فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بحث سبک زندگی _ که از مباحث نوین مطرح در جامعه ماست _ در موضوع این نوشتار، به کار رفته و مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای _ تحلیلی و با بهره گیری از منابع آیات و روایات، سبک زندگی مدیران زمینه ساز را در دو عرصه سبک زندگی فردی و مدیریتی _ حاکمیتی مورد تحلیل قرار داده، عناصری همچون تقوای سیاسی، فروتنی و تواضع، عدم برتری طلبی و همواره در دسترس نیازمندان بودن را از عناصر سبک زندگی فردی مدیران زمینه ساز به شمار آورده است. همچنین تقید نسبت به شایسته سالاری، تصمیم گیری بر اساس مشورت، سعه صدر در برابر اعتراضات اجتماعی، عدم اخلال در وحدت و انسجام ملّی با گفتار یا رفتار و نیز گذشت و عفو نسبت به لغزش های شهروندان را از عناصر سبک زندگی مدیریّتی _ حاکمیتی دانسته است.
تفاوت های علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تطبیق و مقایسه علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن پرداخته است. این تحقیق از نوع نظری و روش مورد استفاده در آن تحلیل اسنادی است و در این جهت آثار شیخ اشراق و ابن سینا و منابع و مآخذ مرتبط با این بحث مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام به سه نتیجه دست یافته است: 1. فلسفه مشاء و اشراق در باب علم النفس مشترکاتی دارند از قبیل اذعان به اینکه انسان موجودی ترکیب یافته از نفس و بدن است، و نفس موجودی مجرد، زوال ناپذیر، و دارای ظرفیت و قابلیت های بی پایان است و با ارتباط متقابلی که با بدن دارد می تواند با تعلیم و تربیت ظرفیت ها و قابلیت های خود را به فعلیت برساند. 2. علم النفس اشراقی با علم النفس مشایی تفاوت های جدی در تعاریف و اصطلاحات، ادبیات، حوزه و قلمرو، متدلوژی، جهت گیری، محتوا و نتایج دارد. 3. نتایج تربیتی علم النفس مشاء و اشراق نیز متفاوت است، از جمله اینکه: هدف غائی در فلسفه مشاء سعادت انسان است اما در فلسفه اشراق، هدف غائی تربیت، جداشدن و بریدن از تعلقات و وابستگی های مادی و انقطاع کامل از غیرخداست، بدانسان که جز خدا نبیند و به جز او نخواهد اما اصول تربیتی مشترک در فلسفه مشاء و اشراق عبارتند از: اصل تدرج، اصل دوام و استمرار، اصل اعتدال، اصل مهرورزی و اصل کرامت. اما در فلسفه اشراق باطن گرایی، توجه به سیر باطن، آخرت گرایی، بازگشت به وطن اصلی و تلطف سِر نیز اضافه شده است و روش های تربیت در فلسفه اشراق نیز عبارتند از: تلقین، خلوت، ذکر، یاد مرگ و قیامت... .
نقش انسان شناسی در اخلاق بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان بینی الهی، هر موجودی که در جهان امکانی سهمی از هستی دارد، از سه مبدأ «فاعلی»، «داخلی» و «غایی» برخوردار است. انسان نیز دارای این مبادی سه گانه است و علامه طباطبایی این مبادی را مدخلی برای ورود به نظام اخلاق ترسیم نموده که براساس آن می توان نقش انسان شناسی در اخلاق را در نظر ایشان تبیین نمود. ایشان به مقتضای مبدأ فاعلی انسان، الگوی «اخلاق توحیدی» را مطرح نموده که نه تنها نگرش انسانِ محدود در این عالم مادی را به سمت اخلاق مابعدالطبیعه ترغیب می کند، در تحقق عینی ارزش های اخلاقی و نیز ایجاد انگیزه در عاملِ اخلاقی نیز تأثیر قابل توجهی دارد. همچنین به مقتضای مبدأ داخلی، ضمن تحلیل قوای نفس انسان، الگوی «اخلاق عقلانی» را ارائه نموده و مسئولیت اخلاقی انسان را منوط به بهره مندی از درک اخلاقی او دانسته است. ایشان به مقتضای مبدأ غایی، داشتن انگیزه الهی را مهم ترین عنصر در اخلاقی بودن فعل قلمداد کرده است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا ضمن تبیین این مبادی سه گانه ناظر به انسان، دیدگاه علامه درباره نقش انسان شناسی در اخلاق تبیین و بررسی گردد. روش این مقاله در مراجعه به آرا، استنادی و در تبیین محتوا توصیفی تحلیلی است.
الاهیات اخلاقی در اندیشه ی غزالی و فیض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الاهیات اخلاقی اصطلاحی در حوزه ی مسیحیت کاتولیک است و امروز از زیرمجموعه های الاهیات عملی محسوب می شود. الاهی دانان مسیحی با روی آوردن به الاهیات عملی و نگرش انتقادی به عرف سکولار معاصر، می کوشند زندگیِ مبتنی بر ایمان را ممکن ساخته، راه های عملیاتی برای نجات دین و ایمان از وضعیت بحرانی در شرایط مدرن را به وجود آورند. الاهیات عملی را در حوزه ی اسلام، می توان دانشی دانست که در آن، به مباحث عملی دین (فقه و اخلاق) از منظر کلام و عقلانیت پرداخته می شود و در این راستا، راه های صحیح برای رسیدن به مقاصد دینی را به ما می آموزد. آرا و اندیشه های غزالی و فیض، این دو دانشمند متأله مسلمان، به رغم تفاوتشان در مذهب، بنابر نیازهای زمانه ی خویش طرح گردیده و برخوردار از مبانی عقلی نیز بوده است. این دو اندیشمند در دفاع عملی از دین، روش های متفاوتی داشته اند، اما هر دوی آن ها امروزه از کسانی محسوب می شوند که دین را تنها نجات دهنده ی بشریت از دام های اخلاقی، دنیاگرایی و مادی گرایی و انحراف می دانستند.
بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست محیطی در شهروندان جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش های موجود و پیش روی بشر امروز، از قبیل مسائل اقتصادی، محیطی و اجتماعی، از چالش های مهم قرن جدید هستند. به منظور حل این مشکلات از سوی صاحب نظران، ایجاد اخلاق زیست محیطی مطرح گردیده است. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی و در هفت گام با بررسی طرح ضرورت اخلاق زیست محیطی در جامعه، الگویی از عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست محیطی در شهروندان جهان را طراحی و روابط بین آنها را تحلیل می کند. یافته های پژوهش نشان داد ده مؤلفه تأثیرگذار بر اخلاق زیست محیطی وجود داشت. اطلاعات زیست محیطی، آگاهی زیست محیطی، نگرش زیست محیطی، نگرانی زیست محیطی، مذهب، عوامل اقتصادی، رفتار مسئولیت پذیرانه نسبت به محیط زیست، احساس مسئولیت، آموزش حفاظت از محیط زیست و سواد زیست محیطی از جمله عوامل مؤثری هستند که به آنها اشاره خواهد شد.
مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقاله حاضر به بررسی مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد. در این باره، با بررسی رابطه مسؤولیت پذیری و وظیفه شناسی، ریشه مسؤولیت پذیری انسان را در امانت الهی یافتیم که جز انسان موجود دیگری نتوانست آن را قبول کند. اما انسان درصورتی می تواند مسؤولیت پذیر باشد که با دو اصل تقوا و ایمان، زمینه های آن را فراهم کند و از راهکارهای تفکر و تفقه و بصیرت بهره برد. البته، مسؤولیت پذیری انسان صرفاً در زمینه تقوا امکان پذیر است. اگر انسان از تقوای فطری خود، به خوبی بهره ببرد می تواند به تقوای دینی نائل شود؛ در این صورت، زمینه انجام وظایف به خوبی برای او فراهم می شود. ایمان نیز نیرویی در انسان پدید می آورد که در هنگام انجام وظایف سستی به خرج ندهد. از منظر قرآن کریم و روایات، انسان پنج وظیفه اصلی یعنی ایمان، انفاق، اقامه نماز، وفای به عهد و صبر بر عهده دارد. هر یک از این وظایف اصلی، کلیدی برای انجام دسته ای از وظایف فرعی است که انسان در زندگی بر عهده دارد. واژه های کلیدی وظیفه شناسی، مسؤولیت پذیری، امانت، تفکر، تفقه، بصیرت، تقوا، ایمان
هدف شناسی اقناع در تربیت با تأکید بر داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خداوند متعال حضرت ابراهیم(ع) را علاوه بر مقام رسالت، به مقام امامت نیز مفتخر ساخت؛ زیرا آن حضرت از پیامبرانی است که برای تبیین اصول دین الهی نه تنها راه را می نمود، بلکه مردم را در مسیر درست راه می بُرد و این همان کاری است که امام و رهبر انجام می دهد. در معناشناسی اقناع، آن رابه «راضی و همراه کردن افراد برای گرایش به موضوع، فعّالیّت یا هدفی خاص» تعریف کرده اند. آنچه این مقاله که با شیوة توصیفی تحلیلی سامان یافته، بدان پاسخ داده این است که اقناع حضرت ابراهیم(ع) برای هدایت مردم به سوی شریعت الهی چه ویژگی هایی دارد، از چه روش هایی بهره برده است و چه هدف یا هدف هایی را دنبال کرده است؟ با بررسی داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم و با بهره گیری از تفاسیر و کتب مربوط، این نتیجه حاصل شد که اقناع آن حضرت ویژگی هایی چون تناوب و تکرار پیام، حُسن خُلق اقناع کننده و از روش هایی چون قرار گرفتن در جایگاه پرسشگر، گفتگو، پاسخ طلبی، رشدیافتگی و بُت شکنی، واژه آفرینی، خلاّقیّت در عمل و... استفاده نموده است و اهدافی چون جذب مخاطبین، تحریک فکر و اندیشه، ایجاد شک، کاهش مقاومت، تغییر موضع، تقویت موضع، ایجاد رفتار و ... را به صورتی دست یافتنی دنبال می کرد.
بررسی دیدگاه های ایمانوئل کانت در موضوع اخلاق و آموزه های اخلاق مدارانه امام محمدباقر(ع)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
ایمانوئل کانت (Immanuel kant) فیلسوف شهیر آلمانی، در مبانی اندیشه خود، به بحث اخلاق توجه کرده است. وی با ترسیم منظومه فکری خود، بر این باور است که اخلاق مداری فراتر از هر گونه امر طبیعی یا مافوق طبیعی است. وی با تلاشی که در راستای خلوص اخلاق به انجام رسانده، بر این رای حکم کرده که تنها و تنها اراده خیر است که می تواند به دور از هر شائبه غیر اخلاقی باشد. امام محمدباقر(ع) از جمله ائمه معصومی است که در آموزه های خود، بر موضوع اخلاق مداری تاکید فراوان کرده است. امام باقر در مقایسه با کانت، از مرحله ای متعالی تر در اخلاق، سخن به میان می آورد. بررسی دیدگاه های امام باقر(ع) و کانت، ما را به فهم صحیح تری از نسبت اخلاق و دین نیز رهنمون می کند.
تأملاتی در کاربرد قانون زرین اخلاق در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون زرین اخلاق از مهم ترین قوانین کلی اخلاقی است. این قانون صورت بندی های گوناگونی دارد که یکی از رایج ترین آنها چنین است: «آنچه برای خود می پسندی، برای دیگران هم بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی، برای دیگران نیز نپسند».
قانون زرین در بیشتر ادیان و ازجمله در ادیان ابراهیمی مورد توجه است. در اسلام نیز روایات فراوانی با مضمون قانون زرین وجود دارد؛ اما در قرآن کریم این قانون با همین قالب بیان نشده و تنها آیات متعددی از قرآن مبتنی بر قانون زرین یا مشیر به آن است. بررسی این آیات در قرآن کریم و تطبیق آنها با بیان قانون زرین به ویژه در یهودیت و مسیحیت حاوی نکاتی است که در این مقاله بررسی می گردد.
تأثیر زیارت مشاهد اهل بیت علیهم السلام بر رشد اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند تأثیر زیارت مشاهد اهل بیت علیهم السلام بر رشد اخلاقی، در صدد پاسخ گویی به پرسش هایی است که چیستی رشد اخلاقی، چرایی زیارت مشاهد اهل بیت علیهم السلام از منظر اخلاق و اثرات زیارت مشاهد اهل بیت علیهم السلام بر نفس و ساحت های آن و چگونگی این اثرگذاری را دنبال می کنند. رشد اخلاقی همان کمال روحی و آراستگی به فضایل اخلاقی است، که در فرایند «تربیت اخلاقی» با پاک سازی و تضعیف موانع و همچنین با ایجاد و تقویت عوامل در هریک از ساحت های بینشی، گرایشی و توانشی حاصل می شود. در تربیت اخلاقی، متربی نیازمند روش هایی است تا رشد اخلاقی را در ساحت های سه گانه تحقق بخشد، زیارت یکی از روش های تربیت اخلاقی است که با رفع و یا تضعیف موانعی مانند شک و تردید، دنیاگرایی و آثار ذنوب، و همچنین با ایجاد و تقویت عواملی مانند معرفت، امید، یاد خدا و ایمان موجب بالندگی در هریک از ساحت های بینشی، گرایشی و توانشی و سرانجام رشدِ اخلاقی متربی می شود. گفتنی است که این پژوهش به روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
ادراکات اعتباری و نسبیت اخلاق در اندیشه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مفاهیمی همچون خوب و باید، که نماد مفاهیم ارزشی و لزومی اخلاق هستند، مفاهیمی اعتباری می باشند. از خصوصیات بارز ادراکات اعتباری این است که این گونه ادراکات، به یک معنا نسبی هستند. در پاسخ به این سؤال که آیا این گونه نسبیت، تعارضی با اطلاق و ثبات اخلاقی ندارد؟ باید گفت: کمال موجود مبدأ نهایی فعل اختیاری انسان است و لذا اصول عام اخلاقی، از اعتباریات عمومی هستند که لازمه نوعیت نوع می باشند. از این رو، کمال نوعی انسان، مبدأ اصلی اعتبارخوب و وجوب اخلاقی است. ازآنجا که کمال نوعی انسان به تبع ثبات در نوعیت نوع، ثابت است، اعتبارات اخلاقی که ناظر به کمال ثابت نوع انسانی هستند، تغییر نمی پذیرند.
ملاحظات و چالش های اخلاقی در برنامه های رادیویی (با تأکید بر ارتباطات کلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق گفتاری از مهم ترین ویژگی های جامعه مطلوب اخلاقی است که مرهون عوامل بسیاری ازجمله عوامل فرهنگی و اجتماعی است. در این بین رادیو به عنوان رسانه شنیداری نقش کلیدی در این زمینه دارد. در این رسانه عوامل انسانی مستقیم و غیر مستقیم شامل تهیه کنندگان، نویسندگان، گزارشگران، گویندگان، مجریان، کارشناسان و دیگر عوامل مؤثر در برنامه های تولیدی و زنده رادیو می توانند گام های مؤثری در این زمینه بردارند. اخلاق حرفه ای رسانه اقتضا می کند عوامل دست اندرکار به ویژه سیاستگذاران کلان در رادیو با آموزش و آگاهی بخشی اخلاق گفتاری در این رسانه ضمن دانستن مصادیق رذایل و فضایل اخلاق و ادب گفتار در رادیو و با تأکید بر اخلاق رسانه ای بتوانند زمینه بهبود شرایط موجود و رسیدن به نتایج و اهداف اخلاقی مورد نظر را فراهم آورند. چالش ها و تعارضات اخلاقی در این حوزه نیز حائز اهمیت است. اینکه آیا عوامل رادیو جهت جذب مخاطب یا حقیقت گویی می توانند برخی ملاحظات اخلاقی مثل عدم اشاعه فحشا و یا مزاح و شوخی غیر مشروع را نادیده بگیرند و اقدام به تولید محتوی کنند مصداق و نمونه ای از این چالش هاست.
طبقه بندی رویکردها و تئوری های کلان در باب اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نقش وثیق اخلاق در همة شئون وجودی انسان و در سطحی ترین لایه های زندگی تا عمیق ترین جنبه های آن بر کسی پوشیده نیست. تلاش های علمی در این زمینه، موجب شد طیف گسترده ای از رویکردها و تئوری ها در باب اخلاق در دسترس باشد، اما ایهام، پراکندگی و تشتت را نیز با خود به همراه داشت و لذا به طور جدی نیازمند نظم و انتظام و طبقه بندی بود. بی تردید طبقه بندی رویکردها و تئوری ها در باب اخلاق موجب نظم و انتظام علمی و به وجود آمدن منظومه معرفتی اخلاقی است و تشتت و پراکندگی را از بین می برد. هدف این نوشتار، این است که رویکردها و تئوری های مختلف اخلاقی را طبقه بندی کنیم. در گفتار نخست، رویکردها و تئوری های کلان اخلاقی به لحاظ مأخذ و مستند و نیز شیوة ارائه طبقه بندی شده است و در گفتار دوم، طبقه بندی به لحاظ غایت و نتیجه است.
چالش های اخلاقی فمینیسم در فرزندآوری از دیدگاه اسلام و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع غربی به موازات گسترش نگرش های فردگرایانه، گرایش به داشتن فرزند کمتر شده است؛ زیرا فرزندان به طور طبیعی محدودیت ها و فشارهای روانی و اقتصادی متعددی را به خانواده تحمیل می کنند و درنتیجه به عاملی مؤثر در کاهش رضایت زناشویی مبدل شده اند که این امر موجب افزایش خانواده های بدون فرزند در جوامع صنعتی شده است. در مقابل، توصیه های دینی دربردارنده راهکارهایی هستند که اسلام از راه آنها کوشیده است فرزندان را به جای آنکه عاملی برای سرخوردگی و نارضایتی والدین باشند، به عاملی برای افزایش رضایت خاطر آنان و درنتیجه تحکیم پیوند زناشویی تبدیل کند. در آیین اسلام، وجود فرزندان مایه خیرات و برکات دنیوی و اخروی برای والدین است و آنها به هر دلیل، نباید خود را از این بهره مندی محروم سازند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های اسلام و فمینیسم در موضوع تولید مثل و فرزندآوری با هم مقایسه شده و سپس چالش های اخلاقی فمینیسم برای خانواده در این موضوع و راهکارهای اسلام برای حل آنها بررسی شده است.
.کرامت اکتسابی انسان از دیدگاه علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان، به مثابه اساس حقوق بشر و معیار تعامل اجتماعی و بین المللی، در حوزه های مختلف علوم انسانی، از اهمیت ویژه برخوردار است. علّامه طباطبائی که از چهره های کم نظیر علمی جهان اسلام به شمار می رود، کرامت انسان را به صورت عمده به تکوینی و اکتسابی تقسیم می کند. در این نوشتار می کوشیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، کرامت اکتسابی، معیار کرامت و مهم ترین ویژگی های آن را از منظر علّامه بیان کنیم. کرامت اکتسابی، در حقیقت دستیابی انسان به کمالات وجودی و مقام قرب الهی و تنها راه وصول به آن خدامحوری است. لذا هر اندازه عبودیت انسان در پیشگاه حق تعالی، آگاهانه تر و مخلصانه تر باشد، به همان اندازه به ارزش و کرامت بیشتر نایل می آید. ازآنجا که کرامت اکتسابی بر اثر تلاش های اختیاری انسان به دست می آید، یک امر ارزشی است و می توان به آن افتخار نمود. چون حرکت تکاملی انسان، به تدریج حاصل می شود، تدریجی و تشکیکی بودن دو ویژگی دیگر کرامت اکتسابی است. به دلیل اینکه همة انسان ها قابلیت کسب کرامت را دارند، نوعی بودن چهارمین ویژگی آن به شمار می رود.
ویژگی های تعارضات اخلاقی واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اشاره به سیر تاریخی نزاع واقعی یا پنداری بودن «تعارض اخلاقی» و ادله طرفین، به تحلیل مفهومی قیود و نشانه های یک مورد تعارض اخلاقی واقعی پرداخته و اثبات می شود که حل نزاع واقعی یا پنداری بودن دوراهه های اخلاقی، بستگی به این دارد که مفهوم «باید» قابل تحویل به مفاهیم مندرج در آن باشد یا نه.
در صورت تحویل مفهوم «باید» به «دلیل»، می توان از توجیه تکالیف، قابلیت ارزیابی و سنجش پذیری آنها سخن گفت.
«گریزناپذیر بودن تخلف اخلاقی»، «ملغی نشدن» هیچ یک از دو الزام ازسوی دیگری، «وجود تناقض» و «پس ماند اخلاقی» ازجمله قیود مهم و نشانه های اختصاصی یک تعارض واقعی شمرده شده اند.
شریعت، ضمانت اجرای اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه بنیادی اخلاق، ارتباط وثیق آن با همه ساحات زندگانی بشر و نقش بی بدیل آن در راهنمایی انسان ها و گره گشایی از معضلات گوناگون ما را بر آن می دارد تا از اخلاق و ضمانت اجرایی آن بحث کنیم. اجرای قانون، همواره یکی از دغدغه های قانون گزاران بوده است؛ چراکه ثمره وضع قانون در اجرای آن است و بدون اجرای قانون، وضع آن کاری لغو و بیهوده خواهد بود و اجرای قانون، نیازمند ضمانت هایی است که احتمال اجرا را بالا ببرد و احتمال عدم اجرا را پایین آورد و هرچه ضمانت ها محکم تر باشد، به همان اندازه اجرایی تر خواهد بود. همین بحث در اخلاق نیز مطرح است و امروزه دوربین های پلیس و تحقیقات و نیز احکام قضایی، ضامن اجرای حقوق بشر است که دو عیب اساسی دارد: اول اینکه آنها فقط عمل بیرونی انسان را مشاهده می کنند و از انگیزه درونی فرد که همان نیت اوست، بی خبرند و دوم اینکه فقط از جَلوت انسان خبر می گیرند و از خلوت انسان خبری ندارند؛ اما در شریعت الهی، وجدان انسان و نفس لوامه او به مثابه دادگاه اخروی معرفی می شود که قاضی اش همان عامل است. همچنین خداوند ناظر، همان داور است و نعمت های بی پایان بهشت و عذاب های جاوید جهنم به عنوان پاداش و کیفر اعمال نیک و بد انسان معرفی می شوند. در نتیجه دیگر مجالی برای فرار از عدالت باقی نمی ماند و کسی نمی تواند با وجود گناه، خود را تبرئه کند یا با وجود بی گناهی، محکوم شود. در این مقاله درصدد هستیم ضمانت های اجرایی شریعت اسلامی را برشمریم و ترجیح آن را بر ضمانت منهای شریعت نشان دهیم.
ساخت مقیاس فرم کوتاه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دین اسلام بر نقش معنویت گرایی در سلامت جسم و روان تأکید ویژه ای شده است. یکی از سازه های بسیار نوین در عرصه معنویت، سرمایه معنوی و دیگری بهزیستی معنوی است. هدف این پژوهش، تهیه مقیاس فرم کوتاه سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی است. نمونه پژوهش 294 نفر بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سرمایه معنوی و بهزیستی معنوی ، پرسش نامه سرمایه روان شناختی و پرسش نامه سرمایه اجتماعی بودند. داده ها از طریق تحلیل عامل اکتشافی، محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مقیاس کوتاه سرمایه معنوی با ده سؤال و مقیاس فرم کوتاه بهزیستی معنوی با ده سؤال از روایی سازه مناسبی برخوردار هستند. آلفای کرونباخ و پایایی باز آزمایی مقیاس کوتاه سرمایه معنوی برابر با 93/0 و 9/0 و آلفای کرونباخ و پایایی باز آزمایی مقیاس کوتاه بهزیستی معنوی برابر با 78/0 و 8/0 به دست آمد.
معرفت شناسی در فلسفة مشاء و دلالت های تربیتی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
مقالة حاضر با روش «توصیفی تحلیلی»، به شرح و بیان مسائل اساسی معرفت شناسی در فلسفة مشاء و نیز استنباط و استخراج دلالت های تربیتی آنها پرداخته است. معرفت شناسی فلسفة مشاء نظامی منسجم و منظم است که با دو قوس صعودی و نزولی، مباحث علم النفس و فرشته شناسی را به هم گره زده و تبیین های به هم پیوسته و عقلانی را در مسائل گوناگون، از قبیل چیستی، اقسام، مراتب و منابع معرفت بیان داشته است. این تبیین ها مبانی لازم را برای استنباط و استخراج دلالت هایی در زمینة تعلیم و تربیت فراهم آورده اند که بر اساس آن، می توان اتصال به عقل فعّال را یکی از اهداف مهم تربیتی قلمداد کرد. دست یابی به این هدف، اهداف واسطه ای و طولی دیگری از قبیل پرورش حواس ظاهری و باطنی و پرورش قوای عقلانی را خاطر نشان می سازد. همچنین در پرتو مبانی و اهداف یاد شده، می توان به دلالت هایی در زمینة اصول و روش ها و برنامة درسی دست یافت. این دلالت ها به لحاظ اینکه دارای خاستگاهی با رویکرد دینی و اسلامی است، می تواند در ترسیم برنامة تربیت دینی حائز اهمیت باشد.
حرکت استکمالی انسان نزد شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.