فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی از شاعران و نویسندگان در مطاوی اشعار و نوشته هایشان، برخی از کلمات را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آن ها را نشان داده اند. بررسی، تحلیل و طبقه بندی این وجه تسمیه ها، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساختِ کلمات است. شیوه های ساخت وجه تسمیه نیز متنوع است؛ از توجه به ریشه لغات گرفته تا رجوع به عقاید عامیانه و از رویدادهای تاریخی تا تخیلات شاعرانه و... . از آنجا که بررسی کاربرد تمثیلها در ساختن وجوه تسمیه ضرورت دارد، هدف از این پژوهش بررسی کاربرد انواع تمثیل در ارائه وجه تسمیه است. ما در این مقاله برآنیم که ابتدا شیوه های گوناگون ساخت وجه تسمیه را بیان کنیم و برای هرکدام شواهد مثالی از کتب و دواوین شعرا- تا قرن ششم- بیابیم و در ادامه انواع تمثیل را معرفی کنیم و پس از آن نمونه هایی از وجه تسمیه هایی را که بر پایه تمثیل ساخته شده است ذکر کنیم. در این پژوهش می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که: کارکرد انواع تمثیل در ساخت و ارائه وجه تسمیه به چه اندازه است؟ هر چند کتابها و مقالات متعددی درباره تمثیل و نیز وجوه تسمیه نوشته شده است اما تاکنون پژوهشی درباره کارکرد تمثیل در ساخت وجه تسمیه منتشر نشده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده و رویکردی توصیفی – تحلیلی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، وجه تسمیه های ارائه شده عموماً بر پایه تمثیل عام (تشبیه) است و نویسندگان و شعرا کمتر از تمثیلهای خاص همچون تشبیه تمثیل و تمثیل روایی استفاده کرده اند.
نقد داستان کوتاه «عفو عمومی» از بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی مجازات دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیّات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسنده در این داستان، واقعیّات اجتماعی و تحوّلات جامعه آن دوران را به تصویر کشیده است. در این پژوهش تلاش شده است تا مسائل مورد نقد در این داستان با نظریه جامعه شناختی مجازات دورکیم، انطباق داده شود. تفکّر امیل دورکیم در رابطه با مجازات این است که، مجازات، کارکرد انسجام بخشی به اجتماع را دارد. از نظر او، هنگامی که جرمی اتّفاق می افتد، به ارزش ها و اخلاقیّات جامعه تعرض می شود. در نتیجه، جامعه احساس خطر کرده و عکس العمل نشان می دهد. مجازات، عکس العمل هیجانی و طبیعی جامعه نسبت به نقص ارزش های جمعی است. نگارنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوه تحلیلی – توصیفی و روش کتابخانه ای به بررسی داستان کوتاه «عفو عمومی» از بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی مجازات دورکیم بپردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که اگرچه مجازات ها در طول دوران، دچار دگرگونی می شوند؛ ولی اصل و پایه آن ها تغییر نخواهد کرد. از این نظر، تغییر و دگرگونی مجازات ها به نوعی، سازگاری مجازات با وجدان جمعی زمان می باشد. در واقع به تبع دگرگونی جامعه، مجازات نیز تغییر می یابد.
آیا فرای در نقد اتیکال ایتوس را نادیده گرفته است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
109-75
حوزههای تخصصی:
فرای متأثر از نگرش های تفسیری قرون وسطی و متعهد به آموزه های اصحاب نقد نو و تکیه بر روش شناختی ساختارگرا، نظریات بدیعی درباره چگونگی تحلیل ساختار اثر ادبی به دست داده است. او در بوطیقای ادبی خود، معنای اثر ادبی را برساخته ای از عناصر و مؤلفه هایی می داند که از زوایای چهارگانه وجه، سمبول، آرکی تایپ و ژانر می توان به آن دست یافت. در چنین چارچوبی، او مؤلفه های ایتوس، میتوس و دایانویا را عناصر اساسی برسازنده معنا بر می شمارد. اما در این میان، به نظر می رسد به شکلی درخور به ایتوس پرداخته نشده است. در این جستار ابتدا با واکاوی لوازم و عواقب نظری آنچه فرای بدان پای بند است، می کوشیم پاسخی برای این مسئله به دست دهیم که اولاً، چرا در نقد اتیکال، که الزاماً مبتنی بر ایتوس است، ایتوس کنار گذاشته می شود. در ادامه، ضمن تبیین روش شناختیِ تحلیل فرای، ایتوسِ وانهاده شده به چه شکلی در چارچوب نظری فرای نمایان می شود. در پایان مشخص می شود که ایتوس نه به واسطه ملاحظات روش شناختی، بلکه به سبب ملاحظات غایت شناختی بخشی از چارچوب نظری فرای را تشکیل می دهد.
اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن از محمود دولت آبادی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
29 - 38
حوزههای تخصصی:
محمود دولت آبادی نویسنده ای است با سبک نوشتاری واقع گرا و در رمان های متعدد به زندگی و رویکردهای اجتماعی و سیاسی نگاهی عینی گرا دارد. رمان طریق بسمل شدن دولت آبادی، داستانی درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق است که دارای 52 شخصیت است. در این رمان، ماجرای تپه ای موسوم به صفر از زاویه ی دید دو راوی از هر دو کشور متخاصم روایت می شود. با وجود جایگاه خاص اجتماعیات در آثار این نویسنده و با توجه به فقدان تحقیقی بنیادین درباره رمان طریق بسمل شدن که پس از ده سال اجازه چاپ یافت، پرداختن به این رمان در حوزه ی نقد جامعه شناسی ضروری است. در پژوهش حاضر به بررسی رمان «طریق بسمل شدن» از منظر نقد جامعه شناسی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. هدف در این پژوهش کشف اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن است. پژوهش بر پایه این پرسش اصلی شکل گرفت که مؤلفه های بارز اجتماعیات در رمان طریق بسمل کدام است؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بارز اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن عبارت است از: تقابل شخصیت های طبقات مختلف اجتماع، زمینه های تاریخی اجتماعی و تقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی در رمان طریق بسمل شدن.
بررسی نحوه انعکاس مولفه های متنی و بصری تمثیل «کشتی شیعه» در نگاره «ستایش رسول علیه السلام» در دیباچه شاهنامه های دوره آل اینجو
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 209
حوزههای تخصصی:
اهمیت ویژه«شاهنامه»از منظر «دین ومذهب»،دردیباچه آن باشعری تحت عنوان«گفتاراندرستایش پیغمبر» می باشدکه فردوسی به بیان صریح اعتقادات مذهبی خودنسبت به اهل بیت(ع)می پردازدودرستایش پیامبر(ص)وامام علی(ع)به مضمون حدیث نبّوی«سفینه»،اشاره می کندوباطرح موضوع«کشتی شیعه»،مقام وجایگاه اهل بیت(ع)نزدشیعیان ولزوم اطاعت وتبعیت ازایشان را اثبات می نماید.فردوسی دراین شعرعلی(ع)را«وصیّ»پیامبر(ص)می نامدواین امرازسویی موجب می شودکه بسیاری از نسخه برداران شیعی یاسنّی«شاهنامه»،باکاستن یاافزودن ابیاتی براین بخش به نوعی درشدت یاضعف عقایدفردوسی برخوانندگانش تأثیرگذارندوازسویی دیگر،برخی ازهنرمندان این وصف راپسندیده وآن راتحت عنوان«تمثیل کشتی شیعه» به تصویرکشیده اند؛مانندنگاره«ستایش رسول علیه السلامِ»«شاهنامه»های کوچک دوره آل اینجو که احتمالاباپشتیبانی شیخ ابواسحاق ازکتاب آرایی«شاهنامه»وتاکیدبرنگارگری درمکتب شیرازبرمحورمعیارهای ایرانی وارتقای آنها تولیدشدند.از آنجایی که این نگاره جزواولین نگاره هایی است که مضمون«تمثیل کشتی شیعه»را به نمایش گذاشته است،این پژوهش به شیوه ترسیم این نگاره وتعلق آن به مکتب نگارگری آل اینجو می پردازدوهدف اصلی آن مطالعه ومطابقت این نگاره بادیباچه شاهنامه، درامروصایت امام علی(ع)می باشدوبدین منظورمولفه های متنی وبصری آن موردشناسایی واقع می شودتاتغییراتی که موکدات شعراصلی فردوسی دراین نگاره انجام شده، مشخص گردد.این تحقیق درپی پاسخگویی به این سوالات است که چه تفاوت هایی میان متن این نگاره باشعر«گفتاراندرستایش پیغمبر»وجودداردوآیااین تحولات درمولفه های بصری نگاره نیزمشاهده می گردد؟آیاارتباط معناداری میان مولفه های متنی وبصری این نگاره وجودداردوتاچه میزان مولفه های برون متنی برعناصرساختاری نگاره موثر بوده اند؟بنابراین روش پژوهش براساس ماهیت توصیفی تحلیلی بارویکردتفسیری وتطبیقی انجام شده واطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج نشان می دهدکه متن این نگاره باشعراصلی دیباچه تفاوت هایی داردومولفه های بصری آن نیز با متن نگاره متفاوتند. ظاهراکاتب یاحامی این نگاره تصمیم گرفته که نام خلفای اولین راازمتن حذف نماید،اما برخی ازخاطرات باقیمانده ازوجود آنها ممکن است برنگارگرتاثیرگذاشته ووی اصول ذاتی متن رابه جای خود موضوع«کشتی در دریا»رعایت کرده است وازسوی دیگر،وی به آن اصول ایمانی که درپس روایت متن آشکارشده، پایبند بوده وبر برتری علی(ع)برسایر خلفای اولین تاکید کرده وحقوق انتصاب الهی ایشان به عنوان خلیفه پیامبر(ص)را تقویت نموده است.
از افق در تلقی نیچه ای تا افق در تلقی گادامری با تأملی در حکایت هایی از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
149 - 171
حوزههای تخصصی:
گادامر، در حقیقت و روش، تلقی نیچه از افق را محدود و بسته ارزیابی می کند که فراروی از آن امکان پذیر نیست. در مثنوی معنوی حکایت هایی چون «اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل» و «قصه جوحی و آن کودک که پیش جنازه پدر خویش نوحه می کرد» از نمونه های تحقق عینی افق در تلقی نیچه ای آن به حساب می آیند، چراکه در این حکایات، شخصیت ها مقهور افق های ذهنی و بسته خود هستند. گادامر برخلاف نیچه، حرکت تاریخی زندگی انسانی را دربردارنده این واقعیت می داند که افق آدمی سیال و گشوده است و با توجه به موقعیت ها و مناسبت های مختلف تغییر می یابد. بر این اساس، گادامر در هرمنوتیک فلسفی خود، بنیاد فهم را امتزاج افق مفسر و افق متن می داند. تحقق چنین مفهومی، به طور عینی و مصداقی در داستان موسی و شبان در مثنوی قابل مشاهده است؛ چنان که در آغاز داستان، موسی (نماد اهل تنزیه) و شبان (نماد اهل تشبیه) هر یک در افق بسته خود محصورند، اما در ادامه و با در گرفتن گفت وگو میان این دو افق -افق شبان و افق موسی- افقی گشوده و موقعیت هرمنوتیکی جدیدی شکل می گیرد که ماحصل امتزاج افق تشبیه و افق تنزیه در داستان شبان و موسی است .
مکانمندی و استیلای مکان بر شخصیّت های روایی در «عزاداران بَیَل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای مکان روایی آماده سازی بستری برای تشریح ماهیت و ویژگی های شخصیت است. گزینش چگونگی ارائه مکان، صحنه پردازی، جنبه های خاص شخصیت ها و نوع روایتگری خواننده را به درک زیرلایه های متن هدایت می کند. مقاله حاضر به چگونگی تبلور مکان و پیوند آن با شخصیت در مجموعه داستان به هم پیوسته عزاداران بیل از غلامحسین ساعدی اختصاص دارد. شیوه تحلیل و بررسی اثر بر اساس روایت شناسی ترکیبی، به معنی بهره گیری از آرای نظریه پردازان حوزه روایت، انجام شده است. بررسی مکان روایی در این اثر نشان می دهد که فاعلیت مکان نفوذ و تأثیر پایدار خود را بر همه ارکان داستان ها به جا گذاشته است. روستای بیل مکان کلان متن و بستری برای زیست شخصیت های داستانی است که برای نشان دادن سلطه و نفوذ مکان بر فضای روانی- عاطفی و فضای روایی فراهم شده است. قرار گرفتن بیل در کانون روایت هشت داستان متضمن وجه نمادین مکانی است که مرهون ابداع هنری نویسنده است. شخصیت ها در امتداد مکان قرار گرفته و به جزئی از آن استحاله یافته اند. مکان بیل برای احیای خود هر بار از میان شخصیت های بی عمل، تسلیم و درمانده قربانی می گیرد؛ و خواننده در فرآیند خوانش، نقش مکمل در بازآفرینی صحنه و شخصیت را ایفا می کند.
مقایسه و تحلیل راه حل های مولوی و اکهارت تُله برای بحرانِ معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
85 - 101
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی مفهومی مربوط به دوران معاصر است. انسان سنتی در سایه معنایی می زیست که برآمده از دین و اسطوره بود، و انسان مدرن معنا را در علم و عقل و پیشرفت جست و جو می کرد، اما انسان معاصر – مشخصاً از جنگ جهانی دوم به بعد – با رد فرا روایت های پیشین در برهوت بی معنایی سرگردان است. بحرانِ معنا، دل مشغولی اصلی روزگار کنونی است. مسأله اصلی این پژوهش، چگونگی درمان پیشنهادی دردِ بی معنایی با رجوع به اندیشه های مولوی(604-672 ه.ق) و اکهارت تُله (1948- م) است. یدین منظور آراء آنان در این باب به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولوی، عامل اصلی گم گشتگی و بی معنایی انسان را خودی می داند و عشق را فراگیرترین درمان برای بیماری های وجودی معرفی می کند. عشقی که با پدیدار کردن شور زندگی و شیرینی هستی و هم چنین غنیمت شمردن وقت و ایجاد نگاهی نو در جانِ عاشق، بی معنایی را از میان برمی دارد. تُله، ذهن شرطی شده، تفکر قالبی، اسارت در مفهوم زمان و هویّت غیر اصیل را عوامل اصلی ایجاد بحرانِ معنا در روزگار معاصر می داند و برای حلّ این بحران، زیستن در لحظه حال را توصیه می کند. خدا در مرکز توجه مولوی است؛ اما برای تله، انسان اصل است. نفسِ مورد نظر مولانا با ذهنِ مورد نظر اکهارت شباهت دارد. عشقِ مولوی، آسمانی و معطوف به حضرت حق، و عشقِ تله، معطوف به هستی و تمامی موجودات است. هر دو عشق را موجب یگانگی با هستی می دانند.
بررسی ساختاری بازنویسی های مژگان شیخی از حکایات گلستان سعدی برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نویسندگان پرکار در زمینه بازنویسی متون کهن ادبی، خانم مژگان شیخی است که برخی از حکایات گلستان، بوستان، کلیله ودمنه، قابوسنامه، منطق الطیر و... را برای کودکان بازنویسی کرده است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از ابزار گردآوری اطلاعات کتابخآن های به بررسی ساختاری داستان های بازنوشته ی این نویسنده از شش حکایت گلستان سعدی برای کودکان و مقایسه ی آن ها با متن اصلی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در چارچوب کلی اثر تغییر محسوسی صورت نگرفته، اما پیرنگ بازنوشته ها گسترده تر از متن اصلی شده است. توصیف عملکرد و ظاهر شخصیت ها، افزایش گفت وگوها و در نمونه هایی واگویه های درونی، از شگردهای بازنویس برای جذاب ترکردن داستان است. لحن گفت وگوها، از صورت ادبی و شاعرانه به لحنی ساده و تا حدودی متناسب با شخصیت ها تغییر کرده است. زاویه دید در تمام متن های بازنوشته، راوی دانای کل است که بازنویس در بعضی حکایت ها زاویه دید را به زاویه دید نمایشی نزدیک کرده، ولی تغییری در محتوا و درون مایه ایجاد نکرده است. شیخی در نام گذاری اشخاص ابتکاری نداشته و از اسامی عام به کاررفته در متن اصلی استفاده کرده است. زبان در متن بازنوشته، ساده و رسمی است؛ اما گاهی واژه های دشوار، جملات طولانی، حذف های نادرست و استفاده زیاد از حرف ربط «و» بین جملات، به سادگی و روانی متن آسیب رسانده است. در تمام داستآن ها به طور چشمگیری از اصطلاحات و کنایه های عامیانه، استفاده شده است که برخی برای مخاطب نامفهوم و دشوار است. با آنکه بازنویس در پرداخت اثر گاهی به موفقیت هایی دست یافته است، اما نیاز است که بازنوشته های خود را به ظرافت ها و شگردهای هنری سعدی بیشتر نزدیک کند.
پرتویی از عرفان و تصوف در اشعار منقبتی قرن های هشتم و نهم هجری
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
11 - 52
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پیوند آموزه های عرفانی با اشعار منقبتی قرن های هشتم و نهم نشان داده می شود. برای دست یابی به این هدف ابیات شاعرانی مدّنظرقرار گرفته که در این دوره پیرامون اهل بیت(ع) اشعاری سروده اند. اما برای تأثیر بیشتر کلامشان بر مخاطب سعی دارند از آموزه های عرفان اسلامی نیز استفاده کنند. این آمیختگی (عرفان و منقبت) می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: مشرب فکری شاعر، بهره مندی او از خطّ فکری خاص، ویژگی شاخص محتوایی این دوره که بهره مندی از مضامین عرفانی است. عجین شدن مبانی عرفانی با منقبت اهل بیت(ع) سبب شده است درک ابیات برخی از این شاعران مانند شاه نعمت الله ولی و آذری اسفراینی دشوار شود و شیوه منقبت گویی آن شاعران را برجسته تر از دیگران نشان دهد.شاعران مدّنظر در این جستار عبارتند از: شیخ حسن کاشی، شاه نعمت الله ولی، آذری اسفراینی، عصمت بخارایی، جامی.در گام نخست، به معرفی مختصری از شاعران نام برده خواهیم پرداخت و سپس بحث ابیات مطرح خواهد شد. در بخش بررسی ابیات ابتدا به بازگشایی اصطلاحات عرفانی آن ها و در صورت لزوم اشاره های قرآنی و روایی مربوط به اهل بیت(ع) پرداخته شده و سپس ابیات براساس دقیقه های عرفانی و احادیث یا سخنان اهل بیت(ع) شرح شده است.
بررسی روابط بینامتنی در نمایشنامه ی بایستی دریا را آفرید و منطق الطّیر عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
521 - 538
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه بایستی دریا را یافت از ژان-پیر اسپیلمون در زمره اقتباس های موفق از منطق الطّیر عطّار است. اسپیلمون در این بازآفرینی سعی نموده تا در عین وفاداری به چارچوب اصلی منظومه عطّار، تغییرات قابل توجّهی را با در نظر گرفتن الزامات نمایشی در آن انجام دهد. از جمله دگرگونی های مهمی که در این اثر شاهد آن هستیم، تغییر در تعداد وادی های سلوک، حذف و تقلیل تعداد مرغان سالک و نیز تحوّل در دلالت های شخصیت سیمرغ می باشد. به بیان دیگر، اسپیلمون بنابر دیدگاه ناسوتی و جهان نگری ویژه خویش اثری متفاوت و مطابق با سلیقه مخاطبان معاصر ارایه داده است. در این پژوهش با توجه به نظریه بینامتنیت ژرار ژُنِت، درصدد بررسی و پاسخ به این پرسش ها هستیم که نمایشنامه نویس فرانسوی تا چه حد موفّق به انتقال پیام جهان شمول اثر عطّار در قالب یک نمایشنامه بوده است؟ و بنیان های اصلی داستان سفر مرغان دستخوش چه تحوّلات جدید و نوینی شده است؟
بررسی صور خیال در رساله عشق و عقل نجم الدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های زیبایی و گیرایی ادبیات عرفانی، تصویر است. در بلاغت تصویر برای بیان مفاهیم معقول و نامحسوس بیشتر از تصاویری بهره گرفته می شود که در خیال شکل می گیرد و از رهگذر صور بلاغی (تشبیه، استعاره، تمثیل و...) می توان به آن دست یافت. خیال یکی از مهم ترین ابزارها در شکل گیری صور برزخی میان عالم جسمانی و عالم روحانی است که به آن عالم مثال گفته می شود. ذهن خلّاق نجم رازی در زمینه صورتگری توانسته است صور خیال و الهام را با شیوایی کلام به نحوی درهم آمیزد که حالات باطنی و عرفانی را در قالب ترکیبات صور بلاغی نمایان سازد. در این مقاله، کوشش شده است تا به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به بررسی صور خیال در رساله عشق و عقل رازی پرداخته شود تا از این طریق جایگاه و اهمیت ابزارهای بلاغی که در تفهیم معانی معقول و نامحسوس در عالم محسوسات کارآمد است، برجسته شود. هدف نجم رازی از به کارگیری صور خیال، القای حقیقتی است که در پسِ این صور قرار گرفته تا مقصود خود را به مخاطب برساند. یافته های این پژوهش نشان می دهد نجم الدین رازی در این اثر، بیشتر از عنصر بلاغی تشبیه و اضافه تشبیهی بهره برده که اغلب از نوع تشبیهات معقول به محسوس است. این نوع تصاویر از تنوع چشمگیری برخوردارند و بیشترین بسامد صور بلاغی را به خود اختصاص داده اند. وی در عناصر سازنده خیال، بیشتر از طبیعت و اشیاء بهره برده تا بتواند تبیین بهتری از حقایق عالم داشته باشد؛ بنابراین هر تصویر بیانگر یک حقیقت در مراتب مختلف است.
هرمنوتیک سکوت در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هایدگر، در پی درک معنای هستی، به تحلیل امکانات وجودی دازاین می پردازد و در بین این امکانات به ارتباط زبان و هستی اهتمام ویژه ای می ورزد. او، در کنار سخن گفتن/ تکلم، سکوت را نیز یکی از امکان های زبان می داند. بنابر باور هایدگر، سکوت زبانی توانایی این را دارد که بسیار گسترده تر از سخن گفتنِ صرف سبب آشکارگی هستی شود. این آشکارگی هستی و نیوشیدن ندای هستی در سکوت، به آن خاصیتی تفسیری می بخشد که هایدگر آن را هرمنوتیک نامیده است. ازآنجاکه در میراث عرفانی ما، مولانا جلال الدین در غالب غزل ها از سکوت و خموشی سخن می گوید، نگارندگان این مقاله، بر آن اند که در پرتو تلقی ای که هایدگر از مفهوم سکوت دارد، می توان سویه های تازه ای از مفهوم سکوت و خموشی را در غزلیات شمس گشود و ویژگی تفسیری و هرمنوتیکی آن را در این گزاره ها نشان داد: «از بی جهانی دازاین تا فنای سالک به معنای عام و پیوند آن با سکوت»، «از گذار دازاین از موقعیت زبانی تا فنای زبانی سالک به معنای خاص و پیوند آن با سکوت»، «هرمنوتیک سکوت و دریافت گفتار اصیل از دازاین تا سالک»، و «سکوت هرمنوتیکی مولانا و دریافت گفتار اصیل». مولانا با طرح سکوت اصیل زمینه ای فراهم می آورد تا جان و جهان هستی به سخن درآید و کاستی و نارسابودن زبان تدارک یابد و پرده از اسرار عالم برگرفته شود. توجه به وجه هرمنوتیکی سکوت در غزلیات شمس جستار حاضر را از پژوهش های موجود متمایز می کند.
بررسی تطبیقی شخصیت های رمان جزء از کل اثر استیو تولتز و انجمن شاعران مرده اثر ان. اچ.کلاین بام براساس نظریه تحلیل رفتار متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روانشناختی شخصیت از زیرشاخه های نقد روانشناختی است که در آن، شخصیت داستانی مانند شخصیت در دنیای واقعی تحلیل می شود و با تحلیل محتوای داستان، الگوهای رفتاری شخصیت ها تبیین می گردد. اریک برن در نظریّه تحلیل رفتار متقابل، حالات و شخصیت های انسانی را به سه الگوی رفتاری والد(باورهای تقلید شده و درون فکنی شده)، کودک (رفتار های هیجان زده وغرایز سانسور نشده) و بالغ (پردازشگر ومنطق گرا) تقسیم و بیان می کند که سه بعد شخصیتی فوق در همه انسان ها موجود است؛ اما یک بُعد، چیرگی بیشتری دارد و انسان تکامل یافته باید بتواند هر سه بعد را در جای خود به کارگیرد؛ چراکه این امر به درک متقابل و بهبود روابط میان انسان ها می انجامد. در این پژوهش با استمداد از ماهیت بینارشته ای نقد روانشناختی آثار ادبی، دو رمان جزء از کل اثر استیو تولتز و انجمن شاعران مرده اثر ان. اچ. کلاین بام با استفاده از نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شخصیت های اصلی در رمان های یادشده با استفاده از قدرت انتخاب، آزادانه و به اراده خود تغییر می کنند و به تحریکات جدید پاسخ های منطقی می دهند. افزون بر آن شخصیت های اصلی دو رمان برگزیده اگر چه در دو زبان و دو فضای فرهنگی متفاوت، و با اختلاف در بازه زمانی حدوداً 1۰ ساله، در دو کشور مختلف خلق شده اند، از منظر تحلیل رفتار متقابل از الگوی مشابهی پیروی می کنند، به گونه ای که چهارچوب، ساختار، رکن و پیام اصلی هر دو رمان بر قالب شدن اندیشه های بالغ استوار است.
بررسی تطبیقی امشاسپندان در آیین زرتشتی و اعیان ثابته در عرفان نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
211 - 238
حوزههای تخصصی:
اعیان ثابته در عرفان نظری، صور علمیه الهی هستند که در فیض مقدس، به کالبد عالم وارد شده اند، اعیان در علم الهی ثابت اند که تنها یک بار در ازل تحدید یافته اند و در کسوت اسماء و صفات، مظهر ذات حق تعالی گشته اند. این پژوهش مطالعه ای نظری است که به شیوه پژوهش کتابخانه ای و توصیف و تطبیق داده ها، تفسیر مترادف اعیان ثابته را به شیوه توصیفی - تطبیقی در آیین کهن زرتشتی مورد بررسی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی شباهت های بنیادی این دو نگرش آیینی و عرفانی است. در اشاره به یافته های تحقیق می توان گفت که صور معنوی عالم در آئین زرتشتی، امشاسپندان فرَوَشی نام دارند که همانند اعیان، پیش از آفرینش هستی، خلق گردیده اند و در کالبد گیتایی قرار گرفته اند، آن ها در تجلی اسماء و صفات، مظاهر اهورامزدا در عالم گیتایی هستند. در هر دو نگرش به عهد الست و اقرار به رسالت بندگی اشاره شده است. علم الهی در آن ها ثابت است و در حقایق علمی موجودات، تعاریفی یکسان با یکدیگر دارند.
تحلیل مهارت های شناختی رمان رضوی بیدارم کن بر پایه تفکّر انتقادی لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
102 - 123
حوزههای تخصصی:
رمان های برگرفته از فرهنگ اسلامی در ادب فارسی با هدف پردازش جنبه هایی از آموزه های تربیتی و گونه هایی از مهارت های گونه های تفکّر پدید آمده اند که می توان از آنها در اجتماع پژوهی استفاده کرد و به یاری آنها به جنبه های بیشتری از فلسفه وجودی انسان و گونه های تفکّر دست یافت. رمان رضوی بیدارم کن از فریبا کلهر با الگوی شخصیت امام رضا(ع) مبتنی بر بایدها و نبایدهای اخلاقی و آموزه های شناختی است که مهارت های تفکّر انتقادی را مانند خوداصلاحی، دگراصلاحی، داوری صحیح و تأثیر و تفسیر زمینه متن در بر دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مهارت های تفکّر انتقادی در رمان رضوی بیدارم کن بر پایه تفکّر انتقادی لیپمن با رویکردی توصیفی تحلیلی انجام شده است. دستاورد پژوهش، دستیابی به مهارت های تفکّر انتقادی است که می تواند مخاطب را با بیان استدلال های منطقی، برخورداری از انعطاف در برخورد با روش های جدید و تکیه بر شرایط نامتعارف به درک صحیحی از متن برساند. فراشناخت متن، مرهون پرسش از تفکّر مخاطب است که وی را به شناختی فراتر از شناخت معمولی رسانده است. زوایایی از داوری های صحیح در متن رمان مشاهده می شود که تفکّر انتقادی و اصلاحی نویسنده دلیل اصلی آن است؛ چنانکه تفکّر و استدلال مخاطب (نوجوان) را به چالش کشیده است و وی را به درکی صحیح از داوری نسبت به شخصیت امام رضا(ع) و تأثیر این داوری بر پرورش مهارت های تفکّر انتقادی او در دنیای معاصر رسانده است.
هنرنمایی حافظ در عرصه گزینش صفت بلاغی بر پایه علم بدیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
73 - 96
حوزههای تخصصی:
صفت یکی از سازه های دستوری است که هم در محور هم نشینی (نحو) و هم در محور جانشینی (صَرف) تولیدکننده معناست. از آنجا که این عنصر دستوری می تواند در جایگاه های نحوی متعددی حضور داشته باشد، امکانات زبانیِ بیشتری را در اختیار گوینده قرار می دهد و از این نظر سازه ای ارزشمند است. شاعر به مدد ظرفیت دستوری صفت، آن را در وجه ادبی نیز به کار می گیرد؛ چنانکه یکی از راه های آفرینش معنا و خلق تصاویر شگفت انگیز در شعر حافظ گزینش صفت است. او از صفت به عنوان ابزار تولید تصاویر بلاغی و معناشناختی، برای غنای زبانِ ادبی بهره می گیرد. اهمیّت صفت برای حافظ تا آنجاست که چندین بار در این مقوله واژه سازی کرده است: صوفی افکن، صنوبرخرام، عطرگردان، دیوانه نواز، صوفی سوز، معشوقه باز و ... . در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی کارکرد بلاغی صفت در غزلیات حافظ برپایه سنجه های علم بدیع بررسی شده است. رابطه بلاغی و معنایی صفت با موصوف و دیگر اجزای جمله نشان می دهد که حافظ صفت را از سر تصادف یا برای پُرکردن خلأهای وزن و قافیه به کار نمی گیرد؛ بلکه برای آن ارزش بلاغی قائل است. حافظ به وسیله صفت بلاغی در مقوله هایی مانند ایهام، پارادوکس، جناس و آرایه هایی کم کاربرد مانند اسلوب حکیم، جمع، لف و نشر و مذهب کلامی نیز تصویرآفرینی کرده است.
نقش استعاره و مجاز در فرآیند میل ورزی در رمان «نگران نباش» بر مبنای آموزه های لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
94 - 110
حوزههای تخصصی:
ژاک لکان از اندیشمندانی است که از استعاره و مجاز- که اصطلاحاتی تخصصی در دانش بلاغت و زبان شناسی به شمار می آیند- برای تبیین مفهوم روانکاوانه میل استفاده می کند. در نگاه وی، میل ورزی به میانجی مداخله استعاره پدری شروع می شود و ممکن است در فرآیندی مجازی همواره خود را تثبیت نماید. بر اساس بروز اختلال در فرآیند استعاری و مجازی، لکان تبیین نمود که بیمار به کدام گونه از روان پریشی دچار شده و سبب رنج بردن او چه چیزی است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی و بر اساس فرآیند استعاری و مجازی مورد نظر لکان، چگونگی میل ورزی سوژه (شادی) در داستان «نگران نباش» مهسا محب علی تبیین شده است. همچنین بر اساس الگو و معیار ذکر شده، چگونگی روان پریشی و بیرون افتادن از محدوده سوژه بودگی در شخصیت اصلی داستان (شادی) تشریح گردیده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد فرآیند میل در شخصیت شادی به صورت استعاری عمل می کرده و بر این اساس، او سوژه ای وسواسی بوده است. شادی برای اینکه بتواند هرچه زودتر فالوس را احراز نماید، می خواهد ارضای میل خود را به تعجیل بیندازد. او از اختلال مجاورت- که ناظر بر عدم امکان ساخت مجاز است- رنج می برد. شادی نمی تواند میل ورزی کند؛ مگر زمانی که دال های مربوط به مسأله ای که در وی ایجاد تروما کرده، در اختیارش قرار بگیرد.
گونه ادبی صلوات خوانی در ادب عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۲
111 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های ادبی شعر عامه صلوات خوانی است که به منظور تبرک بخشی و توسل به اولیای دین در موقعیت ها و مراسم مختلف خوانده می شود و مخاطب را به فرستادن صلوات فرا می خواند. غالباً این اشعار را تحت تأثیر موقعیت اجرای آنها زیر عنوانهای دیگر قرار می دهند؛ برای مثال آنها را شعر کار، چاووشی یا سحری خوانی در نظر می گیرند حال اینکه هر یک گونه ای متمایز و مستقل است. در این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که صلوات خوانی از دید ژانرشناسی چگونه شعری است و چه ویژگیهایی دارد. با در نظر گرفتن مطالعات ژانری ویژگیهای متنی و برون متنی این اشعار بررسی شد؛ ویژگیهایی همچون ساختار، محتوا، کارکرد و چگونگی تعامل میان سرخوان و مخاطبان. در منابع مکتوب نمونه های اندکی از صلوات خوانی وجود دارد؛؛ اما در همین نمونه های اندک، ساختار و ویژگیهای واحدی به چشم می خورد که می توان بر اساس آنها صلوات خوانی را یک گونه ادبی مستقل به شمار آورد.
مطالعه تطبیقی نمادهای حیوانی در ضرب المثل های فارسی و عربی برای فارسی آموزی خارجیان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
179 - 206
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها بخش مهمی از زبان و ادبیات ملل هستند که می توانند خارجی ها را با جامعه زبانی برآمده از آن آشنا سازند؛ از این رو مطالعه تطبیقی ضرب المثل ها می تواند در آموزش زبان خارجی و تقویت توانش ارتباطی زبان آموزان مفید باشد. با توجه به تعداد قابل توجه فارسی آموزان خارجی در سراسر جهان و حضور گسترده آنان در مراکز آموزش زبان فارسی در ایران، مطالعه تطبیقی ضرب المثل ها یکی از راه های دستیابی به اشتراکات فرهنگی - زبانی در جهت تسهیل آموزش زبان فارسی به خارجیان است. در این پژوهش کیفی که با روش توصیفی-تحلیلی و با حضور250 فارسی آموز از کشورهای مختلف عربی انجام شده، بیست ضرب المثل پرکاربرد و رایج فارسی و عربی حاوی اسامی حیوانات (ده ضرب المثل فارسی و معادل آنها در عربی و ده ضرب المثل عربی و معادل آنها در فارسی) براساس الگوی ریچموند (1987) و طبقه بندی زرکوب و امینی (1393) مطابقت داده شدند. نتایج نشان داد که اشتراکات زبانی و فرهنگی بسیار زیادی میان عرب زبان ها و فارسی زبان ها در به کارگیری اسامی حیوانات در ضرب المثل ها وجود دارد که می توان با در نظر گرفتن این اشتراکات و استفاده از ضرب المثل های رایج فارسی که مشابه آن در کشورهای عربی نیز وجود دارد؛ از بیشتر سوءتفاهم های فرهنگی و زبانی پیشگیری و امر آموزش زبان فارسی به فارسی آموزان عرب را تسهیل کرد.