مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
مروارید
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز در ایالت عراق عجم از آبادترین و پر جمعیت ترین شهرهای آذربایجان بوده است. اهمیت تجاری و صنعتی شهر تبریز در تمام دوران های تاریخ ایران در خور توجه بوده است که اوج این رونق اقتصادی در زمان استقرار ایلخانان در ایران و برگزیده شدن تبریز به عنوان پایتخت توسط اباقا خان تحقق یافت.
این شهر دارای کارخانه های متعدد جهت پرداختن به صنایع مختلف بوده و اکثر ساکنان آن بازرگان و کارخانه دار بودند. موقعیت ترانزیتی تبریز به قدری بود که بازرگانان از نقاط مختلف مانند بغداد و موصل و هرمز و هندوستان برای خرید و فروش به آنجا رفته و بهترین سنگ های قیمتی و مرواریدهای اعلا در بازارهای آن به فروش می رسید.
اوج شکوه اقتصادی تبریز در تمام زمینه های تجاری از جمله جواهرات به دوران حکمرانی غازان خان بازمی گردد. رونق تجارت جواهرات در بازارهای داخلی به خارجی به حدی بود که بازاری تحت عنوان بازار جوهریان، در کنار سایر حرف، وجود داشت، که در آن انواع جواهرات به وفور به فروش می رسید. در این زمان به دلیل نزدیکی ایلخانان با کشورهای آسیای مرکزی، شهرتبریز به عنوان دروازهٔ بین شرق و غرب بوده و تجارت جواهرات با این کشورها و کشورهای اروپایی به اوج خود رسیده است. در بازارهای غازانی تبریز سنگ های قیمتی و مرواریدهایی که از سیلان و بحرین به دست می آمد، صیغل و سوراخ می شد و سپس برای فروش به کشورهای آسیایی و اروپایی از جمله قسطنطنیه عرضه می گشت. رونق تجاری تبریز به حدی بود که غازان خان دستور داد قیمت طلا و نقره را در تمام قلمرو ایلخانان مطابق قیمت طلا و نقره تبریز قرار دهند.
تجارت مروارید درسواحل شمالی خلیج فارس دوران قاجار
حوزههای تخصصی:
بنادر و جزایر سواحل شمال خلیج فارس مرکز مبادلات تجاری مروارید خلیج فارس بوده است، بطوریکه همواره دولت های اروپایی برای تجارت صدف مروارید به این بنادر می آمدند وبا صادر کردن مروارید سود سرشاری به دست می آوردند. در دوران قاجار تجارت مروارید در سواحل شمالی خلیج فارس بین کشورهای اروپایی و سواحل ایران وجود داشت. در سال ۱۲۷۵ق(۱۸۵۹ م) شرکت تجاری رابرت وانکهوس نماینده تجاری خودرابه بندر لنگه فرستاد وتوانستند تجارت مروارید رادراین منطقه بدست بگیرند و مقدار فراوانی از مروارید این ناحیه را به هامبورگ فرستادند. پس از آلمانی ها، انگلیسی ها بودند که به تدریج به منطقه خلیج فارس توجه نشان دادند.
نگارنده می کوشدروندتجارت مرواریدرادردوران قاجار بازگو نمایدونیزدرصددپاسخ گویی به این سؤال است تجارت مرواریدچه نقشی در اقتصاد سواحل شمالی خلیج فارس داشته است؟
فرضیه:صید صدف مروارید نه تنها عامل تجارت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس با دیگر مناطق، بلکه منبع امرار معاش بوده است.
الهیات سلبی به مثابه مکمل خداشناسی فطری و قلبی در مدرسه کلامی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
425 - 441
حوزههای تخصصی:
الهیات سلبی در مقابل الهیات ایجابی مسیر متفاوتی را در خداشناسی عرضه می کند و منکر معرفت اثباتی از خداست. اما در مدرسه کلامی خراسان، الهیات سلبی نقش مکمل معرفتی ایجابی را ایفا می کند که از آن با عنوان معرفت فطری یا قلبی یاد می شود. از این رو هرچند این مدرسه الهیات سلبی را قبول دارد، اما منکر معرفت اثباتی از خدا نیست. از دیدگاه این مدرسه، انسان ها پیش از ورود به جهان کنونی، حامل معرفتی قلبی و اثباتی از خدا شده اند که البته در دنیا نوعاً از آن غافلند و فلسفه ارسال پیامبران، برداشتن حجاب غفلت و تذکر به همین فطرت و نعمت فراموش شده است. اما عقل انسان نیز می تواند پس از اثبات مبدأ جهان، از طریق تفسیر سلبی صفات الهی، به شناختی از خدا بدون تشبیه نائل آید و در واقع، خدایی را که قلباً شناخته است، با عقل توضیح دهد و منظور از مکمل بودن همین است، نه اینکه الهیات سلبی چیزی بر معرفت قلبی می افزاید. دلیل و مبنای اصلی نفی الهیات ایجابی در این مدرسه فکری، نفی تشبیه است. البته در زمینه تفسیر چگونگی مکمل بودن الهیات سلبی، اختلاف نظرهایی در میان بزرگان مدرسه خراسان وجود دارد که به وجودشناسی صفات الهی و اثبات و نفی صفت برمی گردد. در بیان دیدگاه های مطرح در مدرسه خراسان، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار این مدرسه و سه شاگرد برجسته او یعنی آیت الله مجتبی قزوینی،آیت الله ملکی میانجی و آیت الله مروارید اکتفا کرده ایم.
واکاوی صید و فروش مروارید در خلیج فارس با تکیه بر متون جغرافیایی قرون سوم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروارید از جمله جواهرات ارزشمندی است که از دیرباز در خلیج فارس، صید و به اقصی نقاط جهان صادر می شد. مرغوبیت مروارید خلیج فارس موجب شد مشتریان زیادی در دنیا خواستار آن باشند. در پژوهش حاضر، تلاش می شود با استفاده از روش تاریخی و رویکرد توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که وضعیت صید و فروش مروارید در خلیج فارس در متون جغرافیایی قرن های سوم تا هشتم هجری چه بازتابی داشته است؟ در واقع، براساس آگاهی های متون یادشده، رونق و یا رکود آن، چگونه و بر پایه چه علت هایی بوده است؟ در این پژوهش، همچنین ماهیت و منشأ مروارید، نواحی و زمان صید، شیوه ها و ابزارهای صید و استخراج آن و نیز انواع، قیمت، فروش و تجارت مروارید در خلیج فارس در این برهه زمانی، واکاوی شده است. این منابع از تنوع شیوه ها و رونق صید و فروش مروارید در سواحل خلیج فارس خبر داده اند
بازتاب ساختار و واژه های «سرود مروارید» در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
135 - 159
حوزههای تخصصی:
بن مایه های تبعید روح، هبوط، اسارت، فراموشی، بیداری، رهایی و بازگشت به اصل نخستین، مضامینی نوظهور و مربوط به عرفان اسلامی نیستند، بلکه بسیار کهن تراند. «سرود مروارید» یکی از کهن ترین داستان های رمزی در جهان است؛ که مضامین یاد شده در آن به کم ترین لفظ و معنی بسیار، به زیبایی و با زبانی رمزی بیان شده، در عرفان جهان تأثیر گذاشته است. جوهر اندیشه سرود مروارید، گنوسی است، که در آرای مانوییان، بوداییان و مسیحیان به فراوانی دیده می-شود. در این مقاله تلاش شده تا جلوه ها و بازتاب ریخت شناسانه و واژگانی سرود مروارید، در اندیشه و اشعار حافظ بررسی شود. بررسی ها نشان می دهد حافظ همراه و هم دل با بن مایه های سرود مروارید، در یک سیر و سفر روحانی، که از ازل آغاز شده، روح را تنبیه و تربیت می کند تا مانند شاهزاده سرود مروارید، سرانجام از پیراهن تن جدا شود و به وطن مألوف بازگردد و بار امانت را به معشوق ازلی تقدیم دارد. این پژوهش به روش توصیفی ، تطبیقی، تحلیلی و مطالعه کتاب خانه ای، انجام شده است.
تجلی مروارید به عنوان عنصری کارکردی یا مفهومی مقدس در هنر ساسانی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۲۷-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
نقش مروارید یکی از برجسته ترین و پرکاربردترین عنصر تزئینی در هنر دوره ساسانی به شمار می رود که بازتاب های متنوعی از آن در آثار فرهنگی و هنری این دوره مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و اهمیت این نقش در هنرهای تزئینی ساسانی، به تحلیل آن به عنوان یکی از شاخص ترین نقوش به کاررفته در زیورآلات شاهانه و نمادی مقدس یا معنادار می پردازد. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: مروارید در هنر دوره ساسانی چه نمادها و کاربردهایی را نمایان می سازد؟ شاخص ترین جلوه های بصری مروارید و ارتباط آن با ارزش های معنوی در دوره ساسانی چگونه تجلی یافته است؟ این پژوهش که از نوع بنیادی است، با رویکرد توصیفی، تحلیلی-تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد نقش مروارید در هنر ساسانی فراتر از جنبه های تزئینی بوده و به عنوان عنصری نمادین، معنوی و سلطنتی شناخته می شده است. تحلیل ها حاکی از آن است که استفاده از نقش مروارید در این دوره، علاوه بر اهداف زیبایی شناسانه، در پیوندی عمیق با باورهای زرتشتی قرار داشته و نمادی از فرّه ایزدی به شمار می رفته است. این نقش مایه نمادین در گستره ای از هنرهای تزئینی، ازجمله منسوجات ابریشمی، ظروف زرین و سیمین، سکه ها و تزئینات معماری نظیر گچ بری و نقاشی دیواری به کار رفته است. استفاده از این نقش در راستای تأکید بر مفاهیمی هم چون: مشروعیت سلطنتی، تقدس الهی، و با هدف دستیابی به فرّه افزون تر و درنتیجه سعادت و کامیابی بیشتر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نقش مروارید، با تأکید بر پیوند میان ارزش های مذهبی و اجتماعی، به عنوان یکی از ارکان اصلی هنرهای تزئینی ساسانی، نمادی برجسته از ارتباط میان انسان، ایزدان و نظام سلطنتی در این دوره بوده است.