مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
آموزش سازمانی
حوزه های تخصصی:
ضرورت استقرار و توسعه سیستم های مدیریت دانایی در سازمان ها، نیاز به طراحی برای ایجاد، توسعه و فعال نمودن مراکز یادگیری به عنوان بخشی از سیستم های مدیریت دانایی دارند. در مقاله حاضر مراکز یادگیری سازمان به عنوان نهادی که خدمات متنوع طراحی، اجرا و ارزشیابی برنامه های آموزشی را عرضه و زمینه های لازم برای اجرای طرح های مدیریت دانش، در مسیر تحقق سازمان ...
اهمیت آموزش در سازمان ها با تاکید بر آموزش الکترونیکی
حوزه های تخصصی:
امروزه هرگونه توسعه و پیشرفتی در سازمان ها منوط به آموزش صحیح و راهبردی نیروی انسانی آن سازمان است. در حقیقت، آموزش نیروی انسانی به عنوان یکی از راهبردهای اصلی دستیابی به سرمایه انسانی سازمان ها قلمداد می شود. گسترش فناوری اطلاعات روشهای آموزشی را متحول و به جهت الکترونیکی شدن پیش برده و از این لحاظ مزایای بسیاری را برای سازمان ها می پردازد. سپس ...
کاوش و طراحی مدل اجرایی اثربخشی آموزش سازمانی: مطالعه ای مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیت های روش پژوهش نظریه زمینه ای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکت کنندگان دوره های آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد کارکنان بر مبنای عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفه ای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفه ای مشارکت می کنند. مشارکت آن ها در آموزش و یادگیری حرفه ای از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت می پذیرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالا دستی آموزش، شایسته سالاری و چگونگی اجرای قوانین بستری خاص برای راهبردهای آموزش کارکنان و مدیران فراهم می آورند. همچنین راهبردهای ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیت سازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزم های انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمان بندی آموزش، روش های بین فردی، آموزش بین المللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرش سنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرایط مداخله گر سازمانی مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازی کاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. یافته های پژوهش نشان داد راهبردهای اثربخشی آموزش در کنش و واکنش سازنده با عوامل زمینه ای و محیطی پیامدهای مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکل گیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
شناسایی موانع نوآوری سازمانی در سازمان آموزش شرکت ملی نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر اهمیت و ضرورت نوآوری در سازمان تأکید شده و به دنبال آن به دلیل نقش و تأثیر آموزش در عملکرد و موفقیت سازمان ها، نوآوری در آموزش شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع اصلی شناسایی موانع نوآوری در آموزش سازمانی می باشد که برای این کار از روش تحقیق کیفی و فن تحلیل محتوا استفاده شده است. در واقع هدف از این پژوهش یافتن پاسخ این پرسش است که عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی در آموزش شرکت ملی نفت ایران کدام است؟ برای یافتن این عوامل و به نوعی موانع نوآوری در آموزش سازمان از ابزار مصاحبه استفاده شده تا ضمن توجه به جو سازمان، مهم ترین موانع از طریق مصاحبه باز با خبرگان کشف گردد. افراد مصاحبه شونده، خبرگان آموزش در سطح شرکت می باشند. یافته ها نشان می دهد که 7 عامل اصلی، به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی بایستی مورد بررسی قرار گرفته و در جهت رفع آنان تلاش شود.
شناسایی چالشهای اجرای بازی وارسازی در آموزش های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش انگیزه و سطح پایین مشارکت کارکنان در دوره های آموزشی، یکی از مهم ترین چالش ها برای سازمان است. به منظور کاهش این مسئله، روش های متنوعی برای بهبود آموزش های سازمانی ازجمله اتخاذ رویکرد بازی وارسازی مطرح شده اند تا بدین ترتیب انگیزش کارکنان برای مشارکت فعال در دوره ها و به طورکلی، بهره وری آموزش افزایش یابد. مقاله حاضر ضمن توجه به اثربخشی رویکرد پُرطرفدار بازی وارسازی، شناسایی چالش های اجرای آن را نیز موردتوجه قرار داده است. این چالش ها با استناد به تجارب فعالان حوزه آموزش و بازی وارسازی استخراج شده اند. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی اتخاذشده است. داده های گردآوری شده از مصاحبه های فردبه فرد، به تبعیت از رویه سه مرحله ای اشتراوس و کوربین تحلیل و کُدگذاری شدند. یافته ها حاکی از این بودند که علاوه بر چالش های سازمان برای پذیرش رویکرد بازی وارسازی، چالش های بازی وارسازی برای ورود به سازمان نیز مطرح هستند که درمجموع 13 چالش شناسایی شدند و در دودسته مذکور قرار گرفتند. لذا، انتظار می رود با شناسایی این چالش ها و تلاش برای کاهش آن ها پیش از هرگونه اقدامی، رویکرد بازی وارسازی بتواند در افزایش اثربخشی دوره های آموزشی در سازمان، سودمند واقع گردد.
آسیب شناسی مدیریت آموزش سازمانی: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی باید به سمت یادگیری حرکت کنند و یادگیری تنها از راه فرآیندهای تجزیه و تحلیل منابع انسانی و آموزش مدوام و برنامهریزی شده ایجاد میشود. این تحقیق با هدف آسیبشناسی مدیریت آموزش سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی _ پدیدارشناسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 70نفر از کارکنان سازمان نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی هستند برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه سازمانیافته استفاده شد و تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. نقطه اشباع در این پژوهش 15 نفر از کارکنان بودند. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA10 ) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پیشنهادی اسمیت استفاده گردید. از یافتههای پژوهش 4 مضمون اصلی و 17 مضمون فرعی شامل: فقدان بسترهای مناسب (مقاومت در برابر تغییر، فقدان برنامهریزی مشخص، عدم انگیزه کارکنان، عدم هماهنگی در برگزاری دورهها و تمرکز گرایی)، کمبودها و ناهماهنگیها در عرصهی اجرا (مشارکت کم کارکنان، مشکلات فنی و فناوری، ناکافی بودن بودجه ، تخصص پایین مدرسان و عدم جذابیت محتوای دورهها)، مشکلات بعد از اجرای دوره (فقدان نظام ارزشیابی جامع، عدم ارتباط تئوری با عمل و عدم رفع نواقص دورهها بعد از انجام ارزشیابی) و پیشنهاداتی برای بهبود (فرهنگسازی، هماهنگی بین عوامل درگیر، تامین بودجه و شروع تغییر از خود مجریان) استخراج گردید. طبق یافتههای پژوهش مشکلات و آسیبهایی در فرآیند قبل از اجرا، اجرا و بعد از اجرای دورههای آموزشی در این سازمان وجود دارد.
تبیین مدل سطح بندی دوره های آموزش سازمانی با رویکرد تأثیر تحصیلات بر موفقیت شغلی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ضمن بررسی تأثیر تحصیلات بر موفقیت شغلی کارکنان مراکز درمانی، به تبیین مدلی برای سطح بندی آموزش سازمان در مرحله نیازسنجی آموزشی پرداخته می شود. پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی- همبستگی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش است. در بخش اول با توجه به بزرگ بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی استفاده شده است، بدین صورت که از میان مراکز درمانی مختلف مرکز بهداشت و درمان شهرستان درگز و گناباد و بیمارستان امام رضا (ع)، نمونه ای تصادفی از کارکنان و مدیران این مراکز درمانی به تعداد 40 نفر موردبررسی قرار گرفتند. در بخش دوم با توجه به خطای کمتر خبرگان و محدود بودن زمان پژوهش، 7 تن از اساتید مدیریت منابع انسانی دانشگاه های علامه طباطبایی، تهران و تربیت مدرس به عنوان خبره به منظور نظرسنجی در نظر گرفته شدند. با استفاده از نرم افزار SPSS و با به کارگیری آزمون همبستگی، ارتباط بین تحصیلات و دروس دانشگاهی با موفقیت شغلی بررسی گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهند که دروس دانشگاهی (تحصیلات) بر موفقیت شغلی کارکنان به میزان 24% تأثیرگذار است. از بین دروس اصلی، تخصصی و پژوهشی، دروس تخصصی به میزان 55% نسبت به دروس پژوهشی با 53% و دروس اصلی با 43%، بیشترین ارتباط را دارد. همچنین، از نرم افزار Expert Choice، جهت رتبه بندی شاخص های مورداستفاده در مدل سطح بندی آموزشی توسط خبرگان استفاده شد تا از اوزان به دست آمده برای هر شاخص در تبیین مدل سطح بندی آموزشی استفاده گردد.
شناسایی چالش های طراحی بازی پردازی در آموزش های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با ورود نسل جدید نیروی کار به سازمان ها یکی از مهم ترین دغدغه هایی که هر سازمانی با آن روبه رو می شود، سطح پایین انگیزش و کاهش مشارکت کارکنان در دوره های آموزشی است. به منظور حل این مسئله، یکی از فنون بهبود تعامل کارکنان با دوره آموزشی بهره گیری از رویکرد نوین بازی پردازی است تا از این راه انگیزش فراگیران برای شرکت در دوره ها و در پی آن اثربخشی دوره آموزشی افزایش پیدا کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های طراحی بازی پردازی در دوره های آموزشی منابع انسانی با استناد به تجربه های فعالان حوزه آموزش و بازی پردازی استخراج شده اند. در راستای این هدف، از طرح پژوهش کیفی از نوع تحلیل تم استقرایی استفاده شد و داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها در فرآیند شش مرحله ای کلارک و براون (2006) تحلیل و کدگذاری شدند. در یافته ها حدود 190 کد باز شناسایی شدند و در 23 تم فرعی و 5 تم اصلی ابعاد رفتاری طراحی بازی پردازی، ابعاد سازمانی طراحی بازی پردازی، ابعاد فنی طراحی بازی پردازی، جنبه های مختلف طراحی بازی واره، الزام های اجرایی طراحی بازی پردازی قرار گرفتند. از این رو انتظار می رود با بهره گیری از این الگو به توان دوره های آموزشی بازی پردازی شده اثربخشی را در سازمان طراحی کرد که در امر آموزش نیروی انسانی نسل هزاره سودمند واقع شود.
بررسی عوامل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی استان همدان
منبع:
تعاون دوره جدید سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۷
37 - 66
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که همواره در بحث آموزش سازمانی و مدیریت آموزشی مطرح است، آموزش گریزی دانشپذیرانِ هدف به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی عوامل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره شرکتهای تعاونی استان همدان درسال 1389 در قالب مطالعه ای پیمایشی مقطعی بر روی 40 نفر از مدرسان اداره کل تعاون و 50 نفر از کارآموزان شرکتهای تعاونی استان همدان انجام شد. این افراد به پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن سنجیده شده بود، پاسخ دادند. 40 گویه تنظیم شده در قالب طیف لیکرت چارچوب اصلی پرسشنامه را تشکیل داده است. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار (v15) SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها نشان داد که از بین 5 دسته عامل اصلی، دو دسته عوامل مرتبط با «انتخاب روش آموزش» و «ارزیابی دوره آموزشی» تأثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونیها داشتند و سه دسته عوامل مرتبط با «تشخیص نیازهای آموزشی» ، « تعیین اهداف آموزشی» و «برنامه ریزی دوره آموزشی» تأثیر معنی داری در آموزش گریزی اعضای تعاونها نداشتند. همچنین بین نگرش اعضای تعاونی و مدرسان درباره میزان تأثیر عوامل مؤثر بر آموزش گریزی (به جز شاخصهای مربوط به شیوه های ارزیابی دوره های آموزشی) تفاوت معنی داری وجود نداشت.
ب ا ب ررس ی ش اخص های م وج ود در 5 دست ه ع ام ل اص لی می توان از مهمترین دلایل آموزش گریزی مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره مشخصاً به شاخصهای به کارنبردن وسایل کمک آموزشی و مشارکت نداشتن فراگیران در تعیین نیازهای آموزشی و عملی بودن آموزشها اشاره کرد.
طراحی چارچوبی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی طراحی چارچوبی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران بود. ابتدا ادبیات پژوهش در سه حوزه «مدیریت سازمان های دولتی»، «آینده نگری» و «آموزش آینده نگری» براساس داده های اسنادی بررسی شد. سپس به کمک روش «داده بنیاد» و با استفاده از ابزار «مصاحبه عمیق» داده های دست اول برای طراحیِ چارچوبِ موردنظر گردآوری شدند و در سه فاز مختلف ولی به هم پیوسته، از طریق «کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی» مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافته های پژوهش، یک چارچوب کلی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی ایران ارائه شد که در آن علاوه بر مقوله آموزش آینده نگری به عنوان مقوله محوری، با نگاهی کلان دیگر مقولاتِ مربوط به این حوزه نظیر شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها نیز معرفی شدند. لذا، این چارچوب کلان و در عین حال تفصیلی می تواند، به عنوان یک الگوی کلی برای آموزش آینده نگری به مدیران عالی سازمان های دولتی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی و آسیب شناسی آموزش های سازمانی مهندسان صنعت آب و برق بر مبنای الگوی (ADDIE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۸
154-181
حوزه های تخصصی:
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایه گذاری شود به عنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رویکرد پژوهش ترکیبی بود که در بخش کمی، از روش پیمایشی و در بخش کیفی از پدیدارشناسی استفاده شده است. ابزار بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. شرکت-کنندگان بخش کمی، مهندسان آموزش دیده، طی سال 1400 به تعداد 900 نفر و در بخش کیفی مدرسان و کارفرمایان صنعت آب و برق بوده اند. حجم نمونه در بخش کمی، به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین شد و در بخش کیفی با توجه به سطح اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. به منظور تحلیل اطلاعات کمی از نرم افزار SPSS و برای تحلیل اطلاعات کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس یافته های بخش کمی پژوهش، وضعیت موجود آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق در هر 5 بعد آموزش در حد متوسط و پایین تر از متوسط است و بر اساس یافته های بخش کیفی، عمده-ترین محدودیت های نظام آموزش شغلی سازمانی مشتمل بر محدودیت های فرایندی، انگیزشی، فرهنگی و ساختاری اداری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های سازمانی صنعت آب و برق از کیفیت لازم برخوردار نیست؛ مشکلات فرهنگی و بی توجهی به جایگاه آموزش، فقدان مشوق های انگیزشی، مشکلات ساختاری- اداری و مشکلات فرایندی و عدم تبعیت آموزش های سازمانی از رویکردهای علمی و منطقی در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار است.
رتبه بندی عوامل مؤثر در پاسخگویی پلیس
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۷
105 - 139
حوزه های تخصصی:
پلیس به عنوان یک نهاد، وظیفه خدمت به عموم مردم را برعهده دارد؛ با تأکید بر این نیاز، پلیس باید پاسخگو به نیازهای مردم باشد، با توجه به این که آن ها وظایف خود را از طرف مردم انجام می دهند. با این حال، ممکن است مشکل در تعریف مردم و نیازها در بسیاری از کشورها باشد، گروه های مختلف اجتماعی ممکن است انتظارات مختلف در مورد چگونگی پاسخ پلیس در شرایط خاص را داشته باشند. هدف تحقیق فوق بررسی رتبه بندی عوامل مؤثر در پاسخگویی پلیس است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر داده ها، کمی و از نظر نوع مطالعه توصیفی، پیمایشی است. ابزار سنجش این پژوهش با بهره گیری از سنجش نظرات نمونه های آماری کارشناسان خبره با ابزار اندازه گیری متغیر های زبانی فازی و روش TOPSIS فازی صورت گرفته است. در این تحقیق نظرات خبرگان در خصوص اهمیت هر یک از گزینه ها یعنی هر یک از عوامل پاسخگویی شناسایی شده، در نزد هر یک از معیارها(ابعاد پاسخگویی)، در قالب تابع عضویت متغیرهای زبانی جمع آوری گردیده و میانگین حسابی فازی محاسبه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شایستگی های فردی بالاترین رتبه است و همچنین به ترتیب اولویت آموزش سازمانی، هوش هیجانی افراد، معنویت در محیط کار، احساس عدالت سازمانی، احساس تعهد سازمانی، رضایت شغلی و احساس اعتماد سازمانی رتبه های بعدی را شامل می شوند.