فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۸۸۱ تا ۴۸٬۹۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۵۰-۳۳
حوزههای تخصصی:
آفرینش حضرت عیسی× از مسائل چالشی و پر بحث است که در قرآن کریم به ویژه در سوره مریم در خصوص کیفیت خلقت، باور های غلط و انحرافات ایجاده شده در خصوص آن بحث شده است. در زمینه عبارت «قَوْلَ الْحَق ِّ» در آیه 34 مریم نظرهای گوناگونی از مفسران فریقین وجود دارد. خود حضرت عیسی×، گفتار پیشین حضرت در معرفی خود و نیز نعتی برای حضرت ازجمله آراء تفسیری در خصوص متعلق «قَوْلَ الْحَق ِّ» است. همچنین از آراء عمده تفسیری آن است که «قَوْلَ الْحَق ِّ» به کیفیت خلقت حضرت مسیح× و آن هم بر پایه «کُنْ فَیکونُ» امر الهی؛ خلق لا من شیء اشاره دارد. بر این پایه میان «قَوْلَ الْحَق ِّ» و «کُنْ فَیکونُ» ارتباط وثیقی وجود دارد به گونه ای که «قَوْلَ الْحَق ِّ» را می توان همان گفتار «کُنْ فَیکونُ» خداوند در ایجاد و آفرینش حضرت عیسی× دانست. بنابراین «کن فیکون» به عنوان فاعلیت امری خداوند نقش بسزایی در ارائه هستی خداشناسی قرآنی دارد و هرگونه باور غلط ازجمله نظریه «صدور» و «ولادت» که به خداوند نسبت داده شده و ریشه در اندیشه کافران پیشین و به تبع آن یهودیان و مسیحیان دارد را به بوته فراموشی می سپارد.
جستاری در باب ماهیت و کارکرد چگین ها در حکومت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۱
۱۷۲-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
«چگین ها» به گروهی از جلادان زنده خوار در دربار پادشاهان صفوی می گفتند که با اشاره شاه همچون جانوران درنده به قربانی حمله کرده و زنده زنده او را می خوردند. اهمیت موضوع در آن است که برخی از محققان این اعمال شنیع را ناشی از انگیزه های فرقه ای دانسته اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی به روش مطالعه کتابخانه ای بر مبنای مطالعه تاریخی، به بررسی صحت و سقم این گزارش های تاریخی پرداخته و انگیزه این عمل را مورد بحث قرار می دهد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارتکاب این عمل حداقل چندین بار در دوره شاهان صفویه ثبت شده است. آدم خواری ثبت شده در دوره شاه اسماعیل اول، اثبات وفاداری قزلباشان نسبت به مرشد و شاه به شمار می رفت. چراکه نگاه قزلباشان در ابتدای دوره صفویه نسبت به شاه صفوی، چنان غلوآمیز بود که او را مظهر خدا به شمار می آوردند. ولی آدم خواری ثبت شده در دوره شاه عباس اول، اقدامی سیاسی و به دور از انگیزه های فرقه ای بوده است. به نظر می رسد، ارتکاب چنین اعمالی را می بایست برایند افکار مغرضانه شخصی و سیاسی برخی شاهان صفوی تفسیر کرد و انگیزه های این عمل را می توان به عنوان رفتاری غالیانه توأم با ناآگاهیِ گروهی از هواداران صفوی از ارتکاب این عمل مورد تفسیر و تحلیل قرار داد. البته تأمل در آیین های مذهبی قزلباشان و همچنین انگیزه شاهان صفوی در دستور به انجام این عمل، رهیافت های جدید پژوهشی در خصوص گرایش های سیاسی - مذهبی قزلباشان دوره صفویه را به محقق ارائه می دهد.
بررسی تأثیر الزامات سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۰۶-۱۸۵
حوزههای تخصصی:
یافته های پژوهشی بر کژکارکردی فرایند سیاستگذاری در آموزش و پرورش ایران دلالت دارند. سهمی از این ناکارآمدی به ناهمکنشی کارکردی و عدم انسجام نهادهای بخشی و فرابخشی سیاستگذار در این حوزه، به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات نظام مند مربوط می شود. سیاستگذاری داده باز رویکردی جدید است که سعی در افزایش مشارکت افراد و نهادهای گوناگون در فرایند سیاستگذاری عمومی دارد. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیاستگذاری داده باز بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار در آموزش و پرورش ایران بوده است. رویکرد روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی (متوالی- اکتشافی) بوده است. در گام کیفی پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر هم افزایی نهادهای سیاستگذار، 13 نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش و پرورش ایران که تجاربی ارزشمند در حوزه وزارت، مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و غیره داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند/گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. طی این مرحله 45 عامل در قالب چهار بعد محتوایی، فرایندی، ساختاری و ارتباطی شناسایی شدند. یافته های بخش کمی نشان دادند که متغیر الزامات سیاستگذاری داده باز توان تبیین حدود 67 درصد از تغییرات واریانس متغیر هم افزایی نهادهای سیاستگذار را در آموزش و پرورش داشته است. بیشترین تأثیر این الزامات نیز بر ابعاد فرایندی و ساختاری متغیر هم افزایی با حدود 57 درصد بوده است.
مطالعه فرمی و نمادین نقش مایه پرنده در شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی (بر اساس آراء اندیشمندان اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
47 - 67
حوزههای تخصصی:
پرندگان، به سبب توانایی پرواز و ارتباط با آسمان، در بسیاری از آثار ادبی، عرفانی نمادی از روح و نفس ناطقه شمرده شده، دارای معناهای باطنی و معنوی هستند. همچنین، نقش مایه پرنده در آثار نگارگری دوران مختلف از جمله عهد تیموری (نسخه شاهنامه بایسنقری) و عهد صفوی (نسخه هفت اورنگ جامی) نمود دارد. از آنجائی که شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی هر دو متعلق به منطقه خراسان بزرگ- مهد هنر و عرفان در سده های نخستین اسلامی بوده اند؛ نقش مایه پرند گان در هفت اورنگ جامی از مکتب مشهد می توانسته است متاثر از شاهنامه بایسنقری مکتب هرات پیشین باشد. هدف این پژوهش دستیابی به مفاهیم نمادین نقش مایه پرندگان این دو نسخه در کنار تحلیل فرمی و ساختاری است. پرسش اصلی این است که نقش مایه پرندگان در دونسخه شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ از لحاظ فرمی و نمادین دربردارنده چه مفاهیمی است؟ وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه کدامند؟ عوامل تاثیر گذار در وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه چیست؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، تطبیقی، کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. طبق نتایج حاصله بیشترین تعداد نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری متعلق به کوکوی کاکلی و زاغی و در هفت اورنگ جامی بیشترین تعداد، متعلق به قمری و بلبل است. در تحلیل ساختاری، نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری، اغلب بر روی ترکیب بندی نگاره ها که شامل فرم بیضی است قرار نگرفته و دارای وجه نمادین در نگاره ها نیستند. در مقابل، نقش مایه پرندگان هفت اورنگ جامی، در موارد بسیاری بر روی ترکیب بندی نگاره ها که اغلب شامل فرم اسپیرال و بیضی است قرار گرفته و در مواردی، دارای وجه نمادین هستند. نقش مایه پرندگان در شاهنامه بایسنقری، به دلیل عدم ارتباط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، اغلب فاقد مفاهیم نمادین هستند. در مقابل، به دلیل پیشینه طولانی در روابط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، نقش مایه پرندگان در هفت اورنگ جامی اغلب دارای مفاهیم نمادین اند.
بررسی تکوین جنبش تنباکوی ایران با تأکید بر نظریه مارگارت آرچر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
18 - 29
حوزههای تخصصی:
تاریخ حاکی از آن است که از عصر باستان تا دوره معاصر، ساختار سیاسی در ایران، استبدادی بوده است. در این شیوه حکومتی، مردم هیچ گونه مشارکتی در اداره امور کشور ندارند. بررسی ها نشان می دهد، برای اولین بار در تاریخ ایران در جنبش تنباکو، این رابطه سیاسی بین مردم و حکومت به هم خورد. در این جنبش، مردم ایران نسبت به یک امر سیاسی، در مقابل حکومت استبدادی دست به اعتراضی گسترده زدند و از این تاریخ به بعد رابطه بین مردم و حکومت دستخوش تغییر شد. در این راستا، این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال بود: فرایند تکوین جنبش تنباکو بر اساس نظریه تلفیقی مارگارت آرچر به چه شکل است؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات، کتاب های دست اول مرتبط و سایر مقالات معتبر علمی بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که واگذاری امتیاز تنباکو هنگامی بود که سال ها قبل تر از آن یک رابطه دیالکتیکی بین روشنفکران سیاسی و حکومت آغاز شده بود. این رابطه دیالکتیکی در پی شکست ایرانیان از جنگ با روس ها آغاز و در دهه آخر حکومت ناصرالدین شاه به اوج خود رسیده بود. روشنفکران در یک رابطه دیالکتیکی، به ویژه به شیوه حکومت استبدادی ناصرالدین شاه انتقادات جدی وارد می کردند. حال در دل این انتقادات و در پی واگذاری امتیار تنباکو، شکل گیری این جنبش، ابتدا براساس خودآگاهی نیروهای سیاسی داخلی مانند روشنفکران آغاز و نشر این خودآگاهی منجر به اتحاد نیروهای داخلی دیگر مانند کنش گران قدرتمند اقتصادی و دینی شد و متعاقب این اتحاد، کنش گران عادی نیز به تبعیت از این سه گروه قدرتمند، در مقابل دربار باهم به ائتلافی محکم به رهبری علما دست یافتند. ائتلاف نیروهای داخلی در کنار مخالفت دولت روسیه در جهت منافع خود با انعقاد این قرارداد، موجب ایجاد فشار بر علیه حکومت استبدادی شد و نهایتاً ناصرالدین شاه مجبور شد تا ابطال قرارداد انحصاری تنباکو را اعلام نماید.
نقد روانشناسانه اشعار ژاله قائم مقامی از منظر رویکرد روانکاوی لکان با تأکید بر آفریننده اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
7 - 35
حوزههای تخصصی:
نقد روانکاوانه، نقدی مبتنی بر روانشناسی جدید از فروید به بعد است. این نقد گرایش های گوناگونی را دربرمی گیرد. از مطالعه آفریننده اثر ادبی و مطالعه اثر ادبی گرفته تا مطالعه تأثیرات آثار ادبی بر خواننده و نیز چگونگی خلق یک اثر. ژاک لاکان (۱۹۸۱-۱۹۰۱م)، پزشک، روانکاو و فیلسوف فرانسوی با طرح رویکرد «بازگشت به فروید»، زمینه منتقدان ادبی به شیوه نوین به کارگیری روانکاوی در بازخوانی متون ادبی گردید. در پژوهش حاضر، اشعار ژاله قائم مقامی بر مبنای رویکرد روانکاوی لاکان مورد بازخوانی قرارگرفته است. مسئله در این پژوهش این است که چگونه می توان براساس دوگانگی های مشهود مابین امیال شاعر و پایبندی وی به اصول و قوانین اجتماعی و نشانه های زبانی موجود در اشعار او، رشد روانی سوژه (شاعر) را تحلیل کرد. مطابق با نظریه روانکاوی لاکان، شاعر (سوژه) دچار نوعی دوگانگی یا انشقاق است. سوژه (شاعر)، پس از عبور از مرحله خیالی و ورود به ساحت نمادین، با پذیرش نام پدر به سلطه اجتماع گردن می نهد. ازاین رو معشوق که می بایست جایگزین مادر (ابژه دیگری کوچک) گردد، دارای هویتی موهوم و خیالی ست. فقدان تابوشکنی شاعر (سوژه) و کارکرد مکانیسم دفع امیال در شعر او، از پیامدهای پایبندی وی به هنجارهای اجتماعی و پذیرش نام پدر به عنوان مهم ترین مؤلفه روانی در شعر اوست. یکی از ابعاد مهم در آفرینش اثر هنری نیز بُعد روانشانسانه فرد است.اهداف پژوهش:بررسی ساختار روانی شاعر (سوژه) به عنوان آفریننده اثر هنری و پیگیری نشانه های زبانی در اشعار وی، از جهت تبیین مراحل رشد روانی سوژه بر مبنای رویکرد روانکاوی لکان.بازنمایی هویت موهوم معشوق در اشعار ژاله، و مظاهر دوگانگی و انشقاق موجود مابین امیال و عواطف شاعر و پایبندی وی به اصول و مبانی اجتماع.سؤالات پژوهش:آیا گذر از حیث خیالی به ساحت (حیث) نمادین، دارای نشانه ها و نمودهای زبانی در شعر شاعر است؟شاعر به عنوان سوژه، تا چه اندازه اشخاص پیرامون خود را به عنوان ابژه دیگری بزرگ، جانشین مادر (ابژه دیگری کوچک) ساخته است؟
بررسی رویکرد شاعرانه ناصر خسرو و پروین اعتصامی به مهفهوم انسان و تببین هنری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
36 - 53
حوزههای تخصصی:
مفهوم انسان به اعتبار نقش و اهمیت بالایی که دارد، در شعر بسیاری از شاعران موردتوجه و تأمل واقع شده است. مفهوم انسان در هنر اسلامی نیز همواره موردتوجه بوده است. بررسی این مفهوم نزد شاعرانی چون ناصرخسرو و پروین اعتصامی و تبیین هنری آن می تواند نکات مهمی را در این باره آشکار سازد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی کوشیده به این مفهوم در شعر ناصرخسرو و پروین اعتصامی بپردازد. تأمل در باب انسان در شعر شاعرانی که به آن اندیشیده اند متفاوت است. مهم ترین شباهتی که در کار دو شاعر مورد نقد و بررسی دیده می شود اهمیت قابل توجهی است که به جایگاه الهی انسان داده اند. در این زمینه هر دو شاعر از کلی گویی درباره انسان اجتناب ورزیده اند و در همین پرداختن به جزئیات است که تفاوت های دیدگاهی خود را آشکار ساخته اند. انسان در شعر ناصر خسرو از ساحت نظری فلسفه یونانی و همچنین آموزه های کلام و فلسفه اسلامی به ویژه اندیشه اسماعیلیه تغذیه می شود. مهم ترین عاملی که در شعر او به انسان نسبت داده می شود گوهر الهی و بی بدیلی است که شایسته مراقبت و سلوک معنوی است. در شعر اعتصامی این رویکرد غائب نیست اما با توجه به از سر گذراندن نوعی اومانیسم (انسان گرایی) خاصِ دوره مشروطه و بنابر مقتضیات زمان، اعتصامی می کوشد جنبه های زمینی انسان را نیز علاوه بر سویه های معنوی آن در نظر بگیرد. از دیدگاه هنری نیز جنبه الهی و جسمانی وجود انسان هر دو موردتوجه بوده است.اهداف پژوهش:بررسی جایگاه انسان و نمودهای آن در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی.تبیین هنری مفهوم انسان در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی.سؤالات پژوهش:مفهوم انسان در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی چگونه بازتاب یافته است؟چگونه می توان وجوه هنری مفهوم انسان در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی را تبیین کرد؟
شیوه های انتقال مفاهیم تعلیمی مولانا در نی نامه با تکیه بر عناصر انسجام بخشی متن و تصویر نسخه خطی مصور محفوظ در موزه هنر والترز بالتیمور امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
527 - 552
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا از متون گران سنگ کلاسیک زبان دری است. کسب معرفت در دیدگاه مولانا از اهم امور است و پیوسته مخاطب خویش را تا نیل به سرمنزل سعادت همراهی می کند. مفاهیم این اثر چندبُعدی از زوایای مختلف قابل کندوکاو است. تصویرسازی در فضای شعری از مختصات سبک مولانا است؛ چگونگی تأثیر این سبک بر انتقال مفاهیم تعلیمی مسئله ای است که پژوهش حاضر دنبال می کند. یکی از معدود آثار مصور مثنوی در موزه والتزر بالتیمور نگهداری می شود که نمونه منحصربه فردی در سنجش تصویرسازی در اثر مولانا است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. ابزار اصلی در استخراج شگردهای مولانا در این پژوهش نظریه انسجام بخشی «مایکل هالیدی» و «رقیه حسن» است. متن نی نامه در دو سطح فرم و محتوا بررسی می شود و همه عناصر درهم تنیده معنایی کشف می گردد. عناصر ارجاع، حذف، ادات ربط و همچنین در حیطه بازآیی تکرار، تضاد معنایی و شمول معنایی بیشترین ابزارهای کارآمد در انتقال مفاهیم در نی نامه هستند و زیبایی سخن و کلام مولانا را به وضوح نشان می دهند. نتیجه اینکه برای درک بخشی از رموز موفقیت مولانا در انتقال معانی و مفاهیم بایستی از ابزارهای معناشناسی جدید نیز در مطالعه مثنوی به کار گیریم تا زوایای جدیدی از این شاهکار ادبی و عرفانی را بیابیم.اهداف پژوهش:بررسی ارتباط متن و تصویر در مثنوی مولوی و نقش آن در انتقال مفاهیم تعلیمی.بررسی تکنیک های بلاغی مثنوی از لابه لای ابیات تعلیمی آن با کاربست تئوری هالیدی.سؤالات پژوهش:ارتباط متن تصویر در مثنوی مولوی چه ارتباطی در انتقال مفاهیم تعلیمی دارد؟تکنیک های بلاغی چه میزان از انتقال معانی بُعد تعلیمی را در مثنوی مولانا پوشش می دهد؟
پیامدهای خیانت زناشویی در ایران؛ مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
165 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی پیامدهای خیانت زناشویی در جامعه ایرانی بوده است. در این راستا، 78 مقاله علمی در ایران که به موضوع خیانت زناشویی پرداخته اند با روش فراترکیب، مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت. تمام یافته های این مقالات، استخراج گردید و در یک فرآیند کدگذاری چندمرحله ای تحلیل و طبقه بندی شد. نتایج پژوهش گویای آن است که پیامدهای خیانت زناشویی در ایران، چندگانه و چندلایه است و آن ها را می توان حداقل در قالب هشت مقوله متفاوت، دسته بندی کرد که شامل موارد پیشِ رو است؛ 1- پیامدهای عاطفی و روانی؛ 2- پیامدهای شناختی؛ 3- پیامدهای خانوادگی؛ 4- پیامدهای اجتماعی؛ 5- پیامدهای اقتصادی؛ 6- پیامدهای فردی؛ 7- پیامدهای جسمی؛ و 8- پیامدها برروی فرزندان. در این زمینه، پیامدهای عاطفی و روانی خیانت زناشویی، شامل مواردی چون: «اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)»، «اختلال افسردگی»، «احساس خشم و پرخاشگری»، «کاهش اعتماد به نفس»، «کاهش عزت نفس»، «احساس تنفر» و «سوگ و حسرت» بوده است. پیامدهای شناختی خیانت، شامل «آشفتگی های شناختی» و «تغییر ارزش های قربانی» است. پیامدهای خانوادگی خیانت نیز شامل «خشونت خانگی»، «جدایی عاطفی»، «پاسخ های انتقامی» و «احتمال طلاق» زوجین بوده است. پیامدهای اجتماعی نیز شامل: «احساس ناامنی»، «احساس بی اعتمادی» و «آسیب به شبکه اجتماعی فرد» است؛ هم چنین پیامدهای اقتصادی نیز شامل: «تهدید وضعیت شغلی» و «تهدید منابع مالی خانواده» است. پیامدهای فردی نیز شامل «کاهش توجه به خود»، «کاهش کیفیت زندگی» و «احتمال بروز بیماری های مقاربتی» است. پیامدهای جسمی نیز شامل مواردی چون: «اختلال خواب»، «اختلال هورمونی»، «اختلال در اشتها»، «تغییر وزن بدن»، احتمال بروز «مشکلات قلبی» (سندرم قلب شکسته) و نظایر آن است. درنهایت پیامدهای خیانت برروی فرزندان نیز شامل: «آسیب به سلامت روانی فرزندان» (احتمال افسردگی، دل بستگی ناایمن در فرزند)، «کاهش آرامش فرزندان»، «ترس از آینده فرزندان» و «اُفت تحصیلی» آن هاست.
بررسی پدیدارشناختی تطور مناسبات میان نسل ها در پدیده ورزا جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
بازیِ خونینِ ورزاجنگ، از دیرباز در برخی از مناطق ایران و گیلان معمول بوده و عبارت است از به جنگ انداختن گاوهای نر. این بازی طی چند دهه گذشته با دگرگونیِ ساختارهایِ اجتماعی، دچار تغییراتی شگرف شد؛ هرچند به ظاهر، هسته اصلی آن، یعنی «جنگیدن دو گاونر» هم چنان باقی مانده است. باتوجه به این که کلیتِ جهانِ زندگیِ روزانه بخشی از مردم شمال کشور در نسل های مختلف، چنان سرشار از نگره های طبیعی به این پدیده است که به گسترش آن تحت عنوان «پاسداشت بازی بومی»، ضرورت های دفاع از سنت اصرار دارند، این پژوهش با بهره گیری از روش پدیدارشناختی مدنظر «تیتچن» و «هابسن» (تمرکز بر رهیافت مستقیم) و با الهام از نظریه «مانهایم» درخصوص مناسبات نسلی، سیر تحول شکلی و محتوایی این پدیده در نسل های مختلف را مورد بررسی قرار داده است. برای این کار از شیوه گردآوری داده «گروه کانونی» و از استراتژیِ تحلیلِ پدیدارشناسی «موستاکاس» استفاده نموده است. پرسش اساسی این است که نسل های مختلف مردم در خطه شمال، به خصوص گیلان در برگزاری این مراسم چه چیزی را تجربه می کنند؟ و این مراسم در تطور تاریخی خود چه تحولی را در مناسبات میان نسل ها ایجاد کرده است؟ نتیجه کار این که تفاوت های میان نسل ها، تحولاتی بر محور بزنگاه های تاریخی در مکان و زمان حول ورزاجنگ به وجود آورده و موجب تطور آن در نسبتش با مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (ازقبیل پدیده هایی چون: جشن، نمایش، شاه، قمارو زمین بازی) شده است.
تاثیر شیوع کرونا بر دولت ملی در عصر جهانی شدن
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
113-133
حوزههای تخصصی:
رویکرد «جهانی شدن» در سال های اخیر به یکی از مفروضه های بنیادین علم روابط بین الملل تبدیل شده و نظریه های مبتنی بر دولت های ملی را به حاشیه رانده است. با این حال، برخی از رویدادهایی که در ماه های گذشته و با همه گیری ویروس «کووید 19» و تبدیل آن به یک بیماری فراگیر رخ داده، این روند را با چالش و سوالاتی روبرو کرده است. مساله مدنظر بسیاری از اندیشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل این است که نحوه تاثیر این اپیدمی بر جایگاه دولت ملی چیست و چگونه می توان به یک نتیجه مشخص درباره ی جهانِ پساکرونا رسید. آن چیزی که محور مشترک بسیاری از نظریات ارائه شده در ماه های اخیر است، این رهیافت است که همه گیری ویروس کرونا، به صورت واقع گرایانه، قدرت و جایگاه دولت های ملی برای تامین نیازهای شهروندان را احیا کرد و موفقیت دولت های ملی و ناکامی ساختار جهانی شده در مهار این بیماری، می تواند ساختار نظام بین الملل در برخی از حوزه های سیاسی و اقتصادی را به سمت مفاهیم معتبر در میان نظریات واقع گرایانه ی جهانی شدن سوق دهد.
سرمقاله: گردشگری درمانی
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار قصد آن نیست که به گردشگری سلامت یا گردشگری پزشکی بپردازیم، گرچه هردوی این حوزه ها زمینه مناسبی برای پژوهش های بیشتر هستند. در این مجال به طرح اولیه دو مفهوم در زمینه روانکاوی پرداخته می شود تا مسیری برای مطالعات بیشتر پیش روی محققان میان رشته ای بگشاید.مفهوم نخست روان درمانی وجودی / هستی گرایانه یا اگزیستانسیال است، این رویکرد روان درمانی، بر اضطراب های وجودی و غایی انسان تمرکز دارد که ریشه در «هستی» آدمی دارد. اساس این روان درمانی، متکی بر تجربه نیست بلکه عمیقاً شهودی است. دلواپسی های غایی بشر، تعارضاتی است که حاصل رویارویی انسان با مسلمات هستی است و گرچه رویارویی با آن ها نخست دردناک و وحشت آفرین است اما در نهایت شفابخش است و این چهار اضطراب بنیادین عبارتند از: «مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی». آنچه نظریه پردازان اگزیستانسیال بر آن اتفاق دارند این است که مهمترین «زمان» در رویکرد روان درمانی وجودی؛ زمان «حال» است. در این رویکرد فرد به انکشاف و اکتشاف درونی و وجودی خود نایل می شود و به تفکری عمیق در خصوص موقعیت اگزیستانسیال خود روی می آورد. این تفکر خارج از زمان است؛ تفکری درباره خویشتن خویش. گذشته و خاطرات فرد تا جایی اهمیت دارد که بخشی از هستی اکنون او را می سازد و بر چگونگی مواجهه او با دلواپسی های بنیادینش تأثیر می گذارد. روان درمانی اگزیستانسیال، نوعی روان پویشی 2 است. در این پارادایم رفتارهای قابل مشاهده افراد تابعی از فرایندهای درونی و رویدادهای پنهان شده در ذهن آن هاست. وظیفه درمانگر اگزیستانسیال، روبیدن و کنارزدن دلواپسی های روزمره و تفکر عمیق فرد درباره اضطراب های اساسی چهارگانه اوست. مفهوم دوم که در این مجال می تواند طرح شود، وسواس فکری - رفتاری3 است. وسواس هیجان یا تکانه ای است که به طور مکرر، غیرارادی و سمج و برخلاف میل شخص وارد ضمیر هوشیار او می شود و گاهی به قدری ناتوان کننده است که فرد را از انجام کارهای روزانه باز می دارد. وسواس از جمله اختلال های رایج در دنیاست و تقریباً از هر پنجاه نفر یک نفر در تمام یا برهه ای از عمر خود دچار این رنجش بوده است. این اجبار همیشه ناخوشایند است و لذت زندگی را از فرد مبتلا سلب می کند. معمولاً افراد بسیار منظم و کمال گرا بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستند. جالب توجه این است که درمان پایدار این اختلال درمان شناختی است، به طوریکه لازم است فرد ساختار فکری، طرز نگرش و تفسیر خود از زندگی اش را تغییر دهد. همچنین افزایش سرتونین (هورمون شادی) در مغز و نیز تغییر موقعیت فرد، تغییر فضا و شرایطی که او را به انجام کارهای اجباری ناخوشایند وا می دارد، از جمله تقویت کننده های این مسیر درمانی است. سخن اینجاست که «گردشگری»، ظرفیت بالایی در درمان اضطراب های بنیادین و اختلال هایی همانند وسواس دارد. گردشگری ماهیتاً درمانگر است؛ گردشگری نظام معرفت افزایی است، زیرا سفر به مکان های جدید و مواجهه با فرهنگ، تاریخ، هنر و آداب و رسوم متفاوت نه فقط دانش و آگاهی گردشگر را افزایش می دهد که تفکر نقاد و خلاقانه او را نیز درگیر می کند. انواع مختلف گردشگری از سفر به مناظر بکر گرفته تا تجربه «گردشگری کم شتاب»: رها شدن در مقصد و بدون برنامه ریزی و کمال گرایی به استقبال غیرمنتظره ها رفتن؛ غلبه کیفیت بر کمیت؛ داشتن یک برنامه منعطف چیزی شبیه به یک کاوش؛ و یا «گردشگری خلاق» که تعامل با فرهنگ زنده است (و نه بازدید از میراث) و در آن مردم محلی از فروشندگان به آموزگاران و گردشگران از خریداران به یادگیرندگان ارتقای نقش می دهند. این ها همگی انواعی از گردشگری در دنیای امروز است که لاجرم فرد را از زندگی روزمره خود بیرون آورده و بالاتر می کشد. به ناچار زوایه نگاه همیشگی فرد به زندگی و پرسپکتیو او را تغییر می دهد. شرایط را برای تجربه زندگی اصیل و زیستن در حال مهیا می سازد. روزمرگی آدمی را به دام حسرت گذشته و ترس از آینده می کشاند، از روزمرگی در آمدن و خرق عادت کردن است که انسان را به درک زمان «حال» وا می دارد. گردشگری مجال لذت بردن از تجارب خاص و انحصاری است. گردشگری فرصت انکشاف «خود» و اکتشاف فرهنگ و آداب و رسوم و طرز نگرش و بینش«دیگری» است. گردشگری مجال یافتن معنا و ساختن معناست. گردشگری بالارفتن از هرم مزلو و رسیدن به قله خودشکوفایی است. گردشگری، یافتن خویشاند است؛ آفرینندگی است؛ لذت است؛ عبرت است، از غفلت سر برون آوردن است؛ فلسفیدن است و ... گردشگری ذهن را آرام می کند با جداکردن و دورکردن فرد از فشارهای زندگی عادت شده همیشگی؛ وسعت دید می دهد با آشنا شدن با محیط ها و فرهنگ های متفاوت؛ تنهایی و بی معنایی را کم رنگ می کند با فرصت نزدیک شدن به دیگرانی که قبلاً فرد شناخت و ارتباطی با آن ها نداشت. توسعه و رشد فردی ایجاد می کند با تجارب متفاوتی که دور از خانه و در مقصد فراهم می آید و مهارت و خلاقیتی که سفره آن در سفر پهن می شود و تساهل و رواداری که در زیستن با فرهنگ های دیگر نمود پیدا می کند. آغشته کردن جسم و جان در جامعه میزبان از همراهی در مراسم آیینی گرفته تا همنواشدن با موسیقی و رقص و شادی مردمان تا چشیدن مزه های مختلف تا هم صحبتی با هم نوعی با ظاهر و رفتاری متفاوت تا بازدید از سرگذشت گذشتگان، چنان زندگی را در حال به جریان می اندازد و حظ و لذتی ایجاد می کند که جا برای احساس بی معنایی، تنهایی، ترس از مرگ و وسواس های همیشگی بسیار تنگ می شود. این موارد پتانسیل بالای گردشگری را برای درمانگری وجودی و انواع اضطراب و وسواس نشان می دهد. اما بی شک برای یافتن رابطه های علّی دقیق تر «گردشگری تراپی» نیازمند و مستعد مطالعات و پژوهش های بین رشته ای فراوانی است.
تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 126
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
امکان سنجی توسعه پایدار کلان شهر اصفهان با تاکید بر رویکرد شهر سبز، مقایسه تطبیقی شهر فرایبورگ و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مکانی - فضایی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
99 - 116
حوزههای تخصصی:
اﻣﺮوزه ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻌه ﺷﻬﺮﻫﺎ و ﻣﻄﺮح ﺷﺪن اﺻﻞ ﺗﻮﺳﻌه پایدار، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ زﯾﺴﺖ محیطی و ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺳﺒﺰ مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣشکلات ﻣﻮﺟﻮد ﺑﻪ وﯾژه در ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻧشانگر ﻋﺪم ﺗﺤﻘﻖ ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎی پایداری در آن هاﺳﺖ، ﺿﻤﻦ اینکه ارزﯾﺎبی و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻓﻀﺎیی و اکولوژیکی زﯾﺴﺖ ﻣﺤﯿطی یکی از ﻣﺸﺨﺼﻪﻫﺎی اصلی پایداری در ﻣﻨﺎﻃﻖ و ﺣﻮزهﻫﺎی ﺷﻬﺮی ﺑﻮده و سعی دارد ﺗﺎ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ ﺷﻬﺮی ﻣﻨﺎﺳبی را ﺑﺮای ﺳﺎکنان ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻓﺮاﻫﻢ کند. ﺷﻬﺮ ﺳﺒﺰ از رویکﺮدﻫﺎی ﻧﻮ و ﺑﺮﺧاﺳﺘﻪ از ﻣﻔﺎﻫیﻢ ﺗﻮﺳﻌه پایدار اﺳﺖ کﻪ از آن ﻣیﺗﻮان ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ارﺗﻘﺎی کیﻔیﺖ محیط زیست و ﺗﻮﺳﻌه پایدار ﺷﻬﺮی ﺑﻬﺮه ﺑﺮد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های شهر سبز در کلان شهر اصفهان است. به این منظور با استفاده از تطبیق ها به ارائه راهبردها می پردازد. ازاین رو، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای و میدانی و با کمک ابزار پرسش نامه ابتدا اطلاعات لازم را جمع آوری می کند و سپس با کمک نرم افزار SPSS به این نتیجه می رسد که ازنظر مردم «شاخص انرژی» مهم ترین عامل برای رسیدن به شهر سبز در اصفهان است. این درحالی است که با کمک تکنیک SWOT حرفه مندان شهری مهم ترین مؤلفه برای رسیدن به شهر سبز را حکمرانی زیست محیطی می دانند. همچنین مروری بر معیارها و شاخص های شهر سبز در دو شهر فرایبورگ و اصفهان نشان داد که تفاوت معنی داری بین این دو شهر به لحاظ سیاست گذاری و اجرای سیاست های توسعه مبتنی بر مسائل زیست محیطی وجود دارد. بدیهی است که تفاوت در وضعیت جغرافیایی، اقتصادی، فنی، الگوی مدیریت و برنامه ریزی شهری این دو کشور تأثیر قابل توجهی در دستیابی به اهداف شهر سبز دارد.
Marketing in the Digital Age and CSR: Marketing strategy in the digital age for BMW i7
حوزههای تخصصی:
This paper analyses the integration of luxury, sustainability, and innovation in BMW’s i7 electric car marketing strategy. It analyses CSR procedures critically, points out changes, and stresses how they affect brand identity. Brands must develop efficient digital marketing strategies to enthrall and educate their audience. The focus of BMW’s strategy for the BMW i7 is on targeted, immersive engagement online. With social media, online advertisements, and influencer marketing, BMW hopes to develop a unified story that appeals to consumers looking for luxury and sustainability. Online video is the main form of advertising, and it is strategically shared on social media sites like Twitter, LinkedIn, Instagram, and YouTube to ensure a wide audience reach. The brand will be able to create lasting connections with its audience by utilizing the ethos of the BMW i7 by fusing the history of BMW’s brand reputation with the modernity of the digital age.
مفهوم سازی مؤلفه های مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
717 - 741
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت، نقش بارزی در توسعه فعالیت های اقتصادی دارند؛ بنابراین باید در جهت ارائه سازوکارهایی برای تقویت نقش آنان در جامعه اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی مؤلفه های مدل پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام گرفت. در این مطالعه، از پارادایم کیفی و روش نظریه بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور، فهرست زنان دارای کسب وکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنی وحرفه ای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده از روش گلوله برفی، با 21 نفر از زنان دارای کسب وکار در شهرستان بهبهان، مصاحبه های عمیق انفرادی انجام گرفت و درنهایت، اشباع نظری به عنوان نقطه کفایت نمونه گیری حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. نتایج نشان داد عواملی مانند دانش بازار، شرایط خانوادگی، ویژگی های فردی و شخصیتی، عامل اقتصادی، آموزش، سیاست های حمایتی، بحران های اقتصادی و تلاطم های محیطی، بر پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان مؤثر است. برمبنای نتایج این مطالعه، ارائه آموزش های کسب وکار به زنان، اتخاذ سیاست های حمایتی دولت و فرهنگ سازی در راستای حمایت از کسب وکارهای زنان، راهبردهای توسعه پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان بودند. یافته ها بیانگر آن بود که کاهش آسیب ها و مشکلات اجتماعی، توانمندسازی زنان و افزایش رفاه اجتماعی، از پیامدهای پایداری کسب وکارهای زنان در شهرستان بهبهان به شمار می رود. یافته های این پژوهش، ضمن پرکردن شکاف مطالعاتی در خصوص ابعاد مدل پایداری کسب وکارهای زنان، چارچوبی قوی برای تحلیل پایداری کسب وکارهای زنان ارائه می کند.
پدیدارشناسی خودکشی زنان در منطقۀ دیشموک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
867 - 894
حوزههای تخصصی:
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روان شناسی اجتماعی هر جامعه و جماعت های فرعی تر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابل توجه خودکشی و به ویژه خودسوزی زنان در منطقه دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانه ای گسترده ای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا به وسیله روش کیفی پدیدارشناسی به شیوه گئورگی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته، خودکشی در این منطقه روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونه پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشته اند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبه شوندگان از علل و زمینه های اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقوله اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بن بست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینه های شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیده اند که هرکدام جداگانه در بخش یافته ها به مفاهیم جزئی تر تفکیک و به نقل قول هایی از مصاحبه شوندگان مستند شده اند. سرانجام، این مقوله ها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه داده اند.
درگیری تحصیلی در دانشجویان: مقایسه نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به مقایسه کاربرد نظریه آزمون کلاسیک در مقابل نظریه سؤال پاسخ در اعتباریابی پرسشنامه درگیری تحصیلی دانشجویان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 750 دانشجو (265 پسر و 485 دختر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند. به دلیل موجود نبودن نسخه فارسی پرسشنامه ابتدا ترجمه و تحلیل محتوایی آن توسط متخصصان صورت پذیرفت. سپس، روا سازی آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و پایایی آن با استفاده از تتای ترتیبی انجام شد. در ادامه، قدرت تمیز و قابلیت قبول و همچنین، منحنی ویژگی های سؤال و تابع آگاهی کل آزمون هم از طریق نرم افزار R بررسی شد. تحلیل پارامترهای سؤال و آزمودنی ها مشخص کرد این پرسش نامه قادر به تمیز بین افراد ازلحاظ مفهوم درگیری هستند. همچنین، بر اساس نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سؤال می توان به خوبی مشخص ساخت که کدام سؤال ها بهتر درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی را اندازه گیری می کنند. از نظر نظریه آزمون کلاسیک میزان دقت دو پرسش نامه بر اساس تتای ترتیبی مناسب است و نظریه آزمون کلاسیک نمی تواند نحوه پاسخ دهی افراد در گروه های بالاتر و پایین تر را به سؤالات درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی نشان داده و مقایسه کند. در نهایت، بر اساس مجموع شاخص های برازش می توان دریافت که داده ها با مدل مفروض هماهنگی دارند.
چگونه مشکل انگشت مکیدن ( شست مکیدن ) دانش آموز را برطرف کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
23 - 36
حوزههای تخصصی:
کودکان، بخش بسیارى از ساعات روز را در مدرسه سپرى می کنند. بنابراین، مدرسه می تواند در تربیت آنها نقش بسزایى داشته باشد. در این میان، عده اى از کودکان به راهنمایى و کمک معلم بیشتر از سایرین نیاز دارند و بنابراین معلم است که مى تواند با فراهم کردن کمکهاى لازم، با اشتیاق و علاقه، به این گروه کمک کند. هدف از انجام این آموزش پژوهی کمک به کاهش و رفع اختلال انگشت مکیدن محمدرضا دانش آموز پایه دوم دبستان شهید نورمحمدی روستای حاجی حاضر از توابع شهرستان ایوان می باشد. مکیدن انگشت یک اختلال عادتى ارضاکننده و واکنش روانى است که غالباً از دوران کودکى شروع مى شود و در دوران ابتدایى و راهنمایى شدت مى یابد. محمدرضا دانش آموز پایه دوم کلاس چندپایه در روستای حاجی حاضر بود که دچار اختلال انگشت مکیدن بود. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و مطالعه منابع و روش های مشاهده و مصاحبه استفاده شد. در نهایت با توجه به اطلاعات گردآوری شده به منظور حل اختلال دانش آموز با کمک خانواده از روش های تقویت، مثبت، حمایت عاطفی و واگذاری مسئولیت، استفاده از سرگرمی چون نقاشی و بازی و پرت کردن حواس، جدول پیشرفت و .... استفاده شد. نتایج بعد از ارائه راه حل ها حاکی از آن بود که راه حل های ارائه شده از اعتبار کافی برخوردار بوده و اختلال محمدرضا به شدت کاهش یافته و در آستانه بهبودی است و همچنین پیشرفت تحصیلی نیز حاصل شده است.
برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تأکید بر تعادل زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مکان سازی پایدار یکی از رویکردهای اصلی طراحان شهری و برنامه ریزان منطقه ای است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تاکید بر تعادل زیست محیطی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی – تحلیل می باشد. در ابتدا با توجه به مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان اقدام به طراحی مدل تلفیقی (مدل مفهومی اولیه) گردید. در ادامه از طریق مراجعه به آرای خبرگان (86 نفر) نسبت به برازش مدل اقدام گردید. مدل اولیه تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار Smart PLS 2 مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بارهای عاملی تمام سؤالات پرسشنامه بیش تر از 4/0 بوده و بنابراین در حد قابل قبولی بودند. مقادیر t نیز برای تمام سؤالات بزرگتر از 96/1 بوده و از این رو، در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند. از سوی دیگر، برقراری تعادل زیست محیطی در مکان سازی مناطق پیراشهری، تحت تاثیر 7 معیار و 22 زیرمعیار قرار دارد که از میان آنها کیفیت محیطی بیشترین تاثیر (ضریب مسیر = 5227/0) و ساختار معنایی (ضریب مسیر = 0353/0) کمترین تاثیر را داشته اند. همچنین؛ مقدار میانگین شاخص اشتراکی 147/1 و مقدار ضریب تعیین (R2) برابر با 9184/0 به دست آمد. برازش کلی مدل (GOF) نیز 5235/0 محاسبه گردید. در بررسی نهایی، مشخص شد که تمامی مسیرها دارای ضرایب معنی داری هستند و در نتیجه مدل مفهومی پژوهش تایید گردید.