مطالب مرتبط با کلیدواژه

میتوس


۱.

کارکرد نماد در حکایتی از هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نماد اسطوره حکایت هفت پیکر کهن الگو میتوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۸ تعداد دانلود : ۹۷۸
یکی از انواع نقد ادبی نقد اسطوره ای است که برگرفته از نظریات یونگ در زمینة ناخودآگاه جمعی است. کار منتقد اسطوره ای بررسی کهن الگوهای اثر ادبی به مثابة بازتاب های ناخودآگاه جمعی ذهن شاعر یا نویسنده در اثر ادبی است؛ کهن الگوهایی که در نهاد ناخودآگاه ذهن مردمان قوم یا جامعه یا فراتر از آن، کل بشر، ساری و جاری است. ذهن آدمی این عقاید و رفتارهای اسطوره ای را اغلب به شیوه ای نمادین در می آورد. یکی از اشکال بروز این کهن الگوها به شکل نماد، علاوه بر خواب و رؤیا و ...، خلاقیت های ادبی است. هفت پیکر نظامی از آثاری است که سرشار از نمادهای اسطوره ای و کاربردهای کهن الگویی است. در این مقاله سعی شده با استفاده از امکاناتی که الگوی روان شناسی یونگ در زمینة ناخودآگاه جمعی به دست داده است و نظر نورتروپ فِرای در زمینة میتوس ها، حکایتی منظوم از این اثر بررسی شود تا کارکردهای نماد در این حکایت روشن شود.
۲.

تحلیل میتوس های روایی لشکرکشی کیکاوس به مازندران در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره فردوسی کهن الگو میتوس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۶۷۷ تعداد دانلود : ۸۶۷
روایت های شاهنامه به ویژه در قسمت پهلوانی دارای ساختاری مشابه است که از اصلی اسطوره ای در شیوه ی روایت پیروی می کند. شخصیت ها، کنش ها و ترتیب وقایع در این روایات به طور فراوانی همساز و همگام با بخش های روایت آن ها است. در این مقاله کوشش شد خوانشی نو با تکیه بر کهن الگوها و نمادهای نظریّه ی یونگ و تلفیق آن با نظرِ نورتروپ فرای درباره ی میتوس های شکل دهنده ی اثر ادبی، در بافت روایت منظومِ ""حمله ی کیکاوس به مازندران"" در شاهنامه ی فردوسی ارائه شود. به همین سبب نمادهای اسطوره ای این حکایت بررسی و مفاهیم آن به استناد بیان شد، سپس نقش این نمادها در پیرفتِ بخش های مختلف حکایت در ارتباط با میتوس های فرای بیان شد. در پایان روشن شد روایت مذکور داری سه بخش ساختاری است که بیانگرِ میتوس های تابستان، زمستان و بهار در نظریه ی نورتروپ فرای است و نمادها و کهن الگوهای هر بخش در خدمت ساختار میتوس همان بخش هستند. چنین رویکردی در دیگر روایت های شاهنامه هم چون حمله ی کیکاوس به هاماوران هم به روشنی قابل مشاهده است.
۳.

دایانویای اسطوره چیست؟ پژوهشی در ساحت مغفول نظریه اسطوره شناختی نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره میتوس دایانویا اصل جابه جایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
فرای با الهام از نگرش های اسطوره شناختی کاسیرر و الیاده و با به کارگیری دیدگاه های فریزر و فروید و از سویی دیگر با پی گیری آرای منتقدان حلقه نقد نو به دیدگاهی ژرف در باب ساختار دوری و دیالکتیکی اسطوره نایل شد که به موجب آن شکل گیری اسطوره محصول دو سازوکار متفاوت به شمار می رود: گرایش اسطوره به نقل روایت در نظام دوری؛ و جهت گیری اسطوره به سمت ساختارهای کلامی خودایستا. فرای این سازوکار دوم را ذیل وجه مضمون مدار اسطوره بررسی می کند و معتقد است دایانویا یا معنا ساختار دیالکتیکی اسطوره است که از طریق پیکره بندی، در هم تنیدگی و امتزاج تصاویر شکل می گیرد. با این همه، در قریب به اتفاق پژوهش هایی که به موضع نظری فرای می پردازند مبحث دایانویا عمدتاً مغفول مانده است. به این ترتیب، هدف از انجام این پژوهش آن است که با استخدام روش توصیفی-تحلیلی مبانی نظری فرای را در این باره نقد و بررسی کند و ضمن توجه به خاستگاه های نظری وی، سازوکار درونی دایانویا نیز تحلیل شود. در این بررسی مشخص می شود که دایانویای اسطوره با وجوه هیروگلیفی، هیراتیکی و دموتیکیِ بیان متلازم است و گذار اسطوره به سوی رُمانس، حماسه و نهایتاً تاریخ به واسطه عملکرد اصل جابه جایی ممکن می شود. در این گذار، اسطوره نامتبدل در نهایت به وجه واقع گرای ناتورآلیستی روی می آورد و اسطوره اگرچه پوشیده و نهفته می ماند اما هرگز از میان نمی رود. بنابراین، به زعم فرای حتی آثاری که اساساً با رویکرد تاریخی نگاشته شده اند این قابلیت را دارند که از طریق قرائت اسطوره شناختی تجزیه و تحلیل شوند.
۴.

بررسی و تحلیل تراژدی سیاوش بر مبنای نظریه «میتوس تراژدی» فرای

کلیدواژه‌ها: نورتروپ فرای میتوس تراژدی شاهنامه سیاوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۵۰۱
شاهنامه فردوسی از آثار ادب کلاسیک ایران است که بسیاری از داستان های آن از منظر یک اثر تراژیک قابل بررسی است. سوگ سیاوش به عنوان روایتی کهن با هسته تراژیک، از جمله این داستان هاست. در این پژوهش، داستان سیاوش بر اساس نظریه «میتوس تراژدی» نورتروپ فرای، منتقد کانادایی بررسی شده است. بر مبنای این نظریه، که اصولی جهان شمول را در بررسی آثار تراژیک ارائه می دهد، داستان سیاوش از مؤلفه هایی همچون: «ناهمخوانی عشق و ساختار اجتماعی»، «سلطه بی قید و شرط تقدیر» و همچنین مراحل شش گانه ای برخوردار است که آن را در ردیف یکی از زیباترین تراژدی های جهان قرار می دهد. فرای در نظری ه خود به شخصیّت ضدقهرمان نمی پردازد؛ این سیر وقایع، جبر زمانه و خواست خدایان است که  دوستی ها را به دشمنی بدل می سازد. در داستان سیاوش نیز سلطه تقدیر و بازی زمانه، افراسیاب را نادانسته و بی سبب در برابر داماد و دختر خویش قرار می دهد و هر دو طرف بی آنکه بخواهند به مصاف هم می روند. از دیگر مؤلفه های تراژدی، «اجتناب ناپذیری فاجعه نهایی» است که در سوگ سیاوش، به بهترین نحو به مخاطب القا می گردد. برقراری ثبات و آرامش پایانی و همچنین جهان بینی تقدیر  مدار حاکم بر داستان به آفرینش نوعی تسلای متافیزیکی می انجامد که لازمه بخش پایانی یک اثر تراژیک است.
۵.

پدیدار شناسی هرمنوتیک ارتباطات انسانیِ مبتنی بر حکایت؛ با تأکید بر مفهوم مَجال در میتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارتباطات انسانی میتوس لوگوس حکایت پدیدارشناسی هرمنوتیک خلوت انس مجال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف از تحقیق حاضر شرح و تفسیر ارتباطات انسانی مبتنی بر روایت/حکایت و خوانشی متفاوت از دوستی در یک ارتباط میتولوژیکال است. با توجه به این که شعرا و متفکران یونان باستان برای مفهوم «کلمه» از میتوس استفاده می کردند و از دوره سقراط به این سو مفهوم لوگوس جایگزین آن گردید و رواج یافت؛ ابتدا با تفسیر مفهوم لوگوس درسنت پدیدارشناسی و روش هرمنوتیک گادامر بیان می کنم که گفت وگوی مبتنی بر لوگوس چگونه در مفهوم همدمی تجلی می یابد. سپس اینپرسش اصلی را مطرح می کنم که در صورت بازگشت به مفهوم میتوس و اعاده حیثیت معنایی آن به مثابه کلمه، چگونه میتوس دریک گفت وگوی دوستانه حضور می یابد و خصوصیات چنین ارتباطی از چه قراری می تواند باشد؟ به عنوان فرضیه فرعی، این پرسش را مطرح می کنم که اگر حضور لوگوس در دیالوگ زنده منجر به جریان افتادن نفْس(پسوخه) و فرارسیدن لحظه همدمی می گردد، آیا ارتباط میتوسی نیز یک ارتباط انفسی خواهد بود؟ برای آشکار ساختن نسبتِ نفْس و میتوس از خوانش ریکور از نظریه زمان اگوستین بهره می گیرم و برای دست یازیدن به غایتِ ارتباط مبتنی بر میتوس با استفاده از روش پدیدارشناسی هرمنوتیک ریکور بیان می کنم که چگونه گفت وگوی حقیقی در مقام میتوس مجالی برای خلوت انس خواهد بود.
۶.

آیا فرای در نقد اتیکال ایتوس را نادیده گرفته است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرای ایتوس میتوس دایانویا مرحله سمبول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۰
فرای متأثر از نگرش های تفسیری قرون وسطی و متعهد به آموزه های اصحاب نقد نو و تکیه بر روش شناختی ساختارگرا، نظریات بدیعی درباره چگونگی تحلیل ساختار اثر ادبی به دست داده است. او در بوطیقای ادبی خود، معنای اثر ادبی را برساخته ای از عناصر و مؤلفه هایی می داند که از زوایای چهارگانه وجه، سمبول، آرکی تایپ و ژانر می توان به آن دست یافت. در چنین چارچوبی، او مؤلفه های ایتوس، میتوس و دایانویا را عناصر اساسی برسازنده معنا بر می شمارد. اما در این میان، به نظر می رسد به شکلی درخور به ایتوس پرداخته نشده است. در این جستار ابتدا با واکاوی لوازم و عواقب نظری آنچه فرای بدان پای بند است، می کوشیم پاسخی برای این مسئله به دست دهیم که اولاً، چرا در نقد اتیکال، که الزاماً مبتنی بر ایتوس است، ایتوس کنار گذاشته می شود. در ادامه، ضمن تبیین روش شناختیِ تحلیل فرای، ایتوسِ وانهاده شده به چه شکلی در چارچوب نظری فرای نمایان می شود. در پایان مشخص می شود که ایتوس نه به واسطه ملاحظات روش شناختی، بلکه به سبب ملاحظات غایت شناختی بخشی از چارچوب نظری فرای را تشکیل می دهد.