مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
مکتب مشهد
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با توجه به جایگاه و نقش نمادین آب در باورهای کهن و منابع اسلامی، جلوه های تصویری این عنصر ارزشمند را در نگاره های نسخه هفت اورنگ ابراهیم میرزا، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
علاوه بر بررسی جنبه مفهومی آب در این مجموعه، وجود قالب های متنوع در نمایش اشکال مختلفی از آب، بستر مناسبی را برای بررسی شکلی آن نیز فراهم آورده است. هدف این مقاله، علاوه بر شناخت نقش مفهومی آب در این آثار، شناخت قالب های مختلف آن و بررسی علل این تنوع است. همچنین روشن شدن این نکته که تنوع، چگونه در جهت ایجاد ساختار و ترکیب بندی مناسب و فهم بهتر معانی اشعار جامی مؤثر بوده است.
نتایج پژوهش برآمده روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد از آنجایی که نگاره های هفت اورنگ تا حدود زیادی وابسته به متن ادبی آن می باشند، هنرمند نگارگر، بنا بر موضوع و محل وقوع هر داستان، برای بهتر رساندن معنا، مفهوم مورد نظر و هماهنگی هرچه بیشتر قالب و محتوای اثر، از اشکال خاصی در نمایش عنصر آب استفاده کرده است. تنوع موجود در جلوه های متفاوت از عنصر آب در نگاره های مختلف، گاه در خدمت ساختار کلی آنها بوده و به عنوان عاملی مؤثر جهت هماهنگ کردن عناصر گوناگون موجود در یک نگاره عمل کرده است؛ در مواردی نیز نحوة قرارگیری و انتخاب جایگاهی مناسب و هدفمند برای آن در صفحه نگاره، به یاری انتقال معنا و مفهوم مورد نظر هنرمند آمده است.
معرفی و تحلیل نقوش ابنیه در نگاره های منظومه یوسف و زلیخا از نسخه هفت اورنگ جامی مکتب مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
59 - 69
حوزههای تخصصی:
نسخه هفت اورنگ جامی در گالری فریر واشنگتن وجود دارد و شامل هفت منظومه است. یکی از این منظومه ها، منظومه یوسف و زلیخاست که 6 مجلس از این داستان مصور شده است. با توجه به تنوع و گستردگی نقوش روی ابنیه نگاره های منظومه یوسف و زلیخا، لزوم شناسایی و دسته بندی این نقوش احساس شد تا برای علاقمندان و پژوهشگران آینده مورد استفاده قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و معرفی انواع نقوش روی ابنیه نگاره های منظومه یوسف و زلیخا از نسخه هفت اورنگ جامی گالری فریر واشنگتن، مکتب مشهد است و درصدد است نقوش به کار رفته روی بناها را از لحاظ هماهنگی و ارتباط در نوع و نحوه ی قرارگیری در کنار هم در فضای کلی روی بنای هر نگاره مورد بررسی قرار دهد. به همین سبب در این پژوهش، انواع نقوش روی بناهای نگاره منظومه یوسف و زلیخا از نسخه هفت اورنگ مورد بررسی قرار گرفته و به تفصیل توضیح داده شده است. این تحقیق شامل سوالات زیر است: 1 - نقوش به کار رفته در ابنیه های منظومه یوسف و زلیخا نسخه هفت اورنگ مکتب مشهد از کنار هم قرارگرفتن و تکرار چه نقوشی بوجود آمده اند؟ 2- در ترکیبات به کار رفته در نقوش ابنیه های منظومه یوسف و زلیخا نسخه هفت اورنگ چه عواملی باعث ایجاد هماهنگی در فضای کلی اثر شده است؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج بررسی حاکی از این است که نگارگران، در منظومه یوسف و زلیخا برای تزئین بناها از کنار هم قرار گرفتن و تکرار نقوش متنوع واقع گرا و انتزاعی بهره برده اند و این نقوش را به کمک عامل رنگ به گونه ای کنار هم قرار داده اند که با وجود اندازه های متنوع آنها با هم هماهنگ و متناسب شده اند.
تحلیل ساختاری نگاره های هفت اورنگ جامی در کارستان هنری سلطان ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
1 - 28
حوزههای تخصصی:
نگارگری ایران، در طول اعصار از جلوه های بارز تمدن ایرانی و اسلامی بوده است. از ویژگی های نگارگری ایران در سده های پس از اسلام، پیوستگی اش با ادبیات فارسی است. نسخه های خطی بسیار زیادی برگرفته از اشعار شاعران گوناگون در دوران هنری مختلف مصورسازی شده اند، موضوع پژوهش حاضر نیز بررسی نگاره های یکی از این نسخه ای زیبا است، و آن نسخه هفت اورنگ جامی موزه فریر واشنگتن است. این نسخه برجسته در کارگاه ابراهیم میرزا مصور گردیده است. کتاب هفت اورنگ جامی را باید واپسین نسخه مصور ممتاز با معیارهای سلطنتی به شمار آورد. مطالب این مقاله به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و تدوین آن ها به شیوه توصیفی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نگارگران هفت اورنگ جامی از آزادی عمل بیشتری در اجرای نگاره ها برخوردار بوده اند و در اغلب نگاره ها گرایشی نو به چشم می خورد. برخی نگاره ها دارای ویژگی هایی از قبیل تأکیدهای رنگی و ریتم متنوع خطوط می باشند که حالتی پرتحرک به صحنه داده است. استفاده از این موارد و همچنین مجموعه عوامل از قبیل ساختار باز و گسترده و کاربرد عناصر تازه منجر به پویایی طرح شده است. نسخه مصور هفت اورنگ جامی از مهم ترین نسخ و معرف سبک نقاشی مشهد در دوره صفوی است.
بررسی تطبیقی عناصر تصویری نگاره پرواز لا کپشت و دو بط در مکاتب مشهد و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۹
84 - 96
حوزههای تخصصی:
در تمام دوره های تاریخی تصویرسازی داستان ها با موضوع های متفاوت تو سط نگارگران ایرانی انجام پذیرفته است. یکی از این واعظ کاشفی می باشد. این مقاله با روش » انوار سهیلی « جامی و » هف تاورنگ « داستان ها پرواز لا کپشت و دو بط مشترک درتوصیفی و تحلیلی براساس مطالعات کتابخانه ای به تطبیق عناصر تصویری، ساختار و مفهوم شعر و داستان در مکتب مشهد وقزوین پرداخته است. از مهم ترین اهداف این پژوهش دستیابی به پاسخ این سؤال است که تأثیرپذیری عناصر تصویری مکتب قزوین از خراسان در نگاره پرواز لا کپشت و دو بط چگونه بوده و حامیان هنر چه نقشی در شک لگیری آن داشته اند. همچنین ساختار و ترکی ببندی این دو اثر از نظر مفهومی با شعر و داستان مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد،علیرغم نزدیکی تاریخی مکاتب نگارگری مشهد و قزوین و با وجود مفهومی مشترک در مضمون دو نگاره، به کارگیری عناصر و ساختار دارای تفاوت های بارز است و شباهت و تأثیرپذیری آشکاری در این دو نگاره مشاهده نمی شود. این وجوه تمایز دربه کارگیری عناصر از دو محیط کاری، یکی کاملاً شخصی و دیگری به سفارش و حمایت دربار نشات گرفته است.
مطالعه تحولات سیاسی و فرهنگی دوره شاه تهماسب صفوی وتأثیرآن در نقاشی این دوره با توجه به نظریه بازتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
89 - 103
حوزههای تخصصی:
ایران در دوره صفوی دستخوش تحولات سیاسی و اجتماعی عظیمی شده است. شاهان صفوی برآن بودند تا میان گروه های مختلف سیاسی موازنه برقرار کنند و این امر موجب شده بود تا مناسباتی پیچیده بر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین میان مردم و حاکمیت برقرار گردد. این مناسبات گریبان هنرمندان را نیز گرفته بود، هدف این مقاله بررسی تأثیرتحولات سیاسی و فرهنگی دوره شاه تهماسب را بر روند نقاشی ایران مورد مطالعه قرار دهد و سئوالاتی که مطرح بوده این است که 1.مناسبات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در دوره شاه تهماسب چگونه شکل گرفته است؟ و2.این مناسبات چگونه در نقاشی دوره شاه تهماسب بازتاب می یابد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تطبیقی با ابتنا بر نظریه بازتاب در حوزه جامعه شناسی است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. ازنتایج تحقیق چنین بر می آید که مناسبات بر اساس توازن قدرت میان نیروهای درون نظام صفوی شکل گرفته است و در موقعیت های مختلف نسبت به موازنه میان این نیروها اقدام صورت می گرفته است و شاه تهماسب دردوره دوم زندگی برای تعادل بخشی به نیروهای مختلف داخل در نظام سیاسی و شرایط و موقعیتی که در سطح روابط خارجی داشته کمتر توانسته به هنر توجه کند. این امر موجب شده است بسیاری از هنرمندان از جمله نقاشان همکاری محدودتری با دربار داشته باشند. بر این اساس می توان گفت نقاشی ایران در این برهه از تاریخ و طی پنجاه و اندی سال سلطنت شاه تهماسب از نظر سبک شناسی کم مایه تر و محدودتر با موضوعات مختلف درباری، مذهبی و در برخی موارد نزدیک به جریان عامیانه پیش رفته است.
واکاوی فولکلور مادی رنگ بر بستر فرهنگ عصر صفوی، مطالعه موردی: مکتب کتاب آرایی مشهد، نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای، با توجه به نوع باورها و فرهنگ آن، رنگ در زوایای گوناگون زندگی و فعالیت های روزمره مردم با رویکردی متفاوت به کار رفته و بازتاب روحیه هر دوره است. همچون ادیبان و نگارگران چیره دست ایرانی که از رنگ به مثابه ابزاری کارآمد در تصویرسازی، خیال پردازی و انتقال مفاهیم بهره جسته اند و آثار ادبی هنری بی نظیری را در تاریخ ایران خلق کرده اند که عناصر آن قابلیت خوانش و درک فرهنگ عامه آن دوران را فراهم می سازد، از آن جمله نسخه هفت اورنگ جامی است که در مکتب کتاب آرایی مشهد دوره صفویه به تصویر درآمده و به هفت اورنگ ابراهیم میرزا معروف است. علی رغم اهمیت بازشناسی فرهنگ عامه ایرانیان از آثار برجای مانده ادبی و هنری که دارای اهمیت ملی و جهانی اند ، به نظر می رسد تا کنون پژوهشی که کاربرد رنگ را بر بستر فرهنگ ایرانی در نگاره های هفت اورنگ جامی بررسی کرده باشد، انجام نپذیرفته است. مسئله این است که: عنصر رنگ در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا بازتاب چه عناصری از فرهنگ عامه و زندگی روزمره ایرانیان در نیمه قرن دهم هجری در دوره صفویه است؟ و کاربرد رنگ در نگاره ها، چه رابطه ای با فرهنگ عامه و زندگی روزمره درباریان، شهریان، روستاییان، کاروانیان و عشایر در آن روزگار دارد؟ روش این پژوهش مبتنی بر تحلیل انسان شناختی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای-اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد رنگ در نگاره های هفت اورنگ ابراهیم میرزا، علاوه بر نمایش کیفیت عناصر مادی از قبیل پوشاک، ابزار(ادوات و دست بافته ها) و بنا، منطبق با فرهنگ عامه و زندگی روزمره مردمان دوره صفویهدوره صفویه، برخی سنت های رفتاری و گفتاری فرهنگ عامه و زندگی روزمره ایرانیان مربوط به طبقات درباری، شهری، روستایی و عشایری را با استفاده از تمایز رنگ متناسب با فضای نگاره نشان داده اما این تمایز رنگ در نمایش زندگی کاروانیان دیده نمی شود.
مطالعه فرمی و نمادین نقش مایه پرنده در شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی (بر اساس آراء اندیشمندان اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
47 - 67
حوزههای تخصصی:
پرندگان، به سبب توانایی پرواز و ارتباط با آسمان، در بسیاری از آثار ادبی، عرفانی نمادی از روح و نفس ناطقه شمرده شده، دارای معناهای باطنی و معنوی هستند. همچنین، نقش مایه پرنده در آثار نگارگری دوران مختلف از جمله عهد تیموری (نسخه شاهنامه بایسنقری) و عهد صفوی (نسخه هفت اورنگ جامی) نمود دارد. از آنجائی که شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی هر دو متعلق به منطقه خراسان بزرگ- مهد هنر و عرفان در سده های نخستین اسلامی بوده اند؛ نقش مایه پرند گان در هفت اورنگ جامی از مکتب مشهد می توانسته است متاثر از شاهنامه بایسنقری مکتب هرات پیشین باشد. هدف این پژوهش دستیابی به مفاهیم نمادین نقش مایه پرندگان این دو نسخه در کنار تحلیل فرمی و ساختاری است. پرسش اصلی این است که نقش مایه پرندگان در دونسخه شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ از لحاظ فرمی و نمادین دربردارنده چه مفاهیمی است؟ وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه کدامند؟ عوامل تاثیر گذار در وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه چیست؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، تطبیقی، کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. طبق نتایج حاصله بیشترین تعداد نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری متعلق به کوکوی کاکلی و زاغی و در هفت اورنگ جامی بیشترین تعداد، متعلق به قمری و بلبل است. در تحلیل ساختاری، نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری، اغلب بر روی ترکیب بندی نگاره ها که شامل فرم بیضی است قرار نگرفته و دارای وجه نمادین در نگاره ها نیستند. در مقابل، نقش مایه پرندگان هفت اورنگ جامی، در موارد بسیاری بر روی ترکیب بندی نگاره ها که اغلب شامل فرم اسپیرال و بیضی است قرار گرفته و در مواردی، دارای وجه نمادین هستند. نقش مایه پرندگان در شاهنامه بایسنقری، به دلیل عدم ارتباط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، اغلب فاقد مفاهیم نمادین هستند. در مقابل، به دلیل پیشینه طولانی در روابط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، نقش مایه پرندگان در هفت اورنگ جامی اغلب دارای مفاهیم نمادین اند.
مطالعه بصری پیکره های انسانی در چهار نگاره ی منتخب از هفت اورنگ جامی بر اساس اصول گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
157 - 167
حوزههای تخصصی:
عناصر بصری و نحوه ی بکار گیری آنها توسط هنرمندان، در ادراک بصری آثار هنری تاثیر بسزایی دارد. هنرمندان با بهره گیری از عناصر بصری، اطلاعات بسیاری را از آثار خود، در اختیار مخاطب قرار می دهند که کشف این اطلاعات نیازمند دانش راهبردی است. مکتب روانشناسانه ی گشتالت که نشات گرفته از علوم شناختی است و با ادراک بصری در ارتباط است، امکان تعامل را برای مخاطب و هنرمند ایجاد می کند. هفت اورنگ جامی شامل نگاره هایی است که به دلیل استفاده ی بسیار از عناصر بصری امکان مطالعه بر اساس اصول روانشناسی گشتالت فراهم می سازد و اینگونه به درک بهتر و سریع تر مضامین موجود در این مجموعه ی هنری توسط مخاطب کمک خواهد کرد. در این راستا آشنایی با اصول گشتالت، نقش و کاربرد آن در ادراک بهتر آثار هنری توسط مخاطب واجد اهمیت زیادی است. پژوهش حاضر به لحاظ چیستی کیفی است و جهت نیل به هدف و پاسخ پرسش مطرح شده، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات ضروری و مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که قرار گیری پیکره های انسانی در این نگاره ها بر اساس نظریه گشتالت دارای چه ویژگی های بصری است؟ بنابراین نقطه عزیمت و هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی های بصری در نگاره های منتخب هفت اورنگ جامی و آشنایی با اصول گشتالت، نقش و کاربرد آن در ادراک بهتر آثار هنری توسط مخاطب است. در این راستا 4 نگاره از میان 28 نگاره ی هفت اورنگ جامی، به کمک چهار اصل از اصول گشتالت بررسی شد. در نتیجه می توان گفت نحوه ی قرارگیری پیکره ها، بر اساس 4 قانون گشتالت که شامل مشابهت، مجاورت، تداوم، و یکپارچگی یا تکمیل، قابل مطالعه است و بهره گیری از این قوانین، ادراک بصری بهتری را به دنبال دارد که در نتیجه شناخت و درک اثر هنری برای مخاطب آسان تر خواهد بود و همچنین ظاهری علمی را به عناصر بصری می دهد که امکان دارد در مواجه ابتدایی، اهمیت حضورشان از دید مخاطب پنهان بماند.