درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی آموزش و پرورش

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
۶۴۱.

بررسی رابطه بین عزت نفس، خودمختاری و انصاف با مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری انصاف خودمختاری عزت نفس روابط گرم خودپنداره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴
در آموزش و پرورش دانش آموزان علاوه بر خواندن و نوشتن نیازمند یادگیری هنرِ زندگی کردن با یکدیگر و مهارت های لازم برای زندگی اجتماعی هستند و این باید در برنامه تحصیلی در نظر گرفته شود . آشنایی با این مهارت و عوامل تأثیر گذار بر آن می تواند اولین قدم برای هر نوع برنامه ریزی در این زمینه باشد. این مقاله تحقیقی در پی بررسی عوامل مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان به عنوان یکی از بایسته ها و مهارت های اجتماعی است. در این پژوهش بر اساس الگوی نظری تحقیق اثر متغیرهای انصاف، رابطه گرم، فرصت خودمختاری، عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر مسئولیت پذیری دانش آموزان بررسی می شود   360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، از بین مدارس عادی وسط شهر، عادی حاشیه شهر، غیرانتفاعی، نمونه، شاهد و تیزهوشان، جمعیت نمونه این مطالعه را تشکیل می دهند. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که مهمترین متغیر مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان، خودمختاری ادراک شده است، به این معنی که افرادی که درک بالایی از کنترل دارند، مسئولیت پذیرتر هستند. متغیرهای رابطه گرم و انصاف اولیای مدرسه و پذیرفتن نقش فعال دانش آموزان (فرصت خودمختاری) در مدرسه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تأثیر بر عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده، بر مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیر معنادار دارند.  
۶۴۲.

تحلیل کانونی رابطه سبک های هویت با خودناتوان سازی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های هویت خودناتوان سازی همبستگی کانونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های هویت و خودناتوان سازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد.   روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان دو مجموعه از متغیر پیش بین (سبک های هویت) و ملاک (ابعاد خودناتوان سازی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل می دادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1992) و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) انجام شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS.27 انجام شد.   یافته ها: نتایج نشان داد که میان سبک های هویت و ابعاد خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سبک های هویت و خودناتوان سازی 28 درصد بود. بیشترین اهمیت در تابع سبک های هویت به هویت اطلاعاتی (81/0) و در تابع خودناتوان سازی به خودناتوان سازی ادعایی اختصاص داشت (99/0-).   بحث و نتیجه گیری: در مجموع به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مربوط به هویت می تواند بر میزان استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی تأثیر داشته باشد و نوجوانانی که هویت اطلاعاتی و هنجاری داشته و از تعهد هویت بالایی برخوردارند از رفتارهای خودناتوان ساز کمتر استفاده می کنند.
۶۴۳.

سنتزپژوهی مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنتزپژوهی سلامت اجتماعی حمایت اجتماعی سرمایه اجتماعی شبکه های اجتماعی مشارکت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
هدف: با توجه به نقش و اهمیت سلامت اجتماعی در بهبود وضعیت جوامع، پژوهش حاضر با هدف سنتزپژوهی مطالعات مربوط به سلامت اجتماعی انجام شد. روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی طبق رویکرد سنتزپژوهی بود. جامعه پژوهش همه مقاله ها و پایان نامه های مرتبط با حیطه پژوهش (سلامت اجتماعی) سال های 2010 الی 2022 در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی به تعداد 94 مورد بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه تعداد 20 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش یادداشت برداری استفاده شد که پایایی آنها با روش ضریب کاپای کوهن 746/0 محاسبه و برای تحلیل آنها از روش کدگذاری استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که سلامت اجتماعی دارای 59 مقوله فرعی در 22 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل حمایت اجتماعی، دین داری، سرمایه اجتماعی، طبقه اجتماعی، امنیت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مهارت های ارتباطی، کیفیت زندگی، شبکه های اجتماعی، سبک زندگی، اوقات فراغت، شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، گشودگی، احساس آنومی، متغیرهای دموگرافیک، رضایت از زندگی، تعهد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی بودند. نتیجه گیری: طبق مقوله های اصلی و فرعی شناسایی شده در این پژوهش، متخصصان و برنامه ریزان می توانند گام موثری در جهت بهبود سلامت اجتماعی افراد بردارند.
۶۴۴.

مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی ریاضی تفکر خلاق تفکر انتقادی حل مسئله دانش آموزان دوره ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
هدف: پیشرفت تحصیلی به ویژه در درس ریاضی اهمیت زیادی دارد و شناخت عوامل موثر بر آن به برنامه ریزی در زمینه پیشرفت تحصیلی ریاضی کمک زیادی می کند. در نتیجه، هدف این پژوهش بررسی مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع کمّی بود که جامعه آن، همه دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر 250 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های پیشرفت تحصیلی ریاضی (Shalev et al, 1993)، تفکر خلاق (Welch and Mc Dowall, 2010)، تفکر انتقادی (Facione et al, 1994) و حل مسئله (Heppner and Petersen, 1982) بودند و داده های آنها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شدند یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که مدل علّی پیشرفت تحصیلی ریاضی بر اساس تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت. در مدل مذکور، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی بر حل مسئله و پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی و متغیر حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت. علاوه بر آن، متغیرهای تفکر خلاق و تفکر انتقادی با میانجی گری حل مسئله بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای بهبود پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی می توان میزان تفکر خلاق، تفکر انتقادی و حل مسئله آنان را ارتقاء داد.
۶۴۵.

شناسایی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های روانشناختی مدارس ایمن مداخلات زودهنگام خدمات روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: مدارس ایمن می توانند با ایجاد فضای امن و شناخت مناسب دانش آموزان و نیازهای روان شناختی آنها، فرآیند اجتماعی شدن و جامعه پذیری آنها را تسهیل کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن انجام شد. روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون چاپی موجود در پایگاه های اطلاعات علمی مرتبط با موضوع شاخص های روانشناختی مدارس ایمن بین سال های 2020-2000 میلادی بودند، که 18 مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها، به روش فیش برداری گردآوری شدند و  با استفاده از روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA نسخه 12 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که برای مدارس ایمن، 298 کد باز و 36 کد محوری در قالب 7 کد انتخابی شناسایی شد. که شاملِ برنامه ریزی و آموزش برای مواجهه در موقعیت بحرانی و اضطراری (4 کد محوری)، ایجاد تعادل بین امنیت فیزیکی و روانشناختی (6 کد محوری)، ایجاد همکاری درون سازمانی و برون سازمانی (3 کد محوری)، ارائه خدمات روانشناختی کافی و مناسب (8 کد محوری)، بهبود دسترسی به حمایت های بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه (5 کد محوری)، خدمات پیشگیری و مداخلات زودهنگام (4 کد محوری) و توانمندسازی معلمان و کادر مدرسه (6 کد محوری) بودند و در نهایت الگوی شاخص های روانشناختی مدارس ایمن طراحی شد. بحث و نتیجه گیری: براساس کدهای شناسایی شده، می توان ایمنی روانشناختی مدارس را مورد ارزیابی قرار داد و بعد از برگزاری نشست ها و هم اندیشی های کارشناسانه میزان تحقق این شاخص ها را در مدارس بررسی و  مدنظر قرار داد
۶۴۶.

اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته افسردگی ناگویی هیجانی کودکان چند معلولیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته مادران دارای فرزند چند معلولیتی با ناگویی هیجانی بر بهبود افسردگی بود.    روش شناسی: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزندان چندمعلولیتی که فرزندشان مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی گل های شیراز در سال 1400-1401 بودند. از بین مادران، 30 مادر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. سپس پیش آزمون متغیرهای پژوهش به عمل آمد و مادران گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده ناگویی هیجانی قرار گرفتند. بعد از اتمام آموزش دوباره یک پس آزمون از گروه های آزمایش و کنترل به عمل آمد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های ناگویی هیجانی (تورنتو، 1994) و افسردگی (بک، 1961) گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند گانه درون گروهی-بین گروهی مورد بررسی قرار گرفتند.    یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش ناگویی هیجانی باعث بهبود افسردگی در مادران کودکان چند معلولیتی شد.    بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها از آنجایی که برنامه تدوین شده در این پژوهش بر اساس تجربه های واقعی مادران کودکان چند معلولیتی بود و به طور اختصاصی برای این مادران تدوین شده است و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی هم به مسائل و مشکلات روانی مادران و هم مشکلات رفتاری کودکان پرداخته است، از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده است.
۶۴۷.

The Impact of Educational Excellence Model Components on the Development of Human Resources in Zahedan's Education Organization(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: strategic human resources management Organizational Excellence Human resource development National Human Resource Development organizational performance Sustainability

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
Purpose: This article aims to investigate the impact of strategic human resources management (SHRM) on organizational excellence across various sectors. Methodology: This study, aimed at practical application, employs a descriptive-survey research design for information gathering, situating it within the quantitative descriptive-analytical category. The statistical population consists of managers, deputy managers, and employees of the Zahedan Education Organization, totaling 1929 individuals. The sample size was determined to be 320 participants based on the Krejcie and Morgan table, considering the total population number. A stratified random sampling method, organized by educational region, was utilized for selecting the sample. For research question exploration and data analysis, both descriptive and inferential statistical methods were applied using the SPSS 23 and Amos software programs. Findings: The SEM analysis demonstrated all paths to be significantly accepted, with p-values ranging from <0.001 to 0.003, indicating strong statistical support for the hypothesized relationships. This evidences a robust model that accurately captures the dynamics and influences within the organization, providing a solid foundation for strategic planning and implementation. Conclusion: Strategic HRM is pivotal in achieving organizational excellence, necessitating a holistic and strategic approach to managing human resources. Organizations that effectively integrate SHRM practices within their strategic planning processes can enhance performance, adaptability, and resilience, achieving a sustainable competitive advantage. Future research should explore the dynamic interactions between SHRM practices and emerging global challenges to further understand HRM's evolving role.
۶۴۸.

شناسایی عوامل موثر بر مشارکت عمومی شهروندان در فرآیند خط مشی گذاری عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهروند محور مردم سالاری فرآیند خط مشی گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۲۳۹
یکی از روش های ایجاد این دیدگاه شهروند محور و شکل گیری مردم سالاری، ایجاد پل ارتباطی بین شهروندان و دولت برای مشارکت دادن شهروندان در فرآیند خط مشی گذاری است. بنابراین اصل مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری یک پدیده مطلوب است، اما مشخص نیست که چگونه می توان زمینه را برای ایجاد چنین شرایطی فراهم کرد. از همین رو در این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری عمومی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پرداخته شد. پس از بررسی مبانی نظری و مطالعات پیشین در حوزه مشارکت شهروندان در فرایند خط مشی گذاری عمومی، بر اساس مطالعات صورت گرفته، 16 عامل موثر شناسایی گردید. سپس این مولفه ها در قالب سه مرحله پرسشنامه دلفی در اختیار خبرگان قرار گرفت. با عنایت به تحلیل سه راند دلفی، 1 مولفه در سایر مولفه ها ادغام شد و 5 مولفه نیز حذف گردید و در نهایت 15 مولفه مورد تایید خبرگان قرار گرفت. در ادامه با استفاده از نظرات کارشناسانه 80 نفر از خبرگان و متخصصان در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به دسته بندی و بررسی آماری عوامل پرداخته شد و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، نشان داد که می توان 15 مولفه را ذیل 5 عامل دسته بندی کرد. عوامل اصلی شناسایی شده شامل ارتباط و کانال های ارتباطی، حمایت از نمایندگان و منتخبان شهروندان، تنظیم قوانین و مقررات، تشویق و ایجاد انگیزه در شهروندان و اصلاحات در ساختار دولتی بود.
۶۴۹.

Designing a Curriculum Model for Adult Literacy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Objectives Content Teaching Methods Evaluation Style Curriculum

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
Purpose: The current research was conducted with the aim of designing a curriculum model for adult literacy. Methodology: In terms of purpose, this research is fundamental-applied, and regarding data type, it is qualitative. The population in the study included experts from the organization (literacy movement managers, deputy ministers of curriculum education) and academia (university faculty members), as well as 30 relevant scientific documents and records. In this research, purposive sampling was used to determine the samples, considering 20 individuals based on the saturation principle as the sample size. Semi-structured interviews were utilized in the qualitative part of the current study. To ensure the validity of the tool in the qualitative section of the research and to ensure the accuracy of the findings from the researcher's perspective, opinions from professors familiar with this field and academic experts who were knowledgeable and skilled in this area were sought. In the current study, test-retest reliability and intra-subject consensus method were used to calculate the reliability of the interviews conducted. The data analysis method in the qualitative section was theoretical coding. Therefore, the analysis of data obtained from interviews and documents was carried out in three stages: open coding, axial coding, and selective coding, and based on this, the concepts and categories of the research were classified. Findings: The results of the research showed that the objectives of the adult literacy curriculum include adaptability to the environment and strategic competencies. Also, the content of the adult literacy curriculum includes content selection and content organization. Teaching and learning methods in this research include the transmission method and the activity-based method. Finally, the results showed that the evaluation method of the adult literacy curriculum includes goal-based evaluation, method-based evaluation, and content-based evaluation. Conclusion: Each theme and its subthemes underscore the comprehensive approach required to design an effective adult literacy curriculum. The curriculum must be adaptive, strategically competent, well-organized in content, employ effective teaching and learning methods, and incorporate multifaceted evaluation strategies to meet adult learners' diverse needs and promote sustainable literacy education.
۶۵۰.

اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های فراشناختی هوش سیال ماهر ادراک استدلال حافظه توجه و سرعت پردازش دانش آموزان متوسطه اول مدارس شاهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش هوش سیال دانش آموزان متوسطه اول (13 تا 15 سال ) مدارس شاهد  انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات تجربی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی مورد پژوهش شامل دانش آموزان مدارس شاهد متوسطه اول منطقه 3  شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از دانش آموزان جامعه مورد مطالعه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش) 15 نفر بسته آموزش مهارت های فراشناختی) و یک گروه کنترل، جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش آموزش مهارت های فراشناختی را طی 8 جلسه هر جلسه 90 دقیقه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها آموزش مهارت های فراشناختی (فلاول،1999) و آزمون هوش سیال (سعادتی شامیر و زحمتکش،1401)  استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بسته آموزش مهارت های فراشناختی ،  باعث افزایش هوش سیال در دانش آموزان 13 تا 15  سال شد.  آموزش مهارت های فراشناختی به کودکان سال های اول متوسطه باعث افزایش توانایی های ادراکی، استدلالی ،محاسباتی، حافظه کاری ، حافظه شنیداری ، دیداری ، سرعت پردازش و توجه تک بعدی و چند بعدی می شود و خودبسندگی آنها را برای رسیدن به اهداف بالاتر بیشتر می کند و می تواند آنها در جنبه های مختلف شناختی توانمند کند و برای آینده ای بهتر و غنی تر آماده کند.  همچنین دانش آموزانی که آموزش مهارت های فراشناختی بیشتر و دقیق تری دریافت می کنند حمایت اجتماعی بیشتری دریافت می کنند لذا در مولفه های پنج گانه هوش سیال ماهر شامل ادراک، استدلال،  حافظه ، توجه و سرعت پردازش  عملکرد بهتری دارند و در نتیجه وضعیت تحصیلی بهتر و نگرش مثبت تری درباره تحصیل دارند در مجموع از مدرسه راضی ترند. بنابراین خودارزشمندی از طریق ارتقای توانایی های شناختی سیال منجر به افزایش موفقیت و تاب آوری تحصیلی وی می شود.
۶۵۱.

بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی تحصیلی فاکتورهای موفقیت باورهای معرفت شناختی نیازهای اساسی روانشناختی هویت تحصیلی انگیزش پیشرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف: هدف از پژوهش بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین فاکتورهای موفقیت با انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود.روش شناسی:  این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 98-1397 بود. از این جامعه، 400 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی دانش آموز جینک و مورگان(1999)، هویت تحصیلی موفق واز و ایزاکسون(2008)، باورهای معرفت شناختی شومر(1990)، نیازهای اساسی روانشناختی گاردیا و همکاران(2000) و انگیزش پیشرفت هرمنس(1987) بود. داده ها با استفاده از روش آماری مدل معادلات ساختاری، در نرم افزار SPSS24 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که برازش مدل اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش، تأیید شد. نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی، هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی روانشناختی بر خودکارآمدی تحصیلی و انگیزش پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت اثر مستقیم و معنادار داشتند، همچنین خودکارآمدی تحصیلی بر انگیزش پیشرفت، باورهای معرفت شناختی بر هویت تحصیلی موفق و نیازهای اساسی و نهایتا نیازهای اساسی بر هویت تحصیلی موفق تأثیر مثبت و معنی داری سطح 95 درصد اطمینان معنادار دارد(05/0 > P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی شده و انگیزش پیشرفت و موفقیت در آنها روند کاهشی دارد را می توان با استفاده از برنامه های آموزشی و مشاوره ای در جهت بهبود هویت تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و نیازهای اساسی روانشناختی مورد مداخله قرار داد و زمینه پیشرفت تحصیلی را در آنها محیا کرد. نتایج این پژوهش همچنین می تواند زمینه برنامه ریزی مناسب در جهت اتخاذ راهکارهای آموزشگاهی مناسب در جهت افزایش انگیزش پیشرفت دانش آموزان و به تبع آن کاهش افت و بی میلی تحصیلی را به همراه داشته باشد. 
۶۵۲.

کاوشی بر رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رساله های دکتری فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه تربیت اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف: تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در سال های 1370 الی 1399 به تعداد 263 مورد بودند که تعداد 31 مورد آنها به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس و کلیدواژه های مرتبط با حوزه تربیت اخلاقی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش یادداشت برداری از رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت گردآوری و با روش استقرایی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بررسی رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی حاکی از آن بود که رساله ها در 6 حوزه شامل مقایسه دیدگاه های اندیشمندان مسلمان با دیدگاه های اندیشمندان غربی، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اسلام، تربیت اخلاقی بر اساس نظرات اندیشمندان مسلمان، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اندیشمندان غربی، طراحی الگوی تربیت اخلاقی در مدارس و سایر موضوع ها قرار داشتند که بیشتر آنها به مقایسه تطبیقی دیدگاه های اندیشمندان مسلمان با دیدگاه های اندیشمندان غربی پرداختند. همه رساله ها ماهیتی دوگانه داشتند و تعداد 17 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی نظری و انتزاعی و تعداد 14 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی عملی و کاربردی بررسی نمودند. بحث و نتیجه گیری: بررسی رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی به شناخت بهتر تربیت اخلاقی کمک می کند و خلأهای موجود را به خوبی نمایان می سازد. همچنین، رساله ها انطباق لازم و کافی را با نیازها و مسائل جامعه و نیازهای آموزشی نداشتند و هیچ رساله ای درباره آسیب شناسی تربیت اخلاقی در جامعه و نظام آموزشی یافت نشد. این نتایج می تواند برای متخصصان، برنامه ریزان و اساتید دانشگاهی حوزه فلسفه تعلیم وتربیت تلویحات کاربردی بسیاری داشته باشد و زمینه را برای پژوهش های بیشتر و کاربست نتایج فراهم سازد.
۶۵۳.

نقش تعدیل گری جنسیت در پیوند میان خودشیفتگی سالم و خودشیفتگی بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی سالم خودشیفتگی بیمارگونه خودکارآمدی تحصیلی جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیفتگی سالم و بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان و نقش تعدیل کننده جنسیت در این رابطه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان میاندوآب در سال تحصیلی 98- 1397 بودند. از بین آن ها تعداد 369 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد پژوهش شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999) پرسشنامه خودشیفتگی نهان بیمارگونه (2013) و پرسشنامه خودشیفتگی آشکار سالم (2013) گردآوری شدند. داده ها با استفاده از روش روش معادلات ساختاری با تکنیک تحلیل گرو ه های چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی با خودشیفتگی سالم رابطه مثبت و معنادار و با خودشیفتگی بیمارگونه رابطه منفی و معنادار دارد. متغیر جنسیت در رابطه بین خودشیفتگی سالم با خودکارآمدی تحصیلی اثر تعدیل کننده نداشت و در ارتباط خودشیفتگی بیمارگونه با خودکارآمدی تحصیلی در پسران، نه دختران، نقش تعدیل کننده داشت.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش انواع خودشیفتگی اثرات متفاوتی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دارد که میزان این اثر در دانش آموزان دختر و پسر با هم متفاوت است. با توجه به پیچیدگی حوزه خودشیفتگی لازم است مشاوران، روانشناسان و معلمان اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنند.
۶۵۴.

Investigating the Factors Influencing the Teaching of Technical and Practical Courses in the College of Art in Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Technical and Practical Courses Strategic Teaching Planning Educational Contexts Teaching Methods Educational outcomes Traditional Education System Art Education Iraq

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۳
Purpose: The objective of this study was to investigate the factors influencing the teaching of technical and practical courses in the College of Art in Iraq. Methodology: This applied-developmental study employed a survey-cross-sectional design. The statistical population consisted of art teachers in technical and vocational programs in Iraq, with a sample size of 188 teachers selected through cluster-random sampling. Data collection was conducted using a questionnaire validated for face and construct validity, and reliability was confirmed with Cronbach's alpha coefficients exceeding 0.7. Data analysis was performed using SPSS and Smart PLS software to examine the relationships between variables. Findings: The analysis revealed that strategic teaching planning significantly impacts educational, social, and individual outcomes. The contexts of technical and practical education and the teaching methods used in these courses significantly influence strategic teaching planning. Additionally, educational, human, and organizational factors were found to have a notable impact on the teaching of technical and practical courses. However, the traditional education system negatively affected strategic teaching planning. These findings align with previous research highlighting the importance of strategic planning, adaptive teaching methods, and the integration of modern technologies in improving educational outcomes. Conclusion: Strategic teaching planning is crucial for enhancing educational, social, and individual outcomes in technical and practical courses. Educational contexts, teaching methods, and various influencing factors must be considered to develop effective strategic plans. The traditional education system's rigidity poses challenges to effective teaching planning, suggesting a need for more flexible and innovative approaches. These insights provide valuable recommendations for educators and policymakers to improve the quality of technical and practical education in the arts.
۶۵۵.

تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تفسیری مهارت های فراشناختی تفکر کوانتومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتاب ها و مقاله های مرتبط با مهارت های فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 کتاب و 38 مقاله) با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان شیراز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشت برداری از کتاب ها و مقاله ها و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (33 گویه ای) بود که ویژگی های روانسنجی آنها تایید شد. داده ها در بخش کیفی با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-23 و Smart PLS نسخه ای 3 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان 129 شاخص، 33 مولفه و 8 مقوله داشت که مقوله ها شامل حوزه سیاست کلان، محتوی برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روش های ارزشیابی و ویژگی های فراگیران بودند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که 33 گویه در 8 مقوله مذکور قرار گرفتند؛ به طوری که بار عاملی همه گویه ها و مقوله ها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده همه مقوله ها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مقوله ها بالاتر از 90/0 بود. دیگر یافته ها نشان داد که الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان برازش مناسبی داشت و اثر الگوی مذکور بر هر هشت مقوله حوزه سیاست کلان، محتوی برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روش های ارزشیابی و ویژگی های فراگیران معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان می تواند جهت بهبود تدریس، آموزش و یادگیری از الگوی شناسایی شده و اعتباریابی شده آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان استفاده نمایند که برای این منظور بهره گیری از مولفه ها و مقوله ها مستخرج از پژوهش حاضر ضروری است.
۶۵۶.

Presenting an E-Learning Model with Emphasis on Psychological Capital at Mellat Insurance(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: E-Learning Psychological Capital Mellat Insurance

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۲
Purpose: The objective of this research was to present an e-learning model with an emphasis on psychological capital at Mellat Insurance. Methodology: This research is qualitative in nature and employs thematic analysis as its method. The qualitative section of the study population included experts in education, e-learning, and psychology, focusing on psychological capital. Through purposive sampling, criterion-based, the desired sample was selected, and sampling continued until theoretical saturation of the data was reached. Thus, the participants in the study included 18 experts and managers. The data collection tool in this research was semi-structured interviews. It is noteworthy that the extraction of these indices was conducted by reviewing existing theoretical foundations and implementing interview transcripts using the thematic analysis method of Braun and Clarke in ATLAS.ti software. Findings: Based on the qualitative technique of thematic analysis, 141 initial codes were identified in 20 initial themes, and finally, 6 constructive themes were determined. The 6 constructive themes are: educational content, e-learning infrastructure, institutionalization of psychological capital, intra-organizational factors, extra-organizational factors, and effectiveness. Conclusion: One of the main necessities for implementing an e-learning model with an emphasis on psychological capital at Mellat Insurance is to increase organizational productivity. Organizational maturity refers to the ability of the organization to respond to challenges, adapt to changes, and continuously improve. This concept addresses the organization's ability to utilize internal and external knowledge, experiences, and resources to enhance processes, improve performance, and create added value. The primary necessity is that Mellat Insurance must seek to establish an advanced and flexible educational structure that enables employees to acquire the necessary knowledge, skills, and abilities to face emerging challenges and opportunities.
۶۵۷.

طراحی مدل تفسیری-ساختاری جامع برای حذف شکاف دیجیتالی آموزش و پرورش در دوران همه گیری بحران کویید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکاف دیجیتالی شمول دولت الکترونیک بحران کویید 19 آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف: پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدل حذف شکاف دیجیتالی در آموزش و پرورش با تاکید بر بحران همه گیری کویید 19 بوده است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی متغیرهای مدل و همچنین تعیین روابط علی بین متغیرهای مدل بود.   روش شناسی: این تحقیق از نظر هدف کاربردی - توسعه ای و از نظر شیوه اجرا آمیخته ( کیفی و کمی) بود. در بخش کیفی متغیرها، مولفه ها و شاخص های تحقیق با استفاده از روش داده بنیاد با تکنیک کدگذاری از طریق مصاحبه با خبرگان استخراج شدند و در بخش کمی از روش توصیفی اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان آموزش و پرورش بودند که به صورت نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند و با روش گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. معیار حجم نمونه در بخش کیفی، اشباع نظری بود.   یافته ها: نتایج  بخش کیفی نشان داد که مدل حذف شکاف دیجیتالی دارای متغیرهای «موانع شمول دولت الکترونیک» (عوامل مداخله گر)، «بستر توسعه دیجیتال» (عوامل زمینه ای)، «ظرفیت های دیجیتال» (عوامل علی)، «محتوای دیجیتال» (مقوله کانونی)، «حذف شکاف دیجیتالی» (راهبردها) و «پیامدها» می باشد. بر اساس نتایج بخش کمی، دو متغیر «بسترهای توسعه دیجیتال» و «موانع شمول دولت الکترونیک» بیشترین تاثیر و اهمیت در مدل داشتند و جزء متغیرهای مستقل و محرک قوی هستند که توجه بیشتر مدیران و نظارت مؤثر بر این محرک ها می تواند دستیابی به اهداف سازمان کمک کند در بخش کمی از روش مدل سازی تفسیری-ساختاری جامع برای ایجاد مدل و تعیین روابط علی بین متغیرهای تحقیق استفاده شده است.   نتیجه گیری: انتظار می رود که مدل حذف شکاف دیجیتالی در آموزش و پروش منجر به پیامدهای کاهش نابرابری-های دیجیتالی، کاهش نابرابری های اجتماعی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و افزایش مشارکت خانواده ها در فرآیند آموزش گردد.
۶۵۸.

شناسایی مؤلفه های آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحب نظران: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش حقوق شهروندی صاحب نظران نظام آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های آموزش حقوق شهروندی در نظام آموزشی کشور از نظر صاحب نظران بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد ترکیبی آمیخته اکتشافی انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی، متخصصان و اساتید دانشگاه های سراسری کشور در حوزه حقوق شهروندی در سال 1399 بودند که 15 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی، معلمان شهر سمنان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 267 نفر با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نمیه ساختاریافته و بررسی اسناد موجود در این زمینه بود. در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر داده های بخش کیفی بود. میزان پایایی در بخش کیفی با روش هولستی 85/0 محاسبه شد که حاکی از پایایی مطلوب بود و روایی با استفاده از معیار کیفیت (مؤثق بودن) سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کمی، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عامل تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، که مقدار بار عاملی تمام مؤلفه های پرسشنامه بالاتر از 3/0 بود و آلفای کرونباخ برای همه ابعاد بالاتر از 70/0 بدست آمد. در بخش کیفی داده ها با روش تحلیل مضمون و در بخش کمی داده ها با روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزارهای SPSS 21 و LISREL 8.5 تحلیل شدند.یافته ها: نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی ۵۶ مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده فرعی در زمینه حقوق شهروندی گردید که در قالب ۴ مضمون سازمان دهنده اصلی حقوق اجتماعی با سه مضمون فرعی (حمایت های مالی و درآمدی، حقوق آموزشی و بهداشتی، حمایت های قضایی)، حقوق سیاسی با دو مضمون فرعی (حقوق عضویت و مشارکت، حقوق شرکت در تجمعات)، حقوق مدنی با چهار مضمون فرعی (آزادی عملکرد فردی، آزادی اندیشه، آزادی اقتصادی و اجتماعی، حقوق مربوط به مساوات)، حقوق فرهنگی با دو مضمون فرعی (حداقل حقوق فرهنگی پایه، حمایت ها و حفاظت های فرهنگی) سازمان دهی شدند. نتایج تحلیل عامل تأییدی حاکی از تأیید بار عاملی مضمون های پایه و سازمان دهنده جهت اندازه گیری آموزش حقوق شهروندی بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامه ریزی برای آموزش حقوق شهروندی در مدارس کشور و آگاه نمودن دانش آموزان ضروری است. بنابراین لازم است تا مسئولان نظام آموزشی توجه و اهتمام بیشتری نسبت به آموزش حقوق شهروندی و گنجاندن مطالب بیشتری از این حقوق در کتاب ها و برنامه درسی دانش آموزان داشته باشند.
۶۵۹.

Designing a Model of Collective Identity Based on Perceived Social Support with the Mediating Role of Emotional Intelligence in Students of Qom Province(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Collective Identity Perceived Social Support Emotional Intelligence students

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۴
Purpose: Considering the significance of collective identity in carrying out group and social activities, this study aimed to design a model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence among students. Methodology: The present study was applied in objective and descriptive-correlational in method. The research population comprised all undergraduate psychology students of the Islamic Azad University of Qom Province in the academic year 2021-2022. The sample size of this study was 500 individuals, selected after reviewing the entry criteria through convenience sampling. Data were collected using the Collective Identity questionnaire (Hezarjaribi & Lohrasbi, 2011), Perceived Social Support (Sherbourne & Stewart, 1991), and Emotional Intelligence (Schering, 1996) questionnaires and analyzed using Pearson correlation coefficients and structural equation modeling in SPSS-27 and AMOS-24 software. Findings: The findings showed that collective identity, perceived social support, and emotional intelligence among students had a positive and significant correlation (P<0.01). Additionally, the model of collective identity based on perceived social support with the mediating role of emotional intelligence in self-efficacy among students had an appropriate fit. In this model, the variable of perceived social support had a direct and significant effect on emotional intelligence and students' collective identity, and the variable of emotional intelligence had a direct and significant effect on their collective identity. Perceived social support with the mediating role of emotional intelligence had an indirect and significant effect on students' collective identity (P<0.001). Conclusion: According to the results of the present research, counselors and psychologists can improve collective identity among students by enhancing their perceived social support and emotional intelligence through educational workshops.
۶۶۰.

بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی برنامه درسی کیفیت برنامه درسی مدارس ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: کیفیت برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت و عملکرد تحصیلی دارد. در نتیجه، هدف این مطالعه بررسی وضعیت مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی شهر تهران بود.     روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی خبرگان و اساتید برنامه درسی شهر تهران بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 12 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه بخش کمی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 23593 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 محاسبه شد و روایی صوری پرسشنامه با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 85/0 محاسبه شد. داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA و آزمون تی یک نمونه ای در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.     یافته ها: یافته ها نشان داد که ارزشیابی کیفیت برنامه درسی در مدارس ابتدایی دارای 108 شاخص در 23 مولفه و 6 بعد شامل رویکرد سیستمی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی (با 4 مولفه تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، دریافت بازخورد اصلاحی و تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری)، ارزشیابی کیفی فعالیت ها (با 3 مولفه ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی)، کیفیت بخشی امکانات و فناوری های نوین (با 3 مولفه امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی و امکانات رفاهی)، کیفیت بخشی عوامل ساختاری (با 4 مولفه کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی و عدم انضباط کاری)، کیفیت سنجی اصول برنامه درسی (با 4 مولفه انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی و جامعیت برنامه درسی) و کیفیت سنجی مدیریت استراتژیک برنامه درسی (با 5 مولفه بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی) بود. همچنین، مولفه های تفکر راهبردی، تعمیم پذیری اهداف، تسهیل فرآیند یاددهی و یادگیری، ارزشیابی فعالیت های انگیزشی، ارزشیابی فعالیت های کاربردی و ارزشیابی فعالیت های برنامه درسی، امکانات فرهنگی و ورزشی، امکانات آموزشی، امکانات رفاهی، کمبود منابع و توزیع نامناسب، آینده نگری ضعیف، ارتباطات فردی و سازمانی، انعطاف پذیری، توالی برنامه درسی، سودمندی برنامه درسی، بهبود ظواهر برنامه درسی، بهبود محتوای برنامه درسی، انسجام برنامه درسی، ترسیم چشم انداز و رشد هویت ملی- مذهبی در وضعیت مطلوب قرار داشتند، اما مولفه های دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی در وضعیت نامطلوب قرار داشتند (P<0.001).     نتیجه گیری: نتایج این مطالعه برای متخصصان و برنامه ریزان آموزش وپرورش تلویحات کاربردی بسیاری دارد و آنان بر اساس نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در راستای بهبود مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی و به ویژه سه مولفه دریافت بازخورد اصلاحی، عدم انضباط کاری و جامعیت برنامه درسی بردارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان