مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
یوتوپیا
حوزه های تخصصی:
آرمانشهر، یوتوپیا یا مدینه فاضله از جمله مفاهیمی است که سال ها ذهن اندیشمندان و فلاسفه را چه در دنیای غرب و کسانی چون افلاطون، آگوستین، توماس مور، کامپانلا و مارکس و چه در دنیای اسلام و ایران و کسانی چون فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، شهاب الدین سهروردی و ابن خلدون را به خود مشغول کرده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است با بهره گیری از روش تحلیل مقایسه ای، به بررسی مفهوم، ماهیت، شکل، دامنه و عملکرد آرمانشهر در اندیشه های سیاسی اسلام، ایران و غرب پرداخته شود.
شناخت شناسی ایدئولوژی دولت مدرن و یوتوپیاهای اجتماعی در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر تحلیلی مبتنی بر روش شناسی جامعه شناسی معرفت برای فهم سیاست و مناسبات دولت و جامعه در عصر پهلوی است. این مقاله کوشیده تا ماهیت ایدئولوژیک دولت پهلوی را در ساحت واپایش گری و تلاش برای تغییر اجتماعی مورد واکاوی قرار دهد و به توصیف چرایی مقاومت های اجتماعی و ستیهندگی جامعه تارنمای ایرانی با خواست های دولت مدرن پهلوی بپردازد. مقاله ی پیشِ روی برای سنجش مناسبات دولت و جامعه در ایران با روش توصیفی و تحلیلی پسارویدادی و با استفاده از آموزه های نظری «میگدال» در مورد دولت مدرن ضعیف، آموزه های کنترل اجتماعی و همچنین آرای «کارل مانهایم» در باره ی «ایدئولوژی» و «یوتوپیا» تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی و در عین حال قابل تعمیم به ادوار بعدی از ساختار روابط دولت و جامعه در ایران عصر پهلوی ارائه دهد. مقاله حاضر نشان می دهد که «ایدئولوژی» حاکم بر ایران عصر پهلوی توان واپایش اجتماعی و در عین حال پاسخ گویی به «یوتوپیا» های جامعه تارنما را نداشت و مناسبات دولت ایدئولوژیک و جامعه تارنمای آرمان خواه در عصر پهلوی نتوانستند با یکدیگر به تفاهم و تناظر برسند و درنهایت وارد الگوی تضاد ستیهندگی شدند.
بازنمود زندگی روزمره یوتوپیایی زنان غربی پیوسته به داعش در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأسیس داعش توسط البغدادی در سال 2014، او از مردان و زنان در کشورهای مختلف خواست تا زندگی خود را رها سازند و به عراق و شام مهاجرت کنند. برخلاف ادعای بازگشت به باورهای صدر اسلام، رسانه های اجتماعی نقش پُررنگی در حیات این دولت ایفا می کرد؛ زنان غربی مهاجر با بیان ابعاد آرمانی دولت اسلامی در این رسانه ها تأثیر چشمگیری در جذب دیگر زنان به قلمرو داعش داشتند. در این پژوهش با استفاده از نظریات زندگی روزمره و به طور خاص نظریه «لوفور» به بسط این نظریات از زندگی در شرایط عادی، به زندگی در شرایط جنگی توجه شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، روایت های منتشر شده در رسانه های اجتماعی از 38 زن غربی پیوسته به داعش (با بهره گیری از گزارشهای متمرکز بر داعش) تبیین شده است. یافته ها نشان می دهد زندگی روزمره زنان در غرب از لحاظ معیشتی در شرایط ایدئالی قرار داشت، اما جوامع غربی نتوانستند نیاز های معنوی آن ها را برطرف سازند. این زنان، دولت اسلامی را یوتوپیای محقق دانستند تا بتوانند به شعائر اسلام عمل کنند.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مشترک آرمان شهری از منظر نظامی گنجه ای و توماس مور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
126 - 144
حوزه های تخصصی:
نوع بشر همواره در اندیشه تجربه بهترین سطح زندگی بوده است. از آنجا که این آرزو بر روی زمین هرگز محقّق نشده است، در تخیّل خود آن را ترسیم کرده است. این شهر خیالی، آرمان شهر یا یوتوپیا نام دارد و ساکنان آن، در سلامت جسمانی و روانی کامل بسر می برند. آرمان شهر در همه فرهنگ ها نمود دارد. در شرق، نظامی گنجه ای در دو اثر خود، اقبال نامه و خسرو و شیرین، با معرّفی شهرهای زیبایی و اَرمن، مدینه فاضله مورد نظرش را ترسیم کرده است و در غرب، توماس مور، در کتاب خود با عنوان یوتوپیا، از جزیره ای سخن گفته است که آرمانی و دست نیافتی به نظر می رسد. تطبیق دیدگاه های این دو شخصیّت ادبی، جنبه های مشابه و غیرمشابه آرزوهای مردمی که در دو فرهنگ متفاوت رشد کرده اند را به خوبی نمایان می سازد. در مقاله حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی (مکتب آمریکایی)، ویژگی های مشترک آرمان شهر مورد نظر نظامی و مور بررسی شده است. به نظر می رسد در نگاه این دو شخصیّت، شهر آرمانی که دور از جوامع دیگر قرار گرفته است و دسترسی به آن آسان نیست، بر پایه فضیلت ها استوار شده است و خدامحوری و دین مداری در آن نمود برجسته ای دارد. ساکنان این شهر، به مال دنیا، خاصّه سیم و زر اهمّیّتی نمی دهند و از برافروختن آتش جنگ و فتنه بیزار هستند. همچنین، تعاون و یاری رساندن به یکدیگر در الویّت قرار دارد و شکار و کشتار حیوانات به قدر نیاز صورت می گیرد و زیاده روی در این امر، مذموم شمرده می شود.
تبیین یک رویکرد پراگماتیک به موضوع مکان سازی در بافت های تاریخی شهر ایرانی (نمونه مطالعاتی: راسته بازار استر و مردخای شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
219-236
حوزه های تخصصی:
سال هاست که بافت های تاریخی در شهرهای معاصر از دیدگاه های متفاوت، مورد توجه شهرسازان در سطوح و جایگاه های مختلف قرار گرفته و بر این اساس موضوع انواع مداخلات بوده اند. با وجود این، هنوز هم انتقادات بسیاری در خصوص این مداخلات مطرح بوده و بغرنجی های بافت های تاریخی نیز کماکان برجا و برپا هستند. دوگانه نظر و عمل در این حوزه فاصله ای بسیار دارند و تشدید و تمدید این فاصله یکی از معضلات جدی قابل تأمل است. اغلب انتقادات مطرح از جایگاه نظریه پردازی نسبت به عمل شهرسازانه در بافت تاریخی صورت می گیرد. در عین حال، مداخله کنندگان نیز معتقدند در پس اعمال ایشان نظریه های مختلفی قرار داشته و هدایتگر ایشان است. به نظر می رسد تمامی این تلاش ها چه در عرصه عمل و نیز عرصه نظر در جهت تحقق مکانی مطلوب و آرمانی که در قالب تصور و تصاویر شهرسازانه نظریه پردازان، حرفه ای ها و یا مدیران صورت گرفته و می گیرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به ماهیت دوگانه نظر و عمل در این باره با تکیه بر خوانشی پراگماتیستی سعی می شود تا نحوه ای از مداخله در این بافت های شهری معرفی و در یکی از مکان های تاریخی در شهر همدان آزموده گردد. در این شیوه، ضمن معرفی جستاری مفهومی و بازآرایی تلقی پراگماتیستی از یوتوپیا بستر مناسب برای ارائه سناریوهای متفاوت و در نتیجه، برنامه ها و طرح های متعدد به منظور مواجهه با عدم قطعیت و پیچیدگی موجود در بافت های تاریخی فراهم می آید. این تلاش فقط با لحاظ زمینه و فراهم کردن بستر لازم برای طرح دیدگاه های مختلف فراهم می شود. نتایج این مطالعه در بخشی از بافت تاریخی شهر همدان نشان می دهد که رویکرد پراگماتیسم می تواند گشودگی مناسبی در نحوه مداخله در بافت های تاریخی شهر معاصر ایرانی فراهم کند. به علاوه می توان با اتخاذ رویکردی پراگماتیک که در آن آموزش و فرهنگ سازی اصل قرار می گیرد، امکان رسیدن به مداخلاتی هدفمند برای مکان سازی متناسب با نیازهای جامعه را فراهم کرد.
تخیل، یوتوپیا و فلسفه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
163 - 185
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش هایی که همواره با مطالعه یا آموزش فلسفه سیاسی مخصوصا برای نوآموزان یا خوانندگان غیرحرفه ای پیش می آید که این ایده های ظاهرا نشدنی و ناممکن چه فایده ای دارند؟ این یوتوپیاها اگر قرار نیست تحقق یابند چرا مطرح می شوند؟ در حوزه تخصصی نیز برای چندین دهه، اندیشه یوتوپیایی در معرض انتقادات تند و تیزی قرار گرفته و کسانی مانند کارل پوپر آنها را منشاء توتالیتارنیسم دانسته اند. با این همه، در سالهای اخیر حوزه مطالعاتی مربوط به تخیل و یوتوپیاها شاهد گسترش و تحول بوده است و تلاش شده است تا وجوه مثبت و کارای آنها مدنظر قرار بگیرد. در این مقاله با استفاده از مطالعات متاخر درباره قوه تخیل و نیز اندیشه یوتوپیایی، تلاش کرده ایم نشان دهیم که قوه تخیل و به همین سان محصول اصلی آن یعنی یوتوپیا، نه تنها ابزارهای اندیشیدن بلکه بخشی لایتجزا از خود فلسفه سیاسی هستند. از این رو، در تربیت و آموزش فلسفه سیاسی باید در کنار پرورش قوه فلسفی و عقلانی، قوه تخیل نیز تقویت شود. روش پژوهش حاضر، تحلیلی- تبیینی است
تیپ شناسی شخصیت های دو رمان یوتوپیا (خالد التوفیق) و دختر رعیت (محمود اعتمادزاده) براساس الگوی انیاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 41
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید در شخصیت شناسی، الگوی انیاگرام است که اولین بار توسط یک ارمنستانی یونانی تبار به نام ایوانویچ گورجیف (1877-1949م) مطرح شد. به نظر گورجیف، شخصیت ها به نُه تیپ (اصلاح طلب، یاری رسان، موفقیت طلب، فردگرا، فکور، وفادار، خوشگذران، رهبر و صلح جو) تقسیم می شوند که هر یک دارای ابعاد اجتماعی، فکری و احساسی خاص خود است. علاوه براین، هر شخصیتی مرکب از سه جنبه سالم، متوسط و ناسالم است. احمد خالد التوفیق نویسنده مصری و محمود اعتمادزاده نویسنده ایرانی در دو رمان یوتوپیا (آرمان شهر) و دختر رعیت ، با هنرمندی تمام، اوضاع آشفته جوامع خود و تاثیر آن بر شخصیت ها را به تصویر کشیده اند. براین اساس، پژوهش حاضر به تطبیق شخصیت های این دو اثر، براساس نظریه انیاگرام پرداخته است. طبق نتایج پژوهش، در رمان یوتوپیا ، تیپ هفت (خوشگذران) و در رمان دختر رعیت ، تیپ دو (یاری رسان) و تیپ هشت (رهبر) بیشترین بسامد را دارند؛ اما اغلب شخصیت های دو رمان در لایه های متوسط و ناسالم شخصیتی قرار دارند. آشفتگی اوضاع جامعه و عدم تعادل و حمایت اجتماعی، بی عدالتی ها و فقدان قانون و پایمال شدن حقوق انسانی از جمله عللی است که بر سلامت روان افراد تأثیر گذاشته و موجب آشفتگی روانی و اختلال در شخصیت افراد و بروز ناهنجاری در رفتار آنان گردیده است.
عدالت جهانی، یک یوتوپیای واقع گرایانه: نظریه قانون ملل جان رالز، در مواجه با نظریه های واقع گرایی و جهان وطنی برابری خواه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی که نظریه مسلط در مطالعات بین الملل کنونی است تأکید دارد در دنیایی با انواع و اقسام دولت های سیاسی، و باورها و ارزشهای اخلاقی، دینی، سیاسی، و فرهنگی و اجتماعی مختلف، در دنیای وستفالیایی حاکم، صحبت از اتفاق نظر، و رسیدن به یک نظم عادلانه قابل قبول برای همه ملل (یا دُوَل) امری ناممکن به نظر می رسد. در مواجهه با این نظریه، نظریات دیگری از جمله نظریه قانون ملل جان رالز (که از جمله مهمترین متفکران قرن بیستم است) و نظریه جهان وطنی برابری خواه قرار می گیرد. رالز معتقد است حتی با وجود تفاوت ها و اختلاف نظرها می توان به نوعی نظام یا قانون بین الملل رسید که عادلانه و منصفانه بنظر برسد و نیازی هم به طرح ایده های آرمان گرایانه غیرعملی، یا ضرورتاً وجود یک سیستم ارزشی مشترک، و یا حرکت به سمت و سوی یک جهان وطن گرایی آرمانی نباشد. جهان وطنان برابری خواه از این هم پیشتر می روند و می گویند جهان می تواند بر سر اصول آزادی و عدالت به توافق برسد. اصول عدالت و آزادی نباید در کرانه آب ها متوقف شود و مخصوص ملل لیبرال دموکرات تلقی شود. انسانها از حقوق برابری برخوردارند ولذا اصول عدالت فارغ از زمان و مکان می بایست به صورت جهانشمول در همه جا رعایت شود. پرسش اصلی این پژوهش این است که استدلال های کدام یک از این نظریه ها موجه تر است. فرضیه اصلی مقاله این است که استدلال-های رالز در نظریه قانون ملل جان رالز نسبت به دو نظریه دیگر موجه تر است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش استنتاج بهترین تبیین می باشد.