مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
چشم
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای سطح غلظت اتانول مایع زجاجیه چشم راست و چپ اجساد پزشکی قانونی اصفهان در سال 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: آنالیز و بررسی غلظت اتانول در اجساد نقش مهمی از نظر تحقیقات قضایی دارد، خصوصاً زمانی که یک مرگ غیرطبیعی یا حادثه ای رخ داده باشد. رایج ترین مشکل این بررسی تعیین سطح غلظت اتانول خون می باشد که به دلایل مختلفی نظیر فرآیند تخمیر و احتمال آلودگی این سنجش تا حد زیادی جایگاه خود را به ارزیابی غلظت اتانول در مایع زجاجیه به عنوان جانشین یا مکمل نمونه خونی واگذار نموده است. در این مطالعه به منظور بررسی میزان همبستگی، غلظت اتانول چشم راست و چپ با یکدیگر مقایسه شده و مورد آنالیز قرار گرفته است. روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی، تحلیلی و مقطعی می باشد به این ترتیب، اجسادی که مشکوک به مصرف اتانول بوده و از اردیبهشت ماه 1385 تا بهمن همان سال به اداره کل پزشکی قانونی استان اصفهان ارجاع شده اند، وارد مطالعه گردیده اند، بدین ترتیب پس از نمونه گیری از مایع زجاجیه چشم راست و چپ به طورجداگانه، نمونه ها به آزمایشگاه ارسال شده، با استفاده ازدستگاه گاز کروماتوگرافی (GC) غلظت اتانول این نمونه ها تعیین شده است. داده های خام وارد نرم افزار آماری SPSS شده است سپس با در نظرگرفتن سطح معنی داری 05/0 P < غلظت اتانول دوچشم با استفاده از آزمون های T-test وANOVA با یکدیگر مقایسه و میزان همبستگی آن ها مورد ارزیابی قرارگرفته است. به طور همزمان و براساس داده های خام مندرج در پرسشنامه اطلاعات حاصله از بستگان درجه اول متوفی، عوامل زمینه ای چون سن، جنس، تحصیلات، سابقه بیماری یا جراحی چشمی، سابقه مصرف اتانول، مواد مخدر و بیماری های جسمانی زمینه ای و غیره بررسی گردید. یافته ها: از مجموع 100 جسدی که مشکوک به مصرف اتانول بوده اند، 98 نفر مرد و 2 نفر زن مورد ارزیابی قرار گرفته اند. محدوده سنی اجساد 81-15 سال و متـوسط سنـی 30 سال (42/12 31) بـوده است. در مقـایـسه غـلظت اتانـول چشـم راست و چپ، اگرچه به طور کلی با در نظر گرفتن سطح معنی داری 05/0 P < همبستگی بسیار خوبی بین چشم راست و چپ (889/0) وجود داشت لیکن در مقایسه غلظت این ماده در چشم راست و چپ ما بین دو گروهی که دچار عیب انکساری بینایی بودند و گروه سالم اختلاف معنی دار یافت شد (05/0 < P). نتیجه گیری: به نظر می رسد پاتولوژی های چشمی مختلف که باعث درگیری مایع زجاجیه و تغییرات میکروسکوپیک در پروتیین ها و محتوای سلولی این مایع می شوند قادر است توجیه کننده اختلاف معنی دار در مقایسه با غلظت اتانول چشم راست و چپ باشد. بدین منظور در کلیه مطالعات توکسیکولوژیک اجساد در مورد اجسادی که دارای هر نوع سابقه بیماری چشمی یا جراحی چشمی بوده اند توصیه می شود که علاوه بر اخذ نمونه خون محیطی، نمونه گیری مایع زجاجیه به طور جداگانه از هر دو چشم نیز انجام گیرد تا تفاسیر صحیحی از میزان غلظت اتانول را داشته باشیم.
جمالِ جلال و جلالِ جمال؛ پژوهشی قرآنی، عرفانی، ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارفان با الهام از قرآن جهان را از یک سو وجه خدا شمرده اند و از دیگر سو، تجلی اسما و صفات او. اسما و صفات را نیز از یک دیدگاه به دو گونه جمالی و جلالی بخش کرده اند: اسم هایی را که با لطف، رحمت، کرم و... پیوند دارند، اسم های جمال نامید ه اند و اسم هایی را که با قهر، غضب، کیفر و... سر و کار دارند، اسم های جلال خوانده اند. از سوی دیگر، چون صفات خدا هستی یگانه ای دارند، هر جلال را دارای جمالی و هر جمال را دارای جلالی شمرده اند و از اینجا به جمع پارادوکسیکال جلال و جمال رسیده اند. در این گفتار پس از بازنمایی نکات یادشده از دیدگاه قرآنی و عرفانی، از جایگاه جلال و جمال در هستی شناسی، معرفت شناسی و روان شناسی عرفانی سخن گفته ایم و سپس به گستردگی، جایگاه جلال و جمال را در نمادشناسی عرفانی بازنموده ایم و نشان داده ایم که پارادوکس جمال و جلال در عرفان عاشقانه «ناز» خوانده می شود که آمیزه ای از راندن و خواندن و خواستن و نخواستن است. نکته ای که در شعر عاشقانه عارفانه با بهره گیری از نمادهای روی و موی، و بیشتر با نمادهای چشم و لب و وابسته های آن ها نشان داده می شود. بازتاب این کاربرد نمادین در شعر فارسی، پایان بخش این پژوهش است
بررسی دلالت های مفهومی- بلاغی زبان چشم در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
زبان بدن از جمله مهمترین ابزار ارتباطی جامعه بشری می باشد که درگستره علوم مختلفی از قبیل تعلیم وتربیت، روانشناسی، علوم نظامی، روابط دیپلماتیک وادبیات قرار دارد؛ نقش زبان بدن در بستر متون ادبی جهت کشف مقاصد وداده های مفهومی وآرایه های ادبی که به صورت زبان بدن مجسم شده است؛ قابل توجه می باشد. این پژوهش، موضوع زبان بدن چشم در نهج البلاغه را از نظر دلالت های مفهومی و بلاغی مورد بررسی قرار می دهد. کتاب نهج البلاغه مملواز صنایع ادبی و لطافت های کلامی است.هدف از نگارش این مقاله بیان زاویه ای از زوایای شاهکارهای ادبی در ترکیب های زبان بدن با محوریت چشم در نهج البلاغه می باشد. زیرا که چشم یکی از اعضای پرکاربرد بدن در انتقال مفاهیم به دیگران به شمار می رود. روش پژوهش در مقاله پیش رو براساس روش مطالعه ی کتابخانه ای می باشد.با ژرف نگری در ترکیب های زبان بدن در نهج البلاغه و بررسی بلاغی و مفهومی آنها می توان به مفاهیم نغزی از چشم، دست یافت. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که امام علی علی ہ السَّلام در ترکیب های نهج البلاغه از زبان بدن به ویژه واژه «چشم» بیشترین بهره را برده است. از دلالت های مفهومی وبلاغی چشم به کار رفته در کلام امام علیعلی ہ السَّلام به ترتیب می توان به گذاره های ترس، حقارت، آمادگی جهت رویارویی با دشمن، خشوع الهی، عشق، حیرت و سرگشتگی، آگاهی، موقعیت تلخ و قدرت نفوذ در دلها، استعاره، مجاز، تشبیه، تشخیص، اقتباس وسجع اشاره نمود.
تأملی در موارد عدول از اصول حاکم بر قصاص عضو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصاص از احکام امضایی اسلام است که برای مجنی علیه امکان ایجاد جراحتی مثل آنچه جانی بر او وارد کرده است، فراهم می کند. قصاص، مجازات اولیه جنایت عمدی است که استیفای آن مبتنی بر رعایت چند اصل اساسی می باشد؛ ازجمله اصل مماثله و تساوی، اصل عدم تغریر و اصل تکافو و برابری. لیکن در مواردی که اجرای قصاص باعث تخطی از این اصول باشد، این اصل با اصل دیگری جایگزین شده، قصاص تبدیل به دیه می شود. این جایگزینی اصول، خود متکی بر چند اصل زیربنایی دیگر در اسلام است؛ ازجمله اصل احتیاط در دماء یا اصل توقیفی بودن قصاص و اصل تساوی در مجازات که عدول از این اصول نیازمند دلیل موثق و معتبری است که قدرت تخصیص آن را داشته باشد. با وجود این در قانون مجازات اسلامی 1392 در قصاص برخی از اعضا شاهد عدول از این قواعد هستیم؛ ازجمله قصاص دست چپ جانی در صورت نبود دست راست و قصاص پا به جای دست در حالت نبود دست (ماده 393 ق.م.ا) یا قصاص شخص دو چشم که شخص تک چشم را عمداً نابینا نماید (ماده 403 ق.م.ا) و یا قصاص زبان دارای حس چشایی در برابر زبان بدون حس چشایی (ماده 410 ق.م.ا) و پلک چشم بینا در برابر پلک چشم نابینا (ماده 406 ق.م.ا)، که با بررسی دلایل این احکام در فقه و ملاحظه نظریات مختلف و نیز رویکرد سایر مذاهب در این موارد و تطبیق آن با اصول حقوقی این استثناها را مطالعه می کنیم و دلایل این جایگزینی را بررسی خواهیم کرد.
ارتباط انسان با خدا از منظر زاویه طلایی 111 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اشاره به یک راه انفسی برای شناخت خداوند دارد. نسبت طلایی به عنوان مهر تأییدی است که خداوند بر موجودات این جهان زده است. مهر زرّینی که می تواند ذهن کنجکاو شخص را به خود جلب کند. در اینجا می خواهیم اثر جدید دیگری از این مهر زرّین را در چهره ی انسان آشکار و آن را با زاویه ی طلایی کره زمین ربط داده و به نتیجه ای دست یابیم که هدف خداوند متعال از خلقت انسان است. موقعیت کعبه روی کره زمین، در ارتباط با زاویه طلایی درجه است که است. اگر چنین ارتباطی در انسان وجود داشته باشد، مفهوم آن چیست؟ در این مقاله به روش تحلیلی و با رویکرد ریاضی زاویه ی طلایی بر کره ی چشم انسان و عنبیه درون آن ترسیم می شود. به کمک نجوم و دو شاخص مهم، یکی محور چرخش زمین و دیگری مدار گردش زمین، نشان داده می شود که کره ی زمین و کره ی چشم انسان با هم ارتباط معنایی دارند. که یک مدل ریاضی و فیزیکی در خصوص سجده بر خداوند و مناجات با او را ارائه می دهد. یکی از اسماء خداوند «علی اعلی» است. این اسم مقدس بر صورت انسان با یک انطباق هنری جالب و دقیق، ارتباط معناداری با کعبه و پرستش خداوند دارد. بنابراین هر شخص با دید هنری و الهی به این دو موضوع یعنی زاویه طلایی و نقش «علی اعلی» در چهره خود، می تواند مفهوم خلقت خود و لزوم پرستش خالق خود را در ذهن تداعی کند و سیمای پرستش خدا را مشتاقانه با نگاهی دیگر بنگرد.
بررسی زبان نگاه در شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشاره ای میان انسان هاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. چشم ها، بهترین دریچه قلب افراد هستند؛ چون به کمک آن ها، می توان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچ گاه نمی توان با زبان، آن ها را به درستی منتقل کرد، به طرف مقابل انتقال داد. در دنیای شاعران، ارتباط عاشقان واقعی در بیشتر مواقع با همین زبان صورت می گیرد. در واقع، با اشتعال شعله عشق در دل آن ها، زبان گفتار، قدرت خود را در گویایی، به چشم ها می دهد. ارتباط عمیق والدین با فرزندان نیز اغلب از طریق ارتباط چشمی صورت می گیرد. هم چنین افراد ناشنوا که از نعمت زبان گفتار محروم هستند، می توانند در کنار استفاده از انگشتان برای تفهیم منظور خود به دیگران، از زبان نگاه نیز یاری بگیرند. در واقع، زبان نگاه می تواند زبان بی زبانی آن ها باشد و موجب تسهیل ارتباط با افراد عادی جامعه گردد. این مقاله به بررسی و تبیین اهمّیّت زبان نگاه، در روابط مختلف اجتماعی و همچنین دلایل برتری آن بر زبان گفتار می پردازد. گفتنی است که این بررسی، بیشتر بر مبنای متون نظم فارسی صورت گرفته است.
مشاهده به عنوان ابزار مورخ: تحلیلی بر آراء جیمز الکینز در کتاب در باب مشاهده(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر نقد "در باب مشاهده" جیمز الکینز، نظریه پرداز مهم تاریخ نگاری هنر است. هدف الکینز در این کتاب آموزش صحیح "مشاهده" بوده و او در دو دسته بندی اصلی دست ساخته های بشر و پدیده های طبیعی، طیف وسیعی از پدیده های بصری را مشاهده ی دقیق می نماید. پدیده هایی که ابعاد مختلفی دارند، تاریخی، هنری، تکنولوژیکی، زبانی، فرهنگی، اجتماعی، یا کاملا طبیعی. سوال اصلی، الگوی شکل دهنده شالوده کتاب را دربرگرفته و سعی شده با تحلیل عناصر مختلف، الگوی ذهنی مولف استخراج شود. مفروض است او بعنوان متخصص مطالعات بصری تاریخ هنر، بصورتی غیرمستقیم ایده هایی مربوط به کیفیات و نحوه فعالیت مورخ هنری در برخورد با پدیده های مختلف هنر و فرهنگ مطرح نموده است. لذا، نگاشته ها و آراء اصلی اش بازبینی می شوند.مطالعه نشان می دهد که برای مولف مشاهده صحیح و آزاد از قالب های معین، رمز دریافت تاریخ هنر است. تاریخی که به نظر او تنها با مطالعه ی آثار هنری قابل فهم نیست و مشاهدات دیگر پدیده های بصری در فرهنگ امروزه می توانند به درکش عمق دهند. نتیجه گیری در نهایت به این امر اشاره دارد که چگونه نگاه آغشته به پیش فرض هایی مانند فرهنگ و تاریخ هنر متعارف باعث نادیده گرفته شدن مواردی بسیار مهم در پدیده های بصری می شود. جزییاتی که در تفسیر این پدیده ها نقشی حیاتی می توانند ایفا کنند.
تأملی در تعیین دیه، در جنایت واحد بر هر دو چشمِ افراد دارای یک چشم بینا (ارائه راهکار به منظور اصلاح قانون مجازات اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
363 - 384
حوزه های تخصصی:
قانونگذار در دو چشم سالم دیه کامل را ثابت می داند. در خصوص چشم نابینا نیز قائل به یک ششم دیه کامل است و در خصوص چشم سالم افراد دارای یک چشم بینا، میان نابینایی مادرزادی و به علل غیرجنایی با نابینایی به علل جنایی، تفاوت گذاشته است و در اولی قائل به دیه کامل و در دومی رأی به نصف دیه کامل داده است. مسئله اصلی که جُستار حاضر در پی یافتن پاسخ آن است، این است که اگر در اثر جنایت واحد، چشم بینا و نابینای فرد از بین برود یا اینکه منفعت بینایی چشم و چشم نابینا از بین رود، چه مقدار دیه ثابت می شود؟ ظرفیت قانون مجازات اسلامی در این زمینه، تنها رأی به ثبوت یک دیه کامل و یک ششم دیه را مستند به مواد 588، 589 و 691 ق.م.ا برای قضات دادگاه ها وجیه می نماید. مسئله هرچند از نظر فقهای متقدم مغفول مانده، ولی استفتا از فقهای معاصر نشان از اختلاف میان آنان دارد و در این زمینه در مجموع سه نظر وجود دارد: 1. گروهی برای چشم بینا یک دیه کامل و همین گروه در چشم نابینا دو دسته شده اند: برخی قائل به ثبوت ارش شده اند و برخی سخن از دیه چشم ناسالم می آورند؛ 2. شماری نیز رأی به نصف دیه در چشم بینا و یک سوم دیه در چشم نابینا داده اند؛ 3. برخی نیز حکم به یک دیه کامل را احتیاطی می دانند. نگارنده نیز حکم به یک دیه کامل را معتبر و مقتضای مبانی فقهی و معلوم الاعتبار می داند. پژوهش حاضر با استخراج و تنظیم مبانی وارده، به بیان مبانی فتاوا و ارزیابی آنها می پردازد و با هم افزایی مبانی، با روش اجتهادی، نظر اخیر را متقن می سازد و با پیشنهاد اصلاح موادی از قانون مجازات اسلامی، سعی در تأمین تمهیدات لازم برای قضات محاکم قضایی به منظور صدور احکام مطابق با آموزه های فقهی دارد.
بررسی اسطوره ای نگهبانان و سه پاس شاهنامه فردوسی و انعکاس آن در سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
388 - 410
حوزه های تخصصی:
جهان نگری انسان باورمند به دیدگاه دو بنی، او را ملزم می سازد که در جبهه نیکی با تجاوزهای دیوان و اهریمنان نبرد کند و با چشم و گوش و زبان، هوشمندانه از حدود داشته های خویش حراست و نگاهبانی کند. پژوهش حاضر به موضوع نگاهبانی و پاسداشت پدیده ها و عناصر قدسی پرداخته است که بر پایه زیربنای فکری ایران باستان و باورمندی های نظام هستی شناسی کهن، به دو بن ناساز و متضاد اهریمنی و هرمزدی بخش شده اند. نگاهبانی با چشم و گوش و هوش سخت در پیوند است. در این پژوهش، نگاهبانانی از عوالم ملکوت و امشاسپندان و ایزدان در آیین کهن ایران معرفی شده است و جلوه های آن در شاهنامه فردوسی استخراج و ثبت گردیده است. همچنین سه پاس (پاسبان) مهم هستی انسان (چشم، گوش و زبان) از دیدگاه فردوسی، با نگاهبانان ماورایی همراه با شرح خویشکاری ویژه آنان در متون پهلوی و اوستا با شاهنامه برابر شده و به سنجش درآمده است. مطالعه حاضر به صورت روش تحلیلی-توصیفی و به شکل هرمنوتیک و تفسیری پرداخته شده است. در روند مطالعات و بررسی های انجام شده، این برآیند حاصل گردید که در ساحت مینوی، فرشتگان و ایزدان به امر نگاهداشت آیین هرمزدی می پردازند و خویشکاری آنان حراست از آفریدگان اهورمزدا در تقابل با اهریمن است. در ساحت مادی نیز، انسان ها، جانوران، اشیاء و عناصر طبیعت، به شیوه ای هم راستا و هم بنیان به نگاهبانی از جبهه نیکی اختصاص یافته اند و در شاهنامه فردوسی در خلال داستان ها به آن ها اشاره شده است. اهداف پژوهش:بررسی و واکاوی اسطوره ای «سه پاس چشم و گوش و زبان» در شاهنامه فردوسی و سنگ برجسته های تخت جمشید.شناسایی و کشف مفاهیم هم خویشکار نگاهبانی در شاهنامه و منابع آن.سؤالات پژوهش:جایگاه عناصر اسطوره ای نگهبانان و سه پاس (چشم، گوش و زبان) در نگاهداشت آیین هرمزدی در تقابل با اهریمن در شاهنامه فردوسی و سنگ برجسته های تخت جمشید چگونه بوده است؟مفاهیم هم خویشکار نگاهبانی در شاهنامه و منابع آن کدام اند؟
تلقی فراطبیعی از وقایع طبیعی در اخبار معجزات پیامبر (ص) (مطالعه موردی؛ روایات شفای چشم از حدقه در آمده و دست مقطوع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
89 - 107
حوزه های تخصصی:
بخشی از سنت روایی جهان اسلام به نقل معجزات منتسب به پیامبر(ص) اختصاص دارد. رشد صعودی این اخبار از نظر کمّی و کیفی در منابع متأخر نسبت به منابع متقدّم، احتمال تلقّی گردیدن برخی وقایع طبیعی زمان رسول اکرم(ص) را به عنوان پدیده های فراطبیعی مطرح می سازد. از جمله معجزات منسوب، شفای چشم از حدقه درآمده و دست مقطوع تعدادی از صحابه است. بررسی متنی و تبارشناسی این گزارش ها، حاکی از عدم وجود جنبه های فراطبیعی در نسخه های اصلی و تغییر ماهیت آن در طول زمان، به سمت پدیده ای خارق العاده است. بررسی سندی نیز بیانگر ضعف اسناد اکثریت قریب به اتفاق این اخبار است. همچنین از دیدگاه پزشکی، بهبود چشم از حدقه درآمده، با شرایطی که در اصل خبر وجود دارد، کاملا طبیعی و رایج است. لذا اطلاق اصطلاح «معجزه» بر آن و کاربرد آن برای اثبات نبوت پیامبر(ص) صحیح به نظر نمی رسد.
بازنمایی «لکه»، با تکیه بر وجه استعاری «چشم» و «نگاه خیره» در رمان شهری که زیر درختان سدر مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
101 - 123
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای «ژک لکان» در زمینه روان کاوی ساختاری، انقلاب بزرگی در حوزه نقد پسامدرن به وجود آورده است. «نگاه خیره» و «چشم» از ایده های کلیدی لکان به شمار می رود. به عقیده او نگاه خیره میل ناممکن ناخودآگاه را می نمایاند؛ درحالی که چشم ماهیت بصری دارد و به خودآگاه اشاره می کند. امکان مرئی شدن شیء در زیر نگاه خیره، «لکه» ای را در نظم تصویری برجای می گذارد. لکه هر لحظه تصویر را به کام خود می کشد و سوژه را مضطرب می کند. از میان نویسندگان ایرانی آثار خسرو حمزوی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فهم جایگاه این نویسنده بدون بررسی رمان شهری که زیر درختان سدر مرد ، از منظر روان کاوانه میسر نخواهد شد. هدف از نگارش مقاله حاضر تحلیل رمان یادشده با به کار گیری نظریه لکان و با محوریت مفاهیم «نگاه خیره»، «چشم»، «ابژه مفقود»، «دیگری بزرگ»، «همان انگاری» و «لکه» است. طبق نتایج به دست آمده شخصیت «جریر» در قالب ابژه تماشا کارگزاری مشابه «ابژه مفقود» دارد. نگاه سوژه کیان به دنبال چیزی می گردد که در ورای تصویر گمشده است؛ ولی تصویر در زیر نگاه جریر به لکه مبدل می شود. رمان یادشده به لحاظ پیچیدگی روانی شخصیت ها قابلیت بررسی از جنبه های روان کاوانه را دارد و نظریه لکان الگوی مناسبی برای بررسی این اثر است.