مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
زمینه تاریخی
حوزه های تخصصی:
در شروح مثنوی، شارحان در بسیاری موارد، نخست زمینه متن (Context) بویژه زمینه تاریخی را کاویدهاند، آن گاه به جنبه های دیگر متن پرداختهاند. میتوان گفت یکی از دلایل فروزانفر در تألیف قصص مثنوی نیز تبیین چنین زمینهای بوده است. امّا گاهی اوقات شارحان بی توجه به شگردهای مولوی درباره زمینه متن، هم در تشخیص زمینه تاریخی و هم در شرح متن گمراه و سرگردان شدهاند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، زمینه تاریخی یکی از حکایات مشترک مثنوی و فیه مافیه به نام «نظر کردن پیغامبر به اسیران»، را در شروح گوناگون بررسی کرده و نشان دادهایم. شارحان به دلیل بی توجهی به شگردها و تصرّفات مولوی به سه گروه تقسیم شدهاند:1)گروهی زمینه تاریخی حکایت را جنگ بدر دانستهاند. 2) گروهی زمینه تاریخی حکایت را غزوه بنی نضیر و بنی قریظه دانستهاند. 3)گروهی هم در این باره سکوت کردهاند. آن گاه ضمن تحلیل نظر شارحان، علل انحراف آنان را در دو موضوع تبیین نمودهایم:1)حکایت مشابه در فیه مافیه 2)ساختار حکایت و خلاقیت مولوی.
تحلیل خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خطبه فدکیه به عنوان یک ارتباط زبانی تحقق یافته در بافت و زمینه تاریخی مشخص، یکی از گفتمان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) را تشکیل می دهد. یکی از روش های تحلیل این گونه متون، به عنوان بخشی از میراث دینی، استفاده از تحلیل کارگفتی و بررسی متن در چارچوب کنش گفتاری است. بر اساس این نظریه، گوینده که همواره در بافتی خاص سخن می گوید، هنگام سخن گفتن علاوه بر ادای کلمات و بر زبان جاری ساختن الفاظ در قالب گزاره های مختلف، کنش هایی هم انجام می دهد که آن ها را به پنج دسته بیانی، انشایی، تعهدی، احساسی و اعلامی تقسیم کرده اند. این جستار که به تحلیل متن خطبه فدکیه بر اساس نظریه کنش گفتاری پرداخته، به این نتیجه رسیده است که کنش های اعلامی و بیانی بیش از دیگر کنش ها در این خطبه به چشم می خورد و با توجه به بافت پیرامونی ایراد این خطبه و زمینه های تاریخی آن، این فراوانی را می توان بدین معنا گرفت که حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص) در صدد احیای سنت وی و تبیین احکام و دستورات اسلام بوده است.
رویکردهای جهانی به حضور ساخت ارهای جدید در زمینه تاریخی (بررسی نظریه ها و توافق نامه های بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱
7-18
حوزه های تخصصی:
اگرچه حفاظت به عنوان گام اول در امر احیاء شناخته می شود، اما بسیاری از بناها و مناطق تاریخی همزمان با حفاظت نیازمند توسعه نیز می باشند؛ درواقع توسعه و حضور ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی می تواند سبب تداوم تاریخ و غناء یافتن محیط های تاریخی گردد. اما آنچه که در این میان مهم می باشد نیاز به تدوین دستورالعمل هایی جامع پیرامون طراحی این گونه ساختارهای جدید است. در این راستا و پیش از هر چیز، توجه و درنظر گرفتن اصول پذیرفته شده ی جهانی در این حوزه، ضرورت دارد. امروزه با گذشت حدود دو قرن از آغاز جنبش حفاظت از ثروت های فرهنگی- تاریخی با مجموعه های از منشورها، قطعنامه ها و توصیه های جهانی در زمینه ی مواجه با میراث گذشتگان روبرو هستیم که حاصل تجارب بدست آمده از رویکردهای گوناگون در این حوزه و در کشورهای مختلف جهان می باشند. هدف از مقاله ی پیشِ رو، بررسی ایده ها و نظریه ها، توافق نامه ها و منشورهای مرتبط با حضور ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی، جهت استفاده از آنها به منظور دستیابی به رهنمودهای طراحیِ ساختارهای جدید در زمینه تاریخی می باشد؛ از این رو در ابتدا به بررسی تئوریِ نظریه پردازانی پرداخته می شود که تأثیر بیشتری بر رویکردهای پس از خود داشته و زمینه ساز تدوین اصول بین المللی گشته اند؛ سپس در پی آن مفاد توافق نامه های بین المللی که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به این حوزه اشاره داشته و توانسته اند اصولی کلیدی را در این خصوص ارائه دهند، بیان می شود. در انتها با تنظیم جدولی براساس رویکرد هر یک از توافق نامه های مورد بررسی، به روند تکاملی این نگرش ها در مقیاس بین المللی پرداخته می شود.
تبیین الگوی شبه-فرکتال در ساختار زمینه محور بازارهای سنتی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
28 - 57
حوزه های تخصصی:
عدم تداوم ارزش های هنر و معماری اسلامی در طراحی ساختارهای نو در بافت های تاریخی، تهدیدی برای حیات این زمینه های ارزشمند شهری به حساب می آید. ازجمله بافت بازارهای سنتی ایرانی، محدوده های ارزشمند ولی مسئله داری هستند که روزبه روز دچار بحران های ناشی از تراکم عملکردی-کالبدی ساختارهای جدید کنترل نشده می شوند. این امر شناخت ویژگی های کیفی آن ها، جهت ظهور میان افزارهای معاصر منسجم با بافت را ضروری می سازد. در این پژوهش، باهدف تبیین زبان الگوی زمینه محور بازار سنتی به عنوان نمونه ای اعلی از هنر و معماری سنتی ایرانی، ابتدا با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به عنوان زیرمجموعه روش تحقیق کیفی، اطلاعات لازم در خصوص زمینه محوری بازار سنتی جمع آوری و بر اساس مدل مستخرج از مبانی نظری پژوهش، موردبررسی قرار می گیرد. در بخش دوم با استفاده از روش تجزیه تحلیل بصری فرکتالی، میزان تناظر مؤلفه های کیفی زمینه محوری اجزاء بازار سنتی و الگوی هندسه فرکتالی بازار، با تأکید بر فضاهای باز و بسته، بررسی می شود. یافته ها حاکی از زمینه محوری بازار سنتی در سه مقیاس شهری، محله ای و داخلی است. تجزیه تحلیل بصری در سه مقیاس کلان، میانه و خرد، نشان دهنده انطباق ارزش های کیفی زمینه محوری با الگوی هندسی شبه-فرکتال، در تجلی عینی ذهنیت معنا گرای معمار سنتی است. مقیاس های هندسی فرکتال دربرگیرنده مقیاس های رفتاری-عملکردی، انسجام معنایی ناشی از جهان بینی وحدت گرا و پویای اسلامی را متجلی می سازند. در این میان الگوی متشابه تیمچه ها و الگوی فضای باز سراها به عنوان مراکز نیرومند مقیاس میانه، اتصال و انسجام مقیاس کلان و خرد را فراهم می آورند و متناظر با قانون توان معکوس بُعد فرکتالی، هر چه اجزا خرد مقیاس تر می شوند بر تعدادشان افزوده می شود.
بن مایه های تعلیمی دین از دید جلال آل احمد
حوزه های تخصصی:
دین اسلام دینی است جهانی و برخوردار از یک سلسله عناصر تعلیمی، امور اعتقادی و مقررات اخلاقی و عملی است که به کار بستن آنها سعادت و نیک بختی انسان را در دنیا و آخرت تأمین می کند. مقررات تعلیمی دین اسلام که از جانب آفریدگار جهان فرستاده شده به گونه ای است که هر فردی از افراد بشر و هر جامعه ای از جامعه های انسانی که آنها را به کار بندد، بهترین شرایط زندگی و مترقی ترین کمال انسانی برایش فراهم خواهد شد. جلال آل احمد یکی از برجسته ترین روشن فکرانی است که در زمینه های گوناگون از جمله غرب زدگی، دین، حقوق زنان، دولت، روشن فکری و... صاحب نظر بوده و قلم فرسایی کرده است. اینمقالهمی کوشدتادیدگاه و تلقیجلالآل احمد راازدین، عللوریشه هایپدیدارتاریخی آنونیزفهمویازبنیان های تعلیمی آن کهنقشیاساسی درشکل گیری پاردایم فکری جامعه آن روز ایرانیان داشت مورد نقد و بررسی قرار دهد
بازشناسی الگوهای کالبدی و کارکردی زمینه تاریخی برای طراحی ساختارهای جدید در محله جویباره اصفهان (با رویکرد بنای میان افزا)
حوزه های تخصصی:
هر محله تاریخی از خصوصیاتی خاص تشکیل شده است که پیکره و کالبد آن را مشخص می کند و ممکن است اجزای بی شماری داشته باشد. در بیشتر شهرهای تاریخی ایران معماری بنا ها از نظر شکل و فرم، نوع تزئینات، رنگ و طرح نمای آن ها که عوامل کالبدی محسوب می شوند یکسان است و این امر به خصوص در ایجاد گذرها و کوچه ها نیز تأثیرگذار بوده است. با بررسی های انجام شده در بافت محله جویباره اصفهان به عنوان بستر موردنظر پژوهش فوق این محله به عنوان هسته اولیه شهر اصفهان که به دلیل شرایط مذهبی شکل گرفته است، کاربری غالب آن یک محله مسکونی و عمدتاً یهودی نشین بوده که در طول تاریخ با بی مهری فراوانی روبه رو شده و با گسترش شهر در دوره معاصر جداره های تجاری به بطن آن نفوذ کرده و به مرورزمان دچار فرسودگی و تخریب بسیار شده است؛ بنابراین نیاز است تا با بازشناسی الگوهای کالبدی و کارکردی گذشته با روش میان افزایی به دنبال راه حل گریز از مشکلات موجود در این بافت تاریخی شهری بود. ابزار گردآوری اطلاعات (به روش میدانی) از طریق مشاهده در بافت تاریخی و مطالعات کتابخانه ای و بر اساس روش نمونه گیری به صورت هدفمند است. بررسی ها نشان داد که بافت تاریخی جویباره دارای شاخصه ها و کیفیات بی شمار کالبدی بوده که ریشه در فرهنگ مردم این محله دارد و در نهایت بر اساس یافته ها، دستاورد این تحقیق ارائه شده است.
اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن از محمود دولت آبادی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
29 - 38
حوزه های تخصصی:
محمود دولت آبادی نویسنده ای است با سبک نوشتاری واقع گرا و در رمان های متعدد به زندگی و رویکردهای اجتماعی و سیاسی نگاهی عینی گرا دارد. رمان طریق بسمل شدن دولت آبادی، داستانی درباره جنگ هشت ساله ایران و عراق است که دارای 52 شخصیت است. در این رمان، ماجرای تپه ای موسوم به صفر از زاویه ی دید دو راوی از هر دو کشور متخاصم روایت می شود. با وجود جایگاه خاص اجتماعیات در آثار این نویسنده و با توجه به فقدان تحقیقی بنیادین درباره رمان طریق بسمل شدن که پس از ده سال اجازه چاپ یافت، پرداختن به این رمان در حوزه ی نقد جامعه شناسی ضروری است. در پژوهش حاضر به بررسی رمان «طریق بسمل شدن» از منظر نقد جامعه شناسی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. هدف در این پژوهش کشف اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن است. پژوهش بر پایه این پرسش اصلی شکل گرفت که مؤلفه های بارز اجتماعیات در رمان طریق بسمل کدام است؟ نتیجه تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بارز اجتماعیات در رمان طریق بسمل شدن عبارت است از: تقابل شخصیت های طبقات مختلف اجتماع، زمینه های تاریخی اجتماعی و تقابل مسائل اجتماعی و فرهنگی در رمان طریق بسمل شدن.
تبیین و بررسی زمینه گرایی در هر یک از معیارهای آن در زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش شهر تهران (مطالعه موردی: بناهای اقامتی واقع در زمینه های مختلف شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۱۱۷-۹۹
حوزه های تخصصی:
عدم وضوح راهکارهای زمینه گرایی در خصوص طراحی در زمینه های گوناگون اعم از زمینه های تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه باارزش، اهمیت چگونگی توجه به معیارهای مختلف زمینه گرایی را در زمینه های مختلف پر رنگ می کند. سؤالات اصلیِ پژوهش بدین شرح است که: ۱. معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در زمینه گرایی یک اثر معماری جدید چیست؟ ۲. در زمینه های مختلف شهر تهران، توجه به چه معیارهایی از زمینه گرایی از اولویتِ بیشتری در طراحی برخوردار است و اهمیت نسبی هرکدام از آن معیارها، در هر زمینه (تاریخی، میانی، حاشیه ای و حاشیه با ارزش) شهر تهران به چه صورت است؟ برای پاسخ به این پرسش ها از روش تحقیق ترکیبی که اهدافی کیفی را دنبال می کند، استفاده شد. مبنای استخراج معیارها و زیرمعیارهای زمینه گرایی تحلیل محتوای کیفی بوده است. سپس به منظور تبیین میزان اهمیت نسبی معیارها در زمینه های چهارگانه شهر تهران، چهار بنای اقامتی به صورت هدفمند از چهار زمینه مختلف شهر، به عنوان نماینده ی آن زمینه ها انتخاب شد که در ادامه و با استفاده از رویه سلسله مراتبی میزان زمینه گرایی نمونه ها در هر یک از معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده در بخش قبل که در قالب پرسشنامه طراحی و تنظیم شده بود، توسط دانشجویان کارشناسی ارشد معماری مورد سنجش قرار گرفت. درنهایت به منظور تحلیل داده ها از تحلیل های آماری ازجمله نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مفهوم زمینه گرایی و ارتباط آن با زمینه های مختلف از طریق بررسی چهار معیار اصلی زمینه گرایی (کالبدی، مفهومی، عملکردی و اجتماعی) در قالب مدل مفهومی پیشنهادی قابل تبیین است. به گونه ای که توجه به معیارهای زمینه گرایی به ترتیب در زمینه تاریخی، زمینه حاشیه باارزش، زمینه میانی و حاشیه ای حائز اهمیت می باشد که البته در زمینه حاشیه ای که معمولاً حائز ویژگی های (ارزشمند) خاصی نمی باشد توجه به این معیارها حایز اهمیت نبوده و در نظر گرفتن معیارهای زمینه گرایی نمی تواند موجب ارتقاء معماری و طراحی گردد که ازاین رو می توان با گسترده تر در نظر گرفتن دامنه زمینه از تک بناها و ویژگی های واجد ارزش آن منطقه (رویکرد منطقه گرایی) و الهام گرفتن از مفاهیم آن منطقه، طراحی در زمینه های حاشیه ای را انجام داد.