مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پویانمایی
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله که به منظور ارزشیابی پویانماییهای دینی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است، اصول حاکم بر تولید پویانماییشناسایی شد که بر شانزده اصل مشتمل است. برای بررسی میزان استفاده از اصول مذکور در تولید پویانماییها فهرست بررسی (چک لیست) لازم تهیه شد و دادهها از بررسی و تحلیل دو پویانمایی مذهبی، دو پویانمایی غیرمذهبی داخلی و دو پویانمایی غیرمذهبی خارجی به دست آمد. البته پویانماییهای غیرمذهبی را برای فراهم شدن امکان مقایسه و ارزیابی وضعیت پویانماییهای مذهبی بررسی کردیم.تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که اصول «استفاده از حرکات موزون»، «پرهیز از خشونت» و «کسب پاداش» در پویانماییهای مذهبی رعایت نشده، اما اصول «پرهیز از کاربرد جملات منفـی» و «استفاده از جملات مثبت» تا حدودی، و اصول «استفاده از پیامهای کوتاه»، «تراکم اطلاعات»، «استفاده از حرکات صحیح»، «رنگ مناسب»، «پرهیز از مجازات»، «ارائه بهموقع پاداش» و «موسیقی شاد» در پویانماییهای مذهبی کاملاً رعایت شده است. در عین حال، استفاده از «اغراق»، «فانتزی» و «تکرار» در پویانماییهای مذهبی بیش از حدِ مقبول بوده است.با توجه به اینکه رعایت اصول تولید در پویانماییهای غیرمذهبی داخلی و در پویانماییهای غیرمذهبی خارجی بیشتر است پیشنهاد میشود که تولیدکنندگان پویانماییهای مذهبی در سیمای جمهوری اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشته باشند.
"
پیام مخفی و کاربردهای آن در پویانمایی
حوزه های تخصصی:
در تعاریف عمومی، هر آنچه از فرستنده به گیرنده در فراگرد ارتباط منتقل می شود را پیام می نامند. این پیام در قالب ها و اشکال مختلف و در رسانه های مختلف تجلی می یابند. در یک تقسیم بندی کلان پیام های قابل ادراک را می توان به شکل خودآگاه و غیرخودآگاه دسته بندی کرد. بدین معنا پیام هایی که از آستانه درک مخاطبان به شکل خودآگاه پایین تر هستند را پیام های مخفی یا فروآستانه ای می نامیم. ادبیات استفاده از پیام های فروآستانه ای از علم روان شناسی نشئت گرفته است. این پیام ها در گذشته در حالت اغماء و یا هیپنوتیزم برای آموزش پنهان یا نهفته مورد استفاده قرار می گرفت و امروزه تحت رسانه هایی همچون سینما فرایند انتقال پیام انجام می شود. پویانمایی یکی از قالب های اصلی فیلم و با حوزه مخاطبان عمدتاً کودک و نوجوان است که این تکنیک را در خود جای داده است. در این مقاله به فرایند استفاده از پیام های فروآستانه ای در پویانمایی خواهیم پرداخت و تبعات استفاده از آن را از دیدگاه تبلیغات تجاری و حقوقی بررسی می کنیم.
بررسی مفاهیم اخلاقی و مفاهیم ضد اخلاقی در پویانمایی های عرضه شده برای کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی مفاهیم اخلاقی و ضداخلاقی در پویانمایی ها تهیه شده است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است؛ به این منظور تعدادی از پویانمایی های ایرانی و خارجی انتخاب شدند و در هنگام تماشای هر یک از آنها پرسشنامه ای تکمیل گردید. نتایج عبارتند از: در پویانمایی های ایرانی و ایرانی خارجی از میان مفاهیم اخلاقی کمک به نیازمندان در رتبه اول؛ تلاشگری در رتبه دوم و کارگروهی در رتبه سوم، در پویانمایی های خارجی از میان مفاهیم اخلاقی کمک به نیازمندان در رتبه اول؛ تلاشگری به همراه کارگروهی در رتبه دوم و خوش اخلاقی در رتبه سوم قرار داشتند. در پویانمایی های ایرانی مفاهیم اخلاقی در مقایسه با پویانمایی های خارجی بیشتر بود. در پویانمایی های ایرانی، خارجی و ایرانی خارجی از میان مفاهیم ضد اخلاقی بی احترامی به حقوق دیگران در رتبه اول؛ دروغگویی در رتبه دوم و افراط و زیاده خواهی در رتبه سوم قرار داشتند. در پویانمایی های ایرانی مفاهیم ضداخلاقی در مقایسه با پویانمایی های خارجی کمتر بود. این تفاوت ها با استفاده از روش آماری آزمونt گروه های مستقل معنی دار نبود. همچنین در پویانمایی های ایرانی و ایرانی خارجی مفاهیم اخلاقی از مفاهیم ضد اخلاقی بیشتر بود و در پویانمایی های خارجی برعکس بود.
تحلیل خودآگاه و ناخودآگاه رفتار کودکان مصرف کننده پویانمایی با استفاده از بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵
102-135
حوزه های تخصصی:
بازاریابی عصبی علم جدیدی است که به بررسی رفتار مصرف کننده، نه بر اساس خودآگاه بلکه بر اساس ناخودآگاه فرد می پردازد. این دانش نوپا ابزارها و روش های متنوعی دارد که یکی از آن ها، پتانسیل وابسته به رویداد می باشد که در این تحقیق مورداستفاده قرارگرفته. هدف از تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفه های جذابیت کاراکترهای پویانمایی است. بنابراین، پژوهش به سؤالاتی ازاین دست پاسخ خواهد گفت که کاراکتر زن برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر مرد؟ کاراکتر انسان برای کودکان جذاب تر است یا کاراکتر حیوان؟ همچنین، پاسخ کودکان در روش سنتی (پرسش از فرد) و روش بازاریابی عصبی مقایسه شده و فهم جدیدی از چگونگی رفتار کودکان در توجه به شخصیت های موجود در برنامه های کودکان ارائه می شود. تناقض هایی میان آنچه کودکان گفته اند و میان آنچه در ناخودآگاهشان می گذرد در تحقیق مکشوف گردید که در مخاطب شناسی و تصمیم گیری های سیاستی رسانه ها می تواند مؤثر باشد.
تحلیل پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز بر اساس رویکرد چندوجهیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته به واکاوی ماهیت و کارکردهای ایدئولوژیک سینمای هالیوود در پویانمایی آقای فاکس شگفت انگیز ، محصول سال 2009 برای رده سنی کودک و نوجوان، با بهره گیری از رویکرد نوینِ چندوجهیت می پردازد. هدف اصلی پژوهش تبیین راهبردهای گفتمان مداری است که به مدد آن ها سواد بصری و به تبع آن نظام اندیشگانی بینندگان فیلم هم سو با گفتمان جهانی سازی و بایسته های آن، مثل مصرف گرایی و نفی ارزش های بومی و ملی، سامان می یابد. چندی است گفتمان جهانی سازی در صدد ایجاد پیوند میان کودکان، فرهنگ مصرف گرایی و سینمای هالیوود است. به همین خاطر با تمرکز بر مسائلی چون جهانی سازی و مصرف گرایی، و بازیگران این عرصه، در صدد پاسخ گویی به این سؤالات هستیم: بازنمود هویت فرهنگی از طریق سازوکارهای چندوجهیت چگونه است؟ رابطه بین چندوجهیت و تجربه زیست جهان چگونه است؟ بازنمودهای چندوجهی چگونه شخصیت های ارائه شده و مجازی را به قهرمانان زنده و واقعی تبدیل می کند؟ کارآمدترین وجه های ایدئولوژی ساز در تجاری سازی سینمای هالیوود چیست؟ یافته های این پژوهش با بهره گیری از جوهره انتقادی چندوجهیت، نشان دهنده کارکردهای ایدئولوژیک مستتر در پویانمایی هاست. با رمزگشایی از دوگانه ما (انسان ها، غربی ها) و آن ها (حیوانات) نشان می دهیم که مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جوامع غیرغربی که حیوانات نمایندگان آن هستند چگونه بازنمایی می شود. برای رسیدن به آرمان شهر موعود غرب، حیوانات چگونه با اقرار به ضعف ها و نداشته های خود پذیرای فرهنگ غربی می شوند؛ و مهم تر اینکه، چگونه بینندگان با هم ذات پنداری با حیوانات، با آن ها ابراز هم بستگی و همدلی می کنند. همه این فرایندها مستلزم مشروعیت بخشی به گفتمان سینمای هالیوود هستند که با دست کاری سواد بصری بینندگان فیلم محقق می شود.
مؤلّفه های بیانی انیمیشن و چگونگی اقتباس از قصّه ها و افسانه های ایرانی (بررسی موردی: انیمیشن سینمایی جمشید و خورشید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۴
203 - 228
حوزه های تخصصی:
اقتباس از ادبیات کهن، بهخصوص قصّه ها و افسانه ها و کشف روابط و مناسبات چندلای افسانه با سبک و سیاق بیانی انیمیشن، یکی از شیوه هایی است که امروزه مورد توجّه بسیاری از فیلمنامه نویسان انیمیشن قرار گرفته است. با توجّه به ویژگی های ساختاری و قابلیت های شگفت انگیز قصّه ها و افسانه های ایرانی برای انطباق با زبان انیمیشن، فراگیری زبان رسانه و استفاده از شیوه هایی چون اقتباس و بازآفرینی برای تبدیل افسانه به انیمیشن بسیار ضروری می نماید. مقال پیش رو، با به کارگیری روش اسنادی و با رویکردی توصیفی-تحلیلی، پس از بیان شرایط درام پذیری افسانه ها، به نقد تطبیقی عناصر مشترک افسانه و انیمیشن سینمایی «جمشید و خورشید» و چگونگی انتقال این عناصر در فرایند اقتباس از افسانه به انیمیشن می پردازد. بر اساس یافته های پژوهش، اوّلین گام در تبدیل افسانه به انیمیشن، تحلیل متن افسانه و یافتن ویژگی های تصویری و مؤلّفه های مختلف دراماتیک آن است. شناخت نقاط قوّت و ضعف افسانه ها، اضافه نمودن و یا برجسته کردن عناصر دراماتیک و تقویت مؤلّفه های گوناگون پویانمایی، باعث افزایش حرکت، تعلیق و تصویر در انیمیشن خواهد شد.
بررسی ظرفیت های اقتباس پویانمایی (انیمیشن) از منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی ایران به ویژه متون کهن هیچ گاه برای نمایش به نگارش درنیامده است؛ ولی برخی از آنها ظرفیت های نمایشی دارد و فیلمنامه نویسان می توانند به شیوه های مختلف از آنها اقتباس و استفاده کنند. منطق الطیر عطار یکی از منظومه های ادب عرفانی و جزو شاهکارهای ادبیات کلاسیک فارسی است که با معارف عمیق و غنی، در زمره آثار اقتباسی در گونه پویانمایی (انیمیشن) می توان به آن توجه داشت. پویانمایی روایتی از دنیای غیرممکن هاست؛ دنیایی که شگفتی مخاطب را برمی انگیزد و با حرکت و تصویر و تخیل هر امر محالی را ممکن می کند. با این توصیف، نویسنده در این مقاله می کوشد به روش توصیفی تحلیلی، عناصر ساختاری متون دراماتیک مانند ساختار نمایشی (کشمکش، گره افکنی، بحران و گره گشایی)، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، گفت وگو و ... را با رویکرد ژانری و تمرکز بر گونه انیمیشن بررسی و ظرفیت های اقتباسی منطق الطیر در این قالب را بیان کند. تحلیل عناصر یادشده نشان می دهد منطق الطیر از ساختار منسجم داستانیِ مطلوبی برای بیان نمایشی برخوردار است؛ همچنین با داشتن ویژگی های حرکتی و تصویری و تخیلی، متن مناسبی برای فیلم نامه انیمیشن است. وجود شخصیت های پیچیده و جذاب نمادین، تنوع رنگ و حرکت، وجود مکان و زمان های مختلف و گوناگون در سفر و ... از دیگر ظرفیت هایی است که جنبه های تصویری این متن را برای اقتباس انیمیشن تقویت می کند.
«تحلیل روایت پویانمایی تلویزیونی با تأکید بر زیبایی شناسی ساختار عناصر بصری؛ مطالعه موردی فیلم قاصدک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم های پویانمایی به مثابه رسانه، از تمهیدات گوناگون برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. روایت و روایت گری عامل مهمی در شکل دهی پویانمایی ها است. روایت ها، عموماً بیانگر گونه ای نگرش به جهان و چگونگی ادراک آن به شمار می روند. بخشی عظیمی از محبوبیت فیلم های داستانی از روایت های آنها کسب می شود؛ روایت ها به برنامه سازان کمک می-کنند از روش القاء مستقیم پیام به مخاطب فاصله بگیرند و ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، رسانه را در رساندن به اهداف کلان خود یاری رسانند. به همین دلیل نحوه شکل گیری، عناصر سازنده و مفاهیم صریح و ضمنی روایت ها باید مورد تحلیل علمی قرار گیرد. بر همین مبنا هدف از این مقاله، تحلیل عناصر روایی و بصری اثر کوتاه پویانمایی «قاصدک» که از آثار فاخر تولیدات پویانمایی صدا و سیمای مرکز همدان است. به منظور دستیابی به این هدف از رویکرد روایت شناسی و نظریه «رولان بارت» و «ژرار ژنت» برای تحلیل روایت عناصر روایی و بصری فیلم مورد بررسی استفاده شد. در نهایت یافته ها نشان داد عناصر بصری در خدمت بیان داستان و مفاهیم تصویری هستند و به خوبی مفاهیم اصلی داستان را روایت کرده اند. بطوریکه عناصر بصری، مفاهیم صریح و ضمنی متن را در ارتباط با موضوع فیلم به خوبی بیان می کنند. همچنین عناصر زیباشناختی بصری این فیلم توانسته است درغنای محتوایی و زیبایی تصویری فیلم پویانمایی قاصدک تأثیر داشته باشد.
تحلیل مضامین نهفته در دیدگاه های مصرف کنندگان پویانمایی های دوبله شده در ایران با رویکرد وب نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع فناوری بازار محصولات دیداری شنیداری و ترجمه آن ها را متحول ساخته است. این امر، با فراهم آوردن شرایط تعاملی میان مصرف کنندگان، تولیدکنندگان، مترجمان و صداپیشگان، باعث توجهِ بیشتر پژوهشگران به مصرف کنندگان و تجارب آن ها شده است. از این رو، پژوهش حاضر در نظر دارد، با رویکرد وب نگاری، مضامین نهفته در دیدگاه مصرف کنندگانِ پویانمایی های دوبله شده در ایران را تحلیل نماید. بدین منظور دوازده پویانمایی انتخاب و دیدگاه های مصرف کنندگان در ارتباط با آن ها، از چند میدان پژوهش، گردآوری، پالایش و تحلیل شدند. برای تأیید مضامین و افزایش اطمینان پذیریِ پژوهش، با هفت شرکت کننده مصاحبه های نیمه ساختارمندی انجام شد. سه مضمون کلی انتظارات، انگیزه ها و رفتار مصرف کنندگان از هفت مضمون اولیه بدست آمدند. مضامین فرعی عبارت بودند از: رؤیت پذیری صداپیشه، مسرت طلبی، برندگزینی، به روزبودگی، دست نخوردگی، خودتعیین گری و مقیدسازی فرهنگی.
تحلیل مقایسه ای بازنمایی مهارت های ارتباطی در پویانمایی های ایرانی و غیرایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم های پویانمایی (انیمیشن) در همه جای دنیا و از جمله جامعه ایران بسیار دیده می شوند و مخاطبان زیادی دارد. کودکان، مهارت های زندگی و ارتباطی را از مجراهای مختلف فراوانی فرا می گیرند. باتوجه به اهمیت مهارت های زندگی کسب شده از محیط که انیمیشن ها نقش موثرتری دارند، سوال اینست که نحوه نمایش مهارت های ارتباطی در پویانمایی چگونه است و شخصیت اصلی داستان در برخورد با اتفاقات چه واکنشی دارند؟ برای پاسخ به این سوال، به سراغ پویانمایی رفته و از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شده اند. از میان چهار نمونه مورد بررسی، نتایج یافته های یک نمونه از پویانمایی های ایرانی (رستم و سهراب) و یک نمونه از پویانمایی های غیرایرانی (کوکو) آورده شده است. واحد تحلیل، سکانس های انیمیشن است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در نمونه ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، به غیر از مسائل تکنیکی و فنی، از لحاظ محتوا باهم فرقی ندارند و مهارت های ارتباطی بخوبی در آنها نمایش داده شده است. مجموعه ای از دلالت های فرهنگی-اجتماعی بر روابط سرشار از صمیمت، حمایت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. شخصیت اصلی داستان، خودسرانه راه خویش را می رود تا به خواسته ها و نیازهایش برسد. در نمونه غیرایرانی، شخصیت اول داستان با ساختارشکنی موضوع ممنوعه داستان را پیش می برد ولی در نهایت به حفظ نهاد خانواده، اولویت دادن به نهاد خانواده همراه است. در این بازنمایی ها، کودک در جایگاه سنی طبیعی خود بازنمایی نشده و بزرگ تر از سن شان نمایش داده می شود. افتخار و تاکید بر آداب و رسوم، نمادهای ملی، حفظ نهاد خانواده، نقش دادن و توجه کردن به کودک، از جمله محتواهای خوب و مناسب پویانمایی است.
پویانمایی تلویزیونی در ایران: به سوی مدلی برای سیاست گذاری از توصیف مسئله تا تجویز راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات صنایع خلاق یکی از الگوهای پیشرو در سیاست گذاری فرهنگی و اقتصاد فرهنگ در دنیا است که تقریباً از ابتدای قرن حاضر در کشور های مختلف دنیا توسط دولت ها و دیگر کنشگران سیاستی در حوزه فرهنگ در حال اجرا است. پویانمایی به عنوان یکی از قالب های رسانه ای پردرآمد بیش ازپیش مورد توجه سیاست گذاران واقع شده است. اما در کشور ما در قدم اول، برای طراحی و اجرای هرگونه سیاست و تصمیم سیاستی، نیاز به شناخت دقیق از وضعیت کنونی برای دستیابی به شرایط مطلوب احساس می شود. این پژوهش برای نیل به این مهم، به صورت بندی دقیق و علمی از مسائل سیاستی و راهکار های ممکن دستیابی به شرایط مطلوب تولید انبوه پویانمایی تلویزیونی در ایران از طریق مصاحبه با خبرگان این عرصه و تحلیل مضمون آن، پرداخته است. در نتایج این تحقیق در جستجوی عوامل بازدارنده و موانع پیشرفت پویانمایی به سه مؤلفه اصلی دست یافتیم؛ از یک سو اشتباهات و ضعف های سیاست گذاران و مدیران این عرصه باعث ایجاد آفت ها و بروز مسائلی شده، و از سوی دیگر تولیدکنندگان و دیگر کنشگران خصوصی نیز دچار ضعف های بنیادین هستند که توانایی و قوت رشد را از دست داده اند، و همچنین عوامل ساختاری که ریشه در فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دارند نیز مزید بر علت شده است. راهکارهای ارائه شده توسط نخبگان به ۶ دسته اصلی با عنوان های ایجاد متولی کلان، بازار آزاد، اصلاح نظام آموزشی، پژوهش و ایجاد شتاب دهنده ها دسته بندی شدند که در نهایت، این تحقیق مدلی مطلوب برای سیاست گذاری پویانمایی تلویزیونی در ایران با استفاده از نکات ارائه شده در مصاحبه ها ارائه کرده است.
تحلیل نشانه شناختی هویت دینی در پویانمایی های ایرانی (مطالعه موردی: مجموعه پویانمایی «پیامبران»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که بررسی نماید هویت دینی در پویانمایی های ایرانی چگونه نشان داده می شود و برای بازنمایی هر یک از ابعاد هویت دینی از چه رمزگان نشانه شناسی استفاده شده است. به عبارت دیگر، هدف اصلی این تحقیق، تحلیل نشانه شناختی هویت دینی در پویانمایی های ایرانی(مورد مطالعه: مجموعه پویانمایی پیامبران) است. این تحقیق در رهیافت مطالعات فرهنگی و با تأکید بر نظریه بازنمایی استوارت هال[1] و بهره گیری از نظریه های مرتبط با حوزه دین به ویژه نظریه گلاک و استارک[2] صورت گرفته است. جامعه آماری شامل پویانمایی های ایرانی است که در طول سال های گذشته با محوریت دین و مسائل دینی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید و پخش شده است. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند غیر تصادفی انجام شد و 3 قسمت از پویانمایی پیامبران(کشتی نوح، آتش سرد و صابران) به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل نشانه شناسی پویانمایی ها از الگوی روایی بارت[3] و همچنین از تحلیل سه گانه فیسک و هارتلی[4] استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد بازنمایی هویت دینی در پویانمایی پیامبران با جهت گیری، چارچوب بندی رسانه ای و کارکردهای ایدئولوژیک همراه است. در این پویانمایی ها ابعاد مختلف هویت دینی - بعد اعتقادی، مناسکی، تجربه ای و پیامدی- بازنمایی می شود. [1]. Stuart Hall [2] .Glock & Stark [3]
تحلیلی بر آسیب شناسی پویانمایی های آموزشی ساخت ایران برای کودکان گروه سنی الف(مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که بسیاری از پژوهشگران معتقدند، اغلب پویانمایی های آموزشی ایران، دارای سطح کیفی مساعدی نمی باشند، هر ساله از میزان مخاطبانشان کاسته می شود و موجب خسارت های جبران ناپذیری بر گستره پیشرفت جامعه می گردند؛ بدین سبب، مقاله پیش روی از جمله راه کار های توسعه کشور و رسانه ای آن را آموزشِ هم زمان و مناسبِ هنری و اجتماعیِ بزرگ سالان و کوچک ترین عضو جامعه(کودکان) دانسته؛ باور دارد با شناسایی آسیب ها و قابلیت های موجود در این هنرِ صنعتی(پویانمایی) -که از ارزشمندترین شیوه های تربیتیِ سرگرم کننده بوده- و بهره مندی از تئوری الماس فرهنگی وِندی گریزوُلد، روش های کتاب خانه ای و میدانی، تجزیه و تحلیلِ کمی و کیفی داده ها، هم چنین، پاسخ دادن به این پرسش که: چگونه کودکان گروه سنی الف با تخیلات تصویر شده خویش و پویانمایی های آموزشی بهترین همبستگی را برقرار می کنند؟ قادر خواهد بود در جهت بلوغ به موقع کودکان گروه سنی سه تا شش سال شیرازی گامی ارزشمند بردارد. بر این اساس، در کنار روند یاد شده توانایی های جسمی و ذهنی، کنش ها و واکنش های سالم هنریِ خردسالان و افراد پیرامونی ایشان برای ارائه سه دسته از نظرات کلیِ مطالعه حاضر، به شرحِ 1) فرهنگ سازی و تعلیم مبانی اجتماعی و رفتاری افراد با کودکان، 2) تشویق خردسال به انجام کار هنری و 3) مشارکت گروه سنی یاد شده در تولید محتوا و تصاویرمتحرکِ ایرانی، نقش اساسی داشته است.
اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی (از طریق قصه گویی و پویانمایی) بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی (از طریق قصه گویی و پویانمایی) بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش، از نوع طرح های عاملی «شبه آزمایشی» بود. 102 کودک یک مرکز پیش دبستانی از جامعه آماری کودکان پیش دبستانی ناحیه دو شهر یزد در سال 1394 انتخاب شده و به پنج گروه معادل منتسب شدند. در نهایت به تصادف چهار گروه به عنوان گروه آزمایش (جنسیت* قصه/کارتون) و یک گروه کنترل (پسر بدون مداخله) انتخاب شدند. آموزش ارزش های اخلاقی گروه های آزمایش از طریق قصه گویی یا پویانمایی در ده جلسه سی دقیقه ای اجرا شد. قبل و بعد از آموزش، پرسشنامه مهارت های اجتماعی ویرت (1984) توسط والدین و مربیان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون مانکوا، تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس انجام شد. یافته ها نشان داد از نظر والدین، آموزش ارزش های اخلاقی از طریق کارتون (موثرتر در پسران) و قصه گویی (موثرتر در دختران) به طور معناداری (001/0 > p) باعث رشد مهارت های اجتماعی کودکان (در محیط غیررسمی خانه) می شود. همچنین از نظر مربیان، آموزش ارزش های اخلاقی از طریق قصه گویی به طور معناداری (001/0> p) باعث رشد مهارت های اجتماعی کودکان ( در محیط رسمی آموزشگاه) می شود. در مجموع، مهارت اجتماعی دختران از پسران دوره پیش دبستانی بالاتر است.
«الگوپذیری تربیتی کودکان در بررسی محتوایی سریال های انیمیشنی کودک تلویزیون»
منبع:
علوم خبری سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
111 - 140
حوزه های تخصصی:
تلویزیون به عنوان مکمل تربیتی در کنارخانواده، عامل رشد فکری و شخصیتی کودکان می شود. از آنجا که کودکان به میزان قابل توجهی در معرض تماشای سریال های پویانمایی قرار می گیرند؛ لذا بسیاری از الگوهای تربیتی را به شکل چشمگیری آموخته و در آنها نهادینه می شود. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، ضمن تحلیل الگوهای تربیتی ارائه شده در سریال های پویانمایی شبکه استانی؛ به نقش این سریال ها در آموزش الگو های تربیتی و مهارت های فردی و اجتماعی به کودکان در قالب موضوعات مختلف بپردازد. نمونه این پژوهش در کل 71 دقیقه و 517 صحنه از سریال های پویانمایی مرتبط بوده است. یافته ها نشان می دهد؛ الگوهای تربیتی به صورت گفتگویی(کلامی) بین شخصیت های داستان و «رفتارهای اجتماعی چون تمیز نگه داشتن طبیعت و مهربانی با حیوانات، رفتارهای فردی چون و سلام کردن و راستگویی، رفتارهای بین فردی چون همکاری در کارها و قدرشناسی به کودکان آموخته و الگودهی می شود. بارزترین الگوی تربیتی که از طریق شخصیت پدر و مادر درسریال ها ارائه شده الگوی«غلبه بر خجالت و کمرویی» است و آموزش الگوهایی چون؛ نحوه کنترل و بروز هیجان های مثبت(عشق) و منفی(خشم) بیشتر در قالب داستان و قصه به کودکان و به طور غیر مستقیم، از طریق شخصیت های اصلی به کودکان الگودهی می شود.
بازنمایی مهارت های ارتباطی در پویانمایی های ایرانی و غیرایرانی با نگاه کلیشه جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مقایسه بازنمایی مهارت های ارتباطی انیمیشن های داخلی و خارجی و از منظر تاکید بر کلیشه جنسیت می باشد. سوال اصلی اینست که نحوه نمایش مهارت های ارتباطی در پویانمایی ها با تکید برکلیشه جنس مونث چگونه است؟ نمایش جنس مونث در این فیلم ها چگونه است؟ برای پاسخ به این سوال، از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده و رمزگان محتوا در سه سطح؛ ظاهری، فنی و اجتماعی بررسی شده اند. پژوهش بصورت مطالعات موردی انجام شده، نمونه گیری بصورت هدفمند و از نمونه های در دسترس است. از چهار نمونه مورد بررسی، یافته های پژوهش دو فیلم که شخصیت اصلی داستان از جنس مونث بوده، آورده شده است؛ پویانمایی ایرانی (مینا و پلنگ) و پویانمایی غیرایرانی (موآنا). نتایج پژوهش اشاره دارد، در نمونه های ایرانی و غیرایرانی مورد بررسی، مهارت های ارتباطی بخوبی نمایش داده شده است. برخلاف تحقیقات و مطالعاتی از نوع گافمن، داستان ها فارغ از جنسیت شخصیت اول (مونث)، پیش می روند. تصورات قالبی درباره کلیشه جنسیتی زنان مخالف آنچه نمایش داده شده و بیانگر بازتولید الگوهای جنسیتی سنتی نیستند. در هردو داستان، با ساختارشکنی سوژه های ممنوعه و تقابل نسل کوچکتر با نسل بزرگتر مواجه ایم. این ساختار شکنی ها در نهایت با حفظ روابط خانوادگی، احترام به بزرگان و اولویت دادن به خانواده همراه می شود.
تحلیل عملیات روانی نظام سلطه مبتنی بر القاء در صنعت پویا نمایی (مورد مطالعه: سریال اژدها سواران)(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی شده به تغییر رویه و راهبرد نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم و راهکارهای جدید استعمار جهت سلطه جویی بر ملت ها که از طریق صنعت پویانمایی و فیلم دنبال می شود به طور اعم، و به طور اخص به بررسی و ریشه یابی این راهبرد در پویانمایی "اژدها سواران" پرداخته شود. سلطه گران با سرمایه گذاری هنگفتی که در حوزه فیلم و پویانمایی برای کودکان فراهم کرده اند، آثار زیادی را به جهت سلطه جوئی و رواج و گسترش فرهنگ و تمدن غربی، روانه کشورهای دیگر ساخته اند. آنچه مبین ضرورت و اهمیت این تحقیق است، توجه به اثرات خوراک تصویری و رسانه ای است که کودکان ما طی سال ها در قالب این پویانمایی ها دریافت کرده و در ذهن آنها باقی مانده و باعث تغییر باورهای آنان می شود. سؤال این است که چه عواملی در پویانمایی اژدهاسواران مبین تغییر رویه نظام سلطه از جنگ سخت به جنگ نرم است؟ و نظام سلطه از تغییر راهبرد خود از جنگ سخت به جنگ نرم در پویانمایی اژدهاسواران چه سودی می برد؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که نظام سلطه با یک طرح و فلسفه از قبل طراحی شده، در قالب پویانمایی مذکور و سریال های مشابه که به کودکان عرضه می دارد، بدنبال به تسخیر درآوردن قلبها و ذهنهای کودکان است تا از این طریق به سلطه جویی خود بر ملت ها ادامه دهد. سلطه گران راهبرد خود را از جنگ سخت به جنگ نرم و در قالب تولید آثار پویانمایی تغییر داده اند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و تحلیل اهداف نظام سلطه در قالب پویانمایی ذکر شده است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی-تحلیل محتوا استفاده شده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده بوده است.
روایت در بازی های دیجیتال، نقش آفرینی و تاثیر آنها بر پویانمایی های بلند سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، به تحلیل روایت در بازی های دیجیتال، نقش آفرینی و تأثیر آن ها بر پویانمایی های بلند سینمایی می پردازد. بازی های دیجیتال اولیه ازلحاظ عناصر ساختاری وام دار سینما بودند، اما در دو دهه اخیر، شکل روایی بازی های ژانر نقش آفرینی که مبتنی بر داستان است، به سرعت بر سینمای دیجیتال تأثیر گذاشته است. سینماگرانِ پیش رو نظیر جیمز کامرون، نولان و ... با تأسی از ساختار روایی این بازی ها آثار پیچیده ای خلق نموده اند که صنعت سینما را به مسیری جدید کشانده است. فیلم هایی نظیر بدو لولا بدو (1998)، تلقین (2010)، سه گانه ماتریکس (1999-2003)، کد منبع (2011) و آواتار (2009) جزء این دسته هستند که شامل شکل جدیدی از روایت بوده و ازنظر ساختار روایی کاملاً مشابه دنیای بازی دیجیتال هستند. این مقاله، توصیفی و تحلیلی است. علاوه بر توصیف خصوصیات روایی، نمونه های سینمایی و پویانمایی متأثر از بازی ها، با تکیه بر نظرات صاحب نظرانی مانند جاسمین کالی، دیوید بودرول و کریستین تامسون، به تحلیل روایت و عناصر روایی آن ها می پردازد و آن ها را با بازی هایشان تطبیق می دهد. یافته های پژوهش تأیید می کنند که پویانمایی های متأثر از بازی های نقش آفرینی ازلحاظ عوامل تأثیرگذار بر روایت ازجمله زاویه دوربین، دیدگاه شخصیت ها، شخصیت پردازی، خط روایت، به چالش کشیدن زمان و ساختار پیچیده و تودرتوی روایت، شباهت های زیادی با بازی ها دارند.
تحلیل داستان رستم و سهراب در شاهنامه و پویانماییِ کیانوش دالوند بر اساس الگوی اقتباسِ ریچارد کریوولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
191 - 223
حوزه های تخصصی:
از داستان رستم و سهراب، به دلیل بهره مندی از عناصر دراماتیک و جذّابیت های داستانی، تاکنون نمایش نامه، اُپرا و فیلم نامه هایی بسیار اقتباس شده است. این داستان از برجسته ترین و تأمل برانگیزترین داستان های شاهنامه است ک ه در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت، در ب راب ر یک دیگر قرار می گیرند. یکی از این اقتباس ها، پویانمایی «رستم و سهراب» به کارگردانی کیانوش دالوند در سال ۱۳۹۲ است. ازآن جاکه ساخت پویانمایی در کشور ما ن وپاست و نی از ب ه زیرساخت هایی دارد که به اعتقاد نویسندگانِ این جستار مهم ترین آن فیلم نامه است؛ لذا بر آن شدیم تا فیلم نامه این پویانمایی را با معیارهای کتاب چگونه از هر چیزی فیلم نامه اقتباس کنیم؟ اثر ریچارد کریوولن که مهم ترین مرجع نگارش فیلم نامه های اقتباسی است، مقایسه کنیم تا به هدف این پژوهش که کمک به نگارش اصولی و یافتن لغزش های فیلم نامه های اقتباسی از آثار کهن ادبیات این مرزوبوم است، بر اساس نمونه موردی حاضر دست یابیم. از این منظر با مقایسه اصل داستان در شاهنامه و پویانمایی، این نتیجه به دست آمده است که متن شاهنامه منطبق با الگوی ساختاری- محتوایی کریوولن است؛ ولی فیلم نامه پویانمایی اقتباسی، کم و کاستی هایی دارد که عبارت است از: نپرداختن به تبیین نوع اقتباس، در نظر نگرفتن روح داستان، تغییر ناگهانی پایان داستان بدون فراهم آمدن زمینه های آن از پیش، تغییر درون مایه اثر، عدم معرفی آفریننده داستان. ضمن این که با این دگرگونی، اثر را از ژانر اصلی حماسی-تراژدی خود خارج کرده، باعث ایجاد شبهه نوعی تحریف در داستانی چنین محبوب شده است.
عناصر داستانی موجود در قصه های عامیانه و قابلیت آن برای پویانمایی (با تأکید بر قصّه های مشدی گلین خانم)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
145 - 162
حوزه های تخصصی:
قصه های عامیانه، مملو از ماجرا هایی است که ساختار روایی و داستانی مناسبی دارند و بیشتر عناصر دراماتیک و نمایشی مناسب جهت تبدیل به فیلم نامه و ساخت پویانمایی را نیز دارا هستند. در این پژوهش، با روش تحلیل محتوا، عناصر روایی و داستانی موجود در قصّه های عامیانه و متن منتخب یعنی قصّه های مشدی گلین خانم نشان داده شده-است؛ در این قصه ها انواع خاصی از شخصیت دیده می شود و عناصری از قبیل کشمکش، گفت وگو، بحران، گره-افکنی، تعلیق و فضاسازی های فانتزی و خیالی، نمود بارزی دارد و زمینه مناسبی را برای اقتباس فیلم نامه از آن فراهم می نماید؛ علاوه بر آن در مبحثی جادو و فانتزی و ارزش آن برای پویانمایی مطرح شده است. نیز دریافته ایم که عناصر فانتزی در این قصه ها فراوان است که باعث استفاده بهتر فیلم نامه نویس از این گونه خاص می شود و می توان با اقتباس از این قصه ها که مملو از مایه های فرهنگ کهن ایرانی است، بین پویانمایی و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار نمود.