فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۲۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک مدرن که اریک هرش یکی از پایه گذاران آن است، در واقع پلی میان هرمنوتیک سنتی و هرمونتیک فلسفی است. هرمنوتیک سنتی قائل به اصالت نیت مؤلف در تفسیر آثار بود و در مقابل هرمنوتیک فلسفی مخاطب را در تفسیر اثر هنری شریک دانسته و به تعداد مخاطبان آگاه، تفسیر اثر هنری را قابل قبول دانستند. اریک هرش معتقد است با استفاده از مراحل سه گانه ی معنای ظاهری، حدس اولیه و تفسیر اثر، مخاطب می تواند به نیت مؤلف نزدیک شود؛ به عبارت دیگر مقصد همان نیت مؤلف (هرمنوتیک سنتی) است؛ اما می توان از مسیرهای مختلف (هرمنوتیک فلسفی) به آن نزدیک شد. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر است که با هدف شناسایی بیشتر کاشی های ایلخانی دو نمونه از کاشی های مکشوفه از امامزاده جعفر (ع) دامغان را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای آرای هرمنوتیکی اریک هرش صورت گرفته است. بر این مبنا مراحل تفسیر آثار را با استفاده از ارتباط متن و تصویر پیموده تا به معنای اثر و نیت مؤلف نزدیک شود. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش ها است که چه ارتباطی بین متن و نقوش کاشی های ایلخانی وجود دارد؟ و چگونه می توان با استفاده از روش هرمنوتیک مدرن به این ارتباط پی برد؟ از نتایج این پژوهش می توان به ارتباط بین علوم رایج در این دوره از جمله ستاره شناسی و نقوش کاشی ها، اشاره کرد و این که در این کاشی ها نقوشی مطابق با نجوم و صورت-های فلکی استفاده شده است.
تحلیل معنایی نقوش بناهای قاجاری در بافت قدیم شهر بیرجند (بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
139 - 157
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهر بیرجند در خراسان جنوبی دارای آثار معماری شاخصی از دوره قاجار و پهلوی است که تا کنون بررسی کاملی بر روی نقوش به جای مانده از دوره قاجار بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری صورت نپذیرفته است. بر این اساس در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی با ماهیت تاریخی انجام پذیرفته است در ابتدا تمامی بناهای قاجاری با مراجعه به آرشیو میراث فرهنگی و بازدید میدانی مشخص و عکسبرداری شدند. سپس تمامی بناهای مورد مطالعه در چهار دسته باغ، منازل شخصی، حسینیه و مدارس طبقه بندی گردید و از میان هر دسته یک بنای شاخص انتخاب شد. دلایل انتخاب بر اساس شاخص بودن و سالم بودن بنا، وجود نقوش متعدد و عدم تغییر نقوش در دوره های مختلف بوده است. سپس بر اساس رویکرد معناشناسی دیداری هر نقش به صورت منفرد، نمادشناسی و ریشه شناسی گردید. سپس مجدداً تمامی نقوش یک بنا، در بافت خود (باغ، منازل شخصی، حسینیه مدارس) و فضای گفتمانی دوره قاجار (نگاه مذهبی، اجتماعی و سیاسی) تحلیل و خوانش معنایی شدند چرا که در این رویکرد تنها طبقه بندی ساختاری و نمادشناسی مد نظر نیست بلکه تحلیل معنایی نقوش بر اساس دیدگاه گفته پرداز و گفتمان جامعه است. بر این اساس مشخص شد که نقوش دوره قاجار در بافت تاریخی بیرجند بر اساس مؤلفه های نقوش ایران باستان نقش شده اند و نقوش غربی کمتر در آن قابل روئیت است که این عملکرد در دوره پهلوی تنزل یافته و بر طراحی نقوش غربی افزوده شده است. همچنین بر اساس معناشناسی نقوش و کتیبه های بدست آمده مشخص شد که دیدگاه مذهبی و اجتماعی این منطقه بر اساس دیدگاه مذهب شیعه بوده است.
پژوهشی در شمایل های انتزاعی و نقوش جانوران ترکیبی آرایه های گچ بری سامرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
90 - 109
حوزههای تخصصی:
گچ بری های به دست آمده از مجموعه ی سامرا از نقوشی تزیینی تشکیل شده اند که همواره موردتوجه اهل علم و هنر است. برخی از این گچ بری ها کاملاً از گچ بری های کاخ های ساسانی و نقوش انتزاعی و هندسی آن تقلید شده اند. برخی دیگر نقوشی انتزاعی هستند که باوجود شباهت های بسیار به دیگر نقوش صدر اسلام و هنر ساسانی، از ویژگی هایی منحصر به خود نیز برخوردارند. یکی از ویژگی های مهم این نقوش تلفیق نقش مایه های ساسانی و عناصر هنر میان رودان در جانوران ترکیبی و شمایل های انتزاعی است. این ساختارهای تصویری در تندیس ها، نقش برجسته ها و بیشتر از همه در مهرهای بین النهرین دیده می شوند. بسیاری، مانند؛ سنت گرایان معتقدند پس از ورود اسلام هنرمندان به دلایل توحیدی به ندرت تصویرهای انسانی و حیوانی را به ویژه بر دیوارهای مساجد بکار برده اند. پاسخ به این سؤال مهم که برخلاف این دیدگاه، تصویرهای انسانی یا حیوانی به صورت جانوران ترکیبی در سامرا به عنوان یکی از مهم ترین آثار مربوط به قرون اولیه ی اسلام وجود دارد؛ مسئله ی است که در جریان این پژوهش باید به آن پاسخ داده شود. در این راستا هدف پژوهشِ پیشِ رو تحلیل های ترسیمی نقوش گچ بری سامرا و مقایسه ی آن با نقوش جانوران ترکیبی در آثار باستانی این منطقه (از دوره ی آشور تا پایان ساسانی) است. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش توصیفی، تحلیلی تطبیقی انجام شده، وجود شمایل های انتزاعی و جانوران ترکیبی در نقوش تزیینی گچبری ها بر پهنه ی بناهای سامرا است. همچنین از دیگر دستاوردهای تحقیق بیان ترسیمی و توصیفی ریشه های نقوش سامرا در نقوش باستانی میان رودان (شمایل ها و جانوران ترکیبی) و نقوش ساسانی است که پس از ورود اسلام تلفیق و تحول یافته و بازآفرینی شده اند.
تحلیل ساختار طرح و نقش قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از مراکز مهم تولید قالیچه های عشایری ایران به شمار می رود. قالیچه های عشایری این استان عموماً توسط ایلات بلوچ و طوایف عرب ساکن در جغرافیای این استان بافته می شوند. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تحولات سریع روی داده در شیوهٔ زندگی عشایر و فراموشی طرح ها و نقوش سنتی و اصیل قالیچه های عشایری بافت این استان است. بر این اساس سوالات پژوهش نیز عبارتند از: ساختارهای طراحی رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ هدف تحقیق، شناسایی و مستندسازی ساختار طراحی و تنوع نقوش قالیچه های عشایری بافت استان خراسان جنوبی است. بدین منظور با انجام مطالعات میدانی، تعداد 16 نمونه از قالی های اصیل عشایری بافت استان خراسان جنوبی براساس جغرافیای تولید آن ها شناسایی و به شیوهٔ توصیفی- تحلیلی و به روش استقرایی در راستای سوالات پژوهش تحلیل شدند. نتایج بیانگر است که حوزه های تولید قالی در این استان، دارای ساختارهای متنوعی ازجمله لچک ترنجی، تصویری، درختی، محرابی، ترنج دار، واگیره ای و لچک دار هستند. نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان نیز شامل گل ابر، فتح اللهی، مرغی، طاووسی، لچک دار گوشه سفید، گل کشمیری، مددخانی، دو گل، چپات اشتر، بازوبندی، گلدانی، گل کاشان، کاج، و پرجلکی هستند. بیش ترین فضای مورداستفاده در نقش پردازی قالیچه ها به نقوش انتزاعی و شکستهٔ برگرفته از محیط پیرامون اختصاص دارد. با توجه به نوع سبک زندگی، استفاده از نقوش گیاهی منطقه مانند انواع گل، بته، نقوش حیوانی مانند بز، شتر، مرغ، اسب و انواع نقوش انتزاعی برگرفته از اشیاء پیرامون در قالیچه ها مشاهده می شود.
صورت بندی تأثیرات نگارگری قدیم بر نقاشی و نگارگری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پایان دوره قاجار، فضای هنری ایران بیش از پیش تحت تأثیر فرهنگ و هنر غرب قرار گرفت و از دل آن جریانات نوگرای بیشتری ظهور پیدا کرد. در حوزه نگارگری سنتی که پس از مکتب اصفهان برای مدت-های طولانی فضایی راکد و تکراری را تجربه می کرد، به همت تعدادی از هنرمندان مثل هادی تجویدی، مکتب نگارگری تهران تأسیس شد. مکتب نگارگری تهران تحت تأثیر فضای فرهنگی و هنری ترقی خواه دوره پهلوی، ضمن بهره مندی از تکنیک های هنری نگارگری قدیم، توجه به نوآوری، رفع نیازهای مخاطبان معاصر و نکاتی مثل ایرانی سازی چهره ها که پیش از این تحت تأثیر چهره سازی چینی و چهره های مردمان آسیای مرکزی بود را در دستور کار قرار داد. مکتب نگارگری تهران که در دوره پهلوی اول شکل گرفت، تأثیر چشمگیری بر نگارگری دوره پهلوی دوم و بعد از آن نگارگری پس از پیروزی جمهوری اسلامی باقی گذاشت. با حرکت رو به جلوی نگارگری معاصر، بعضی از آثار نگارگری در مرز میان نگارگری سنتی و نقاشی نوگرا قرار گرفت و بعضی آثار نقاشی نوگرا نیز تحت تأثیر فضای هویت خواه، مایه هایی نگارگری قدیم را اخذ کرد. مقاله حاضر با اتکا به این سؤالات که نگارگری و نقاشی معاصر ایران چگونه و از طریق چه نمونه آثاری تأثیرات نگارگری قدیم ایران را اخذ کرده اند، به نگارش درآمده و هدف اصلی آن صورت بندی و دسته بندی روش های ارجاع به نگارگری قدیم در نگارگری و نقاشی معاصر ایران بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کمّی و کیفی نگارش پیدا کرده و جامعه آماری آن شامل کلیه آثار نقاشی و نگارگری سده چهاردهم هجری خورشیدی بوده است؛ از این جامعه آماری گسترده، تعداد بیست و سه نگاره و نقاشی به شیوه انتخابی و براساس میزان کمک به کفایت مباحث، گزینش شده و مورد بحث قرار گرفته اند. از نتایج تحقیق حاضر، شناخت و طبقه بندی چهار جریان اصلی متأثر از نگارگری قدیم در نگارگری و نقاشی معاصر ایران است که سه دسته از آنها به دلیل شباهت غیر قابل انکار با نگارگری قدیم، در دسته نگارگری معاصر قرار می گیرند و دسته چهارم به دلیل نوگرایی های فراتر از چهارچوب نگارگری قدیم، امکان نام گذاری با اسامی نگارگری نوگرا و نقاشی نوگرا را دارد.
مطالعه آسیب شناسی کاربردی هنر خامه دوزی سیستان در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خامه دوزی به عنوان یکی از هنرهای سنتی سیستان، از گذشته تا به امروز، دارای کاربردهای بسیاری بوده است. با توجه به تغییرات اقلیمی منطقه سیستان، تغییر نسل و تغییر سبک زندگی ضرورت تغییر در کاربردهای هنر خامه دوزی را به ما یادآوری می کند. هدف از این پژوهش، معرفی هنر خامه دوزی سیستان، شناسایی آسیب های موجود در کاربردهای خامه دوزی سیستان و ارائه راهکارهایی برای حل این آسیب ها در عصر حاضر است. در این پژوهش، سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که: چه تغییراتی در موارد کاربردی خامه دوزی می توان ایجاد کرد تا به وسیله آن، آسیب هایی که این هنر را مورد تهدید قرار می دهند، از بین بروند؟ روش این پژوهش که با رویکرد آسیب شناسی انجام شده است، از نظر هدف، کاربردی، از نظر ماهیت، کیفی و از نظر روش، به صورت توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند و وضعیت موجود با روش مشاهده و مصاحبه انجام شده است. با بررسی آسیب های به دست آمده در کاربردهای هنر خامه دوزی سیستان در عصر حاضر، می توان نتیجه گرفت که تغییر در سبک زندگی، فرهنگ و شرایط اقلیمی منطقه سیستان موجب شده است تا هنر خامه دوزی سیستان به شیوه کاربردی گذشته مورد استقبال قرار نگیرد و لازم است تا نوآوری در کاربردهای آن صورت گیرد. با رفع آسیب های موجود می توان به اقتصاد منطقه سیستان و ماندگاری هنر خامه دوزی در آن ناحیه کمک کرد. از مهم ترین راهکارهای به دست آمده برای جلوگیری از آسیب های موجود در این هنر، این است که محصولات جدید علاوه بر مناسب بودن از نظر اقتصادی، باید متناسب با نیازهای بانوان و آقایان و متناسب با نیازهای همه گروه های سنی در عصر حاضر باشد. این محصولات علاوه بر حوزه پوشاک می توانند در زمینه لوازم خانه تولید شوند و با تولید محصولات کاربردی خامه دوزی در ابعاد کوچک، می توان به کاهش قیمت این محصولات و افزایش تقاضا کمک نمود. در تمامی تغییرات و نوآوری های صورت گرفته در تولید محصولات خامه دوزی، باید به حفظ اصالت هنر خامه دوزی سیستان نیز توجه داشت.
تایپ فیس «امین الشرع»: شاخص کتاب های چاپ سربی تبریز (۱۲۴۳-۱۲۵۲ ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چاپ کتاب به زبان فارسی در جهان با طبع کتاب داستانِ مسیح و داستانِ سن پیدرو در لیدن آغاز شد (1639 م.). پس از گذشت ۳۰۰ سال از اختراع چاپ حروفی به دست گوتنبرگ (۱۴۵۵ م.) و ۲۰۰ سال بعد از طبع نخستین کتاب چاپی فارسی، نخستین کتاب چاپ حروفی در ایران در سال ۱۲۳۳ ق. (۱۸۱۸ م.) در تبریز منتشر شد. این پژوهش نشان می دهد که ده کتاب در بین سال های ۱۲۳۳ ق. (۱۸۱۸ م.) تا ۱۲۵۲ ق. (۱۸۳۷ م.) در تبریز و به شیوه چاپ حروفی منتشر شد. مطبعه علی بن الحاج محمدحسین المرحوم التبریزی، معروف به امین الشرع تبریزی، واپسین مطبعه و ناشر بیشترین منشورات (چهار کتاب) را در این دوره در تبریز است. با توجه به این موضوع که این منشورات همگی با یک تایپ فیس طبع شده اند، این پژوهش با هدف مطالعه بصری تایپ فیس «امین الشرع» در پی پاسخ به این پرسش است که این تایپ فیس به لحاظ فرمی دارای چه ویژگی های بصری بوده است؟ تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت داده ها کیفی است و برای جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مطالعه تنوع فرم و کاربرد حروف، مشابهت و افتراق آن ها با هم تحولات و گستردگی فرم ها در شرایط مختلف و در همنشینی با حروف دیگر در تایپ فیس به دست آمده است. نتایج مستخرج از این تحقیق نشانگر استفاده از فرم هایی با تنوع زیاد در برخی از خانواده های حروف، برای مثال خانواده های «ک» و «ه»، برگرفته از شیوه های مبتنی بر خوشنویسی خط نسخ است. از سوی دیگر ترفندهایی مانند همنشینی با حروف خاص، برای مثال فرم خاصی از خانواده «ب» در کنار خانواده «س»، نشانه هایی از توجه به رسانه و محدودیت های ابزار چاپ است. همچنین استفاده از خرده فرم های مشترک برای ساخت حروف دیگر، برای مثال « ن» در شکل گیری « س، س، ص، ص»، نگاه مبتنی بر طراحی تایپ را منعکس می کند که در استفاده از ابزار جدید بروز پیدا کرده و خبر از خلاقیت و نبوغ متخصصان آن دوره دارد.
مطالعه تطبیقی ویژگی های فنی و بصری جواهرسازی در جیقه های دوره فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار، موجود در خزانه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جواهرسازی از جمله صنایع ظریفه ای است که در عصر قاجار، مورد توجه ویژه پادشاهان بوده و در زمینه های مختلف، آثار متنوعی داشته است. از آن جمله می توان به جیقه های سلطنتی اشاره کرد که از مهم ترین جواهرات درباری و زینت بخش تاج شاهان به شمار می رفته و به عنوان جواهری معنادار، بیانگر اقتدار، شکوه و قدرت سلطنت حاکمان بوده است. به دلیل جایگاه ویژه جیقه ها و تنوع آن ها در دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه، به نظر می رسد کیفیت فرمی و فنون اجرایی و شیوه های تزئینی مورد استفاده در این آثار، هویت دوگانه ای را از این هنر- صنعت به نمایش می گذارند که مطالعه آن ها می تواند به شناخت بیشتر سنت جواهرسازی عصر قاجار بیانجامد. هدف این پژوهش مطالعه ویژگی های فنی و بصری جواهرسازی در جیقه های منصوب به دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه است. پرسش های پژوهش این است: 1- چه ویژگی های فنی و بصری در جیقه های درباری دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار مشهود است؟ 2- وجوه تشابه و تفارق این ویژگی ها در جیقه های دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه چگونه بوده است؟ روش تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی است و اطلاعات آن بر اساس منابع کتابخانه ای-اسنادی با تمرکز بر گنجینه جواهرات درباری دوران فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه موجود در خزانه جواهرات ملی کشور ایران گردآوری شده است. نتایج تحقیق بیانگر این هستند که جیقه های دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه، از خصوصیات فنی و بصری مشترکی برخوردار هستند از جمله استفاده از فلزات گران بهایی مانند طلا و نقره که با روش های تزیینی مرصع کاری و میناکاری آراسته شده اند. همچنین، جیقه های درباری در عصر این دو حاکم در کاربرد تناسبات و نقوش انتزاعی و واقع گرایانه با هم تفاوت دارند.
نقش ذکر در تکوین هویت معنوی معماری اسلامی با تأکید بر کتیبه های سده های نخست تا پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ذکر، یک مفهوم باطنی در فرهنگ اسلامی و عرفان است. نظر به اهمیت این مفهوم، هنرمندان از آن جهت که هنر در اساس، ظهور است و با صورت سر و کار دارد، در آثار خود این مفهوم باطنی را به شکل بصری ترجمه کرده اند. پژوهش حاضر، ضمن بررسی مفهوم دینی عبارت ذکر در وجوه مختلف آن، تمهیدات بصری هنرمندان و معماران در ترجمان مفهوم باطنی ذکر به صورت مادی و بصری در معماری اسلامی را مورد توجه قرار داده است. استفاده از آیات و روایات و نام های خداوند و پیامبر و امامان شیعه و استفاده از اصل وحدت مهمترین راهکارهای بصری ایشان در تکوین هویت بخشی اسلامی به بنا با توجه به مفهوم ذکر است. اساساً در مطالعات هنر اسلامی کمبود مباحث نظری در روند خلق آثار به چالش اصلی تبدیل شده است. از این رو این مقاله سعی دارد چگونگی کاربست مفاهیم نظری اسلام را در هنر به روش کیفی و بر اساس تحلیل داده بنیاد تحلیل کند. در همین راستا 10 نمونه از ذکرهای اسلامی در قالب کتیبه در بناهای سده نخست تا پنجم هجری، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که کاربرد اذکار در صورت های متنوع آن، موجب شده است تا آن بنا رنگ و بوی مذهبی و اسلامی گرفته و خواسته و ناخواسته، شخص را در جذبه خویش فروگیرد. توجه به جنبه روحانی و معنوی در هنرهای اسلامی به طور عام و معماری به طور خاص، از یک سو موجب تکوین هویت معنوی اثر شده، هویتی مستقل از فرم و کالبد که حتی به صورت مانعی در برابر رشد هویت فیزیکی واحد و منسجم اثر عمل نماید. از سوی دیگر موجب تکوین اصول بصری خاص همچون اصل وحدت در نظام بصری اسلامی شده است.
خط و هندسه پنهان در زوایای کتیبه های مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی (مطالعه موردی گنبد الله الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان شاخه های گوناگون هنرهای اسلامی، معمای اسلامی و مخصوصاً تزیینات وابسته به آن، دارای جایگاه شاخصی می باشد. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نمونه بازری از این شاهکارهای معماری اسلامی می باشد این مجموعه دارای چندین بخش است که مهم ترین بخش آن مقبره شیخ صفی الدین(گنبد الله الله) می باشد. مقبره شیخ صفی الدین که در ضلع جنوبی و شمالی آن دارای دو درگاه موسوم به قبله قاپوسی می باشد، دارای 16 کتیبه محصور شده در قاب 6 ضلعی می باشد که 8 عدد آن دورتادور درگاه ضلع شمالی و 8 عدد دیگر در درگاه جنوبی نقش گردیده اند. هدف اصلی از این پژوهش دستیابی و ترسیم هندسه پنهان در ساختار این کتیبه ها و نیز تفسیر و تحلیل آن ها به جهت بیان ارتباط مستقیم هندسه در بطن کتیبه و مفاهیم نهفته در متون آن می باشد. همچنین از اهداف دیگر پژوهش حاضر دسته بندی حروف به کار برده شده در کتیبه ها به لحاظ فرم حروف ونیزخوانش تعدادی از متون کتیبه های مذکور است که تاکنون خوانده نشده اند. روش جمع آوری داده ها بر پایه پژوهشی میدانی(عکاسی، طرح خطی، تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته است که به روش تاریخی_ تطبیقی بر مبنای الگوهای هندسی و تجزیه حرف های متون به جهت خوانش آن ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصله نمایانگر آن است که اکثر این کتیبه ها دارای زیرساخت های هندسی منسجم بوده و نیز تنوع زیادی در طراحی حروف ها با در نظر گرفتن در فضا و زاویه ای که واقع هستند، مشاهده می شود. همچنین از یافته های مهم دیگر این پژوهش دست یابی به مفاهیمی است که ارتباط عمیق و شگرف میان متن و هندسه بکار رفته در مرکز اثر آن را اثبات می نماید. به طور کلی در این کتیبه ها به نوعی ساختار شکنی و منحصر به فرد بودن به جهت نحوه ادغام دو عنصر متفاوت یعنی خط و هندسه در یک قاب 6 ضلعی منتظم مشاهده می شود.
مطالعه طرح و تکنیک «نقش دوزی» در کاربردهای متفاوت و با توجه به پوشش زنان از دوره صفوی تا قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش دوزی، از شیوه های تزیین پارچه محسوب می شود که در پیکرنگاری زنانِ دوره زندیه، بر روی شلوار، به تصویر آمده است. مسئله تحقیق حاضر، واکاوی در اساس طرح و نقش، تکنیک و کاربرد های سوزن دوزی، با توجه به شلوار زنان در نگارگری و پیکر نگاری ها از دوره صفوی، زند و قاجار است. پرسش های پژوهش عبارت هستند از: طرح و روش اجرا در «نقش دوزی» چگونه بوده است؟ کاربردهای متفاوت نقش دوزی، با توجه به پوشش زنان، در پیکرنگاری ها از دوره صفوی تا قاجار، چه بوده اند؟ این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی به پرسش ها پاسخ می دهد. نتایج نشان می دهد که سوزن دوزی نقش با دو طرح اجرا می شده است. در طرحِ «نقش دوزی»، گل و گیاه به صورت هندسی در ردیف های اریب، سوزن دوزی شده و با الگو برداری از طرح پارچه محرمات کجراه، در اصفهان رواج پیدا کرده و تا اوایل قاجار ادامه داشته و در جلیقه مردانه، بقچه، رومیزی و کیف زنانه نیز کاربرد داشته است. گونه دیگر، با توجه به ظرافتِ کمترِ سوزن دوزی، «مُسَیّف» نام دارد. تکرار نقوشِ شمسه و سواستیکا، انسان و حیوان محصور شده در طرح هندسی، با الگو از 1- نقشه فرشینه ها و 2- پارچه های نقش انسانی و هندسیِ دوره صفوی، در اصفهان و آذربایجان سوزن دوزی شده است. مسیّف در پوششِ سطوح و سربند کاربرد داشته است. با توجه به بررسی (4 نگارگری و 4 پیکرنگاری) از دوره صفوی، زند و قاجار و تطبیق آن ها با شلوار زنان، مشخص شد که «نقش دوزی» در شلوار با الگوی چسبان در دوره صفوی کاربرد داشته است و «نقش دوزی» و «مسیّف دوزی» در شلوار های گشاد در دوره زند و اوایل قاجار استفاده می شده است. وجه مشترک تصاویر، توجه زنان مهم و درباری به شلوار سوزن دوزی است. در دو طرح سوزن دوزی، کوک-های کوچکِ ابریشمی و پشمی، اریب و فشرده با شمارش تار و پود، بدون اثر طرح اولیه برروی پارچه اجرا شده اند. این نقوش با خوانش نقشه بر روی پارچه پنبه ای ساده بافت سوزن دوزی شده اند.
مطالعهٔ نقوش آثار فلزی مملوکی محفوظ در موزهٔ متروپلیتن و بررسی تأثیرپذیری آن ها از مناطق هم جوار (مطالعهٔ موردی: جعبه و لگن برنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
175 - 196
حوزههای تخصصی:
طبق اسناد و مدارک موجود از تاریخ دوران اسلامی، دورهٔ مملوکان یکی از ادوار شکوفایی هنر فلزکاری به شمار می آید و سرزمین تحت تسلط آن ها به یکی از مراکز مهم فلزکاری بدل شده بود. فرم و نقش آثار اولیهٔ فلزکاری مملوکی را می توان ترکیبی از ویژگی های فلزکاری سرزمین های مجاور خود برشمرد که به دلیل خلاقیت و مهارت بالای آنان در فلزکاری، نهایتاً منجر به خلق سبکی منحصر به فرد و مستقل گردید. لذا از این منظر سهم به سزایی در رشد و توسعهٔ هنر فلزکاری اسلامی ایفا نموده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، معرفی و تحلیل نمونه هایی از آثار فلزکاری مملوکی محفوظ در موزهٔ متروپلیتن، و تحلیل مفاهیم و مضامین نهفته در نقوش این آثار می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که در تزئین آثار فلزی مملوکی از چه نقوشی بهره گرفته شده و رابطهٔ الگوهای تزئینی و محتوایی در این آثار با الگوهای سنت های پیشین و تمدن های هم عصر آن ها چگونه بوده است؟ این پژوهش کیفی، به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و شیوهٔ گردآوری اطلاعات آن، به صورت مطالعات کتابخانه ای بوده است. به دلیل تعدد آثار، چهار نمونه از آثار موجود در موزهٔ متروپلیتن به عنوان نمونه های مطالعاتی برگزیده شده و از نظر نقش و تزئین مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در تزئینات این آثار از مجموع نقوش انسانی، حیوانی گیاهی، کتیبه و هندسی استفاده شده، هم چنین طراحی این نقوش متأثر از مناطق دیگری از جمله ایران و آناتولی بوده است.
تأثیر بوم و فرهنگ بر خلق نقشمایه های سوزن دوزی در پوشاک محلی زنان ترکمن با نظری بر هویت فرهنگی و تبارشناسی قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
36 - 47
حوزههای تخصصی:
نقشمایه های به کار رفته در سوزن دوزی های ترکمن، متأثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی و نیز آداب ورسوم و سنت های اقوام مختلف ترکمن است. هنرمندان سوزن دوز ترکمن، با توجه به برداشت های خود از باورها، فرهنگ، پیشینه تاریخی و طبیعت و محیط پیرامون، نقشمایه هایی را که حاوی مفاهیم آشکار و پنهان است، بر روی البسه محلی خلق می کنند. این پژوهش - که به روش توصیفی انجام شد - می کوشد تا ضمن بررسی ویژگی های نقشمایه های به کار رفته در سوزن دوزی ترکمن، به تحلیل عوامل تأثیرگذار بر خلق نقشمایه های پوشاک زنان آن دیار بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که بوم و فرهنگ چگونه بر خلق نقشمایه های سوزن دوزی پوشاک سنتی زنان ترکمن تأثیرگذارند؟ حاصل پژوهش نشان می دهد پدیده های تصویری نهفته در نقشمایه های مذکور مفاهیم متفاوتی دارند و تأثیر الهامات طبیعی بر آن ها، گاه به چنان شکلی از انتزاع نائل می شود که به سختی می توان معادلی برای آن در پدیده های پیرامون باز شناخت. با توجه به گذشته تاریخی و نوع باورها و فرهنگ حاکم در منطقه ترکمن صحرا، همچنین طبیعت ویژه این دیار، نقشمایه هایی که در سوزن دوزی های سنتی پوشاک زنان این سرزمین به کار می رود، برگرفته از ذهن هنرمندان ترکمن و تحت تأثیر عواملی چون: فرهنگ (آداب، رسوم، عقاید و باورها)، جانوران، طبیعت و محیط پیرامون و نیز بیانگر ویژگی ها و هویت های اقوام و دریافت های انتزاعی از عناصر جاری در زندگی آن هاست.
تحلیل سبک شناختی مجلسِ نقاشی شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
110 - 138
حوزههای تخصصی:
داستان شیخ صنعان و دختر ترسا از موضوعاتی است که بارها دستمایه ی خلق آثار تصویری قرارگرفته و هنرمندان متعددی بدان پرداخته اند. از میان این آثار، مجلس شیخ صنعان و دختر ترسا در تالار مسقف تکیه هفت تنان شیراز، اهمیت خاصی دارد. این اثر به دستور کریم خان زند، با تکنیک نقاشی رنگ و روغن روی گچ اجراشده است. شخصیت های متعددی در این اثر حضور دارند؛ ازجمله دختر ترسا، شیخ صنعان، مریدان وی و سه شخصیت که در داستان حاضر نبوده و هویت مجهول دارند. با توجه به تأثیرگذاری نقاشی غربی بر نقاشی ایران از اواخر دوره صفوی، می توان نقاشی های این بنا را نیز متأثر از آثار غربی دانست که این اثرپذیری مشخصاً در نوع پوشش بعضی افراد دیده می شود. ضروری بود با توجه به مبهم بودن هویت برخی اشخاص در تصویر، در خصوص شناسایی آن ها بررسی صورت گیرد. از پرسش های اساسی مربوط به نقاشی مذکور، می توان اشاره کرد که نحوه برقراری ارتباط میان فرم و محتوا در این نگاره چگونه است؟ تصویر حاضر به کدام بخش از داستانِ منظوم مربوط می شود؟ پژوهش حاضر از حیث هدف، بنیادی بوده و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. جامعه آماری تحقیق متشکل از مجلس نقاشی «شیخ صنعان و دختر ترسا»، واقع در تکیه هفت تنان شیراز است که به صورت انتخابی بوده و حجم نمونه مساوی با کل جامعه آماری است. نتیجه کاوش ها نشان داد ارتباط میان فرم و محتوا، بیشتر از طریق به کارگیری خصوصیات نقاشی ایرانی، همچنین کاربرد هندسه در تصویر ایجادشده است؛ به علاوه، نقاشی حاضر، مربوط به ابیات چهل وهشت تا صدوشانزده از شعر شیخ صنعان در کتاب منطق الطیر، اثر عطار نیشابوری است که به نخستین لحظات عاشقی شیخ صنعان می پردازد. مشخص شد شخصیت کتاب به دست در نقاشی شخصیتی که کتاب در دست دارد، مرید صادق شیخ نیست و البته جنسیت شخصی که سمت چپ و بالای نگاره در کنار دختر ترسا ایستاده، مذکر است.
کاوشی در قالی طرح مستوفی اراک (سلطان آباد) و فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مستوفی، نقشه ای غالباً سرتاسری دارد و دارای بُن مایه ای گیاهی، با ساختار اسلیمی های جفتی و اسپیرال گون است که به احتمال قوی از اواخر قرن نوزدهم وارد مکتب قالی بافی اراک و فراهان شده و رواج یافته است. پژوهش حاضر تلاش دارد برای نخستین بار به مطالعه، تحلیل و معرفی خاستگاه و ابعاد فرمی و فنی قالی طرح مستوفی اراک و فراهان بپردازد. فقدان منابع مرتبط با این طرح و نیاز به شناخت و آشنایی با ریشه و خاستگاه آن، ضرورت انجام این پژوهش را دو چندان نموده است. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای و دارای ماهیت میدانی بوده و از جنبه نظری کم تری برخوردار است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و شیوهٔ گردآوری داده های آن میدانی و کتابخانه ای است. پرسش اصلی پژوهش این است که ویژگی های فنی و زیباشناختی قالی طرح مستوفی کدام است؟ بر این مبنا، با کنار گذاشتن نمونه های مشابه، تعداد 18 طرح متفاوت و قابل مطالعه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد قالی طرح مستوفی در اراک و فراهان از جمله طرح های اصیلی است که نسبت به طرح مستوفی در تبریز و بیجار، ساختار فرمی و محتوایی متنوع و شاخصی را داراست. این ساختار شاخص در نمونه های بازمانده نیز دیده می شود، از آن جمله رنگ سرمه ای زمینهٔ قالی، رنگ قرمز و نیز ساختار نقش پردازی یکسان در حاشیه می باشد. بر مبنای روایت های شفاهی و بازاری در اراک، طرح مستوفی به احتمال زیاد از بیجار وارد نظام قالی بافی اراک و فراهان شده و احتمالاً پیش از آن هم از حوزهٔ قفقاز به تبریز وارد شده و پس از آن به بیجار راه یافته است.
«راه کاووسان» بر کاسهٔ عصر آهن لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
233 - 250
حوزههای تخصصی:
ماهیت دین و آیین تولیدکنندگان مفرغ های عصر آهن لرستان همواره با نظرات متناقضی همراه بوده است. در میان اشیاء مذکور کاسه ای مفرغی وجود دارد که بر آن نقوش سماوی و هفت نوشته آرامی در مناسبتی معنادار کنار هم چیده شده اند. فرضیه پژوهش این است که تحلیل نقوش سماوی روی این شیء و دیگر مفرغ های لرستان می تواند بخشی از ابهامات موجود دربارهٔ دین این مردمان را روشن سازد. از این رو برای نخستین بار نقوش سماوی بخش های دوم و ششم این کاسه براساس مفاهیم روایی و اساطیری ادیان هندوآریایی و در ارتباط با نقوش دیگر مفرغ های لرستان تحلیل شدند. این پژوهش از حیث ماهیت کیفی و به روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های تحقیق از منابع کتابخانه ای و موزه ها گردآوری شده اند. طبق یافته های پژوهش صورت فلکی دو پیکر در بخش دوم کاسه (= طرحواره میمون) رمزی از سَر مار گوزهر - عامل کسوف و خسوف - است. خوشهٔ پروین در بخش ششم کاسه رمزی از دیوان سبتو است، دیوانی که طبق متون بین النهرینی با عیلام، ایزدبانو ناروندی و خسوف پیوند داشتند. محور مفروض بین این دو بخش بازنمودی از مار-اژدهای راه شیری است؛ راهی که طبق بندهش نام دیگر آن «راه کاووسان» و راه شاهانی بود که نشان فرّه را در جهت نیّات پلید خود به کار بردند و باعث زوال سلطنت شدند. چنین می نماید که بازنمایی «راه کاووسان» بر مفرغ های لرستان مرد یا دیو-بزی است که با دستان خود دو مار ستاره نشان را در جهت اِعمال قدرت ارادهٔ خدایان در تغییر سرنوشت و مجازات شاهان خودکامه کنترل می کند.
بررسی تزئینات به مثابل پیرامتن در قرآنِ انشارات کلوب کتاب با طراحی حسین زنده رودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پیرامتن ها راه ورود به متن هستند، عناصر پیرامونی یک متن که هم به لحاظ فیزیکی و هم غیر فیزیکی پیرامون متن اصلی قرار دارند، پیرامتنها به منزله ی آستانه ی ورودی یک متن هستند که اولین ارتباط میان مخاطب و متن به واسطه ی آن ها رخ می دهد و هر متن به واسطه پیرامتن با جهان خارج از خود ارتباط می یابد. مفهوم پیرامتن را نخستین بار ژرار ژنت در بررسی آثار ادبی به کار برد اما کم کم به طور گسترده تری کاربرد پیدا کرد. قرآن به عنوان یک متن مقدس و معجزه ی پیامبر اسلام مهمترین کتاب مسلمانان برای نگارش بوده است و به همین مناسبت خوشنویسی و کتاب آرایی نیز نزد آنان رونق فراوانی می یابد. قرآن کتابی برای خواندن است، خواندن عملی فیزیکی است که بر متن تاثیر می گذارد در جهان معاصر کتابها علاوه بر خواندن برای دیدن هم طراحی می شوند. کتاب قرآن نیز با وجود ترجمه وسعت خوانش گسترده تری می یابد و نیز بیشتر دیده می شود. در قرآنی که حسین زنده رودی هنرمند نقاش معاصر ایرانی تزئیناتش را بر عهده داشته، آرایه هاو تزئین های قرآن به دلیل این وسعت ارتباطی نقش های جدید می یابند. هدف از انجام این پژوهش که با روش تحلیلی و توصیفی و به صورت موردی در یک کتاب خاص صورت می گیرد این است که که می توان با نظریه پیرامتنیت ژرار ژنت آرایه های قرآنی را در ارتباط جدیدشان به صورت معاصرانه بررسی کرد.
مطالعه سنگ تراشی مسجد سنگی تَرک در منطقه آذربایجان شرقی-میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
63 - 77
حوزههای تخصصی:
تَرْک ، شهری در شهرستان میانه و مرکز دهستان و بخش کندوان است. این شهر در 26 کیلومتری شمال شرقی شهر میانه در دشتی در جنوب قسمت میانی بخش کندوان واقع است . مهم ترین اثر به جامانده از شهر تَرک، مسجد سنگی آن است. مسجد سنگی تَرک در شهرستان میانه یکی از معدود مساجد سنگی در ایران است که به جهت استفاده از مصالح سنگی و تزیینات ویژه دارای اهمیت می باشد. مقاله حاضر در راستای پاسخ به پرسش اصلی؛ تزیینات معماری مسجد سنگی تَرک چگونه است؟ و پرسش فرعی؛ مسجد سنگی تَرک دارای چه تاریخ و پیشینه ای است؟ از روش تحقیق توصیفی-تاریخی بهره گرفته است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات میدانی، مراجعه مستقیم به مسجد، مصاحبه و استناد به منابع مکتوب می باشد. هدف از پژوهش، مطالعه مسجد سنگی تَرک به لحاظ تاریخی و چگونگی ساخت بنا و بررسی آرایه های سنگی در مسجد است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، تاریخ دقیق بنا مشخص نیست اما در بازسازی مسجد پس از دو زمین لرزه، تاریخ 1282ه.ق بر روی کتیبه های بنا حجاری شده است. بنای مسجد به صورت شبستانی آجری ساخته شده و با ستون ها و محراب سنگی آراسته شده است. دیوار خارجی و داخلی شبستان با سنگ های بزرگ و یکپارچه با نقوش گیاهی، هندسی و خوشنویسی حجاری شده است. محراب سنگی مسجد مزین به نقوش گیاهی، هندسی و مقرنس در ضلع جنوبی مسجد و روبه قبله نمازگزاران واقع شده است.
مردم نگاری زیورآلات یکصد سال اخیر شوشتر با رویکرد چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
طراحی پژوهی: تأملی بر پژوهش هایی در باب هنر طراحی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
23 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش های انجام یافته و تا حدودی مرتبط با هنر "طراحی" در حوزه نگارگری ایران را نمی توان به صراحت و فراوانی "نقاشی ایرانی" جویا شد. دلیل این امر، تحقق چشم گیرِ مطالعاتی است که در باب نقاشی ایرانی به انجام رسیده و با تداوم خود، بر بسامد پژوهش های مذکور افزوده است. اما آنچه می تواند شناساییِ ظرفیت های پژوهشی موجود را در این حوزه بیش تر تبیین نماید، بررسی پژوهش های به انجام رسیده است. این مطالعات اگرچه اندک هستند اما تأمل در آنها، نه تنها شناخت رویکردهای پژوهشی در حوزه هنر طراحی را میسر می کند بلکه مباحث مغفول مانده در این حوزه را نیز آشکار می سازد. از همین رو، مقاله حاضر، ضمن شناسایی پژوهش هایِ محقَّق در باب هنر طراحی با هدف شناخت رویکرد های پژوهشی با موضوع مذکور به طرح این پرسش می پردازد که مواجهه پژوهشی با هنر طراحی ایرانی در چه رویکردهایی قابل تبیین است؟ و این رویکردها، اهمیت مطالعاتی چه مباحثی را ضرورت می بخشند؟ روند مطالعاتی پژوهش از روش پژوهشِ مطالعه چندموردی برخوردار گشته و گردآوری اطلاعات با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و مقالاتِ برخط انجام پذیرفته است. ماحصل بررسی ها بیان می دارد که مواجهه پژوهشیِ محققین با هنر طراحی در چهار گروه رویکرد جزئی و عام، رویکرد جزئی و نگارگرمحور، رویکردی کلی و ذیل مکتب های قزوین و اصفهان و مطالعات کلی در باب نگارگری ایران قابل طرح است. در این راستا، ضرورت پژوهش هایِ تمیزی و تخصیصی در حوزه هنر طراحی بایسته می گردد که بتوان در تداوم آنها، دیگر مطالعات را با عطف توجه به تمرکززدایی از حوزه نقاشی و تمرکزبخشی به حوزه هنر طراحی به عنوان یک صورت هنری قائم به ذات، تحقق بخشید.