فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷۱٬۲۲۱ تا ۱۷۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اواسط قرن پانزدهم میان پادشاه عثمانی سلطان محمد فاتح و حکمران آق قویونلو اوزون حسن، رقابت شدیدی برای تسلط بر آناتولی شروع شد. یکی از مهم ترین عوامل درگیری و کشمکش میان آن ها مسئله ی طرابوزان امپراطوری روم بود. در حقیقت نیرومند ترین و خطرناک ترین رقیب سلطان محمد در آسیا، اوزون حسن بود. این حکمران مغرور پس از تسلط بر آناتولی شرقی، غرب ایران و آذربایجان و تأسیس دولتی بزرگ، خود را یگانه میراث دار تیمور لنگ می دانست. او با برخورداری از نیروی مادی و مزیت های بالای حکمرانی، خود را بزرگ ترین حکمران ترک می پنداشت. در عین حال آمال سیاسی بزرگی را در سر می پروراند و می شود این گونه برداشت کرد که در پی تأسیس یک امپراطوری بزرگ بود که کل خاورمیانه را در برمی گرفت. سندی که در آرشیو موزه توپ قاپی موجود می باشد به ما نشان می دهد که اوزون حسن در پی چه اهداف بزرگی بوده است.
بررسی تأثیر عناصر دستوری و وام واژه های زبان فارسی بر زبان کشمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کشمیری از گروه زبان های «داردی» از خانوادة زبان های هندوایرانی است که در درة کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی مدت این زبان با زبان فارسی از سدة چهاردهم تا سدة نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می توان در سه بخش وام گیری واژگانی، تغییرات واجیو وام گیری دستوریمورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام واژه ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان های کهن و در دوره های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام گیری واژگانی، در ژرف ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می کرد، چه بسا جایگزین زبان کشمیری می گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام واژه های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه ها و همچنین تغییرات واجی وام واژه ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت های دستوری این زبان است.
تحلیل کارکرد تنشی-زبانی«نور» و ابعاد معنایی آن در نظام گفتمانی شرق اندوه و حجم سبز سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، کارکرد نظام تنشی- زبانی «نور» در نظام گفتمانی شعر سهراب سپهری، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و تبیین کارکرد نظام تنشی، لایه های تنشی و ابعاد معنایی نور در زبان شعر سپهری با تکیه بر منظومه شرق اندوهو حجم سبزمی باشد. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام تنشی- زبانی نور منجر به تولید فرآیند زیبایی شناختی می گردد؟ همچنین چگونه این نظام، می تواند در فرآیند معناسازی ایفای نقش کند؟ در واقع هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهد چگونه نظام تنشی- زبانی نور، وضعیتی استحاله ای برای گفتمان رقم می زند و این فرآیند چگونه می تواند به استعلای نوری منجر گردد. بستر نظری تحقیق، الگوی تنشی مبتنی بر نظام نشانه شناسی پساگریماسیمی باشد. در نظام تنشی، لایه های فشاره ای و گستره ای در ارتباط و تعامل با هم نقش آفرینی می کنند و هم پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکله گفتمان را شکل می دهد. فرضیه ما این است که نظام گفتمانی نوری شعر سپهری از ساختار تنشی صعودی پیروی می کند و ساختار تنشی نزولی در خدمت ساختار صعودی قرار دارد. نظام تنشی- زبانی نور با دو کارکرد استحاله ای و استعلایی در گفتمان نقش آفرینی می کند و در نهایت با استعلای نوری، فرآیند زیبایی شناختی گفتمان تحقق پیدا می کند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معقولات که از نوع مفاهیم کلی اند بر سه دسته تقسیم می شوند: معقول اول، معقول ثانی منطقی و معقول ثانی فلسفی. علامه طباطبایی معقول ثانی فلسفی را به مفاهیمی که عروض آنها ذهنی و اتصافشان خارجی اند تعریف کرده و نقش علم حضوری را در دستیابی به آن برجسته شمرده است. آیت الله مصباح یزدی این نوع از مفاهیم را مفاهیمی انتزاعی که حاکی از نحوة وجود است می داند و همچون استادش نقش علم حضوری را برجسته می شمارد. وی برای سنجش و کندوکاو ذهنی نقش زیادی قایل است و، از این رهگذر، دامنة معقولات ثانیه را گسترش داده است. ازآنجاکه علامه طباطبایی ثبوت خارجیِ وجود رابط را پذیرفته است، چگونگی ارتباط معقولات ثانیة فلسفی را با خارج به نحو وجود فی غیره تفسیر می کند. تحقق این مفاهیم را در خارج به نحو وجود رابط و فی غیره می داند. اما آیت الله مصباح یزدی تحقق مفاهیم فلسفی را صرفاً به وجود منشأ انتزاع دانسته، هیچ نحو وجودی حتی ضعیف برای مفاهیم فلسفی در خارج قایل نیست، چه ایشان تحقق خارجی وجود رابط و نسبت را در خارج قبول ندارد
واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی و سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی در حوزه های مختلف علوم انسانی، مانند فلسفه، جامعه شناسی، علوم سیاسی و دین شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف از این پژوهش واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی وسروش است، و به دنبال پاسخ به این سئوالات است: ایدئولوژی در هر یک از حوزه های مذکور به چه معنا است؟ سروش و شریعتی، هریک، در کدام یک از این حوزه ها جای دارند؟ آیا سروش در نقد شریعتی راه را به درستی رفته است؟ در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نتیجه گرفته شده است که فلسفه ایدئولوژی را به معنای مبنای تجربی اندیشه ها یا آگاهی کاذب دانسته و جامعه شناسی آن را به معنای مبنای واقعیت اجتماعی یا آگاهی راستین تلقی نموده است. سروش، با غفلت از گستره معنایی ایدئولوژی، نقشی ابزاری و گزینشی عمل نمودن به آن داده است و به نفی همه ایدئولوژی ها و به نقد اندیشه شریعتی پرداخته است، در حالی که شریعتی ایدئولوژی را بیان کننده یک واقعیت اجتماعی می داند و نقشی پویا و حرکت آفرین به آن می دهد و، با عنصر اجتهاد، آن را از خطر ایستایی و دگم اندیشی دور می داند. لذا، وجود ایدئولوژی را ضرورت همه جوامع بشری در همه اعصار می داند و صلای پایان ایدئولوژی ها را از توطئه های نظام سلطه سرمی دهد، هرچند شریعتی نیز در مفهوم و مصداق ایدئولوژی دچار مغالطاتی شده است.
ضابطه ضمان راننده در رابطه با تلف و صدمات ناشی از تصادفات رانندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع تصادفات و جرایم رانندگی و قتل و جرح ناشی از آن، جزو مباحث مهم محافل فقهی و حقوقی است که تعیین مسئول حادثه هم از جنبه جبران و هم نوع ضمان اهمیت دارد. در قانون مجازات با وجود اهمیت ارائه ملاک در تشخیص مسئول حادثه، این موضوع به طور دقیق بررسی نشده و اغلب در دو ماده 504 و 505 پیگیری شده است؛ در ماده 504ق.م.ا. بیان قانونگذار در مواردی با اجمال همراه است و از جمله مشخص نیست که استثنای ذکرشده در آن صرفاً به عدم تقصیر برمی گردد یا حضور در محل غیرمجاز را هم شامل می شود و نوع قتل و جرح نیز تعیین نشده است. آری در ماده 532 ق.م.ا. جنایات عمدی در رانندگی پذیرفته شده اما مشخص نشده است که عمد در چه مواردی تحقق می یابد و مجازات آن چیست یا در مواد 714 - 719 قانون تعزیرات (مصوب 1375) تنها در ماده 714 به مجازات یک صورت قتل (قتل شبه عمد) اشاره شده است. در این مقاله پس از ذکر مقدماتی بر اساس مبانی فقهی امکان تحقق جنایت خطای محض و عمد در برخی از تصادفات رانندگی اثبات شده و ابهامات موجود در ماده 504 قانون مجازات بررسی شده است.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه پژوهش های روستایی بین سال های 1389 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از بررسی مقالات فصلنامه پژوهش های روستایی، دستیابی به وضعیت کلی فصلنامه طی شش دوره انتشار است. بدین منظور تمامی مقالات منتشرشده در این دوره ها از نظر موضوعی، جنسیت، تعداد نویسندگان، تخصص نویسندگان و محدوده های مطالعه شده بررسی شده است. جامعه آماری مطالعه شده، تمامی مقالات انتشاریافته طی سال های 1389 تا 1394 بوده که شامل شش دوره چهار شماره ای و 207 مقاله است. روش استفاده شده در مقاله حاضر، تحلیل محتوا بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. داده ها توسط نرم افزار Excel محاسبه و نتایج به شکل شماتیک نمایش داده شده اند. نتایج به دست آمده نشان داده است که از میان 207 مقاله انتشار یافته طی شش دوره چهار شماره ای،حدود دوسوم نویسندگان را مردان و یک سوم را زنان تشکیل می دهند. همچنین دانشگاه های دولتی و به خصوص دانشگاه تهران، بیشترین میزان وابستگی سازمانی را در اختیار داشته اند. در میان موضوعات مورد توجه نویسندگان گردشگری روستایی و توسعه پایدار روستایی بیشترین تعداد مقالات را به خود اختصاص دادند.
بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشة علامه طباطبایی و فینیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت عامل انگیزش اخلاقی، درونی یا برونی بودن و خودمحور یا غیرخودمحور بودنِ آن، ازجمله ابعاد بحث انگیزش اخلاقی در حوزه روان شناسی اخلاق هستند. جان فینیس، اندیشمند مسیحی معاصر، با تکیه بر ظرفیت ها و قوای طبیعی انسان و با رهیافتی درون گرایانه، ریشه انگیزه اخلاقی را در داشته های طبیعیِ فاعل اخلاقی جست وجو می کند و آن را غیرخودمحور جلوه می دهد. علامه طباطبایی نیز با رهیافتی غیرخودمحورانه بر ظرفیت های طبیعی انسان تأکید و تحقق انگیزه اخلاقی را در بستر ترکیبی از امیال طبیعی و عقلانیت انسان تبیین کرده است. بررسی اندیشه این دو در بُعد روان شناسی اخلاق نشان می دهد این دو دیدگاه در رهیافت درون گرایانه و برون گرایانه و تبیین فرایند ایجاد انگیزه اخلاقی با یکدیگر متفاوت هستند؛ علاوه براین، در تبیین عامل اصلیِ انگیزش نیز با یکدیگر متفاوت اند؛ زیرا در نگرش فینیس انگیزه تنها درصورتی اخلاقی خواهد بود که در راستای خیرهای پایه باشد؛ اما علامه عنصر اصلی را در تبدیل شدن انگیزه به انگیزه اخلاقی، رضایت الهی می داند. این مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی، اندیشه این دو را درباره ابعاد انگیزش اخلاقی بازسنجی و مقایسه کند.
برنامه درسی پنهان و نقش آن در مدارس
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ع وامل مثبت و منفی اس ت که از طریق برنامه ی برنامه درسی پنهان به دانش آموزان منتقل می شود. برنامه درسی پنهان بعد غیرقابل پیش بینی یادگیری است. طراحی آموزشی بدون توجه به این بعد، غفلت از بخش مهمی است که در یادگیری دانش آموزان تأثیر فراوان دارد. برنامه درسی پنهان را باید یکی از سرمایه های مفهومی رشته برنامه درسی به شمار آورد. طرح این مفهوم سبب شده است تا نگاه سطحی نگرانه نسبت به پدیده برنامه درسی کاهش یافته و به صورت اجرایی در برنامه های آموزشی مدارس مدنظر قرار گیرد. هدف کلی این مقاله که به روش مروری - کتابخانه ای انجام گرفته است. در چند دهه گذشته بسیار مورد توجه نظریه پردازان حوزه برنامه درسی قرار گرفته است و هر یک از زوایه خاطی آن را مورد بررسی قرار داده اند که در این پژوهش سعی شده است تا ازدیدگاه های مختلف صحبت شود تا حتی المقدور شناخت و درک آن را برای بسیاری از افراد تسهیل نماید.
تحلیل توانمندسازهای سیستم تولید انعطاف پذیر با رویکردهای مدل سازی ساختاری تفسیری و فرایند رتبه بندی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط آشفته بازار امروز مدیران تولید را مجبور می نماید تا به منظور مقابله با چالش های تحمیل شده توسط عواملی چون رقابت جهانی،تقاضاهای متغیر مشتریان،افزایش سرعت توزیع به بازار و رشد سریع فناوری به سیستم های تولید انعطاف پذیر) FMSs (توجه بیشتری نمایند.علاوه بر وجود موانع متعدد در برابر پیاده سازی و توسعه FMS ،توانمندسازهایی وجود دارند که به تسهیل این امر کمک می کنند.یکی از موضوعات مهم در این حوزه که هدف نهایی این پژوهش نیز می باشد، تحلیل رفتار توانمندسازها به منظور بهره برداری موثر از آن ها در پیاده سازی و توسعه FMS می باشد. توانمندسازها از طریق مرور ادبیات و نظرات خبرگان صنعت و دانشگاه شناسایی شده اند. از مدلسازی ساختاری تفسیری) ISM ( به منظور توسعه یک ساختار سلسله مراتبی به منظور تحلیل روابط میان توانمندسازها استفاده شده است و سپس فرایند رتبه بندی تفسیری) IRP ( به منظور مطالعه رابطه تسلط میان توانمندسازها به کار گرفته شده است. ISM اهمیت تعهد مدیریت ارشد و سرمایه گذاری مالی را نسبت به سایر توانمندسازها نشان می دهد، در حالیکه IRP مدیریت زنجیره تامین و تکنیک های عملیاتی و کنترل را به عنوان مهمترین توانمندسازها با توجه به حوزه های عملکردی معرفی می نماید. این پژوهش ضمن مقایسه دو رویکرد ISM و IRP ، نشان می دهد که IRP ابزار قوی تری می باشد چرا که یک قدم به پیش رفته و روابط میان توانمندسازها را با شاخص های قابل اندازه گیری عملکرد مورد توجه قرار می دهد
آثار ارتباطات مجازی بر بیگانگی جمعی (مورد مطالعه: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
195-219
حوزههای تخصصی:
بیگانگی جمعی در این نوشتار به معنای کاهش چگالی یا نسبت ارتباط واقعی به ارتباط ممکن در شبکه های اجتماعیِ خانوادگی، خویشاوندی، دوستی، همکاری و همسایگی است. فرضیه اساسی تحقیق حاضر عبارت است از این که: ارتباطات مجازی، اثر دوگانه ای بر بیگانگی جمعی دارد. این اثر در شرایط طولانی بودن سابقه ارتباط و جنسیت زنانه، کاهنده است درحالی که در شرایط کوتاه بودن سابقه ارتباط و جنسیت مردانه ارتباط گیرنده، افزاینده است. نتایج وارسی فرضیه بر روی شبکه های اجتماعی یک نمونه 160 نفره تصادفی از افراد 16 ساله و بالاتر ساکن شهر مشهد نشان می دهد: اول این که بیگانگی جمعی در شبکه های اجتماعی شهر مشهد، در مجموع بالاست. دوم این که تراکم روابط مجازی بسیار بیشتر از تراکم روابط چهره به چهره در بیشتر شبکه هاست. سوم این که تراکم ارتباط مجازی در همه شبکه ها با بیگانگی جمعی ارتباط ندارد. و سرانجام برخلاف پیش بینی، افزایش ارتباط مجازی در شبکه های خانوادگی و دوستی سبب کاهش بیگانگی جمعی شده است.
ور جمشید و دینای مزدیسنی
منبع:
جندی شاپور سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۰
79-105
حوزههای تخصصی:
سرگذشت و پیامد سرپیچی جمشید از پیشنهاد اهوره مزدا در فرگرد دوم وندیداد آمده و برای همه شناخته شدهاست. با وجود این، محتوای اصلی این پیشنهاد که جمشید آن را نپذیرفت و دلایل رد آن باز بحث انگیز است. رایج ترین تعبیر این است که جمشید وظیفهٔ موبدی (به خاطر سپردن و بردن دین مزدیسنی) و نیز وظیفهٔ پادشاهی را، که اهوره مزدا به او پیشنهاد کرده است، نمی پذیرد. این تفسیر از آن رو شکل گرفته است که دینا را «دین» دانسته اند. ترجمهٔ این واژه در سال های اخیر، خصوصاً در بسیاری از آثار کلنز، کاملاً متفاوت است. برای روشن کردن این موضوع، لازم است مجدد به بررسی پیشنهاد اهوره مزدا و نپذیرفتن جمشید بپردازیم. کلنز و پانایینو هم در آثار خود به این موضوع توجه کرده اند. بنابر نظر کلنز، «دین» که جمشید آن را نپذیرفت «شیوه های آیینی را دربر می گیرد و به شخص این اطمینان را می دهد که جاودانگی دینا و روان را پس از مرگ برای او به وجود می آورد» . بر اساس نظر پانایینو ، جمشید پیوند با دینا را پس از مرگ نمی پذیرد. هیچ یک از این دو استنباط بین سرپیچی جمشید از پیشنهاد اهوره مزدا و پیامد آن ارتباط برقرار نمی کند: جاودانگی محدود در زمان، قرارگرفتن روی زمین، در جای خود، و ساخت ور. با وجود این، داستان فرگرد دوم وندیداد کاملاً منسجم و یکپارچه است. جمشید (به سبب ناشایستگی) از به کار بردن شیوه های آیینی، که سبب جاودانگی پس از مرگ در جهان خدایان می شود، دوری می کند. بنابراین، در جستجوی مکانی است که از آفریدگان استقبال شود و از این طریق بتواند جاودانگی را به دست آورد: بنابر این، ابتدا زمین را بی حدومرز گسترش می دهد،پس از شکست خوردن ور را می سازد. مقایسهٔ این داستان با داستان ودایی valá- سبب می شود رابطه ای تنگاتنگ بین ناشایستگی جمشید در بردن دین و نقش او در ساخت ور قائل شویم.
اثر یادگیری سازگار با مغز بر انعطاف پذیری شناختی و توجه انتخابی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه ذهن خوانی و رضایت زناشویی با نقش واسطه سلامت عمومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شناخت حاکم بر ذهن زن و شوهر (ذهن خوانی) و وجود اختلالات روانی، از جمله عوامل مشکل ساز بین زوجین می باشد. با توجه به این که تاکنون رابطه بین این متغیرها در سطحی فراتر از روابط ساده مورد بررسی قرار نگرفته است، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر ذهن خوانی بر رضایت زناشویی با نقش واسطه سلامت عمومی انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی را تمامی زوجینی که در سال 95-1394 به مراکز مشاوره کرمان مراجعه کرده بودند، تشکیل داد. 82 زوج (164 نفر) از سه مرکز مشاوره با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس رضایت زناشویی (ENRICH Couple Scale یا ECS)، آزمون ذهن خوانی (Reading the Mind in the Eyes Test یا RMET) و پرسش نامه سلامت عمومی (28-General Health Questionnaire یا 28-GHQ)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تأثیر مستقیم ذهن خوانی بر علایم جسمانی (37/0- = β، 01/0 ≥ P)، اختلال در کارکرد اجتماعی (29/0- = β، 05/0 ≥ P)، افسردگی (34/0- = β، 01/0 ≥ P) و حل تعارض (22/0- = β، 05/0 ≥ P) معنی دار بود؛ در حالی که بر تحریف آرمانی (11/0 = β، 01/0 ≥ P) و رضایت زناشویی (10/0 = β، 05/0 ≥ P) اثر غیر مستقیم و معنی داری داشت که این اثر از طریق نقش واسطه افسردگی اعمال شد. در نهایت، متغیرهای پژوهش 20 درصد از واریانس کل رضایت زناشویی را تبیین نمودند.
نتيجه گيري: رابطه بین ذهن خوانی و رضایت زناشویی، خطی و ساده نبود و متغیرهایی همچون افسردگی در این رابطه نقش واسطه جزیی داشتند؛ به گونه ای که تأثیر ذهن خوانی از طریق سلامت روان، موجب افزایش هرچه بیشتر رضایت زناشویی می شود.
اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به اختلال شخصيت خودشيفته: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder یا NPD)، اختلالی است که افراد مبتلا به دلیل احساس اهمیت شخصی بزرگ منشانه، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش مورد- منفرد با طرح A-B و خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه ها شامل 3 مورد (2 زن و 1 مرد) از مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره شهر قزوین بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از پاسخگویی به نسخه 40 گویه ای مقیاس شخصیت خودشیفته (40-Narcissistic Personality Inventory یا 40-NPI)، بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5)، توسط روان پزشک مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و مبتلا به NPD تشخیص داده شدند. جهت سنجش علایم خودشیفتگی آزمودنی ها، از مقیاس چند محوری بالینی Millon (Millon Clinical Multiaxial Inventory-III یا MCMI-III) استفاده گردید. طرحواره درمانی در 20 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه اجرا شد. دوره پیگیری درمان نیز 1 ماه پس از پایان مداخله دنبال گردید.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و میانه، تحلیل دیداری شکل ها در دو بخش درون موقعیتی و بین موقعیتی با شاخص ثبات و جهت روند، درصد داده های غیر همپوش (Percentage of non-overlapping data یا PND) و درصد داده های همپوش (Percentage of overlapping data یا POD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، طرحواره درمانی در کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD مؤثر بود.
نتيجه گيري: طرحواره درمانی در بهبود و کاهش علایم افراد دارای NPD از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار رود.
شاخص های کاربردی در رويکردهای درماني اختلالات افسردگی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بر اساس مطالعات انجام گرفته پیرامون تدوین درمانی اختصاصی و کاربردی در اختلالات افسردگی مزمن، محدودیت ها و نیز نارسایی های متعددی وجود دارد و شناسایی شاخص های کاربردی در رويکردهای درماني قبلی می تواند موجب تدوین درمانی جامع و کاربردی در این اختلالات گردد.
مواد و روش ها: مقاله حاضر به روش مروری ساده (Narrative review) بود و بر این اساس، با بررسی تحقیقات پیشین مرتبط با این اختلالات، از پایگاه هایی مانند PubMed و ScienceDirect، رویکردهای درمانی و مهم ترین شاخص های کاربردی در درمان اختلالات افسردگی مزمن از 71 مطالعه مداخله استخراج گردید.
یافته ها: بر اساس بررسی نتایج مطالعات قبلی، دانش مربوط به اثربخشی درمان های روانی- اجتماعی بر اختلال افسردگی مزمن با کمبودهای فراوانی همراه است و اغلب نتایج تعمیم داده شده در افسردگی مزمن مربوط به افسردگی اساسی می باشد. روان درمانی روان پویشی، درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT)، روان درمانی بین فردی (Interpersonal psychotherapy یا IPT)، روان درمانی تحلیلی شناختی- رفتاری، گروه درمانی و درمان خانواده محور بر افسردگی مزمن مؤثر بود. هرچند نقاط ضعف عمده ای در هر کدام وجود داشت. زمان محدود، ارایه منطق صریح برای درمان، موضع فعالانه درمانگر، تمرکز بر روی مشکلات کنونی، خودبازبینی از تغییر و پیشرفت، ارایه تکالیف منظم و نگهدارای از دستاوردها، ترکیب دارو، روان درمانی و مداخله مبتنی بر خانواده، عناصر مشترک حاصل از بررسی درمان های صورت گرفته در درمان اختلالات افسردگی مزمن بود.
نتيجه گيري: در مقایسه با پژوهش در درمان افسردگی اساسی، پشتوانه تحقیقاتی در روان درمانی برای افسردگی مزمن به نسبت جوان می باشد و نیاز به تحقیق در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی و رتبه بندی کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان(مطالعه موردی دانشگاه علوم و فنون مازندران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر به ارزیابی و رتبه بندی شکاف کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان پرداخته است. روش بررسی: در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی، 706 نفر از دانشجویان به صورت تصادفی- طبقه ای در نیمسال اول سال تحصیلی 1395-1394 انتخاب شدند. ابزار گرد آ وری داده ها پرسشنامه استاندارد سروکوال، دارای 5 بعد کیفیت خدمات شامل تضمین، همدلی ، اطمینان، فیزیکی، و پاسخگویی بود. برای تحلیل نتایج از نرم افزار Spss.18 و آزمون های یومان ویتنی، کروسکال والیس، ویلکاکسون، همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده گردید. یافته ها: ا ز دیدگاه دانشجویان درهر پنج بعد کیفیت خدمات، شکاف (ادراک منهای انتظار) منفی وجود دارد. میانگین شکاف کیفیت به ترتیب در ابعاد شرایط فیزیکی (0/83-)، پاسخگویی (0/82-)، همدلی ) (0/78-)، تضمین (0/68 - )، و قابلیت اطمینان ( 0/68-) مشاهده شد. بین متغیر جمعیت شناختی جنسیت و ترم های تحصیلی تفاوت معناداری با شکاف در هر یک از ابعاد پنج گانه مشاهده نگردید. به جز بعدهای پاسخگویی و تضمین، بین متغیر مقطع تحصیلی با شکاف، در سایر ابعاد پنج گانه تفاوت معنادار مشاهده شده است. متغیر معدل با شکاف در هر یک از ابعاد پنج گانه به جز پاسخگویی و همدلی تفاوت معنادار مشاهده شده است. همچنین بین متغیر رشته تحصیلی با شکاف به جز بعد شرایط فیزیکی در بقیه ابعاد تفاوت معنادار مشاهده نشده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که کیفیت خدمات آموزشی در حد انتظار دانشجویان نبوده است، لذا سیاست گذاران دانشگاهی با بهره گیری از یافته های این تحقیق می توانند در راستای کیفیت خدمات آموزشی گام های مؤثر را بردارند.
وظایف و اختیارات متقابل دولت آسیب دیده و سازمان های بین المللی در امدادرسانی حوادث طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
647-664
حوزههای تخصصی:
امروزه حقوق بشر توجه عمیقی به موضوع حمایت از افراد آسیب دیده از حوادث طبیعی دارد، زیرا این قبیل حوادث همه ساله در گوشه و کنار جهان رخ می دهند و خسارات مالی و جانی زیادی را با خود همراه دارند. با این حال، این موضوع به بحثی چالش برانگیز در روابط میان دولت ها، افراد، سازمان های بین المللی امدادرسان و دولت های آسیب دیده بدل شده و این سؤال را نیز مطرح کرده است که ماهیت حمایت از افراد در برابر حوادث طبیعی چیست و اگر چنین حمایتی ادا کردن حقی بشری است، آیا ادای این حق فقط باید از دولت حاکم خواسته شود، یا اینکه مستقیماً از جامعه بین المللی و به طور اخص از سازمان های بین المللی امدادرسان نیز قابل مطالبه است؟ براساس نتایج، دولت آسیب دیده وظیفه اصلی حمایت از آسیب دیدگان از حوادث طبیعی را به دوش دارد و البته در صورت ناتوانی یا تمایل نداشتن دولت حاکم به امدادرسانی مؤثر و نقض حقوق بنیادین آسیب دیدگان، جامعه بین المللی نیز وظیفه دارد از مجاری سازمان های بین المللی امدادرسان، به حمایت از آنان اهتمام ورزد.
الگوهای اقتصاد رفتاری و ظرفیت اصلاح رویکردحاکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای اقتصاد رفتاری از یافته های پژوهشی علم اقتصاد هستند که می توانند ظرفیت تحلیلی این علم را بالا برند. زیرا شکل گیری اقتصاد رفتاری هم نوعی تحول معرفت شناختی و روش شناختی در علم اقتصاد به حساب می آید و هم به توسعه قلمرو آن کمک می کند. اهمیت پیدایش این گرایش جدید اقتصادی چنان برجسته گردیده که سخن از انقلاب اقتصاد رفتاری در میان پژوهشگران اقتصاد را معنا دار نموده است. اهمیت این موضوع بویژه پس از بحران مالی و اقتصادی 2012-2007 بیشتر شده است.این مقاله بر مبنای روش های تحلیلی، تحلیل محتوا و با کمک نظریه های اقتصادی و نظریه های علوم شناختی به کنکاشی در اقتصاد رفتاری و ظرفیت اصلاح گری آن می پردازد. تبیین چارچوب الگوهای اقتصاد رفتاری، رفع برخی سوء برداشت ها وتحلیل روند تکاملی آن از محورهای کلیدی این مقاله هستند. یک یافته این پژوهش آن است که رویکرد اقتصاد رفتاری این قابلیت را دارد که به اصلاح برخی دشواری های الگوهای حاکم اقدام کند. از این رو (و برخلاف برداشت های غیر کارشناسانه) اقتصاد رفتاری می تواند همگرایی کارسازی با رویکرد حاکم داشته باشد.
رابطه مهاجرت ورودی و خروجی کل و تحصیل کرده با رشد اقتصادی: مطالعه ای میان کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل تحرک بین المللی عوامل و کسب و کار بین المللی مهاجرت های بین المللی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد مطالعات بر روی کشورها
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی اقتصاد روش های ریاضی و کمی مدل های تک معادله ای مدل های پانل
یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی سرمایه انسانی است که طی چند دهه گذشته با بروز پدیده مهاجرت به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تاثیر مهاجرت بر رشد اقتصادی کشورها و آزمون نظریه های سنتی و جدید مهاجرت، در طی دوره زمانی 1965 تا 2015 با استفاده از داده های تابلویی بین کشوری، با در نظر گرفتن داده های 180 کشور است. در این مقاله، مهاجرت به سه صورت مهاجران وارد شده، کل مهاجران خارج شده و مهاجران خارج شده تحصیل کرده مد نظر قرار می گیرد. یافته های پژوهش بیانگر این است که وارد شدن مهاجران بدون در نظر گرفتن سطح تحصیلات، تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد. ولی اثر متقاطع کشورهای در حال توسعه و وارد شدن مهاجران مثبت است. خارج شدن مهاجران، بدون در نظر گرفتن سطح تحصیلات آنان بر رشد اقتصادی کشور مبدا تاثیر منفی و معنی دار دارد. ولی در نظر گرفتن متغیر نسبت وجوه ارسالی نیروی کار به تولید ناخالص داخلی باعث می شود که تأثیر منفی معنادار نباشد که می تواند تأییدی بر نظریه های جدید درباره آثار مهاجرت باشد. همچنین خارج شدن مهاجران تحصیل کرده اثر منفی بر رشد اقتصادی دارد و در این حالت حتی در نظر گرفتن وجوه ارسالی مهاجران نیز از آثار منفی یاد شده نمی کاهد.