مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
سلطان محمد فاتح
حوزه های تخصصی:
نوشتارحاضر به مسئله ریختن خون اعضای خاندان شاهی که می توانستند به گونه ای ، تهدیدی برای قدرت سلطان و یا جانشین او به شمار آیند، پرداخته است.مسئله قتل و خونریزی های سیاسی در نظام های موروثی به تبع بحران جانشینی که مبتلا به آن بودند همواره وجود داشته است.امپراتوری عثمانی نیز از این قاعده مستثنی نبود و در طول دوره استقرار با بحران مذکور دست و پنجه نرم می کرد.در این مقاله در کنار تبیین موضوع به صورت مقایسه ای بین امپراتوری عثمانی و دیگر حاکمیت های دوره میانه سعی شده است، به طور ویژه «قانون برادرکشی»سلطان محمد فاتح مورد تامل و ارزیابی قرارگیرد.
اوزون حسن آق قویونلو و غزا علیه گرجیان در گیر و دار کشمکش با سلطان محمد فاتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عامل دین، به گاه باستان و پس از ظهور اسلام، بهانه ای بس مهم برای یورش به سرزمین های گرجی نشین بود و از میان خاندان های حکومتگر ایران بعد از اسلام، آق قویونلوها یا بایندریان به رهبری اوزون حسن، جزو آن دسته مهاجمانی بودند که تحت پوشش دین و با عنوان غزا و جهاد، حملات ویرانگری علیه گرجیان به راه انداختند. پنج حمله مهم اوزون حسن علیه گرجیان در منابع با عنوان غزا ثبت و ضبط شده و ما می دانیم که غزا نبردی است مقدس و الهی علیه کافران به منظور گسترش دین اسلام. به هر روی، این پژوهش به توجه اوزون حسن به سرزمین گرجیان در گیر و دار رقابت با سلطان محمد فاتح پرداخته و سَرِ آن دارد که انگیزه های او را در یورش به آن مناطق روشن سازد.
گفتمان مشروعیت در هشت بهشت ادریس بدلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مشروعیت سازی از رهگذر تاریخ نویسی، همواره مسئله ای مهم وجذاب بوده است. در این بین نوشتار حاضر برآن است تا مسئله مشروعیت سازی را دست کم در بخش پایانی کتاب هشت بهشت یا تاریخ آل عثمان نوشته ی ادریس بدلیسی ردیابی کند. پرسش این است که آیا بدلیسی کتاب خود را تنها برای توصیف وقایع به نگارش درآورده و یا در پس روایت وقایع، به امری دیگر یعنی مشروعیت سازی برای عثمانیان نیز چشم داشته است؟ این نوشتار با توجه به رویکرد گفتمانی و با توجه به مفاهیمی که مطالعات گفتمانی برای رصد سازوکارهای گفتمانی از جمله غیریت سازی و حاشیه رانی و برجسته سازی و سازوکارهای بینامتنیت به دست می دهد، به بررسی مشروعیت سازی در هشت بهشت بدلیسی می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که بدلیسی با در مرکز قرار دادن مفهوم جهاد، تمام تلاش خود را از رهگذر دست مایه قرار دادن تاریخ حوادث دوره سلطان محمد فاتح جهت کسب مشروعیت برای مخدومان عثمانی خود مبذول می دارد و در این بین با برجسته سازی مفهوم جهاد، مفهوم قومیت و سرزمین و فره ایزدی را به حاشیه می راند و در این راستا از نظم های گفتمانی دینی و دانشی بهره می برد.
مسئله طرابوزان در رقابت های سلطان محمد فاتح و اوزون حسن
حوزه های تخصصی:
در اواسط قرن پانزدهم میان پادشاه عثمانی سلطان محمد فاتح و حکمران آق قویونلو اوزون حسن، رقابت شدیدی برای تسلط بر آناتولی شروع شد. یکی از مهم ترین عوامل درگیری و کشمکش میان آن ها مسئله ی طرابوزان امپراطوری روم بود. در حقیقت نیرومند ترین و خطرناک ترین رقیب سلطان محمد در آسیا، اوزون حسن بود. این حکمران مغرور پس از تسلط بر آناتولی شرقی، غرب ایران و آذربایجان و تأسیس دولتی بزرگ، خود را یگانه میراث دار تیمور لنگ می دانست. او با برخورداری از نیروی مادی و مزیت های بالای حکمرانی، خود را بزرگ ترین حکمران ترک می پنداشت. در عین حال آمال سیاسی بزرگی را در سر می پروراند و می شود این گونه برداشت کرد که در پی تأسیس یک امپراطوری بزرگ بود که کل خاورمیانه را در برمی گرفت. سندی که در آرشیو موزه توپ قاپی موجود می باشد به ما نشان می دهد که اوزون حسن در پی چه اهداف بزرگی بوده است.
افول در اوج شکوه: بررسی تحلیلی مناسبات سلطان محمد فاتح و طبقه علمیه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادوار پیش از سلطنت محمد دوم(855-886/1451-1481)، سیر تاریخی مناسبات دولت عثمانی و طبقه علمیه، به گونه ای پیش رفته بود که فارغ التحصیلان مدارس به واسطه دانش مدرسی و جایگاه دینی اجتماعی خود، در دولت عثمانی جایگاه مهمی پیدا کرده بودند و در تصمیم گیری های مهم تأثیر تعیین کننده ای داشتند. مرسوم شدن انتخاب و انتصاب وزیراعظم، به عنوان مقتدرترین فرد در ساختار دولت پس از شخص سلطان، از میان مدرسیان خود دلیل آشکاری برای این مهم بود. با وجود این، به رغم اینکه دوره زمامداری محمد فاتح، به واسطه تأسیس مدارس صحن ثمان و گسترش آموزش مدرسی، نقطه عطفی در تاریخ عثمانی محسوب می شود، اما مناسبات طبقه علمیه با دولت عثمانی در این دوره، از حیث تأثیرگذاری بر سیاست های سلطان عثمانی تفاوت های بارز و آشکاری با ادوار پیشین داشت. بر این اساس، در مطالعه حاضر با رویکردی تحلیلی، این مناسبات و عوامل دخیل در آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فتح شهر استانبول در 857/1453، قدرت و اقتدار محمد دوم را به گونه ای افزایش داد که او دیگر نیازی برای مشارکت مدرسیان در قدرت و کسب مشروعیت از طریق جلب نظر آنها احساس نمی کرد. از این رو، محمد فاتح برخلاف رسم مألوف، انتخاب وزیراعظم از میان مدرسیان را کنار گذشت و فردی از طبقه غلامان(قول ها) را جایگزین ساخت تا برخلاف وزراء مدرسی پیشین، کاملاً تابع اوامر او باشد. بر این اساس جایگاه و نفوذ مدرسیان طبقه علمیه در دولت عثمانی را به شکل چشمگیری کاهش داد. این سلطان عثمانی بر آن بود جهت برقراری اقتدار مطلق سلطنت، تلاش های مدرسیان برای تحت تأثیر قرار دادن او و سیاست های دولت را به حداقل برساند. با توجه به اینکه این مهم، نمودار تلاش های اقتدارگرایانه این سلطان عثمانی بود، اظهار نارضایتی متعدد علمای برجسته و مخالفت های آشکار آنها نیز تغییر خاصی را در رویه او در قبال مدرسیان و طبقه علمیه ایجاد نکرد.
منظومه خُنگارنامه، سروده 878 ق: منبعی مهم در تاریخ عثمانی، ظهور مشعشعیان، تاریخ هرمز و بحرین، سلاطین قره قویونلو و آق قویونلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه خنگارنامه یا خوانگارنامه سروده میرعلی بن مظفّر طوسی، متخلّص به «معالی» و «میر معالی» در سال 878ق به پادشاه عثمانی، سلطان محمّد فاتح پیشکش شده است. خنگارنامه از منابع مهمّ فارسی در تاریخ عثمانی و تاریخ برخی از سلسله های ایران و بین النّهرین، مانند آق قویونلوها و قراقویونلوها و همچنین برخی حکومت های محلّی، مانند مشعشعیان و حاکمان هرمز و بحرین است، امّا به دلیل اطّلاعات ناقصی که در فهرست نویسی نسخه منحصر بفرد آن ارائه شده، تاکنون در پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران مورد توجّه قرار نگرفته است. در این مقاله به شناساندن سراینده، ویژگی های متن و اطّلاعات تاریخی و اجتماعی و زبانی مندرج در آن پرداخته شده است.