مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اختلالات شخصیت
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه تعیین رابطه همبودی اختلالات شخصیت کلاستر B و افسردگی اساسی با عود افسردگی میباشد.
اختلالات شخصیت در زنان زندانی شهرهای تهران و کرج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"این تحقیق از نوع مطالعه توصیفی مقطعی است که به بررسی فراوانی اختلالات شخصیت در زنان زندانی شهرستان های تهران و کرج می پردازد. بدین منظور 200 نفر از این زنان به روش تصادفی - طبقه ای انتخاب و به وسیله دو پرسشنامه (فراهم آمده برای جمع آوری اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بالینی چند محوری «میلون») ارزیابی شدند. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار spss و روش های توصیفی تجزیه و تحلیل شد میزان فراوانی اختلال شخصیت درزنان زندانی 60درصد و بالاترین فراوانی مقیاس های اختلال شخصیت، از نوع اختلال شخصیت آزارطلب (5/42 درصد) بود
"
بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار شهر تبریز می باشد. پژوهش، توصیفی و از نوع پس رویدادی است. 100 مرد (50 مرد همسرآزار و 50 مرد غیرهمسرآزار) از طریق نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون (MCMI-III) را تکمیل نمودند. به منظور مقایسه میانگین نمرات مردان همسرآزار و غیرهمسرآزار در مقیاس های MCMI-III از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات دو گروه مردان همسرآزار / غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخـصیت دوری گزین، افـسرده و وابـستـه از خرده مقیاس الگوهای بالینی شخصیت؛ بین میانگین دو گـروه مـردان همسـرآزار/-غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخصیت اسکیزوتایپـال و پارانوئید از مقیاس الگوهای بالینی شدید شخصیت؛ بین میانگین نمرات دو گروه مردانهمسرآزار/ غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های اختلال افسرده خویی و وابستگی به مواد و اختلال استرس پس از ضربه از مقیاس نشانگان بالینی؛ بین میانگین نمرات دو گروه مـردان (همسرآزار / غیرهمسرآزار) در هـر سـه خرده مقیاس اختلال تفکر، اختلال افسردگی اساسی و اختلال هذیانی از مقیاس نشانگان بالینی شدید، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مردان همسرآزار در بیشتر خرده مقیاس ها نتایج و پیامدهای پژوهش در مقاله تشریح و تبیین می شوند.
مقایسه اختلالات شخصیت در زوج های سازگار و ناسازگار بر اساس swap-200(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیما صادقی- نیما قربانی- هادی بهرامی احسان-مجتبی کیانی
بررسی شیوع اختلال استرس پس از سانحه و همبودی آن با اختلالات شخصیت در بین جانبازان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران تجربه 8 سال دفاع مقدس را داشته است و در حال حاضر بیش از 5000 جانباز دفاع مقدس در شهر تهران ساکن هستند؛ اما اطلاعات دقیقی از وضعیت سلامت روان آنها در دست نیست. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شهر تهران انجام شده است. روش: طرح پژوهش، با توجه به ماهیت و اهداف آن، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. تعداد 172 نفر از جانبازان مناطق پنج گانه شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. افراد نمونه مقیاس استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل) و پرسشنامه بالینی چند محوری میلون3 برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون مجذور کای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان 39درصد بود. میزان جانبازی زیر 25 درصد و تحصیلات بالاتر از کارشناسی با خطر کمتر ابتلا به این اختلال همراه بود. شایع ترین اختلال شخصیت همراه با این اختلال در میان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و غیر مبتلا، اختلال شخصیت مرزی بود (9/17 درصد در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ،8/4 درصد در جانبازان غیر مبتلا)، فراوانی اختلالات شخصیت اجتنابی (4/10درصد در مقابل 9/1 درصد)، وابسته (4/10 درصد در مقابل 0/0 درصد) و منفی گرا (5/7 درصد در مقابل 0/1 درصد) نیز در جانبازان مبتلا نسبت به سایر جانبازان بالاتر بود. نتیجه گیری: اختلال استرس پس از سانحه در جمعیت جانبازان دفاع مقدس بالا است و همبودی قابل توجه آن با برخی اختلالات شخصیت، نیاز به ارزیابی دقیق وضعیت سلامت روان این افراد را نشان می دهد.
عوامل خطر اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر و پیش بینی کننده خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر انجام شد. روش: این مطالعه علی-مقایسه ای روی 91 نفر سوءمصرف کننده مواد مخدر انجام شد که شامل 42 مرد و زن اقدام کننده به خودکشی و 49 مرد و زن همتا بدون سابقه اقدام به خودکشی بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های شخصیتی میلون، داس-42 و راهبردهای مقابله ای استفاده شد. یافته ها: بیشترین میزان اقدام به خودکشی در سوءمصرف کنندگان مرد، در رده سنی جوان، مجرد، با تحصیلات سیکل، بیکار و با سابقه خودکشی های قبلی، سوءاستفاده شده ی جنسی و جسمی در کودکی، دارای مشکلات قانونی، مشاهده خودکشی و خودزنی دیگران، خشونت و خودکشی در خانواده می باشد. اقدام کنندگان به خودکشی در اختلالات شخصیت افسرده، وسواسی، ماژوخیسم، مرزی و در نشانگان بالینی جسمانی شکل، سوءمصرف الکل علاوه بر مصرف مواد، اختلال افسردگی اساسی و میزان استرس نمره بالاتری به دست آوردند. راهبرد تکلیف مدار و اجتنابی کمتر استفاده شده و بیشتر راهبرد هیجان مدار را در مقابله با تنیدگی زاها به کار می بردند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و پیشگیری از خودکشی در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر کمک کننده باشد.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
اختلالات شخصیت و اعتیاد
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های خطرناکی که نس ل بش ر را در معرض سقوط و انحطاط روانی، اخلاقی و جسمانی قرار می دهد، اعتیاد به مواد مخدر است که تاثیر آن از فرد و خانواده عبور می کند و کل جامعه را درگیر می سازد. اعتیاد هزینه های اقتصادی، عاطفی و اجتماعی گزافی را بر فرد و جامعه تحمیل می کند. اعتیاد اختلالی چند عاملی است که اغلب سیری مزمن و عود کننده دارد. آنچه در این زمینه مهم است، این است که اعتیاد امری قابل پیشگیری و قابل درمان است، اما درمان آن ساده نیست چرا که اعتیاد ابعاد گوناگون دارد. پیشگیری، موثرتر و کم هزینه تر از درمان است و با شناخت عوامل، ویژگی ها و خصیصه هایی که افراد را در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می کند، شروع می شود. اختلالات شخصیت از جمله عواملی هستند که همبودی بالایی با اعتیاد دارند و باعث آسیب پذیری در برابر اعتیاد می شوند. بنابراین با شناخت اختلالات شخصیتی در افراد معتاد به مواد مخدر می توان درمانی مناسب با شرایط این افراد انتخاب نمود که راه حل موثرتر و سازنده تری باشد. استفاده از خدمات روانپزشکی و روانشناسی در پیشگیری و درمان در کنار دارو درمانی در مراکز درمانی سوءمصرف مواد امری ضروری است.
بررسی وضعیت اختلالات شخصیت درزندانیان و شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ( مطالعه موردی زندان مرکزی لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات شخصیت در رابطه با محیط سبک هایی انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه به شمار می آیند. افراد دارای این نوع اختلالات، برخلاف ظاهری گرم، براساس ویژگی های خاص شخصیت فردی، افرادی مستعد برای انجام فعالیت های متضاد با قانون و مجرمانه هستند. لذا این پژوهش با هدف بررسی وضعیت اختلالات شخصیت در زندانیان صورت گرفته است. دراین راستا 182 نفر مرد زندانی که در زندان مرکزی لرستان محبوس بودند به روش تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه میلون 3 (MCMI-111 ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس داده های حاصل از پرسشنامه میلون 3 درنرم افزارمیلون جهت مشخص شدن نمره Br بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری مقایسه تحلیل واریانس یک طرفه و تی مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان افراد با جرم های مختلف از نظر میزان اختلالات شخصیت وابستگی به مواد با 99 درصد اطمینان، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت دیگرآزار در سطح اطمینان 95 درصد تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان دادند که در سارقان اختلال شخصیت ضداجتماعی و وابستگی به مواد و اختلال شخصیت اجتنابی بیش تر وجود دارد. همچنین در مقایسه اختلالات شخصیت در میان افراد با میزان حبس های تحمل شده متفاوت، نتایج بیانگر این است که تنها اختلال شخصیت افسرده در گروه های مورد بررسی دارای اختلاف معناداری در سطح اطمینان 95 درصد است. علاوه بر این، نتایج حاصل از آزمون تی مستقل که به مقایسه اختلالات شخصیت در افراد مجرد و متاهل پرداخته است، نشان داد که اختلالات شخصیت دیگر آزار و افسرده در سطح اطمینان 95 درصد در میان افراد مجرد بیشتر از افراد متاهل است.
اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به اختلال شخصيت خودشيفته: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder یا NPD)، اختلالی است که افراد مبتلا به دلیل احساس اهمیت شخصی بزرگ منشانه، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش مورد- منفرد با طرح A-B و خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه ها شامل 3 مورد (2 زن و 1 مرد) از مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره شهر قزوین بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از پاسخگویی به نسخه 40 گویه ای مقیاس شخصیت خودشیفته (40-Narcissistic Personality Inventory یا 40-NPI)، بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5)، توسط روان پزشک مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و مبتلا به NPD تشخیص داده شدند. جهت سنجش علایم خودشیفتگی آزمودنی ها، از مقیاس چند محوری بالینی Millon (Millon Clinical Multiaxial Inventory-III یا MCMI-III) استفاده گردید. طرحواره درمانی در 20 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه اجرا شد. دوره پیگیری درمان نیز 1 ماه پس از پایان مداخله دنبال گردید.
یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و میانه، تحلیل دیداری شکل ها در دو بخش درون موقعیتی و بین موقعیتی با شاخص ثبات و جهت روند، درصد داده های غیر همپوش (Percentage of non-overlapping data یا PND) و درصد داده های همپوش (Percentage of overlapping data یا POD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، طرحواره درمانی در کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD مؤثر بود.
نتيجه گيري: طرحواره درمانی در بهبود و کاهش علایم افراد دارای NPD از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار رود.
بررسی اختلالات شخصیت و نشانگان بالینی در افراد اقدام کننده به پرخاشگری در مکان های عمومی شهر سنندج
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اختلالات شخصیت و نشانگان بالینی در افراد اقدام کننده به پرخاشگری در مکان های عمومی شهر سنندج انجام شده است. روش: مطالعه از نوع توصیفی و جامعه پژوهش شامل کلیه افراد اقدام کننده به پرخاشگری در مکان های عمومی شهر سنندج بودند که توسط کلانتری ها بازداشت شده بودند و تعداد 102 نفر (87 مرد و 15 زن) با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودساخته ویژگی های جمعیت شناختی و پرسشنامه چند محوری بالینی میلون (MCMI-III) جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بیشترین اختلالات شخصیت در افراد اقدام کننده به پرخاشگری در مکان های عمومی بترتیب نمایشی، خودشیفته، افسرده و کمترین بترتیب وابسته، اسکیزوتایپال، اجتنابی و منفعل- پرخاشگر بود. بیشترین نشانگان بالینی بترتیب افسرده خویی، اختلال فکر، افسردگی اساسی و کمترین بترتیب اختلال هذیانی و اختلال استرس پس از سانحه بود. تفاوت دو گروه اقدام کننده به پرخاشگری و غیر اقدام کننده در تمام اختلالات شخصیت بجز منفعل- پرخاشگر و وسواسی-جبری و در تمام نشانگان بالینی بجز اختلال استرس پس از سانحه و شبه جسمانی معنادار بود (p≤./.5). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی برخی عوامل دخیل بر پرخاشگری در مکان های عمومی به عنوان یک معضل اجتماعی کمک کننده باشد.
مقایسه همبسته های شخصیتی صفات ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) در الگوی سه عاملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف سه شخصیت ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی، مثلث تاریک شخصیتی شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه آن ها با الگوی پنج عاملی شخصیت انجام گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی بود. مواد و روش ها جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور تبریز. از بین آن ها نمونه ای به حجم 203 نفر و با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسش نامه های شخصیت ماکیاولیایی، پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 و شخصیت آیزنک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها شخصیت ماکیاولیایی با روان آزرده گرایی (64/0 r =، 01/0 P< ) و روان پریشی گرایی (23/0 r =، 01/0 P< )، شخصیت خودشیفته با روان پریشی گرایی (71/0 r =، 01/0 P< ) و برون گرایی (17/0 r =، 01/0 P< ) و شخصیت ضداجتماعی با روان پریشی گرایی (43/0 r =، 01/0 P< ) و روان آزرده گرایی (43/0 r =، 01/0 P< ) رابطه مثبت نشان داد. نتیجه گیری وجه مشترک شخصیتی مطابق الگوی سه عاملی در مثلث تاریک شخصیتی روان پریشی گرایی است.
بررسی میزان توافق آزمون بالینی چند محوری میلون - 3 با پرسشنامه شخصیتی (SCID-II) در تشخیص اختلالات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم دی ۱۳۹۷ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۱)
131-146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای بررسی میزان توافق آزمون بالینی چند محوری میلون - 3 با پرسشنامه شخصیتی ( SCID-II ) در تشخیص اختلالات شخصیت بود. روش این پژوهش از نوع تحلیلی – مقطعی می باشد. آزمودنی های پژوهش 510 نفر (160 نفر بالینی و 350 نفر غیربالینی) بودند که آزمودنی های بالینی به روش نمونه گیری هدفمند و آزمودنی های غیربالینی از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون بالینی چند محوری میلون – 3 ( MCMI-III )، پرسشنامه شخصیت ( SCID-II ) و ویژگی های دموگرافیک استفاده شد. در تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای دو ( X 2 ) و ضریب کاپا مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز آماری داده ها نشان داد که میزان توافق MCMI-III با پرسشنامه شخصیت ( SCID-II ) در تشخیص اختلالات شخصیت، به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تشخیص هماهنگ در گروه بالینی مربوط به اختلال شخصیت مرزی با 66/0، و اختلال شخصیت وابسته با 004/ می باشد؛ همچنین به ترتیب بیشترین و کمترین میزان تشخیص هماهنگ در گروه غیربالینی مربوط به اختلال شخصیت اجتنابی با 46/0، و اختلال شخصیت وابسته با 006/ برآورد شد. نتایج به دست آمده از خصیصه های عامل برای مقیاس های شخصیت MCMI-III ، شامل توان پیش بینی مثبت در دامنه ی 95/0 تا 15/0، توان پیش بینی منفی از 94/0 تا 35/0 و همچنین توان تشخیص کل در دامنه ی 99/0 تا 41/0 قرار گرفت. نتایج این پژوهش، گویای روایی تشخیصی معتبر و مطلوب MCMI-III می باشد، و می تواند برای استفاده از ارزیابی های تشخیصی، درمانی و پژوهشی اختلالات شخصیت کاربرد داشته باشد.
تأثیر اختلالات شخصیت بر تردید حرفه ای حسابرسان مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
43 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اصول مطرح شده در حسابرسی، تردید حرفه ای است. تردید حرفه ای نوعی نگرش است که لازمه ی آن وجود ذهن پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد توسط حسابرس است و ویژگی های شخصیتی و در نتیجه، اختلالات شخصیت بر آن تأثیرگذارند. طبق تعریف انجمن روان پزشکی آمریکا، اختلالات شخصیت از الگوهای رفتاری و ذهنی تشکیل می شود که مشخصه ی اصلی این الگوها، بروز اختلال در شناخت و تنظیم هیجانات است که منجر به اضطراب چشمگیر یا ایجاد اختلال در عملکرد افراد می شوند. در این پژوهش اثر ناشی از اختلالات شخصیت حسابرسان بر تردید حرفه ای آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه ی آماری این پژوهش متشکل از 293 نفر از حسابرسان است که حسابدار رسمی بوده یا حائز شرایط شرکت در آزمون حسابدار رسمی هستند. این پژوهش از حیث روش پیمایشی است که با استفاده از تحلیل آماری معادلات ساختاری و رگرسیون انجام می-شود. به منظور سنجش تردید حرفه ای حسابرسان مستقل، از پرسشنامه ی تردید ذاتی هارت (2010) که مبتنی بر مقیاس شش مؤلفه ای تردید ذاتی است استفاده شده است و اختلالات شخصیتی حسابرسان نیز با استناد به فُرم خلاصه شده ی پرسشنامه ی راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روان شناختی- نسخه ی پنجم (PID-5-BF) که توسط انجمن روان پزشکی آمریکا (۲۰۱3) تدوین گردیده است مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج بررسی ها نشان داد که میان اختلال های شخصیتی حسابرسان مستقل و تردید حرفه ای آنان رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد. همچنین، اختلالات شخصیتی دارای بیشترین رابطه ی منفی با معیار درک میان فردی تردید حرفه ای است.
اثربخشی توحید درمانی بر بهبود کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری زندانیان مبتلا به اختلال شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توحید درمانی بر بهبود نارسایی کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری مجرمین زندانی مبتلا به اختلال شخصیت بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. روش پژوهش حاضر جامعه موردمطالعه ی این پژوهش مردان زندانی یکی از واحدهای مشاوره زندان مرکزی شهر مشهد بودند (408 نفر). از میان آن ها 30 نفر که ملاک های ورود را دارا بودند، به صورت در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) گمارده شدند و در پایان مداخله داده های 21 نفر (12 نفر گروه آزمایش و 9 نفر گروه کنترل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه چند محوری شخصیتی میلون 3، مقیاس نارسایی کنش های اجرایی بارکلی و پرسشنامه پرخاشگری بأس و پری بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که توحید درمانی منجر به بهبود در کنش های اجرایی و کاهش پرخاشگری شد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد که توجه به مشکلات روان شناختی زندانیان امری ضروری است و توحید درمانی می تواند در بهبود مشکلات روان شناختی زندانیان نقش زیادی داشته باشند.
مروری بر اعتیاد از دیدگاه روان تحلیلی؛ از تثبیت در مرحله دهانی تا بدتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
181-190
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که همواره مورد توجه دیدگاه های مختلف روان شناختی بوده است. نظریه های روان تحلیلی برای درمان های مدرن اعتیاد، بنیادین هستند. همان طور که در ساختار و فرایند این نظریات، تغییراتی را در گذر زمان شاهد هستیم، آنها در تبیین مفهوم اعتیاد هم دچار تغییراتی شده اند. طبق نظریات کلاسیک، سوءمصرف مواد معادل خودارضایی و مکانیزمی دفاعی در مقابل تکانه های اضطرابی یا تظاهری از پسرفت دهانی (وابستگی) است . همچنین از دیدگاه نظریه پردازان روابط موضوعی، مواد، موضوع دارای اهمیتی بالا برای فرد معتاد است. فرمول بندی های روان تحلیلی جدید نیز مصرف مواد را بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می کنند. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و هدف این است که اعتیاد را از دیدگاه های مختلف روان تحلیلی همچون رویکرد روانکاوی کلاسیک، روانشناسی روابط موضوعی، روانشناسی خود، روانکاوی ارتباطی و روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت مورد بررسی قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده در رابطه با وجود انواع اختلالات شخصیت در افراد دچار سوءمصرف مواد، این افراد نیازمند درمان های تخصصی همچون درمان های روان تحلیلی هستند که بر روی سازه های شخصیت کار می کنند. با این وجود، تحقیقات مربوط به این حیطه درمانی در رابطه با اعتیاد محدود هستند. عدم توجه به این موضوع می تواند از دلایل شکست بسیاری از تلاش ها در رابطه با درمان سوءمصرف مواد باشد. بنابراین می توان گفت ادبیات پژوهشی اعتیاد نیازمند افزایش به کارگیری و بررسی این رویکرد درمانی است. همچنین امید است که در مراکز درمانی اعتیاد، استفاده بهتر و بیشتری از یافته های جدید در این حیطه در راستای کمک به این قشر صورت گیرد.
بررسی رابطه اختلالات شخصیت و بهره هوشی در مجرمین قتل عمد ارجاع شده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های 1398-1397
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قتل عمد از جمله جرائمی است که با توسل به پرخاشگری صورت می گیرد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه اختلالات شخصیت و بهره هوشی در مجرمین قتل عمد ارجاع شده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زندانیان قتل عمد مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ را تشکیل دادند که از میان آن ها ۱۰۵ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها، آزمون بالینی چند محوری میلون (میلون-۳) و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون بزرگسالان بود. یافته ها با نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: ضرایب همبستگی بین بهره هوشی با اختلالات شخصیت نشان داد که از بین انواع اختلالات شخصیت، بین اختلال شخصیت ضداجتماعی با بهره هوشی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (p=۰/۰۱، r=-۰/۲۴). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیشتر زندانیان قتل عمد، مرد، متأهل، سیکل، مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی و افت قوای هوشی در حد هوش بهر مرزی بودند که این متغیرها می توانند نقش تعیین کننده در ایجاد جرم و جنایت داشته باشند؛ بنابراین لازم است در تدوین سیاست جنایی استان توجه ویژه ای به این موارد به همراه ارائه خدمات روان شناختی معطوف گردد.
بررسی رابطه گرایش به زنانگی- مردانگی با اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی و پارانویا در نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان از مهم ترین و تأثیرگذارترین اقشار جامعه محسوب می شوند و پژوهش درباره مسائل روانشناختی آنان حائز اهمیت است. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش به زنانگی-مردانگی با اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایش و پارانویا در نوجوانان دختر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان کامیاران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود که از بین آن ها ۳۰۲ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های گرایش به زنانگی-مردانگی میشل گوگلن (۱۹۹۶) و مقیاس میلون ۳ (۱۹۷۷) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۳ و روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گرایش به زنانگی و اختلال شخصیت نمایشی با ۰/۲۶ (۰/۰۵> P ) و اختلال شخصیت پارانویا با ۰/۲۰ (۰/۰۵> P ) همبستگی وجود داشت. همچنین گرایش به زنانگی؛ اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی و پارانویا را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی می کند (۰/۰۵> P ، ۳/۹۶۵> F ). طبق یافته ها بین گرایش به مردانگی و اختلال شخصیت ضداجتماعی با ۰/۲۲ (۰/۰۵> P ) و با اختلال شخصیت نمایشی با ۰/۱۹ (۰/۰۱> P ) همبستگی وجود داشت. همچنین گرایش به مردانگی؛ اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی و پارانویا را به صورت مثبت و معناداری پیش بینی می کند (۰/۰۵> P ، ۳/۹۱۰ > F ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که گرایش به زنانگی- مردانگی می تواند پیش بینی کننده اختلالات شخصیت در نوجوانان باشد؛ بنابراین یکی از عوامل روانشناختی مهم در زمینه اختلالات شخصیت محسوب می شود.
شدت علائم اختلالات شخصیت در والدین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کنترل نرمال
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسائل والدین ضمن آنکه می تواند به بروز یا تشدید اختلالات فرزندان منجر شوند از مشکلات روانی فرزندان نیز متأثر می شوند. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه شدت علائم اختلالات شخصیت در والدین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم، والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و والدین کودکان سالم بود. روش: پژوهش حاضر مقطعی است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم و اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در سال ۱۳۹۹ در شهر تبریز بود. تعداد ۱۳۰ نفر از والدین کودکان اوتیسم، ۱۷۰ نفر از والدین کودکان اختلال نقص توجه/ بیش فعال به صورت در دسترس انتخاب گردید و با ۲۷۳ نفر از والدین کنترل بهنجار همتاسازی گردید. کلیه سنجش های بالینی اختلال اوتیسم، اختلال نقص توجه/ بیش فعال و هم ابتلایی اختلال روانی دیگر توسط روانپزشک کودک و نوجوان صورت گرفت. شدت علائم اختلالات شخصیت والدین با استفاده از پرسشنامه اختلال شخصیت میلون ۳ سنجش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، میانگین رتبه ای اختلالات شخصیت سه گروه به ترتیب والدین کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم> والدین کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعال> والدین کنترل بودند (۰/۰۱> p ). نتیجه گیری: والدین کودکان اوتیسم در مقایسه با والدین کودکان اختلال نقص توجه/ بیش فعال از آسیب پذیری بیشتر شدت علائم اختلالات شخصیت رنج می برند. مطالعات تکمیلی نیاز است تا متناسب با شرایط گروه ها مداخلات بالینی صورت گیرد.
پیش بینی اختلالات شخصیت بر اساس غفلت و بهره کشی عاطفی در کودکی با میانجیگیری خشم در افراد مبتلا به فشار خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۴
142 - 177
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی اختلالات شخصیت بر اساس غفلت و بهره کشی عاطفی در کودکی با میانجیگری خشم در افراد با فشار خون بوده است که از حیث روش نوع همبستگی مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری بود.جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به فشار خون مراجعه کننده به کلینیک های پزشکی منطقه14.15.16تهران بودند که تعداد300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ضربه های کودکی برنستاین و همکاران(1995)، آزمون بالینی چند محوری میلون(1994) و پرسشنامه خشم اسپیلبرگر(1999) بوده است. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد همبستگی معناداری بین متغیرهای غفلت و بهره کشی و اختلالات شخصیت با ضریب مسیر 422/. و (p=0/000) و اختلالات شخصیت و خشم با ضریب مسیر754/. و (p=0/000) وجود دارد. الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده نقش میانجی گری خشم بین اختلالات شخصیت و غفلت و بهره کشی عاطفی بود و تأثیر غفلت و بهره کشی عاطفی بر خشم دارای ضریب 602/. و (p=0/000)و تأثیر خشم بر اختلالات شخصیت دارای اثر مستقیم 754/. و (p=0/000) و تأثیر کل غیر مستقیم آن 895/. بوده است که در مقایسه با تأثیر مستقیم 422/. بهره کشی عاطفی و غفلت در اختلالات شخصیت به مراتب بیشتر و معنادار می باشد.