مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فارغ التحصیلان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منور بررسی نگرش فارغ التحصیلان شاغل مدارک پرشکی نسبت به رابطه برنامه ی آموزشی و کار در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی - درمانی ایران ، تهران و شهید بهشتی در سال 1378 ، صورت پذیرفت. جامعه پژوهش را فارغ التحصیلان کاردانی و کارشناسی شاغل در بخش مدارک پزشکی تشکیل می داد که در زمان انجام این پژوهش دارای حداقل یکسال و حد اکثر هشت سال سابقه کار بودند. تعداد کل نمونه 131 نفر بود که 53 نفر از آنان کار دان ، و 78 نفرکارشناس بودند .....
بررسى بهره گیرى آموزش نظرى و عملى از دیدگاه فارغ التحصیلان کاردانى بهداشت خانواده از دانشکده ی بهداشت ، دانشگاه علوم پزشکى کرمانشاه ، سال 1380(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
فارغ التحصیلان بهداشت خانواده یکى از رده هاى مهم کارکنان بهداشتى هستند، چون مراقبت از مادران و کودکان توسط کاردانهاى بهداشت خانواده انجام مى گیرد و میزان توانمندى آنها در راستاى ارتقای تندرستى، حفظ و یا بازگرداندن تندرستى به مردم در صورتى که با کارایى، کارسازى و کارآموزى مناسب باشد بسیار مؤثر است و دانشگاههاى علوم پزشکى از مهمترین مکانهاى آموزشى بوده زیرا اکثر قریب به اتفاق فارغ التحصیلان نه با ابزارى بى جان بلکه با انسان سر و کار داشته و در نتیجه سلامت فرد و جامعه حاصل از فعالیت آنها در زمینه هاى مختلف شغلى است .این پژوهش با هدف بررسی میزان بهره گیرى آموزش نظرى و عملى از دیدگاه فارغ التحصیلان رشته بهداشت خانواده در سال 1380 انجام گرفته است. روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفى انجام شده است ، جامعه ی مورد پژوهش 76 نفر فارغ التحصیل سه دوره ی قبلى روزانه و دو دوره ی قبلى شبانه که شاغل اند و یا دوره ی طرح خود را مى گذرانند مورد ارزشیابى قرار گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای بسته - بر اساس سرفصل هاى مصوب شوراى عالى انقلاب فرهنگی- است که روایى و پایایى آن از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 10 نفر فارغ التحصیل و ارزشیابى آنها توسط متخصصین (گروه تحقیق) تاییدشدو روایى بالاى 90% حاصل شد . چهار شاخص بهره گیرى مورد بررسى عبارت بودند از: شنیدن مطالب درس در کلاس، دیدن موارد عملى، تمرین کار عملى در طول دوره ی تحصیل و توان انجام کار عملى در محیط شغلى آینده. براى هر شاخص معیار مناسبى در چهار رتبه (عالى ، خوب ، متوسط و ضعیف) در نظر گرفته شد و اطلاعات به دست آمده مورد قضاوت قرار گرفت. داده ها پس از جمع آوری از طریق نرم افزار Spss وارد رایانه شده و وبرای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی استفاده و یافته ها توسط جداول دو بعدی و سه بعدی ارائه شد. یافته ها : نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که اولا” شنیدن مطالب در کلاس درس نسبت به سایر شاخصها نمره ی بالاترى را احراز نموده است به طورى که میزان پاسخ مثبت در رابطه با سئوالات مطرح شده در 10 موضوع مورد مطالعه حداکثر 3/96 (73 نفر) و حداقل 88/67 (51 نفر) درصد بوده است . مشاهده ی انجام کار عملى درس ایمنسازى با احراز 52/ 69 (53نفر) درصد و درس جمعیت شناسى با 5/5 (4 نفر) درصد بالاترین و پایین ترین امتیاز را کسب نموده و تمرین کار عملى در طول دوره تحصیل نیز درس ایمنسازى با 81 درصد (62 نفر)حداکثر و درس جمعیت شناسى با 37/12 درصد (10 نفر) حداقل امتیاز را کسب نمود. توان انجام کار عملى در محیط شغلى آینده نیز درس ایمنسازى با 01/76 درصد (58 نفر) حداکثر و درس جمعیت شناسى با 32/17 درصد (13 نفر) میانگین پاسخهاى مثبت در این گزینه کمترین امتیاز را کسب کرده است . از مجموع 10 درس مورد بررسى 12 مورد شاخص رتبه عالى 7 مورد شاخص رتبه خوب 12 مورد شاخص رتبه متوسط و 9 مورد شاخص رتبه ضعیف را کسب کرده است. نتیجه گیری : از نتایج پژوهش استنباط مى شود که آموزش دروس نظرى در دوره کاردانى بهداشت خانواده نسبت به آموزش عملى این دوره ازوضعیت مطلوبترى برخوردار بوده است تمرین کار عملى در طول دوره زیر نظر استاد و مستقل ازوی به ترتیب ازاهمیَت ویژه اى برخوردار است. دانشجویان توانایى خود را در انجام کار عملى در دروس ایمن سازى ، بهداشت دانش آموزان و مدارس ، تنظیم خانواده و مدیریَت و نظارت بر مراکز بهداشتى و درمانى که وظایف اصلى آنان را تشکیل مى دهد، بهتر از سایر جنبه هاى عملى ارزیابى کرده اند و توان انجام کار عملى در محیط شغلى آینده خود را بطور کامل و نسبى دراکثر دروس مورد مطالعه دارا مى باشند. در رابطه با ارتقای توانمندى فارغ التحصیلان کاردانى بهداشت خانواده پیشنهاد مى شود سرفصلهاى جدید دروس دقیقا” توسط مدرسان رعایت شود و در انجام کارآموزیها فقط صرف حضور فیزیکى و گذرانیدن ساعات مقرر مورد نظر نباشد بلکه جهت کسب مهارت در هر فعالیت عملى، انجام تعداد قابل قبولى از فعالیت که توسط گروه آموزشى تعیین میگردد مد نظر قرار گیرد.
سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و عوامل مرتبط با آن پرداخته است. در پژوهش مربوط، از دو پرسشنامه تلفنی و پستی استفاده شد.157 نفر به پرسشنامه تلفنی و 129 نفر به پرسشنامه پستی پاسخ دادند. نتایج حاکی از شاغل بودن حدود64 % و شاغل نبودن حدود 36% از افراد است. نکته مهم آن است که بیش از 50% افراد از طریق آزمون های استخدامی دولتی، مشغول به کار شده اند.این مسأله نشان می دهد که سیاست های اقتصادی و تصمیم سازی های مجلس و دولت تا چه حدی می تواند سرنوشت شغلی فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی را تحت تأثیر قرار دهد.
برحسب جنسیت، رشته تحصیلی، داشتن کار دانشجویی و عضویت در تشکل های دانشجویی، تفاوت هایی در فارغ التحصیلان از نظر میزان اشتغال، احساس ثبات شغلی و دارا بودن شغل ثابت به نفع پسران رشته روان شناسی ، افراد دارای کار دانشجویی و افراد فعال در تشکل های دانشجویی وجود دارد (و برخی متغیرها مانند نوع دیپلم، انگیزه ورود به دوره کارشناسی و ... تفاوتی را ایجاد نکرده اند). فارغ التحصیلان دانشکده علوم تربیتی از شرایط اجتماعی مرتبط با کار، ارزیابی خوبی نداشته اند. به طوری که از نظر اکثریت مطلق این افراد، شانس و داشتن ارتباطات اجتماعی، مهمتر از ""مهارت داشتن"" ارزیابی شده است. فارغ التحصیلان مذکور زمینه سازی دانشگاه، در جهت اشتغال را کاملاً منفی ترسیم می نمایند. به گونه ای که اکثریت مطلق افراد ابراز می دارند که در دانشگاه مقدمات آشنایی با نیازهای بازار کار و سایر موارد لازم، ابداً فراهم نبوده است.
تحلیل پاسخ های فارغ التحصیلان در مقوله های ""تناسب برنامه های درسی و آموزش اساتید با اشتغال"" و ""نقش فضای دانشگاه در پرورش مهارت های کارآفرینی"" نشان می دهد که از نظر پاسخ دهندگان، شرایط در این دو مقوله تا حدی مثبت تر از دو مقوله پیشین است و در مورد ""تصویر مثبت فارغ التحصیلان از توانایی های خود"" نشانه های امید آفرینی وجود دارد. به نظر می رسد فعال سازی هسته کارآفرینی و ایجاد تعامل بسیار فعال با بخش-های غیرمتشکل اقتصادی، آشناسازی دانشجویان با بازار کار، برگزاری کارگاه های مهارت های کارآفرینی و فعالیت هایی از این دست، یکی از عمده ترین راه های خروج از بحران است.
همخوانی ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان علوم پزشکی
حوزه های تخصصی:
اهداف: بررسی اعتبار ارزشیابی های دانشجویی می تواند در پذیرش نتایج این ارزشیابی ها نزد اساتید و مدیران موثر باشد. هدف این مطالعه بررسی همخوانی ارزشیابی هایی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان علوم پزشکی بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی نمرات ارزشیابی 23 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که در سال تحصیلی 1389 در دانشکده پزشکی به آموزش و تدریس اشتغال داشتند، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان مشتمل بر 15 سئوال 5گزینه ای با مقیاس نمره گذاری لیکرت بود. 15 دانشجوی سال ششم پزشکی (انترن) که در شُرُف فارغ التحصیلی بودند و هیچ گونه ارتباطی با اساتید علوم پایه نداشتند به عنوان فارغ التحصیل پرسش نامه های ارزشیابی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های T زوجی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین کلی نمرات ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان، اختلاف معنی داری نداشت (45/0=p) و همبستگی بین آنها مثبت و معنی دار بود. ضریب همبستگی بین نمرات ارزشیابی اساتید زن و مرد توسط دانشجویان و فارغ التحصیلان به ترتیب 581/0=r و 611/0=r بود که از نظر آماری معنی دار بود (016/0=p).
نتیجه گیری: همبستگی بالایی بین نمرات ارزشیابی اساتید توسط فارغ التحصیلان و دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه وجود دارد که بیانگر ثبات نمرات ارزشیابی اساتید و اعتبار نتایج ارزشیابی های دانشجویی است.
بررسی عوامل موثر بر بیکاری دانش آموختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰۱ و ۱۰۲
۵۹-۸۴
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی از غنی ترین سرمایه های هر کشور در رسیدن به رشد و توسعه صنعتی به شمار می رود. تجربه کشورهای پیشرفته و صنعتی، گویای این نکته اصلی و اساسی است که این کشورها در نخستین گامهای توسعه خود، نگاهی ویژه همراه با برنامه ریزی های دقیق در رابطه با فارغ التحصیلان و دانش آموختگان خود داشته اند و ضمن توسعه همه جانبه صنعتی و علمی، توانسته اند با برنامه های دقیق خود، معضلات و مشکلاتی نظیر بیکاری را حل نمایند. اما در کشور ما، برخی عوامل که ریشه اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی دارد، منجر به بروز پدیده بیکاری در فارغ التحصیلان دانشگاهی شده است و منابع عظیم نیروی انسانی را که باید محور اصل توسعه پایدار باشند، نادیده گرفته است. هدف از این پژوهش، تعیین عوامل موثر بر بیکاری دانش آموختگان از ابعاد آموزشی، فرهنگی- اجتماعی و مدیریتی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه، در طی سالهای ١٣٨٩ الی ١٣٩٢ می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد ١٥٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده، سپس برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از افراد گروه نمونه خواسته شد، به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دهند. نتایج حاصل از اجرای این پژوهش، موید تایید هر سه فرضیه می باشد و نتایج گویای این واقعیت است که عوامل آموزشی، مدیریتی، فرهنگی و اجتماعی در بیکاری فارغ التحصیلان داشته است. بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاد می شود، در به کار گماردن افراد، رابطه ها در نظر گرفته نشود و رشته ها و آموزش های دانشگاهی با نیاز بازار کار متناسب گردد.
سیاست های توسعه آموزش عالی و پیامدهای آن بر اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های توسعه آموزش عالی کشور تأثیر بسزایی در گسترش آموزش عالی بخصوص بُعد کمی آن داشته و کشور پس از انقلاب اسلامی شاهد راه اندازی مؤسسات آموزش عالی زیادی بوده است. آموزش عالی کارکردهایی مانند تولید، انتقال، مبادله و مصرف علم دارد. سیاست های آموزش عالی کشور اما بیشتر به سمت انتقال بوده است. مسئله اصلی این مقاله، باهدف اصلاح سیاست های توسعه آموزش عالی بررسی و تحلیل علل و دلایل وضع سیاست های توسعه آموزش عالی و تأثیرات آن بر اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی است. تحقیق حاضر، با روش کیفی و به صورت اسنادی در بخش مطالعه اسناد، قوانین و سیاست ها تهیه و با احصا و تحلیل ثانوی آمارهای رسمی کشور در بخش آموزش عالی و اشتغال انجام شده است. بخش دیگر مقاله اختصاص به مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از مطلعین و دست اندرکاران آموزش عالی دارد که با ابزار تحلیل مضمون، مضامین اصلی سیاست های توسعه آموزش عالی به دست آمد. یافته های این تحقیق نشان می دهد تقاضای اجتماعی، علت اصلی گسترش آموزش عالی و اجرای عدالت آموزشی اصلی ترین دلیل توسعه آن بوده است؛ اما عدم توازن در توسعه کمی و کیفی آموزش عالی و در نظر نگرفتن آمایش سرزمین عامل اصلی توسعه بی رویه آموزش عالی کشور طی این سال ها بوده است.
ارزشیابی دوره های کاردانی آموزش فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۲
161 - 186
حوزه های تخصصی:
برای ارزشیابی ابعاد مختلف برنامه کاردانی آموزش فنی و حرفه ایِ وزارت آموزش و پرورش، و پاسخ به سئوال هایی در خصوص جایگاه قانونی، ساختار سازمانی، برنامه ها و محتوای درسی، نیروی انسانی، فضای آموزشی، امکانات و تجهیزات آموزشکده های فنی و حرفه ای، پایگاه اجتماعی اقتصادی و ویژگی های شناختی و عاطفی دانشجویان و دانش آموختگان و نیز وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان آموزشکده های فنی و حرفه ای، تعداد 2300 نفر از دانشجویان، 793 نفر از فارغ التحصیلان 39 رشته تحصیلی، 500 نفر از مدرسان و 121 نفر از مدیران آموزشکده های فنی و حرفه ای کشور به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه های محقق ساخته، مصاحبه و فرم های اطلاعاتی جمع آوری شد. برای پردازش و تحلیل داده های کمّی از شاخص های آماری (درصد فراوانی و نسبت) و برای تحلیل اطلاعات کیفی از شیوه های ناظر بر مطالعات کیفی (طبقه بندی، تلخیص، ترکیب) استفاده شد. مهم ترین یافته های پژوهش به شرح زیر خلاصه شده است: شواهد به دست آمده بر وجود ابهام ها و تعارض های متعدد در باره فلسفه، اهداف، سیاست های کلان، راهبردها و جایگاه قانونی دوره های کاردانی آموزش فنی و حرفه ای، دلالت دارند. تفکیک برنامه ریزی و اجرای دوره پنج ساله به صورت یک دوره سه ساله و سپس دوه دو ساله کاردانی، پیوستگی و انسجام عملی برنامه های آموزش فنی و حرفه ای را با مانع بزرگی مواجه ساخته است. کمّیت و کیفیت منابع انسانی، امکانات کالبدی و فضای آموزشی آموزشکده ها رضایت بخش نیست. ویژگی های شناختی و عاطفی اغلب دانشجویان و فارغ التحصیلان با انتظارات رشته تحصیلی آنها هماهنگ نیست. وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان آموزشکده ها مناسب ارزیابی نمی شود. بیکاری حدود 28درصد افرادی که به امید اشتغال زودتر و بهتر به آموزشکده ها روی آورده اند از وجود مسئله ای جدّی حکایت می کند. در مجموع، با توجه به یافته های این تحقیق، پیشنهادهایی برای تجدیدنظر در برنامه های کاردانی آموزش فنی و حرفه ای ارائه شد.
تحلیل ابعاد کمی و کیفی سیاستگذاری نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
166 - 184
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله با تحلیل اسنادو مدارک روندسیاست گذاری آموزش عالی ایران مورد کندوکاو قرار گیرد. بررسی پیشینه نشان داد که سیاستها و برنامه های نظام آموزش عالی کشورتحت لوای سیاست کلی و متمرکز کشور و در نبود مشارکت برنامه ریزان متخصص و خبره طراحی، تدوین و برای اجرا ابلاغ میگردد به نحوی که ماهیتاًفاقد ویژگیهای یک نظام برنامه ریزی مطلوب و علمی، فاقد بینش واقعگرایانه، به دور از نیازهای جامعه، بیشتر بروکراتیک و متأثر از جریانات پر نفوذ عقیدتی و سیاسی است. نتایج اجرای چنین سیاستها و برنامه هایی درافزایش ثبت نام در مراکز آموزش عالی، ایجاد مراکز علمی جدید، کمبود فضا و تجهیزات فناوری، سیل مدرک گرایی، افت کیفیت علم و دانش، بیکاری فارغ التحصیلان وشکاف بیشتربین دانشگاه،صنعت وجامعه نمودیافته است.همچنین از مهمترین چالش های آموزش عالی، اتلاف سرمایه های مالی وانسانی کشور به دلیل بی کیفیتی بروندادها و عدم تمایل به جذب این منابع انسانی در سطوح جامعه، نبود نظام جامع نظارت، ارزیابی و اعتبارگذاری در عرصه آموزش عالی، کافی نبودن پویایی در نظام آموزش عالی برای پاسخگویی متناسب به نیازهای جامعه، کم توجهی به پرورش مهارت ها، کارآفرینی،خلاقیت و نوآوری در نظام آموزشی،گسست ارتباطات دانشگاههابامؤسسه های تحقیقاتی و جامعه پیرامون، فقدان جهت گیری های مرتبط باآمایش سرزمین دربرنامه ریزی-های توسعه آموزش عالی،کمیت گرایی و فقدان کیفیت لازم آموزش دانشگاهی است.برای برون رفت از چنین وضعیتی ضمن اهتمام برتحلیلی آسیب شناسانه از وضعیت موجود،سیاستها، مسیر و سازوکارهای توسعه آموزش عالی کشور به طور اساسی مورد بازبینی قرار گیرد و برای ارتقای سطح مهارت و کارآیی دانش آموخته دانشگاهی مبتنی بر خط مشی توسعه مورد نظر دراسناد بالادستی نظیرسندچشم اندازکشوروتاکیدبرنظام علمی وتحقیقاتی و بر پایه اولویت های آن تلاش و در راستای رفع چالش های پیش روی توسعه آموزش عالی اقدام کرد.
بررسی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئله اشتغال تقریباً از اهداف قطعی عموم دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شمار می آید. بهبود وضعیت اشتغال و ارزیابی عملکرد مراکز آموزش عالی مبتنی بر انجام پژوهش در این زمینه است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت شغلی فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم می پردازد. روش پژهش: این مطالعه، پژوهشی کاربردی است که با استفاده از روش پیمایشی- توصیفی و با به کارگیری ابزار پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم (402 نفر) هستند که 302 نفر ار آن ها پرسشنامه ها را تکمیل کردند. یافته ها: از مجموع 302 نفری که پرسشنامه های ارسالی را تکمیل نمودند، 1/82 درصد پاسخگویان را زنان و 9/17 درصد را مردان تشکیل داده اند. 7/51 درصد پاسخگویان در زمان انجام تحقیق، شاغل بوده و 3/48 درصد بیکار بوده اند. کمترین درصد بیکاری مربوط به فارغ التحصیلان ورودی 1380 و 1381 دانشگاه قم می باشد و بالاترین درصد بیکاری در بین ورودی های 1385 و 1386 مشاهده می شود. بیکاری در پذیرش شدگان سال های 1380 تا 1385 تقریباً وضعیت صعودی داشته و پس از کاهش بیکاری در چند سال، مجدداً برای ورودی های سال های 1388 تا 1391 این وضعیت صعودی تکرار شده است. از بین 156 پاسخگوی شاغل، 7/64 درصد (101 نفر) در شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود فعالیت می کنند و اکثر آنان در زمینه کتابداری فعالیت دارند اما 3/35 درصد شغل شان با رشته تحصیلی مرتبط نیست. نتیجه گیری: بهبود وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان مستلزم تشکیل کارگروه کار و اشتغال در دانشگاه و اجرای برنامه ها و سیاست های پیشنهادی است.
بررسی مسئله شغل یابی فارغ التحصیلان دانشگاهی و عوامل مرتبط با آن (مورد مطالعه: فارغ التحصیلان دانشگاه خوارزمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار، بررسی شغل یابیِ دانش آموختگان دانشگاهی است. پرسش اساسی این است که چه عواملی با اشتغال مرتبط است؟ بااین که عده ای از فارغ التحصیلان در دستیابی به شغل موردنظر خود موفق بوده اند، اما با توجه به آمار موجود برخی دیگر موفق عمل نکرده اند. در سطح کلان رشد اقتصادی، ثبات سیاسی و مقررات کسب وکار و در سطح خرد و میانه، موضوع شبکه روابط اجتماعی و مهارت در اشتغال فارغ التحصیلان اهمیت دارد. این مقاله، عوامل خرد و متوسط در شغل یابی فارغ التحصیلان دانشگاهی را مورد بررسی قرار داده است. چهارچوب نظری پژوهش، آمیزه ای از رویکرد تحلیل شبکه و مهارت آموزی و روش به کارگرفته شده پیمایش و جامعه آماری آن، فارغ التحصیلان شاغل دانشگاه خوارزمی است. اطلاعات و داده های آماری از طریق پرسشنامه و به صورت تلفنی از میان فارغ التحصیلان پیش گفته با حجم نمونه 344 نفر جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شبکه روابط اجتماعی قوی، نقش بیشتر و مؤثرتری در اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی دارد و همچنین از میان مهارت های موردمطالعه و موردنیاز برای دست یابی به شغل، مهارت های نرم از اهمیت فزون تر و کارآمدتری نسبت به دیگر مهارت های فنی، سخت و آکادمیک برخوردار است.
ارزیابی تأثیربخشی فارغ التحصیلان کارشناسی گروه شهرسازی دانشگاه هنر طی سال های 1378-83(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
5 - 24
حوزه های تخصصی:
از زمان تشکیل کارشناسی شهرسازی در دانشگاه های کشور بیش از یک دهه می گذرد. هدف اولیه از راه اندازی این دوره، ایجاد انسجام در رشته شهرسازی در تمامی مقاطع و نیز پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر و تحولات جامعه شهری بوده است. طی سال های گذشته تعداد زیادی از دانشجویان در این رشته فارغ التحصیل و پس از آن در بازار کار جذب شده اند و یا در مقاطع بالاتر در حال تحصیل اند. تحقیق حاضر با استفاده از روش های آماری موجود به ارزیابی تأثیربخشی فارغ التحصیلان کارشناسی گروه شهرسازی دانشگاه هنر، طی دوره مذکور می پردازد. در این زمینه، تأثیربخشی نظام آموزشی گروه شهرسازی، مانند میزان جذب در بازار کار، و میزان برآوردن نیازهای حرفه ای و عمومی و بالاخره ارتقا در مقاطع بالاتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. به طور کلی این تحقیق، در واقع پژوهشی کاربردی است که در آن از روش های توصیفی و پیمایشی و تحلیلی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که این گروه در تحقق اهداف خود تا حدود زیادی موفق بوده است، اما تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله دارد و نیازمند برنامه ریزی دقیق آموزشی و بازنگری در شرح دروس و شیوه های آموزشی است.
آسیب شناسی خصوصی سازی آموزش عالی در ایران
حوزه های تخصصی:
خصوصی سازی یکی از روندهای اصلی جهانی آموزش عالی است. با اینکه از دانشگاه های خصوصی در بسیاری از کشورهای خارجی استقبال شده است لذا عوامل متعددی باعث گسترش آموزش عالی خصوصی در کشورها می شود. تقاضای اجتماعی و سیاست دولت برای ارتقای سطح دانش مردم، سبب شده است که خصوصی سازی آموزش عالی در ایران شتاب زیادی را تجربه نماید. درنظر نگرفتن زیرساخت های لازم آموزش خصوصی در ایران باعث آسیب هایی به آموزش عالی شده است و مرور مبانی نظری و تجربی در این زمینه نشان داد که آسیب های فراوانی در این حوزه وجود دارد که مهمترین آن ها شامل توجه صرف به انتقال علم و نپرداختن به تولید آن، ضعف پژوهش و ناتوانی در ایجاد ارتباط با بخش های بکارگیرنده فارغ التحصیلان و ناکافی بودن اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها است. به نظر می رسد سازمان دهی مجدد بخش عمومی آموزش عالی و همسویی بیشتر آن با اهداف کلان آموزشی عالی در کشور ضروری باشد تا از اتلاف سرمایه های انسانی با تزریق علوم بی ثمر در این نوع از مراکز ممانعت شود.
تدوین الگوی بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی پسر در شهر ایلام با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرایند تولید جوامع بشری به عنوان مهم ترین عامل تولید جلوه گر شده است. یکی از مسائل مهم در امر توسعه میزان استفاده درست و منطقی از استعدادها و توانایی هایی نیروی انسانی هر جامعه است. در واقع افزایش اشتغال و کاهش بیکاری به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تلقی می شود. هدف از این تحقیق، تدوین الگوی بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی پسر در شهر ایلام با استفاده از روش کیفی و بطور خاص رویکرد روشی داده بنیاد می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان پسر دانشگاهی بیکار از بازه زمانی 1390 تاکنون در همه رشته های دانشگاهی شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 15 مورد براساس اشباع نظری تعیین شد. و اعتبار یافته ها از طریق تایید و تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعین کلیدییا همان تکنیک کسب اطلاعات موازی تامین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات از طریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شد. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب شرایط علی با مقوله های « نابرابری اجتماعی»، « ضعف نهادی»، « رانت گرایی»، شرایط زمینه ای در قالب « نهادینه نشدن فرهنگ کار»، « فرهنگ ایلی به مثابه عامل بازدارنده»، شرایط میانجی در قالب « ضعف مدیریتی»، « ضعف سرمایه های انسانی»، و «راهبردهای سلبی»، و بالاخره مقوله پیامد فردی ، پیامد اجتماعی، پیامد جمعیتی و پیامد سیاسی انجامید.در نهایت و با توجه به ارتباط بین مقوله ها، مقوله هسته «توسعه نامتوازن-تمرکزگرایی» به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
واکاوی وضعیت دانشگاه فرهنگیان بر حسب تجارب زیسته فارغ التحصیلان :پژوهشی کیفی
دانشگاه فرهنگیان یکی از مراکز اصلی تربیت معلم در ایران است. کیفیت تربیت معلم در این دانشگاه به کیفیت عناصر و زیرساخت های اساسی آن بستگی دارد. بررسی وضعیت آموزشی و کارکردی دانشگاه فرهنگیان یکی از موضوعات مهم در زمینه کمک به بهبود فرایندهای اساسی تدریس و یادگیری در این دانشگاه است. هدف اصلی این پژوهش، واکاوی وضعیت دانشگاه فرهنگیان بر حسب تجارب زیسته فارغ التحصیلان است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 20 نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان شهر سبزوار هستند. روش این پژوهش روش کیفی نظریه زمینه ای است. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های نیمه سازمان یافته استفاده شد. یافته ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری استراوس و کوربین تحلیل گردید. یافته های پژوهش در 7 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ترسیم شد. نتایج پژوهش نشان داد که کمبود امکانات و تجهیزات، سوءمدیریت، ناهماهنگی در تدوین برنامه درسی، ناکارآمدی کارورزی، تجربه ناکافی اساتید و برخورد ناصحیح کارکنان دانشگاه و ناکافی بودن آمادگی برای مدیریت کلاس از جمله عواملی است که در بررسی وضعیت دانشگاه فرهنگیان قابل ذکر است. ازاین رو بازاندیشی و بازنگری در مدیریت و برنامه ریزی برای آماده سازی و تربیت دانشجو معلم توانمند یکی از الزامات در این دانشگاه است.
مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر دانشگاه های شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 315
حوزه های تخصصی:
توسعه هر کشور در گروِ استفاده بهینه از همه امکانات، به ویژه نیروی انسانی، است که یکی از مهم ترین و کلیدی ترین سرمایه های آن کشور به شمار می آید و بی شک در این میان نقش نیروی انسانی متخصص بیش از دیگران است. هدف از این تحقیق، مطالعه زمینه ها و بسترهای شکل گیری بیکاری فارغ التحصیلان دختر در شهر ایلام با استفاده از روش کیفی، و به طور خاص رویکرد روشی داده بنیاد، می باشد. جامعه موردمطالعه پژوهش شامل کلیه فارغ التحصیلان دختر دانشگاهی بیکار از بازه زمانی 1390 تاکنون در همه رشته های دانشگاهی شهر ایلام می باشد. حجم نمونه، 20 مورد براساس اشباع نظری تعیین شده و اعتبار یافته ها ازطریق تطبیق با نظر داوران متخصص و مطلعان کلیدی تأمین گردیده است. در این پژوهش اطلاعات ازطریق مصاحبه ژرفانگر و به صورت نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. تحلیل مصاحبه های فارغ التحصیلان، به شکل گیری چهارچوب مفهومی در قالب تعریف و درک زنان فارغ التحصیل از پدیده بیکاری، شرایط زمینه ای در قالب «نهادینه نشدن فرهنگ کار»، «محدودیت های ساختاری»، «فرهنگ ایلی به مثابه عامل بازدارنده»، شرایط میانجی در قالب «ضعف مدیریتی»، «ضعف سرمایه های انسانی»، «فرسایش سرمایه اجتماعی» انجامید. با درنظر گرفتن ارتباط بین مقوله های ذکرشده، درنهایت مقوله توسعه اجتماعی نامتوازن به عنوان مقوله هسته انتخاب شد.
شناسایی موانع و راهکارهای توسعه اشتغال پذیریِ فارغ التحصیلانِ کارشناسی در دوره های علوم رفتاری
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
100 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش، شناسایی موانع و راهکارهای توسعه اشتغالپذیریِ فارغ التحصیلان از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و صاحب نظران حوزه اشتغال برای مقطع کارشناسی در دوره های علوم رفتاری است. پژوهش حاضر یک تحقیقِ کیفی از نوع پدیدارشناسی می باشد. مشارکت-کنندگان این پژوهش را اساتید، کارفرمایان تشکیل می دهد. روش نمونه گیری در تحقیق کیفی، روش نمونه-گیری هدفمند از نوع نمونه گیری نظری می باشد. از میان شرکت کنندگان در مصاحبه 15 نفر از اساتید و 12 نفر از کارفرمایان بودند. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه ها توسط 5 نفر از صاحب نظران آموزش عالی بررسی شده و پس از تأیید به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون می باشد. تحلیل اولین مصاحبه با کدگذاری باز آغاز گردید و در نهایت در مصاحبه 27 به اشباع نظری رسید. در مجموع 109 مضمون مرتبط با چالش ها و موانعِ توسعه اشتغال پذیری فارغ التحصیلان از این مصاحبه ها احصا شد. سرانجام، در 6 مانع اصلی از قبیل: «موانع فردی»، «موانع دانشگاهی»، «موانع اجتماعی»، «موانع فرهنگی»، «موانع اقتصادی»، «موانع سیاسی» و 21 مانع فرعی شامل: مشکلات شناختی-رفتاری، ضعف انگیزشی، زیاده خواهی، فقدان مهارت های کارآفرینی، ضعف شایستگیهای تحصیلی و شغلی، عدم کیفیت دوره های آموزشی، ضعف دانشگاهی، نقصان برنامه درسی، فقدان بسترهای اجتماعی مناسب، ناسازگاری سازمان ها، ضعف فرهنگی، کمبود برنامه های شغلی، ناعدالتی در استخدامی ها، نیازسنجی نامناسب، ضعف اقتصادی، ناهماهنگی سرمایه انسانی و بازار کار، عدم ارتباط با بازار کار، کمبود منابع مالی، نبود مدیریت اثربخش، سیاست های ناکارآمد، و کاهش تعاملات بین المللی طبقهبندی گردید. نتایج نشان داد که مهم-ترین راهکارِ توسعه اشتغال پذیری از نظر اساتید و کارفرمایان، ضرورت اصلاح و بازنگری در برنامه های درسی است.
بررسی برنامه درسی تجربه شده دانش آموختگان در دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
150 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربیاتِ فارغ التحصیلانِ رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان البرز است. روش پژوهش، روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی در سال تحصیلی 1400-1401 از دانشگاه فرهنگیان البرز هستند. نمونه های مورد بررسی 20 نفر از فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی هستند. نمونه ها به شیوه هدفمند انتخاب شدند و تعداد نمونه ها بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل اطلاعات، تکنیک تحلیل مضمون است. تجربیات زیسته فارغ التحصیلان رشته آموزش علوم اجتماعی از دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در 5 مقوله و 2 مضمون اصلی دسته بندی شدند. مقولات تغییرات دانشی، تغییرات نگرشی و تغییرات مهارتی در مضمونِ تجربیات یادگیری از دروس تخصصی تقسیم بندی شدند. مقولات مسائل مرتبط با محتوای دروس و مسائل مرتبط با ارائه دروس، در مضمونِ مسائل آموزشی دروس تخصصی دسته بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد علی رغم اینکه دروس تخصصی موجب یادگیری و تغییرات شناختی، نگرشی و مهارتی در دانشجو معلمان شده است، اما دروس تخصصی رشته آموزش علوم اجتماعی در طراحی محتوا و ارائه دروس تخصصی با مسائل و مشکلاتی همراه بوده است.
بررسی وضعیت و اولویت بندی مهارت های غیر فنی فارغ التحصیلان رشته های مهندسی در انقلاب صنعتی چهارم از دیدگاه کارفرمایان و فارغ التحصیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۳
3 - 26
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مهارت های غیر فنی مورد نیاز رشته های مهندسی دانشگاه ارومیه صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارفرمایان صنعت و فارغ التحصیلان رشته های مهندسی دانشگاه ارومیه بود که به روش نمونه گیری طبقه ای، بر اساس جدول مورگان، نمونه لازم انتخاب گردید. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی- پیمایشی است. ابزار اندازه گیری و ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن در تحقیق حاضر مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، گویای این مطلب است که میانگین تمامی مهارت های غیر فنی فارغ التحصیلان دانشگاه ارومیه از نظر کارفرمایان، بالاتر از میانگین نظری است که در سطح مطلوبی قرار دارد. در رتبه بندی مهارت ها، با نظر سنجی، از نظر فارغ التحصیلان، آنان در مهارت انتقادی از بالاترین و در مهارت هوش هیجانی از پایین ترین میانگین و از نظر کارفرمایان، فارغ التحصیلان در مهارت مسئولیت پذیری از بالاترین و در مهارت خلاقیت از پایین ترین میانگین برخوردار بودند. توصیه می شود برنامه درسی مصوبی که دانشگاه برای رشته های مهندسی، جهت ارتقای مهارت های غیر فنی در نظر می گیرد، باید به صورتی باشد که محتوای درسی مطابق با نیازهای فعلی و آینده سازمان های مهندسی طراحی شود. برگزاری پروژه های کلاسی، تحصیل و آموزش مهارت های ضروری به گونه ای مورد توجه قرار گیرد که بتواند مهارت های هوش هیجانی و خلاقیت را در دانشجویان پرورش دهد.
آینده پژوهی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در ایران؛ نگاهی محصول گرایانه با استفاده از روش تحلیل لایه علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی، دغدغه هایی در مورد وضعیت اشتغال خود در جامعه دارند. افزایش شمار فارغ التحصیلان این حوزه، با توجه به توسعه مراکز آموزش عالی در سطح کشور ضرورت اتخاذ تدابیری منطقی و عملی را برای این گروه از فارغ التحصیلان، بیش از پیش نمایان می سازد. این مقاله یک پژوهش کیفی و با هدف آینده پژوهی در صدد است تصویری از وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان حوزه علوم انسانی ترسیم کند. جامعه آماری پژوهش اساتید و متخصصان حوزه علوم انسانی است و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد و بعد از پیاده سازی مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک و با کاربست روش لایه ای علی، مؤلفه های آن در سطح لیتانی، علل اجتماعی، گفتمان / جهان بینی و اسطوره/ استعاره شناسایی شدند. در سطح لیتانی، مؤلفه های «بحران بیکاری»، «علوم انسانی مهجور و در حاشیه مانده»، «علوم انسانی ناکارامد / نابلد» و «فقدان هویت مستقل» برساخته شدند. در سطح علل سیستماتیک مجموعه عوامل فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی از علل بنیادین مضامین سطح اول هستند. در سطح گفتمان/ جهان بینی از گفتمان های محصول گرایانه، پست مدرن، علوم انسانی اسلامی و گفتمان مسئله محوری استفاده شد. در سطح استعاره/اسطوره از تعابیر استعاری بچه مهندس، پروفسور بالتازار، پاشنه آشیل/چشم اسفندیار توسعه ملی و علوم پیشرو (جنس اول)/ پسرو (جنس دوم) استفاده شد. در نهایت با مرور ادبیات و مراجعه به مصاحبه ها و رفت و برگشت در آنها و نظرخواهی از خبرگان و متخصصان، دو پیشران نگاه مهندسی وار و از بالا به پایین در مقابل تأمین فضای باز فکری، دانشگاهی، و سیاست یکسان سازی علوم در مقابل توسعه رویکرد مطالعات میان رشته ای شناسایی، و سناریوهای چهارگانه تدوین شدند.
بررسی ادراک فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
131 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک و تجربه دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی از ویژگی های منفی اساتید دانشگاه صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه، دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکتری در سالهای 1390 تا 1399 (دهه 90) بودند که از میان ایشان، بر اساس روش نمونه گیری در دسترس، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شده و برای گردآوری اطلاعات از ایشان از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل و تنظیم نتایج، ویژگی های منفی اساتید در قالب سه مضمون اصلی و 44 مضمون فرعی دسته بندی شد؛ که مضامین اصلی شامل «عیوب اخلاقی و ضعفهای شخصیتی»، «نقایص آموزشی و کلاس داری» و «ایرادات و قصورات پژوهشی» می باشند. نتیجه گیری: از نظر دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی مورد مصاحبه در این پژوهش، ضعفها و قصورات شخصیتی، آموزشی و پژوهشی در برخی از اساتید خدشه به جایگاه ایشان وارد آورده و از نفوذ علمی و تربیتی ایشان بر دانشجویان کاسته است؛ بر این اساس، از اساتید انتظار می رود تا با نظر به این ویژگی ها، همواره پیش و بیش از دیگرسازی، مسیر رشد و خودسازی را دغدغه مندانه بپیمایند.