فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
زیورآلات مجموعهٔ عظیمی از اشیاء فرهنگی هستند که کاربرد تزئینی، تجملی و بعضاً کارکرد بلاگردان دارند. فارغ از وجه مادی و سرمایه ای، برخی از انواع آن ها کارکردی روزمره و آیینی داشته و بازنمای هویت فرهنگی، اندیشه ها و باورهای جوامع بوده و مهارت و ادراک زیباشناسانهٔ زیورسازان هر دوره را نشان می دهند. در این میان شهر شوشتر که روزگاری مرکز استان خوزستان بوده است، یکی از مراکز ساخت زیورآلات بوده که با توجه به تنوع فرهنگی مردم این منطقه، رویکرد چندفرهنگی در زیورآلات آنان دیده می شود. بر این اساس مسئله پژوهش حاضر، چگونگی شکل گیری رویکرد چندفرهنگی در صنایع دستی این شهر و چیستی زیورآلات ساخته شده در این بستر است. شناخت تزئینات و معناهای مشترک فرهنگیِ جامعهٔ ایرانیِ نهفته در زیورآلات به ویژه آثار منطقهٔ خوزستان و شهر شوشتر و اطراف آن در محدودهٔ یک صد سال گذشته هدف این پژوهش است. رویکرد این پژوهش کیفی، مردم نگارانه است که در آن به طور عمده با بهره گرفتن از منابع میدانی و سپس کتابخانه ای و شیوهٔ تحلیل نشانه شناسانه به بررسی موضوع پرداخته شده است. منابع میدانی پژوهش حاضر، افراد آگاه به موضوع و هم چنین مردم محلی و مجموعه داران شخصی بوده اند. بر اساس یافته های پژوهش، بافت چندفرهنگی شوشتر و وجود تقاضاهای مختلف، سبب شده تا زیورسازان این شهر اقلام مختلف تزئینی، ملزومات زندگی و نیز اشیاء دوگانهٔ تزئینی و بلاگردان یا دفع شر را بر اساس سلیقه های مختلف ساکنانی که جمعیت بیش تری در این شهر دارند، به تولید برسانند. وجود تزئین یا نقش اندازی بر اشیاء و ارزش آفرینی اشیائی نه چندان پراهمیت (به زعم افکار امروزی) چون سنگ پا و قطعه فلز پایین و بالای بادبزن، نشان از تداوم سنت تزئین گرایی در هنر ایرانی است که در بطن شهری با ویژگی هم گرایی فرهنگی، همواره برای آن تقاضا وجود داشته است.
تعامل دولت و بازار: خوانشی از برنامه ریزی فضایی شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
82 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دولت و بازار مهمترین و مؤثرترین نهادهای اقتصادی- سیاسی محسوب می شوند که ترکیب و نقش و جایگاه شان می تواند تمامیت سیستم اجتماع را تحت تأثیر قرار دهد. برنامه ریزی فضایی شهری حاکی از یک شکل تخصصی از عمل جمعی در مورد سازمان اجتماعی فضا است. در قلب این کنش جمعی مجموعه گسترده ای از روابط دولت و بازار قرار دارد و سوال بنیادین این است که نقش و روابط نهاد بازار (به مفهوم عام آن و نه در معنای بازار کالبدی شهرها) و نهاد دولت در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری چگونه شکل می گیرد؟هدف: با این وصف هدف اصلی این پژوهش توسعه یک چارچوب مفهومی از نحوه شکل گیری نقش و رابطه دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران است.روش: روش نظریه زمینه ای سیستماتیک به عنوان روش اصلی کار پژوهش بکار گرفته شد. داده های مورد نیاز به واسطه نمونه گیری نظری هدفمند از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان با سابقه و آگاه به سیستم برنامه ریزی و اقتصاد سیاسی ایران فراهم شد.یافته ها: پس از طی مراحل سه گانه تحلیل داده ها، 645 مفهوم، 59 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی حاصل و در قالب مدل پارادایمی پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که نقش و روابط دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهری ایران، بر محور «درهم تنیدگی نهادی، نابهینگی و ناکارآمدی» شکل می گیرد که به عنوان پدیده مرکزی در مدل پارادایمی شناسایی شده است. شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر باعث شده تا رابطه و نقش دولت و بازار در برنامه ریزی فضایی توسعه شهرهای ایران به صورت نابهینه و ناکارآمد شکل گیرد و در مواجه با این پدیده راهبردهایی از سوی عاملان اتخاذ شده که موجبات تشدید پیامدهای حاصل از پدیده مورد نظر را فراهم نموده است. به بیان دیگر دولت و بازار در برنامه ریزی توسعه فضایی شهری ایران نتوانسته اند به عنوان مکمل یکدیگر و در یک رابطه دیالکتیک در جهت جبران شکست های هم عمل نمایند
جایگاه زیبایی شناسی و هنر حِکْمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبایی گاهی از سنخ احساس و گاهی از سنخ ادراکِ لذت و خوشایندی و رضایت درونی است که در هر مرتبه از مراتب انسانی، به صورت فطری بروز و ظهور پیدا کرده و می کند. زیبایی انسان به نسبت تشابه و تقرب او به حق تعالی بستگی دارد که با حکمت یعنی با پرورش عقل به وسیله علم صائب و عمل صالح و حاکم کردن عقل بر وهم و خیال و بدن به دست می آید و نتیجه آن برخورداری از تندرستی در مرتبه بدن، زیبایی و هنر در مرتبه خیال، فضائل اخلاقی در مرتبه وهم و راه یابی به باطن عالَم در مرتبه عقل و فراتر از آن است. پیوند حکمت با علم و هنر به معنای آن است که عالِم و هنرمند، دانش، بینش، انگیزش، گرایش، منش، روش و کنشِ خود را بر اساس حکمت بیاراید. نظریه نظام انقلابی که در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و دارای سه رکنِ خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی است بر اساس شعارهای جهانی و فطری انقلاب اسلامی، یعنی برگرفته از حکمت حاصل خواهد شد و با توجه به تأثیرپذیری عموم مردم از امور خیالی، هنر حِکْمی در جهت دهی مردم جامعه به سمت سه رکن یادشده از اهمیت و نقش بی بدیلی برخوردار است و به منظور دستیابی به این امر، ضرورت ایجاد حکمرانی حِکْمی بیش از پیش آشکار می شود.
ابژه زیبایی و امر والا: تقابل ادراک حسی و خیال از منظر هگل، میکل دوفرن و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
115 - 124
حوزههای تخصصی:
مفهوم «اُبژه» از منظر سه فیلسوف بزرگ، یعنی هگل، میکل دوفرن و سارتر، با تفسیرهای متفاوتی همراه است که در این مقاله به واکاوی دقیق آنها پرداخته میشود. با توجه به تقدم زمانی دیدگاهها، این سه اندیشمند رویکردهای متمایزی نسبت به ابژه ارائه کردهاند. هگل، ابژه را در سه سطح میبیند: ابتدا در طبیعت، ابژه به شکل ادراک انتزاعی ظاهر میشود؛ در مرحله دوم، در ایده عقلی، وحدت آگاهی و واقعیت انضمامی سوبژکتیو مشاهده میشود؛ و در نهایت، به امر والا به عنوان کلیتی ذاتی و مطلق میرسد. او معتقد است که زیبایی در ذات خود محسوس نیست و از ادراک حسی فراتر میرود. پایینترین مرتبه زیبایی، طبیعتی است که از اشیا بیجان تشکیل شده و سپس به سوی کاملترین مرتبه حرکت میکند.در مقابل، میکل دوفرن با دیدگاهی متفاوت، معتقد است که سطح سوم در واقعیت خارجی به صورت عقلی به عنوان ایدهای آرمانی و مسلط در بیرون تجلی مییابد. اما سارتر ابژه را محصول خیال میداند و نه ادراک حسی. او، برخلاف هگل و دوفرن، رویکردی متفاوت برای حل این مسئله ارائه میدهد که در آن، ابژه زیباییشناسانه نه تنها واقعیتی عقلی محض ندارد و نه به جنبههای روانی محدود میشود، بلکه به عنوان شی در قالب بازنمود نیز دیده نمیشود و به جای آن، واقعیتی خیالی است.
طراحی پژوهی: تأملی بر پژوهش هایی در باب هنر طراحی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
23 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش های انجام یافته و تا حدودی مرتبط با هنر "طراحی" در حوزه نگارگری ایران را نمی توان به صراحت و فراوانی "نقاشی ایرانی" جویا شد. دلیل این امر، تحقق چشم گیرِ مطالعاتی است که در باب نقاشی ایرانی به انجام رسیده و با تداوم خود، بر بسامد پژوهش های مذکور افزوده است. اما آنچه می تواند شناساییِ ظرفیت های پژوهشی موجود را در این حوزه بیش تر تبیین نماید، بررسی پژوهش های به انجام رسیده است. این مطالعات اگرچه اندک هستند اما تأمل در آنها، نه تنها شناخت رویکردهای پژوهشی در حوزه هنر طراحی را میسر می کند بلکه مباحث مغفول مانده در این حوزه را نیز آشکار می سازد. از همین رو، مقاله حاضر، ضمن شناسایی پژوهش هایِ محقَّق در باب هنر طراحی با هدف شناخت رویکرد های پژوهشی با موضوع مذکور به طرح این پرسش می پردازد که مواجهه پژوهشی با هنر طراحی ایرانی در چه رویکردهایی قابل تبیین است؟ و این رویکردها، اهمیت مطالعاتی چه مباحثی را ضرورت می بخشند؟ روند مطالعاتی پژوهش از روش پژوهشِ مطالعه چندموردی برخوردار گشته و گردآوری اطلاعات با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و مقالاتِ برخط انجام پذیرفته است. ماحصل بررسی ها بیان می دارد که مواجهه پژوهشیِ محققین با هنر طراحی در چهار گروه رویکرد جزئی و عام، رویکرد جزئی و نگارگرمحور، رویکردی کلی و ذیل مکتب های قزوین و اصفهان و مطالعات کلی در باب نگارگری ایران قابل طرح است. در این راستا، ضرورت پژوهش هایِ تمیزی و تخصیصی در حوزه هنر طراحی بایسته می گردد که بتوان در تداوم آنها، دیگر مطالعات را با عطف توجه به تمرکززدایی از حوزه نقاشی و تمرکزبخشی به حوزه هنر طراحی به عنوان یک صورت هنری قائم به ذات، تحقق بخشید.
تحلیل بازنمایی کنیزان در نگارگری عهد تیموری با تأکید بر پایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
پیشینه بردگی در ایران به سال های پیش از اسلام بازمی گردد و انواع برده در دوره های مختلف در جامعه حضور داشتند که یکی از انواع آن، برده زن یا کنیز است که در هنرهای مختلف بازنمایی شده اند. پژوهش حاضر به تحلیل بازنمایی کنیزان در نگارگری دوره تیموری پرداخته و رابطه میان پایگاه اجتماعی و بازنمایی آنها را بررسی می کند. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. با توجه به ارتباط مستقیم نگارگری تیموری و ادبیات فارسی، در ابتدا انواع کنیزان در متون ادبی دسته بندی شده و سپس در نگاره های دوره تیموری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنیزان در عصر تیموری در نٌه پایگاه اجتماعی مختلف قرار داشتند، اما تنها آن دسته کنیزان که مورد توجه متون ادبی بودند، در نگارگری بازنمایی شده اند. این بازنمایی تصویری با توجه به اهمیت پایگاه اجتماعی کنیزان متفاوت بوده است به نحوی که کنیزان تجملاتی و هنرمند در دسته های چندتایی و در حاشیه تصاویر بازنمایی شده اند درحالی که کنیزان معشوقه و خدمتکار به صورت یکه به مرکزیت تصویر نزدیک می شوند. درنهایت چنین نتیجه ای حاصل شد که نگارگری تیموری، با تأکید بر ارتباط با متون ادبی، ترجیح می دهد کنیزانی را بازنمایی کند که در داستان ها مورد توجه هستند و وضعیت بازنمایی در ترکیب بندی تصویر نیز با پایگاه اجتماعی شان تطابق دارد.
بررسی نقش مروارید در نقاشی های فتحعلی شاه
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی دلایل فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های دوره فتحعلی شاه قاجار انجام شده است و با تحلیل دقیق آثار هنری این دوره، به ویژه نقاشی های مهرعلی، نقاش باشی فتحعلی شاه، به این پرسش پاسخ داده می شود.در طول تاریخ هیچ پادشاه قاجاری مانند فتحعلی شاه خود را با انواع جواهرات به ویژه مروارید نیاراسته است. علاقه به جواهرات و استفاده از آن ها در نقاشی های فتحعلی شاه توسط مهرعلی پژوهشی بود تا به جستجوی این پرسش که علل فراوانی مروارید در نقاشی های در این دوره چه بوده و عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی چه تأثیری در این روند گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های این دوره ریشه در عوامل متعددی دارد. دسترسی آسان به مروارید در خلیج فارس، ارزش نمادین مروارید به عنوان نمادی از ثروت، قدرت و پاکی در فرهنگ ایرانی و علاقه ویژه فتحعلی شاه به جواهرات، از جمله مهم ترین دلایل این پدیده هستند. علاوه بر این، استفاده فراوان از مروارید در نقاشی ها به عنوان ابزاری برای نمایش شکوه و عظمت حکومت قاجار و تبلیغ قدرت ایران در سطح بین المللی قابل تفسیر است. باتوجه به شواهد موجود در نقاشی ها و اسناد تاریخی، می توان نتیجه گرفت که جواهرات مرواریدنشان موجود در نقاشی ها، تا حد زیادی انعکاسی از واقعیت تاریخی هستند و نشان از ثروت و قدرت دربار قاجار دارند.
Exploring Various Residential Layout Generation Using Conditional Generative Adversarial Networks (Case Study: Apartments In Districts 1 and 2 of Hamadan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Artificial intelligence technology has become an influential and trending topic in architectural layout design. The core technology of AI, machine learning, has attracted the attention of architects as a decision-making tool. The focus of many studies that apply machine learning to layout design is using the generative adversarial network (GAN within a given boundary. Previous research demonstrates that training a GAN with labels can help a computer understand how spatial elements relate and the logical relationship between spatial elements and boundaries. However, this paper applied conditional GAN to generate space layouts with given boundaries and supplementary conditions. The supplementary conditions provide designers control over the generated layout plans by satisfying input boundary and user requirements. It also allows designers to generate different layout plans within the same boundary. To achieve this, a method for dividing image channels is proposed so that both given boundaries and supplementary conditions become the model's input. The dataset consists of 660 apartment plans in Hamadan. The dataset is split into a training set and a test set. The training set includes 594 images, and the test set includes 66 (10%) of the images. After training the model with the training set, the model is tested using the test set. Finally, the model outputs are evaluated based on quantitative and qualitative methods. The results show that the supplementary conditions provide further guidance to the model for space layout generation based on user preferences and reduce the image quality problems of the synthetic images.
A Systematic Review of Research in the Mental Health of the Elderly in the Neighborhood Spaces: A Co-occurrence Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۳ - Serial Number ۵۳, Summer ۲۰۲۴
78 - 90
حوزههای تخصصی:
Examining the issue of population aging has put the elderly in urban and residential environments at risk due to reduced movement, space perception and mental capacity. Therefore, the present study aims to evaluate mental health research of the elderly in the neighborhood space, using the qualitative approach, descriptive method, systematic review and co-occurrence keywords technique, the resources of the Scopus database were examined by using the VOSviewer software. The findings showed that the words "greenness", "cross-sectional survey", "physical activity", "objective built environment", "perceived built environment" and "Covid-19" have been used more in recent years. The most studies were conducted in China (37 cases), America (21) and England (16). Scientific productions in the 1982 to 2019 went through an upward trend and in 2020, it had a rapid downward trend. From 2021 onwards, these productions have followed an upward growth again. Correlation, survey and descriptive methods were the most used methods with a frequency of 71, 60 and 58. The most used tools were questionnaire, interview and mapping with frequency of 78, 48 and 31. "Green space" was the most used variable with 66 repetitions. After that, the variables of walkability, accessibility and safety were ranked second to fourth with repetition times of 37, 31 and 27. The results of this research, in the form of network map, help mental health researchers to take steps to speed up meeting the needs of the elderly by knowing as much as possible about the research gaps.
Application of Budgeting as a Tool for Implementing Urban Physical Development Plans (Case Study: Kenya)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A country's national budget is one of its most important public documents. However, it is unclear whether they consider urban planning given that urban physical development planning should come before economic planning as it provides a spatial framework within which economic decisions are implemented. This article therefore investigated the prioritization of urban physical planning by examining the budget procedures employed by the Kenyan Government and the County Government of Kisii. It was framed on the theory of public finance and exploratory research design. Data on budget implementation by the Government of Kenya was sourced from the Budget Statements covering the 2021/2022 to 2023/2024 fiscal years, while that of the County Government of Kisii was obtained from the Integrated Development Plans for 2013-2017 to 2003-2027, and the Annual Development Plans for the 2019/2020 to 2022/2023 fiscal years. Deductive content analysis was used to determine if the two tiers of government were prioritizing urban planning within their annual budgets. The results revealed that the Government of Kenya did not incorporate urban planning when budgeting. Regarding the County Government of Kisii, the department accountable for planning received the least funding therefore making it unable to prepare new plans or finish those that were already underway, nor could it implement those already completed. The article concludes that urban physical development planning was not prioritized by both government levels. Consequently, most urban areas in Kenya are growing without the spatial frameworks required for long-term development.
تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری با تاکید بر نظریه عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رعایت عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات شهری نمود بیشتری یافته است. بگونه ای که هر چقدر خدمات شهری توزیع فضایی نامتوازنی داشته باشد، نمودار بی عدالتی در فضا بوده و شهر را به سطوح برخوردار و غیر برخوردار تقسیم خواهد نمود که در صورت عدم رفع و رجوع آن می تواند نتایج به مراتب زیان بارتری به دنبال داشته باشد. در این بین مهم ترین معیار برای تحلیل وضعیت عدالت فضایی در شهر، بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری است. شهر اردبیل به عنوان نمونه مورد مطالعه این تحقیق، به نظر می رسد با توجه به رشد شتابان جمعیت و شکل گیری محلات و شهرک های جدید در بخش های پیرامونی شهر، نظام توزیع خدمات و تسهیلات آن از هم پاشیده و موجب نابرابری در بین نواحی مسکونی شهر شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی پراکنش خدمات شهری شهر اردبیل با تاکید بر نظریه عدالت فضایی می باشد. از این پژوهش، سنجش و ارزیابی پراکنش خدمات شهری در نواحی ۵۱گانه شهر اردبیل به منظور بررسی میزان عدالت فضایی در توزیع این خدمات می باشد. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر، از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جهت جمع آوری داده ها از اطلاعات پایه طرح جامع و تفصیلی اردبیل و داده های به روز شهرداری استفاده شده است. در فرایند تحقیق حاضر به منظور تعیین وزن 11 شاخص اصلی پژوهش، از نظرات 10 کارشناس امر (به روش گلوله برفی) از روش آنتروپی و به منظور همپوشانی لایه ها از توابع موجود در نرم افزار Arc GIS، در قالب مدل Vicor استفاده شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این تحقیق شهر اردبیل و نواحی 51گانه آن است. یافته ها: از بین 11 شاخص کلی تحقیق، شاخص تاسیسات و تجهیزات شهری نسبت به سایر شاخص ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین نتایج فضایی در خصوص پراکنش خدمات شهری اردبیل بیانگر این امر است که نواحی مرکزی شهر از نظر دسترسی به خدمات شهری از مطلوبیت بالایی برخورداند و هرچه از مرکز شهر به طرف پیرامون فاصله گرفته شود، میزان مطلوبیت کمتر و کمتر می شود و اینکه پراکندگی توزیع خدمات شهری از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. نتایج: نتیجه اینکه اکثر خدمات شهری اردبیل در مرکز شهر متمرکز شده اند که این امر باعث شکل گیری مرکز-پیرامون و عدم رعایت عدالت فضایی شده است.
ارزیابی میزان رضایت ساکنان از کیفیت معماری مسکن مهر شهر جدید سهند(مورد مطالعه: مسکن مهر الزهرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مباحث مهم در زمینه معماری و شهرسازی مطالعه شاخص های کیفیت زندگی و کیفیت سکونتی در رابطه با میزان رضایت ساکنان از محیط زندگی خودشان است. هدف این تحقیق بررسی و ارزیابی میزان رضایت ساکنان مسکن مهر از لحاظ کیفیت معماری می باشد. روش تحقیق حاضر بصورت توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها بصورت مطالعات پیمایشی و کتابخانه ای انجام شد. جامعه آماری تحقیق نیز شامل ساکنان مسکن مهر الزهرای سهند که برابر 25394 هستند که با روش نمونه گیری کوکران 378 نفر به عنوان نمونه جهت توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. برای روایی سوالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Spss و Amos استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس تحلیل عاملی مرتبه دوم بارهای عاملی تمام عوامل کیفیت معماری بر میزان رضایت ساکنین مسکن مهر بزرگتر از 4/0 بوده و در سطح احتمال 99% باهم معنی دار هستند. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین تأثیرات مربوط به عوامل کالبدی-عملکردی بوده با بار عاملی (70/0) و بعد آن به ترتیب عوامل اجتماعی-معنایی با بار عاملی(63/0) کیفیت ساختاری-فضایی با بار عاملی(58/0) و کیفیت محیطی با بار عاملی (45/0) قرار دارند. می توان نتیجه گرفت دولت در پروژه توسعه مسکن مهر در شهر جدید سهند، به واسطه نوع فضای تولید شده، مفهوم برساختی جدیدی را درباره مسکن شهری می توان مطرح نمود؛ برساختی دوگانه از ساخت مسکن شهری و تظاهر شکل علیه محتوا، در این مجموعه ها، کالبد فیزیکی واحد مسکونی توسعه یافته، اما به ارائه خدمات، امکانات و رفاه ضروری آن توجه چندانی نشده است.
تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی توسط نحو فضا جهت ارتقای رضایت مندی ساکنین در واحد های مسکون (نمونه موردی: نمونه های مسکونی شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و واحد مسکونی عنصر بنیانی ساختار سکونت در شهر است. گوناگونی سازمان فضایی واحد مسکونی بر روابط جمعی ساکنان اثرگذار است. این پژوهش از یک سو با کمک نحو فضا، به تحلیل عینی و توپولوژیک ساختار نمونه های مسکونی شهر آمل می پردازد و از سوی دیگر با پرسش از رضایت مندی ساکنان از رابطه میان فضاهای واحد مسکونی، دریافت ذهنی ساکنان را می سنجد. ارتباط میان خلوت و تعامل جمعی در سازمان فضایی نمونه های مسکن از عوامل تعیین کننده مؤثر بر سنجش رضایت ساکنان است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش تحلیل رابطه عناصر سازمان فضایی و چگونگی ارتقای میزان رضایت ساکنین از مؤلفه خلوت و تعامل جمعی، در نمونه های مسکونی آپارتمانی است. هدف دیگر دست یابی به توصیه های طراحی جهت ارتقای کیفیت ارتباط فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی است. پرسش تحقیق این است که نقش مؤلفه های تحقیق در رضایتمندی ساکنین چیست؟ از سازمان فضایی کدام نمونه رضایت بیشتری ابراز شده است؟ توصیههای طراحانه در راستای ارتقای رضایت ساکنین چیست؟ برای انجام تحقیق ابتدا نمونه بندی واحدهای مسکونی آپارتمانی شهر آمل با استفاده از فنون نحو فضا و سپس تحلیل فضاها با ای گرف انجام و در ادامه با تکمیل پرسشنامه و انجام آزمون های همبستگی، رضایت ساکنین سنجیده شده است. مطالعه موردی به نمونه های مسکونی از چهار ناحیه شهر آمل به صورت مساوی محدود شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت زیادی میان نگاه «صرفاً کمی یا کیفی» به فضای واحد مسکونی و تحلیل توأمان «عینی- ذهنی» وجود دارد. تحلیل عینی فضاها با گراف ها و تبیین ارتباط های داخلی از طریق میزان پیوند فضاها، در مقایسه با پرسش از مردم و تحلیل ذهنی از طریق ابراز میزان رضایت از کیفیت و کارکرد فضاها، امکان رسیدن به نتایج جامع تری را فراهم می کند. در نتیجه تحقیق فوق نشان میدهد که افزایش میزان مساحت، افزایش رضایت در مؤلفه خلوت و تعادل میان خلوت و تعامل جمعی منجر به افزایش میزان رضایت در تعامل جمعی شده است. نمونه چهار با پلان شکسته و تفکیک فضایی مناسب میان فضاهای شخصی و جمعی بیشترین میزان رضایت ساکنین را جلب کرده است. بر اساس نتایج، سازمان فضایی میتواند بر رفتار و ساختار ذهنی ساکنین در فضای واحد مسکونی اثرگذار باشد.
تجارب مستندسازی بافت های روستایی در منظر فرهنگی هورامان
حوزههای تخصصی:
مستندسازی بافت های روستایی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در برنامه ریزی و مدیریت، نیازمند رعایت مراحل منظم و هدفمند است. این فرآیند مستلزم بهره گیری از علوم مختلف و روش های چندگانه است که در هر مرحله از مستندسازی باید به کار گرفته شوند. هدف از پژوهش حاضر معرفی تجربیات مستندسازی بافت های روستایی شاخص منظر فرهنگی هورامان است. مراحل مستندسازی این بافت ها شامل نقشه برداری سه بعدی به شیوه فتوگرامتری، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و ایجاد بانک اطلاعات ابنیه است. در نهایت، برداشت های دقیق و جزئی از عناصر مختلف بافت مانند معابر، پلان بناهای شاخص، جزئیات معماری و بازشوها انجام شده است. پژوهش حاضر علاوه بر معرفی شیوه های نوین و کاربردی مستندسازی بافت های روستایی منظر فرهنگی هورامان، به بررسی مزایا و قابلیت های ویژه هر یک از این مراحل و روند مرحله بندی این روش ترکیبی می پردازد. تهیه اطلاعات دقیق کمی و کیفی از مراحل مختلف مستندسازی این بافت ها حائز اهمیت ویژه ای است. مستندسازی و برداشت بافت های روستاهای پلکانی با شرایط خاص و دشوار، نیازمند دقت بالا به منظور کاهش خطاهای سیستماتیک است. این شیوه مستندسازی و مراحل مجزای آن باهدف ثبت جهانی منظر فرهنگی هورامان انجام شده است. در پایان این مراحل مجزا، اطلاعات تولیدشده به هم پیوسته و در قالب یک مستندسازی کامل معرفی می گردد. این داده ها که برای 20 بافت روستایی در منطقه هورامان جمع آوری شده اند، طی سال های آینده در پژوهش های علمی و اجرایی کاربرد خواهند داشت و می توانند به حفاظت، پایش، معرفی و توسعه پایدار این روستاها کمک کنند. در نهایت، معرفی تجارب و دستورالعمل مراحل مستندسازی و شیوه ترکیبی آن در این پژوهش به عنوان الگویی برای سایر بافت های تاریخی روستایی و شهری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
چهارچوب گونه شناسی کارکردی معماری دست کند ایران بر پایه مدل میراث جهانی ایکوموس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
27 - 45
حوزههای تخصصی:
فقدان گونه شناسی جامع کاربری ها درزمینه میراث دست کند ضرورت انجام چنین تحقیقی را آشکار می سازد. در این راستا با تحلیل و بررسی های انجام شده این نتیجه حاصل شد که دسته بندی های موجود اغلب محدود و با ابهامات و سردرگمی های فراوان روبه رو هستند. هدف این تحقیق دستیابی به چهارچوبی برای گونه بندی کارکردی معماری دست کند در ایران است. روش تحقیق حاضر تحلیلی-مقایسه ای و پیمایشی است که براساس بررسی اسنادی و کتابخانه ای شامل اسناد مرتبط با میراث جهانی، دسته بندی های موجود میراث دست کند در ایران و جهان و همچنین مطالعات میدانی در ایران صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که با توجه به گستردگی جغرافیایی و پیشینه غنی کشور، تنوع آثار دست کند ایران به لحاظ کارکردی تفاوت زیادی با کارکردهای آثار ساخته ندارد و می توان بخش عمده این کاربری ها را در دست کندها جست وجو نمود. همچنین با بررسی های انجام شده در تقسیم بندی های موجود لزوم تنظیم دسته بندی که کلیات آن بر پایه چهارچوب شناخته شده بین المللی و نیز با انواع دست کند در ایران مطابقت داشته باشد، محرز شد. ازاین روی به منظور یکپارچه سازی و استفاده از ادبیات مشترک جهانی، مدل دسته بندی میراث جهانی ایکوموس به عنوان پایه انتخاب شد. در ادامه برای پرهیز از پراکندگی و تداخل موضوعات در دسته بندی و درعین حال همه شمولی آن، مواردی که کلی و در تقسیم بندی های موجود هم جنس نبودند و هم پوشانی زیادی در بین انواع مختلف ایجاد می کردند، از مدل حذف شدند و نهایت با تبعیت از اصطلاحات و تقسیم بندی انجام شده جهانی و نمونه های شناسایی شده دست کند در ایران، چهارچوبی برای کاربری آثار دست کند حاصل شد.
واکاوی تحولات ساختار شهر کرمان از سده پنجم تا دهم قمری با تکیه بر روابط سیاسی و نقش عناصر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
پیدایش شهرها عموماً مبتنی بر عوامل سیاسی، اقتصادی و ویژگی های طبیعی و جغرافیایی بوده، اما تداوم حیات شهر و عوامل مؤثر بر تحولات سازمان فضایی آن ها، مبحثی قابل بحث و کاوش است که در هر دوره تاریخی بنا بر وضعیت موجود، سیاست های حاکمیت و روابط ناشی از آن، ساختار شهر و مناسبات جاری در آن را به شیوه ای نو تعریف می کند. در پژوهش های گذشته، عموماً شهر به مثابه موجودی منفک از نظام پیرامونیِ خود خوانش شده و به تأثیر روابط سیاسی خارج از شهر بر روند توسعه آن کمتر توجه شده است، درحالی که شکل گیری و حیات شهر کرمان در منطقه ای با شرایط اقلیمی نامساعد، همواره وابسته به روابط تجاری با شهرهای اطراف بوده و توسعه سیاسی شهر، توسعه عمرانی و توسعه کالبدی آن را رقم زده است. هدف پژوهش حاضر، شناخت این روابط و تأثیر آن ها بر تحولات شهری و سازمان فضایی شهر کرمان در طی ۵ سده، یعنی از قرن ۵ تا ۱۰ق است. فهم ساختار گذشته شهر، مستلزم بررسی تواریخ محلی و منابع دست اول، تحلیل و تبیین آن ها و تطبیق اسناد تاریخی با آثار معماری باقی مانده از هر دوره به عنوان عناصر شهری آن دوره است؛ بنابراین روش پژوهش پیش رو از نوع تاریخی تحلیلی و استدلال منطقی است. براساس یافته های این پژوهش شهر کرمان از قرن ۵ق به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت و رونق اقتصادی شهر، موجب توسعه سیاسی و کالبدی آن در قرون بعد شد و به تدریج، سازمان فضایی شهر سلجوقی را متحول کرد. در طی ۵ قرن بعدی در هر دوره زمانی، هسته های شهری جدیدی متأثر از وضعیت اراضی درون حصار و چگونگی روابط سیاسی با شهرهای اطراف، بر بستر شهر شکل گرفتند. هسته هایی که متشکل از عناصر شهریِ مهمی مثل مسجدجامع، دارالسیاده، گرمابه و تأسیسات مورد نیاز آن ها مثل قنات ها بودند . درنتیجه در این دوره ها توسعه این عناصر، زمینه ساز تحول استخوان بندی، موجب شکل گیری محلات جدید در پیرامون هسته اولیه و تعیین کننده جهت اصلی گسترش شهر در هر دوره بودند.
مطالعه تطبیقی آرایه درخت در قالی های صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
25 - 50
حوزههای تخصصی:
هنر قالی بافی از هنرهای سنتی و اصیل ایرانی است که جلوه ای کم نظیر از نقوش و آرایه های سنتی و تزئینی را به نمایش می گذارد. این آرایه ها شامل گونه های مختلف گیاهی، جانوری، انسانی و تجریدی است. نقوش گیاهی از فراوان ترین و پرتکرارترین آرایه هایی است که در قالی مورد استفاده بوده و نقش درخت به عنوان عنصری بصری و روایی از گونه های عمده-ی این عناصر گیاهی است که در قالی های ادوار مختلف تاریخی نقش بسته است. در نمونه قالی های باقی مانده از دوران صفوی تا نمونه های امروزی درخت ها به شکل های مختلف و متنوعی بافته شده اند و باعث تنوع و بروز گونه های متفاوت در قالی های درختی شده اند. بررسی ویژگی های طرح های حاوی درخت، خصوصاً در دوره صفویه و قاجار از اهداف اصلی این پژوهش است. و بر این اساس پرسش های زیر مطرح است؛ - آرایه ی درخت در قالی های درختیِ دوره صفوی و قاجار دارای چه ویژگی های ساختاری است؟- آیا می توان معیارهای مشترک و متفاوتی از نظر طرح و نقش برای قالی های درختی صفوی و قاجار تعریف کرد؟این مقاله به تحلیل ویژگی های آرایه درخت در قالی های دوره ی صفوی و قاجار و شناخت وجوه اشتراک و افتراق این آرایه در دو دوره مذکور پرداخته و از این رهگذر، تغییراتی که در نقش درخت بوجود آمده را بررسی کرده است.این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بوده و گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد که به طور کلی ویژگی قالی های درختی دوره صفویه، متاثر از هنر قالی بافی این دوران است و چهارچوب کلی هنر قالی بافی دوره صفوی حفظ شده است. پس از دوره صفویه نیز، در دوره قاجار بافت قالی های درختی با حفظ کلی ساختار قالی های صفوی ادامه یافت. تطبیق و مقایسه گونه های صفوی و قاجار نشان از تنوع بیشتر در طرح، فرم درخت در متن قالی های درختی قاجار دارد. همچنین در دوره قاجار، گرایش جدید طبیعت گرایی، در طرح پردازی قالی، منجر به بروز مضامین تازه و نقش مایه های متنوع در قالی ایران شده و تنوع طرح درختی در این دوران را رقم زده است.
بررسی تطبیقی منظومه های ویس و رامین و خسرو و شیرین بر پایه نظریه قصه عشق رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منظومه های عاشقانه شاهد اتفاقات گسترده ای هستیم که حول محور عشق در حال رخ دادن هستند. هر یک از شاعران و نویسندگان در بیان قصه عشق، نظر و دیدگاه خود را غالباً در قالب سلسله حوادث داستانی بیان می کنند. رابرت استرنبرگ یکی از قابل اعتناترین و چهارچوب مندترین نظریه ها را درباره داستان های عاشقانه مطرح کرده است. او برای قصه های عشق، پنج محور اصلی ترسیم کرده است و برای هرکدام از این قصه های عشقی خود نیز بیست و شش زیرشاخه متعدد برشمرده است. در این جُستار براساس نظریه قصه عشق رابرت استرنبرگ تلاش شده است منظومه های ویس و رامین و خسرو و شیرین مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند. با توجه به اینکه تعداد قصه های عشق استرنبرگ بخش های زیادی دارد، در این تحقیق تلاش شده است غالباً به قصه های عشق مهم و برجسته این منظومه ها پرداخته شود. نتیجه تحقیق نشان می دهد که در این دو منظومه انواع قصه های عشق استرنبرگ قابل مشاهده و تطبیق است. کنش های روانی شخصیت ها که در این داستان ها غالباً حول محور عشق شکل گرفته است، همچنین تعاملات و نوع رویکرد عاشق و معشوق به مسئله روابط عاشقانه و زناشویی آن ها و تطابق آن ها با نظریه قصه عشق استرنبرگ، ابعاد پنهان روان شناختی شخصیت ها را تا حدود بسیاری آشکار می کند. براساس قصه های مختلف عشق استرنبرگ و بررسی منظومه های خسرو و شیرین و ویس و رامین، مشخص می شود که جنبه ها و خصوصیاتِ نظریه قصه عشق در خسرو و شیرین به نسبت ویس و رامین از نمود و غلبه بیشتری برخوردار است.
تحلیل چگونگی شکل گیری فساد شبکه ای درحوزه باغات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
31 - 51
حوزههای تخصصی:
شواهد مختلفی نشان دهنده تخریب گسترده باغات کلان شهر تهران در دهه های گذشته تاکنون است. ورود به این مسئله، از زوایای گوناگونی نظیر فنّی-تخصصی، نهادی، اداری-اجرایی و اقتصادی-سیاسی امکان پذیر است. بااین حال، این پژوهش با تمرکز بر موضوع چگونگی شکل گیری و سازِکار فساد در نوع شبکه ای آن درحوزه باغات کلان شهر تهران تلاش کرده تا در فرایندی اکتشافی به سه سطحِ زمینه های شکل گیری فساد شبکه ای، ساختار فساد شبکه ای و سازِکار اعمال قدرت و توزیع منافع آن بپردازد. روش شناسی مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای ساخت گرا بوده و با روش های انتخاب هدفمند و گلوله برفی با 20 نفر افراد مطلع، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفته است. براساس نتایج حاصل، زمینه های شکل گیری قانونی، سازمانی-اداری و اقتصادی فساد شناسایی شده و در ادامه ساختار فساد شبکه ای در دو نوع شبکه های شناخته شده و رسمیت یافته در برابر شبکه های ناشناخته و رسمیت نیافته با مدل های ذیل آن ها تبیین شده است. در بخش دیگر نیز، سازِکارهای اعمال قدرت و توزیع منافع آن در قالب دوگانه جبران های آنی و آتی بحث و بررسی شده است. چه در امر پیشگیری و چه مقابله با فساد شبکه ای درحوزه های گوناگون سیاستی، کشف و تبیین عوامل و فرایندهای سه سطح مذکور حیاتی به نظر می رسد.
تحلیل مدیریت تعارض ناشی از توسعه گردشگری در مناطق حفاظت شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
69 - 105
حوزههای تخصصی:
تعارض مسئله مبتلابه مناطق حفاظت شده در ایران است و فائق آمدن بر آن چالشی بزرگ برای برنامه ریزان است. توسعه گردشگری می تواند یکی از عوامل اصلی تشدید این تعارضات باشد. ازاین رو هدف این مقاله شناسایی ویژگی ها و دلایل بروز تعارضات ناشی از توسعه گردشگری در مناطق حفاظت شده به خصوص تالاب میانکاله در ایران و همچنین شناسایی شیوه های فائق آمدن بر آن ها است. بدین منظور یافته های کیفی مطالعات پیشین با استفاده از روش فراترکیب مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. مقالات، کتب و رساله های منتشرشده در پایگاه های مطالعاتی در بازه زمانی 2000 تا 2024 بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها، شبکه مضامین در سه بعد چیستی، چرایی و چگونگی مدیریت تعارض ارائه شد. بر اساس یافته ها، تعارض در مناطق حفاظت شده اغلب در سطح بین گروهی و بین سازمانی است. مهم ترین دلایل بروز تعارض ارتباطات ضعیف و فقدان همکاری، بی عدالتی و سلطه قدرت، ساختار حکمرانی معیوب است. همچنین برای مدیریت تعارض نیاز به طی شش مرحله افزایش سرمایه اجتماعی، مصالحه و اجماع، کنش جمعی، هم تکاملی تدریجی و بهبود تعارض است. نتایج پژوهش حاضر علاوه بر اینکه به گسترش دایره شناختی شیوه های کاهش تعارض در گردشگری کمک خواهد کرد، می تواند مبنایی برای پژوهش های آتی در این حوزه مطالعاتی باشد.