأکید بر روش شناسی استنباطی و فقهی) بررسی کند. در این راستا برای دفاع از این فرضیه پنج دلیل مورد بررسی قرار گرفت و در پایان، محدوده جواز و منع کاربست آموزش استدلالی در تربیت اعتقادی و نیز وضعیت به کارگیری این روش نسبت به محتواهای آموزشی و موقعیت ادراکی متربیان تبیین شد.
۱۹.

دانش تربیت؛ وضعیت مطلوبِ علوم تربیتی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علوم تربیتی دانش تربیت هویت مستقل علوم تربیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۵
این پژوهش، با هدف بررسی وضع موجود علوم تربیتی، و ارائة نمایی از وضع مطلوب و جهت گیری ایده آل و آرمانی مطالعات تربیتی صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. برای تبیین وضعیت موجود، در باب ماهیت و نیز وحدت یا تکثر علوم تربیتی و استقلال علمی آن، دو نظریه ترکیب اتحادی و انضمامی مطرح شده است. با ارائه شواهدی، دیدگاه هویت واحدِ علوم تربیتی و ترکیب اتحادی، ترجیح داده شد. اما از آنجایی که دیدگاه اتحادی نیز با کاستیهایی روبروست، با تعمیق نظرگاه ترکیب اتحادی، پیشنهاد تأسیس دانش تربیت مطرح گردید. برای تئوری سازی این ایده، زوایا و مقتضیات این اندیشه، تبیین شد. «دانش تربیت» این پیشنهاد دارای نگاه جامع به همه ابعاد تربیت است و در پژوهش های تربیتی از روش های چند گانه بهره میبرند در عین استدلال از دانش های میان رشته ای موسوم به «علوم تربیتی»، تعامل خود را با یافته های مطالعاتی آنان حفظ میکند و خود نیز مولد گرایش های تخصصی خواهد بود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان