مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
امر واقع
حوزه های تخصصی:
چکیده
آنچه در این مقاله آمده ترجمه مدخل ویتگنشتاین از دایره المعارف فلسفه پل ادواردز به قلم نورمن ملکوم است . به دلیل مفصل بودن مقاله، قسمت زندگینامه و یکى دو مورد از مطالب را حذف شده است . در بخش اول، فلسفه متقدم یا نظریه تصویرى زبان و در بخش دوم، فلسفه متاخر یا نظریه کاربردى در زبان مطرح شده است . قبلا تحقیقى به قلم مترجم این مقاله در همین موضوع در فصلنامه حوزه و دانشگاه شماره 24- 25 منتشر شده است که مىتواند مکمل این باشد .
سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تعریفی از کنش سیاسی و سوژه سیاسی آن، برای سیاستی رهایی بخش، دغدغه بسیاری از اندیشمندان سیاسی بوده است. در این میان اندیشه چپ از این دغدغه بی بهره نمانده است، و حتا شاید بیش از بقیه نحله ها بدان پرداخته است. در این مقاله کوشیده ایم تا بر اندیشه برخی از چهره های شاخص چپ نو، به ویژه آلن بدیو و ژاک رانسیر، تأمل کنیم، متفکرانی که با تفاوت هایی از آرای ژاک لاکان تأثیر پذیرفته اند. در این مسیر تلاش آنها را در صورت-بندی تعریفی متفاوت، و بنابر ادعا، جهانشمول از کنش و کنش گر سیاسی دنبال کنیم. در این مقاله خواهیم دید که آیا این اندیشمندان در رسیدن به تعریفی نو، و بنابر تعریف، «رهایی بخش» از کنش و سوژه آن به توفیق رسیده اند و طرحی نو در اندیشه سیاسی درانداخته اند یا صرفاً با تکرار همان مضامین در هیئتی به ظاهر متفاوت، همان نسخه های کلاسیک را از نو تجویز کرده اند.
نقد دیدگاه بودریار درباره نقش رسانه در شکل گیری مسئله اجتماعی و امر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«امر واقع» و «مسئله اجتماعی» دو مفهومی هستند که در این مقاله از منظر ژان بودریار مورد واکاوی و نقد قرار گرفته اند. بر این اساس، کوشش شده، با اتکای بر آثار بودریار و با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی، دو مفهوم مذکور استخراج و استنباط شوند. بودریار به عنوان یکی از چهره های شاخص رویکرد پساساختارگرایی، موضع نظری قابل توجهی نسبت به رسانه و تاثیرات آن دارد. از یک سو از منظر بودریار، امر واقع در جهان جدید دارای وجهی برساختی است که از بطن نظام زبانی و در چارچوب گروه بندی های متنوع اجتماعی ظاهر می شود. از سوی دیگر، او بر این باور است که رسانه در جهان جدید به مثابه ابزاری با دلالت فرهنگی، «فراواقعیت» را از طریق سازوکار دکوپاژ «شبیه سازی» می کند. برهمین اساس، از نظر او، رسانه می تواند هر پدیده اجتماعی را به مثابه مسئله اجتماعی شبیه سازی کند.
واکاویِ ناممکنی دست یابی به هم رأیی در فرآیند تصمیم سازی برنامه-ریزی به میانجیِ انگاشت هایِ «امر واقع» لکانی و «امر سیاسی» موفِ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله هم رأیی در فرآیند تصمیم سازی برنامه ریزی و چرایی شکستِ برخی راهبردهای برنامه ریزی در این زمینه، مورد بررسی قرار گرفته است. در چارچوب اندیشه های فلسفی و اجتماعی هابرماس، برنامه ریزی ارتباطی پایه های اصلی شکل گیری هم رأیی عقلانی است. هم زمان با مطرح شدن انگاشت «امر واقعِ» لکان و «امر سیاسی» موف، روایت هابرماس از سیاست و برنامه ریزی که روایتی مبتنی بر عقلانیت ارتباطی است، مورد پرسش جدی قرار گرفته است. در این ارتباط انگاشت هایی همچون «تعارض» و «آگونیسم» از آن جهت که به شکل کارآمدتری می توانند بازی های قدرت و تضاد منافعِ درونی فرآیندهای تصمیم سازی برنامه ریزی را آشکار سارند، دارای اهمیت است. وابستگی فکری هابرماس به مکتب فرانکفورت و متأثر بودن نظریه پردازی او در زمینه یِ کنش ارتباطی از روان شناسی رشدِ شناختی، چرخش روان کاوانه را برای پیمودن مسیر پژوهش ضروری ساخته و بهره گیری از آرای مطرح شده از سوی لکان برای آسیب شناسی نقادانه یِ هم رأیی نیز بر مبنای این ضرورت است. در انتها با اشاره به کاستی های نظریه یِ هم رأیی عقلانی و برنامه ریزی ارتباطی، محیط تصمیم سازی در برنامه ریزی محیطی بسیار پیچیده، نامعلوم و همراه با تعارض معرفی شده که تبیین آن نیازمند رهیافت های نوین همچون چارچوب لکانی است تا بتوان تعارض های موجود در فرآیند تصمیم سازی برنامه ریزی را شناسایی کرد و درک واقع بینانه تری نسبت به کاربست برنامه ریزی به دست آورد.
تحلیل قصیده البحّار و الدرویش (دریانورد و پارسامرد) بر پایه نظریه ی ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از نظریات روانشناسی برای تحلیل ادبیات و آثار ادبی کارایی قابل ملاحظه پیدا کرده است در این میان، نظریه ی روانکاوی ژاک لکان با تکیه بر عناصر سه گانه، مشهور به نظم های سه گانه از قبیل نظم خیالی، نظم نمادین و نظم واقع در دوره ی اخیر به یکی از پرکابردترین نظریات برای نقد و بررسی فرآورده های ادبی تبدیل شده است. این نظریه در تحلیل شخصیّت های روانی و سوژه هایی که مسیر تکاملی خاصی را می پیمایند، مفید و مؤثّر است و برای تحلیل همه جانبه ی چنین شخصیّت هایی به کار می آید. در میان قصائد عربی برخی از آن ها ممتاز و در درجه ی اولی اهمیّت قرار می گیرد، از جمله ی آن ها قصیده ی البحّار و الدرویش خلیل حاوی است که به گونه ای نمادین از رابطه ی میان شرق و غرب با توجّه به به کارگیری دو شخصیّت بحار و درویش سخن می گوید. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی – تحلیلی و تکیه بر نظریه ی لکان و عناصر سه گانه در نظریه ی او به تحلیل قصیده ی بحار و درویش از خلیل حاوی بپردازد. نتیجه نشان می دهد که شاعر به عنوان روایتگر شخصیّت های نمادین دریانورد و درویش آن ها را به سرعت از ساحت خیالی بیرون آورده و وارد ساحت غیر ممکنات یا نظم واقع قرار داده است و در طی این مرحله کنش های شخصیّت را برای دسترسی به ناپیداها و امور غیر ممکن که در امر نمادین اتّفاق می افتد به تصویر کشیده است. سرانجام قصیده با مرگ که از عناصر ساحت واقع است پایان می پذیرد و این ساحت پر بسامدترین ساحت در قصیده مورد نظر است.
انیمیشن به مثابه اسطوره بررسی اسطوره شناختی انیمیشن های تولید شده در ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
149 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دسته ای از انیمیشن ها و فیلم های لایواکشن تولید شده در استودیوهای ایالات متحده امریکا از دهه 40 میلادی تا زمان حاضر می پردازد. این انیمیشن ها از این جهت از میان نمونه های فراوان انتخاب شده اند که در باکس آفیس با استقبال روبرو شده، یا از جهات دیگر برجسته به شمار می روند، توسط کمپانی های بزرگ تولید شده و نزدیک به هشتاد مورد را در برمی گیرند. فیلم ها از منظر اسطوره شناسی - به معنای مدرن آن- مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفته اند. در توصیف چیستی اسطوره و ویژگی های آن بیش از همه از آرای رولان بارت و امبرتو اکو استفاده شده است. این خصیصه ها (خشونت زدایی، لذت از تکرارها، فراواقعیت، همان گویی، تبخیر تاریخ، تقلیل گرایی و شیء شدگی) در انیمیشن های مذکور -به عنوان محملی از اسطوره های مدرن- مورد بحث قرار می گیرند.
کاربست مؤلفه های فراداستانی در داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشته ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر فارسی نیز همچون بسیاری از آثار ادبی جهان معاصر از کاربست تکنیک های فراداستانی که از ویژگیهای ممتاز ادبیات پسامدرنیستی به شمار می روند، غافل نمانده است. فراداستان دارای مؤلفه های متنوعی است که همه آنها آشکارا به برساختگی و تصنعی بودن متن داستانی اشاره دارند. درهم آمیختگی امر واقع و امر تخیلی، ورود نویسنده به داستان و آشکار ساختن سنت ها و عرف های رایج ادبی از ویژگیهای بارز فراداستان می باشد. در مقاله حاضر داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را برگزیده ایم و به واکاوی آن در پرتو نظریه های فراداستانی می پردازیم. در واقع در نوشتار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا داستان مذکور را می توان بعنوان نمونه ای از فراداستان در ادبیات داستانی معاصر بشمار آورد یا خیر؟ و آیا خسروی توانسته است با اتکای بر این نوآوری و نوجویی در ساحت روایت و پیرنگ داستانی، تصویری جامع و چشمگیر از دغدغه های نواندیشانه خود و نویسندگان هم نسلش اراﺋﻪ دهد یا خیر؟
ویتگنشتاین: نظریه تصویری گزاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مطابق ترتیب بندهای تراکتاتوس، ابتدا به شرح مختصری از هستی شناسی ویتگنشتاین خواهیم پرداخت. ویتگنشتاین در حوزه هستی شناسی، بحث خود را با امر واقع آغاز می کند و سپس برای وضوح بخشیدن به این مفهوم، از مفاهیم حالات امور و اشیاء مدد می گیرد. در حوزه معناشناختی نیز - در پی ارائه یک نظریه معنا- با یک شرح کلی درباره تصویرگری آغاز می کند و به دنبال آن به بررسی گزاره می پردازد و در نهایت تحلیل خود را با بکارگیری مفاهیم گزاره های پایه و اسامی، کامل می کند. در نگاه ویتگنشتاین، همواره میان دو ساحت زبان (اندیشه) و ساحت جهان تناظر برقرار است و تنها در این صورت است که می توان از معناداری گزاره ها سخن به میان آورد. در این مقاله، تلاش می شود با تکیه بر آموزه های ویتگنشتاین در دو حوزه هستی شناسی و معناشناسی، به بررسی آراء وی پرداخته و نسبت میان این هر دو را مورد کنکاش قرار دهیم.
خوانش هگلی-لاکانیِ ژیژک از سوژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
248 - 267
حوزه های تخصصی:
ژیژک در نظرگرفتن فلسفه هگل را همچون اوج سیستم سازی و ایده آلیسم مطلق که درنهایت تنوع و چندگانگی واقعیت را در ایده و معرفت مطلق منحل می کند، نوعی داوری شتابزده درباب فلسفه او می داند. او بر این باور است که با استفاده از لکان می توان زنگارهای برداشت مطلق گرایانه را از سر و روی هگل پاک نمود. بر این اساس خوانش ژیژک از سوژه هگلی برخلاف متفکران سلف و معاصر وی در فضای مفاهیم لکانی و در بستر امر واقع رخ می دهد. در این راستا سوژه هگلی چیزی ازپیش- داده شده و دارای انسجام پیشینی نیست، بلکه همواره مقید به شرایط حادث بیرونی است. هستی سوژه محصول یک نفی تمام عیار انتزاعی است که ساختار اقتدارطلب و تمامیت خواهانه نظم جوهری را به چالش می کشد. دستاویز قرار دادن لکان برای بازخوانی هگل نه به این دلیل است که ژیژک هگل را دربند نوعی فروبستگی معنایی و خودمرجعی ساختاری فرض می کند، بلکه همواره نوعی فقدان مازاد را در فلسفه روح هگل شناسایی می کند که جز با استفاده از مفاهیم روانکاوی لکانی قابل تحلیل نخواهد بود. ژیژک دیالکتیک هگل را از سطح منطق دال که در آن میل از طریق دیگری به بازشناسی دست می یابد و سوژه به صورت سوژه یک دال در نظم نمادین هضم می شود به سطح منطق امر واقعی لکان برمی کشد که در آن دیگری بزرگ کامل، وجود نداشته و همواره به صورت ناقص، خط خورده و نه-همه حول یک فقدان بنیادی ساختار یافته است. به زعم ژیژک در سوژه امری واقعی وجود دارد که غیر ممکن نیست و میلی هست که در چارچوب تولید فانتزی، دال و دیگری بزرگ نمی گنجد و این درست همان نقطه ای است که سوژه در آن شکل می گیرد.
مطالعه تطبیقی چگونگی مواجهه پری و هامون (در آثار مهرجویی) با امر نمادین لاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکرد روانکاوی- فلسفی لاکان به بررسی دو اثر شاخص از سینمای ایران می پردازد. پری و هامون هر دو ساخته های داریوش مهرجویی، فیلم ساز مؤلف ایرانی هستند. شخصیت اصلی در هردو این فیلم ها، شخصیت هایی هستند که آشفتگی های روانی انسان مدرن را به تصویر می کشند. لاکان در تئوری هایش با مطرح کردن مفاهیمی چون "نام پدر"، "میل"، "ابژه کوچک"، "دیگری"، "سه گانه نفسانی"، "امر خیالی، امر نمادین و امر واقع"، این آشفتگی ها را عمیقاً بررسی و تحلیل می کند. پرسش اصلی این است که چگونه پری و هامون به عنوان دو شخصیت عصیان گر مدرن، می کوشند تا راهی به بیرون از ساحت نمادین لاکانی بیایند. از اهداف این تحقیق، یکی تحلیل راه کارهای متفاوت این دو شخصیت در دست یابی به امرواقع و بازگشت به امر خیالی و دیگر بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو شخصیت در برخورد با قواعد نام پدر و همچنین مقایسه رویکردهای هریک از آنها در به دست آوردن موردمیل بوده است. در این مقاله ابتدا مفاهیم لاکانی شرح و تفسیر شده اند و پس از آن با روش تحلیل متنی، لایه های ضمنی و پنهان دو فیلم و شخصیت های اصلی آنها موردمطالعه قرارگرفته اند. همچنین، کاربردپذیری مفاهیم لاکان در هنر هفتم، سینما، به اجرا درآمده است. ازآنجا که به گفته لاکان، انسان راهی به بیرون از ساحت امر نمادین ندارد، ساختارشکنی ها و عصیان های پری و هامون محکوم به شکست است؛ نه قادر به بازگشت به آرامش امر خیالی هستند و نه توان مواجهه با امر واقع را دارند. می توان گفت اگرچه جنس شکست این دو شخصیت با یکدیگر متفاوت است اما هردو محکوم به زندگی در ساحت امر نمادین هستند.
نسبت خاطره نگاری با امر واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تعاریف اهل فن، جای گیری خاطرات مکتوب در زمره منابع خبری اولیه و مهم در تاریخ نگاری است و بررسی تاریخی فرایند شکل گیری و تکوین آن در تاریخ ایران، اثباتی بر مدعای فوق است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و طرح نگرش های روش شناختی درباره نسبت خاطره نگاری با امر واقع است و پاسخی متقن به این پرسش که سندیت خاطرات، در شکل «زندگی نامه خودنوشت» به چه میزان دارای اعتبار جهت کاربست در تحقیقات تاریخ نگاری است. راستی آزمایی روایات متون خاطره نگاری بر اساس دیگر منابع اسنادی و همچنین اعتبارسنجی بر اساس الگوی «تواتر روایت» درباره یک واقعه، یکی از نتایج این پژوهش است. همچنین بر اساس اضلاع سنجش ناپذیر این خاطرات، چون معضل زاویه دید و موقعیت منحصر به فرد راوی در روایت، می توان این خاطرات را در رویکرد دوم، آثاری برای شناخت راویان آنها به عنوان افراد مؤثر در رویدادهای تاریخی، مدنظر دانست و دارای اعتبار جهت ارجاع اسنادی در نظر گرفت.
جدال سوژه و اقتدار کاربرد روانکاوی در علوم سیاسی با نظر به آرای ژاک لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۹
53 - 70
روانکاوی در اندیشه ژاک مَری امیل لاکان مرزهای رشته خود را درنوردید و بر عرصه اجتماعی، ادبیات و سینما سایه انداخت. دیگر روانکاوی به ذهنیت فردی تقلیل نمی یابد و گسترش آن نیز ادامه خواهد داشت. از طرفی دیگر، علوم سیاسی با نظریات جدید در این مسیر که: «هر امر شخصی، امر سیاسی است» قرار گرفته و دغدغه آن دیگر تنها حکومت، سیاست مقایسه ای و قانون اساسی نیست. با برقراری رابطه دانش و قدرت که با آرای میشل فوکو پا گرفت، دیگر حد و مرزی برای سیاست نمی توان قائل شد.این مقاله تلاش دارد تا فراخ دامنی تدریجی دو رشته را به هم پیوند بزند و افقِ جدیدی فراروی علوم سیاسی بگشاید. این افق با ارائه روایتی نوین از فرایندهای هویت یابی جامعه با بهره گیری از ساحت خیالی و انطباق هویت جهت بررسی پذیرش یا رویگردانی از هویت غیر همراه است. باورمندی به ساحت نمادین موجب عبور از نهادهای رسمی سیاست به نظام نشانه ای برای بررسی مطیع کردن سوژه ها و تبیین نزاع های هویتی خواهد شد. بهره گیری از ساحت واقع، تروما و فانتزی این دستاورد را به همراه دارد تا برخلاف ساختارگرایان بپذیریم که می توان انقلاب را ایجاد کرد. سرانجام ارائه روایتِ پیچیده و ظریف از مسئله رابطه سوژه و اقتدار و حفظ هم زمان آن ها برای بررسی پدیده سیاسی می تواند نظریه سیاسی و تحلیل سیاسی−اجتماعی را جانِ تازه ای بخشد
سیاست متعالی زمینه مند؛ جغرافیای سیاست و قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
163 - 188
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی امام خمینی یکی از مهمترین اندیشه های سیاسی تاریخ تشیع و جهان اسلام است که در آن جریان های مختلف اندیشه سیاسی جغرافیای اسلامی به یکدیگر پیوند خورده است. هدف مقاله فهم معنای سیاست و قدرت سیاسی در اندیشه امام خمینی است. در این مقاله دو نسبت از الگوی جان مارو اتخاذ شده است که نمایی دستگاه فکری امام خمینی را ترسیم می نمایند. نسبت اول چگونگی ارتباطی است که بین غایت قدرت و مرجع اعمال قدرت برقرار می شود. نسبت دوم ارتباطی است که بین غایت قدرت و تحدید و توزیع قدرت وجود دارد. سوال این پژوهش این است که سیاست و قدرت در اندیشه سیاسی امام خمینی چه مشخصاتی دارد؟ فرضیه این نوشتار این است که امام خمینی توانسته اند با درکنار هم قرار دادن مفاهیم مستخرج از دین اسلام، مذهب و فقه شیعه، بهره گیری از فلسفه اسلامی و در نهایت تطبیق فقهی آن با شرایط امر واقع منظومه سیاسی یگانه ای را ترسیم نمایند که در آن امر متعالی و امر روزمره در پیوند با یکدیگر قرار گرفته است که در این مقاله از آن تحت عنوان سیاست متعالی زمینه مند یاد شده است. روش این مقاله تحلیل – توصیفی است.
تحلیل و نمادشناسی بخش اول بوف کور با استفاده از نظریه «امر واقع» لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت بوف کور از خلال «نوشته»های پراکنده ای می گذرد که راوی «نقاش» آن، در اسارتی که در تمام طول داستان از سنگینی «دیوار خانه»اش بر دوش می کشد برای «سایه» «بلعنده» خود واگویه می کند. فقط در بخش نخست بوف کور است که آن «دختر اثیری»، از «سوراخ هواخور» پستوی همان «خانه»ای که در «آن طرف خندق» واقع شده است، «تجلی» می کند. نظریه های روان کاوانه ژاک لاکان فرانسوی، که زبان محوری نیز از مقدمات مبنایی آن به شمار می آید، ابزار کارآمدی است که در پژوهش حاضر، راه را بر تأمل و درنگ در زمینه زبانی و نمادهای هم بسته بوف کور هموار می سازد. اینکه «امر واقع» لاکانی، چه توضیحی در پیشبرد پیرنگ این داستان مدرن خواهد داشت و حاصل به کارگیری این چنین نگاهی، چه پرتوهایی بر خصلت تأویل پذیرانه بوف کور و جوانب نثر آن انداخته است، چارچوب دغدغه های نگارنده این مقاله را بنیاد نهاده است.
سوژه تراجنس به مثابه سوژه زبان و میل: تحلیل انسان شناختی از برساختِ اجتماعی جنسیت به مثابه اجراگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد نحوه برساختِ فرهنگی-اجتماعیِ جنسیت و تحقق ناپذیریِ امر جنسیتی را بواسطه نظریاتِ ژک لکان و جودیت باتلر با تمرکز بر سوژه تراجنس بررسی کند. ابتدا از طریق برهم کنشی نظم هایِ سه گانه لکان (تخیلی، نمادین و واقع) به چگونگی شکل گیریِ سوژه تراجنس بواسطه شکاف میانِ هویت تخیلی (منِ آرمانی) و هویت نمادین (آرمانِ من) پرداخته می شود. سپس به فرایندِ گذار جنسی از طریق عمل جراحی تطبیق جنسیت به منظور راهی برای به رسمیت شناسیِ میلِ سوژه توسط دیگری/دیگری بزرگ اشاره می شود. لکان تفاوت جنسی را ورای اندام های جنسی و مبتنی بر دال های زبانی بعنوان ایده آل های هنجارین و باتلر آن را به مثابه ساختارهایِ گفتمانی می داند که بطور زمان مند بدن ها را شکل داده و در قالب اجراگری بیان می شود. روش تحقیق این مقاله، کیفی است و داده ها بوسیله مصاحبه گردآوری و در قالب روایت پژوهی از طریق مفاهیم نظری تحلیل شده است. میدان تحقیق، شهر تهران و مشارکت کنندگان، هفت نفر از افراد تراجنس است که بصورت هدف مند با روش گلوله برفی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد ناممکن بودگیِ تحقق جنسیت به مثابه مدلول، جنسیت را تنها از طریق دالِ بدنی و در قالب اجراگری ارائه می دهد. تلاشِ سوژه در نظم نمادین (عمل جراحی تطبیق جنسیت) برای همسویی با جنسیت تخیلی (آنچه سوژه از خودِ جنسیتی در ذهن دارد) در برخورد با امر واقع، شکافی پُرناشدنی است؛ که تمرکزِ تفاوت/هویت جنسیتی بر محوریت دال/بدن در نظم نمادین موجب می شود تا فقدانِ جنسیت از طریق اجراگری در قالب فانتزی همزمان سوژه را ساخت و تخریب کند. در نتیجه، جنسیت بیش از آنکه امری درون ماندگار باشد، امری زبان شناختی و اجراگرایانه است.
ضرورت تبیین زمینه ای تعامل میان تاریخ و رسانه های صوتی و تصویری در مطالعات میان رشته ای
منبع:
پژوهش و مطالعات علوم اسلامی سال چهارم مهر ۱۴۰۱ شماره ۳۹
94 - 99
امروزه در اکثر رسانه ها نمونه هایی از تولیدات تاریخی وجود دارد که در میان طیفهای گوناگون مخاطبان علاقمندان خاص خود را دارد. اما اینکه تولیدات رسانه ای از دیدگاه متخصصان تاریخ چه جایگاه و اعتباری دارد و ایا آنها مستندات تاریخی به شکل صوت و تصویر را به عنوان مدرک معتبر تاریخی در تحقیقات خود پذیرفته اند همچنان جای بحث و اختلاف نظر است . همچنین بخشی از تحقیقات تاریخی را پژوهش در باره پیشینه و تاریخ رسانه های گوناگون در جوامع مختلف و سیر تحول انها تشکیل می دهد . اما این تحقیقات هم تنوع کیفی و کاربردی و رویکردی متفاوت دارد. به نظر نگارنده با توجه به پیشینه و گستردگی هر دوحوزه تاریخ و رسانه و اهمیت نگاه علمی به زمینه های موجود برای آموزش ، تحقیق و حتی کار افرینی ، می باید بطور مبنایی چگونگی این ارتباط مطرح شود. با رشد مباحث میان رشته ای در حوزه های مختلف شاید بتوان زمینه های جدید همکاری میان اهل تاریخ و رسانه را اینگونه مورد توجه قرار داد. این مقاله قصد دارد با روش اسناد ی وتحلیلی و توصیفی به اهمیت وضرورت و موانع شکل گیری مطالعات میان رشته ای تاریخ و رسانه در ایران بپردازد.
نقد روانشناسانه اشعار ژاله قائم مقامی از منظر رویکرد روانکاوی لکان با تأکید بر آفریننده اثر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
7 - 35
حوزه های تخصصی:
نقد روانکاوانه، نقدی مبتنی بر روانشناسی جدید از فروید به بعد است. این نقد گرایش های گوناگونی را دربرمی گیرد. از مطالعه آفریننده اثر ادبی و مطالعه اثر ادبی گرفته تا مطالعه تأثیرات آثار ادبی بر خواننده و نیز چگونگی خلق یک اثر. ژاک لاکان (۱۹۸۱-۱۹۰۱م)، پزشک، روانکاو و فیلسوف فرانسوی با طرح رویکرد «بازگشت به فروید»، زمینه منتقدان ادبی به شیوه نوین به کارگیری روانکاوی در بازخوانی متون ادبی گردید. در پژوهش حاضر، اشعار ژاله قائم مقامی بر مبنای رویکرد روانکاوی لاکان مورد بازخوانی قرارگرفته است. مسئله در این پژوهش این است که چگونه می توان براساس دوگانگی های مشهود مابین امیال شاعر و پایبندی وی به اصول و قوانین اجتماعی و نشانه های زبانی موجود در اشعار او، رشد روانی سوژه (شاعر) را تحلیل کرد. مطابق با نظریه روانکاوی لاکان، شاعر (سوژه) دچار نوعی دوگانگی یا انشقاق است. سوژه (شاعر)، پس از عبور از مرحله خیالی و ورود به ساحت نمادین، با پذیرش نام پدر به سلطه اجتماع گردن می نهد. ازاین رو معشوق که می بایست جایگزین مادر (ابژه دیگری کوچک) گردد، دارای هویتی موهوم و خیالی ست. فقدان تابوشکنی شاعر (سوژه) و کارکرد مکانیسم دفع امیال در شعر او، از پیامدهای پایبندی وی به هنجارهای اجتماعی و پذیرش نام پدر به عنوان مهم ترین مؤلفه روانی در شعر اوست. یکی از ابعاد مهم در آفرینش اثر هنری نیز بُعد روانشانسانه فرد است.اهداف پژوهش:بررسی ساختار روانی شاعر (سوژه) به عنوان آفریننده اثر هنری و پیگیری نشانه های زبانی در اشعار وی، از جهت تبیین مراحل رشد روانی سوژه بر مبنای رویکرد روانکاوی لکان.بازنمایی هویت موهوم معشوق در اشعار ژاله، و مظاهر دوگانگی و انشقاق موجود مابین امیال و عواطف شاعر و پایبندی وی به اصول و مبانی اجتماع.سؤالات پژوهش:آیا گذر از حیث خیالی به ساحت (حیث) نمادین، دارای نشانه ها و نمودهای زبانی در شعر شاعر است؟شاعر به عنوان سوژه، تا چه اندازه اشخاص پیرامون خود را به عنوان ابژه دیگری بزرگ، جانشین مادر (ابژه دیگری کوچک) ساخته است؟
تصرف ذهنی در تصویر آیینی از درخت با نگاهی به قصّه مرقد آقا و رمان وقت سایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درخت به عنوان یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی، آیینی نقشی بارز در ادراک آدمی از هستی دارد. این پژوهش با رویکرد شناختی و بهره گیری از دیدگاه فرانچسکو دسانکتیس، در باب تصویر خیالی و امر واقع نگاشته شده است. مطابق این دیدگاه، بازنمود واقعیت بر اساس تصرف در تصویرهای ذهنی در دو اثر ادبیِ مرقدآقا از نیما یوشیج و وقت سایه ها نوشته محمود فلکی بررسی شده است. روش توصیفی، تحلیلی پژوهش حاضر نشان می دهد تصویرهای مندرج در این دو اثر در فرایندی دوگانه در وجهی طبیعی و مقرون با واقعیت با عبور از گستره مادی و عینیِ خود به سمت مفاهیم انتزاعی تغییر می یابد. در مرقدآقا درخت، از مفهومی مرکزی در روایتی واقع گرا به مفهومی انتزاعی و امر آرمانیِ فردی سودجو برای تحمیق مردم تغییر می یابد. در وقت سایه ها درخت در آغاز با مفهوم نمادین، اسطوره ای بازتاب می یابد، اما در پایانِ رمان با غلبه فناوری و دنیای مدرن از وجوه انتزاعی مبتنی بر خرافه به اضمحلال تصویر برساخت، تغییر می یابد.