مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مکان سازی
حوزه های تخصصی:
پژوهش در مورد برندسازی کشورها، شهرها، مکان ها و مقاصد گردشگری نیز انجام شده است، اما در برخی حوزه بسیار نوپا و جدید است. مطالعات این حوزه بیشتر متمرکز بر فروش مکان، بازاریابی مکان و برندسازی مقاصد گردشگری بوده است و به نظر می رسد مطالعات کمی در مورد برندسازی کلان پروژه های تفریحی، اقامتی، توریستی و ورزشی انجام گرفته باشد. این پروژه ها از همان ابتدا به منظور تامین سرمایه و در مرحله بهره برداری به منظور ایجاد ارزش افزوده اقتصادی باید ذهنیت مطلوب در میان ذی نفعان مختلف داشته باشند و بدین منظور برندسازی یکی از عوامل اصلی موفقیت این نوع پروژه هاست. مساله اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای برندسازی این کلان پروژه ها با درنظرگرفتن ویژگی های منحصر به فرد ایرانی است. از آنجایی که در زمینه برندسازی کلان پروژه های تفریحی، اقامتی، توریستی و ورزشی کشور با توجه به شرایط بومی کشورمان مدل جامعی وجود ندارد، بدین منظور و برای نظریه پردازی و شناسایی ابعاد مدل از روش تئوری مبتنی بر داده ها استفاده شده است. در ادامه مدل کیفی ارائه شده در یکی از پروژه های چندمنظوره کشور تست و پیاده سازی شد و ابعاد مدل و روابط بین آنها براساس روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و مدل معادلات ساختاری تایید شده است.
آشنایی، جلوه مقام باغ در شعر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
باغ در شعر سعدی کالبد چهاربخشی یا دوبخشی از گیاه، آب و کوشک که امروز متخصصان علوم مدرن در مقیاس دانه های معماری و یا شهر تبیین می کنند نیست؛ بلکه فهم و منظومه ای معنایی است که یک مقام عالی به صورت بی واسطه در انسان ایرانی را تداعی می نماید. درواقع پیش از آنکه یک نمود باشد یک مفهوم عالی است که هم منظم کننده سایر مفاهیم درون و هم عامل منظم کننده بیرون است. نمودِ بیرونی این فهمِ مدام نو شونده از عالم به صورت یک مقامِ عالی در پسِ ذهنِ هنرمند ایرانی است (باغ) که تحت تأثیر خودِ انواعِ باغ ها، شعرها، فرش ها، و به طورکلی انشاهای ایرانی (تجربه های زیسته)، خود به صورت پیوسته پدیدآورنده آن ها نیز بوده است. «آشنا بودن»، یکی از کیفیت های اصلی قابل شناسایی در شعر سعدی از مقام باغ است که در این مقاله به شرح این کیفیت پرداخته می شود. نتایج نشان می دهد «آشنا بودن» کیفیتی است که سعدی از طریق تذکر متعدد به بین الاذهانی ترین عناصر، روابط، وقایع و رفتارهای معمولِ مرتبط با باغِ «فعلیت یافته زمان» خود، به فهم و بیان تلویحیِ لزومِ اندیشه سرزمینی و تفاوت گذاری از بیگانه به عنوان اصلِ بنیادی در این کیفیت از مقام باغ پرداخته است. در سایه چنین کیفیتی، امکان حمایت از هویتی نو شونده و فعال شدنِ بُعد معنایی و اشتراکِ اجتماعی-ملی در زندگی جمعی در باغ ایرانی فراهم می شود. اصلی که امروز با عنوان لزوم پیوستگی با زمینه و جلوگیری از عینی پنداری حقیقت نزد دیگری (عمدتاً غرب) در طراحی از آن یاد می شود و البته کمتر به ریشه و محتوای تأمین کننده چنین کیفیتی پرداخته شده است.
جایگاه منظر در برنامه ریزی و طراحی جاده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
تغییر ساختارهای اجتماعی، افزایش جمعیت شهرنشینی، اهمیت نقش جاده ها در ارتقا اقتصاد و کیفیت زندگی امروزه شهروندان از سویی و مسائلی چون توسعه پایدار و مقابله با تغییرات جهانی آب و هوایی از سوی دیگر ضرورت بهینه سازی طراحی جاده های بین شهری را دوچندان نموده است. این ملاحظات موجب تغییر تدریجی ماهیت تک بعدی راه ها به عناصری چندبعدی شده که تحولات زیادی را در رویکردهای برنامه های استراتژیک جاده ها به همراه داشته است. چهار رویکرد رایج در برنامه های مرتبط با طراحی جاده ها نشان می دهد که در طول چند دهه گذشته نقش منظر در برنامه ریزی ها گسترش یافته است و رویکرد مکان سازی و مشارکت با ساکنین و منتفعان طرح درحال توسعه روزافزون است. این در حالی است که معیارهای بهینه سازی طراحی برای جابه جایی کالا باارزش های طراحی برای ارتقا تجربیات بصری انسان ها از مسیر، کاملاً در تضاد با یکدیگر قرار داشته و چالش های فراوانی در ساماندهی چندبعدی جاده های بین شهری به همراه داشته است.
طراحی رویداد در فضاهای شهری با رویکرد به مکان سازی خلاق
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به مثابه صحنه ای برای رخ داد رویدادهای زندگی هر روزه شهروندان، نقش مؤثری بر ایجاد و کیفیات این رویدادها دارند. ویژگی های هر فضای شهری بر ادراک و نتیجتاً تجربه کاربران آن تاثیر گذاشته، تصویر و معنای منحصر به فردی ایجاد می کنند. از این روی فضاهای شهر می بایست همواره بستر رویدادهای مختلفی باشند که با وقوعشان به فضا معنا ببخشند و موجب درگیری مخاطب با فضا شوند و یک فضا را در اذهان شهروندان با تجربه و خاطرات پیوند دهند . لذا طراحان و برنامه ریزان شهری می بایست با نظر به خلق رویدادها و امکان شکل گیری تجربه و خاطره در فضاهای شهر، طراحی را به سوی خلق مکان های شهری خلاق، امکان گرا، و تجربه پذیر، رهنمون سازند و بستری منعطف، خلاق و سرزنده با امکان رخ داد رویدادهای گوناگون را برای زندگی روزمره مردم در شهر فراهم آورند. یکی از رهیافت های مناسب برای نیل به این هدف، رویکرد مکان سازی خلاق و جلب مشارکت مردمی در این مسیر می باشد. در این نوشتار ابتدا به مطالعه مفاهیم رویداد شهری، مکانسازی و ادبیات مکانسازی خلاق پرداخته می شود و پس از تعریف لغوی و معنایی واژههای مکانسازی و خلاقیت، دیدگاه اندیشمندان و محققان، عناصر اصلی مکان سازی خلاق شناسایی و اصول موجود در منابع بررسی میشود. دیدگاه نظریه پردازان مکان سازی خلاق بررسی شده و اصول اصلی استخراج میشوند. پس از آن نمونههای موردی به منظور بست مفاهیم و مطالعات مبانی نظری تحلیل میشوند.
سنجش کیفیت فضای شهری بر اساس معیارهای مکان سازی با تاکید بر کیفیت دسترسی؛ مطالعه موردی: میدان عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 60
حوزه های تخصصی:
دسترسی مناسب یکی از مهم ترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار می رود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری به منظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب می شود. مطابق آموزه های مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه به منظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویت های طراحان و برنامه ریزان شهری است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح کیفیت دسترسی به عنوان یکی از مهم ترین کیفیت های مطرح در رویکرد مکان سازی است. در این مقاله برای سنجش کیفیت دسترسی در میدان امام علی اصفهان شش شاخص «دسترسی فیزیکی (اتصال)، پیوستگی، دسترس پذیری (عمق)، همه شمولی، دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی و وضوح فضا» با استفاده از روش های میدانی و نرم افزارهای تحلیلی_توصیفی چون SPSS، سیستم اطلاعات مکانی GIS و اسپیس سینتکس (Space Syntax) ارزیابی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این میدان از میان شش شاخص مطرح شده، شاخص های وضوح و دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی کمترین و بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
واکاوی نظریات پیرامون ضوابط شهری و انطباق پذیری با شهر معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 17
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: ضوابط ابزاری متمایز برای ایجاد نظم شهری می باشد لیکن در شهر معاصر ایرانی عملاً جایگاه ضوابط شهری نسبت به طرح ریزی شهری تا حد زیادی مغفول واقع شده و شهر معاصر ایرانی تحت تأثیر آن با چالش های اساسی چون ساختارشکنی شهرهای مختلط سنتی و بحران هویت و.. روبرو شده است. هدف: شناخت بنیان های نظری حاکم بر رویکردهای مختلف ضوابط شهری و بررسی امکان کاربرد آنها در شهر معاصر ایرانی، هدف اصلی این تحقیق می باشد. روش:این تحقیق به کمک توصیف، تطبیق و تحلیل اطلاعات و داده های گردآوری شده اسنادی و کتابخانه ای انجام شد. تبیین مفاهیم «مکان و مکان سازی»، مقایسه رویکردهای مختلف از منظر نگرش به نحوه تعیین«فرم و عملکرد» به عنوان مؤلفه های مشترک «مکان» و «چارچوب ضوابط شهری» در بعد زمان را فراهم ساخت. یافته ها: نظریه برنامه ریزی جامع با هدف ایجاد نظم در شهرهای سنتی، مبنای ضوابط شهری را «عملکرد» قرار می دهد لیکن ناکارایی آن، منجر به ایجاد تکنیک های منطقه بندی انعطاف پذیر و از دهه60 میلادی با مطرح شدن نظریه پیچیدگی و طرح دو رویکرد ضوابط «رابطه» و «هنجار» مبنا، نظریه نوشهرسازی با رویکرد ضوابط «فرم» مبنا و نظریه تکاملی با رویکردی «ترکیبی»، مورد انتقادات بنیادی قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به فقدان رویکردی یکپارچه به شهر معاصر ایرانی به ویژه به عرصه های عمومی آن، اولویت دادن «فرم» بر «عملکرد» در رویکرد ضوابط فرم مبنا به عنوان یک رویکرد کل نگر، زمینه گرا و مشارکت جویانه، ضمن ارائه ضوابط عملکردی انعطاف پذیر، آن را به ابزار «مکان سازی» و تحقق توسعه پایدار شهری تبدیل کرده است. به عبارتی ضوابط فرم مبنا به دنبال خلق «مکان ها» است تا ساختمان ها. تأکید بر «فرم» بستر شکل گیری «عرف مبتنی بر هنجارهای واجد ارزش شهر ایرانی» را به عنوان پشتیبان ضوابط شهری هموار می سازد.
تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
تغییر پارادایم ها در اصول طراحی شهری؛ از مؤلفه های کالبدی و اجتماعی و ادراکی به رهیافت مکان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
51 - 70
حوزه های تخصصی:
این مقاله، از سنخ مقالات مروری تحلیلی است و بر پایه روش های توصیفی و تحلیل داده های ثانویه (اسنادی)، تغییر پارادایم ها در اصول طراحی شهری را از مؤلفه های کالبدی و اجتماعی و ادراکی به سمت رهیافت مکان سازی مورد بررسی قرار می دهد. مکان سازی در دهه های اخیر و به ویژه از اوایل دهه 90 میلادی به بعد، به عنوان رهیافتی جدید در طراحی شهری مطرح شد که بیشتر به دنبال ارتقای نقش مکان های عمومی پایدار با هویت خاص، مطابق با نیازها و خواسته های انسانی و در برگیرنده فعالیت های اجتماعی در جوامع محلی است. نوشتار حاضر، در آغاز به مؤلفه های کالبدی بصری و رهیافت های سنتی در اوایل قرن بیستم می پردازد؛ و غالباً رویکردهایی محصول گرا را که جنبه های کالبدی، زیبایی شناسانه و ظاهری فضاهای شهری را دربرمی گیرند، مد نظر قرار می دهد. سپس رهیافت اجتماعی و ادراکی مورد بررسی قرار می گیرد که از اوایل دهه 1960 تا اوایل 1980 میلادی، در مقابل مؤلفه های کالبدی و بصری در پاسخ به افزایش حس تعلق با بحث درباره پیدایش رهیافت مکان سازی در اوایل دهه 90 میلادی پایان می یابد. یافته های این مقاله با استفاده از تبیین اصول و مؤلفه های کیفی در رهیافت های طراحی شهری، حاکی از وجود توجه روزافزون به رهیافت مکان سازی و گرایش بیشتر به سمت توسعه پایدار در طراحی مکان های عمومی است.
برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تأکید بر تعادل زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مکان سازی پایدار یکی از رویکردهای اصلی طراحان شهری و برنامه ریزان منطقه ای است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی و برازش مدل تلفیقی مکان سازی مناطق پیراشهری با تاکید بر تعادل زیست محیطی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پیمایشی – تحلیل می باشد. در ابتدا با توجه به مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه با خبرگان اقدام به طراحی مدل تلفیقی (مدل مفهومی اولیه) گردید. در ادامه از طریق مراجعه به آرای خبرگان (86 نفر) نسبت به برازش مدل اقدام گردید. مدل اولیه تحقیق با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار Smart PLS 2 مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که بارهای عاملی تمام سؤالات پرسشنامه بیش تر از 4/0 بوده و بنابراین در حد قابل قبولی بودند. مقادیر t نیز برای تمام سؤالات بزرگتر از 96/1 بوده و از این رو، در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند. از سوی دیگر، برقراری تعادل زیست محیطی در مکان سازی مناطق پیراشهری، تحت تاثیر 7 معیار و 22 زیرمعیار قرار دارد که از میان آنها کیفیت محیطی بیشترین تاثیر (ضریب مسیر = 5227/0) و ساختار معنایی (ضریب مسیر = 0353/0) کمترین تاثیر را داشته اند. همچنین؛ مقدار میانگین شاخص اشتراکی 147/1 و مقدار ضریب تعیین (R2) برابر با 9184/0 به دست آمد. برازش کلی مدل (GOF) نیز 5235/0 محاسبه گردید. در بررسی نهایی، مشخص شد که تمامی مسیرها دارای ضرایب معنی داری هستند و در نتیجه مدل مفهومی پژوهش تایید گردید.
تحلیل فضاهای عمومی شهرها از منظر رهیافت سرزندگی؛ نمونه: پارک ساحلی آتای میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: انگاره مفروض «پویایی شهر به مثابه یک موجود زنده» منوط و ملزم به سرزندگی و نشاط است. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری مستلزم همسوبودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان است و این امر می تواند افزایش حضور پیوسته و کیفیت زندگی ساکنان را به دنبال داشته باشد. هدف: پارک های شهری به مثابه یکی از عناصر مهم فضاهای عمومی، نقش مهمی در تأمین اوقات فراغت شهروندان دارند. وجود سرزندگی در این فضاها، زمینه جذب بیشتر جمعیت و ارتقای تعاملات اجتماعی را فراهم می کند؛ بنابراین هدف این پژوهش، آگاهی از وضعیت سرزندگی در پارک ساحلی آتای میاندوآب است. روش پژوهش: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش اسنادی و میدانی به دست آمده است. نتایج و نوآوری پژوهش: تحلیل شاخص های سرزندگی در پارک ساحلی میاندوآب بیان کننده وضعیت متوسط این پارک در شاخص های سرزندگی شهری است. براساس یافته های پژوهش، معیارهای ادراکی حسی و تعاملات اجتماعی بیشترین نقش را در سرزندگی و اقبال شهروندان میاندوآب به پارک آتا دارند. این ویژگی ها موجب شده اند رابطه معنادار و مثبتی بین ویژگی های جمعیت شناسی بازدیدکنندگان و سرزندگی پارک شکل بگیرد؛ با وجود این نارضایتی مشهودی از کمیت و کیفیت امکانات تفریحی و ایمنی امکانات ورزشی و فضای پارک وجود دارد.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.
فراتحلیل مؤلفه های مؤثر بر مکان سازی فضاهای دانش و نوآوری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
491 - 522
حوزه های تخصصی:
با عملی شدن ایده فضاهای دانش و نوآوری معاصر، به مثابه محرک رشد اقتصادی و توسعه بلندمدت شهرها و مناطق، این ایده با انتقاداتی به ویژه به دلیل انطباق با ساختارهای سرمایه داری مواجه بوده است. که جذابیت زیست و کار و تفریح در این فضاها صرفاً با در نظر گرفتن نیازمندی های اقشار خلاق با نگاهی سوداگرانه و با قربانی کردن بسیاری از شاخص های اولاً کیفی و دوم زمینه مند همراه می شود. بنابراین این نواحی نوظهور، در عین روبه رو شدن با اقبال جهانی، با چالش هایی دست وپنجه نرم می کنند که یکی از آن ها کیفیت پایین مکان ها در محله های حامل فضاهای دانش و نوآوری معاصر است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر دستیابی به مؤلفه های کیفی سازوکارهای مکان سازی و سیاست گذاری شهری فضاهای دانش و نوآوری معاصر و توسعه چارچوب مفهومی موجود در پی انتقادات وارد در این زمینه است. روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی و کمّی داده های اسنادی مرتبط و پاسخ به چیستی مؤلفه های مکان سازی با استفاده از فراتحلیل کلاسیک منابع فارسی و انگلیسی شامل مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه ها و کتب و گزارش ها بدون اعمال محدودیت و سپس کدگذاری و شمارش فراوانی واحدهای تحلیل ب بوده است. در نهایت حاصل فراتحلیل منابع 21 برچسب مفهومی برای مکان سازی فضاهای دانش و نوآوری معاصر در قالب 4 بُعد ویژگی، فرم، عملکرد، تصویر طبقه بندی شده است. در نتیجه، چنین به نظر می رسد که توجه به الزامات مکان سازی فضاهای مربوطه از جمله دسترسی پذیری، مشارکت، سرمایه گذاری، پذیرش، سرزندگی اجتماعی، پویایی در فعالیت ها، و اختلاط می تواند موجب کیفیت هر چه بیشتر فضاهای دانش و نوآوری در عصر حاضر باشد.
ضرورت اتخاذ رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا؛ در بازآفرینی بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
103 - 120
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: بافت تاریخی از تجربه طولانی مدت تعامل انسان با محیط بوجود آمده است اما می بینیم بعد از مداخلاتی که در بافت های تاریخی صورت گرفته، حضور و تعاملات اجتماعی مردم در بافت کمرنگ شده است، چراکه این طرح ها از بطن جامعه و محیط نبوده و در نتیجه احساس تعلق نیز ایجاد نمی کند. حفظ مکان تاریخی یا ایجاد مکان جدید در بافت تاریخی، از موضوعات مهم شهرسازی امروز بشمار می آید و از منظر حفاظت اجتماعی بافت، حائز اهمیت است. مکان سازی یعنی ایجاد مکان باکیفیت بوسیله مشارکت اجتماعی، که قصد داریم در طی بازآفرینی، بعنوان یکی از روش های مرمت شهری، از طریق آن کیفیت زندگی در بافت و تعاملات اجتماعی آنرا افزایش دهیم. هدف: نوعی از مکان سازی، مشروط و مقید به حفظ اصالت و ارزشهای بافت، با اقدامات برگشت پذیر، بوسیله مشارکت اجتماعات محلی، مد نظر این پژوهش است. و ارائه الگویی مناسب در خصوص نحوه اقدام در بافت های تاریخی متناسب با زمینه اجتماعی و بستر فرهنگی در شهرهای ایران امری ضروری به شمار می رود. در این مقاله تلاش شده به مکان سازی با رویکرد توسعه اجتماع محور و با هدف ارتقاء کیفیت محیطی و جاری نمودن تعاملات روزمره در عرصه بافت های تاریخی جهت بازآفرینی بافت ها، توجه دهد. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد توصیفی – تحلیلی به شیوه مطالعات تطبیقی می باشد. و بدین منظور تجربیات داخلی و خارجی اقدامات در بافت های مشابه بافت تاریخی تهران بررسی شد تا از بررسی و تبیین چارچوب نمونه ها به چارچوب بازآفرینی در بافت های تاریخی ایران برسیم. یافته ها: دستاورد مهم این پژوهش تبیین ضرورت مکان سازی مشارکت مبناو اهمیت آن در پروژه های بازآفرینی بافت تاریخی، جهت تبلور ارزش ها در ساختار بافت امروزی، برای حفظ این بافت ها جهت مکان سازی خلاق درفضاهای شهری و ارتقاء کیفیت می باشد. نتیجهگیری: باتوجه به ضرورت مشارکت اجتماعی که از مطالعه پروژه های موفق داخلی و خارجی بازآفرینی دربافت تاریخی استنباط شد، و نظر به اهمیت بحثدلبستگی مکانی ساکنان در جلب مشارکت اجتماعی شان، اولویت رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا جهت تقویت روحیه مشارکت جویانه ساکنان در بازآفرینی بافت های تاریخی مدنظر است.
«مکان سازی» شهری با افزایش «پیاده پذیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 139
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: مفهوم میدان با برتری حس مکانی و حضور انسانی با فلکه متمایز می شودکه فضایی با گذر اتومبیل است. میدان باید مکانمند و دارای تعامل انسانی باشد. نادیده گرفتن این وجه تمایز و چیرگی اتومبیل یکی از اسباب نامناسب شدن فضاهای شهری از جمله میادین و خیابان های تاریخی شده است. پرسش این است که چگونه می توان ویژگی های «کالبدی» و «غیرکالبدی» در نمونه ای تاریخی مثل «میدان توپخانه» و چهار گذر شمالی-جنوبی رسیده به آن را متعادل نمود و زمینه «مکانی» شدن آن ها را فراهم ساخت. پیاده پذیر شدن بیشتر تا چه میزان و چگونه در این فضاها موجب ارتقا حس مکان خواهد شد؟ هدف: این مقاله با هدف مکان سازی فضاهای شهری، نقش «پیاده پذیری» یک فضا را در«مکانمندی» آن می سنجد. روش: بنابراین سنجه هایی برای ارزیابی فضای گذرهای مجاور شمال و جنوب استفاده شده است. اطلاعات ابتدا به روش دلفی از هفت گروه متخصص تراز اول طی پرسش نامه ساختارمند و از آرای مردمی گردآوری، سپس با روش آماری و مشاهدات میدانی یافته ها تحلیل شده است. یافته ها: افزایش پیاده پذیری در این فضاها منجر به افزایش مکانمندی شده و لازم است ولی اصرار بر گزینه پیاده مداری صرف رضایت بخش نیست. این افزایش می تواند تا الگوی «خیابان کامل» پیش رود. گسترش پیاده پذیری از میدان تا خیابان های مجاور، کل محله، ارگ، محدوده تاریخی حصار اول و دوم تهران و ارتباط آن با کل شهر با این الگو قابل توصیه است. نتیجه گیری: افزایش پیاده پذیری به معنی بهبود حس مکان است. در فضاهای تاریخی مراکز شهری، دست کم الگوی کامل حرکتی تعادل فضایی نسبی ایجاد می نماید. عدم مداخله یا مداخله های مطلق گرا رضایتمندی را کاهش می دهد. در میدان توپخانه و فضاهای مجاور، الگوی کامل حرکت میسر ولی باید با اولویت پیاده، سواره غیرموتوری، موتوری عمومی و خصوصی باشد.