مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
چندفرهنگی
حوزه های تخصصی:
براساس نتایج این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسى آموزش عالى کشور به سبب مغفول بودن سیاست قومى و چندفرهنگى در ایران، الگو و راهکارى در زمینه برنامه درسى چندفرهنگى ندارد. ازطرفى، به کاربستن نتایج پژوهش ها درباره الگوى پیشنهادى چندفرهنگى و سیاست قومى مناسب ایران نیز در هاله اى از ابهام و عدم قطعیت، گزارش شده است. این موضوعات، ضمن محروم کردن برنامه هاى درسى از صفاتى مثل چالاکى، تنوع و تکثّر، موانعى را نیز در برابر بین المللى کردن برنامه درسى آموزش عالى ایران ایجاد کرده است. در روبه روشدن با این مسئله، متخصّصان این حوزه از دانش، با چالش هایى مواجه شده اند و سیاست گذاران آموزش عالى نیز چاره اى جز ورود به این بحث ندارند.
براى رهایى از این وضعیت، سکون و پاسخگویى به این نیاز معرفتى و اجتماعى و پرهیز از یک سونگرى به مفهوم چندفرهنگى، رویکرد میان رشته اى و تلفیق، به عنوان راهبرد مناسب، معرفى و اَشکال برنامه ریزى تلفیقى چندرشته اى متقاطع و برنامه ریزى چندرشته اى متکثّر، براى طراحى رشته برنامه درسى چندفرهنگى پیشنهاد شده است
نگرش دینی و هوش فرهنگی (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش فرهنگی توانایی فرد برای تطبیق با ارزش ها، سنت ها، آداب و رسوم متفاوت است. با توجه به متنوع و چندفرهنگی بودن جامعه ایرانی و همچنین جامعه شهری سنندج، هدف اصلی مقاله سنجش وضعیت هوش فرهنگی و متعین های آن است. از آنجایی که دین و نگرش دینی، مؤلفه بسیار برجسته ای در شکل دهی به جهت گیرهای نگرشی افراد به شمار میرود، به عنوان مؤلفه اصلی مؤثر بر هوش فرهنگی مورد کنکاش قرار میگیرد.
روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر کنترل شرایط پژوهش، یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت، پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان 15 سال به بالای مناطق چندگانه شهر سنندج هستند. شیوه نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه 340 نفر میباشند.
نتایج توصیفی تحقیق حکایت از آن دارد که سطح هوش فرهنگی شهروندان در شاخص هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه در حد متوسط و متوسط رو به بالا قرار دارد. این نشان از رضایت بخش بودن وضعیت هوش فرهنگی است. نتایج تحلیلی تحقیق نیز حاکی از ارتباط معنادار و البته معکوس میان نگرش دینی با شاخص هوش فرهنگی و سه بعد از ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی هستند.
تبیین قلمرو آموزة «امت» در جوامع چندفرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تعیین قلمرو آموزة «امت» که ریشه در قرآن کریم دارد، همواره مورد تضارب آراء مفسران و اندیشمندان قرار داشته است. ایدة اصلی نوشتار حاضر آن است تا قلمرو مفهومی این اصطلاح را در رابطه با جوامع چندفرهنگی مورد مدّاقه قرار دهد. «چندفرهنگی»، مفهومی نسبی است و در حوزه این نوشتار می تواند دو فرض کلی داشته باشد. در فرض نخست، جامعه ای مرکب از تنوعات قومی و نژادی، زبانی و خرده فرهنگ ها که همگی مسلمانند و در فرض دوم، جامعه ای که از اجتماع گروه های غیر مسلمان و مسلمان تشکیل شده باشد. بنابراین، قلمرو مفهومی «امت»، نسبت به هر یک از این دو صورت، متفاوت خواهد بود؛ چرا که اگر مفهوم «امت» با عنصر عقیده، صرفاً مسلمانان را شامل شود، عنوان امت فقط با جوامع نوع اول سازگار خواهد بود و جوامع نوع دوم با کلیّت خود در ذیل «امت» نخواهند گنجید و در نتیجه، فرآیند ملت سازی در این جوامع دشوار خواهد شد. اما اگر با رویکرد موسع و فراتر از معیار عقیده مفهوم «امت» را مورد لحاظ قرار دهیم، شکاف ایدئولوژیک موجود میان مسلمانان و غیر مسلمانانِ ساکن در یک جامعة چندفرهنگی، مانع از تبدیل شدن آنان به ملتی واحد نخواهد شد.
چالش های نظام آموزش عالی در موضوع قومیت و راهبردهای سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی اسناد بالادستی نشان دهنده نبود سیاست های روشن درباره مسائل گروه های قومی در نظام آموزش عالی کشور است. بی توجهی به هویت های مختلف و تنوع قومیتی در محیط های دانشگاهی، همچنین عدم شناسایی و معرفی فرهنگ های اقوام مختلف، تبعات و چالش هایی را در آموزش عالی به دنبال دارد؛ از این رو در این نوشتار، چالش های نظام آموزش عالی در موضوع قومیت و راهبردهای سیاست گذاری قومی، در مطالعه ای کیفی با روش دلفی کشف شد. بدین منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده عضو هیئت علمی و کارشناسان فرهنگی دانشگاه ها صورت گرفت. این افراد از اقوام مختلف، رشته ها و رتبه های متفاوت دانشگاهی و دارای آثار علمی-پژوهشی در بحث قومیت هستند. در این پژوهش، تجزیه و تحلیل داده های کیفی به روش «تحلیل تماتیک» نشان می دهد چالش های آموزش عالی در بحث قومیت در سه حوزه سیاسی، آموزشی و فرهنگی مطرح است. مهم ترین چالش های حوزه سیاسی عبارت اند از: پارادوکسیکال نشان دادن تقویت هویت قومی در برابر هویت ملی، احتمال قومیت گرایی در دانشگاه ها، سلیقه مداری رؤسا و مدیران در موضوع قومیت ها، سیاسی شدن موضوع قومیت ها در دانشگاه ها و مواجهه غیرعلمی با موضوع قومیت در دانشگاه. در حوزه قومیت و آموزش، دانشگاه ها با چالش هایی نظیر رویارویی غیرعلمی با موضوع قومیت در دانشگاه، عدالت آموزشی، آموزش زبان مادری، ایجاد رشته ادبیات قومی و بومی گزینی دانشجویان و استادان مواجه هستند. چالش های حوزه قومیت و فرهنگ در آموزش عالی عبارت اند از: ضعف مدیریت فعالیت های فرهنگی قومیت ها، مسائل نشریات دانشجویی، جشنواره های هنری و فرهنگی، انجمن های ادبی و به کارگیری نمادهای قومی.
الگوی تدوین خط مشی عمومی در حوزه رسانه در جامعه چندفرهنگی افغانستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
افغانستان یک جامعه چندقومی، چندمذهبی، چندزبانی و به تمام معنا چندفرهنگی است. جامعه چندفرهنگی در حوزه های مختلف، از جمله رسانه ها، مستلزم خط مشی ای است که با ساختار اجتماعی و فرهنگی آن جامعه تناسب داشته باشد. حال سؤال این است که الگوی تدوین خط مشی رسانه ای متناسب با جامعه چندفرهنگی افغانستان، کدام است؟ جامعه افغانستان و نظام رسانه ای آن در دوره کنونی، نه از نبود یا کمبود رسانه، که از ضعف ساختار، محتوا و به طورکلی، فقدان الگوی تدوین خط مشی رسانه ای رنج می برد. انتظار این است که اهل نظر در طراحی و تدوین چنین الگویی یا پیشنهاد مبانی دستیابی بدان، مساعی خویش را به کار بندند. در راستای تحقق این هدف، نگارندگان با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به مطالعه منابع اسلامی و قوانین افغانستان پرداخته و با توجه به گفتمان های غالب این کشور و فرصت ها و محدودیت های ساختاری آن، الگویی را برای تأمین این هدف استخراج کرده اند. الگویی که از یک سو متضمن آموزه های متعالی اسلام به عنوان محور وحدت جامعه است و از سوی دیگر، حقوق، منافع و انتظارات مخاطبان چندفرهنگی، به عنوان کنشگران فعال در آن ملحوظ شده است.
آموزش ادبیات انگلیسی یا ادبیات جهان به انگلیسی در دانشگاه های ایران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان تاثیر آموزش مولفه های چند فرهنگی در ارتقای سواد چندفرهنگی دانش آموزان ششم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
259 - 285
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی میزان تاثیر آموزش مولفه های چندفرهنگی به دانش آموزان ششم ابتدایی شهر تهران در جهت ارتقای سواد چندفرهنگی انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات کمی، از جهت اجرا شبه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. برای گردآوری اطلاعات باتوجه به ادبیات تحقیق مولفه های سواد چندفرهنگی استخراج و به منظور تایید روایی پرسشنامه، مؤلفه های مؤثر بر سواد چندفرهنگی براساس نظر خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و اجرایی تعیین شد و اصلاحات لازم براساس نظر ایشان صورت پذیرفت. به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ و از نرم افزار SPSS22 استفاده شد و با توجه به ضریب آلفای به دست آمده که بالاتر از 7/0 به دست آمد پایایی پرسشنامه تائیدگردید. این پرسشنامه شامل 23 سوال و دارای شش مولفه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم دوره ی ابتدایی شهرتهران که در سال تحصیلی97-96 مشغول تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بوده است. در این پژوهش گروه نمونه در غالب دوگروه آزمایش وگواه مورد بررسی قرارگرفتند که دانش آموزان گروه آزمایش طی 45 روز و در 12 جلسه تحت آموزش قرارگرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد میزان سواد چندفرهنگی دانش آموزان در هرشش مولفه بعد از آموزش ارتقا یافته است که این افزایش در مولفه ها ی "همزیستی مسالمت آمیز" و "ارتقا درک وتحمل" بیشتر از سایر مولفه ها بوده است.
شناسایی عوامل برنامه درسی چند فرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل برنامه درسی چندفرهنگی دوره متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران بوده است. که از نظر هدف کاربردی، روش اجرا توصیفی از نوع آمیخته اکتشافی و پیمایشی است. مشارکت کنندگان اول، شامل 9 نفر ازخبرگان و صاحب نظران (استادان عضو هیات علمی دانشگاه با تحصیلات دکتری در رشته برنامه ریزی درسی) حداقل دارای 15 سال سابقه بودند که به صورت هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و با همان تعداد به اشباع رسیده و تحت مصاحبه های نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. برای اطمینان از روایی مصاحبه از روش مثلث سازی (سه سویه سازی) استفاده گردید. مشارکت کنندگان دوم پژوهش، شامل مدیران و دبیران دوره متوسطه دوم شهر تهران در سال 1399 حدود 2000 نفر هستند. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 400 پرسشنامه بین این افراد توزیع و تعداد 386 پرسشنامه دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. برای بررسی روایی واگرا، از مقایسه ی جذر AVE هر سازه (متغیر) با مقادیر ضرایب همبستگی بین سازه ها استفاده شد و ضریب پایایی ترکیبی به دست آمده برای همه مؤلفه های تحقیق بزرگ تر از 70/0 هستند و این موضوع نشان دهنده همبستگی درونی مناسب بین متغیرها برای سنجش مفاهیم مورد نظر بود. روش گردآوری داده ها در جامعه اول بصورت مطالعه کتابخانه ای است. کدگذاری داده ها در سه مرحله (باز، محوری و انتخابی) انجام شد و پنج تن از مشارکت کنندگان با تأیید یافته های پژوهش، روایی و پایایی کدگذاری ها را تأیید کردند. و در جامعه دوم پزوهش، تحلیل داده ها در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Smart PLSو SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه درسی چندفرهنگی به مؤلفه های «مبانی؛ شرایط علی، «برنامه درسی چندفرهنگی؛ مقوله محوری»، «فعالیت ها به عنوان عوامل زمینه ای»، «اهداف به عنوان راهبردها»، «روش های ارزیابی به عنوان شرایط مداخله گر» و در نهایت «محتوی به عنوان پیامدها» وابسته است. در نهایت نتایج نشان داد که روایی و فرضیات مدل مورد تأئید قرار گرفته است.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
75 - 112
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی هنر مبتنی بر رویکرد چندفرهنگی در دوره اول متوسطه انجام شده است. روش پژوهش از نوع آمیخته است. جامعه پژوهشِ بخش کیفی، کلیه اسناد بالادستی در دسترس در حوزه هنر و چندفرهنگی و کشورهایی که در حوزه برنامه درسی هنر و چندفرهنگی دارای تجاربی هستند، بوده است. و در بخش کمی متخصصان برنامه ریزی درسی، هنر و چندفرهنگی و کارشناسان آشنا به موضوع هنر و چندفرهنگی در دوره اول متوسطه بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری بخش کیفی، اسناد و منابع مرتبط و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با نظر متخصصان تأیید و پایایی با استفاده از ضریب توافقی 33/90 به دست آمد. به منظور تجزیه داده های بخش کیفی از تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و در بخش کمی از روش دلفی استفاده شد. در بخش نتایج در عنصر اهداف، 21؛ در عنصر محتوا، 19؛ در عنصر فرصت های یادگیری، 14؛ در عنصر منابع، 6؛ در عنصر فضا، 4 و در عنصر ارزشیابی،11 مؤلفه بدست آمد. در خصوص اعتبار الگو،70 درصد توافق بین نظرات صاحب نظران بر روی مناسب بودن گویه ها شکل گرفت. لذا الگو از اعتبار مناسب برخوردار بوده است. .
بررسی مؤلفه های برنامه درسی چندفرهنگی و تعیین ابعاد و شاخص های آن (مطالعه موردیِ دوره دوم متوسطه مدارس شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
137-154
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر این است که نخست وضعیت موجود مؤلفه های برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه را بررسی کند و سپس، ابعاد مؤلفه ها و شاخص های آن را توصیف و تحلیل کند. این پژوهش ازنظر ماهیت داده ها از نوع آمیخته است و در دو بخش کیفی و کمی تنظیم شده است. در روش کیفی با 18 متخصص رشته برنامه درسی مصاحبه تا حد اشباع انجام گرفت. برای استخراج نتایج حاصل از مصاحبه ها از روش کدگذاری دومرحله ای استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل معلمان نواحی پنج گانه تبریز بودند که در دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریس می کردند. در تجزیه و تحلیل داده های کمی از روشهای آماری جهت اعتباریابی شاخصه های برنامه درسی چندفرهنگی (به دست آمده از مرحله اول) با استفاده از روشهای آلفا کرونباخ، محاسبه ضریب CVR و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شده است. یافته های ما چهار بُعد کلیِ «اهداف»، «محتوا»، «روشها»، و «اصول آموزشی» در تدوین برنامه درسی چندفرهنگی را شناسایی-کرد. هم چنین، یافته ها نشان داد که در مولفه اهداف چندفرهنگی در نظام فعلی آموزشی ایران، میانگین نمره تجربی به طور معناداری بیشتر از میانگین نظری است. بدین ترتیب، مشخص شد وضعیت هدف گذاری در خصوص آموزشهای چندفرهنگی، نظام فعلی در وضعیت مطلوبی قراردارد اما در خصوص سه بُعد «محتوا»، «روشها»، و «اصول برنامه درسی چندفرهنگی» میانگین به دست آمده، در حدود میانگین نظری است. بنابراین، میزان توجه و اجرای سه بعُد مذکور در نظام آموزش فعلی در حال حاضر در وضعیت متوسط قرار دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی هنر دبیرستان با تأکید بر زیست بوم های ایران
زمینه و هدف: مکاتب گوناگون فکری، سیاسی، اعتقادی، هنر را به منزله وسیله ای کارآمد جهت توسعه مفاهیم و معارف مختلف در جامعه دانسته و آن را در پرورش نوجوانان به گونه ای متناسب با هدف های خود به کار گرفتند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی هنر دبیرستان با تاکید بر زیست بوم های ایران انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) بود. در پژوهش حاضر جامعه آماری برای بخش کیفی شامل کلیه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود که 14 سند به روش سیستماتیک داده بنیاد انتخاب شدند و در بخش کمی نیز شامل معلمان هنردبیرستانهای تهران حوزه هنر بود که تعداد 230 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این مرحله نیز از نوع تصادفی خوشه ای بود. ابزار پژوهش در بخش کیفی، جمع آوری داده ها متمرکز بر اسناد پژوهش در حوزه برنامه درسی چندفرهنگی با تاکید بر زیست بوم های ایران بود. در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها مورد سنجش و تایید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. در بخش کمی، برای پاسخ به سؤال های پژوهش از آزمون هایی نظیر همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و آزمون تی تک بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مقوله های آموزش نحوه تعامل بین فرهنگها، رشد مهارتهای همکاری و تعامل، آشنایی با فرهنگها و جوامع، اهداف برنامه درسی، محتوای برنامه درسی، فرایند یادگیری، تولید هنری و نقد هنری از مولفه های محوری و تشکیل دهنده شناسایی شدند. نتیجه گیری: جامعه چند فرهنگی کشور، توجه به نیازها و رشد دانش آموزان و احترام و ارج نهادن به فرهنگ های مختلف به عنوان مقوله های علی یا اثرگذار بر برنامه درسی شناسایی شدند. علاوه بر این، عدالت آموزشی، پرورش مهارت های تفکر، رشد و توسعه فردی، آشنایی با تاریخ فرهنگ و هنر و صلح و همزیستی مسالمت آمیز به عنوان مقوله های پیامدی شناسایی شدند .
تبیین مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تبیین مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی در سیره سردار سلیمانی می تواند یک الگوی مناسب برای مدیران فعال در عرصه های چندفرهنگی باشد. درواقع مدیران فعال در پهنه فرهنگ ها، نیازمند درک درست از مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی اند تا با به کارگیری آنها بتوانند اهداف مدیریتی خویش را جامه عمل بپوشانند. بنابراین مسئله این پژوهش تبیین و شناسایی مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی سردار سلیمانی است. در این پژوهش با روش مطالعه اسناد موجود، اطلاعات موردنیاز گردآوری شد و با روش تحلیل مضامین و سازوکار شبکه مضامین، مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی در سبک مدیریتی ایشان مورد شناسایی قرار گرفت. حاصل این پژوهش و تحلیل، چند مؤلفه است که عبارتند از: همسوسازی راهبردی، کشف و به کارگیری ظرفیت ها، التزام به ارزش های جهادی، مقبولیت فراگیر، ایجاد جذابیت و توجه به عوامل فرهمندی، نگاه راهبردی، تأکید بر سرمایه های انسانی، حضور در میدان و شبکه سازی.
شناسایی و استخراج ویژگی های پلیس چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و استخراج ویژگی های پلیس چندفرهنگی، و رویکرد پژوهش، کیفی و روش پژوهش، مرور نظام مند بود. کلیه منابعی که در بازه زمانی 2000 تا 2023 به موضوع ویژگی ها و ماهیت پلیس چندفرهنگی پرداخته بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. نمونه آماری، کلیه منابع دردسترس پژوهشگر بود که در بازه زمانی 2000 تا 2023 به موضوع ویژگی ها و ماهیت پلیس چندفرهنگی اختصاص داشتند. ابزار پژوهش، چک لیست محقق ساخته بود. کلیدواژه هایی همچون «multicultural ’چندفرهنگی‘» در پایگاه های اطلاعاتی خارجی، همانند Elsevier, Eric Science direct, PubMed و کلیدواژه های فارسی مشابه، در پایگاه های داخلی، مانند ایران داک، سید، نورمگز و مگ ایران با استفاده از موتورهای جستجوی یاهو و گوگل در بازه زمانی مذکور منایع مربوط به موضوع پژوهش مورد جستجو قرار گرفتند. پس از بررسی با استفاده از معیارهای ورود، از بین 59 منبع یافت شده، تعداد 18 مقاله متناسب با اهداف پژوهش انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش توصیفی–تحلیلی و برای تعیین اعتبار آن ها، از ممیزی بیرونی استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، تعداد 30 ویژگی برای پلیس چندفرهنگی وجود دارد که برخورداری پلیس از ویژگی های شناسایی شده، زمینه برخورد آن ها با مسائل محیط های چندفرهنگی را فراهم می کند.
سنتزپژوهی شناسایی مولفه های برنامه درسی چند فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
127 - 162
حوزه های تخصصی:
جامعه ی متکثر و متنوع ایران، نیازمند برنامه ی درسی است که نسبت به ویژگی چندفرهنگی آن حساس و پاسخگو باشد. پژوهش حاضر با روش پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی با هدف شناسایی ویژگی مولفه های آموزش چندفرهنگی انجام شد. منابع مورد مطالعه شامل کلیه مقالات علمی معتبر در این زمینه در بازه ی زمانی 2007 الی 2022 می-باشد که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، 1024 سند علمی شناسایی و بر اساس معیارهای ورودی تعداد 24 مطالعه شامل مقاله، پایان نامه و کتاب جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات از کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه استفاده و جهت تحلیل یافته ها الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. طبق یافته های به دست آمده مؤلفه های برنامه ی درسی چندفرهنگی ارائه گردید. براین اساس چهار مولفه ی انسان محور، اقلیت محور، آموزش محور و کثرت گرا با 15 مضمون فرعی شناسایی گردید که در مجموع شامل 163 مضمون پایه می باشند. همچنین نتایج حاکی از آن است با ظهور کامل مولفه ها در برنامه های درسی از یک جانبه نگری در برنامه ریزی درسی به نفع فرهنگی خاص پرهیز خواهد شد.
ارائه الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه (مطالعه موردیِ مدارس شهر تبریز)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
79 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش ازنظر هدف جز پژوهش های کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. نمونه در بخش کیفی عبارت بودند از تعداد 18 نفر از خبرگان و متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکترای برنامه ریزی درسی بوده و سابقه تدریس 10 سال در دانشگاه را داشتند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل معلمان نواحی پنج گانه شهر تبریز بودند که در دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریس می کردند که تعداد 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش 9 عامل را شناسایی کرد که دارای مقدار ویژه بزرگتر از 2 بودند و توانایی پیش بینی بیش از 60 درصد از واریانس نمره ی پرسشنامه را داشتند. عامل های استخراج شده به ترتیب اولویت عبارت بودند از ارتباطات انسانی، تجربه ی جمعی و ارتقای مشارکت، ایجاد برنامه درسی کثرت گرا، رشد صلح و تفاهم، توسعه عدالت و برابری، افزایش دانش چندفرهنگی، وظایف نظام حاکم در جامعه چندفرهنگی، راهبردهای آموزش چندفرهنگی، پذیرش تنوع فرهنگی. بنابراین به منظور طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی، ابعاد اصلی الگو و مولفه های هر بُعد براساس یافته های مراحل کیفی و کمی پژوهش استخراج شد.