فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
«برنامه های مناسبتی» با وسعت و گونه گونی امروزینش، از اختصاصات تلویزیون پساانقلابی است. یکی از تغییراتی که به تبع انقلاب اسلامی در رادیوتلویزیون ملی ایجاد شد، توجه به هم گرایی آن با زمینه های فرهنگی و تاریخی و مذهبی جامعه بود. شاخه ای از این هم گرایی در «تقویم محوری» جداول پخش تجلی یافت که استمرار آن به شکل گیری تدریجی برنامه های تلویزیونی متمایزی انجامید که بعدها به «مناسبتی» موسوم شد. تلفیق منحصربه فرد دو تقویم شمسی و قمری در تقویم رسمی کشور در کنار چگالی مناسبتی بالای مذهب تشیع، دو زمینه حداکثری بودگی تقویم رسمی ایران هستند. مناسبتی ها اما در رادیوتلویزیون پساانقلابی همچنان مهمان ناخوانده تلقی می شوند. کیفیتِ نازل و وضعیتِ معمولاً یکنواخت آن ها خصوصا در ماه محرم، برند این گونه را عملاً از رونق انداخته است. با این حال برخی سریال های ویژه مثل شب دهم و مختارنامه زمینه نوعی بازگشت به مناسبتی ها و بازسازی آن ها را فراهم می آورد. مناسبتی ها در بخش مطالعاتی هم چندان مورد توجه نبوده اند. مقاله پیشِ رو گزارشی از اولین مطالعات جدی در حوزه «مناسبت پژوهی تلویزیونی» است که برنامه های مناسبتی «شبکه یک سیما» در ماه محرم سال 1433 هجری قمری برابر با 1393 هجری شمسی را مورد بررسی قرار داده است. باز زمانی مطالعه (جامعه تحقیق) پخش شکه اول سیما را از ده روز پیش از آغاز ماه محرم تا پنج روز پس از روز عاشورا (مجموعاً 25 روز) شامل می شود. در این مطالعه از مبدأ نظری «ارتباطات آیینی» و به کمک رهیافت «مردم نگاری» و در ادامه با استفاده از روش «مقایسه دایمی داده ها»، فرایند ورود و خروج آیینی تلویزیون ایران به مناسبت «حزن مذهبی» ثبت و تحلیل می شود. در میان روش های کیفی، مردم نگاری روشی است که قابلیّت انعطاف برای ثبت تغییرات مناسبتی اَبَرمتنی تصویری در حد 25 روز از پخش یک شبکه تلویزیونی را دارد. بدین ترتیب که با بازبینی چندباره برنامه های روزانه شبکه اول سیما، روند تدریجی تغییرات مناسبتی فضا و نشانه ها در پخش تلویزیونی به تفکیک هریک از برنامه ها و به ترتیب پخش آن ها ثبت و توصیف شد. حاصل اجرای این فرایند تولید قریب به 200 صفحه داده توصیفی بود. این داده ها پس از دسته بندی اولیّه(category system)، با استفاده از روش مقایسه دایمی (constant comparative technique) در چند مرحله فراوری شد و نهایتاً روندهای آیینی سازی تلویزیونی حزن تحت عناوینی استعاری صورت بندی شد. مؤلفه های «حزن تلویزیونی» در شبکه اول سیما در بازه زمانی این مطالعه عبارتند از: «تباکی» حداکثری ، «بُکاء» حداقلی؛ حماسه زدایی (حزن مجلس ترحیمی)؛ انفکاک بین رمزگان های شور و شعور؛ آغاز باشکوه و پایان برهوت؛ تقابل عزاداری تک و تنهایی در گوشه استودیو با عزاداری دسته جمعی در وسط خیابان، پرداخت به «عزاداری» بیش از پرداخت به «عزا»؛ بازنمایی «تاریخمند» و «نقطه جوشی» از رسانه های سنتی..
واکاوی نسبت جهان بینی با مسائل جنسی و عفاف در سینما؛ مطالعه موردی انیمیشن مهمانی سوسیس ها (2016)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر اطلاعاتی امروز که زندگی فردی با رسانه ها عجین شده، یکی از جذاب ترین و سرگرم کننده ترین تفریحات، تماشای تولیدات انیمیشنی است. در دهه های اخیر انیمیشن های سه بعدی، به سبب ویژگی های تکنیکی منحصربه فرد و جذابیت های ظاهری و همچنین فراهم آوردن بستری مناسب برای انتقال محتواهای متنوع، منجر شده است که این فرم (قالب) رسانه ای به سرعت طیف گسترده ای از کودکان، نوجوانان و حتی رده سنی بزرگ سالان را به خود جذب نماید. آنچه در این میان حائز اهمیت است، اهتمام سازندگان انیمیشن، به جنبه های تربیتی و آموزشی در کنار ابعاد سرگرم کننده این نوع از رسانه است. از سوی دیگر، عجین شدن مضامین ناسالم و غیراخلاقی با این محتواها، و آموزش و انتقال آن ها به مخاطب، حوزه عفاف عمومی و اجتماعی را، با تهدیدهای جدی مواجه می کند. این پژوهش به دنبال آن است که برخی از پیام های موجود در انیمیشن سه بعدی مهمانی سوسیس ها، ساخت شرکت هالیوودی کلمبیا پیکچرز را استخراج نموده و محتوای موردنظر را با رویکرد تربیتی و استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، موردبررسی و واکاوی قرار دهد. در این روش مضامین موجود در این انیمیشن استخراج و مفاهیم مربوط به آن ها احصا شد؛ سپس مفاهیم به دست آمده، منجر به شکل گیری دوگانه ای در سه سطح «جهان بینی»، «باورها» و «رفتارها» شد. در پایان نیز مدلی ارائه گردید که نشان می دهد هر نوع جهان بینی، باورهای جنسی و به تبع، رفتار عفیفانه منحصر به خود را در حوزه مسائل جنسی تولید می کند.
واقعیت مجازی و خیال در اندیشه ابن عربی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
در رویکرد پست مدرنیستی، واقعیت مجازی مؤلفه های خود را چنان که بخواهد بر می سازد و واقعیت را به عنوان مقوله ای منفک از نشانه های آن در جهان اشباع شده از سیطره رسانه ها به کار می بندد. بر این اساس، با سیطره ایما ها و نشانه ها، امر واقع محو و مرجع حقیقت از وجود خارجی تهی می گردد. با انباشت و فوران نشانه ها و تصاویر در همه شئون زندگی مانند اقتصاد، سیاست، اجتماع، هنر و تولید و توزیع معانی، به نشانه ای شدن فرهنگ، سیاست و اجتماع می انجامد و معرفت تا مرتبه ای پایین آورده می شود که واقعیت و خیال صرفاً برای تامل در تصورات ادراک شده از طریق حواس به کار می رود و هرگونه بحث از معناگرایی در فضای جهان شمول واقعیت مجازی غیرممکن فرض می شود. سؤال این است که آیا چارچوب نظری و حکمی برای تبیین استقلال حوزه معنا از جهان مجازی شده و تحویل نشدن حقایق به نشانه ها و ایماژها در اندیشه ابن عربی وجود دارد یا خیر؟ در این پژوهش، به مدد روش تحلیل محتوای کیفی با بازاندیشی و تحلیل واقعیت مجازی بر پایه مبانی خیال ابن عربی و زمینه شکل گیری مجاز بر پایه پارادایم دینی، به کاستی های موجود در نظریه های شناخته شده پست مدرنیته در مورد واقعیت مجازی پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد تعریف، برساخت و گسترش واقعیت مجازی متناسب با پارادایم دینی از منظر ابن عربی امکان پذیر است.
چگونگی اقتباس از متون عرفانی (تحلیل روایی رمان کیمیاگر)
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
92 - 118
حوزههای تخصصی:
قرآن کتاب شناخت و هدایت است و در آن قصه هایی برای نیل به این مقصود بیان شده اند. این قصه ها را می توان از جنبه های روایی بررسی کرد. گرماس یکی از روایت شناسانی است که با ارائه الگوی کنشگران، تحلیل و شناخت روایت را آسان تر کرده است. گرماس نشان داد که همه عناصر قصه قابل تجزیه و تحلیل و دارای نقش مؤثرند. این کنشگرها ممکن است اشیاء، مفاهیم یا اشخاص باشند. مدل گرماس بسیار انعطاف پذیر است و ظرفیت بالایی برای تجزیه وتحلیل قصه دارد. در این مقاله کوشش شده است با روش تحلیلی و توصیفی بر مبنای الگوی کنشگران گرماس، سه قصه از قصص قرآن کریم (قصه حضرت نوح(ع)، حضرت صالح(ع) و اصحاب کهف) مورد بررسی قرار گیرد و به این سؤالات پاسخ داده شود که آیا الگوی کنشگران با قصه های قرآن کریم منطبق است یا خیر؟ کنشگر الهی چه نقشی در این قصه ها بر عهده دارد و ایفا می کند؟ با بررسی های انجام شده متوجه می شویم که خداوند عزوجل به عنوان کنشگر نقش پررنگی دارد و یاری رسان کسانی است که هدفشان ایمان به خداوند است. از سوی دیگر کسانی مانند مشرکان و کافران که در تقابل با کنشگر الهی به کنش می پردازند، همیشه دچار شکست و سیاه بختی می شوند. الگوی گرماس در سه داستان حضرت نوح(ع)، حضرت صالح(ع) و اصحاب کهف منطبق است.
ارتباط انسان و خدا؛ بازخوانی و بازتولید ارتباطیِ مفاهیم وحی و دعا
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
9 - 34
حوزههای تخصصی:
وحی و دعا از جمله مفاهیمی در دین اسلام هستند که از منظر علم ارتباطات، قابلیت بررسی دارند، اما تا کنون جایگاه و نسبت این دو حوزه با یکدیگر به روشنی معلوم نشده است. در مقاله حاضر، در راستای بازتولید برخی از مفاهیم علم ارتباطات بر اساس جهان بینی اسلامی، ابتدا به بررسی کلامی و فلسفی این مفاهیم پرداخته و سپس ضمن تلاش برای حفظ خوانش هایی آزاد و منتقدانه از علم ارتباطات، تحلیل هایی ارتباطی از ماهیت این مفاهیم و چگونگی به وقوع پیوستن آن ها ارائه شده است. ابعاد مختلف ماهوی و کارکردی ارتباط انسان با خدا عمدتاً به جهت برقراری ارتباط بین مراتب وجودی مختلف، از دیگر انواع ارتباطات انسانی متفاوت است. لازمه برقراری چنین ارتباطی، ایجاد هم مرتبگی بین دو طرف ارتباط است. این هم مرتبگی یا از طریق توانایی بالفعل بندگان خداوند برای صعود به عوالم مثال و ملکوت به دست می آید یا از طریق اراده حق متعال برای این که برقراری ارتباط را به عالم ماده نازل کند. با این دیدگاه، ارتباط انسان و ذات اقدس اله را می توان به دو دسته ملکوتی و مادی تقسیم بندی کرد که مفاهیم وحی و دعا در دسته ملکوتی جای می گیرند. بر این اساس، مکاتب فرایندی و شناختی قادر به ارائه تبیین روشنی از فرایند برقراری این نوع ارتباط نخواهند بود؛ چرا که به هنگام برقراری ارتباط در قالب عالم ملکوت، وجود از جنس معانی مجرد است و اشتراک معانی توسط عقل فعال صورت می پذیرد.
مولفه های قدرت نرم در مکتب سلیمانی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳ و ۴
133 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناخت مولفه های قدرت نرم در مکتب حاج قاسم سلیمانی است روش : در این پژوهش ابتدا یک مدل نظری برای مولفه های قدرت نرم ارائه می گردد و سپس با تکیه بر آن مولفه های قدرت نرم در مکتب حاج قاسم سلیمانی با روش تحلیلی، تفسیری تبیین می گردد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، مولفه های فرهنگی _ اعتقادی، اجتماعی _ انسانی، تبلیغی _ روانی، اقتصادی و سیاسی- دیپلماسی از مولفه های مهم مکتب حاج قاسم سلیمانی به شمار می آیند. مولفه های قدرت نرم در مکتب حاج قاسم سلیمانی توانست توان مبارزه را افزایش دهد و ضربه ایی حیثیتی به ابهّت آمریکا بزند که با هیچ چیزی جبران نمی شود. نتیجه گیری: مولفه های به دست آمده از مکتب حاج قاسم سلیمانی، بی شک بالاترین و والاترین عناصری هستند که موجودیت و هویت قدرت مادی و معنوی او را که به عنوان اسطوره مقاومت و سرباز مدافع امت اسلامی مطرح می سازد، نمایان کند.
بایسته های تولیدات رسانه ای در راستای تبیین شخصیت حاج قاسم سلیمانی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله حاضر، بررسی اهمیت تولیدات رسانه ای و نوع آنها در راستای توصیف و تبیین شخصیت شهید سلیمانی است. روش: داده های این مقاله به صورت کتابخانه ای_اسنادی گردآوری شد و به روش تحلیل متون انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد تولیدات رسانه ای در تبیین شخصیت برجسته حاج قاسم باید ویژگی های زیر را داشته باشد تا با معرفی درست ایشان موجب محقق شدن صدور فرهنگ و تمدن ایران و اسلام گردد: 1. معرفی همه جانبه شخصیت ایشان، 2. عدم افراط و تفریط در معرفی ایشان، 3. عدم جهت گیری سیاسی، جناحی و حزبی و جدا کردن ایشان از انقلاب اسلامی و رهبران آن، 5. توجه به نقش آمریکا و رژیم جعلی صهیونیست در شهادت حاج قاسم (ره)، 6. تولیدات بین المللی و توجه به نقش ایشان در مبارزه با داعش در آن ها نتیجه گیری: صدور گفتمان و تفکر انقلاب اسلامی نیازمند مهره های تاثیرگذار است. بنابراین، تربیت افرادی که با عین دین عجین شده اند؛ مانند حاج قاسم؛ بایسته اصلی ورود به جنگ نرم رسانه ایست. مطمئناً با رعایت مواردی که ذکر شد، در تولیدات رسانه ای می توان شخصیت حاج قاسم را به صورت کامل تبیین و از ایشان در سطح داخلی و بین المللی الگوسازی کرد و برای آینده ایران اسلامی چنین شخصیتهایی را تربیت نمود و تفکر انقلاب را به جهانیان شناساند و علیه اسکتبار جهانی، به پا خاست.
بررسی رابطه عفاف و محبوبیت نقش در شخصیت های زنِ فیلم های سینمایی پربیننده تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه محبوبیت نقش و عفاف در شخصیت های زنِ فیلم های پربیننده تلویزیون است. دلیل اصلی توجه به این امر، نقش شخصیت ها و ستاره های محبوب فیلم ها در شکل دهی به نگرش و رفتار مخاطبان است که با ارائه الگوهای مناسب در زمینه ترویج و تبلیغ عفاف می تواند به عنوان یکی از منابع اصلی جامعه پذیری عفاف ایفای نقش کند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی انجام گرفته است و در این راستا، نمونه آماری با 36 فیلم از جامعه آماری پربیننده ترین فیلم های سینمایی پخش شده از تلویزیون انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون خی دو یا مجذور کای) با خطای نوع اول 5 درصد استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در فیلم های مورد بررسی، تصویر مناسبی از وضعیت عفاف در شخصیت هایی که می توانند به عنوان الگو انتخاب شوند یعنی کسانی که دارای محبوبیت نقش هستند دیده نمی شود. به طورکلی عملکرد فیلم های پربیننده تلویزیون در تبلیغ و ترویج فرهنگ عفاف از طریقِ ارائه الگوها و اسوه های حسنه، مطلوب نبوده است.
تبیین الگوی سبک زندگی جِهادی (مطالعه موردی: وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تببین الگوی سبک زندگی جهادی با استفاده از مطالعه موردی وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی به منظور الگوسازی رسانه ای ایشان است روش : این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان می دهد شهید سلیمانی در هر سه جنبه جهادیِ جهاد اکبر، جهاد اصغر و جهاد کبیر مصداق بارز انسانی وارسته است که در جنبه جهاد اکبر فردی است که هواهای نفسانی را با توجه به منش توحیدی خود دور ساخته و در عرصه جهاد اصغر سردار و فرمانده ای نامدار است که هدفی جز «فی سبیل الله» بودن نداشته است و تمام کردارش در راه رضای معبود بوده است در زمینه جهاد کبیر فردی هوشیار و بصیر است که هرگز اجازه نزدیک شدن دشمن به خود و نفوذ در او را نداد. نتیجه گیری: سبک زندگی فرمانده ی مجاهد، شهید قاسم سلیمانی، به عنوان الگویی همه جانبه جهت تربیت مدیران جهادی تمدن ساز، در گام دوم انقلاب اسلامی است. به همین منظور وظیفه رسانه این است که با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد تنها در ایام سالگرد شهادت ایشان به جنبه های مختلف زندگی ایشان نپردازد؛ بلکه در طول سال به تناسب جنبه های مختلف زندگی ایشان را به عنان الگو معرفی کند.
عوامل همبستگی ملی در زمان شهادت سردار سلیمانی در بستر شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳ و ۴
107 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل همبستگی ملی در زمان شهادت سردار سلیمانی در بستر شبکه های اجتماعی است. روش: در نوشتار حاضر با استفاده از نظریات موجود در حوزه همبستگی ملی و مولفه های استخراج شده در پست ها و صفحات، به شیوه کدگذاری کیفی به تحلیل صفحات در شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته شده است. بر این اساس به شیوه هدفمند تعداد ۲۹ پست به عنوان نمونه بر اساس اصل کفایت نظری از پست های موجود در شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد عوامل ۱- هویت و ارزش های ملی ، ۲-ارزش های اخلاقی ، ۳- مردمی بودن و ۴- شناخت دشمن به عنوان عوامل همبستگی ملی در زمان شهادت سردار سلیمانی در بستر شبکه های اجتماعی شناسایی شدند. که به ترتیب مفاهیم ذیلِ هویت و ارزش های ملی و مردمی بودن توانسته اند بیش از بقیه بر نوع کاربران و در پی آن همبستگی ملی در آن بازه زمانی مورد بررسی تاثیر گذار باشند. نتیجه گیری: می توان گفت این عوامل می توانند خط مشی بسیاری از مسئولان نظام جمهوری اسلامی قرار گیرند تا در بزنگاه های حساس از توان و حضور حداکثری بهره برد. لذا متولیان امر بایست با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در تمام زمینه ها و تمرکز بر مقوله های یافت شده ، موجب ایجاد همبستگی ملی در مناسبات و اتفاقات ملی و مذهبی شوند و در این حوزه شبکه های اجتماعی را بیش از پیش جدی بگیرند.
رهبری آموزشی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری آموزش مدار در سازمان های فرهنگی با تأکید بر مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران انجام شده است. بدین منظور مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی (کیفی و کمی)، در دو بخش کیفی (بر اساس داده بنیاد خودظهور) و کمی (بر پایه روش پیمایشی مقطعی) داده های مورد نیاز گردآوری گردید. در بخش کیفی جامعه آماری شامل متخصصان و خبرگان حوزه رهبری آموزشی بود که به روش نمونه گیری غیراحتمالی آگاهانه از نوع هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. سپس به کمک فن دلفی و بارش مغزی تکمیل شد. نتایج حاصل از کدگذاری مبتنی بر روش داده بنیاد خودظهور منجر به شناسایی 248 شاخص، 39 مؤلفه و 5 بعد اعتقادی، ساختار کار و محیط، سبک رهبری، توانایی سازمانی و کاری رهبر و ویژگی های شخصی، عقلی و عاطفی رهبری گردید. جامعه مورد بررسی در بخش کمی شامل کلیه مدیران مدارس دوره اول ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر به تعداد 415 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 199 نفر تعیین و به روش تصادفی طبقه ای نمونه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان داد یافته های بخش کمی عیناً مؤید بخش کیفی است. پژوهش حاضر ضمن ارائه الگوی رهبری آموزشی متشکل از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها برای مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران، راهکارهایی را برای اجرای الگوی مزبور شناسایی و تدوین کرده است که در ادامه به آنها پرداخته شده است. الگوهای رهبری آموزشی، رویکردهای متفاوتی به رهبری و مدیریت سازمان های آموزشی دارند و یک تئوری خاص نمی تواند رهبری و مدیریت مدرسه را به طور کامل به تصویر بکشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت الگوی ارائه شده در مقایسه با سایر الگوها دارای جامعیت بیشتری است و از طرف دیگر این الگو صرفاً متناسب با ویژگی ها و استلزامات دوره اول ابتدایی است. از آنجاکه مدارس ابتدایی به عنوان نهاد زیربنایی و شکل دهنده افراد جامعه بوده و بذر تعهد، تقوا، مسئولیت پذیری، خلاقیت، عشق و... در دوره ابتدایی پاشیده می شود، این دوره در واقع نیازمند رهبری تجسم گرا است. بنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مزبور می تواند به رهبری آموزشی اثربخش در دوره اول ابتدایی کمک بسزایی نماید.
موجه سازی حق فرهنگی در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع حق های نوین از مسائل دنیای معاصر است که گاه متعلق این حق ها نیز از مفاهیمِ مبهمی چون فرهنگ است؛ زیرا مفهوم فرهنگ باوجود تعاریف متعدد، دارای ابهام های فراوانی است و در عین حال، دامنه طرح این حق ها در حوزه فقه و به عبارت عام تر دین نیز می تواند ابعاد طرح مسأله حق فرهنگی را پیچیده تر نماید. در پژوهش پیش رو کوشیده شده به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مفهوم، مصادیق و مبانی مشروعیت حق فرهنگی در فقه امامیه چیست؟ مفهوم و مصادیق حق فرهنگی در سه حوزه فقه اکبر، اوسط و اصغر به همراه عناصر متقدم و متأخر شرعی قابل بیان هستند و در موجه سازی آن نیز باید اذعان کرد در مرحله لسان دلیل، با توجه به آیاتی چون 15 اسرا، 4 ابراهیم، 205 بقره، 13 حجرات و به ویژه 164 آل عمران و روایاتی که در موضوعات همراهی دین و عقل، تسلط پیامبران(ص) و ائمه(ع) بر زبان اقوام گوناگون، اهداف ارسال پیامبران(ص) و آفرینش امت ها با زبان های مختلف وارد شده اند، حق فرهنگی در اسلام حقی مشروع است، هرچند بهتر است گفته شود حق مذکور حق آمیخته به تکلیف است، نه یک حق محض؛ یعنی فرد ضمن آن که نسبت به آن حق دارد، اما برای اکتساب آن نیز باید بکوشد.
واکاوی ادراک زائران از رفتار خادمان در اربعین: روایتی مردم شناختی از پدیده عظیم پیاده روی اربعین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیارت اربعین یعنی چهلمین روز شهادت امام حسین (ع) که فقط مختص ایشان و پیاده بودن آن سفارش موکد معصوم (ع) می باشد، از عاشورای سال 61 هجری قمری تاکنون همواره برپا بوده است. در سال های اخیر، زیارت اربعینیه، تبدیل به بزرگ ترین اجتماع انسانی و پدیده ای بی نظیر در جهان شده است به طوری که برخی صاحب نظران آن را معجزه الهی زمانه می دانند. کنشگران انسانی در اربعین از جهات مختلف دارای تنوع بالایی هستند و در مدت حضور در پیاده روی اربعین رفتارهای جدیدی دارند و هنجارهای مشترکی را رقم می زنند. در این مقاله سعی شده است رفتار مردم عراق و خادمان در میزبانی از زائران اربعینی از دیدگاه و تجربه زیسته زائران روایت شود. نوع تحقیق کیفی و از سنخ مردم شناسی است. روش گردآوری داده ها مشاهده مشارکتی و مصاحبه فردی و گروهی می باشد که پژوهشگران با بهره گیری از آن ها و حضور چندین باره در این پیاده روی و مشارکت در آن، مشاهدات و یافته های خود را دسته بندی و ارائه می نمایند. یافته های تحقیق شامل سه مضمون یا مقوله اصلی سنّت، برکت و محبّت است. به عبارت دیگر، زائران، رفتار مردم عراق و خدمت بی منّت آن ها به زائران در پیاده روی اربعین را به سنّت (ریشه های سنتی آن مردمان از جمله رسم ایشان در مهمان نوازی)، برکت (درخواست خیر و برکت از ائمه (ع) به خصوص امام حسین (ع) برای رزق و زندگی خود) و در نهایت محبّت بی منت (سرسپردگی و دلدادگی به امام (ع) بدون هیچ گونه چشم داشتی نسبت به خدمت) نسبت می دهند.
طراحی الگوی فرآیند مدیریت تصویر در صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهانی که پیشرفت های ارتباطاتی تقریباً بر همه مسائل جهان سایه افکنده است، مؤلفه های سیاسی قدرت نیز از این مسئله متأثر شده اند. امروزه علاوه بر ارتباطات دیپلماتیک دولت ها، دیپلماسی عمومی در بسترهای مختلفی از جمله فضای رسانه ای بروز و ظهور یافته و رادیو و تلویزیون یکی از اصلی ترین فرصت هایی است که از طریق آن می توان انگاره های هدفمندی را با بهره گیری از مفاهیم حوزه مدیریت تصویر به مخاطبین منتقل کرد. در واقع هدف نهایی فرآیند مدیریت تصویر، ایجاد و ارائه انگاره هایی هدفمند از اشخاص، رویدادها و موضوعاتی است که متناسب با مأموریت یک رسانه بوده و با بهره گیری از ظرفیت های پرداختی و فرآوری رسانه ای بتواند حتی المقدور انگاره هایی حساب شده و مطلوب را به مخاطبین منتقل کند. این تحقیق با اتخاذ رویکردی فرآیندی به عنوان رهیافت مختار پژوهش، تلاش داشت تا با بهره گیری از روش مصاحبه عمیق، ضمن شناسایی اهرم های تغییر این فرآیند بر مبنای روش باز مهندسی کندور، فرآیند مطلوبی را برای مدیریت تصویر در رسانه ملی پیشنهاد نماید. به همین منظور خروجی مصاحبه با بیست نفر از کارشناسان، اساتید و پژوهشگران ارتباطات و تعدادی از مدیران و مشاوران رسانه ملی کدگذاری و مقوله بندی شد تا با استفاده از نرم افزار آی مایندمپ، 200 مفهوم استخراج شده به 70 مفهوم تقلیل یافته و در نهایت مدل ریلی فرآیند مدیریت تصویر ارائه شود. این مدل از شش نظام حمایتی و چهار نظام اصلی تشکیل شده است که در یک نگاه سیستمی، فرآیند پیشنهادی مدیریت تصویر در رسانه ملی را شکل می دهند.
الگوی صورت بندی مسائل سینمای ایران از منظر رهبر معظم انقلاب؛ از وضع موجود تا وضع مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینما با وجود شأن والای هنری و تأثیرگذاری بالایی که دارد، اما پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی نتوانسته در حد و اندازه رفع نیازهای آن ظاهر گردد. یکی از دلایل این وضعیت ناظر به خلأ سیاست گذاری در این حوزه می باشد. سیاست گذاری صحیح در یک حوزه، حاصل شناخت درست از مسائل آن حوزه است. مسائلی که از شکاف بین وضع مطلوب و وضع موجود حاصل می شود. این پژوهش بر آن است که با تحلیل بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان سیاست گذار اصلی کشور، ضمن ترسیم وضعیت موجود و مطلوب سینما، الگوی مسائل سینما را با توجه به شکاف موجود در دو وضعیت مذکور طراحی نماید. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روش تحلیل مضمون حاصل شده، این است که ورود غلط و مغرضانه سینما به کشور در ابتدا از یک سو و عملکرد جبهه فرهنگی مقابل و کم کاری هنرمندان و مسئولان جبهه خودی از سوی دیگر، سبب بروز مسائل متعدد در سه لایه مضمون، قالب و عوامل سینما گشته است. اما مسئله اصلی مدنظر رهبر انقلاب در تحقق سینمای اسلامی که دیگر مسئله ها باید در نسبت با آن فهم و اولویت بندی شوند، تقویت کمی و کیفی هنرمند مؤمن و انقلابی و فراهم کردن مجال ظهور و بروز برای اوست.
مطالعه نقش داستان های مصور و انیمیشن در شکل دادن به مفهوم هویت ملی در ژاپن در مقایسه ای تطبیقی با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اوایل قرن بیستم داستان های تصویری به عنوان ابزار قدرتمندی برای شکل دهی به مفهوم ملیت و همسوسازی آرا و افکار مردم ژاپن به کار گرفته شده اند. این آثار با بهره گیری از روش های هوشمندانه در نحوه روایاتشان و نیز قدرتی که در تحریک احساسات و به جنبش درآوردن قشرهای مختلف مردم داشتند، به سرعت به ابزار مهمی برای ترویج و تبلیغ آرمان های حکومتی و ملی تبدیل شدند؛ به ویژه در طی جنگ جهانی دوم، داستان های مصور و انیمیشن برای ترغیب جوانان به شرکت در جنگ، تقویت روحیه عمومی، موجه نشان دادن اعمال ارتش ژاپن در چین و کره، و حتی خبررسانی غیرواقعی در مورد وضعیت جنگ به کار گرفته شدند. در سال های پس از جنگ نیز داستان های مصور (مانگا) و انیمیشن تجاری ژاپن که با نام انیمه شناخته می شود، به عنوان قدرتمندترین ابزار در تسکین زخم های حاصل از شکست و فجایع ناشی از بمباران اتمی عمل کردند. پژوهش حاضر با مطالعه تاریخی روند ظهور و رشد این دو رسانه، قدرت احتمالی و ابعاد نفوذ این رسانه های تصویری- داستانی را در جامعه ژاپن ارزیابی کرده و در ادامه با مطالعه ای تطبیقی، به سنجش جایگاه انیمیشن های ایرانی در شکل دادن به مفهوم هویت ملی در ایران پرداخته است.
نقش تعدیل کننده جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری چند بعدی با شادکامی دینی متأهلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره طی دوره های گوناگون زندگی انسان، تلاش برای کسب شادکامی و آرامش بیشتر و کنکاش در جهت یافتن همبسته های آن، در اولویت های نظام بشریت قرار داشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری چندبعدی با شادکامی دینی است. جامعه آماری متأهلین منطقه یک تهران می باشند و نمونه مورد نظر با روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی در تعداد 385 نفر که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده اند، انتخاب گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون تعدیل شده، رگرسیون چندمتغیره هم زمان و ضریب همبستگی پیرسون بوسیله نرم افزار spss انجام گردید. نتایج حاصل پژوهش بیانگر آن است که جهت گیری مذهبی اسلامی در رابطه مسئولیت پذیری و شادکامی به طور مثبت تعدیل ایجاد می کند و سبب افزایش این ارتباط می گردد. هم چنین مسئولیت پذیری چندبعدی و مؤلفه های آن (به جز مسئولیت در برابر طبیعت) به طور مثبت و معنادار پیش بینی کننده شادکامی اسلامی است. (37/0=R2، 0.05>p) جهت گیری مذهبی اسلامی و مؤلفه های آن نیز به طور مثبت و معنادار 75% واریانس شادکامی اسلامی را پیش بینی می کند. ( 76/0=R2، 0.05>p) و در نهایت تمامی مؤلفه های شادکامی اسلامی، توسط مسئولیت پذیری و جهت گیری مذهبی قابل پیش بینی است که بیشترین توان پیش بینی در رابطه با زیرمقیاس عاطفی معنوی و کمترین توان مربوط به صفات شخصیتی است.
مبانی فقهی، اخلاقی و ارتباطاتی مواجهه با اهانت به معصومان(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مشکلات کنونی جوامع اسلامی یافتن بهترین راه مواجهه با اهانت های صورت گرفته به مقدسات است. برای کشف بهترین راه کارها در مواجهه با اهانت کنندگان به معصومان، یکی از روش های موجود بررسی مبانی مواجهه با اهانت در آموزه های اسلامی است. پژوهش حاضر کوشش نموده است تا با بررسی مبانی در سه حوزه مختلف، به این سؤال پاسخ دهد که مبانی دخیل در کشف بهترین راه کارهای مقابله با اهانت کدامند؟ این سه حوزه عبارتند از: 1- مبانی فقهی، حقوقی و حکومتی. 2- مبانی اخلاقی 3- مبانی فرهنگی و ارتباطی. از این جهت توجه به هر سه حوزه مطرح شده و استفاده از مبانی استخراج شده در این سه حوزه می تواند راه گشای مشکل مطرح شده در بالا باشد. از این رو مقاله حاضر با استفاده از روش متداول در پژوهش های فقهی با بررسی ادله فقهی و مراجعه به آثار فقهاء برای دست یابی به پاسخ این سؤال، مبانی زیر را برای راه کارهای مقابله با اهانت مطرح نموده است: وجوب تعظیم شعائر، پرهیز از اشاعه اهانت، حفظ وحدت، اصل هدایت، عدم اغراء به جهل، رعایت عدالت، رأفت حکومت اسلامی، حرمت وهن دین، اصل مقابله با فتنه و پرهیز از تقدس زدایی و جلوگیری از واژگونی ارزشی. این مبانی، زیربنای راه کارهای مختلف مواجهه با اهانت قرار می گیرد. توجه به این مبانی می تواند علاوه بر جلوگیری از گسترش اهانت به معصومان زمینه انتخاب بهترین راه کار مقابله با اهانت کنندگان را در شرایط مختلف فراهم آورد. از این رو مبانی فقهی، اخلاقی و ارتباطاتی مواجهه با اهانت به معصومان می تواند زمینه ساز یافتن بهترین راه کارهای برآمده از آموزه های دینی در این زمینه باشد.
بررسی میزان دینداری سرپرستان خانوار طبقه متوسط شهری مورد مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله توصیف دین داری سرپرستان طبقه متوسط شهر تهران است. بدین منظور مطابق با چارچوب نظری بوردیو میزان دین داری به عنوان سرمایه فرهنگی در ساختار طبقه متوسط مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تصویر دقیق تر از دین داری طبقه متوسط، این طبقه در سه لایه متوسط بالا، متوسط میانی و متوسط پایین بر اساس دو شاخص هزینه خانوار و تحصیلات دسته بندی و میزان دین داری به عنوان نوعی از سرمایه فرهنگی در این لایه ها بررسی گردید. دین داری نیز در چهار بعد اعتقادی، عبادی، مناسکی و پیامدی مورد سنجش قرار گرفت. اجرای این بررسی به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. بدین منظور نمونه ای به حجم 613 نفر و به روشpps جهت جمع آوری اطلاعات انتخاب شدند. نتایج بررسی نشان داد که بعد اعتقادی پاسخگویان در حد بسیار بالایی است ولی سایر ابعاد دین داری نسبت به بعد اعتقادی به صورت قابل ملاحظه ای پایین تر است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو بعد اعتقادی و پیامدی رابطه معکوس و ضعیفی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد دارد به صورتی که افراد لایه بالای طبقه متوسط میزان کمتری از دین داری را نسبت به دو لایه متوسط و پایین از خود نشان می دهند. همچنین بین دو متغیر تحصیلات و هزینه خانوار و بعد پیامدی و اعتقادی دین داری رابطه معکوسی وجود دارد. چارچوب نظری تحقیق نتایج نشان می دهد بعد پیامدی دین داری به عنوان نمودی از سرمایه فرهنگی امکان ایجاد تمایز در طبقه متوسط را دارا می باشد.
رویکردهای مسلط نظری در مطالعات دین و رسانه های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نقش رسانه ها در بازنمایی دین، سال هاست که در علوم اجتماعی، علوم ارتباطات و مطالعات فرهنگی و دینی جایگاهی مهم یافته است؛ به طوری که فراوانی پژوهش ها در حوزه رسانه و دین و به طور خاص، مطالعه رابطه اینترنت و دین، در چند دهه اخیر، اهمیت این زمینه پژوهشی را نشان می دهد. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است با نظر به مراحل پیشرفت مطالعات درخصوص نوع رویکرد پژوهشگران به جوامع مذهبی آنلاین، با بیان سه رویکرد مسلط نظری (رسانه ای شدن دین، رسانه ای شدن معنا و شکل گیری اجتماعی فناوری)، خلاصه ای از یافته های حاصل مطالعات رابطه رسانه های جدید و دین را ارائه کند. سعی بر آن است که پژوهش حاضر، دریچه ای برای تفسیر در مطالعات تعامل رسانه های جدید با جوامع و کاربران مذهبی فراهم کند. بدین منظور این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از طریق رجوع به منابع کتابخانه ای انجام شده است.