جامعه شناسی آموزش و پرورش ایران
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره 1 پاییز و زمستان 1394 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در آموزش و پرورش دانش آموزان علاوه بر خواندن و نوشتن نیازمند یادگیری هنرِ زندگی کردن با یکدیگر و مهارت های لازم برای زندگی اجتماعی هستند و این باید در برنامه تحصیلی در نظر گرفته شود . آشنایی با این مهارت و عوامل تأثیر گذار بر آن می تواند اولین قدم برای هر نوع برنامه ریزی در این زمینه باشد. این مقاله تحقیقی در پی بررسی عوامل مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان به عنوان یکی از بایسته ها و مهارت های اجتماعی است. در این پژوهش بر اساس الگوی نظری تحقیق اثر متغیرهای انصاف، رابطه گرم، فرصت خودمختاری، عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر مسئولیت پذیری دانش آموزان بررسی می شود 360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، از بین مدارس عادی وسط شهر، عادی حاشیه شهر، غیرانتفاعی، نمونه، شاهد و تیزهوشان، جمعیت نمونه این مطالعه را تشکیل می دهند. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که مهمترین متغیر مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان، خودمختاری ادراک شده است، به این معنی که افرادی که درک بالایی از کنترل دارند، مسئولیت پذیرتر هستند. متغیرهای رابطه گرم و انصاف اولیای مدرسه و پذیرفتن نقش فعال دانش آموزان (فرصت خودمختاری) در مدرسه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تأثیر بر عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده، بر مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیر معنادار دارند.
بازنمایی کلیشه های جنسیّتی در کتاب های فارسی دوره پنجساله ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سعی شده است با تحلیل محتوای کتب درسی، موضوع تبعیض جنسی کشف، انتزاع، و به اشکال گوناگون مفهوم سازی شود، تا با حصول شناخت کاملی از این پدیده تحقق یافته در متون درسی، مشخص شود که چگونه نظام آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در ایران، کلیشه های جنسیتی بین دختر و پسر را بازتولید و در ذهنِ دانش آموز عادی سازی می کند؛ چراکه نهاد آموزش و پرورش از جمله عوامل جامعه پذیری اعضای جدید جامعه است . این پژوهش بر آن است تا تبیین کند تمایزات رفتاری از نوع اجتماعی شدن افراد نشئت می گیرد نه تفاوت های بیولوژیکی و زیستی افراد. به صراحت می توان گفت که در بیشتر جوامع کنونی، نقش های مردانه، مردان را در منزلت و ارزش های فرهنگی بالاتری از زنان قرار می دهد. این باور در محتوای کتاب های درسی که قطبی شده و رنگ جنسوندی پیدا کرده مشهود است. در نتیجه، جنس ها از کلیشه های تجویزی پیروی می کنند. پرسش این است: آیا نقش ها و هویت جنسی به طور طبیعی، تفاوت های زیستی را بیان می کند؟ یا بستر جامعه پذیری به این معضل دامن می زند؟ در این پژوهش کلیشه های تبعیض آمیز جنسوندی در کتاب های اول تا پنجم دبستان، هم ازنظر کمّی و هم ازنظر کیفی بررسی شده است. در بخش نخست، قیاس کثرت و قلّت اشخاص مذکر و مؤنث موجود در کتب درسی به عمل می آید و در بخش کیفی، صفات و ویژگی های هر دو جنس و کارکردهای آنان از متن درس ها استخراج و در روندِ بررسی نقش های زنانه و مردانه نمودیافته در متن ها و تصاویر کتاب های درسی، این کلیشه های جنسیتی مشخص می شود.
بررسی نقش سرمایه های فرهنگی و اقتصادی خانواده و نوع مدرسه در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی منطقه 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی پدیده های انسانی ویژگی خاص علوم اجتماعی است و از آنجا که این پدیده ها دارای ابعاد پیچیده و چندبعدی اند، علوم اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه ای در زندگی روزمره می یابد. از این رو، مقاله حاضر درصدد است که زوایای پنهان ناکارآمدی مدرسان و متولیان امر آموزش علوم اجتماعی در ایران را تحلیل کند. در این پژوهش، چالش های اصلی آموزش علوم اجتماعی در ایران به شش دسته تقسیم بندی شدند: چالش های مربوط به حوزه روش تدریس، سطح آموزش معلمان، ارزشیابی و شیوه های آن در دروس علوم اجتماعی، ترغیب دانشجویان به تفکرات انتزاعی محض، یکسان بودن نحوه آموزش علوم اجتماعی و علوم پایه، و ضعف تکنولوژی آموزشی . در بخش نتیجه گیری، با تأکید بر این امر که تقویت بینش جامعه شناختی در بهبود کیفیت آموزش علوم اجتماعی در ایران تأثیر مستقیم دارد، سه راهکار برای ایجاد و تقویت چنین بینشی ارائه شده است .
بررسی نقش شورای معلمان در توسعه مهارت های حرفه ای دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه میزان مشارکت معلمان در تصمیم گیری های شورای معلمان با مهارت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه پسرانه شهرستان اندیمشک انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی _ پیمایشی بوده و فرضیه های پژوهش با روش همبستگی بررسی شده است. جامعه تحقیق شامل کلیه دبیران عضو شورای معلمان مقطع متوسطه پسرانه شهرستان اندیمشک به تعداد 70 نفر است که با استفاده از روش سرشماری کل جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. اعتبار ابزار پژوهش به وسیله اعتبار محتوایی و روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین میزان مشارکت معلمان در حوزه های تصمیم گیری شورای معلمان و افزایش مهارت های حرفه ای آنها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که از میان متغیرهای تصمیم گیری های آموزشی، پژوهشی، رفاهی، سازمانی و اداری، همایشی به عنوان متغیرهای پیش بین، متغیر تصمیم گیری های آموزشی در پیش بینی کنندگی برای مهارت های حرفه ای معلمان نقش خوبی ا یفا می کند.
بررسی میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی ابعاد و میزان مشارکت خانواده ها در مدارس استان خراسان رضوی در سال ۱۳۸۷ و عوامل مؤثر بر میزان مشارکت خانواده ها با روش پیمایش انجام شده است و از نوع توصیفی - تبیینی است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری والدین دانش آموزان استان خراسان رضوی است که با روش نمونه گیری طبقه ای ۶۰۲ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد میزان مشارکت خانواده ها در مدارس در حد پایین است و متغیرهای مستقل توانسته اند 6/12 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. متغیرهای پایگاه اقتصادی والدین، اعتماد به فرزند و داشتن تصویر اجتماعی مناسب برای مشارکت با میزان مشارکت والدین رابطه مستقیم دارند . همچنین هر چه دانش آموز کمتر دوست داشته باشد والدینش در فعالیت های مدرسه مشارکت کنند، در عوض والدین بیش تر به مدرسه مراجعه می کنند؛ و هر چه والدین تجربه ی قبلی مثبت تری از مدرسه داشته باشند مشارکت آن ها در مدرسه کمتر شده است. در فضای کنونی مشارکت در مدرسه به عنوان فرصت پیشرفت آموزشی و پرورشی تلقی نمی شود و مهم ترین راهکار افزایش مشارکت در مدارس افزایش دانش و مهارت در زمینه مشارکت است.
جامعه شناسی پدیدار شناسانه درک معنای دوستی (نمونه موردی دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، معنای دوست دختر در بین پسران دبیرستانی شهر مشهد با استفاده از رویکرد معناکاوی و تفسیرگرایی بررسی شده است. داده های کیفی این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق، بر اساس نمونه گیری هدفمند، با معیار اشباع نظری با ۸ تن از مشارکت کنندگانی که تجربه دوستی با جنس مخالف داشتند، به دست آمده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش پدیدارشناسی و تکنیک عملیات واحد معنایی، خوشه بندی و مقوله بندی، معنای تعمیمی و تفریدی دوستی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که دوستی در وجه تعمیمی، کنجکاوی و لذت بردن از زیبایی دختران است و در موارد دیگر نشان دادن قدرت به سایر دوستان، ارتباط جنسی، گریز از تنهایی و همگونی اخلاقی و عاطفی است. عام ترین روش ارتباط تلفنی و بارزترین نتیجه دوستی مانع شدن از پیشرفت در زندگی است. برخلاف نگرش های موجود در بین مسئولان و خانواده ها که به دوستی با دختر بیشتر نگاه جنسی دارند، دوستی ها بیشتر به دلیل کنجکاوی و در ابتدا زیبایی جنس مخالف، بدون توجه به لذت جنسی صورت می گیرد.
مطالعه مقولات سیاست اجتماعی در کتب فارسی مقطع ابتدایی نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر دستیابی به میزان طرح مقولات سیاست اجتماعی در کتاب های درسی، نوع شناختی که این کتب از سیاست اجتماعی به دانش آموزان می دهند و پاسخ دهی به این سؤال است که چه اصول و رهیافتی رسمی از سیاست اجتماعی در این کتاب ها وجود دارد. بدین منظور، به تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی به لحاظ مقولات سیاست اجتماعی و میزان ارتباط آنها با گروه های هدف و نهاد اجتماعی خانواده پرداخته شده است. برای اعتباربخشی به کار ، تمام کتاب های راهنمای معلم (فارسی) سال های اول تا پنجم ابتدایی بررسی دقیق شده اند. بر اساس یافته های تحقیق، در کتاب های فارسی ابتدایی، فصولی با عناوین نهادها، بهداشت، دانشمندان و محیط زیست توانسته اند به نهاد خانواده، مدرسه و موضوعات آموزشی، بهداشتی و برخی مسائل مرتبط با محیط زیست بپردازند؛ اما درباره سیاست اجتماعی به صورت منسجم و هدفمند در کتاب ها بحث نشده و به ارتباط و انسجام موضوعات مختلف سیاست اجتماعی و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر اهمیتی داده نشده است. همچنین موضوعاتی چون همدلی و همدردی با نیازمندان و کمک به مظلومان در کتاب ها تحت عناوین مختلف آمده اند. در کل، موضوعات سیاست اجتماعی در چارچوب تبلیغ فردگرایی و آزادی فردی و با رهیافتی فردگرایانه به دانش آموزان معرفی شده اند. به نظر می رسد اصل انتخاب فردی در موضوعات مختلف اجتماعی، رهیافت رسمی سیاست اجتماعی مطرح شده در کتاب هاست که معنایی اخلاقی، معنوی دارد و باید ها و نباید های ارزشی را دربرمی گیرد.
مقایسه نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی و دانش آموزی دوره اوج نیازهای اوقات فراغت است. نوجوانان در مقایسه با سایر افراد فرصت های بیشتر و مسئولیت های کمتری دارند و اوقات فراغت برای آنان زمینه ای برای اجتماعی شدن و شکل گیری هویت تلقی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان شهر یزد است. بدین منظور ، از روش پژوهش توصیفی زمینه یاب استفاده شده و جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه سوم دوره متوسطه ناحیه دو شهر یزد به تعداد 340 نفر بوده است. بر اساس جدول مورگان ، حجم نمونه 180 نفر تعیین شد که در دو گروه 90 نفری دانش آموزان مدارس عادی و استعداد درخشان به شکل تصادفی طبقه ای گزینش شدند. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و برای تحلیل آنها از آمار توصیفی و استنباطی در قالب آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان مدارس عادی اوقات بیشتری را به فعالیت های ورزشی ، ارتباط با دوستان و همسالان و انجام فعالیت های مذهبی اختصاص می دهند. از سوی دیگر ، دانش آموزان استعداد درخشان اوقات بیشتری را برای بودن با خانواده و استفاده از محصولات فرهنگی سپری می کنند. اما میزان سرگرمی با کامپیوتر در هر دو گروه یکسان است. یافته های پژوهش حاضر بر ضرورت توجه مسئولان ، برنامه ریزان و والدین را به مسئله برنا مه ریزی اوقات فراغت برای دوره حساس نوجوانی تأکید می کند. در این باره ، برنا مه ریزی های اثربخش تر به منظور استفاده بهینه از اوقات فراغت در زمینه غنی سازی فعالیت های ورزشی ، ارتباط با دوستان و همسالان و فعالیت های مذهبی برای دانش آموزان مدارس استعداد درخشان توصیه می شود. همچنین اختصاص اوقات بیشتر برای بودن در کنار خانواده و استفاده اثربخش از محصولات فرهنگی برای گروه دانش آموزان مدارس عادی پیشنهاد می شود.
ضرورت مشارکت در آموزش و پرورش: کاستی ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی با عنوان «راه های گسترش مشارکت مردم در آموزش و پرورش درسطح کشور» و به روش توصیفی و سندکاوی انجام شده است. در این پژوهش از مصاحبه سازمان یافته و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مهم ترین اهداف این مقاله شناسایی کاستی ها و موانع مشارکت در درون و بیرون از آموزش و پرورش و ارائه پیشنهادهایی برای رفع این کاستی هاست. همچنین از نتایج حاصل از مصاحبه 263 نفر خیر مدرسه ساز در سراسر کشور در این خصوص استفاده به عمل آمد که همگی الهام بخش نگارنده در مورد تبیین موضوع بوده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که کاستی های مشارکت به دو گروه، شامل کاستی های درونی و بیرونی آموزش و پرورش تقسیم می شوند. کاستی های درونی ناشی از عوامل انسانی، ازجمله فعال نبودن مدیران و معلمان و دانش آموزان در امور مشارکت و نیز کاستی های ناشی از کارکردها و نگرش های مدیران ارشد آموزش و پرورش به مفهوم مشارکت است. نیز کاستی در ساختار تشکیلاتی و انجمن اولیا و مربیان و شوراهای آموزش و پرورش نیز در این خصوص تأثیرگذار است. همچنین کاستی هایی ناشی از عوامل بیرونی مؤثر در مشارکت وجود دارند که متأثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند. پژوهشگر ضمن معرفی کاستی های فوق برای رفع آنها، پیشنهادهایی را در این زمینه ارائه کرده است.
هویت ملی در کتب درسی جامعه شناسی 1 و2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده هویت ملی توسط نظام آموزش و پرورش بازتولید می شود و کتب جامعه شناسی در این روند نقش مهمی ایفا می کنند. این پژوهش به نقش کتب جامعه شناسی 1و 2 در انتقال هویت ملی پرداخته است. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و کیفی و واحد تحلیل مضمون است. مؤلفه های هویت ملی عبارت اند از: نمادها، وقایع و رخدادها، ارزش ها، میراث فرهنگی، مشاهیر و شخصیت ها. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که 378 مورد به هویت ملی اشاره شده است و کتاب جامعه شناسی 2، 65% مؤلفه ها را دربردارد. مؤلفه ارزش های ملی با 46% بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفته است. در بخش کیفی نیز تنوع مؤلفه ارزش های ملی بیشتر بوده و عملکرد کتاب جامعه شناسی 2 بهتر است. همچنین، نبود توازن در بیان مؤلفه ها، تنوع مؤلفه ها به ویژه ارزش های ملی، ضعف در اقناع سازی، محدودیت زمانی و مکانی مؤلفه ها، بی توجهی به شخصیت های علمی معاصر، بیان کلیشه ها و... برخی از نتایج تحقیق کیفی هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در آموزش و پرورش استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشم گیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. از این رو، پژوهش حاضر به منظور سنجش میزان همبستگی میان ساختار منعطف، جو سازمانی اثربخش و فرهنگ پشتیبان و محرک خلاقیت و نوآوری به عنوان ابعاد سازمانی بر قابلیت ها و انگیزش فردی کارکنان صورت پذیرفته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و پیمایشی است که جامعه مورد پژوهش آن را تمامی کارکنان آموزش و پرورش استان گیلان شامل می شود. نتایج حاصل از بررسی 402 پرسش نامه نشان می دهد که بین مؤلفه های عوامل سازمانی ذکرشده با قابلیت و انگیزش فردی کارکنان آموزش و پرورش رابطه ای معنادار وجود دارد؛ اما رابطه ای بین عوامل جمعیت شناختی و انگیزش فردی کارکنان به کارآفرینی دیده نمی شود.