پژوهش در نظام های آموزشی

پژوهش در نظام های آموزشی

پژوهش در نظام های آموزشی دوره 18 زمستان 1403 شماره 67 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

رابطه ساختاری خودارزشمندی و خودانتقادی با سازگاری تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودارزشمندی خودانتقادی خودکارآمدی تحصیلی سازگاری تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۲
امروزه تحصیلات سطح بالا، دست یابی به اهداف حرفه ای و شغلی در سیکل زندگی روزمره بسیاری از افراد طبیعی شمرده می شود. در این بین سازگاری تحصیلی به عنوان یکی از ابعاد کلی سازگاری روانی اجتماعی همیشه مورد توجه پژوهشگران در حوزه تعلیم و تربیت بوده است لذا این پژوهش با هدف نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی در رابطه خودارزشمندی و خودانتقادی با سازگاری تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل دانشجویان سال دوم و سوم دانشکده علوم دانشگاه سراسری یزد که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل و مشتمل بر 800 دانشجو بودند. برای انتخاب نمونه از میان جامعه مذکور 300 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه دانشجویان به پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران(2003)، پرسشنامه خودانتقادی لویز(1988)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک(1984) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بالتینک(2001) پاسخ دادند. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار spss و Amos23 انجام شد. نتایج نشان داد رابطه مستقیم خودکارآمدی تحصیلی با سازگاری تحصیلی(675/0)، خودارزشمندی با خودکارآمدی تحصیلی(548/0) و خودانتقادی با خودکارآمدی تحصیلی(77/0-) معنی دار است (05/0>p). همچنین براساس آزمون سوبل از آن جا که آماره های آزمون بالاتر از 96/1 به دست آمده است(001/0>p) روابط غیر مستقیم خودارزشمندی و سازگاری تحصیلی از طریق خودکارآمدی و رابطه غیر مستقیم خودانتقادی و سازگاری تحصیلی از طریق خودکارآمدی معنی دار است. بنابر نتایج پژوهش می توان از بسته های آموزشی مبتنی بر سازگاری تحصیلی در جهت بهبود خودانتقادی و خودارزشمندی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان استفاده نمود.
۲.

تدوین و بررسی انتقادی الگوی اشتغال پذیری فارغ التحصیلان آموزش عالی با تاکید بر سند راهبردی دانشگاه خلیج فارس: رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتغال پذیری فارغ التحصیلان تحلیل محتوا تحلیل انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف: این پژوهش با هدف تدوین و بررسی انتقادی الگوی اشتغال پذیری فارغ التحصیلان آموزش عالی با تأکید بر سند راهبردی دانشگاه خلیج فارس انجام شده است. روش: پژوهش پیش رو شامل دو مرحله کلی می باشد. ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و صنعت مدلی برای اشتغال پذیری فارغ التحیلان نظام آموزش عالی شناسایی و تدوین گردید و پس از شناسایی الگو، با رویکرد انتقادی به سراغ سند راهبردی دانشگاه خلیج فارس رفته و وجوه اشتغال پذیری دانشجویان را مورد کاوش قرار داد و میزان انطباق و افتراق الگوی شناسایی شده با سند مذکور را مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در مرحله اول پژوهش از دیدگاه خبرگان حوزه آموزش عالی، پانزده ویژگی اصلی(ارزیابی و برنامه ریزی آموزشی شغل محور، توسعه آموزش و مشاوره ، ارتباط با صنعت، ارزیابی قبل از ورود به دانشگاه، توجه به اسناد ، توجه به ظرفیت های فرهنگی، توسعه پژوهش کاربردی، رصد فناوری نوین، توسعه فعالیت ترویجی، استقرار سیستم پایش و ارزیابی، آموزش در محیط کار واقعی، به کارگیری و توسعه نیروی انسانی توانمند در حوزه اشتغال، تقویت و توسعه زیرساخت حوزه اشتغال، برنامه ریزی و توانمندسازی اقتصادی و برنامه ریزی پایدار) الگوی توسعه اشتغال-پذیری فارغ التحصیلان آموزش عالی تبیین شد و در مرحله دوم در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین سند راهبردی دانشگاه خلیج فارس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتیجه گیری: دانشگاه خلیج فارس دارای یک پیوستگی و هم گنی در زمینه سیاست گذاری های حوزه اشتغال نمی باشد که مستلزم اتخاذ رویکرد های کلان و ابلاغ توسط نهادهای ملی حوزه سیاست گذاری علم و فناوری می باشد تا توسعه منطقه را شتاب بخشد.
۳.

ارائه و اعتبار سنجی الگوی ارتقای مشارکت در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت اصلاح نظام آموزشی اصلاحات مرتبط با مدرسه تقویت نظام خانواده توانمندسازی فردی توسعه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارائه و اعتبارسنجی الگوی ارتقای مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: روش پژوهش به شیوه کیفی- کمی که در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی با روش پیمایشی انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی این پژوهش، 16 نفر از صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت بودند که با معیار اشباع نظری و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل محتوای استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش کمی با توجه به جدول کرجسی مورگان حجم نمونه تعداد 384 نفر تعیین که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده در بخش کیفی شامل 106کد مفهومی بود که در 5 مفهوم اصلی و 14 مفهوم فرعی دسته بندی گردید. الگوی ارتقای مشارکت دانش آموزان دوره ابتدایی با پنج مولفه اصلی اصلاح نظام آموزشی (4 مفهوم فرعی اصلاح سیاست گذاری آموزشی و بهبود جذب و نگهداشت معلمان، توانمندسازی نیروی انسانی، نظارت و اریابی موثر) ، اصلاحات مرتبط با مدرسه (4 مفهوم فرعی استفاده از ظرفیت انجمن اولیا مربیان و بازتعریف نقش و وظایف مدارس، بهبود فرآیند یادگیری، اصلاح کلاس درس)، تقویت نظام خانواده (2 مفهوم فرعی اصلاح شیوه تربیتی والدین، آموزش خانواده)، توانمندسازی فردی (2 مفهوم فرعی تقویت مهارت ها و رفع مشکلات روانشناختی و رفتاری)، توسعه اجتماعی ( 2 مفهوم فرعی افزایش آگاهی جمعی، بهبود رفاه اجتماعی) تدوین گردید. نتیجه گیری: از این الگو و مولفه های آن می توان جهت ارتقای مشارکت در دانش آموزان دوره ابتدایی استفاده کرد.
۴.

ارائه مدل ساختاری- تفسیری جهت ارتقای اعتبار شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منزلت شغلی حرفه ی معلمی تدریس اعتبار شغلی مدل سازی ساختاری تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل ساختاری – تفسیری به منظور ارتقای اعتبار شغلی حرفه ی معلمی بود. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع مدل سازی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، خبرگان آشنا به حوزه ی علوم تربیتی و علوم اجتماعی بودند که 31 نفر از بین آنها به عنوان نمونه و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش، عوامل مؤثر بر اعتبار حرفه ی معلمی، استخراج و براساس نظر خبرگان 9 عامل به عنوان عوامل نهایی شناسایی شدند، سپس به منظور مشخص نمودن تأثیر علت و معلولی عوامل مستخرج، از پرسشنامه ی محقق ساخته ای که بر اساس مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده بود، استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل ها رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری و ارائه مدل عوامل مؤثر بر اعتبار شغلی حرفه ی معلمی از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و نرم افزار Micmac استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد از بین این 9 عامل شناسایی شده، دو عامل حقوق و مزایای شغلی و جایگاه اجتماعی حرفه ی معلمی در جامعه به عنوان زیربنایی ترین عوامل در سطح سوم مدل قرار گرفتند. همچنین اعتبار و مقبولیت سازمانی و کنشگری اجتماعی – فرهنگی معلمان در جامعه به عنوان دو عامل زیر بنایی دیگر در سطح دوم قرار گرفتند که بر چهار عامل میزان تخصصی بودن حرفه ی معلمی، میزان اعتماد اجتماعی شهروندان به معلم، وجهه و اعتبار شغل معلمی، مشارکت در سیاست گذاری و تدوین برنامه های آموزشی، امکانات و فرصت های رشد و ارتقاء حرفه ای تاثیر می گذارند. همچنین خروجی مدل میکمک نشان می دهد که همه ی عامل های اعتبار شغلی بر همدیگر کنش و واکنش بالایی دارند.
۵.

الگوی شایستگی دبیران آموزش و پروش از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش الگو روش نظریه زمینه ای شایستگی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
هدف: هدف پژوهش، طراحی الگوی شایستگی دبیران آموزش و پروش از دیدگاه خبرگان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی؛ از منظر جمع آوری داده ها، توصیفی؛ و از چشم انداز ماهیت داده ها، کیفی، از نوع روش نظریه زمینه ای مسبوق به سابقه بود. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ خبره جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. برای تضمین روایی، از معیارهای قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد و پایایی داده ها با ضریب کاپای کوهن 876/0 که نشان دهنده توافق بسیار قوی بین کدگذاران است، ارزیابی گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد توسعه پایدار شایستگی های آموزشی دبیران نیازمند توجه به سه دسته شرایط است: شرایط علی شامل سیاست گذاری آموزشی، انگیزش، عدالت و زیرساخت ها؛ شرایط مداخله گر شامل اعتماد، فرهنگ سازمانی و مشارکت؛ و شرایط زمینه ای مانند زیرساخت و فناوری آموزشی. راهبردهای اصلی شامل نوآوری و رشد حرفه ای بوده و عوامل پیامدی نیز حمایت از معلمان، روابط اجتماعی و شفافیت ساختاری را در بر می گیرد. خبرگان بر اصلاح ساختار مدیریتی، افزایش مشارکت معلمان، رفع موانع سیاسی، توسعه تحقیقات، ارتقای جایگاه معلمان و تقویت فرهنگ پژوهش تأکید کردند. این یافته ها در قالب الگویی تحت عنوان «توسعه پایدار شایستگی های آموزشی» ارائه شده که بر تعامل این عوامل تأکید دارد. نتیجه گیری: نتیجه گیری نشان می دهد توسعه پایدار شایستگی های دبیران نیازمند رویکردی جامع و سیستمی است که تمامی عوامل مؤثر را در نظر بگیرد و با مشارکت مشترک سیاست گذاران، مدیران و معلمان، نظامی پویا و منعطف ایجاد کند که به طور مستمر برنامه های آموزشی را با نیازهای روز هماهنگ سازد.
۶.

زیست بوم آموزش و یادگیری الکترونیکی در دانشگاه، خوانشی از تجارب زیسته اساتید و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری الکترونیکی آموزش الکترونیکی زیست بوم یادگیری الکترونیکی زیست بوم آموزش دانشگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی شرایط تحقق زیست بوم آموزش و یادگیری الکترونیکی در دانشگاه علامه طباطبائی بر اساس تجارب زیسته اساتید و دانشجویان دانشگاه از آموزش و یادگیری الکترونیکی است روش: روش تحقیق در این پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد بود، که در ادامه با استفاده از مصاحبه با گروه کانونی، داده ها توسعه داده شد. قلمرو پژوهش حاضر اساتید و دانشجویان دانشگاه علامه بود که حداقل یک ترم آموزش مجازی را تجربه کرده باشند، روش نمونه گیری هدفمند بود . ابزار گردآوری دا ده ها مصاحبه بود، انجام مصاحبه تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. روش تحلیل داده ها از طریق کد گذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها: از مهم ترین یافته های پژوهش می توان به عوامل موثر بر اکوسیستم آموزشی اشاره کرد که شامل سه دسته عوامل انسانی، آموزشی و زیرساختی است، که عوامل انسانی شامل عوامل مربوط به استاد(چالش های اولیه، طرح درس، دستیار استاد، ارزیابی عملکرد استاد، ارزیابی عملکرد دانشجو توسط استاد)، عوامل مربوط به دانشجو(ارزیابی وضعیت دانشجو در آغاز و موانع پیشروی دانشجویان) و عوامل مربوط به تعامل(تعامل در آموزش مجازی و تعامل استاد و دانشجو) است. عوامل آموزشی که شامل منابع آموزشی و کتابخانه دیجیتال است. در نهایت عوامل زیرساختی که شامل زیرساخت آموزشی و خدمات فنی و پشتیبانی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که تحقق زیست بوم آموزش و یادگیری الکترونیکی نیازمند برنامه ریزی مدون و داشتن برنامه برای بخش ها و فرایندهای مختلف از دانشگاه در جهت تغییر اکوسیستم حاضر و تطبیق آن با نیازهای جدید است.
۷.

ارائه مدلی برای شناسایی و کاهش تعارضات نقش معلمان در محیط های یاد گیری چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش چندفرهنگی تعارض نقش معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
هدف: این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای شناسایی و کاهش این تعارضات، به شناسایی عوامل مؤثر و راهکارهای کاهش آن ها می پردازد تا عملکرد معلمان در چنین محیط هایی بهبود یابد. روش: این پژوهش از نظر روش آمیخته، بخش کیفی سنتزپژوهی و تحلیل تِم مصاحبه با خبرگان و بخش کمی آزمون معادلات ساختاری برای تناسب سنجی مدل بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که تعداد 24 مفهوم اولیه در قالب 5 مفهوم یا مضمون اصلی از 17 مقاله از پیشینه تجربی شناسایی با توجه به نتایج مصاحبه 21 مولفه در قالب 3 عامل استخراج شد سپس در نهایت عوامل استخراج شده از منابع کتابخانه ای جدول و نظرات اساتید و خبرگان به ترتیب مرتب و موارد تکراری و مشابه حذف شد که نهایتا تعداد 38 مفهوم اولیه (شاخص)، 6 تِم و مضمون اصلی (آمادگی فرهنگی معلمان، حمایت سازمانی، توسعه برنامه های درسی چندفرهنگی، مدیریت تنوع فرهنگی در محیط آموزشی، توسعه مهارت های حل تعارض و آموزش و توانمندسازی) در قالب عوامل موثر در کاهش تعارضات نقش معلمان در محیط های یادگیری چندفرهنگی شناسایی و تعیین شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج عوامل متعددی در کاهش تعارضات نقش معلمان در محیط های یادگیری چندفرهنگی تأثیر دارند. این عوامل شامل آمادگی فرهنگی معلمان، حمایت سازمانی، توسعه برنامه های درسی چندفرهنگی، مدیریت تنوع فرهنگی، توسعه مهارت های حل تعارض و آموزش و توانمندسازی معلمان هستند. به ویژه، آمادگی فرهنگی معلمان به آن ها کمک می کند تا تفاوت های فرهنگی دانش آموزان را بهتر درک و مدیریت کنند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۶۴