فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
215 - 228
حوزههای تخصصی:
کودکان دارای نشانگان نافرمانی افرادی هستند که به دلیل مشکلات عاطفی و هیجانی رفتارهای برون نمود از خود بروز می دهند. یکی از متغیرهای تأثیرگذار در نحوه مراقبت از کودکان در برابر بسیاری از مشکلات برون نمود، همدلی است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش همدلی مبتنی بر مدل روزنبرگ (ارتباط بدون خشونت) در کاهش نشانگان نافرمانی کودکان پیش دبستانی انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری همه کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی، رده سنی 5 تا 6 سال در سال تحصیلی 97-1396 بودند که در مهدکودک شادآفرین شهر تهران، منطقه 15 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه از میان کودکان واجد شرایط، 30 کودک بود که به روش نمونه گیری دردسترس، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) گمارده شدند. آموزش همدلی(زبان زرافه) برای ده جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای صورت نگرفت. ابزار گردآوری داده ها، برای سنجش نافرمانی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (1385) بود. پس از اجرای سیاهه رفتاری آخنباخ در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده ها با نرم افزار SPSS-24 و با بهره گیری از آمار توصیفی و آمار استنباطی (روش کوواریانس چند متغیری) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش همدلی در علائم نافرمانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بوده است، به طوری که موجب کاهش این علائم در گروه آزمایش شده است (0/01>P ). بنابراین، آموزش مهارتهای همدلی به کودکان پیش دبستانی می تواند یکی از راهکارهای روان شناختی مهار نافرمانی در مهدکودکها، مدارس و سایر مراکز اصلاح رفتار باشد.
تبیین سرزندگی تحصیلی بر اساس مهارتهای ارتباطی با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
157 - 173
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین سرزندگی تحصیلی بر اساس مهارتهای ارتباطی با میانجیگری خودکارآمدی انجام شده است. روش پژوهش از نوع همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مدارس دولتی منطقه 16 شهر تهران بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 262 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مهارتهای ارتباطی بارتون (1990)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که مهارتهای ارتباطی بر خودکارآمدی تحصیلی (p< 0/01; β= 0/62) و سرزندگی تحصیلی (p< 0/05; β= 0/23) اثری مستقیم و معنادار دارند. نتایج نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی در رابطه میان مهارتهای ارتباطی و سرزندگی تحصیلی نقش واسطه ای معنادار دارد(p< 0/01; Z= 4/40). بر اساس یافته های پژوهش و با توجه به اینکه این متغیرها از اهمیتی قابل توجه در محیط تحصیلی برخوردارند، پیشنهاد می شود که محیط تحصیلی و آموزشی شرایطی بهتر برای بالا بردن مهارتهای ارتباطی، درگیر کردن افراد به بیان مشکلات و شرکت دادن آنها در فرایندهای تصمیم گیری فراهم کند که منجر به بالا بردن سطح خودکارآمدی آنها می شود تا در محیط تحصیلی سرزندگی بیشتر شود و در نهایت عملکرد محیط آموزشی بالاتر رود.
پدیدارنگاری ادراک معلمان و دانش آموزان از وضعیت موجود تشویق در مدارس ابتدایی و روش های مطلوب تشویق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
7 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش واکاوی وضعیت کنونی تشویق دانش آموزان دورهٔ ابتدایی است؛ که از نظر هدف «کاربردی» بوده و با روش «پدیدارنگاری» از روش های کیفی و درون پارادایم تفسیرگرایی اجرا شده است. جامعهٔ آماری عوامل نظام آموزشی (مدیران، معاونان، مشاوران، آموزگاران، و دانش آموزان) شهرستان مریوان بود؛ برای این پژوهش با نمونه گیری هدفمند، 20 نفر جهت انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای استقرایی با بهره گیری از کدگذاری و ابزار بازبینه و نرم افزار MAXQDA بود که طی آن، مفاهیم، مضامین، طبقات توصیفی، و در نهایت ابعاد پدیدهٔ تشویق، در قالب فضای نتیجه به صورت افقی، ترسیم گردید. براساس یافته ها، بعد اول (تبیین مفهومی) شامل دو عنصر ثابت است؛ اول: معانی و مفاهیم، مشتمل بر دو عنصر متغیر انگیزش – پاداش، بازخورد، و دوم: اهداف و مقاصد، مشتمل بر چهار عنصر متغیر بازخورد، استقلال، ارتباط، رضایت؛ بعد دوم (توصیف رویکردی) شامل دو عنصر ثابت است: اول، روش ها و رویکردها، مشتمل بر سه عنصر متغیر ژتونی، عاطفی، بازخورد توصیفی؛ و دوم، تهدیدات و مفاسد، مشتمل بر سه عنصر متغیر تهدیدات رفتاری، عاطفی، شناختی روش های موجود؛ در نهایت، بعد سوم (تدوین راهبردی) شامل عنصر ثابت تمهیدات و راهبردها مشتمل بر هشت عنصر متغیر است: حذف روش های ژتونی، تداوم روش های شناختی، تداوم روش های عاطفی، ایجاد شوق یادگیری، ارائهٔ تکالیف چالشی، تبیین اهداف و مسئولیت ها، تقویت انگیزش درونی، و تحول رویکردی در نظام آموزشی.
رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: چگونه تعاملات مدیر - معلم مسیر یادگیری و پژوهش را هموار می سازد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
69 - 91
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف رهبری یادگیری محور و انگیزش پژوهش: تنیدگی یادگیری و پژوهش در پرتو تعاملات مدیر - معلم مدارس ابتدایی شهر شهریار در سال 1403-1402 انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا بود. میدان پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی شهر شهریار تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند بود که با 15 نفر از مدیران مدارس شهر شهریار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت. جهت روایی و اعتبار مصاحبه ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور صاحب نظران غیر مشارکت کننده در تحقیق استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوا با رویکرد عرفی/ قراردادی در سه مرحله برچسب ها، زیر مقوله ها و مقوله ها از طریق نرم افزار 18 MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفت
یافته ها: در قسمت موانع، رهبری یادگیری محور دارای پنج مقوله شامل: بروکراسی و ناکارآمدی، چالش های رهبری، موانع پژوهش و یادگیری، انگیزش و توانمندی، مسائل اجتماعی و اقتصادی؛ و انگیزش پژوهش داری شش مقوله شامل: ضعف انگیزش در پژوهش، چالش های مدیریتی و ساختاری، موانع و مشکلات پژوهشی، آموزش و توسعه مهارت ها، نیازهای نامنطبق، چالش های تحقیقاتی است. در قسمت راهکارهای استقرار، برای رهبری یادگیری محور دارای چهار مقوله شامل: شوق آفرینی و حمایت، مدیریت مؤثر آموزشی، همکاری و تعامل، فرهنگ و حل مسئله؛ و برای انگیزش پژوهش داری چهار مقوله شامل: توجه به انگیزه های معلم در پژوهش، زیرساخت های پژوهشی و آموزشی، رهبری و مدیریت پژوهش، عملگرایی و نوآوری در پژوهش است. در قسمت نتایج پیاده سازی برای رهبری یادگیری محور دارای شش مقوله شامل: یادگیری تحول آفرین، پژوهش های کاربردی، رفع موانع بودجه ای، رفع معضلات آموزشی و معلمی، بهبود فناوری مدارس، بهبود وضعیت آموزش وپرورش؛ و برای انگیزش پژوهش دارای چهار مقوله شامل: رشد پژوهشی و آموزشی، بهبود روش های تدریس و یادگیری، توسعه مهارت های تخصصی و همکاری، حل مسائل اجتماعی است
بحث و نتیجه گیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیت های یادگیری مدرسه، می توانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.
قیاس در آموزش علوم تجربی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره اهمیت و کاربرد قیاس در آموزش علوم تجربی به روش کتابخانه ای و مروری به بررسی پرداخته است. همچنین تلاش شده است از طریق مراجعه به منابع دست اول، پژوهش ها و دیدگاه های مختلف در این زمینه معرفی شوند. یافته ها نشان داد که قیاس ها می توانند به معلمان به ویژه در تدریس مفاهیم انتزاعی کمک نمایند و استفاده از آن ها می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند. در این تحقیق مشخص گردید که قیاس ها را می توان به دو دسته ساده و غنی شده تقسیم نمود. هر یک از این انواع، در مورد موضوع خاصی از علوم تجربی در کلاس درس قابل استفاده می باشند. همچنین نشان داده شد که بر اساس میزان فعالیت فراگیر و میزان نظارت معلم بر آموخته های دانش آموزان، مدل های مختلفی برای قیاس قابل تصور است. نکته مهم آن است که در اغلب موارد، قیاس و هدف مورد آموزش از نظر ماهیت کاملاً متفاوت هستند، بنابراین، قیاس ها علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارند و در نتیجه استفاده از قیاس ها باید با دقت همراه باشد. همچنین برای کاهش معایب قیاس، گنجاندن توضیحات مقدماتی درباره قیاس با هدف تسهیل نمودن درک مناسب دانش آموزان از قیاس موردنظر، پیشنهاد می شود.
شناسایی مولفه های صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
271 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف: منابع انسانی هر سازمان مهم ترین و باارزش ترین عامل حیات آن است که بر تمامی ابعاد سازمان اثر دارد. اصلی ترین منابع انسانی دانشگاه های کشور، اعضای هیات علمی هستند و میزان صلاحیت آنان بر کیفیت فرایند آموزش اثرگذار است لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مولفه های توسعه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور بود.روش شناسی: رویکرد این پژوهش کیفی و با استفاده از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. میدان پژوهش شامل، کلیه تحقیقات فارسی چاپ شده در حوزه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در بین سال های 1390 تا 1403 می باشد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بررسی شد که در نهایت 27 پژوهش که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. پایایی کدگذاری ها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرم افزار spss و با مقدار 78/0 تایید شد.یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل داده ها برای جمع آوری داده ها 122 کد باز شناسایی شد که در 7 مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی دسته بندی شدند که عبارتند از: مهارت های آموزشی؛ مهارت های پژوهشی؛ مهارت های ارتباطی و فناوری؛ ویژگی های فردی؛ مهارت های رهبری و مدیریتی؛ اخلاق حرفه ای و صلاحیت های آموزشینتیجه گیری و پیشنهادها: با عنایت به یافته های پژوهش حاضر، با تشکیل شورای توسعه صلاحیت حرفه ای در معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه، برگزاری کارگاه ها، همایش ها و نشست های تخصصی پیرامون توسعه صلاحیت آموزشی و حرفه ای در دانشگاه و تولید محتوای متعدد آموزشی در زمینه صلاحیت آموزشی و حرفه ای در سامانه های دانشگاه جهت استفاده اعضای هیات علمی، می توان زمینه اجرایی هرچه بهتر این مولفه ها را فراهم آورد.نوآوری واصالت: این پژوهش یکی از اولین پژوهش هایی است که به صورت جامع و گسترده به شناسایی مولفه های توسعه صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور از طریق سنتز مطالعات انجام شده، پرداخته است و بینش جدید، جامع، دقیق و ارزشمندی ارائه نموده که می تواند در رشد صلاحیت های آموزشی و حرفه ای اعضای هیات علمی در نظام آموزش عالی کشور مؤثر باشد.
بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
82 - 98
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان دارای شرایط متفاوت کاری با دیگر مشاغل هستند و فلات شغلی در بین معلمان به لحاظ ویژگی های شغلی و بافت سازمانی شیوع زیادی دارد؛ بنابراین این پژوهش به منظور بررسی رابطه فلات شغلی با پیامدهای کاری مثبت معلمان انجام شد.
روش ها : پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، کمی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دولتی شهرستان مهاباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 323 نفر با روش کوکران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد فلات شغلی میلمن (1992)، رضایت شغلی اسمیت و همکاران (1969)، تعهد عاطفی به سازمان میر و آلن (1997) و دلبستگی به کار پرایس (2003) استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه بین همه متغیرهای پژوهش، با فلات شغلی معنی دار بود (P=<0/05). از میان متغیرهای پژوهش به ترتیب رضایت شغلی (28/0-)، تعهد سازمانی (25/0-) و دلبستگی به کار (16/0-) دارای بالاترین ضریب همبستگی منفی با فلات شغلی بودند. همچنین نتایج آزمون آماری رگرسیون نشان داد که فلات شغلی تأثیر منفی و معناداری روی رضایت شغلی (156/0-=B)، تعهد (254/0-=B) و دلبستگی به کار (289/0-=B) معلمان دارد.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان ابتدایی از تربیت تمام ساحتی و راهکارهای تحقق آن: مطالعه ای به روش پدیدار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی دیدگاه معلمان درباره نقش و جایگاه خود در اجرای موفقیت آمیز رویکرد تربیت تمام ساحتی میباشد.روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، معلمان دانش آموزان دوره ابتدایی در شهر تبریز و در سال 1403-1402 بوده است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (14) نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و ژرف نگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.8 مضمون اصلی از یافته ها استخراج گردید که عبارتند از: روشهای تدریس و راهکارهای ترویج و پرورش رفتارهای عبادی و فضایل اخلاقی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اقتصادی و حرفه ای دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت علمی و فناوری دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت اجتماعی و سیاسی دانش آموزان، روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیستی و بدنی دانش آموزان و روشهای تدریس و راهکارهای تربیت زیبایی شناختی و هنری دانش آموزان، چالشهای معلمان در پیاده سازی تربیت تمام ساحتی و پیشنهادهایی برای بهبود آموزش و پرورش در راستای تربیت تمام ساحتی.نتایج این بررسی تاکید می کندکه توجه به ابعاد مختلف رشد و تربیت دانش آموزان در تمام سطوح آموزش و پرورش ضروری است.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
107 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن و آموزش روش فنوگرافیکس بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به طریق تصادفی انتخاب گردید. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیره) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری میان پکیج های آموزشی استفاده شده در پژوهش بر متغیر ها وجود ندارد (45/0P: 57/0:F)؛ بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری هر دو روش مداخله برای دانش آموزان دارای مشکلات خواندن اثربخش است.
نقد و ارزیابی ساختار و محتوای کتاب آموزش زبان فارسی لی شیان براساس چارچوب نظری «لارسن فریمن» و «کِم» و «پنینگنون»
حوزههای تخصصی:
دستور زبان آموزشی شامل مجموعه ای از ساختارها و قواعدی است که برای مقاصد آموزشی و ارزیابی و جهت استفاده آموزگاران گردآوری شده است. در حوزه آموزش دستور زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نیز کتاب هایی در خارج از ایران نوشته شده است. یکی از کتاب های ارزشمند و کاربردی کتاب " دوره آموزشی زبان فارسی" اثر لی شیان است که در ضمن مکالمه قواعد دستوری و آواشناسی زبان فارسی را نیز در بر می گیرد. لذا در این پژوهش، از حیث اهمیتی که نگارش دستور زبان های آموزشی در یادگیری فراگیران زبان دارد، براساس چارچوب نظری «لارسن فریمن» و «کِم» و «پنینگون» به نقد و ارزیابی این اثر پرداخته می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد لی شیان مطابق با نظریه لارسن فریمن به سه سطح آواشناسی، صرف و نحو به صورت همزمان و در قالب هر درس توجه داشته است؛ لیکن درصد قابل توجهی از این کتاب به مباحث آواشناسی اختصاص یافته است که جنبه کاربردی دستور را کاسته است. همچنین، نواقصی در تعاریف انواع کلمه مانند اسم، صفت، فعل، حرف اضافه، مصدر و غیره مشاهده می شود. در مواردی نیز مولف در آموزش قواعد دستوری دچار لغزش شده است مانند جملات ندایی و تعجبی و یا انواع مصوت های فارسی. علاوه بر این بسامد اندک نمونه های عینی و نیز تمرین و پرسش و پاسخ از جنبه کاربردی این اثر کاسته است.
واکاوی عوامل کلیدی و تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه با رویکرد آینده پژوهی(مورد مطالعه: مدارس متوسطه شهر کرج)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل کلیدی تاثیرگذار برآموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج با رویکرد آینده پژوهی می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن پیمایشی و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان حوزه آموزش جغرافیا شامل اساتید دانشگاه فرهنگیان و معلمان با تجربه شهر کرج می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند تعداد 22 نفر انتخاب گردید و از طریق پرسشنامه از ایشان نظرخواهی به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و تکنیک تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از ناپایداری نظام فعلی آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه و نیز وجود مشکلات جدی در آموزش این درس است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که مولفه های سیاستگذاری وبرنامه ریزی آموزش جغرافیا مبتنی بر تحولات آینده، حرکت سیستم آموزشی جغرافیا از مدل کارخانه ایی و توده ایی به سمت آموزش ترکیبی و ساخت گرایی خلاق، صلاحیت حرفه ای آموزشی _ پژوهشی معلمان جغرافیا، توجه به تغییرات فرهنگی، نسلی و فناورانه ( همانند هوش مصنوعی و ...) در محیط های جغرافیایی، و... از جمله عوامل پیشران کلیدی و تاثیر گذار بر آموزش جغرافیا در مدارس متوسطه شهر کرج می باشد. در نهایت اینکه توجه سیاست گذاران و دست اندرکاران امر آموزش و کاربست این پیشران ها می تواند ضمن بهبود و ارتقاء نظام آموزش جغرافیا، به تحقق اهداف عالی اموزش این درس در مدارس کمک نماید.
تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی متوسطه از نظر توجه به اهداف تربیت اجتماعی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
وزارت آموزش و پرورش مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی فرآیند تعلیم و تربیت درهمه ساحت های تعلیم و تربیت، است.تربیت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان و ابعاد اساسی تربیت است که از سویی رشدشخصیت فردی را همراه دارد و از سویی دیگر میراث فرهنگی را به نسل بعد منتقل میکند. هدف از پژوهش حاضر بررسی محتوای کتاب های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه از نظر اهداف تربیت اجتماعی نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است جامعه آماری، کلیه کتابهای مقطع متوسطه دوره اول است و کتاب مطالعات اجتماعی پایه هفتم و هشتم و نهم نمونه انتخاب شده است.ابزار پژوهش چک لیست آماده با روایی صوری وپایایی.80/. تعیین شده. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از س نجش فراوانی استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد در متن این کتابها از بین اهداف تربیت اجتماعی نظام آموزش وپرورش اهداف پرورش روحیه برادری تعاون اسلامی و همبستگی فرهنگی ملی در رتبه ی اول قرار دارد اهداف روحیه امر به معروف ونهی از منکر وتقویت روحیه تولی تبری اصلا توجهی نشده.درکتاب مطالعات اجتماعی پایه هفتم هدف روحیه مسئولیت پذیری ومشارکت در فعالیتهای دینی واجتماعی با فراوانی 29 %، کتاب مطالعات هشتم هدف پرورش روحیه برادری تعاون اسلامی همبتگی ملی فرهنگی با 40.96% در رتبه ی اول درکتاب مطالعات اجتماعی نهم هدف روحیه احترام به قانون والتزام به آن با فراوانی20.37% در رتبه ی اول قرار داردباوجه به نقش کمرنگ اهداف تقویت روحیه تولی وتبری وروحیه امر به معروف ونهی از منکر، طراحی فعالیتهایی متناسب با این دو هدف پیشنهاد میگردد.
طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
91 - 133
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده، کیفی از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه (مشارکت کنندگان) این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان در رشته های مشاوره و روان شناسی بوده که از بین آنها نمونه ای به تعداد 17 نفر به روش نمونه گیری هدف مند (از نوع خبره) انتخاب شدند. از ابزار مصاحبه (نیمه ساختاریافته) برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. با استفاده از شیوه تحلیل داده های کیفی مبتنی بر سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی یافته های پژوهش تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب سلامت روان داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم شامل دو مقوله اصلی و هفده مقوله فرعی بود. مقوله اصلی ابعاد مثبت (شامل مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی، علاقه اجتماعی، اعتماد به نفس و خودکارآمدی) و منفی (شامل مؤلفه های اختلالات روان پریشانه، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواسی-اجباری، اختلال دوقطبی، اختلالات افسردگی، اختلالات شخصیت، اختلالات رفتارهای ایذایی و سلوک، اختلالات اعتیادی، اختلالات رشدی عصبی، اختلالات پارافیلیک و عواطف منفی) را در برمی گرفت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که چارچوب سلامت روان داوطلبان حرفه معلمی، شامل دو بعد مثبت و منفی است که دارای مؤلفه ها و شاخص های مرتبط می باشد؛ لذا باید در فرایند مصاحبه داوطلبان ورود به حرفه معلمی به آن ها توجه نمود تا ضمن جلوگیری از ورود داوطلبان دارای اختلالات روانی به دوره تربیت معلم، داوطلبانی برخوردار از مؤلفه های مثبت سلامت روان در دانشگاه فرهنگیان پذیرش شوند.
اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تبیین اثربخشی روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم بود. روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان پایه ششم شهرستان سرچهان بود. که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دو مدرسه انتخاب؛ و سپس دانش آموزان پایه ششم این دو مدرسه به صورت تصادفی و جایگزینی به دو گروه آزمایش(25 نفر) و کنترل(25 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون ریاضی استاندارد شده پایه ششم ابتدایی و پرسشنامه مشارکت تحصیلی بود. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 10 جلسه به روش تدریس معکوس و گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در پس آزمون میانگین نمرات پیشرفت تحصیلی ریاضی و مشارکت تحصیلی دانش آموزانی که با روش تدریس معکوس آموزش دیده بودند به طور معنی دار ی بیشتر از میانگین نمرات دانش آموزانی بود که با روش سنتی آموزش دیدند. نتیجه گیری: روش تدریس معکوس بر مشارکت تحصیلی و ابعاد آن و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.
نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی- همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر تبریز به تعداد 2437 در سال تحصیلی 99-1398 بود که در پردیس های دانشگاه فرهنگیان (پردیس برادران علامه امینی و پردیس خواهران الزهرا) این شهر مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 335 نفر تعیین شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، پرسش نامه ها بین دانشجو معلمان توزیع شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های خودکارآمدی معلم شانن- موران و هوی (2001)، صلاحیت های حرفه ای ملائی نژاد (1391)، دانش تربیتی و محتوایی ساهین (2011) و نگرش به شغل معلمی آستنر و همکاران (2009) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که دانش معلمی بر صلاحیت حرفه ای (29/0=β) و خودکارآمدی شغلی (24/0=β)، نگرش به شغل معلمی بر صلاحیت حرفه ای (37/0=β) و خودکارآمدی شغلی (51/0=β) دانشجومعلمان تاثیر مثبت و معنی داری ایفا می کند. در مجموع، یافته های پژوهش بر نقش موثر دانش معلمی و نگرش مرتبط با شغل معلمی بر صلاحیت های حرفه ای و خودکارآمدی شغلی دانشجو معلمان تاکید می کند.
طراحی کتاب الکترونیکی و پویایِ فیزیک و بررسی میزان تأثیر آن در یادگیری و یادداری مفاهیم فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
129 - 142
حوزههای تخصصی:
کاربرد فراوان گوشی های هوشمند، تبلت و رایانه در زندگی امروزه، فرصتی برای یادگیری اثربخش به کمک فناوری های نوین ایجاد کرده است. هدف پژوهش حاضر طراحی و تولید کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک و بررسی میزان تأثیر آن بر یادگیری و یادداری مفاهیم فیزیک بود. این تحقیق ازنظر هدف از نوع کاربردی است. روش تحقیق از نوع آزمایشی با استفاده از طرح پس آزمون با گروه مداخله و کنترل است. جامعه موردپژوهش تمام دانش آموزان دختر پایه هشتم دوره متوسطه اول شهرستان خوشاب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 44 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردیدند. این افراد در دو گروه کنترل و مداخله گمارش تصادفی شدند. بعد از تدوین کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک، گروه آزمایش سه جلسه با استفاده از کتاب الکترونیکی تعاملی و پویای فیزیک آموزش دیدند و اعضای گروه کنترل نیز سه جلسه به صورت متداول (کتاب غیرتعاملی) مورد آموزش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پس آزمون-های محقق ساخته ی یادگیری و یادداری و کاربرگ نظرسنجی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تی با دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که دو گروه مداخله و کنترل در یادگیری مفاهیم فیزیک با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند ولی در یادداری، تفاوت بین نمرات دو گروه معنادار بود. با توجه به این نتایج می توان از قابلیت های کتاب های الکترونیکی پویا و تعاملی در جهت افزایش یادداری و نیز تقویت انگیزش یادگیرندگان در فرآیند آموزش و یادگیری مفاهیم فیزیک استفاده کرد.
نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
181 - 192
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی در پیش بینی استقلال عاطفی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس استقلال عاطفی استنبرگ و سیلوربرگ (1986)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی توسط موریس (2001) و ارزش های تحصیلی پینتریچ و همکاران (2011) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی قادر به پیش بینی استقلال عاطفی هستند. همچنین 1/34 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در مجموع 6/51 درصد از واریانس ارزش های تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی تبیین می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان اظهار کرد که جهت ارتقای استقلال عاطفی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در مدارس باید به نقش خودکارآمدی تحصیلی و ارزش های تحصیلی توجه شود.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
82 - 94
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان بود.روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. رویکردهای آموزشی و درمانی 14 مشاور خبره در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین شهر اهواز در سال 1402 طبق اصل اشباع نظری گردآوری شد. ابزار پژوهش مصاحبه با خبرگان بود؛ به طوری که پس از طراحی سازه اعتیاد به بازی های آنلاین، اهداف، تکنیک ها و تکالیف بسته آموزشی طراحی و برای ارزیابی روایی محتوایی نظر 12 هیات علمی و درمانگر دارای تحصیلات تکمیلی در زمینه اعتیاد به بازی های آنلاین بررسی شد. داده ها با روش های کدگذاری باز و محوری و ضرایب نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که محتوای هر جلسه شامل سه بخش اهداف، تکنیک ها و تکالیف خانگی بود که شامل 10 جلسه 45 دقیقه ای است که 8 جلسه به صورت فردی و گروهی بر روی نوجوانان و 2 جلسه به صورت گروهی بر روی والدین اجرا می شود. علاوه بر آن، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برای سه گام ایجاد آمادگی برای تغییر رفتار، رفع زمینه ها از طریق خانواده و محتوای آموزشی برنامه عملی به ترتیب با 83 و 75 درصد حاکی از روایی محتوایی مناسب بودند.نتیجه گیری: بسته آموزشی کنترل اعتیاد به بازی های آنلاین در نوجوانان می تواند در کنار سایر بسته های آموزشی به عنوان روشی موثر مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور برامیدواری درکودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
228 - 238
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری در کودکان سرطانی می باشد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دارای پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کودکان 8 تا 12 ساله مبتلا به انواع سرطان که در سال 1400 تا خرداد 1401 در بیمارستان بوعلی سینای ساری تحت درمان بودند، انتخاب شدند. حجم نمونه شامل 60 کودک مبتلا به سرطان که به روش نمونه گیری هدفمند برحسب معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه 20 نفری، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگماری شدند. گروه آزمایشی اول به مدت 10 جلسه تحت آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و گروه دوم آزمایش دوم نیز 10 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور قرار گرفتند. ابزار استفاده شده پرسشنامه ی امیدواری کودکان (اسنایدر و همکاران، 1996) می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل واریانس آنوا و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش آموزش در افزایش امیدواری کودکان سرطانی با اثربخشی معناداری همراه بودند .اما در مقایسه این دو رویکرد درمانی، آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت نسبت به ذهن آگاهی کودک محور اثر گذراتر است. بحث و نتیجه گیری: آموزش قصه گویی مبتنی بر خودگویی مثبت و ذهن آگاهی کودک محور بر امیدواری کودکان سرطانی مؤثر است و می تواند زمینه افزایش ارتقا سلامت و امیدواری در کودکان سرطانی شود.
شناسایی مؤلفه های ریاکاری سازمانی در سازمان های دولتی مورد مطالعه اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ریاکاری سازمانی زمانی اتفاق می افتد که ارزش ها، علایق و ایده های افراد ناسازگاری وجود داشته باشد که بر عملکرد آنها در سازمان تأثیر بگذارد. این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های ریاکاری سازمانی در سازمان های دولتی در اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی انجام شد .روش پژوهش مطالعه کیفی بود که در آن از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری تعدادی از کارکنان اداره کل آموزش پرورش خراسان رضوی می باشند و نمونه گیری خبرگان با استفاده از روش نمونه گیری انتخابی هدف مند انجام شد. که با 17 شرکت کننده انجام گرفت. روش جمع آوری داده ها, مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق و روش تجزیه و تحلیل کلایزی بود. یافته های مطالعه چهار مولفه اصلی شامل دوگانگی گفتار و عمل , تظاهر و نقاب زدن و پنهان کاری و کتمان حقیقت و تمایل به خود فریبی را نشان داد لذا نیاز است مدیران آموزش و پرورش کل خراسان رضوی فرهنگ صداقت، شفافیت، و اخلاق حرفه ای را در محیط کار ترویج دهند. این امر نه تنها به بهبود عملکرد سازمان کمک می کند، بلکه محیطی سالم و سازنده برای کارکنان نیز ایجاد می کند.