مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
جلفای اصفهان
حوزه های تخصصی:
شرایط پیچیده زندگی امروز سبب پیچیدگی مسایل شهری شده و مفهوم بسیاری از فضاهای شهری را دگرگون ساخته است. تنها مفهومی که از عرصههای عمومی شهری به جای مانده، مسیرهایی برای ارتباط فضاهای خصوصی است که اهمیت بیش از اندازه سرعت، تکنولوژی و زمان، انسان معاصر را به حرکت سریع ماشینی در بین فضاهای خصوصی ترغیب میکند. نادیدهانگاری ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای شهری، بیتوجهی به ارتقای کیفیتهای محیطی در فضاهای شهری و کیفیتهای مؤثر در پیوندها و جابجاییهای شهری و تأکید صرف بر ادراکات ذهنی طراحان شهری یا معماران، سبب شکلگیری فضاهایی مردمگریز در ساختار شهری شده است که توانمندی مورد انتظار را نخواهند داشت تا محیطی پاسخگو و منعطف در برابر رفتارهای شهروندی باشد. افزایش کیفیت زندگی شهروندی و حیات اجتماعی در فضاهای شهری یکی از چالشهای حرفه طراحی شهری بوده و نظریات بسیاری بر مبنای شرایط و تجربیات مختلف مطرح شده است. در این راستا، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از شاخصههای مطرح در علوم اجتماعی اخیراً در حوزه طراحی شهری نیز به عنوان ابزاری هرچند مفهومی جایگاهی ویژه یافته است. در این پژوهش، با توجه به اینکه ارتقای کیفیتهای محیطی به عنوان راهکار ارتقای حیات شهری مدنظر است، سعی بر آن شده که با جستجوی روابطی منطقی میان سطح شاخص سرمایه اجتماعی و کیفیتهای محیطی، بتوان با ارایه رویکردی شهرسازانه از سرمایه اجتماعی، آن را به عنوان ابزاری عملیاتی در طراحی شهری به کاربست. کیفیتهای محیطی انتخاب شده در این پژوهش در راستای پاسخگویی به نیازهای رفتاری کاربران فضا، خلق فضاهای شهری اجتماعپذیر و ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهریست. جهت حصول نتیجه نهایی پژوهش و یافتن رابطه همبستگی میان سطح تعاملات اجتماعی و سطح کیفیتهای محیطی، کمیسازی کیفیتهای محیطی انجام گرفته است تا بتوان نتایج کمیشده کیفیتهای محیطی با سطح شاخص سرمایه اجتماعی که از تحلیل پرسشنامههای برداشتشده در محدوده بدست آمده است را با هم قیاس کرد. در راستای کمیسازی کیفیتهای محیطی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در دو مرحله، جهت تعیین اوزان هریک از زیرسنجههای کیفیتهای محیطی و هریک از کیفیتها برای محاسبه برآیند نهایی کیفیتهای محیطی اعمال شده است. نتایج پژوهش حاضر مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین سطح شاخص سرمایه اجتماعی و برآیند زیرسنجههای کیفیتهای محیطی در محله جلفای اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی است. در عین حال روابط بدست آمده روابطی غیرخطی است که دلیل آن را میتوان در وجود عوامل متعدد دخیل در سرمایه اجتماعی و پیچیدگی روابط بین آنها دانست.
خانه ی سوکیاس در جلفای نو اصفهان: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات
حوزه های تخصصی:
خانه های دوره ی اسلامی ایران از جمله ی مهم ترین بناهایی هستند که هنرهای ایرانی در آن ها به نحوی شایسته در قالب های گوناگون پدیدارشده است. معماری و تزئینات به کار رفته در این خانه ها نیز دارای ویژگی های بسیار قابل تأملی است که متأسفانه کم تر بدان پرداخته شده است. شهر اصفهان به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگی جهان اسلام، موزه ای با چند صد خانه ی تاریخی مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. در جلفا - منطقه ی ارمنی نشین اصفهان - خانه هایی وجود دارد که با کم ترین دخل و تصرف، ویژگی های اصیل معماری اسلامی - مسیحی را حفظ کرده اند. از این قبیل خانه ها می توان به خانه ی سوکیاس اشاره کرد که در بررسی معماری تاریخی خانه های جلفای نو بسیار حائز اهمیت است. این خانه ی تاریخی در واقع یکی از کوشک های ارامنه ی جلفای اصفهان بوده که در عصر صفوی، میان سال های ۱۶۶۰-۱۶۷۰میلادی ساخته شده است. معماری حاکم بر این خانه با وجود صاحبان ارمنی اش، مطابق با معماری اسلامی مکتب اصفهان در معماری ایرانی است ولی تزئینات و باغ اطراف آن، ساختاری کاملاً مسیحی دارند. در این مقاله، به مواردی از قبیل: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات خانه ی سوکیاس در جلفای اصفهان پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، از طریق حضور در محل خانه ی سوکیاس، مشاهده ی دقیق و عکس برداری از بنا به علاوه ی بررسی منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند.
شناخت تحولات ریخت شناختی کلیساهای ارمنی جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
15 - 28
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کشور امروزی ارمنستان، که بخشی از اورارتوی باستانی است، اولین سرزمینی است که مسیحیت را به طور رسمی پذیرفت، قدیمی ترین کلیساها را ساخت و معابد قدیمی را به کلیسا تبدیل کرد. با کوچ ارامنه و همزمان با برپایی جلفای اصفهان در دوره شاه عباس اول، بنای کلیساها با برخورداری از تجربه های کهن و با فرمان عدم تعارض با ابنیه پایتخت به شکل دیگری به منصه ظهور رسیدند. به نظر می رسد در سابقه پژوهش های محققان درباره کلیساهای جلفای نو، به معماری و مناسبات فرهنگی بستر جدید توجه کافی نشده است. شناخت روند نزدیک شدن معماری مذهبی ارامنه جلفا به معماری اصفهان و بهره گیری از نتایج آن در طرح های مرمت شهری خصوصاً در محله جلفا ضرورت این پژوهش است. هدف: پژوهش، با هدف شناخت ساختار کالبدی-فضایی و تحولات ریختی بنای اصلی کلیساهای جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساهای جلفای نو چگونه بوده است؟ کدام گونه مولد و آغازگر پیشرفت طرح های بنای کلیسایی بود؟ در روند تحولات ریختی کلیساها، چگونه معماری ساختمان اصلی کلیساها به معماری اصفهان نزدیک شد؟ روش: پژوهش با روش تفسیری-تاریخی انجام شد و داده ها، با توجه به مدارک و اسناد موجود و برداشت های میدانی، گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاکی از الزام به رعایت گونه ای محدودیت در فرم تبیین شده بنای کلیساهای ارمنی است. وجود گونه مولد و تأثیرپذیری از تکنیک های معمارانه دوره شاه عباس اول در سیر تحولات ریختی تأیید می شود. در مقایسه با معماری شاخص اصفهانِ این دوره، تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساها نشانه گرایش به ایرانی شدن سبک معماری دارد. کلیسای گئورگ مقدس اولین بنای کلیسایی با ویژگی های معماری ایرانی است که امکان تحولات کالبدی-فضایی بعدی را فراهم کرد. ساختار کالبدی-فضایی کلیساهای مریم مقدس و بتخهم مقدس با مساجد شیخ لطف الله و جامع عباسی قابل مقایسه است و بخشی از چگونگی تحولات در گونه مولد را به خوبی نشان می دهند.
مطالعه تطبیقی هنر تذهیب متون مذهبی ارامنه اصفهان با تذهیب های قرآنی مکتب اصفهان در دورۀ صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان و ارمنیان از گذشته تا امروز در کنار هم زیسته اند و بر زبان، فرهنگ و سنت های هم تأثیر گذاشته اند. در پی مهاجرت گروهی از ارامنه به اصفهان در دورۀ شاه عباس قرن 11 ه.ق. / 17 م. و تأسیس کلیساها در جلفای اصفهان، نسخه هایی از متون مذهبی ارامنه شامل کتاب مقدس ارامنه، اناجیل و کتب دعا در اصفهان نگاشته شد. هم زمانی این جریان با سنت تزیینات قرآن در دوره صفویه در اصفهان و وجود برخی شباهت ها، موضوع این پژوهش را شکل داد. سؤالات پژوهش عبارتند از این که؛ وجوه تشابه و تفاوت تذهیب های مکتب اصفهان و ارامنه اصفهان در دوره صفوی کدامند؟ تأثیرات متقابل بین هنر تذهیب ارمنی و تذهیب مکتب اصفهان چگونه بوده است؟ با توجه به ماهیت توصیفی_تحلیلی این پژوهش، به جمع آوری اطلاعات و بررسی آنها از طریق منابع مکتوب و مشاهده آثار پرداخته شده است. در این تحقیق، پس از بررسی نقوش تزیینی نسخ خطی ارمنیان و الگوهای ترکیب بندی آنان، به بررسی اجمالی تذهیب دورۀ صفویه مکتب اصفهان پرداخته شده و با مقایسۀ آثار ارمنیان پیش از مهاجرت به جلفا و پس از آن، تأثیرات متقابل آنها موردتحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اگر چه تذهیب ارامنۀ جلفا نسبت به تذهیب نسخ ارامنه پیش از مهاجرت، ظرافت بیشتری دارند، ولی نقش مایه های آنها بیشتر ریشه در تذهیب ارامنه و دین مسیحیت دارد تا نقوش اسلامی. به بیان دیگر می توان گفت که نقوش تزیینی اناجیل ارامنه در صورت و جزئیات تصویر، تا حدی از تذهیب مکتب اصفهان متأثر بوده اند، ولی در محتوا و کلیت نقش مایه ها، دنباله روی مکاتب گذشته هنر تذهیب ارمنی می باشند. هم چنین با توجه به خصوصیات شاخص تذهیب های دورۀ صفویه در اصفهان، تأثیرپذیری تذهیب های قرآن ها از ارامنه در این دوره بعید به نظر می رسد.
مقایسه تطبیقی نمود اصول و آیین های مسیحیت بر ساختار فضایی و آرایه های معماری کلیسا های ارمنستان و جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
81-63
حوزه های تخصصی:
ارامنه اصفهان از دوران صفویه، زمانی که اصفهان پایتخت بوده، در این شهر حضور داشته اند و تعداد زیادی کلیسا در محدوده جلفای اصفهان بنا نموده که امروزه تعدادی از آنها باقی مانده اند. فرقه ارتدوکس مسیحیت، دارای اصول اعتقادی و آیین های خاصی است که برخی از این آیین ها بر کالبد و آرایه های معماری کلیساها تأثیر گذاشته اند. هدف این پژوهش، مقایسه تطبیقی و بازشناسی تأثیر و چگونگی نمود این اصول و آیین ها بر ساختار فضایی معماری و آرایه های کلیسا های ارتدوکس اصفهان و ارمنستان است. روش تحقیق پژوهش فوق، کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی بر اساس مقایسه تطبیقی بین کلیساهای رایج ارمنی و کلیساهای جلفای نو اصفهان است. داده های مورد نظر، از طریق مطالعات کتابخانه ای در زمینه اصول اعتقادی و آیین های مسیحیت و مطالعات میدانی به صورت حضور مستقیم محققان در فضاهای کلیساهای اصفهان گردآوری شده و در ادامه مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهند معماری کلیساهای ارامنه اصفهان، تلفیقی از معماری ایرانی و معماری ارمنستان است. جهت گیری شرقی- غربی، شکل هندسی مستطیلی، سلسله مراتب فضایی، داشتن حداقل یک گنبد بزرگ، همه از معماری کلیساهای ارمنستان تبعیت می نمایند. گنبد قوسی شکل، جنس مصالح، نوع پنجره های بزرگ گنبدها و نوع مأذنه، از معماری ایرانی الگو گرفته اند. همچنین، برخی از آرایه های الحاقی بیرونی کلیساهای ارمنستان همچون؛ پنجره های گل سرخ، شبدری و پنجره سه بخشی حذف شده اند و آرایه هایی که مربوط به داخل کلیسا بوده، همانند نقاشی های دیواری هستند و برخی از این آرایه ها مانند؛ کبوتر فاخته، گنبدهای سه تایی، میز مخصوص قرائت انجیل، صلیب یا چلیپا، پنجره یا تصاویر مصائب عیسی مسیح و رستاخیز مسیح، در فضای داخلی کلیساها به کار رفته اند. آرایه هایی که نماینده ای از آیین های مسیحی هستند، آرایه های درب خروج شیطان، شام آخر، محل نگهداری روغن مقدس، جایگاه مخصوص کشیش و هشتی بوده که در تمام کلیساها مشاهده می شوند.