مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
اشتیاق به مدرسه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری و عادی انجام گرفت. روش این پژوهش، علّی مقایسه ای بود. کلیه دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مراکز ناتوانی یادگیری اداره آموزش و پرورش و نیز کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر ارومیه در سال تحصیلی 91- 1390 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. از بین این دانش آموزان تعداد 45 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، تعداد 45 نفر نیز به تصادف از بین جامعه دانش آموزان عادی جهت مقایسه انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان در تحقیق در محل آموزش خود به پرسش نامه های خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه به صورت انفرادی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از ابزارهای آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه مبتلا به ناتوانی های یادگیری در متغیرهای اعتماد دانش آموز، تلاش دانش آموز، نمره کلی خود پنداره تحصیلی، میزان دقت، جذابیت مدرسه، یادگیری خود تنظیمی و استفاده از راهبرد شناختی به طور معناداری پایین تر از گروه عادی است. نتایج این پژوهش مبنی بر همبودی پایین بودن خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری به نقش مهم متغیرهای مدرسه ای در عملکرد یادگیری این دانش آموزان اشاره دارد.
نقش وابستگی به تلفن همراه در پیش بینی خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال یازدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۶
61-80
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش وابستگی به تلفن همراه در پیش بینی خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان ثلاث باباجانی در سال تحصیلی 95- 1394 بود. روش انجام پژوهش، همبستگی و جامعه آماری آن تمام دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان ثلاث باباجانی بود که 210 نفر(100 پسر و 110 دختر) از آنان بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه هیون یونگ کو(2008)، پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یسن چن(2004) و اشتیاق به مدرسه وانگ و همکاران (2011) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تایید اساتید صاحبنظر قرار گرفته و پایایی آنها به ترتیب 81/0، 90/0 و 86/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزارSPSS و آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که وابستگی به تلفن همراه با خودپنداره تحصیلی (425/0- r=) و با اشتیاق به مدرسه(455/0-r =) همبستگی منفی و معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که وابستگی به تلفن همراه و مولفه های آن توانایی پیش بینی 68 درصد از تغییرات خودپنداره تحصیلی و 53 درصد از تغییرات اشتیاق به مدرسه را دارد.
بررسی رابطه ابعاد شخصیتی و عزت نفس با تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد شخصیتی (وظیفه شناسی و نوروزگرایی) و عزت نفس با تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی با روش توصیفی (همبستگی چند متغیری) و تحلیل رگرسیون چند متغیری انجام شد. برای دستیابی به گروه نمونه مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، از بین 1500 دانشجوی استان، نمونه ای به اندازه 412 نفر انتخاب و مورد بررسی از طریق پرسشنامه قرار گرفتند. پرسشنامه ها شامل پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی، پرسشنامه سنجش صفات پنج گانه شخصیتی (NEO) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بودند. برای تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ها، از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای وظیفه شناسی و نوروزگرایی با تعلل ورزی تحصیلی رابطه دارند. همچنین یافته ها حاکی از آن بودند که متغیرهای وظیفه شناسی، نوروزگرایی و عزت نفس پیش بینی کننده های مناسبی برای تعلل ورزی تحصیلی محسوب می شوند.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی بر سطح همدلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مقطع ابتدایی با مشکلات هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات هیجانی-رفتاری به شرایطی اشاره دارند که پاسخ های هیجانی و رفتاری فرد در مدرسه با هنجارهای سنی، قومی و فرهنگی متناسب نبوده و زمینه ناسازگاری های اجتماعی، خودمراقبتی ضعیف و شکست در تحصیل و همچنین اختلال های روانی دوران بزررگسالی را فراهم می سازند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی بر سطح همدلی و اشتیاق به مدرسه در دانش آموزان مقطع ابتدایی با مشکلات هیجانی-رفتاری انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر ما کو به تعداد 6102 نفر بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایدهی شدند. شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های همدلی پایه و اشتیاق به مدرسه را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش خودتنظیمی هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل در معرض متغیر مستقل قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه spss انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که آموزش خودتنظیمی هیجانی منجر به تفاوت معنا دار بین گروه ها در سطح همدلی F=11/09 ،P> 0/001( ( و اشتیاق به مدرسه ) 001 / F=12/11 ،P> 0 ( دانش آموزان شده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش خودتنظیمی هیجانی مداخله مؤثری برای بهبود همدلی )عاطفی و شناختی( و اشتیاق به مدرسه )رفتاری، هیجانی و شناختی( دانش آموزان دارای مشکلات هیجانی-رفتاری در گروه آزمایشی است.
نقش میانجی خود پنداره تحصیلی در رابطه آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
40 - 60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خود پنداره تحصیلی در رابطه آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی-علّی و از جمله پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس شهر سقز به تعداد 2485 می باشند. از طریق جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به تعداد 360 نفر انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه آموزش ترغیبی (ITS) آموس، پورکی و توبیاس (1984)، پرسشنامه خودپنداره تحصیلی یسن چن (2004) و اشتیاق به مدرسه ونگ و همکاران (2011) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و Amos استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین آموزش ترغیبی با خودپنداره تحصیلی، آموزش ترغیبی با اشتیاق به مدرسه، خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که خودپنداره تحصیلی در رابطه بین آموزش ترغیبی و اشتیاق به مدرسه نقش میانجی ایفا می کند. با توجه به این نتایج می توان گفت که توجه به آموزش ترغیبی در آموزش و پرورش می تواند باعث افزایش خودپنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه شود.
رابطه جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان انجام شد.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها ماهیت توصیفی- همبستگی است.جامعه آماری دانش آموزان مدارس دخترانه ابتدایی شهر رحیم آباد به تعداد1767 نفر بوده که به کمک روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 251 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه (وانگ و همکاران،2011؛ مارتین و مارش،2008؛ الیوت و مک گریگور،2001؛ لی یو و وانگ،2005) جمع آوری شد. روایی پرسشنامه به روش ظاهری و محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افراز اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از این است که جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی دارای رابطه مثبت مستقیم و غیر مستقیم با اشتیاق به مدرسه دارد. بین جهت گیری هدف با پایستگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین خودپنداره تحصیلی با پایستگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.پایستگی تحصیلی نقش واسطه ای در ارتباط بین جهت گیری هدف و خودپنداره تحصیلی با اشتیاق به مدرسه دارد. نتایج نشان دادند که با ارتقاء خودپنداره تحصیلی و بهبود جهت گیری هدف می توان پایستگی تحصیلی را افزایش داد و سبب افزایش اشتیاق به مدرسه دانش آموزان شد.
اثربخشی آموزش هوش موفق استرنبرگ بر بهبود اشتیاق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۴۱۵-۴۰۵
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش موفق استرنبرگ بر بهبود اشتیاق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه آموزش هوش موفق استرنبرگ قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای از آموزش هوش موفق دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس اشتیاق به مدرسه وانگ و همکاران (2011) و سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد آموزش هوش موفق در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر افزایش اشتیاق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که آموزش هوش موفق استرنبرگ می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای افزایش اشتیاق به مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان در مدارس ابتدایی به کاربرده شود.
بررسی رابطه اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
186 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول به تعداد 1024 دانش آموز و متوسطه دوم به تعداد 918 دانش آموز مشغول به تحصیل در شهر دهدشت در سال تحصیلی 1400 بودند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برای متوسطه اول 163 دانش آموز و متوسطه دوم 157 دانش آموز و کل حجم نمونه 320 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه بهزیستی تحصیلی توسط تومینین و سوینی (2012)، پرسش نامه اشتیاق به مدرسه وانگ، ویلت و اکلس (2011) و پرسش نامه فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997) گردآوری شدند. روایی پرسش نامه ها از طریق روایی صوری و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ تأیید شدند. یافته ها نشان داد ضریب همبستگی پیرسون کل دانش آموزان بین اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه با بهزیستی مدرسه 74/0، بین اشتیاق به مدرسه و بهزیستی مدرسه 71/0 و فرهنگ مدرسه و بهزیستی تحصیلی 66/0 در سطح خطای 05/0 به دست آمد و فرضیه های تحقیق تأیید شدند.
تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 142
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه انجام گرفت. طرح پژوهش کمی و روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه آماری دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی دبستان مرحوم نوایی شهرستان جویبار با جمعیت 25 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری بر اس اس ش یوه انتخابی یا جایگزین، که ی ک گروه 12 نفره از دانش آموزان به عنوان گروه آزمایش و گروه 13 نفره دیگر از همان دانش آموزان به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این پژوهش از کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی ششم دبستان در سال تحصیلی 1401-1400 استفاده شده و مداخله در 10 جلسه یک ساعته انجام گرفته است. مداخله در این پژوهش بدین صورت بود که به گروه آزمایش با روش تدریس سازنده گرایی طی ده جلسه و گروه گواه نیز با روش های معمول تدریس نظیر سخنرانی آموزش ارائه شد. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد علاقه به درس Keller and Sobia (1993)، سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh and Hossienchari (2011) و اشتیاق به مدرسه Wang (2011) بوده است. داده های کمی استخراج شده از پرسشنامه ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS20 تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس (36/19=F) تأثیر معناداری گذاشته است. همچنین تدریس به شیوه سازنده گرایی بر سرزندگی تحصیلی (14/6=F) و اشتیاق به مدرسه )94/23=F) نیز به طور معناداری اثرگذار بوده است. در تبیین یافته های پژوهش باید اذعان داشت نقش محیط و روش تدریس سازنده گرا در ایجاد و تقویت علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه قابل توجّه است. آنچه که در روش تدریس سازنده گرا زیاد به چشم می آید، تعامل و ارتباط بین معلّم و دانش آموز و سایر همسالان است. روابط دانش آموزان و معلّمان بر احساس علاقه آنان به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم داشته و باعث افزایش انگیزش آنان می شود. بنابراین، به معلّمان توصیه می شود از طریق استفاده از تکنیک های گوش دادن فعّال، روش های فعّال یاددهی-یادگیری نظیر روش سازنده گرایی به این امر بپردازند.
رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
178 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر بود.روش شناسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه مناطق 2 و 5 شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. حجم نمونه 604 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Fredricks et al, 2004)، مقیاس اشتیاق به مدرسه (Veiga, 2016)، مقیاس احساس تعلق به مدرسه (Arslan & Duru, 2017)، پرسشنامه انگیزش پیشرفت تحصیلی (Hermans, 1970) و معدل نیمسال قبل به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل رابطه اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی برازش مناسبی داشت. همچنین، هر سه متغیر اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه بر انگیزش پیشرفت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی و متغیر انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). علاوه بر آن، اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه و احساس تعلق به مدرسه با واسطه انگیزش پیشرفت تحصیلی بر پیشرفت تحصیلی اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج برای افزایش و ارتقای پیشرفت تحصیلی می توان زمینه را برای بهبود اشتیاق تحصیلی، اشتیاق به مدرسه، احساس تعلق به مدرسه و انگیزش پیشرفت تحصیلی فراهم کرد.
مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
303 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیت های تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه می توان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان فراهم کرد.
اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
149 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی و با روش قرعه کشی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب گلاسر (1395)، پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ویگا (2016) و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1979) بود. جلسات مداخله آموزش مبانی تئوری انتخاب ( طی 2 ماه و نیم و 10 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل ارائه نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS- 24 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد پس از آموزش مبانی تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (01/p <). نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نیز نشان داد آموزش مبانی تئوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه 47/0 و بر سرسختی روانشناختی 53/0 تاثیر داشته است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، از آموزش مبانی تئوری انتخاب می توان جهت افزایش اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استفاده نمود.